Telegram Web Link
🖼 پوسترهای خفن از سریال‌های خفن!

#Poster

🆔 zil.ink/CooFilm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎭 وقت انداختن مرد چاق است 💣

#Fun

🆔 zil.ink/CooFilm
🖼 پوسترهای خفن ازفیلم‌های خفن!

#Poster

🆔 zil.ink/CooFilm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎭 پیتر عالی مینوازد...

#Fun

🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 "تو هرگز واقعا اینجا نبودی" فیلمی به کارگردانی"لین رمزی" است. "تو هرگز واقعا اینجا نبودی" در میان آثار نئونوار با وجود تمام عیب‌هایش قطعا می‌تواند جز بهترین‌ها باشد و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.
"تو هرگز واقعا اینجا نبودی" داستانی جذاب و تاریک را روایت می‌کند. خوشبختانه فیلمساز در ساخت یک اتمسفر خفقان‌آور موفق بوده و بیننده تا پایان فیلم درگیر این حال و فضا است. از برخی سکانس‌های فیلم به وضوح می‌توان برداشت کرد که فیلم تا چه حد تحت تاثیر شاهکار "اسکورسیزی" یعنی "راننده تاکسی" قرار دارد. "واکین فینیکس" که به عنوان نقش اصلی در این فیلم بازی کرده، یکی از بهترین اکت‌های کارنامه هنری خود را به نمایش گذاشته و حتی می‌توان گفت که عامل اصلی جذابیت فیلم، اکت "واکین فینیکس" است. داستانی تاریک و فضایی خاص و یک بازی درخشان حاصلش فیلمی است که دیدنش می‌تواند تجربه‌ای خاص برای مخاطب باشد.
📽️ You Were Never Really Here 2017
امیررضا محمدخانلو

#معرفی_فیلم

🆔 zil.ink/CooFilm
🖼 پوسترهای مینیمال از برخی آثار ماندگار سینما!

#Poster

🆔 zil.ink/CooFilm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🪄 زیبایی های برکینگ بد 🧪
📷 اینستاگرام کوفیلم

#mix

🆔 zil.ink/CooFilm
راز شخصیت‌های منفی "دیوید فینچر": مارک زاکربرگ (قسمت دوم)
تا به اینجا، راجب مقدمه داستان حرف زدیم و گفتیم که این مقدمه طوفانی ابتدای فیلم، شمایلی کلی از شخصیت مارک و خصوصیات اخلاقی او را به ما نشان می‌دهد. اما این مقدمه بسیار جذاب، کارکرد دیگری هم در طول داستان دارد!
مسلما اولین مواجهه ما با فیلم "Social Network" این انتظار را در ذهنمان پدید می‌آورد که قرار است با پروسه ساخت "فیسبوک" و چالش‌های مارک زاکربرگ مواجه شویم و در پایان هم شاهد پیروزی و غلبه او بر تمام این سختی‌ها خواهیم بود؛ اما این مقدمه بسیار کوتاه، کاملا این انتظار را در ذهنمان خط می‌زند! اصولا "دیوید فینچر" در ساختن و پرداختن زمینه‌چینی داستان‌هایش، یک استاد به تمام‌معناست؛ در اینجا این استادی به اوج خودش رسیده. اینکه در مقدمه داستان، به جای کلیشه‌هایی مثل ترومای روحی اغلب دانشمندان، بدرفتاری یا انزوا در جامعه، پرخاشگری‌های کلیشه‌ای، ما یک رفتار و یک سکانس بسیار معمولی را شاهد هستیم که یک مشاجره کاملا عادی میان دو نفر است و پس از آن‌هم یک رفتار و واکنش کاملا طبیعی را از سمت مارک، برای در آوردن لج اریکا را می‌بینم. این موارد به ما گوشزد می‌کند که بیشتر از ساختن و پرداختن به خود فیسبوک، قرار است شاهد انزوای مارک و واکنش‌های او نسبت به این انزوا باشیم! در اغلب آثار "فینچر"، تنهایی مهم‌ترین محرک برای پرخاشگری و به اصطلاح، منفی شدن است. تمام مفهومی که فیلم "Social Network" سعی در پرداختن به آن دارد، انزواست که به شکل طعنه‌آمیزی آن را با خالق فیسبوک(یک شبکه اجتماعی مثلا دوستانه برای گسترش ارتباطات) گره زده است.
اینجا داستان اریکا تمام می‌شود و با شخصیت دیگری همراه می‌شویم: ادواردو با بازی معرکه "اندرو گارفیلد". در همان مقدمه داستان شاهد مورد جالبی هستیم؛ ریشه شکل‌گیری فیسبوک، برمی‌گردد به الگوریتمی که خود ادواردو آن را به مارک آموخت! این بدان معناست که در واقع بدون ادواردو هرگز فیسبوکی شکل نمی‌ گرفت. خود این مورد هم مکمل مفهوم اصلی فیلم است. به طور کلی، شکل گیری فیسبوک برمیگردد به رابطه مارک با اریکا و ادواردو و البته وینکل واس‌ها که بعداً به آن‌ها خواهیم پرداخت! تأکید بسیار زیادی که فیلم در همان ۱۰ دقیقه ابتدایی‌اش بر روی روابط مارک و تأثیراتشان بر زندگی او می‌کند، همه و همه نشان از این می‌دهد که قرار نیست صرفا با یک اثر زندگی‌نامه‌ای نابغه محور تکراری طرف باشیم.
کات! با سکانس دادگاه مواجه‌ایم؛ قضیه چیست؟ مارک زاکربرگ در دادگاه چه می‌کند؟ فعلا فیلم قصد روشن کردن این موضوع را ندارد. شمایل کلی دادگاه و دیالوگ‌های مطرح شده، نشان می‌دهد که احتمالا اریکا از مارک شکایت کرده؛ اما اتفاق جالبی در حال رخ دادن است: ادواردو را در مقابل مارک میبینیم! یعنی در همان ابتدا، فیلم گواهی‌ای بر شکراب شدن رابطه مارک و ادواردو به ما می‌دهد که هنوز علتش را نمی‌دانیم. تا به اینجا با توجه به سمپاتی‌ای که فیلم نسبت اریکا ایجاد می‌کند، این تک سکانس کوتاه، پیش‌زمینه‌ای برای خیانت مارک به ادواردو را هم فراهم می‌کند. همین حس همراهی و همدردی مخاطب نسبت به اریکا و ادواردو نشان دهنده منفی بودن مارک است. فیلم تلاش می‌کند تا در ابتدای داستان، حس ما نسبت به مارک را به نهایت انزجار ممکن برساند تا ضربه نهایی، یک ضربه بی‌نقص باشد! در انتهای این سکانس، میبنییم که همه مارک را ترک می‌کنند و فقط یک خانوم ناشناس کنار مارک می‌نشیند که تمام علت او از همنشینی با مارک، صرفا شگفت‌زده بودن از دستاوردهای اوست و نه همدردی! این یعنی هیچکس، او را خارج از دستاوردهایش، حداقل در ۲۰ دقیقه ابتدای فیلم نمی‌تواند تحمل کند.
دانستیم انزوا، مهم‌ترین مفهوم فیلم، و محرک مارک برای تمام دستاوردهایش بود. اما ارزش این دستاوردها چیست؟ آیا مارک زاکربرگ بزرگ، با فداکردن تک تک عزیزانش به آن رستگاری‌ای که باید می‌رسد؟ این سؤالیست که جوابش را باید مفصلا به آن پرداخت.
✍️ عرفان دانش

#پرونده

🆔 Zil.ink/Coofilm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎭 زندگی مال اوناس ما الکی سختس میکنیم...

#Fun

🆔 zil.ink/CooFilm
🖼 پوسترهای خفن از برخی آثار ماندگار سینما!
*مخصوص والپیپر*

#Poster

🆔 zil.ink/CooFilm
2024/06/30 05:59:47
Back to Top
HTML Embed Code: