راز شخصیتهای منفی "دیوید فینچر": جان دو..!
این جمله، قطعا یکی از مو به تن سیخکنترین جملات است:و کوین اسپیسی ! بارها و بارها امکان داشت هزاران فیلم معمایی دیده باشیم؛ اما پایان هیچکدام، ذرهای به اندازه "7" غافلگیرکننده نبود. اما راز این غافلگیری، صرفا در لو ندادن بازیگرش است؟
بارها ذکر کردهام که وقتی قرار است شخصیت منفیای ساخته شود، مهمترین مشخصه آن، جلو بودن از پروتاگونیست داستان است. وقتی آنتاگونیست داستان شما، تک تک قدمهای کاراکتر محوری را پیشبینی کند و برای آن برنامهای داشته باشد، اگر کارگردان موفق شده باشد شما را به شخصیت اول نزدیک کند، تعلیق مثال زدنیای در شما خلق میشود. حال تصور کنید که از اول تا آخرین ثانیه داستان، قاتل قصه، همواره از دو پلیس ما جلوتر است؛ تک تک حرکاتشان را میداند و برای آن برنامه دارد و در ثانیه آخر هم پرچم پیروزی خودش را برافراشته میکند. مسلما این شخصیت، برای شما بسیار تحسین برانگیز میشود؛ اما چگونه میتوان بهترین شد؟ اگر پروتاگونیست ما هم باهوش باشد و کارهای او احمقانه و ابتدایی به نظر نرسد، به طوری که رو دست زدن به آنها شبیه معجزه به نظر برسد، اینجاست که مخاطب نبوغ شخصیت منفی را تحسین میکند و آن را در لیست خطرناکترین آنتاگونیستهای ممکن قرار میدهد.
فیلم از یک صحنه قتل ساده شروع میشود. قتلی که به نظر بسیار ابتدایی و ساده به نظر میرسد. فردی که با سیم خاردار بسته شده و شکمش از اسید پر شده! به نظر میرسد که فقط یک روانی عادی داستانهای جنایی، حال با کمی خشونت بیشتر مرتکب این قتل شده! اینجا، سادیسمی بودن و خطرناک بودن ضدقهرمان برای ما تیک میخورد؛ اینکه او، میتواند سر هر انسانی که سد راهش شود این بلا را بیاورد. وقتی کارآگاهان کم کم قطعات معما را کنار هم میچینند، متوجه علت قتلهای این مرد میشوند! اینجا هم موضوعی یه نام انگیزه مطرح است، که اهمیت چندانی در پردازش شخصیت منفی ندارد، و هم بحث دیگری مطرح میشود که بسیار مهمتر است: سواد و مطالعه بسیار زیاد!
آنچه از جان دو مشحص است، این است که او بسیار مطالعه میکند. این موضوع نه فقط در انگیزه، بلکه در رفتار، هوش و ذکاوت و کلام او هم پیداست. حرف زدن جان دو، مثل یک قاتل عادی نیست. چیزی به مانند دکتر هانیبال لکتر! این دو نفر انسانهای باسواد و تحصیل کردهای هستند که همین مطالعههای فراوان آنها را به این روز کشانده! خواندن کتابهای متعدد، در ذهن آنها، تخم فلسفهای اشتباه را کاشته و این تخم آنقدر در ذهن این دو ریشه دوانده که حاضرند برای اجرای این فلسفه دست به هرکاری بزنند و خودشان را فدا کنند! حال فداکردن جان دو دقیقا جایی ثابت میشود کهخودش را به پلیس معرفی میکند !
باقی متن حاوی اسپویل است!
معرفی به پلیس! این موضوع، هردفعه اتفاق افتاد یک جای کار میلنگید. میدانیم که شخصیت منفی حتما نقشهای دارد ولی نمیدانیم این نقشه چیست. اینجا کار کارگردان سخت میشود. فیلمساز اینجا مخاطب را در یک چاله قرار میدهد؛ هرثانیهای که از فیلم بگذرد، این چاله عمیقتر میشود و مخاطب انتظار اتفاقی ویژه و هیجان انگیز را دارد. اتفاقی که نشان دهد جان دو چقدر نابغه است. استاد "فینچر" چنان رو دستی به مخاطب خود میزند که واقعا هیچکس انتظارش را نداشت. جان دو به مانند جوکر به دنبال این بود که اثبات کند ما انسانها با گناه به دنیا میآییم. همه ما گناهکار هستیم و فقط غلظتش در افراد متفاوت است. این موضوعی است که ممکن است خود ما، در ابتدا آن را یک جمله مثلا بولد دیگر از یک شخصیت منفی بدانیم که درحال سخنرانی فقط جملات قصار میگوید. اما برای جان دو فرق دارد! جان دو یک انسان با سواد است. پشت تک تک کلمات او سالها مطالعه(البته به غلط) نهفته. پس وقتی او این حرف را میزند، از سر عقده و نادانی نیست، جایی از کار قرار است به ما این را ثابت کند.
کدام یک از ما هست که بگوید: اگر جای میلز بودم، شلیک نمیکردم؟! دو راهیای را جلوی ما قرار میدهد که بینهایت دشوار است. تمام احساسات و عواطف انسانی را در یک سکانس و کمتر از ۳۰ ثانیه به چالش میکشد و اینگونه "دیوید فینچر" به امثال "لانتیموس" یاد میدهد چگونه میتوان فلسفه و سینما را مخلوط کرد! ۳۰ ثانیهای که مجموعهای از احساسات متفاوت، اطراف میلز و خود مخاطب را فراگرفته؛ جان دو یک ریز حرف میزند و به میلز اجازه فکر کردن نمیدهد تا او بر اساس غریزهاش تصمیم بگیرد و در نهایت با شلیک میلز، جان دو ثابت کرد که یک انسان، با تمام فضایلش، از بیخ گناهکار است و گناهکار هم از دنیا خواهد رفت! حتی جمله پایانی فیلم که سامرست میگوید، نشان از این است که خود او، به حرفهای جان دو ایمان آورده!
Se7en (1995)
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
این جمله، قطعا یکی از مو به تن سیخکنترین جملات است:
بارها ذکر کردهام که وقتی قرار است شخصیت منفیای ساخته شود، مهمترین مشخصه آن، جلو بودن از پروتاگونیست داستان است. وقتی آنتاگونیست داستان شما، تک تک قدمهای کاراکتر محوری را پیشبینی کند و برای آن برنامهای داشته باشد، اگر کارگردان موفق شده باشد شما را به شخصیت اول نزدیک کند، تعلیق مثال زدنیای در شما خلق میشود. حال تصور کنید که از اول تا آخرین ثانیه داستان، قاتل قصه، همواره از دو پلیس ما جلوتر است؛ تک تک حرکاتشان را میداند و برای آن برنامه دارد و در ثانیه آخر هم پرچم پیروزی خودش را برافراشته میکند. مسلما این شخصیت، برای شما بسیار تحسین برانگیز میشود؛ اما چگونه میتوان بهترین شد؟ اگر پروتاگونیست ما هم باهوش باشد و کارهای او احمقانه و ابتدایی به نظر نرسد، به طوری که رو دست زدن به آنها شبیه معجزه به نظر برسد، اینجاست که مخاطب نبوغ شخصیت منفی را تحسین میکند و آن را در لیست خطرناکترین آنتاگونیستهای ممکن قرار میدهد.
فیلم از یک صحنه قتل ساده شروع میشود. قتلی که به نظر بسیار ابتدایی و ساده به نظر میرسد. فردی که با سیم خاردار بسته شده و شکمش از اسید پر شده! به نظر میرسد که فقط یک روانی عادی داستانهای جنایی، حال با کمی خشونت بیشتر مرتکب این قتل شده! اینجا، سادیسمی بودن و خطرناک بودن ضدقهرمان برای ما تیک میخورد؛ اینکه او، میتواند سر هر انسانی که سد راهش شود این بلا را بیاورد. وقتی کارآگاهان کم کم قطعات معما را کنار هم میچینند، متوجه علت قتلهای این مرد میشوند! اینجا هم موضوعی یه نام انگیزه مطرح است، که اهمیت چندانی در پردازش شخصیت منفی ندارد، و هم بحث دیگری مطرح میشود که بسیار مهمتر است: سواد و مطالعه بسیار زیاد!
آنچه از جان دو مشحص است، این است که او بسیار مطالعه میکند. این موضوع نه فقط در انگیزه، بلکه در رفتار، هوش و ذکاوت و کلام او هم پیداست. حرف زدن جان دو، مثل یک قاتل عادی نیست. چیزی به مانند دکتر هانیبال لکتر! این دو نفر انسانهای باسواد و تحصیل کردهای هستند که همین مطالعههای فراوان آنها را به این روز کشانده! خواندن کتابهای متعدد، در ذهن آنها، تخم فلسفهای اشتباه را کاشته و این تخم آنقدر در ذهن این دو ریشه دوانده که حاضرند برای اجرای این فلسفه دست به هرکاری بزنند و خودشان را فدا کنند! حال فداکردن جان دو دقیقا جایی ثابت میشود که
باقی متن حاوی اسپویل است!
معرفی به پلیس! این موضوع، هردفعه اتفاق افتاد یک جای کار میلنگید. میدانیم که شخصیت منفی حتما نقشهای دارد ولی نمیدانیم این نقشه چیست. اینجا کار کارگردان سخت میشود. فیلمساز اینجا مخاطب را در یک چاله قرار میدهد؛ هرثانیهای که از فیلم بگذرد، این چاله عمیقتر میشود و مخاطب انتظار اتفاقی ویژه و هیجان انگیز را دارد. اتفاقی که نشان دهد جان دو چقدر نابغه است. استاد "فینچر" چنان رو دستی به مخاطب خود میزند که واقعا هیچکس انتظارش را نداشت. جان دو به مانند جوکر به دنبال این بود که اثبات کند ما انسانها با گناه به دنیا میآییم. همه ما گناهکار هستیم و فقط غلظتش در افراد متفاوت است. این موضوعی است که ممکن است خود ما، در ابتدا آن را یک جمله مثلا بولد دیگر از یک شخصیت منفی بدانیم که درحال سخنرانی فقط جملات قصار میگوید. اما برای جان دو فرق دارد! جان دو یک انسان با سواد است. پشت تک تک کلمات او سالها مطالعه(البته به غلط) نهفته. پس وقتی او این حرف را میزند، از سر عقده و نادانی نیست، جایی از کار قرار است به ما این را ثابت کند.
کدام یک از ما هست که بگوید: اگر جای میلز بودم، شلیک نمیکردم؟! دو راهیای را جلوی ما قرار میدهد که بینهایت دشوار است. تمام احساسات و عواطف انسانی را در یک سکانس و کمتر از ۳۰ ثانیه به چالش میکشد و اینگونه "دیوید فینچر" به امثال "لانتیموس" یاد میدهد چگونه میتوان فلسفه و سینما را مخلوط کرد! ۳۰ ثانیهای که مجموعهای از احساسات متفاوت، اطراف میلز و خود مخاطب را فراگرفته؛ جان دو یک ریز حرف میزند و به میلز اجازه فکر کردن نمیدهد تا او بر اساس غریزهاش تصمیم بگیرد و در نهایت با شلیک میلز، جان دو ثابت کرد که یک انسان، با تمام فضایلش، از بیخ گناهکار است و گناهکار هم از دنیا خواهد رفت! حتی جمله پایانی فیلم که سامرست میگوید، نشان از این است که خود او، به حرفهای جان دو ایمان آورده!
Se7en (1995)
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🎥 "رم شهر بیدفاع"، یکی بهترین فیلمهای سبک نئورئالیسم که به زندگی مردم ایتالیا در زمان اشغال ایتالیا توسط نازیها میپردازد. فیلمی به کارگردانی "روبرتو روسلینی" که "فدریکو فلینی" یکی از دستیاران او در ساخت این فیلم بوده.
فیلم بسیار پرداخت عالی و غمانگیزی به زندگی مردم ایتالیا در زمان اشغال دارد. وضعیت مردم به درستی نشان داده شده به طوری که بیننده احساس میکند خودش یکی از مردم ایتالیا است که کشورش توسط نازیها اشغال شده.
"رم شهر بیدفاع" فیلم تلخی است و کاملا میتواند احساسات مخاطب را جریحهدار کند. فیلمنامه به خوبی توانسته شخصیتها را بسازد به خصوص کاراکتر کشیش که فوقالعاده است و از ماندگارترین کشیشهای تاریخ سینما است.
"روبرتو روسلینی" نیز به درستی فضا را به مخاطب خود نشان داده و حال و هوای آن روزهای ایتالیا را برای مخاطب خود ترسیم کرده. این اثر قطعا از مهمترین آثار تاریخ سینما است و تماشایش برای هر مخاطب جدی سینما واجب است.
📽 Rome, Open City 1945
✍️ امیررضا محمدخانلو
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
فیلم بسیار پرداخت عالی و غمانگیزی به زندگی مردم ایتالیا در زمان اشغال دارد. وضعیت مردم به درستی نشان داده شده به طوری که بیننده احساس میکند خودش یکی از مردم ایتالیا است که کشورش توسط نازیها اشغال شده.
"رم شهر بیدفاع" فیلم تلخی است و کاملا میتواند احساسات مخاطب را جریحهدار کند. فیلمنامه به خوبی توانسته شخصیتها را بسازد به خصوص کاراکتر کشیش که فوقالعاده است و از ماندگارترین کشیشهای تاریخ سینما است.
"روبرتو روسلینی" نیز به درستی فضا را به مخاطب خود نشان داده و حال و هوای آن روزهای ایتالیا را برای مخاطب خود ترسیم کرده. این اثر قطعا از مهمترین آثار تاریخ سینما است و تماشایش برای هر مخاطب جدی سینما واجب است.
📽 Rome, Open City 1945
✍️ امیررضا محمدخانلو
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 بهترین فیلمهای جنگی با محوریت نیروی هوایی به انتخاب وبسایت MovieWeb:
🛫 Top Gun: Maverick (2022)
🛫 Tora! Tora! Tora! (1970)
🛫 Dunkirk (2017)
🛫 Mission of Honor (2018)
🛫 Dark Blue World (2001)
🛫 Memphis Belle (1990)
🛫 Battle of Britain (1969)
🛫 Catch-22 (1970)
🛫 Midway (2019)
🛫 Devotion (2022)
🛫 Flight of the Intruder (1991)
🛫 The Red Baron (2008)
🛫 Hot Shots! (1991)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🛫 Top Gun: Maverick (2022)
🛫 Tora! Tora! Tora! (1970)
🛫 Dunkirk (2017)
🛫 Mission of Honor (2018)
🛫 Dark Blue World (2001)
🛫 Memphis Belle (1990)
🛫 Battle of Britain (1969)
🛫 Catch-22 (1970)
🛫 Midway (2019)
🛫 Devotion (2022)
🛫 Flight of the Intruder (1991)
🛫 The Red Baron (2008)
🛫 Hot Shots! (1991)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 "جسی پینکمن" در ابتدا قرار بود تا قسمت نهم نوشته شود. در خلال وقفه ناشی از اعتصاب نویسندگان، وینس گیلیگانِ خالق، که تحت تاثیر بازی آرون پال و همچنین همه کسانی که پال را دوست داشتند، قرار گرفت و تصمیم گرفت که این شخصیت را بازسازی کند و سرنوشت جسی به شخصیت دیگری در پایان فصل اول داده شود.
🎬 Breaking Bad (2008 - 2013)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎬 Breaking Bad (2008 - 2013)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📺 کالکشن فیلمهای "آندرس دنیلسن لای":
🔥 Herman (1990)
🔥 Reprise (2006)
🔥 Hidden (2009)
🔥 Empty Barrels (2010)
🔥 Oslo, August 31st (2011)
🔥 Fidelio: Alice's Odyssey (2014)
🔥 This Summer Feeling (2015)
🔥 Personal Shopper (2016)
🔥 Approaching the Unknown (2016)
🔥 Rodin (2017)
🔥 The Night Eats the World (2018)
🔥 Cléo & Paul (2018)
🔥 22 July (2018)
🔥 Seizure (2019)
🔥 Betrayed (2020)
🔥 The Worst Person in the World (2021)
🔥 Bergman Island (2021)
🔥 Sick of Myself (2022)
🔥 Première affaire (2023)
🔥 Mothers' Instinct (2024)
🔥 Handling the Undead (2024)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_بازیگران | #Anders_Danielsen_Lie
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔥 Herman (1990)
🔥 Reprise (2006)
🔥 Hidden (2009)
🔥 Empty Barrels (2010)
🔥 Oslo, August 31st (2011)
🔥 Fidelio: Alice's Odyssey (2014)
🔥 This Summer Feeling (2015)
🔥 Personal Shopper (2016)
🔥 Approaching the Unknown (2016)
🔥 Rodin (2017)
🔥 The Night Eats the World (2018)
🔥 Cléo & Paul (2018)
🔥 22 July (2018)
🔥 Seizure (2019)
🔥 Betrayed (2020)
🔥 The Worst Person in the World (2021)
🔥 Bergman Island (2021)
🔥 Sick of Myself (2022)
🔥 Première affaire (2023)
🔥 Mothers' Instinct (2024)
🔥 Handling the Undead (2024)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_بازیگران | #Anders_Danielsen_Lie
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 بهترین سریالهای شبکه AMC که ظرفیت بارها و بارها تماشا شدن را دارند به انتخاب وبسایت Collider:
📺 The Walking Dead (2010 - 2022)
📺 Mad Men (2007 - 2015)
📺 Breaking Bad (2008 - 2013)
📺 Better Call Saul (2015 - 2022)
📺 The Night Manager (2016 - )
📺 Fear the Walking Dead (2015 - 2023)
📺 Halt and Catch Fire (2014 - 2017)
📺 The Walking Dead: Daryl Dixon (2023 - )
📺 Kevin Can F**k Himself (2021 - 2022)
📺 Preacher (2016 - 2019)
⚠️ برای دانلود عناوین از سریز سرچ کنید.
#پیشنهاد_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📺 The Walking Dead (2010 - 2022)
📺 Mad Men (2007 - 2015)
📺 Breaking Bad (2008 - 2013)
📺 Better Call Saul (2015 - 2022)
📺 The Night Manager (2016 - )
📺 Fear the Walking Dead (2015 - 2023)
📺 Halt and Catch Fire (2014 - 2017)
📺 The Walking Dead: Daryl Dixon (2023 - )
📺 Kevin Can F**k Himself (2021 - 2022)
📺 Preacher (2016 - 2019)
⚠️ برای دانلود عناوین از سریز سرچ کنید.
#پیشنهاد_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
"وینلند ساگا" اثری بزرگ در جهت معیار های مدیوم انیمه و شاخصه های آن است که به بهترین نحو از پس خلق کانسپت خود در این مدیوم بر میآید؛ مدیومی که شاید برجسته ترین ویژگی آن"گستردگی" و "بی حد و مرز" بودن است.
آثار این مدیوم به خصوص در این سالها، جایگاه خود را با ساخت اثار بزرگی نظیر "آکیرا"، "وان پیس" و آثار "هایائو میازاکی"، تحت عنوان یک مدیوم هنری و صنعتی پیدا کرده است؛ به طوری که کاملا عاری از محدودیت های روایی و ساختاری تثبیت شده، گسترده ترین دنیای ممکن را برای یک کانسپت خلق میکنند و به نسبت آن کانسپت، ساختار و متریال های پرداختی خود را در راستای تعریف منطق و جهان بینی اثر تعریف میکنند.
عمدهی آثار مدیوم انیمه عادات منحصر به فردی برای آن جهان و شخصیت ها پایه ریزی میکنند؛ جایی که در نهایت منجر به شکل گیری یک جهان منحصر به فرد با منطق و لحن خاص خود میشود که تمام شخصیت پردازی ها و اکت ها را در برمیگیرد.
کاری که "وینلند ساگا" انجام میدهد، ایجاد یک دنیای منحصر به فرد و خاص از یک برهه ی تاریخی است که تمام درام و شاخصه های داستان پردازی را با منطق زندگی در فضای آن دوران عجین میکند و محرکه ی قتل، غارت و تلاش برای بقا، تمام شخصیت پردازی ها و اتفاقات و روابط را جهت میدهد؛ به قدری که حتی در استراتژیک ترین و غیر مستقیم ترین لحظات ممکن میتوان ارتباط و تاثیر این خوی توحش و قدرت طلبی را در پس تمام کشمکش ها احساس کرد و از پس ساختار روایی هوشمندانه ی آن به درک عمیقی از تاریخچه ی توحش و انسانیت رسید که مثل یک نخ نامرئی از جنس تمام انگیزه های انسان برای بقا و جاه طلبی قلمداد شده و اتفاقات و رخدادها را متصل میکند.
نخی نامرئی که به ایجاد یک تداوم حسی در راستای درک این دوران و احوالاتش منجر میشود تا برپایه ی موقعیت ها بتوانیم تمام تصمیمات و انگیزه های شخصیت ها را به عنوان محصولات این فضای ناهنجار و متوحش دنبال کنیم و در خلل یک روایت تاریخی، جلوه هایی از تراژدی، اسطوره و جایگاه انسانیت را به تماشا بنشینیم.
📽 Vinland saga (2019-2023)
✍ محمد امین کیوان
#معرفی_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
آثار این مدیوم به خصوص در این سالها، جایگاه خود را با ساخت اثار بزرگی نظیر "آکیرا"، "وان پیس" و آثار "هایائو میازاکی"، تحت عنوان یک مدیوم هنری و صنعتی پیدا کرده است؛ به طوری که کاملا عاری از محدودیت های روایی و ساختاری تثبیت شده، گسترده ترین دنیای ممکن را برای یک کانسپت خلق میکنند و به نسبت آن کانسپت، ساختار و متریال های پرداختی خود را در راستای تعریف منطق و جهان بینی اثر تعریف میکنند.
عمدهی آثار مدیوم انیمه عادات منحصر به فردی برای آن جهان و شخصیت ها پایه ریزی میکنند؛ جایی که در نهایت منجر به شکل گیری یک جهان منحصر به فرد با منطق و لحن خاص خود میشود که تمام شخصیت پردازی ها و اکت ها را در برمیگیرد.
کاری که "وینلند ساگا" انجام میدهد، ایجاد یک دنیای منحصر به فرد و خاص از یک برهه ی تاریخی است که تمام درام و شاخصه های داستان پردازی را با منطق زندگی در فضای آن دوران عجین میکند و محرکه ی قتل، غارت و تلاش برای بقا، تمام شخصیت پردازی ها و اتفاقات و روابط را جهت میدهد؛ به قدری که حتی در استراتژیک ترین و غیر مستقیم ترین لحظات ممکن میتوان ارتباط و تاثیر این خوی توحش و قدرت طلبی را در پس تمام کشمکش ها احساس کرد و از پس ساختار روایی هوشمندانه ی آن به درک عمیقی از تاریخچه ی توحش و انسانیت رسید که مثل یک نخ نامرئی از جنس تمام انگیزه های انسان برای بقا و جاه طلبی قلمداد شده و اتفاقات و رخدادها را متصل میکند.
نخی نامرئی که به ایجاد یک تداوم حسی در راستای درک این دوران و احوالاتش منجر میشود تا برپایه ی موقعیت ها بتوانیم تمام تصمیمات و انگیزه های شخصیت ها را به عنوان محصولات این فضای ناهنجار و متوحش دنبال کنیم و در خلل یک روایت تاریخی، جلوه هایی از تراژدی، اسطوره و جایگاه انسانیت را به تماشا بنشینیم.
📽 Vinland saga (2019-2023)
✍ محمد امین کیوان
#معرفی_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm