🔰 در ابتدا "آرنولد شوراتزنگر" و "سیلوستر استالونه" برای نقش‌های اصلی فیلم "تغییر چهره" درنظر گرفته شده بودند. وقتی "جان وو" برای کارگردانی سررسید تصمیم گرفت که "جان تراولتا" و "نیکلاس کیج" برای این نقش‌ها مناسب‌تر هستد. از دیگر بازیگرانی که استودیو خواهان‌شان بود می‌توان به "مایکل داگلاس" و "هریسون فورد"، "بروس ویلیس" و "الک بالدوین"، ژان کلود ون دام و "استیون سیگال"، "دنزل واشنگتن" و "وسلی اسنایپس" و در آخر "آل‌پاچینو" و "رابرت دنیرو" اشاره کرد.
🎬 Face/Off (1997)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎬 Face/Off (1997)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📺 کالکشن فیلم‌های "سرجیو لئونه":
🔥 The Colossus of Rhodes (1961)
🔥 A Fistful of Dollars (1964)
🔥 For a few Dollars More (1965)
🔥 The Good The Bad The Ugly (1966)
🔥 Once Upon a Time in the West (1968)
🔥 Duck, You Sucker! (1971)
🔥 Once Upon a Time in America (1984)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_کارگردانان | #Sergio_Leone
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔥 The Colossus of Rhodes (1961)
🔥 A Fistful of Dollars (1964)
🔥 For a few Dollars More (1965)
🔥 The Good The Bad The Ugly (1966)
🔥 Once Upon a Time in the West (1968)
🔥 Duck, You Sucker! (1971)
🔥 Once Upon a Time in America (1984)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_کارگردانان | #Sergio_Leone
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 کاپیتان لودویگ گالن یک قهرمان جنگی مغرور و جاه‌طلب اما فقیر تصمیم می‌گیرد که سرزمینی خشک و بایر را رام و آن تبدیل به یک مستعمره کند تا در ازای آن پادشاه به او عنوان نجیب‌زاده اعطا کند، اما این منطقه تحت حاکمیت فردریک دی شینکل، نجیب‌زاده‌ای بی رحم، است که حضور و قدرت گرفتن گالن را تهدیدی برای خود می‌داند و قصد دارد تا مانع پیشرفت کار او شود.
"نیکلای آرسل" شش سال پس از ساخت فیلم “برج تاریک” که موفقیت نداشت برای ساخت فیلم جدیدش به سراغ هموطن خود "مس میکلسن" رفت تا دومین همکاری‌اش را با او رقم بزند، با این فیلم که نماینده دانمارک در نود و ششمین دوره جوایز اسکار و نامزد شیر طلایی در جشنواره ونیز بود "آرسل" توانست ناکامی قبلی خود را جبران کند و اثر قابل قبولی را از خود به جای بگذارد.
📽 The Promised Land (2023)
✍ ابوالفضل مدنی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
"نیکلای آرسل" شش سال پس از ساخت فیلم “برج تاریک” که موفقیت نداشت برای ساخت فیلم جدیدش به سراغ هموطن خود "مس میکلسن" رفت تا دومین همکاری‌اش را با او رقم بزند، با این فیلم که نماینده دانمارک در نود و ششمین دوره جوایز اسکار و نامزد شیر طلایی در جشنواره ونیز بود "آرسل" توانست ناکامی قبلی خود را جبران کند و اثر قابل قبولی را از خود به جای بگذارد.
📽 The Promised Land (2023)
✍ ابوالفضل مدنی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 ده فیلم براساس واقعیت و با محوریت اتوموبیل‌ها برای دوست‌داران فیلم "Ford V Ferrari" به انتخاب وب‌سایت Screen Rant:
🏎 The Hitch-Hiker (1953)
🏎 The Great Race (1965)
🏎 Bullitt (1968)
🏎 Le Mans (1971)
🏎 The Last American Hero (1973)
🏎 Days Of Thunder (1990)
🏎 Senna (2010)
🏎 Rush (2013)
🏎 The Green Hell (2016)
🏎 American Factory (2019)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🏎 The Hitch-Hiker (1953)
🏎 The Great Race (1965)
🏎 Bullitt (1968)
🏎 Le Mans (1971)
🏎 The Last American Hero (1973)
🏎 Days Of Thunder (1990)
🏎 Senna (2010)
🏎 Rush (2013)
🏎 The Green Hell (2016)
🏎 American Factory (2019)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 نگاهی به فیلم "بلوند"
⚠️ هشدار اسپویل
🎥 یک فیلم درام زندگی‌نامه‌ای آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی "اندرو دامینیک" محصول ۲۰۲۲ کشور امریکا است. فیلم که از رمانی داستانی به همین نام اثر "جویس کارول اوتس" از سال ۲۰۰۰ اقتباس شده است، برداشتی تخیلی از زندگی "مریلین مونرو" با بازی "آنا د آرماس" است. "آدرین برودی"، "بابی کاناوله" و "جولیان نیکلسون" در نقش‌های مکمل ظاهر می‌شوند.
داستان ابتدایی فیلم درباره دختر بچه‌ای است که توسط مادر بیمار روانی خود بزرگ می‌شود. در سال ۱۹۳۳، در طول هفتمین سالگرد تولدش، مادرش تصویر مردی را که او ادعا می‌کند پدر نورما جین باشد را در قاب به او می‌دهند. بعداً در همان شب، یک آتش‌سوزی در شهری دیگر رخ می‌دهد و گلادیس، دخترش را به آنجا می‌برد و ادعا می‌کند که همسرش در آنجا زندگی می‌کند، اما به دستور پلیس مجبور می‌شود به خانه برگردد. وقتی او در مورد پدرش می‌پرسد، گلادیسِ خشمگین سعی می‌کند نورما جین را در وان حمام غرق کند اما سپس او را رها می‌کند. نورما جین به خانهٔ همسایه‌اش، خانم فلین می‌گریزد، که قول می‌دهد حال مادرش خوب می‌شود. چند روز بعد، گلادیس در بیمارستان روانی بستری می‌شود، زیرا برای سرپرستی کودک ناتوان اعلام شده‌است و نورما جین به یک یتیم‌خانه فرستاده می‌شود.
"بلوند" از نظر نوع روایت بسیار سردرگم عمل می‌کند. سعی دارد با برگشت های روبه عقب و جلو در زمان و روایت داستان ریتم فیلم را بالا ببرد اما همین امر باعث شکست در فیلمنامه و نوع روایت داستان می‌شود.
اما اصل مشکل "بلوند" در فرم آن وجود دارد. تغییر رنگ و کات های بی مورد و بی منطق، حرکت دوربین بدون هیچ هدفی و کارگردانی دچار نقض "اندرو دامینیک" است. همین ضعف ها باعث هشت نامزدی این فیلم در جشنواره تمشک طلایی شده است. اما فارغ از همه ی این ها نباید از بازی بی نظیر "آنا د آرماس" گذشت که بسیاری از جوایز فستیوال های مختلف را برنده شده است.
📽️ Blonde 2022
✍ علیرضا سیدکاظمی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
⚠️ هشدار اسپویل
🎥 یک فیلم درام زندگی‌نامه‌ای آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی "اندرو دامینیک" محصول ۲۰۲۲ کشور امریکا است. فیلم که از رمانی داستانی به همین نام اثر "جویس کارول اوتس" از سال ۲۰۰۰ اقتباس شده است، برداشتی تخیلی از زندگی "مریلین مونرو" با بازی "آنا د آرماس" است. "آدرین برودی"، "بابی کاناوله" و "جولیان نیکلسون" در نقش‌های مکمل ظاهر می‌شوند.
داستان ابتدایی فیلم درباره دختر بچه‌ای است که توسط مادر بیمار روانی خود بزرگ می‌شود. در سال ۱۹۳۳، در طول هفتمین سالگرد تولدش، مادرش تصویر مردی را که او ادعا می‌کند پدر نورما جین باشد را در قاب به او می‌دهند. بعداً در همان شب، یک آتش‌سوزی در شهری دیگر رخ می‌دهد و گلادیس، دخترش را به آنجا می‌برد و ادعا می‌کند که همسرش در آنجا زندگی می‌کند، اما به دستور پلیس مجبور می‌شود به خانه برگردد. وقتی او در مورد پدرش می‌پرسد، گلادیسِ خشمگین سعی می‌کند نورما جین را در وان حمام غرق کند اما سپس او را رها می‌کند. نورما جین به خانهٔ همسایه‌اش، خانم فلین می‌گریزد، که قول می‌دهد حال مادرش خوب می‌شود. چند روز بعد، گلادیس در بیمارستان روانی بستری می‌شود، زیرا برای سرپرستی کودک ناتوان اعلام شده‌است و نورما جین به یک یتیم‌خانه فرستاده می‌شود.
"بلوند" از نظر نوع روایت بسیار سردرگم عمل می‌کند. سعی دارد با برگشت های روبه عقب و جلو در زمان و روایت داستان ریتم فیلم را بالا ببرد اما همین امر باعث شکست در فیلمنامه و نوع روایت داستان می‌شود.
اما اصل مشکل "بلوند" در فرم آن وجود دارد. تغییر رنگ و کات های بی مورد و بی منطق، حرکت دوربین بدون هیچ هدفی و کارگردانی دچار نقض "اندرو دامینیک" است. همین ضعف ها باعث هشت نامزدی این فیلم در جشنواره تمشک طلایی شده است. اما فارغ از همه ی این ها نباید از بازی بی نظیر "آنا د آرماس" گذشت که بسیاری از جوایز فستیوال های مختلف را برنده شده است.
📽️ Blonde 2022
✍ علیرضا سیدکاظمی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📺 کالکشن فیلم‌های "یواخیم تریر":
🔥 Reprise (2006)
🔥 Oslo, August 31st (2011)
🔥 Louder Than Bombs (2015)
🔥 Thelma (2017)
🔥 The Other Munch (2018)
🔥 The Worst Person in the World (2021)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_کارگردانان | #Joachim_Trier
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔥 Reprise (2006)
🔥 Oslo, August 31st (2011)
🔥 Louder Than Bombs (2015)
🔥 Thelma (2017)
🔥 The Other Munch (2018)
🔥 The Worst Person in the World (2021)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_کارگردانان | #Joachim_Trier
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 با وجود تمام نقدها، نمرات کم و عدم وجود چندین کاراکتر اصلی اما "پاندای کونگ‌فوکار ۴" به سود خوبی رسیده و این نشان می‌دهد که پاندا هنوز هم طرفداران خودش را دارد. "پاندای کونگ‌فوکار ۴" از لحاظ گرافیکی و رنگ و لعاب و فضاسازی بسیار جذاب است و کاراکترهای جدید تا حدی راضی‌کننده هستند و ویلن انیمیشن به خوبی ساخته شده و قدرت جذابی دارد. با وجود تمام این نکات اما این قسمت از انیمیشن اصلا در حد و اندازه‌های سه انیمیشن قبلی نیست و از لحاظ داستان و شخصیت‌‌پردازی از آن‌ها ضعیف‌تر عمل کرد. با تمام این نقاط ضعف و قوت، "پاندای کونگ‌فوکار ۴" هم‌چنان جذاب است و قادر است مخاطب خود را حداقل برای یک بار سرگرم کند و لحظات شاد و مفرحی را رقم بزند.
📽 Kung Fu Panda 4 2024
✍️ امیررضا محمدخانلو
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📽 Kung Fu Panda 4 2024
✍️ امیررضا محمدخانلو
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
"دنیس ویلنوو" چگونه با "Dune" به موفقیت لازم نرسید؟ طمأنینه‌ای که کار دستش داد!
از آن دست کارگردان‌های دوست داشتنی! "ویلنوو" فیلمسازیست که سکوت و حرف‌هایش ادا نیستند. او در واقعا معنای کاملی از یک فیلمساز است که بلد است چگونه مفاهیم فلسفی را به زبان سینما بیان کند. برخلاف امثال "لانتیموس" که به دور از هرگونه فهم سینمایی و فقط با بلعیدن کتاب‌های فلسفی سعی در ساختن فیلم‌هایی با حرف‌هایی مثلا مهم دارند، "ویلنوو" می‌داند چگونه پیام‌های خودش را به هنرمندانه ترین شکل ممکن به مخاطب خود برساند.
یک ویژگی بارزی که در سینمای او یافت می‌شود، ریتم ناب فیلم‌هایش است! "ویلنوو" خوب می‌داند که چگونه به آرامی نبض مخاطب خود را بگیرد و ضربان قلب او را به آرامی بالا و بالاتر ببرد و در نهایت داستان به اوج خودش برساند. حال چه فیلم او اکشن باشد و چه داستانی و درام! اما این ویژگی مهم، که درواقع اصلی‌ترین شناسه سینمای "ویلنوو" است، هم باعث خلق شاهکارهایی همچون "Blade Runner" و "Arrival" و هم باعث شکل‌گیری افتضاح‌هایی چون "Enemy" شده است؛ اما "Dune" کجاست؟ چیزی میان این دو!
انتظارات اولیه از فیلم "Dune" به شدت بالا بود. همه انتظار ظهور یک حماسه فانتزی علمی تخیلی فضایی محور را داشتند که قرار بود سینما را به جنون برساند. نتیجه آن چه شد؟ "ویلنوو" حتی قطره‌ای تلاش نکرد تا اصول سینمایش را منطبق با حال و هوای فیلم کند. اتفاقی هم که در نهایت افتاد این بود که این حماسه، تبدیل به یک فیلم دو ساعته نسبتا حوصله سر بر شد که شما را با انبوهی از معماها تنها می‌گذارد. این موضوع هم جالب است و هم نه! از طرفی فیلم معماهایی را مطرح می‌کند که بسیار ذهن را درگیر می‌کنند تا مخاطب را آماده مواجهه با فیلم بعدی این سری کند! در واقع ملات داستانی قوی‌ای را تحویل فیلم دوم می‌دهد. اما خب مهم‌تر از طرح این معماها، مهم کردن معما است! متأسفانه به دلیل گسترده بودن جهان فیلم و تعدد کاراکترها، فیلم تمرکز لازم را برای پردازش روی تک تکشان را از دست می‌دهد. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد؛ مشکل آنجاست که "ویلنوو" تأکید فراوانی بر داستان و درام میان شخصیت‌ها دارد و سعی کرده تا جنگ‌های میان سیاره‌ها و کشف و شهود دنیای گسترده فیلم را فدای شکل گیری این ملات داستانی و ساختن و پرداختن شخصیت اصلی قصه کند. اولی موفق بود ولی دومی خیر! نتیجه هم این شد که جدای آنکه عده‌ای از خسته کننده بودن فیلم اول رنج بردند، باعث شد نسبت به فیلم بعدی هم تا حد زیادی بدبین شوند. اهمیت ندادنشان به شخصیت "منجی" با بازی تهوع‌آور "تیموتی شالامی" هم منجر به این شد که کنجکاوی بی‌رمقی نسبت به فیلم دوم داشته باشند.
فیلم "Dune" هرگز، هرگز و هرگز فیلم بدی نبوده و نیست! از قضا بسیار قوی و درگیرکننده است. مشکل، سبک روایت ویلنوو و ریختن آن ملات داستانی بود که ممکن است به نظر عده‌ای شاهکار باشد و به نظر الباقی خسته‌کننده و خواب‌آور.
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
از آن دست کارگردان‌های دوست داشتنی! "ویلنوو" فیلمسازیست که سکوت و حرف‌هایش ادا نیستند. او در واقعا معنای کاملی از یک فیلمساز است که بلد است چگونه مفاهیم فلسفی را به زبان سینما بیان کند. برخلاف امثال "لانتیموس" که به دور از هرگونه فهم سینمایی و فقط با بلعیدن کتاب‌های فلسفی سعی در ساختن فیلم‌هایی با حرف‌هایی مثلا مهم دارند، "ویلنوو" می‌داند چگونه پیام‌های خودش را به هنرمندانه ترین شکل ممکن به مخاطب خود برساند.
یک ویژگی بارزی که در سینمای او یافت می‌شود، ریتم ناب فیلم‌هایش است! "ویلنوو" خوب می‌داند که چگونه به آرامی نبض مخاطب خود را بگیرد و ضربان قلب او را به آرامی بالا و بالاتر ببرد و در نهایت داستان به اوج خودش برساند. حال چه فیلم او اکشن باشد و چه داستانی و درام! اما این ویژگی مهم، که درواقع اصلی‌ترین شناسه سینمای "ویلنوو" است، هم باعث خلق شاهکارهایی همچون "Blade Runner" و "Arrival" و هم باعث شکل‌گیری افتضاح‌هایی چون "Enemy" شده است؛ اما "Dune" کجاست؟ چیزی میان این دو!
انتظارات اولیه از فیلم "Dune" به شدت بالا بود. همه انتظار ظهور یک حماسه فانتزی علمی تخیلی فضایی محور را داشتند که قرار بود سینما را به جنون برساند. نتیجه آن چه شد؟ "ویلنوو" حتی قطره‌ای تلاش نکرد تا اصول سینمایش را منطبق با حال و هوای فیلم کند. اتفاقی هم که در نهایت افتاد این بود که این حماسه، تبدیل به یک فیلم دو ساعته نسبتا حوصله سر بر شد که شما را با انبوهی از معماها تنها می‌گذارد. این موضوع هم جالب است و هم نه! از طرفی فیلم معماهایی را مطرح می‌کند که بسیار ذهن را درگیر می‌کنند تا مخاطب را آماده مواجهه با فیلم بعدی این سری کند! در واقع ملات داستانی قوی‌ای را تحویل فیلم دوم می‌دهد. اما خب مهم‌تر از طرح این معماها، مهم کردن معما است! متأسفانه به دلیل گسترده بودن جهان فیلم و تعدد کاراکترها، فیلم تمرکز لازم را برای پردازش روی تک تکشان را از دست می‌دهد. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد؛ مشکل آنجاست که "ویلنوو" تأکید فراوانی بر داستان و درام میان شخصیت‌ها دارد و سعی کرده تا جنگ‌های میان سیاره‌ها و کشف و شهود دنیای گسترده فیلم را فدای شکل گیری این ملات داستانی و ساختن و پرداختن شخصیت اصلی قصه کند. اولی موفق بود ولی دومی خیر! نتیجه هم این شد که جدای آنکه عده‌ای از خسته کننده بودن فیلم اول رنج بردند، باعث شد نسبت به فیلم بعدی هم تا حد زیادی بدبین شوند. اهمیت ندادنشان به شخصیت "منجی" با بازی تهوع‌آور "تیموتی شالامی" هم منجر به این شد که کنجکاوی بی‌رمقی نسبت به فیلم دوم داشته باشند.
فیلم "Dune" هرگز، هرگز و هرگز فیلم بدی نبوده و نیست! از قضا بسیار قوی و درگیرکننده است. مشکل، سبک روایت ویلنوو و ریختن آن ملات داستانی بود که ممکن است به نظر عده‌ای شاهکار باشد و به نظر الباقی خسته‌کننده و خواب‌آور.
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
