Telegram Web Link
🔰حقیقت همانست که در قلب خود پنهان کرده‌ایم، کیفری با ریشه‌ای دینی یا اساطیری؛ یادداشتی بر فیلم "چشمه باکره"، "اینگمار برگمان" محصول ۱۹۶۰
📝 فیلمی که  اسکار را برای "برگمان" در سال ۱۹۶۱ به ارمغان می‌آورد، برگرفته از سرودی افسانه ای از سوئد قرن ۱۳ ام که نوعی وحشت فلسفی هستی‌شناسانه که تم مشترک اکثر فیلم‌های برگمان را در بر می‌گیرد، فضای غالب "چشمه‌ی باکره" نیز هست. این رعب فراگیر با فیلمبرداری سیاه سفید و و کنتراست "سون نیکویست", فیلمبردار چیره‌دست و وفادار آثار "برگمان"، شدت یافته و تغلیظ می‌شود.
زمان وقوع حوادث فیلم، حد فاصل پاگانیسم و بت پرستی نوردیک در میان قرن ۸ تا ۱۳ میلادی و ورود مسیحیت و پذیرش ادیان توحیدی به عنوان مذهب جدید رسمی را در  بر می‌گیرد: صحنه‌ی نمایشی ملهم از ریشه دار و تاثیرگذار ماندن باورهای قدیمی، اعتقاد به اصلاح ناپذیر بودن ذات انسان و ماهیت گناه آلود او که نقطه مشترک هر دو آیین نورث و مسیحیت تثلیثی است و پیروان هر یک نهایتا با شیوه‌ای یکسان، عقده‌ها و کینه‌های خود را با خشونت بروز می‌دهند.
مضامین اصلی فیلم که بستر کشمکش را تشکیل می‌دهند شامل:
خشونت علیه طبیعت (مبارزه با سرشت انسانی و قوانین جبری)
که مقارن با فرصت طلبی برای بروز گوشه های پلید و تاریکی ذات، همراه زمینه‌ی اسطوره‌ای بیرحمانه ( نفرین و کین‌خواهی و قربانی دادن خدای جنگ و انتقام اودین) بستری مهیا برای یکه تازی قدرت و بهره‌کشی فراهم می‌کند؛ آتشی که نهایتاً خشک و تر را  با هم می‌سوزاند و به کودک و باکره و زنان هم رحم نمی‌کند.
وحشت و پیش‌بینی شوم که در خواب و الهام و نفرین تجلی می‌یابد, نمادی از ناخودآگاه تعفن‌بار است که مجموع این عناصر در کنار هم اثری دلهره‌آور و تلفیقی از درونمایه روانکاوی و اسطوره‌ای را پیش چشم مخاطب می‌گذارد.
از دیگر مفاهیم مورد بحث می‌توان به در هم تنیدگی و اشارات واضح به تضاد وجنگ دائمی میان غریزه مرگ و زندگی اشاره کرد که هم در طبیعت و زن بعنوان نماد آن وجود دارد که نماد بخشش باروری نور  اصالت و معصومیت  است و نیروی نیکی و حیات و برتر به شمار می‌رود.  در طرف دیگر، غریزه مرگ که به شرارت خونخواری وحشت قسمت های سرخورده و انتقامجویی انسان برمی‌گردد و در طبیعت با بلایای طبیعی مثل طوفان سیل زلزله و آتشفشان بروز می‌یابد که در پی نابودی حیات و سکون و تباهی است. بدین‌ سان در پس هر ویرانی و پایانی آغازی مجدد است و این چرخه پایدار تدریجا تکرار می‌شود تا به نقطه آغاز و پایان دیگری برگردد.
همچنین طبیعت در پی تعادل است و از آنجایی که در باورهای کهن اقوام اسکاندیناوی به نیروهای طبیعی و دلایل اسطوره‌ای اعتقاد داشتند؛ خوشبختی و بهروزی در نظر آنان ذاتی شکننده و بی‌ثبات دارد و نیروهای سرکوب شده و ضعیف بدنبال فرصتی برای غلبه هستند
و از آنجایی که این نابرابری همواره نمی‌تواند ادامه پیدا کند،  دست به طغیان و آشوب زده تا از دوری خواری و حقارت راهی به مراتب بالاتر و عیان شدن پیدا کند.  این اصل بصورت تقابل کارین و اینگری قابل مشاهده است و در پاسخ به چرایی تجاوز وحشیانه به کارین توسط اشرار و فرومایگان هم قابل استفاده است. صحنه‌ای که واقع‌گرایی محض آن چون ضربه پتک در حافظه مخاطب حک می‌شود و انزجار و بهت، او را متشنج می‌کند.
نشریه سینمایی کوفیلم
🔰حقیقت همانست که در قلب خود پنهان کرده‌ایم، کیفری با ریشه‌ای دینی یا اساطیری؛ یادداشتی بر فیلم "چشمه باکره"، "اینگمار برگمان" محصول ۱۹۶۰ 📝 فیلمی که  اسکار را برای "برگمان" در سال ۱۹۶۱ به ارمغان می‌آورد، برگرفته از سرودی افسانه ای از سوئد قرن ۱۳ ام که نوعی…
دکور و طراحی صحنه و لباس همه در جهت بازآفرینی باورپذیر زیست قرون وسطا موفق عمل کرده‌اند و اکت‌ها هر چند اغراق آمیز در معرفی تیپ هر شخصیت مؤثر بوده‌اند. فضاسازی دقیقا مشابه آنچه انتظار داشتیم باشد، ترسیم شده در هماهنگی با سایر مفاهیم فیلم جریان دارد.
همچنین فیلم  تمام عناصر یک داستان مسیحی را دارد: یک قربانی معصوم که کارین دختر خانواده باشد، حرکت گله بزها برای تداعی بیشتر این مفهوم وجود دارد، دزدانی که خود توسط قدرتی بالاتر مجازات می‌شوند،یک خائن که شخص بی‌گناهی را به مسلخ می‌فرستد و بعد شاهد عذابش می‌شود و با خود سرزنش گری می‌کوشد از عذاب وجدان خود بکاهد و با اعتراف مورد بخشش قرار گیرد، پدر خانواده، توره، با نقش‌آفرینی تاریخی "ماکس فون سیدو" که در جایگاه خدا و ارباب قاتلین فرزندش را مجازات می‌کند. همان‌گونه در ترکیب عقاید باورمندان به تثلیث و آیین های سنتی اسکاندیناوی وجود دارد، اگر مسیح فرزند خدا باشد، پس می‌بایست قاتلانش را به سبب کشتن او مجازات کند و این نه دستوری از بخشش همگانی مردمان بخاطر قربانی شدن خودخواسته مسیح است بلکه به اعمال خدایان جهان‌های ۹ گانه نورث شباهت دارد که جواب خشونت و جرم را با جنایت و مجازاتی سهمگین‌تر پاسخ می‌دادند؛ خدایانی که خود نیز مقدس و بزرگوار نبوده و به مانند انسان انگیزه‌های ناگهانی جرقه اعمال و واکنش‌های‌شان را رقم می‌زده است.
ورود به خوابگاه جنایتکاران و غافلگیر کردن‌شان در صبحگاه هنگام غفلت و بی‌خبری چون خدای عهد عتیق و در آخر دیدگاه بدبینانه و بی‌اعتماد به انسان، عذاب وجدان و محاکمه درونی بخاطر گناه و مقصر دانستن طبیعت ضعیف و حقارت‌بار او در این مجموعه جای می‌گیرد.
با استفاده از پردازش دقیق نمادها، استفاده‌ی شایان توجهی صورت گرفته است؛ بدین شکل که بطور ناخودآگاه، هرچند از معنای مناسک‌گونه‌ی رفتارها باخبر نباشیم با حسی که هنگام تماشا در مخاطب بروز می‌یابد، متوجه پاسخ‌های مستتر می‌شویم. برای مثال
کندن درخت غان از ریشه که معنای عزادار بودن صاحب خانه است و اینکه روحی از میان آنان از دست رفته است به روح‌ دختر مرده
و مجازات پدر توسط خودش پیش از عقوبت اشاره دارد که مقدمه‌ای بر تباهی و ندامت است. همچنین پذیرفته شدن درخواست عفو و نذر پدر بعنوان صاحب خون و دارای حق قصاص، با جاری ساختن چشمه‌ای زیر آرامگاه دختر معصوم تحقق می‌یابد که عنوان فیلم بعنوان یک داستان دیرپا، از همین اتفاق باورنکردنی بهره گرفته است.
📽️ The Virgin Spring 1960
✍️ ریحانه احمدی

#نقد_فیلم

🆔 Zil.ink/Coofilm
🔰 نگاهی به فیلم "جنگل پرتغال"

🎥 از خیلی از فیلم‌های این روزهای سینمای ایران بهتر و بالاتر است و بعدها می‌توان به عنوان یک فیلم خوب از آن یاد کرد اما کاش فیلم‌ساز موضوعِ فیلم را بالاتر از شخصیتش می‌نوشت و او را وارد موضوعات و جریانات پیچیده‌تر و بهتری قرار می‌داد، کاراکتر "علی بهاریان" خیلی خوب نوشته و اجرا شده است، جزئیات شخصیت پردازی خوبی دارد و فیلم‌ساز او را به درستی تحویل مخاطب می‌دهد، اما موضوعِ فیلم از او پایین‌تر و عقب‌تر است، عقده‌ها و حسرت‌ها و نرسیدن به جایی که می‌خواسته کاراکتر را دارای پیچیدگی‌های خوبی کرده است اما در بازگشت و مواجهه با گذشته‌اش فیلم قدرت کمی دارد و از شخصیت پایین‌تر است.
در فیلم لحظاتی وجود دارد که مخاطب را ناخودآگاه یاد سینمای "نوری بیلگه جیلان" می‌اندازد، لایه‌های شخصیتی "علی بهاریان"، سفر به شهری که در گذشته آنجا بوده اما حالا دل خوشی از آن ندارد، تحول درونی در مواجهه با گذشته‌ای که از آن فرار کرده است، مکالماتی پیرامون هنر و نمایش و ادبیات و همین حوزه‌ها بین کاراکترهای فیلم، و چندین و چند نمونه‌ی دیگر. اما تفاوتی که بین این فیلم و برخی آثار "جیلان" وجود دارد در ماهیت و ریشه‌ی داستان است، آثار "جیلان" موضوعات قوی و عمیقی دارند و کاراکتر را در خود حل می‌کنند اما در "جنگل پرتغال" داستان عمق و هیجان کمی دارد و بخاطر همین کاراکتر در داستان حل نمی‌شود، اگر با یک داستانِ محکم‌ و جاندارتری طرف بودیم بدون شک این فیلم تبدیل می‌شد به یک شاهکار در سینمای ایران اما حالا صرفا فیلمی است که بهتر از باقی فیلم‌های این روزهای سینمای ایران است.
📽️ جنگل پرتغال (۱۴۰۲)
✍️ محمد زندی

#Review

🆔 Zil.ink/Coofilm
🎥 پانزده فیلم برتر "نیکلاس کیج" به انتخاب وب‌سایت IGN:
🔥 Face/Off (1997)
🔥 Moonstruck (1987)
🔥 Leaving Las Vegas (1995)
🔥 Valley Girl (1983)
🔥 Raising Arizona (1987)
🔥  Mandy (2018)
🔥 The Rock (1996)
🔥 National Treasure (2004)
🔥 Wild at Heart (1990)
🔥 Con Air (1997)
🔥 Pig (2021)
🔥 Red Rock West (1993)
🔥 Kick-Ass (2010)
🔥 The Unbearable Weight of Massive Talent (2022)
🔥 Color Out of Space (2020)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.

#پیشنهاد_فیلم

🆔 zil.ink/CooFilm
🎭 خودشه😂😂😂

#Fun

🆔 zil.ink/CooFilm
📺 کالکشن فیلم‌های "مت بومر":
🔥 War Birds: Diary of an Unknown Aviator (2003)
🔥 Flightplan (2005)
🔥 The Texas Chainsaw Massacre: The Beginning (2006)
🔥 In Time (2011)
🔥 Magic Mike (2012)
🔥 Superman: Unbound (2013)
🔥 Winter's Tale (2014)
🔥 Space Station 76 (2014)
🔥 Magic Mike XXL (2015)
🔥 The Nice Guys (2016)
🔥 The Magnificent Seven (2016)
🔥 Walking Out (2017)
🔥 Anything (2017)
🔥 Jonathan (2018)
🔥 Papi Chulo (2018)
🔥 Viper Club (2018)
🔥 The Boys in the Band (2020)
🔥 Justice Society: World War II (2021)
🔥 All Man: The International Male Story (2022)
🔥 Magic Mike's Last Dance (2023)
🔥 Maestro (2023)

⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.

#کالکشن_بازیگران | #Matt_Bomer

🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 معمولا در فیلم‌های کوتاه ابتدا به ایده فیلم توجه می‌شود و ایده فیلم است که مخاطب را جذب می‌کند. طی یک مدت زمان کوتاه فیلم باید بتواند مخاطب را درگیر کند. این اثر تمام المان‌های گفته شده را دارد. فیلمی شاهکار با ایده‌ای ساده که فیلمساز یعنی "رونار رونارسون" توانسته به همین وسیله اثری بسازد بی‌نهایت زیبا و غم‌انگیز. داستان فیلم درمورد زن و شوهری است که در روستا زندگی می‌کنند و دخترشان قرار است آن‌ها را به شهر ببرد. فیلم در ساخت رابطه زن و شوهر موفق است و به نحوی اثرگذار نابودی روح را نشان می‌دهد. پایان فیلم فوق‌العاده عجیب است و می‌تواند احساسات آدمی را جریحه‌دار کند. بی شک این اثر در دنیای فیلم‌های کوتاه حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. اگر به دنبال یک فیلم کوتاه درام فوق‌العاده هستید این فیلم جز آن فیلم‌‌هایی است که می‌تواند مخاطب را راضی کند و حتی تا ابد در ذهن بیننده نقشی از خود حکاکی کند.
📽 The Last Farm 2004
✍️ امیررضا محمدخانلو

#معرفی_فیلم

🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 ده فیلم سایبرپانک دهه نود میلادی که از زمانه خود جلوتر بودند به انتخاب وب‌سایت MovieWeb:
👾 The Matrix (1999)
👾 The Fifth Element (1997)
👾 Total Recall (1990)
👾 12 Monkeys (1995)
👾 Hackers (1995)
👾 eXistenZ (1999)
👾 Strange Days (1995)
👾 Virtuosity (1995)
👾 The Lawnmower Man (1992)
👾 Johnny Mnemonic (1995)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.

#پیشنهاد_فیلم

🆔 zil.ink/CooFilm
⭕️مجموعه «فوتبالیست‌ها» بعد از 43 سال تموم شد و دیگه هیچ قسمتی ازش ساخته نمیشه.


🆔 zil.ink/CooFilm
2024/10/03 23:19:59
Back to Top
HTML Embed Code: