🔰 نگاهی به فیلم "جانور"
🎥 وقایع فیلم در سه دورهی زمانی مختلف رخ میدهد و فیلمساز میخواهد عواطف و احساسات را برتر از هوش مصنوعی و ماشینی شدن کارها نشان دهد، همانطور که در فیلم شاهدیم در هر دوره از تاریخ این عشق و مِهر انسانی است که برتری خود را به پیروزی مینشاند.
یکی از نکات منفی فیلم شاید طولانی بودن آن باشد که با توجه به موضوع و ساختار پیچیدهای که دارد برای مخاطب عام میتواند کمی حوصله سربر و کسالت آور و گیج کننده باشد، اما برای مخاطب خاص که در لایههای زیرین فیلم دنبال معنا و مفهوم میگردد شاید اینگونه نباشد.
فیلم در ترسیمِ آیندهای که قرار است اتفاق بیفتد موفق عمل میکند، آیندهای که در آن هوش مصنوعی جای همه چیز را گرفته و تنهایی انسان به اوج خود رسیده است، هیچکس با دیگری کاری ندارد و با انسانِ مصنوعی و عروسک باید زیست کنیم. آیندهای که اگر هم بخواهیم عاشق باشیم و عاشقی کنیم کسی نیست که به او ابراز کنیم و باید در تنهایی خودمان بمیریم و برای عشق باید زندگیهای گذشتهمان را کاوش کنیم.
یکی از نکات مثبت فیلم بازی "لئا سیدو" است که یکتنه بار کل فیلم را به دوش کشیده و شاهد یک بازی ستایش برانگیز از او هستیم، "سیدو" توانسته در هر دورهی تاریخی حرکات و نگاهش را با آن دوره وفق بدهد و یک هنرنمایی عالی را اجرا کند.
فیلم که بر اساس رمان کوتاه "هیولا در جنگل" نوشتهی "هنری جیمز" ساخته شده است در کل فیلمی است که با تمام ضعفها و پایان بندیِ عجولانه و پرداخت نشده و طولانی بودنش مخاطب را به تفکر و تأمل دربارهی انسان، ترسهای درونی، سلطهی هوش مصنوعی بر زندگی انسان و عشق وامیدارد.
📽️ The Beast (2024)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🎥 وقایع فیلم در سه دورهی زمانی مختلف رخ میدهد و فیلمساز میخواهد عواطف و احساسات را برتر از هوش مصنوعی و ماشینی شدن کارها نشان دهد، همانطور که در فیلم شاهدیم در هر دوره از تاریخ این عشق و مِهر انسانی است که برتری خود را به پیروزی مینشاند.
یکی از نکات منفی فیلم شاید طولانی بودن آن باشد که با توجه به موضوع و ساختار پیچیدهای که دارد برای مخاطب عام میتواند کمی حوصله سربر و کسالت آور و گیج کننده باشد، اما برای مخاطب خاص که در لایههای زیرین فیلم دنبال معنا و مفهوم میگردد شاید اینگونه نباشد.
فیلم در ترسیمِ آیندهای که قرار است اتفاق بیفتد موفق عمل میکند، آیندهای که در آن هوش مصنوعی جای همه چیز را گرفته و تنهایی انسان به اوج خود رسیده است، هیچکس با دیگری کاری ندارد و با انسانِ مصنوعی و عروسک باید زیست کنیم. آیندهای که اگر هم بخواهیم عاشق باشیم و عاشقی کنیم کسی نیست که به او ابراز کنیم و باید در تنهایی خودمان بمیریم و برای عشق باید زندگیهای گذشتهمان را کاوش کنیم.
یکی از نکات مثبت فیلم بازی "لئا سیدو" است که یکتنه بار کل فیلم را به دوش کشیده و شاهد یک بازی ستایش برانگیز از او هستیم، "سیدو" توانسته در هر دورهی تاریخی حرکات و نگاهش را با آن دوره وفق بدهد و یک هنرنمایی عالی را اجرا کند.
فیلم که بر اساس رمان کوتاه "هیولا در جنگل" نوشتهی "هنری جیمز" ساخته شده است در کل فیلمی است که با تمام ضعفها و پایان بندیِ عجولانه و پرداخت نشده و طولانی بودنش مخاطب را به تفکر و تأمل دربارهی انسان، ترسهای درونی، سلطهی هوش مصنوعی بر زندگی انسان و عشق وامیدارد.
📽️ The Beast (2024)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
📝 ونگ: هر رد کردن، هر ناامیدی تورو به این لحظه سوق داده، اجاره نده چیزی تورو از این راه منحرف کنه.
🎥 Everything Everywhere All At Once 2022
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 Everything Everywhere All At Once 2022
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 مستند "کلاهبردار تیندر" ساخته "فلیسیتی موریس" یکی از بهترین مستندها درمورد فضای مجازی و خطرات آن است. تیندر یک پلتفرم مجازی است و یک شبکه دوستیابی به حساب میآید. مردی با استفاده از این پلتفرم زنان را فریب میدهد و از آنان اخاذی میکند.
مستند دید جذابی نسبت به موضوع دارد. چندین قربانی را به طور کامل و موشکافانه مورد بررسی قرار داده و مخاطب را به طور کامل از قضیه آگاه میکند. پایان مستند نیز فوقالعاده است. "کلاهبردار تیندر" از یک دیدگاه دیگر میتواند هشداردهنده باشد. اینکه در دنیای امروز و در فضای مجازی، مردم بدون آنکه همدیگر را بشناسند، به راحتی اعتماد میکنند و افراد شرور منتظر هستند تا از این اعتماد بهره برده و به خواستههای شیطانی خود برسند.
📽️ The Tinder Swindler 2022
✍ امیررضا محمدخانلو
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
مستند دید جذابی نسبت به موضوع دارد. چندین قربانی را به طور کامل و موشکافانه مورد بررسی قرار داده و مخاطب را به طور کامل از قضیه آگاه میکند. پایان مستند نیز فوقالعاده است. "کلاهبردار تیندر" از یک دیدگاه دیگر میتواند هشداردهنده باشد. اینکه در دنیای امروز و در فضای مجازی، مردم بدون آنکه همدیگر را بشناسند، به راحتی اعتماد میکنند و افراد شرور منتظر هستند تا از این اعتماد بهره برده و به خواستههای شیطانی خود برسند.
📽️ The Tinder Swindler 2022
✍ امیررضا محمدخانلو
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📝 رابین: بهترین چیزی که میتونم بهت بدم، لبخند مصنوعی و چشم های مرده است.
🎥 How I met your mother 2005 - 2014
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 How I met your mother 2005 - 2014
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 هر زندگی مشترکی مشکلات و چالشهایی دارد، اما برای هنری و کلیر به طرزی بسیار متفاوت و منحصر به فرد، هنری، مردی عادی، اما با قابلیتی عجیب، سفر در زمان، قابلیتی که به طور ناخواسته به او این توانایی را میدهد و شاید جالب به نظر بیاید اما کنار آمدن با آن کار چندان سادهای نیست.
شاید سفر در ابعاد زمان در دنیای واقعی غیرممکن باشد، اما سینما و تلویزیون به اندازهای به آن پرداختهاند که تقریباً برای ما ملموس شده است. "همسر مسافر زمان" نام فیلمی است که در سال ۲۰۰۹ با بازی “ریچل مک آدامز” و “اریک بانا” از روی کتابی با نام مشابه ساخته شد و نتوانست آن طور که باید موفق باشد و دلها را به دست آورد، در سال ۲۰۲۱ HBO تصمیم گرفت تا از روی آن سریالی بسازد، "رز لزلی" و "تئو جیمز" برای نقشهای اصلی انتخاب شدند و مراحل تولید شروع شد و سریال در ۶ قسمت در سال ۲۰۲۲ پخش شد که نتوانست نسبت به نسخه سینمایی موفقیت چشمگیری داشته باشد.
📽 The Time Traveler's Wife (2022)
✍ ابوالفضل مدنی
#معرفی_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
شاید سفر در ابعاد زمان در دنیای واقعی غیرممکن باشد، اما سینما و تلویزیون به اندازهای به آن پرداختهاند که تقریباً برای ما ملموس شده است. "همسر مسافر زمان" نام فیلمی است که در سال ۲۰۰۹ با بازی “ریچل مک آدامز” و “اریک بانا” از روی کتابی با نام مشابه ساخته شد و نتوانست آن طور که باید موفق باشد و دلها را به دست آورد، در سال ۲۰۲۱ HBO تصمیم گرفت تا از روی آن سریالی بسازد، "رز لزلی" و "تئو جیمز" برای نقشهای اصلی انتخاب شدند و مراحل تولید شروع شد و سریال در ۶ قسمت در سال ۲۰۲۲ پخش شد که نتوانست نسبت به نسخه سینمایی موفقیت چشمگیری داشته باشد.
📽 The Time Traveler's Wife (2022)
✍ ابوالفضل مدنی
#معرفی_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
راز شخصیتهای منفی "دیوید فینچر": مارک زاکربرگ (قسمت اول)
بیشک، یکی از بزرگترین دستاوردهای "دیوید فینچر"، نحوه به تصویر کشیدن برجستهترین شخصیت حال حاضر دنیا، یعنی "مارک زاکربرگ" است. او که به عنوان خالق بیهمتای فیس بوک و عامل مؤثر در شکل گیری اکثر شبکههای اجتماعی امروزی شناخته میشود، چنان زیر مشتهای بیامان "آرون سورکین" بیهمتا و "دیوید فینچر" خورد میشود(به معنای خوبش) که دیگر کمتر مخاطبی آرزو دارد روزی را جای این بزرگوار زندگی کند.
قصه ما از جایی شروع میشود که مارک با اریکا(دوست دختر وقتش) در حال مجادله و مباحثهاند. در این مکالمه، بخشهای جالبی از شخصیت مارک برایمان رو میشود که شاید بشود آنها را کلیشه نابغهای سینما به حساب آورد: یک نابغه جامعه گریز رو مخ که احساس خود بالابینی کاذبی دارد و به هیچکس اهمیتی نمیدهد؛ در مورد مارک این موضوع اما تا حدودی متفاوت است. برداشتی که از صحبتهای شکلگرفته میان او و اریکا میتوان داشت، این است که او، واقعا از صحبت کردن با اریکا لذت خالص را میبرد. بیپرده تمام حرفش را میزند و میبینیم که اریکا چگونه با اشتیاق نشسته و به حرفهایش گوش میدهد. در چند دقیقه ابتدایی، به سادهترین و در عین حال اصولیترین شکل ممکن، انزوای مارک و در عین حال شور و شوق فراوانش در حرف زدن با اریکا آشکار میشود. محوریت فیلم برخلاف ظاهرش دوستی و عشق و انسانیت و ارتباط است و دقیقا هم فیلم با چنین موضوعی شروع میشود. مارک نابغه جامعه گریز، وابسته یک دختر کاملا عادی با ضریب هوشی عادی میشود. نکته اول اینکه خود این موضوع و تضاد جذابی که میان این دو نفر است، دارای مفاهیم بسیار زیاد زیر متنی است و نکته دوم، کلاس درس آموزشی "سورکین" و "فینچر" برای پیریزی یک زیربنای محکم و استوار برای ساختن بنای فیلم روی آن است. پس از این مکالمه شیرین و دلگرم میان مارک و اریکا، مارک شروع به تمسخر اریکا میکند؛ اما این تمسخر از روی چیست؟ حسادت! دلایل متنوعی میتوان برای ریشه حسادت مارک آورد اما چنین انسانهایی به طور کلی، توان ابراز درست حسادتشان را ندارند و سعی دارند تا با تخریب کردن طرف مقابل، حس خوبی به خودشان بدهند. مارک چنین واکنشی را نسبت به خبر عضویت اریکا نشان میدهد. ولی این حسادت نسبت به جایگاه اریکا نیست؛ نسبت به خود اوست! مارک شاید با خود فکر کرده که ممکن است اریکا را از دست بدهد. اصولا خودش هم خیلی درست از حسی که به او دارد مطلع نیست و فقط این را میداند که او جزو تنها افرادیست که با شور و شوق به مزخرفات او(از دید بقیه) در مورد کامپیوتر گوش میدهد و احساس وابستگی زیادی به اریکا دارد.
تک تک این نکات فقط و فقط مربوط به یک سکانس ۱۰ دقیقهای ابتدای فیلم است و میبینیم که ترکیب یک فیلمنامهنویس قهار و یک کارگردان استاد، میتواند چه عجایب پنهانی را در طول فیلم خلق کند! در ادامه اما اتفاق جالبی میافتد. ما متوجه میشویم که اصلا ایده خلق "فیسبوک" از کجا نشأت گرفت: از خشم مارک زاکربرگ نسبت به از دست دادن اریکا! بدین معنا که حتی شکل گیری "فیسبوک" و ایده ابتدایی آن بر مبنای احساسات خالقش طراحی شده! او شروع به تحقیر و تمسخر اریکا و اغلب دخترهای دانشگاه(از روی خشم فراوان) میکند تا با این کار به دو هدف برسد: اینکه حرص اریکا را در بیاورد و دوم هم اینکه به او ثابت کند که چه انسان توانایی را از دست داده!(از این مسائل خاله زنکی!)
پس ما فقط در تقریبا ۲۰ دقیقه ابتدای فیلم، متوجه شدیم که ساختمان فیلم، قرار است روی چه زیربنایی احداث شود. مفهومی که فیلم قرار است به ما برساند، یک موضوع به ظاهر دم دستی اما مهم است: عشق و دوستی مهمترین فلسفه و هدف زیستن است! اینکه یک کارگردان بخواهد با دست گذاشتن روی مهمترین شخصیت قرن حاضر، که از قضا به شکل طعنهآمیزی خودش عامل شکل گیری یک شبکه اجتماعی به منظور وسعت دادن به دوستی و گسترش ارتباطات انسانی بوده، دست به رساندن چنین مفهومی بزند، آن هم بیآنکه به حاشیه برود فقط از هنرمندانی چون "فینچر" و "سورکین" ساختهاست.
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
بیشک، یکی از بزرگترین دستاوردهای "دیوید فینچر"، نحوه به تصویر کشیدن برجستهترین شخصیت حال حاضر دنیا، یعنی "مارک زاکربرگ" است. او که به عنوان خالق بیهمتای فیس بوک و عامل مؤثر در شکل گیری اکثر شبکههای اجتماعی امروزی شناخته میشود، چنان زیر مشتهای بیامان "آرون سورکین" بیهمتا و "دیوید فینچر" خورد میشود(به معنای خوبش) که دیگر کمتر مخاطبی آرزو دارد روزی را جای این بزرگوار زندگی کند.
قصه ما از جایی شروع میشود که مارک با اریکا(دوست دختر وقتش) در حال مجادله و مباحثهاند. در این مکالمه، بخشهای جالبی از شخصیت مارک برایمان رو میشود که شاید بشود آنها را کلیشه نابغهای سینما به حساب آورد: یک نابغه جامعه گریز رو مخ که احساس خود بالابینی کاذبی دارد و به هیچکس اهمیتی نمیدهد؛ در مورد مارک این موضوع اما تا حدودی متفاوت است. برداشتی که از صحبتهای شکلگرفته میان او و اریکا میتوان داشت، این است که او، واقعا از صحبت کردن با اریکا لذت خالص را میبرد. بیپرده تمام حرفش را میزند و میبینیم که اریکا چگونه با اشتیاق نشسته و به حرفهایش گوش میدهد. در چند دقیقه ابتدایی، به سادهترین و در عین حال اصولیترین شکل ممکن، انزوای مارک و در عین حال شور و شوق فراوانش در حرف زدن با اریکا آشکار میشود. محوریت فیلم برخلاف ظاهرش دوستی و عشق و انسانیت و ارتباط است و دقیقا هم فیلم با چنین موضوعی شروع میشود. مارک نابغه جامعه گریز، وابسته یک دختر کاملا عادی با ضریب هوشی عادی میشود. نکته اول اینکه خود این موضوع و تضاد جذابی که میان این دو نفر است، دارای مفاهیم بسیار زیاد زیر متنی است و نکته دوم، کلاس درس آموزشی "سورکین" و "فینچر" برای پیریزی یک زیربنای محکم و استوار برای ساختن بنای فیلم روی آن است. پس از این مکالمه شیرین و دلگرم میان مارک و اریکا، مارک شروع به تمسخر اریکا میکند؛ اما این تمسخر از روی چیست؟ حسادت! دلایل متنوعی میتوان برای ریشه حسادت مارک آورد اما چنین انسانهایی به طور کلی، توان ابراز درست حسادتشان را ندارند و سعی دارند تا با تخریب کردن طرف مقابل، حس خوبی به خودشان بدهند. مارک چنین واکنشی را نسبت به خبر عضویت اریکا نشان میدهد. ولی این حسادت نسبت به جایگاه اریکا نیست؛ نسبت به خود اوست! مارک شاید با خود فکر کرده که ممکن است اریکا را از دست بدهد. اصولا خودش هم خیلی درست از حسی که به او دارد مطلع نیست و فقط این را میداند که او جزو تنها افرادیست که با شور و شوق به مزخرفات او(از دید بقیه) در مورد کامپیوتر گوش میدهد و احساس وابستگی زیادی به اریکا دارد.
تک تک این نکات فقط و فقط مربوط به یک سکانس ۱۰ دقیقهای ابتدای فیلم است و میبینیم که ترکیب یک فیلمنامهنویس قهار و یک کارگردان استاد، میتواند چه عجایب پنهانی را در طول فیلم خلق کند! در ادامه اما اتفاق جالبی میافتد. ما متوجه میشویم که اصلا ایده خلق "فیسبوک" از کجا نشأت گرفت: از خشم مارک زاکربرگ نسبت به از دست دادن اریکا! بدین معنا که حتی شکل گیری "فیسبوک" و ایده ابتدایی آن بر مبنای احساسات خالقش طراحی شده! او شروع به تحقیر و تمسخر اریکا و اغلب دخترهای دانشگاه(از روی خشم فراوان) میکند تا با این کار به دو هدف برسد: اینکه حرص اریکا را در بیاورد و دوم هم اینکه به او ثابت کند که چه انسان توانایی را از دست داده!(از این مسائل خاله زنکی!)
پس ما فقط در تقریبا ۲۰ دقیقه ابتدای فیلم، متوجه شدیم که ساختمان فیلم، قرار است روی چه زیربنایی احداث شود. مفهومی که فیلم قرار است به ما برساند، یک موضوع به ظاهر دم دستی اما مهم است: عشق و دوستی مهمترین فلسفه و هدف زیستن است! اینکه یک کارگردان بخواهد با دست گذاشتن روی مهمترین شخصیت قرن حاضر، که از قضا به شکل طعنهآمیزی خودش عامل شکل گیری یک شبکه اجتماعی به منظور وسعت دادن به دوستی و گسترش ارتباطات انسانی بوده، دست به رساندن چنین مفهومی بزند، آن هم بیآنکه به حاشیه برود فقط از هنرمندانی چون "فینچر" و "سورکین" ساختهاست.
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
📝 تام: درد مردم رو عوض میکنه. باعث میشه کمتر اعتماد کنن، و بیش از حد فکر کنن....
🎥 Peaky Blinders 2013 - 2022
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 Peaky Blinders 2013 - 2022
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm