🗽💸آزادی اقتصادی به مفهوم توانایی افراد و شرکتها در انجام فعالیتهای اقتصادی بدون مداخلههای غیرضروری از سوی دولت و دیگر نهادهاست. این مفهوم به طور معمول با مجموعهای از مولفهها و شاخصها ارزیابی میشود که به شرح زیر هستند:
1. حق مالکیت: اطمینان از این که افراد میتوانند داراییهای خود را مالکیت کنند و از آنها بهرهبرداری نمایند.
2. آزادی فعالیت اقتصادی: امکان آغاز و ادامه کسبوکار بدون موانع زیاد از سوی دولت.
3. حمایت قانونی: وجود سیستم قضائی موثر برای حل و فصل اختلافات اقتصادی و حمایت از حقوق مالکان.
4. شفافیت و کاهش فساد: وجود سیستمهای شفاف برای نظارت بر فعالیتهای اقتصادی و کاهش فساد اداری.
5. آزادی تجارت: حذف موانع تجاری، تعرفهها و محدودیتهای صادرات و واردات.
6. سیاستهای مالی و پولی سلامت: وجود سیاستهای کلان مالی و پولی مناسب که به ثبات اقتصادی کمک کند.
7. رقابت: وجود شرایط رقابتی در بازار که به بهبود کیفیت و کاهش قیمتها منجر شود.
8. آزادی کار: امکان انتخاب شغل و شرایط کاری توسط افراد بدون مداخله.
9. نظام مالی و بانکی: وجود نظام مالی پایدار که به تأمین مالی کسبوکارها و افراد کمک میکند.
10. مقررات اقتصادی: وجود قوانین و مقرراتی که به تسهیل فعالیتهای اقتصادی کمک کند و نه محدودیت.
این مولفهها و شاخصها به ایجاد یک محیط اقتصادی سالم و پایدار کمک میکنند که در آن فرصتهای برابر برای افراد و کسبوکارها فراهم میشود.
@cafe_andishe95
1. حق مالکیت: اطمینان از این که افراد میتوانند داراییهای خود را مالکیت کنند و از آنها بهرهبرداری نمایند.
2. آزادی فعالیت اقتصادی: امکان آغاز و ادامه کسبوکار بدون موانع زیاد از سوی دولت.
3. حمایت قانونی: وجود سیستم قضائی موثر برای حل و فصل اختلافات اقتصادی و حمایت از حقوق مالکان.
4. شفافیت و کاهش فساد: وجود سیستمهای شفاف برای نظارت بر فعالیتهای اقتصادی و کاهش فساد اداری.
5. آزادی تجارت: حذف موانع تجاری، تعرفهها و محدودیتهای صادرات و واردات.
6. سیاستهای مالی و پولی سلامت: وجود سیاستهای کلان مالی و پولی مناسب که به ثبات اقتصادی کمک کند.
7. رقابت: وجود شرایط رقابتی در بازار که به بهبود کیفیت و کاهش قیمتها منجر شود.
8. آزادی کار: امکان انتخاب شغل و شرایط کاری توسط افراد بدون مداخله.
9. نظام مالی و بانکی: وجود نظام مالی پایدار که به تأمین مالی کسبوکارها و افراد کمک میکند.
10. مقررات اقتصادی: وجود قوانین و مقرراتی که به تسهیل فعالیتهای اقتصادی کمک کند و نه محدودیت.
این مولفهها و شاخصها به ایجاد یک محیط اقتصادی سالم و پایدار کمک میکنند که در آن فرصتهای برابر برای افراد و کسبوکارها فراهم میشود.
@cafe_andishe95
🗽⚫️محصولات متفاوت دولت توسعه گرا و دولت ضد توسعه
🇹🇼VS🇮🇷
تایوان و ایران در زمینههای رفاه، تولید و درآمد سرانه تفاوتهای قابلتوجهی دارند.
📚 1. درآمد سرانه:
⦁ تایوان: درآمد سرانه بالای تایوان معمولاً به دلیل صنعتیسازی قوی و اقتصادی مبتنی بر فناوری و نوآوری است. آمارها نشان میدهند که درآمد سرانه این کشور نسبت به بسیاری از کشورها در آسیا و حتی در مقایسه با کشورهای توسعهیافته بالاست.که نتیجه اتخاذ سیاست های بازار آزاد و سرمایه داری است.
⦁ ایران: درآمد سرانه ایران با وجود منابع طبیعی فراوان، به دلیل مشکلات سیاسی ،تحریمها، فساد گسترده و محوریت ایدئولوژی عدم ثبات سیاسی پایینتر از تایوان است.
💳 2. شاخص رفاه:
⦁ تایوان: شاخص رفاه در تایوان به دلیل سیستم بهداشتی پیشرفته، آموزش باکیفیت و زیرساختهای خوب که دولت توسعه گرای معتبر ملی مهیا کرده، نسبتا بالا است. شهروندان تایوانی به خدمات اجتماعی و بهداشت دسترسی بسیار خوبی دارند.
⦁ ایران: علیرغم دسترسی به منابع طبیعی و تلاشهای صورتگرفته، مشکلاتی مانند سو مدیریت اقتصاد رانتیر، تحریمها و نوسانات اقتصادی منجر به کاهش شاخص رفاه در ایران شده است. بسیاری از شهروندان دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی مطلوب ندارند.
3. تولید و صنعت:
⦁ تایوان: تایوان بهعنوان یک مرکز صنعتی و تکنولوژیکی شناخته میشود و در تولید الکترونیک و فناوری اطلاعات حرفهای است. این کشور جزء کشورهای پیشرفته در زمینه فناوری و تولید محسوب میشود.
⦁ ایران: ایران دارای ظرفیتهای صنعتی قابل توجهی است، اما به دلیل بی کفایتی.دید ایدئولوژیک آخرالزمانی، عجز اقتصادی و تحریمها، نتوانسته است به طور کامل از این ظرفیتها بهرهبرداری کند.
☎️نتیجه:
بهطور کلی، تایوان در زمینههای رفاه، درآمد سرانه و تولید به مراتب از ایران بهتر عمل کرده است که ناشی از سیاستهای درست دولت ملی تایوان و اتخاذ روشهای سرمایه داری و اصول بازار آزاد با مدیریت درست ظرفیتها در جهت توسعه ملی و بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی است.
دولت توسعه گرا بستر مناسب رشد جامعه مدنی را فراهم میکند و دولت ضد توسعه هرگونه توسعه را قربانی ایدئولوژی میکند.
@cafe_andishe95
🇹🇼VS🇮🇷
تایوان و ایران در زمینههای رفاه، تولید و درآمد سرانه تفاوتهای قابلتوجهی دارند.
📚 1. درآمد سرانه:
⦁ تایوان: درآمد سرانه بالای تایوان معمولاً به دلیل صنعتیسازی قوی و اقتصادی مبتنی بر فناوری و نوآوری است. آمارها نشان میدهند که درآمد سرانه این کشور نسبت به بسیاری از کشورها در آسیا و حتی در مقایسه با کشورهای توسعهیافته بالاست.که نتیجه اتخاذ سیاست های بازار آزاد و سرمایه داری است.
⦁ ایران: درآمد سرانه ایران با وجود منابع طبیعی فراوان، به دلیل مشکلات سیاسی ،تحریمها، فساد گسترده و محوریت ایدئولوژی عدم ثبات سیاسی پایینتر از تایوان است.
💳 2. شاخص رفاه:
⦁ تایوان: شاخص رفاه در تایوان به دلیل سیستم بهداشتی پیشرفته، آموزش باکیفیت و زیرساختهای خوب که دولت توسعه گرای معتبر ملی مهیا کرده، نسبتا بالا است. شهروندان تایوانی به خدمات اجتماعی و بهداشت دسترسی بسیار خوبی دارند.
⦁ ایران: علیرغم دسترسی به منابع طبیعی و تلاشهای صورتگرفته، مشکلاتی مانند سو مدیریت اقتصاد رانتیر، تحریمها و نوسانات اقتصادی منجر به کاهش شاخص رفاه در ایران شده است. بسیاری از شهروندان دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی مطلوب ندارند.
3. تولید و صنعت:
⦁ تایوان: تایوان بهعنوان یک مرکز صنعتی و تکنولوژیکی شناخته میشود و در تولید الکترونیک و فناوری اطلاعات حرفهای است. این کشور جزء کشورهای پیشرفته در زمینه فناوری و تولید محسوب میشود.
⦁ ایران: ایران دارای ظرفیتهای صنعتی قابل توجهی است، اما به دلیل بی کفایتی.دید ایدئولوژیک آخرالزمانی، عجز اقتصادی و تحریمها، نتوانسته است به طور کامل از این ظرفیتها بهرهبرداری کند.
☎️نتیجه:
بهطور کلی، تایوان در زمینههای رفاه، درآمد سرانه و تولید به مراتب از ایران بهتر عمل کرده است که ناشی از سیاستهای درست دولت ملی تایوان و اتخاذ روشهای سرمایه داری و اصول بازار آزاد با مدیریت درست ظرفیتها در جهت توسعه ملی و بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی است.
دولت توسعه گرا بستر مناسب رشد جامعه مدنی را فراهم میکند و دولت ضد توسعه هرگونه توسعه را قربانی ایدئولوژی میکند.
@cafe_andishe95
🔒 «از ميان علل مختلفي كه باعث شده است جادهسازي در بوته فراموشي بيفتد، بايد پيش از همه سستي و ندانمكاري حكومتها را يادآوري كرد. حكومتهايي كه نميتوانند از قدرت توليدي اين مملكت بهرهبرداري كنند...ناصرالدین شاه روزي به من اظهار كرد: ايران معادن فلزات گرانبهاي خود را استخراج نميكند. ما طلا و نقره خود را از راه كيمياگري بهدست ميآوريم. اما بازرگانان و فروشندگان بهتر ميدانند كه اين فلزات گرانبها از كجا ميآيد. دليل ديگر عدم عنايت به جادهسازي، كه احمقانه است، اينكه دشمن نتواند بهراحتي به مملكت ما سرازير شود...»
📓سفرنامه دکتر پولاک
پولاک پزشك ويژه ناصرالدين شاه، به درخواست اميركبير براي آموزش پزشكي به دارالفنون فراخوانده شده بود
او پس از 10 سال زندگي در ايران به اتريش بازگشت و كتابي درباره ايران و مردم اين سرزمين منتشر كرد. از لابهلاي اين سفرنامه با گوشههايي از اوضاع سرزمين پهناور ايران در روزگار قاجار آشنا ميشويم
@cafe_andishe95
📓سفرنامه دکتر پولاک
پولاک پزشك ويژه ناصرالدين شاه، به درخواست اميركبير براي آموزش پزشكي به دارالفنون فراخوانده شده بود
او پس از 10 سال زندگي در ايران به اتريش بازگشت و كتابي درباره ايران و مردم اين سرزمين منتشر كرد. از لابهلاي اين سفرنامه با گوشههايي از اوضاع سرزمين پهناور ايران در روزگار قاجار آشنا ميشويم
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🔒 «از ميان علل مختلفي كه باعث شده است جادهسازي در بوته فراموشي بيفتد، بايد پيش از همه سستي و ندانمكاري حكومتها را يادآوري كرد. حكومتهايي كه نميتوانند از قدرت توليدي اين مملكت بهرهبرداري كنند...ناصرالدین شاه روزي به من اظهار كرد: ايران معادن فلزات گرانبهاي…
🗓«قبل از هر لشكركشي بزرگ، مثلا لشكركشي اخير به هرات، به هر سرباز يك تا دو تومان ميدهند و ديگر هيچ توجهي به امرار معاش او نميشود. صاحبمنصبان و افسرها، با تباني و موضوعات پنهاني، آذوقه سربازها را به قيمت بسيار گزافي كه حيرتانگيز و باورنكردني است از دلالها ميخرند، اما اين قيمت واقعي نيست و بخش بسيار زيادي از آن به جيب همين افسران و دلالها ميرود و جالبتر آنكه تا زمينهاي فراهم شود،همين آذوقه، فورا و بهسرعت به دشمن فروخته مي شود و سر سرباز ايراني كه براي دفاع از مملكت اعزام شده و به نبرد رفته است، بيكلاه ميماند و به اين ترتيب حتي حقوق ناچيز و آذوقهاي كه دولت در نظر گرفته است، از چنگ سرباز لايق ايراني ربوده ميشود. سرباز اصلا حق شكايت ندارد و هر شكايتي به معناي نافرماني و سركشي است.
🗒من خود روزي شاهد اين ماجرا بودم: شاه «ناصرالدين شاه» از تعداد زيادي از سربازان كه براي جنگ به هرات ميرفتند،سان ميديد، در همين وقت، سربازي هنگام عبور از روبهروي ناصرالدين شاه، ناگهان به گريه و زاري افتاد و با لحني زار و پرالتماس گفت كه از شدت گرسنگي نزديك به مرگ است و علتش هم اين است كه تا حالا مواجبش را ندادهاند.
شاه از وزير جنگ پرسيد كه چه جوابي دارد؟ وزير جنگ جواب داد كه: اين مرد ديوانه و اخلالگر است.
شاه با شنيدن اين پاسخ، فرمان داد تا سرباز را مجازات كنند كه ديگر جرأت نكند در امور مملكت باعث اخلال و خرابكاري شود!»
📓از سفرنامه دکتر پولاک
@cafe_andishe95
🗒من خود روزي شاهد اين ماجرا بودم: شاه «ناصرالدين شاه» از تعداد زيادي از سربازان كه براي جنگ به هرات ميرفتند،سان ميديد، در همين وقت، سربازي هنگام عبور از روبهروي ناصرالدين شاه، ناگهان به گريه و زاري افتاد و با لحني زار و پرالتماس گفت كه از شدت گرسنگي نزديك به مرگ است و علتش هم اين است كه تا حالا مواجبش را ندادهاند.
شاه از وزير جنگ پرسيد كه چه جوابي دارد؟ وزير جنگ جواب داد كه: اين مرد ديوانه و اخلالگر است.
شاه با شنيدن اين پاسخ، فرمان داد تا سرباز را مجازات كنند كه ديگر جرأت نكند در امور مملكت باعث اخلال و خرابكاري شود!»
📓از سفرنامه دکتر پولاک
@cafe_andishe95
Forwarded from عیار (Ashkan(behrooz) Hoseini)
امروز سالروز عزل احمدشاه قاجار و انحلال سلطنت قاجاریه است. در سالهای اخیر عدهای مغرض درصدد ساختن چهرهای باژگونه از احمدشاه به عنوان فردی دموکرات و دلسوز ملت ایران بودند و به طریق اولی به دنبال تطهیر چهره خاندان قاجار. بخشی از گفت وگوی مسعود لقمان با عباس میلانی را درباره احمدشاه با شما مخاطبان به اشتراک میگذاریم. از قضا جناب میلانی از مخالفین شناخته شده پهلوی ها بوده و است و مطالبش از حب خاندان پهلوی و بعض قاجاریه مطمئنا نیست. و اما این گفت وگو:
احمدشاه قمارخانه های اروپا را به سلطنت در ایران ترجیح میداد و رسماً رشوه خوارِ دولت انگلستان بود. سندی یافته ام که در آن احمدشاه بر سر میزان رشوه ماهیانهاش با دولت انگلستان چانه میزند! در سندی دیگر که سفارت انگلستان در ایران به وزیر امورخارجه خود نوشته است، آمده که احمدشاه میگوید: ما باخت زیاد داشته ایم و این ماه مواجب ما را زیاد کنید! وزیرخارجه انگلیس-لردکرزن- نیز زیر آن نوشته است: ما حاضریم پول بدهیم، ولی باختِ قمار را نمیتوانیم تأمین کنیم و جوابِ نه به احمدشاه داده است. این فضاحتِ مملکت است واقعاً
@ayarenaghd
احمدشاه قمارخانه های اروپا را به سلطنت در ایران ترجیح میداد و رسماً رشوه خوارِ دولت انگلستان بود. سندی یافته ام که در آن احمدشاه بر سر میزان رشوه ماهیانهاش با دولت انگلستان چانه میزند! در سندی دیگر که سفارت انگلستان در ایران به وزیر امورخارجه خود نوشته است، آمده که احمدشاه میگوید: ما باخت زیاد داشته ایم و این ماه مواجب ما را زیاد کنید! وزیرخارجه انگلیس-لردکرزن- نیز زیر آن نوشته است: ما حاضریم پول بدهیم، ولی باختِ قمار را نمیتوانیم تأمین کنیم و جوابِ نه به احمدشاه داده است. این فضاحتِ مملکت است واقعاً
@ayarenaghd
🟥حاکمانی که فریب دروغ های تبلیغاتی حکومت خودشان را خوردند♨️
پروپاگاندا، یا تبلیغات سیاسی، برای دیکتاتورها در حکم شمشیر دو لبه است.فایده پروپاگاندا برای دیکتاتور، ذهنشویی عمومی و بسیج مردم حول آرمانهای واهی و تحریف واقعیتهاست ؛ مقولهای که برای بنده و شما کاملا آشناست و نیاز به توضیح اضافه ندارد. اما پروپاگاندا زمانی برای دیکتاتور خطرآفرین و مهلک میشود که او دروغهایی را که دستگاه تبلیغاتی خودش ساخته و پرداخته راست میانگارد و بر همین اساس سیاستگذاری میکند و ماشین حکومتیاش را به جلو میراند.
استالین در زمانی که میلیونها نفر از مردم شوروی به دلیل سیاست های غلطش بر اثر گرسنگی در حال مرگ بودند تحت تاثیر فیلمهای تبلیغاتی سینمای شوروی گمان میکرد که دهقانان شوروی در اوج رفاه و تنعم به سر میبرند و میزهای غذای آن ها از فرط سنگینی تاب ورداشته و آنها از صبح تا شب کار دیگری ندارند جز خوردن و نوشیدن و بالالایکا زدن و رقصیدن در دور میزهای پر از کباب و شراب.او عاشق تماشای فیلم «ولگا،ولگا» بود که در آن تصویری شاد و سرخوش از زندگی در شوروی دهه سی ارائه شده است.میگویند حداقل بیست بار این فیلم موزیکال را تماشا کرد.و استالین که در طول حکومتش ندرتا از کاخ کرملین بیرون میآمد با اتکا به همین فیلمها و تصاویری که در سینمای خصوصیاش میدید سیاست مرگبار کشاورزیاش را طراحی کرد و موجب مرگ صدها هزار دهقان کشورش شد و گناه هر اعتراض و مخالفت و قصوری را هم به گردن دشمن خارجی و عوامل داخلیاش انداخت.
چائوشسکو،حاکم دیکتاتور رومانی،سه ماه مانده به سرنگونی و اعدامش با آرای نود و هفت درصد به اصطلاح نمایندگان مردم برای یک دوره دیگر رییس جمهور کشورش شد.او با اتکا به دروغ های رسانههای خودش واقعا خیال میکرد که نود و هفت درصد مردم طرفدارش هستند و عامه مردم او را میپرستند.آنقدر از محبوبیت و جایگاه محکم خود در رأس قدرت مطمئن بود که شورش عمومی مردم کشورش را باور نکرد و آن را اغتشاش مشتی فریبخورده خارجی تصور کرد.او در حساسترین دوران حکومتش ،که مردم خود را برای سرنگونیاش آماده میکردند، برای یک سفر رسمی عازم ایران شد.او فقط زمانی پی به واقعیت برد که صدای مخالفان را در یکی از همان تظاهراتهای به اصطلاح میلیونی پروپاگانداییاش شنید.که البته دیگر خیلی دیر بود.بهت و حیرت او در آن تظاهرات باید برای هر دیکتاتوری عبرت انگیز باشد هر چند که دیکتاتور ها هرگز هیچ درسی از تاریخ نمیگیرند و محکوم به گام برداشتن در مسیرهای تکراریاند.
✍🏼بیژن اشتری
@cafe_andishe95
پروپاگاندا، یا تبلیغات سیاسی، برای دیکتاتورها در حکم شمشیر دو لبه است.فایده پروپاگاندا برای دیکتاتور، ذهنشویی عمومی و بسیج مردم حول آرمانهای واهی و تحریف واقعیتهاست ؛ مقولهای که برای بنده و شما کاملا آشناست و نیاز به توضیح اضافه ندارد. اما پروپاگاندا زمانی برای دیکتاتور خطرآفرین و مهلک میشود که او دروغهایی را که دستگاه تبلیغاتی خودش ساخته و پرداخته راست میانگارد و بر همین اساس سیاستگذاری میکند و ماشین حکومتیاش را به جلو میراند.
استالین در زمانی که میلیونها نفر از مردم شوروی به دلیل سیاست های غلطش بر اثر گرسنگی در حال مرگ بودند تحت تاثیر فیلمهای تبلیغاتی سینمای شوروی گمان میکرد که دهقانان شوروی در اوج رفاه و تنعم به سر میبرند و میزهای غذای آن ها از فرط سنگینی تاب ورداشته و آنها از صبح تا شب کار دیگری ندارند جز خوردن و نوشیدن و بالالایکا زدن و رقصیدن در دور میزهای پر از کباب و شراب.او عاشق تماشای فیلم «ولگا،ولگا» بود که در آن تصویری شاد و سرخوش از زندگی در شوروی دهه سی ارائه شده است.میگویند حداقل بیست بار این فیلم موزیکال را تماشا کرد.و استالین که در طول حکومتش ندرتا از کاخ کرملین بیرون میآمد با اتکا به همین فیلمها و تصاویری که در سینمای خصوصیاش میدید سیاست مرگبار کشاورزیاش را طراحی کرد و موجب مرگ صدها هزار دهقان کشورش شد و گناه هر اعتراض و مخالفت و قصوری را هم به گردن دشمن خارجی و عوامل داخلیاش انداخت.
چائوشسکو،حاکم دیکتاتور رومانی،سه ماه مانده به سرنگونی و اعدامش با آرای نود و هفت درصد به اصطلاح نمایندگان مردم برای یک دوره دیگر رییس جمهور کشورش شد.او با اتکا به دروغ های رسانههای خودش واقعا خیال میکرد که نود و هفت درصد مردم طرفدارش هستند و عامه مردم او را میپرستند.آنقدر از محبوبیت و جایگاه محکم خود در رأس قدرت مطمئن بود که شورش عمومی مردم کشورش را باور نکرد و آن را اغتشاش مشتی فریبخورده خارجی تصور کرد.او در حساسترین دوران حکومتش ،که مردم خود را برای سرنگونیاش آماده میکردند، برای یک سفر رسمی عازم ایران شد.او فقط زمانی پی به واقعیت برد که صدای مخالفان را در یکی از همان تظاهراتهای به اصطلاح میلیونی پروپاگانداییاش شنید.که البته دیگر خیلی دیر بود.بهت و حیرت او در آن تظاهرات باید برای هر دیکتاتوری عبرت انگیز باشد هر چند که دیکتاتور ها هرگز هیچ درسی از تاریخ نمیگیرند و محکوم به گام برداشتن در مسیرهای تکراریاند.
✍🏼بیژن اشتری
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
عملیات تلافیجویانه اسرائیل در عمق خاک ایران که در پاسخ به حمله موشکی سپاه پاسداران به این کشور انجام شد، نشان داد که جمهوری اسلامی پس از چهار دهه حکومت، میلیاردها دلار هزینه، و سالها هیاهو و رجزخوانی، آسمان ایران را در برابر نیروی هوایی کشوری به مراتب کوچکتر و کمجمعیتتر بیدفاع گذاشته است.
انهدام سامانههای راداری و پدافند هوایی، و تاسیسات موشکی جمهوری اسلامی، درواقع تحقیر نیروی نظامی کشوریست که روزگاری نیروی هوایی و دفاع ضد هوایی آن، رشک کشورهای منطقه بود. قدرت نیروی هوایی ایران پیش از فاجعه ۵۷، دستاورد سیاست اقتصادی و خارجی درستی بود که صلح از موضع اقتدار را سرلوحه رفتارش قرار داده بود. افتضاح و فلاکت کنونی اما حاصل چهار دهه جنگطلبی و عربدهکشی جمهوری اسلامی همراه با فساد و ناکارآمدی اقتصادیش است؛ وضعیتی که در آن، دوران جنگافروزی از طریق تروریستهای نیابتی رو به پایان است و خامنهای گام به گام به جنگی مستقیم نزدیکتر میشود که نمیتواند در آن پیروز شود؛ جنگی که نه ملی است و نه میهنی.
ملت ایران میداند که جمهوری اسلامی تهدیدی حیاتی علیه رفاه و کرامت و آزادی ایرانیان و موجودیت و تمامیت ایران است. تا جمهوری اسلامی هست، تهدید جنگ هم هست؛ و هر روز نیز بیشتر و خطرناکتر خواهد شد. راه حل، برانداختن این رژیم ضدملی، و احیای دولت ملی مبتنی بر حقوق بشر و دموکراسی و منافع ملی در ایران است.
پیام من به نیروهای نظامی و امنیتی روشن است: ملت بزرگ ایران دیر یا زود بار دیگر همچون دی۹۶، آبان۹۸، و خیزش مهسا برای پس گرفتن ایران به خیابانها خواهند آمد. در آن روز، اگر نه برای شرافت انسانی و منافع ملی، که برای آینده خود و خانوادهتان کنار ملت بایستید چرا که دستاورد جمهوری اسلامی فلاکت برای ایران و مرگ و تحقیر برای شماست؛ حال آنکه انقلاب ملی ما آبادانی و زندگی را برای همه ایرانیان به ارمغان خواهد آورد.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi
انهدام سامانههای راداری و پدافند هوایی، و تاسیسات موشکی جمهوری اسلامی، درواقع تحقیر نیروی نظامی کشوریست که روزگاری نیروی هوایی و دفاع ضد هوایی آن، رشک کشورهای منطقه بود. قدرت نیروی هوایی ایران پیش از فاجعه ۵۷، دستاورد سیاست اقتصادی و خارجی درستی بود که صلح از موضع اقتدار را سرلوحه رفتارش قرار داده بود. افتضاح و فلاکت کنونی اما حاصل چهار دهه جنگطلبی و عربدهکشی جمهوری اسلامی همراه با فساد و ناکارآمدی اقتصادیش است؛ وضعیتی که در آن، دوران جنگافروزی از طریق تروریستهای نیابتی رو به پایان است و خامنهای گام به گام به جنگی مستقیم نزدیکتر میشود که نمیتواند در آن پیروز شود؛ جنگی که نه ملی است و نه میهنی.
ملت ایران میداند که جمهوری اسلامی تهدیدی حیاتی علیه رفاه و کرامت و آزادی ایرانیان و موجودیت و تمامیت ایران است. تا جمهوری اسلامی هست، تهدید جنگ هم هست؛ و هر روز نیز بیشتر و خطرناکتر خواهد شد. راه حل، برانداختن این رژیم ضدملی، و احیای دولت ملی مبتنی بر حقوق بشر و دموکراسی و منافع ملی در ایران است.
پیام من به نیروهای نظامی و امنیتی روشن است: ملت بزرگ ایران دیر یا زود بار دیگر همچون دی۹۶، آبان۹۸، و خیزش مهسا برای پس گرفتن ایران به خیابانها خواهند آمد. در آن روز، اگر نه برای شرافت انسانی و منافع ملی، که برای آینده خود و خانوادهتان کنار ملت بایستید چرا که دستاورد جمهوری اسلامی فلاکت برای ایران و مرگ و تحقیر برای شماست؛ حال آنکه انقلاب ملی ما آبادانی و زندگی را برای همه ایرانیان به ارمغان خواهد آورد.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi
⬛️آنارشیسم هوپ ایدئولوژی مغلطه بنیاد✖️
آنارشیسم ایدئولوژی ای چنان سطحی و مغلطه بنیاد است که هوش مصنوعی نیز به راحتی با بکارگیری عقل سلیم common sense می تواند به سرعت متوجه مغلطه ها و اشتباهات این ایدئولوژی بشود.اساساً آنارشیسم ایده ای نحیف و یوتوپیایی مبتنی بر مغلطه ها و دیدگاه باینری ساده لوحانه است که جوابگوی پیچیدگی سیاست نیست.دیدگاه باینری (Binary Perspective) به معنای نگرش یا رویکردی است که در آن مسائل، گزینهها یا شرایط به دو حالت متضاد تقسیم میشون.نتیجه بررسی سخن هوپ جالب توجه بوده.
ابتدا سخن هوپ:
«حکومت همیشه و همهجا متجاوز بالقوّه یا بالفعل به حقوق و آزادیهای مردم است.
آزادی، یعنی سرچشمهی همهی ثمرات تمدّن و سعادت بشری، همواره در معرض تجاوزات و تعدّیهای حکومت و قدرت، یعنی سرچشمه جنگ، استبداد و فقر، است».
(هانس هرمان هوپ.تئوریسین آنارکوکاپیتالیست)
🔺متن مذکور نمایانگر نگرش آنارشیستی است که به رویکردهای قدرت و حکومت به عنوان یک جزء بنیادین مشکلهای اجتماعی و انسانی مینگرد. در تحلیل این متن، چند نکته و انتقاد قابل بررسی است:
1. مغلطه تعمیم جز به کل: این نکته درست است. نویسنده به نظر میرسد که تمامی اشکال حکومت را یکسان میبیند و این فرض را دارد که همه حکومتها به نوعی متجاوز به حقوق و آزادیهای مردم هستند. تاریخ نشان داده که برخی از اشکال حکومتها ممکن است نسبت به دیگران به حقوق شهروندان بیشتر احترام بگذارند و یا نهایتاً از مدنیت و حقوق بشر حمایت کنند.
2. تعمیم بیاساس: انتقاد دیگری که میتوان به این متن وارد کرد، تعمیمهای بیاساس آن است. در حالی که به حقایق تاریخی و اجتماعی اشاره میکند، به نظر میرسد نویسنده میکوشد تمام حکومتها را در یک قفس یکسان قرار دهد و از ویژگیهای مهم و متنوع آنها غافل است.
3. یکسویهنگری: متن ممکن است به نوعی طیف وسیع و متنوع حکومتها را نادیده بگیرد و تنها به نقاط منفی آنها اشاره کند. در حالی که برخی حکومتها میتوانند زمینههای مختلفی از آزادی و عدالت اجتماعی را تأمین کنند.
4. عدم اشاره به تعادل: در بررسی آزادی و حکومت، به نظر میرسد که متن به تعادل میان آزادیهای فردی و نظم اجتماعی توجهی نمیکند. حکومتها میتوانند نقشهای مثبتی نیز ایفا کنند، مثل تأمین امنیت و رفاه عمومی، و سردرگمی بین این دو جنبه ممکن است به سادگی موجب برداشتهای نادرست شود.
5. تبیین مفهوم آزادی: نویسنده به نظر میرسد که آزادی را صرفاً به عنوان عدم وجود حکومت در نظر میگیرد، بدون اینکه ابعاد مختلف آن را به طور جامع بررسی کند. آزادی همچنین میتواند به معنای وجود حقوق، حقوق بشر و حمایت اجتماعی باشد که در برخی از سیستمهای حکومتی به خوبی رعایت میشود.
6. نقش فرد در ساختار اجتماعی: متن فرد را تنها به عنوان قربانی قدرت حکومت میبیند، در حالی که فرد میتواند نقشی فعال در ساختار اجتماعی و سیاسی ایفا کند و با مشارکت در روندهای دموکراتیک و اجتماعی به تغییرات مثبت دست یابد.
@cafe_andishe95
آنارشیسم ایدئولوژی ای چنان سطحی و مغلطه بنیاد است که هوش مصنوعی نیز به راحتی با بکارگیری عقل سلیم common sense می تواند به سرعت متوجه مغلطه ها و اشتباهات این ایدئولوژی بشود.اساساً آنارشیسم ایده ای نحیف و یوتوپیایی مبتنی بر مغلطه ها و دیدگاه باینری ساده لوحانه است که جوابگوی پیچیدگی سیاست نیست.دیدگاه باینری (Binary Perspective) به معنای نگرش یا رویکردی است که در آن مسائل، گزینهها یا شرایط به دو حالت متضاد تقسیم میشون.نتیجه بررسی سخن هوپ جالب توجه بوده.
ابتدا سخن هوپ:
«حکومت همیشه و همهجا متجاوز بالقوّه یا بالفعل به حقوق و آزادیهای مردم است.
آزادی، یعنی سرچشمهی همهی ثمرات تمدّن و سعادت بشری، همواره در معرض تجاوزات و تعدّیهای حکومت و قدرت، یعنی سرچشمه جنگ، استبداد و فقر، است».
(هانس هرمان هوپ.تئوریسین آنارکوکاپیتالیست)
🔺متن مذکور نمایانگر نگرش آنارشیستی است که به رویکردهای قدرت و حکومت به عنوان یک جزء بنیادین مشکلهای اجتماعی و انسانی مینگرد. در تحلیل این متن، چند نکته و انتقاد قابل بررسی است:
1. مغلطه تعمیم جز به کل: این نکته درست است. نویسنده به نظر میرسد که تمامی اشکال حکومت را یکسان میبیند و این فرض را دارد که همه حکومتها به نوعی متجاوز به حقوق و آزادیهای مردم هستند. تاریخ نشان داده که برخی از اشکال حکومتها ممکن است نسبت به دیگران به حقوق شهروندان بیشتر احترام بگذارند و یا نهایتاً از مدنیت و حقوق بشر حمایت کنند.
2. تعمیم بیاساس: انتقاد دیگری که میتوان به این متن وارد کرد، تعمیمهای بیاساس آن است. در حالی که به حقایق تاریخی و اجتماعی اشاره میکند، به نظر میرسد نویسنده میکوشد تمام حکومتها را در یک قفس یکسان قرار دهد و از ویژگیهای مهم و متنوع آنها غافل است.
3. یکسویهنگری: متن ممکن است به نوعی طیف وسیع و متنوع حکومتها را نادیده بگیرد و تنها به نقاط منفی آنها اشاره کند. در حالی که برخی حکومتها میتوانند زمینههای مختلفی از آزادی و عدالت اجتماعی را تأمین کنند.
4. عدم اشاره به تعادل: در بررسی آزادی و حکومت، به نظر میرسد که متن به تعادل میان آزادیهای فردی و نظم اجتماعی توجهی نمیکند. حکومتها میتوانند نقشهای مثبتی نیز ایفا کنند، مثل تأمین امنیت و رفاه عمومی، و سردرگمی بین این دو جنبه ممکن است به سادگی موجب برداشتهای نادرست شود.
5. تبیین مفهوم آزادی: نویسنده به نظر میرسد که آزادی را صرفاً به عنوان عدم وجود حکومت در نظر میگیرد، بدون اینکه ابعاد مختلف آن را به طور جامع بررسی کند. آزادی همچنین میتواند به معنای وجود حقوق، حقوق بشر و حمایت اجتماعی باشد که در برخی از سیستمهای حکومتی به خوبی رعایت میشود.
6. نقش فرد در ساختار اجتماعی: متن فرد را تنها به عنوان قربانی قدرت حکومت میبیند، در حالی که فرد میتواند نقشی فعال در ساختار اجتماعی و سیاسی ایفا کند و با مشارکت در روندهای دموکراتیک و اجتماعی به تغییرات مثبت دست یابد.
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
⬛️آنارشیسم هوپ ایدئولوژی مغلطه بنیاد✖️ آنارشیسم ایدئولوژی ای چنان سطحی و مغلطه بنیاد است که هوش مصنوعی نیز به راحتی با بکارگیری عقل سلیم common sense می تواند به سرعت متوجه مغلطه ها و اشتباهات این ایدئولوژی بشود.اساساً آنارشیسم ایده ای نحیف و یوتوپیایی مبتنی…
🟥➕یکی از مغطه های دیگر که که آنارشیسم بر آن اساس استوار شده:
مغالطهٔ طردِ شُقوق یا مغالطه دوراهی کاذب است
مغلطه دوراهی کاذب (یا به عبارت دیگر "دو گزینهای کاذب") یک نوع مغلطه منطقی است که در آن شخص به ارائه دو گزینه محدود میپردازد و به گونهای استدلال میکند که تنها یکی از این دو گزینه ممکن است، در حالی که در واقع ممکن است گزینههای بیشتری وجود داشته باشند.
این نوع استدلال میتواند به ایجاد فشار بر دیگران برای انتخاب یکی از دو گزینه ارائهشده منجر شود، در صورتی که واقعیت پیچیدهتر از آن باشد. به عنوان مثال، ممکن است کسی بگوید: "شما باید یا از حکومت حمایت کنید یا با آن مخالف باشید"، در حالی که در حقیقت، افراد ممکن است مواضع میانه یا گزینههای دیگری داشته باشند.
به عبارت دیگر، مغلطه دوراهی کاذب یک شیوه فریبدهنده است که با محدود کردن انتخابها به دو گزینه ساده و دروغین، ممکن است باعث اشتباه در قضاوت یا تصمیمگیری شود.
⏹️می توان گفت ذات آنارشیسم بر این مغلطه استوار گشته.
زیرا به شما دروغ می گوید که تنها دو حالت وجود دارد یا دولت است که همه اشکال آن مترادف بیچارگی و تباهی است یا بی دولتی که کاملا گل و بلبل و مترادف آزادی است.که دعاوی کاملاً جعلی و دو قطبی گرایی کاذب است.
ایدئولوژی آنارشیسم در سست ترین حالت خودش قرار دارد و مغلطه بنیاد است.
@cafe_andishe95
مغالطهٔ طردِ شُقوق یا مغالطه دوراهی کاذب است
مغلطه دوراهی کاذب (یا به عبارت دیگر "دو گزینهای کاذب") یک نوع مغلطه منطقی است که در آن شخص به ارائه دو گزینه محدود میپردازد و به گونهای استدلال میکند که تنها یکی از این دو گزینه ممکن است، در حالی که در واقع ممکن است گزینههای بیشتری وجود داشته باشند.
این نوع استدلال میتواند به ایجاد فشار بر دیگران برای انتخاب یکی از دو گزینه ارائهشده منجر شود، در صورتی که واقعیت پیچیدهتر از آن باشد. به عنوان مثال، ممکن است کسی بگوید: "شما باید یا از حکومت حمایت کنید یا با آن مخالف باشید"، در حالی که در حقیقت، افراد ممکن است مواضع میانه یا گزینههای دیگری داشته باشند.
به عبارت دیگر، مغلطه دوراهی کاذب یک شیوه فریبدهنده است که با محدود کردن انتخابها به دو گزینه ساده و دروغین، ممکن است باعث اشتباه در قضاوت یا تصمیمگیری شود.
⏹️می توان گفت ذات آنارشیسم بر این مغلطه استوار گشته.
زیرا به شما دروغ می گوید که تنها دو حالت وجود دارد یا دولت است که همه اشکال آن مترادف بیچارگی و تباهی است یا بی دولتی که کاملا گل و بلبل و مترادف آزادی است.که دعاوی کاملاً جعلی و دو قطبی گرایی کاذب است.
ایدئولوژی آنارشیسم در سست ترین حالت خودش قرار دارد و مغلطه بنیاد است.
@cafe_andishe95
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🛢💸پول نفت برای مردم
از نفت به ثروت ملی
داستان کشوری که نفت را خرج نکرد، بلکه سرمایه کرد
مقایسه مورد نروژ با کشورهای دیگه مثل ایران
گوینده: علی بندری
@cafe_andishe95
از نفت به ثروت ملی
داستان کشوری که نفت را خرج نکرد، بلکه سرمایه کرد
مقایسه مورد نروژ با کشورهای دیگه مثل ایران
گوینده: علی بندری
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🪶🕊چرا آزادی انتخاب و فردگرایی به کل جامعه سود میرساند....
جان استوارت میل توضیح میدهد....
🪶از نظر جان استوارت میل،
فردگرایی و آزادی انتخاب به نفع کل جامعه است. میل با این ایده که آزادی فردی به یک گروه سود میرساند، مخالفت میکند و به ما نشان میدهد که ما با آزادی انتخاب میتوانیم به انتخابکنندگان بهتری تبدیل شویم....
در آن طرف قضیه، فردگرایی به مثابه،
تفاوت در اندیشهها، سلایق و ترجیحات باعث
نوآوری در اقتصاد میشود. زمانی که افراد با ترجیحات مختلف آزادی انتخاب دارند، میتوانند با انتخاب فعال به تصمیمگیرندگان بهتری تبدیل شوند و کسب و کارها نیز کالا و محصولات بهتری ارائه دهند.....
"از کتاب"
@cafe_andishe95
جان استوارت میل توضیح میدهد....
🪶از نظر جان استوارت میل،
فردگرایی و آزادی انتخاب به نفع کل جامعه است. میل با این ایده که آزادی فردی به یک گروه سود میرساند، مخالفت میکند و به ما نشان میدهد که ما با آزادی انتخاب میتوانیم به انتخابکنندگان بهتری تبدیل شویم....
در آن طرف قضیه، فردگرایی به مثابه،
تفاوت در اندیشهها، سلایق و ترجیحات باعث
نوآوری در اقتصاد میشود. زمانی که افراد با ترجیحات مختلف آزادی انتخاب دارند، میتوانند با انتخاب فعال به تصمیمگیرندگان بهتری تبدیل شوند و کسب و کارها نیز کالا و محصولات بهتری ارائه دهند.....
"از کتاب"
@cafe_andishe95
🗽انسان برای سامان دادن به کار خویش چه به لحاظ برون ذهنی یعنی آنچه به اراده اش مربوط است. و چه به لحاظ درون ذهنی یعنی آنچه به توانایی او مربوط است. به هیچ وجه نیازمند دین نیست. بلکه قوهٔ عقل عملی برایش کافی است.
کانت
دین درمحدوده عقل تنها، ص ۵۱
@cafe_andishe95
کانت
دین درمحدوده عقل تنها، ص ۵۱
@cafe_andishe95
انسان ها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند، بیش از فقر، حتی بیش از مرگ. «اندیشه» انقلاب می کند، از تخت به زیر می کشد و نابود می سازد. امتیازات دروغین، سنن و عرف جوامع، و عادات راحت طلبانه ی انسان ها را، بدون ذره ای رحم، از دم تیغ می گذراند. هیچ قانونی را به رسمیت نمی شناسد؛ آنارشیست است.
مراجع قانونی را به پشیزی نمی انگارد و بر خرد کهن نیز وقعی نمی نهد. اندیشه به سادگی در گودال جهنم می نگرد و هراسی او را فرا نمی گیرد. بشر، لکه ی کوچکی مغروق در ژرفای بی پایانی از سکوت است؛ اندیشه این را می بیند و با این حال، غرورمندانه خود را به نمایش می گذارد، گویی ارباب کائنات است.
اندیشه، چالاک، آزاد و عظیم است، یگانه روشنایی این جهان و بزرگ ترین مایه ی فخر بشر.
«برتراند راسل»
@cafe_andishe95
مراجع قانونی را به پشیزی نمی انگارد و بر خرد کهن نیز وقعی نمی نهد. اندیشه به سادگی در گودال جهنم می نگرد و هراسی او را فرا نمی گیرد. بشر، لکه ی کوچکی مغروق در ژرفای بی پایانی از سکوت است؛ اندیشه این را می بیند و با این حال، غرورمندانه خود را به نمایش می گذارد، گویی ارباب کائنات است.
اندیشه، چالاک، آزاد و عظیم است، یگانه روشنایی این جهان و بزرگ ترین مایه ی فخر بشر.
«برتراند راسل»
@cafe_andishe95
⚫️ راسل بر این باور بود که مارکس بهخاطر تأکید قوی بر جنبههای اقتصادی و مادی زندگی انسان، جنبههای روحی و فرهنگی انسان را نادیده میگیرد. از نظر او، این دیدگاه بر عمل انسانی و جنبههای پیچیدهتر زندگی اجتماعی و انسانی تأثیر منفی میگذارد.
⚫️راسل معتقد بود که مارکس فاقد یک مبنای اخلاقی برای توجیه نظریات خود درباره عدل اجتماعی و اقتصادی است. او استدلال میکرد که بدون یک نظریه اخلاقی، هرگونه تحولی در نظام اجتماعی ممکن است به بیعدالتی منتهی شود.
⚫️ راسل اشاره کرد که بسیاری از پیشبینیهای مارکس درباره سیر تاریخ و تحولات اجتماعی، بهویژه در مورد فروپاشی سیستم سرمایهداری و ظهور ایدئولوژی کمونیستی، به وقوع نپیوسته است. او این موضوع را دلیلی بر نادرستی نظریات مارکس میدانست.
⚫️راسل به نقد مفهوم ماتریالیسم تاریخی مارکس پرداخت و بر این باور بود که تاریخ نمیتواند تنها از جنبه اقتصادی تفسیر شود و عوامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز باید در نظر گرفته شوند.
@cafe_andishe95
⚫️راسل معتقد بود که مارکس فاقد یک مبنای اخلاقی برای توجیه نظریات خود درباره عدل اجتماعی و اقتصادی است. او استدلال میکرد که بدون یک نظریه اخلاقی، هرگونه تحولی در نظام اجتماعی ممکن است به بیعدالتی منتهی شود.
⚫️ راسل اشاره کرد که بسیاری از پیشبینیهای مارکس درباره سیر تاریخ و تحولات اجتماعی، بهویژه در مورد فروپاشی سیستم سرمایهداری و ظهور ایدئولوژی کمونیستی، به وقوع نپیوسته است. او این موضوع را دلیلی بر نادرستی نظریات مارکس میدانست.
⚫️راسل به نقد مفهوم ماتریالیسم تاریخی مارکس پرداخت و بر این باور بود که تاریخ نمیتواند تنها از جنبه اقتصادی تفسیر شود و عوامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز باید در نظر گرفته شوند.
@cafe_andishe95
📕📘دولتهای توسعه گرا.آدرین لفت ویچ📗
"در طول قرنهای 19 و 20 م. بهویژه در دهههای پایانی قرن اخیر و در حالی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه بیش از پیش فقیر و درمانده میشدند، برخی از کشورها به موفقیتهای بزرگی در زمینه توسعه دست یافتند. کتاب حاضر به بازخوانی تجربیات این کشورهای موفق در زمینه توسعه با تاکید بر نقش دولت در آنها پرداخته است.
⭐️در این راستا نویسنده به بیان اهمیت سیاست در امر توسعه میپردازد و بر این باور است که متغیر اصلی و غالب که نه تنها طرح و شکل توسعه، بلکه موفقیت یا شکست فرایند توسعه را در همه جامعههای انسانی رقم میزند، سیاست آن جامعههاست.
سیاست به معنای مدنظر نویسنده، به خصوصیت، ساختار و ظرفیت دولت شکل میدهد و به نوبه خود از آنها تاثیر میپذیرد. توسعه نیز در ارتباط با بازتوزیع منابع ارزشمند در هر جامعه مدنظر قرار میگیرد و لذا مقولهای مرتبط با سامان سیاسی آن جامعه خواهد بود.
🔒در مقابل، دولتهای ناتوسعهگرایی قرار دارند که نویسنده کتاب آنها را با ویژگیهایی همچون فساد، بیکفایتی، مالکیگرایی افراطی، حامیپروری و حاکمیت صریح غارتگری مشخص میسازد."
#کتاب
@cafe_andishe95
"در طول قرنهای 19 و 20 م. بهویژه در دهههای پایانی قرن اخیر و در حالی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه بیش از پیش فقیر و درمانده میشدند، برخی از کشورها به موفقیتهای بزرگی در زمینه توسعه دست یافتند. کتاب حاضر به بازخوانی تجربیات این کشورهای موفق در زمینه توسعه با تاکید بر نقش دولت در آنها پرداخته است.
⭐️در این راستا نویسنده به بیان اهمیت سیاست در امر توسعه میپردازد و بر این باور است که متغیر اصلی و غالب که نه تنها طرح و شکل توسعه، بلکه موفقیت یا شکست فرایند توسعه را در همه جامعههای انسانی رقم میزند، سیاست آن جامعههاست.
سیاست به معنای مدنظر نویسنده، به خصوصیت، ساختار و ظرفیت دولت شکل میدهد و به نوبه خود از آنها تاثیر میپذیرد. توسعه نیز در ارتباط با بازتوزیع منابع ارزشمند در هر جامعه مدنظر قرار میگیرد و لذا مقولهای مرتبط با سامان سیاسی آن جامعه خواهد بود.
🔒در مقابل، دولتهای ناتوسعهگرایی قرار دارند که نویسنده کتاب آنها را با ویژگیهایی همچون فساد، بیکفایتی، مالکیگرایی افراطی، حامیپروری و حاکمیت صریح غارتگری مشخص میسازد."
#کتاب
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از گفتگوی تازهام با پاتریک بت-دیوید، کارآفرین ایرانی-آمریکایی در پادکست او، PBD Podcast
نسخه کامل این گفتگوی تقریبا دوساعته را میتوانید در یکی از لینکهای زیر ببینید:
https://x.com/pbdspodcast/status/1853437053062861070
https://youtu.be/sinjRvAlqkc
@OfficialRezaPahlavi
نسخه کامل این گفتگوی تقریبا دوساعته را میتوانید در یکی از لینکهای زیر ببینید:
https://x.com/pbdspodcast/status/1853437053062861070
https://youtu.be/sinjRvAlqkc
@OfficialRezaPahlavi
🗄خشک مغزی منشأ خود فریبی است و در حکومت ، نقش بسیار بزرگی دارد و عبارت از این است که اوضاع و احوال را بر مبنای تصورات ثابت و پیش ساخته ارزیابی کنیم و علایم و قراین مخالف را نادیده بگیریم با مردود بشماریم و به پیروی از آرزوهای خود عمل کنیم و واقعیت ها را گردن ننهيم.
عصاره خشک مغزی را یکی از مورخان در گفته ای درباره فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا و سردستۀ تاجداران یک دنده و خشک مغز بیان کرده است:
«تجربه هیچ شکستی ایمان او را به برتری ذاتی سیاست خویش سست نمی کرد.»
📘تاریخ بی خردی!-باربارا تاکمن
@cafe_andishe95
عصاره خشک مغزی را یکی از مورخان در گفته ای درباره فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا و سردستۀ تاجداران یک دنده و خشک مغز بیان کرده است:
«تجربه هیچ شکستی ایمان او را به برتری ذاتی سیاست خویش سست نمی کرد.»
📘تاریخ بی خردی!-باربارا تاکمن
@cafe_andishe95
"میگویند ترامپ از کنترل خارج شده ، اما نشده. او فقط از کنترل آنها خارج شده است."
تاکر کارلسون
@cafe_andishe95
تاکر کارلسون
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨آیزایا برلین: پرسشگری و تربیت فلسفی
🔅آیزایا برلین در این مصاحبه به اهمیت پرسشگری کودکانه و نقش آن در تربیت فلسفی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه همین سؤالات ساده میتوانند دریچهای به مسائل عمیق فلسفی باز کنند. برلین تاکید میکند که فلسفه از دل پرسشهایی برمیآید که شاید در ابتدا بیاهمیت به نظر برسند، اما در واقع ریشههای عمیقی در درک ما از جهان دارند.
ترجمه و زیرنویس: علی نانوایی
@cafe_andishe95
🔅آیزایا برلین در این مصاحبه به اهمیت پرسشگری کودکانه و نقش آن در تربیت فلسفی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه همین سؤالات ساده میتوانند دریچهای به مسائل عمیق فلسفی باز کنند. برلین تاکید میکند که فلسفه از دل پرسشهایی برمیآید که شاید در ابتدا بیاهمیت به نظر برسند، اما در واقع ریشههای عمیقی در درک ما از جهان دارند.
ترجمه و زیرنویس: علی نانوایی
@cafe_andishe95