Telegram Web Link
موضوع کتاب حقیقتا درخشانه نویسنده به خوبی استیصال مردم و بیماری جامعه ونزوئلا رو با کنایه و تمثیل بیان میکنه به نظرم بیماری چاوز نمادی از خفقان کل جامعه ست و درک فضای تلخ کشور
درک این موضوع حداقل برای ما ابدا سخت نیست و ادبیات_آمریکای لاتین خوندن برام بوجود اومده اینه که آیا بخاطر خوب بودن تصویرسازی نویسنده های این مناطق انقدر خوب جو حاکم بر جوامع رو درک میکنم یا بخاطر شباهت بسیار زیادشون به ایران؟
صادقانه بگم توقع شاهکار نداشته باشید اما کتاب درک خوبی از فضای ونزوئلا بهتون میده مثلا می فهمید که چرا یک رهبر پوپولیست بین اقشار خاصی محبوبه یا مثلا چشمتون رو به زد و بندهای سیاسی کشورها باز میکنه و از همه مهمتر چاوز مرموز رو بیشتر میشناسید یکی از رهبران مهم قرن حاضر
با توجه به جمیع جهات فکر میکنم این کتاب برای همه سطوح مطالعه ای میتونه جالب و خوندنی باشه


https://www.tg-me.com/book_archives
برشی از کتاب

از تاریخ خسته شده بود حس میکرد ونزوئلا ویرانه ای است که حتی نمی توان اسم کشور روی آن گذاشت به نظرش سیاست مسمومشان کرده بود و همه به نوعی آلوده اش بودند و محکوم بودند به داشتن حزب! سالها بود که جامعه ای آخرالزمانی داشتند. ملتی بودند در تعارض با خودشان و همیشه در آستانه انفجار روزی نبود که فاجعه ای از سر نگذرانده باشد هر روز مصیبتی در راه بود. کشور همیشه در آستانه انفجاری ناگهانی بود اما هیچ وقت به آن مرحله نمی رسید، بلکه بدتر، به آرامی ترک بر میداشت ذره ذره خرد میشد بی آنکه کسی چیزی از آن متوجه شود...



https://www.tg-me.com/book_archives
برشی از کتاب

بئاتریس همیشه می گفت که فقط یک راه برای حل مشکلات ونزوئلا وجود دارد نوک انگشتش را می گذاشت وسط پیشانی اش و حکم می کرد: ( یک گلوله فقط یک گلوله اینجا .) به نظرش بزرگ ترین اشتباه تاریخ معاصر این بود که چاوز به موقع کشته نشده بود . می گفت این اشتباهات فقط این طور جبران می شود و با نوک انگشت به آرامی روی پیشانی اش می زد . اما بعد از دو کودتای ناموفق در ۱۹۹۲ و ۲۰۰۲ بود که چاوز در سرزمین نمادها آرام آرام به اسطوره تبدیل شد



https://www.tg-me.com/book_archives
چرندیات پست‌مدرن.pdf
5.4 MB
📔چرندیات پست‌مدرن؛ سوءاستفاده روشنفکران پست‌مدرن از علم
از آلن سوکال و ژان بریکمون
که در مورد سوءاستفاده برخی روشنفکران و فیلسوفان پست‌مدرن از مفاهیم و نظریه‌های علمی برای نوگرانمایی یا بالاتر نشان دادن بار علمی نظریات و مقالات خود صحبت می‌کند.

📕توضیح کلی در مورد نحوه سوءاستفاده برخی روشنفکران پسانوگرای مشهور از علم و این که چگونه بی‌هیچ استدلال یا توجیهی منطقی از چنین ارجاعاتی استفاده شده‌است.
ژاک لاکان - در باب توپولوژی روانکاوی و استفاده از مفاهیمی چون نوار موبیوس و فضاهای باز و بسته ریاضی و ارتباط آن‌ها با روانکاوی.
ژولیا کریستوا - کاربرد نظریه مجموعه‌های ریاضی و توان پیوستار و همچنین قضیه گودل در تبیین زبان شاعرانه
میان‌پرده: نسبیت‌گرایی معرفت‌شناختی در فلسفه علم - نشان دادن سوءاستفاده‌های مکرر از نسبیت عام و نسبیت خاص اینشتین در ارتباط با نسبیت‌گرایی فلسفی
لوس ایریگاری - تبیین زنانگی مکانیک سیالات و مردانگی مکانیک جامدات و ایجاد ارتباط بین مفاهیم فیزیک و مکانیک با فمینیسم و..
@cafe_andishe95
🏛کریستوفر پیرسون دولت مدرن را با ۹ شاخصه معرفی میکند:
۱) قلمرو جغرافیایی
۲) حاکمیت ملی
۳) مشروطیت
۴) قدرت غیرشخصی
۵) دیوانسالاری
۶) اقتدار مشروع
۷) انحصار خشونت
۸) شهروندی
۹) توانمندی مالیات‌ستانی

مجموعه بحران‌ها و خواست عمومی برای تغییر را میتوان در این ۹ محور خلاصه کرد. مشخص است که گرایش‌های مختلف خواهان تغییر نیز نتوانسته‌اند هنوز درباره این ۹ محور به انسجامی درخور برسند. بخش‌هایی که اساسا دولت_ملت یا دموکراسی را زیر سوال می‌برند نمی‌توانند منسجم شوند
‏در نهایت ملی‌گرایان اگر بخواهند اعتمادسازی کنند باید در درجه اول مساله "غیر شخصی‌سازی قدرت" را حل کنند که قدمی اساسی در ملی‌گرایی است همبستگی اگر به شکلِ خام و با نیروهایی نبود که دولت مدرن را نمیفهمند شاید گامی مهم برای این موضوع بود اما به هر شکل به جایی رسید که مشخص بود
مساله آن است که تغییر سیاسی در ایران بیش از آن که به تصرف دولت بماند به احیای دولت میماند. دولت هم نه یک ساختمان با مصالحِ فیزیکی که یک مفهومِ نرم و فراگیر است. مجموعه‌ای از تفاهم‌ها و رویه‌ها که در تثبیت به قوانین(به عنوان میثاق ملت) بدل می‌شوند
افق آینده در ذاتِ خود معطوف به سیاست است و میدان سیاست را کسانی میسازند که موقعیت را درک کرده باشند. شهرت در این معنا مقوله‌ای پسینی و نه پیشینی است. یک مکانیسم سیاسی هم بر فرض عمل برای خود اعتبار می‌آفریند
‏این مهم را از منظر گرامشی هم شاید بتوان توضیح داد. آن که یک گفتمان هژمون را به عمل تبدیل می‌کند مطابق نظر گرامشی حزب فراگیر است. اگر فرایند حزبی مطابق رویه و سنت متعارض به نظر می‌رسد می‌توان آن را سازمان کنش و عمل هم نامید. اما سازمان عمل در ماهیت خود سیاسی است
آتنی‌ها پیروزی خود در جنگ را به شهروند آزاد بودن خود نسبت میدادند. گزاره‌ای اغراق‌آمیز اما حاوی نکاتی درست. در آتن سیاست پدید آمده بود و کنش را به صورت منظم ساماندهی می‌کرد. ساماندهی، فرماندهی هست و نیست. نظام‌مند است، سلسله مراتب مشروعیت مدرن دارد.
این که به شکل عملی هر قدم چگونه می‌تواند باشد را میتوان مفصل‌تر نوشت. قدم‌ اول رها کردن نیروهای پیشامدرن و توجه به نقاط ضعف آنان است که در جستجوی تحقق ظهورِ نو از بستر کهنه هستند
✍🏼معلم نوشت
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
☑️ مشکل بنیادی همیشه این بوده که آیا سوسیالیسم قادر به انجام وعده‌هایش هست یا نیست، و این مشکلی صرفا علمی است، ولو پاسخ بعضا به نکاتی وابسته باشد که بر اساس آنها صحت پاسخمان را ثابت می‌کنیم. با این‌همه، پاسخ‌های ما به هر سه سوال منفی بود. 🔸از جنبه اخلاقی،…
📍وقتی تاریخچه نتایج استفاده از تحلیل علمی در مورد پیشنهادهای سوسیالیستی را از نظر می‌گذرانیم، کاملاً روشن می‌شود که نه تنها ثابت شده که روشهای سوسیالیست‌ها هرگز ممکن نیست به وعده‌های آنان جامه عمل بپوشاند، بلکه ارزش‌های مختلفی که ایشان امیدوار یا مدعی پیشبرد آن هستند، امکان ندارد با هیچ شیوه ممکن همه با هم متحقق شوند زیرا مانع‌الجمع اند.

📚📖 در سنگر آزادی، فریدریش فون هایک ترجمه فولادوند
@cafe_andishe95
☠️ ارنستو چه‌گوارا یک سال پس از پیروزی انقلاب کوبا سکان اقتصاد این کشور را بدست گرفت تا از اساس آن را دگرگون نماید. او به دنبال تحقق یک اقتصاد مارکسیستی ناب بود که در شوروی و کشورهای اروپای شرقی اجرا نشده‌بود. نقطه کانونی تفکر اقتصادی او آفرینش یک انسان جدید بود که از حرص و آز بری بود و به جای جستجوی منافع فردی، خوشبختی را در هدف والای سعادت جمعی جستجو می‌کرد.

چه‌گوارا می‌گفت مهم نیست که یک فرد در سال چند کیلو گوشت مصرف می کند یا صاحب اتومبیل و سفرهای تفریحی هست یا نه، بلکه مهم این است که فرد از لحاظ درونی خود را غنی‌تر حس کند، آگاه‌تر و مسئول‌تر" و علاقه داشت تکرار کند ما سوسیالیست‌ها آزادتریم چون خواسته‌هایمان بهتر برآورده می‌شود و خواسته‌هایمان بهتر برآورده می‌شود چون آزادتریم." چه‌گوارا حتی در زندگی شخصی خود نیز از پول متنفر بود. از داشتن آن احساس بدی به او دست می‌داد و افتخار می‌کرد که چیزی برای همسر و فرزندانش باقی نخواهد گذاشت.

چه‌گوارا یک "نظریه ارزش" مخصوص خود داشت که تا پنج سال پس از انقلاب مورد قبول کاسترو نیز بود. بر اساس این نظریه "ارزش" اقتصادی و قیمت بر مبنای عرضه و تقاضا مشخص نمی‌شد، بلکه بر اساس ارزش اخلاقی و اجتماعی کالا یا خدمت تعیین می‌گردید. او زمانی که رئیس بانک مرکزی کوبا بود وظیفه اصلی این بانک را داوری در مورد ارزش نسبی تولیدات مختلف قرار داده بود که می‌بایست براساس ارزش اجتماعی محصول و نه سودی که عاید دولت می‌کرد، تعیین می‌شد.
او معتقد که برای افزایش بازده کارگران باید بر بیدار کردن وجدان و آموزش ایدئولوژیک تکیه داشت نه محرک‌های مادی و در مدت کوتاهی باید اقتصاد به مرحله‌ای برسد که کارگران بدون دریافت مزد و برای خیر عمومی کار کنند و دولت هم نیاز‌های آنها را برآورده سازد. بدین‌ترتیب شیطان اصلی یعنی پول هم از میان می‌رود.

🔺سه سال پس از آغاز به کار او دقیقا یک پنجم جمعیت کشور از کوبا فرار کردند. حجم اقتصاد به کمتر از نصف دوران قبل از انقلاب سقوط کرد. صنعت نیشکر کوبا به مرز نابودی کامل رسید و کشور در آستانه قحطی قرار گرفت. کارشناسان شوروی خواهان برکناری چه‌گوارا شدند اما کاسترو ابتدا زیر بار نرفت. در این مدت تنها کمک‌های شوروی بود که کوبا را از قحطی نجات داده بود. زمانی که روس‌ها تهیدید کردند کمک‌های خود را قطع می‌کنند، کاسترو ناچار به برکناری چه‌گوارا و تغییر سیاست گردید. چه‌گوارا سرخورده و خشمگین از کارهای دولتی در کوبا کناره گرفت و برای به راه انداختن انقلاب کمونیستی در کشورهای دیگر ابتدا به کنگو و سپس بولیوی رفت.

✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
📍یکی از کارهای خوبی که انجام شد تدوین مفهومی با عنوان” ۵۷ی“ بود تا جایگزین ”اپوزیسیون جمهوری اسلامی“ شود.

🔺تا پیش از آن موجود ”۵۷ی“ می‌توانست با ادعای ضدیت با جمهوری اسلامی، تا جایی که بتواند علیه ” وضعیت پهلوی“ و به سود جمهوری اسلامی جولان دهد.

⭕️اکنون دیگر فضیلتی نیست که کسی ضد جمهوری اسلامی باشد ،
مهم آن است که ۵۷ی نبود. این پنجاه و هفتی بودن همان سر مار است که باید قطع شود.

🔸جمهوری اسلامی سال‌هاست که در پناه
۵۷ی بودن حاشیه امن داشته است .

این سنگر می‌بایست بمباران شود.

@na_ta_ma
از سن خیلی کم کرم کتاب شدم. کتاب پشت کتاب و شعر پشت شعر و داستان پشت داستان.
در خانواده و فامیل و دوستان زبانزد شدم؛ طوری که گاهی احساس می‌کردم که نکند بیمار شده‌ام.
این عاشق کتاب بودن تا امروز با شدت و ضعفی هم‌چنان ادامه دارد. (اباطیل هم زیاد خواندم)

این چند خط را از اتاق کارم می‌نویسم که چند هزار جلد کتاب در گوشه گوشه‌ی آن وجود دارد؛ می‌نویسم که بسیاری از آدم‌های معمولی کم‌سواد که به تحقیر راننده تاکسی‌ خطابشان می‌کردیم که یعنی مهمل می‌بافند و چیزی از سیاست نمی‌دانند، به مراتب بهتر از من نوعی ِله‌شده زیر بار کتاب‌هایی که عموما توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها و روشنفکران دینی و غیر دینی ایرانی نوشته بودند یا ترجمه کرده بودند، از سیاست می‌دانستند و جمهوری اسلامی را می‌شناختند و از ارتجاع سرخ و سیاه می‌گفتند.

📍آن کتاب‌ها و دروغ‌هایی که صاحبانش گفتند، درک شهودی بسیط ما در فهم درستی و نادرستی را از بین برد طوری که اگر بخواهیم راه به حقیقت بریم باید در تمام آن «اندوخته»ها و «آموخته»‌ها تجدید نظر کنیم و این تجدید نظر دشوار است چرا که باید رخ در رخ خویش قرار بگیری و بگویی که تا امروز همه امور را بد فهمیده‌ای؛ خیلی بد.
یکی از همان بدیهیات، خیانتکار بودن رضا شاه است. (قبلا حتی به او شاه هم نمی‌گفتند و رضا خان صدایش می‌کردند.)
امروز جامعه به آن خدمات بزرگ و ایران‌دوستی سترگ رضاشاه و محمدرضاشاه پی برده است؛ همان جامعه‌ای که درک شهودی‌اش زیر بار کاغذهای کمونیستی له نشده است.

⚜️آن‌هایی که زیر سنگینی بار کتابها و نوشته‌های تاریخ‌نویسان چپ و ادیبان کمونیست له نشده‌اند ‌با همان فهم بسیط خود می‌توانند خادمان و خائنان به وطن را تشخیص دهند و این تشخیص درست است که «کتاب»خوان‌های ما را آزار می‌دهد.

✍️بهزاد مهرانی
@cafe_andishe95
اگر در ایران تبلیغات کمونیستی بشود مسلمانان به عنوان آنکه مسلمان می باشند از گرویدن به آن خودداری نمی‌کنند.
ولی با این عقاید درهمی که در مغزهای خود آکنده اند اگر مبادی کمونیستی را هم فراگیرند، اینها را با آنها در هم آمیخته و یک معجون مهوعی پدید خواهند آورد چنانکه همین رفتار با مشروطه کردند
.

✍🏼احمد کسروی(1269-1324)
فرهنگ ایرانی
@cafe_andishe95
🚗روزی روزگاری کادیلاک ایران ؛ تاریخچه تولید خودروی آمریکایی در کشور

شورولت ایران🔺
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🚗روزی روزگاری کادیلاک ایران ؛ تاریخچه تولید خودروی آمریکایی در کشور شورولت ایران🔺 @cafe_andishe95
🚗روزی روزگاری کادیلاک ایران ؛ تاریخچه تولید خودروی آمریکایی در کشور

شاید این از شوخی روزگار و عجایب تولید در ایران است که در روزگاری که پیکان و ژیان در ایران تولید می شدند، لوکس ترین خودروی آمریکا یعنی کادیلاک هم در ایران تولید می شد. و این قصه ؛ روزی روزگاری کادیلاک ایران است.

کادیلاک مانند پرچم ایالات متحده در خودروسازی است که تا پیش از تولیدش در ایران، هیچ کجا خارج از خاک آمریکا تولید نشده بود.

رابطه دوستانه صنعت خودروی ایران و آمریکا به تولید اولین خودرو در ایران باز می شود.
بسیاری فکر می کنند با تولید پیکان صنعت خودرو ایران شکل گرفته است.
و ایران خودرو قدیمی ترین کارخانه خودروسازی کشورمان بوده است.
انگلیس را هم اولین شریک صنعت خودرو در ایران می دانند.
ولی قدیمی ترین کارخانه خودروسازی در ایران پارس خودرو کنونی است.
اولین شریک صنعت خودرو ایران هم کشور آمریکا و شرکت ویلیز بوده است.

تولد صنعت خودرو بین سال های 1334 تا 1341 با برنامه عمرانی هفت ساله دوم دولت وقت اجرا شد.

هدف از اجرای این طرح صنعتی شدن ایران بود.


🛻تولد جیپ
در پی این سیاست ها و در سال 1335 بیشتر سرمایه دارن به دنبال واردات خودرو بودند.
اما با تغییر استراتژی ایران برای صنعتی شدن، جعفر اخوان شرکت بازرگانی جیپ را تاسیس کرد.
جعفر اخوان در گام اول، در این شرکت اقدام به واردات جیپ ویلیز کرد.

این خودرو یادگار دوران جنگ جهانی دوم بود.
به دلیل قابلیت های کاربردی و دوام بالا تولید جیپ ویلیز، در سال های بعد از جنگ ادامه پیدا کرد.
هرچند اخوان با واردات آغاز کرد اما ایده تولید در سر داشت.
با چنین دیدگاهی در 1338 کارخانه شرکت سهامی بازرگانی جیپ در کیلومتر 9 جاده مخصوص کرج راه اندازی شد.
با شروع به کار این کارخانه صنعت خودرو در ایران متولد شد.در روزگاری که پیکان و ژیان در ایران تولید می شدند، لوکس ترین خودروی آمریکا یعنی کادیلاک هم درایران تولید می شددر گام اول تولید جیپ ویلیز با تغییر نام به جیپ شهباز در این شرکت آغاز شد.
به دنبال آن وانت سیمرغ به عنوان یک بارکش پر قدرت تولید شد.

انتخاب این محصولات برای بازار آن دوران ایران انتخابی هوشندانه بود.

با توجه به وضعیت راه های کشور، یک خودروی دو دیفرانسیل شاسی بلند، بهترین خودروی ممکن برای رفت و آمد در ایران بود.

در انتظار سواری ها
در آن سال ها خودروهای شاسی بلند و وانت فروش خوبی داشتند.
اما بازار خودروی کشور در دهه 40 شمسی تشنه خودروهای سواری بود و با چنین بازاری، تمرکز روی خودرو های شاسی بلند، نمی توانست آینده شرکت را تامین کند.با چنین دیدگاهی، جعفر اخوان بار دیگر به سراغ آمریکایی ها رفت و مذاکره با گروه آمریکن موتورز را آغاز کرد.
اخوان پیش از این و در اوایل دهه 40 مدل های آمباسادور و رامبلر را از محصولات این شرکت وارد ایران کرده بود.
در مذاکرات موفق شد امتیاز مونتاژ خودروی رامبلر را از این شرکت بگیرد.
در سال 1346 این خودرو را با نام شاهین به عنوان مدل پایه و آریا به عنوان مدل با امکانات بیشتر به بازار عرضه کرد.
این دو خودرو در مقابل خودروهای شورولت و فوردهای وارداتی از آمریکا حرف چندانی برای گفتن نداشتند.اما با مونتاژ در داخل کشور، قیمتشان پایین تر بود و به سبب دوام مورد استقبال قرار گرفتند.در همین سال خودروی شاسی بلند دیگری به نام جیپ آهو نیز به خط تولید شرکت اضافه شد.

دورتر از ایده ها
تولید خودروهای شرکت اخوان با استقبال بازار مواجه شد.اما تیراژ تولید آنقدر بالا نبود که بتواند به ایده های او جامه عمل بپوشاند.در سال 1347 آریا 2802 دستگاه و شاهین 1742 دستگاه و انواع مختلف جیپ در حدود 2000 دستگاه عرضه شده بودند.

در حالیکه پیکان به تنهایی بیش از 12 هزار دستگاه تولید شده بود.حدود پنج هزار دستگاه نیز واردات به کشور ثبت شده بود.اخوان به دنبال خودرویی بود که بتواند با خودرو های لوکس وارداتی رقابت کند.این جا بود که در اوایل دهه 50 مذاکرات با جنرال موتورز را آغاز کرد.محصولات جنرال موتورز و به خصوص مدل های شورولت پیش از این نیز به ایران وارد می شدند.و ایرانیان نیز اعتماد زیادی به آن ها داشتند.

اما باور اینکه بزرگترین شرکت خودروسازی جهان حاضر باشد مونتاژ خودروهایش را در اختیار ایران قرار دهد، در آن مقطع غیر ممکن به نظر می رسید.با این وجود اخوان به دلیل روابطی که با شرکت های خودروساز آمریکایی داشت، توانست نظر جنرال موتورز را جلب کند تا سرانجام در اسفند ماه 1352 جنرال موتورز مشارکت با اخوان را پذیرفت و شرکت جدید با سرمایه اولیه 152 میلیون و 500 هزار تومان تاسیس شد.

پایان شاهین در اوج

به این ترتیب نام شرکت به «جنرال موتورز ایران» تغییر پیدا کرد.و عرضه آریا و شاهین پس از فروش بیش از 22 هزار و 700 دستگاه، در سال 1353 به پایان رسید.
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🚗روزی روزگاری کادیلاک ایران ؛ تاریخچه تولید خودروی آمریکایی در کشور شاید این از شوخی روزگار و عجایب تولید در ایران است که در روزگاری که پیکان و ژیان در ایران تولید می شدند، لوکس ترین خودروی آمریکا یعنی کادیلاک هم در ایران تولید می شد. و این قصه ؛ روزی روزگاری…
🚗روزی روزگاری کادیلاک ایران ؛ تاریخچه تولید خودروی آمریکایی در کشور-2

برای شروع کار، اپل کومودور از محصولات اپل آلمان که از زیر مجموعه های جنرال موتورز بود با نام شورولت رویال 2500 و 2800 روانه بازار ایران شد.هر چند در آغاز هدف از عرضه محصولات GM، تسخیر بازار ایران بود.اما جنرال موتورز قصد داشت از ایران به عنوان پایگاه منطقه ای تولید محصولاتش برای بازارهای اطراف بهره بگیرد.
نام شورولت کافی بود تا این خودرو در سال اول عرضه به بازار، بیش از هفت هزار دستگاه بفروشد.با وجود وزن زیاد موتور که باعث آسیب به جلوبندی خودرو می شد، به عنوان خودرویی با دوام شناخته شد.
اما اخوان محصولات اصیل تری می خواست.وقتی آمریکایی ها کشش بازار ایران را دیدند پذیرفتند محصولات اصلی جنرال موتورز راهی بازار ایران شود.به این ترتیب تولید رویال در 1355 به پایان رسید و شورولت نوا و بیوک اسکای لارک (با نام بیوک ایران) به عنوان خودرو های لوکس آن دوران روانه بازار ایران شدند.در سال 1347 آریا 2802 دستگاه و شاهین 1742 دستگاه و انواع مختلف جیپ در حدود 2000 دستگاه عرضه شده بودند

🚙سرانجام کادیلاک
پس از این دو خودرو، نوبت به کادیلاک سویل (کادیلاک ایران) رسید.این خودرو لوکس ترین خودروی تولیدی در کشور بود.شورولت وانت هم در سال 56 به محصولات این شرکت اضافه شد تا در آن مقطع هفت مدل مختلف خودرو به صورت همزمان از سوی جنرال موتورز ایران عرضه شود.که نشان از تنوع بالای محصولات این شرکت داشت.در آن سال ها جنرال موتورز 45 درصد سهام شرکت تازه تاسیس جنرال موتورز ایران را در اختیار داشت.

و به آرامی خطوط مونتاژ محصولات این شرکت در ایران نصب می شدند.
با وقوع انقلاب، ملی کردن صنایع به دستور شورای انقلاب آغاز شد.

و بسیاری از کارخانه های تولیدی با اتهام منسوب بودن به خاندان پهلوی، در اختیار دولت قرار گرفتند.

در این میان جنرال موتورز ایران نیز که اکنون دیگر اخوان را در راس امور نمی دید، مشمول بند الف قانون توسعه و حفاظت از صنایع شد و به تملک نیروهای انقلابی در آمد.مالکان خصوصی بسیاری از شرکت های مصادره شده پیش تر از ایران متواری شده بودند.در این میان شرکت های خارجی و به ویژه آمریکایی ها که در سال های پیش از انقلاب سرمایه گذاری های گسترده ای در ایران داشتند، منافع خود را در معرض خطر می دیدند.روح ضد آمریکایی انقلابیون در آن دوران روزنه های اندکی برای ادامه همکاری ها باقی گذاشته بود.اما تسخیر سفارت آمریکا در سال 58، همان اندک کورسوی امید را هم به یاس تبدیل کرد.
مشخص شد ایران جدید سر سازش با آمریکا را ندارد.
امین آزاد
@cafe_andishe95
🟥در نظر کانت سعادت می تواند غایت انسان باشد؛ اما غايت مشروط اوست. سعادت به شرطی غایت لحاظ می شود که در خدمت انسانیت و فرهنگ باشد. حال آنکه انسانیت غایتی نامشروط و مطلق است. به همین خاطر،فقط اخلاق و انسانیت از این صلاحیت برخوردار است که غایت نهایی خلقت باشد و کل طبیعت در خدمت آن لحاظ گردد :

●فقط موضوع اخلاقیت صلاحیت دارد که غایت نهایی خلقت، که کل طبیعت تابع آن است، شمرده شود. برعکس، خوشبختی. حتی یک غایت طبیعت ناظر بر انسان، مقدم بر سایر مخلوقات هم نیست تا چه رسد که یک غایت نهایی خلقت باشد. البته انسانها می توانند آن را به واپسین غایت ذهنی خود تبدیل کنند. اما اگر من در پرسش از غایت نهایی خلقت سوال کنم که چرا انسان ها باید وجود داشته باشند؟ منظور یک غایت اعلای عینی است، آنگونه که عقل اعلا آن را برای خلقتش طلب می کند. اگر پاسخ دهیم : برای اینکه موجوداتی باشند تا این علت اعلا بتواند بذل نیکی کند، در این صورت با شرطی که عقل انسان حتی باطنی ترین آرزوی خود برای خوشبختی را نیز تابع آن می کند ( یعنی هماهنگی با قانون گذاری اخلاقی درونی خاص او) در تناقض می افتد. این ثابت میکند که خوشبختی فقط غایتی مشروط است.در حالی که انسان فقط به عنوان موجودی اخلاقی میتواند غایتِ نهایی خلقت باشد و بالاخره بالنسبه به موقعیت او، خوشبختی فقط به عنوان یک نتیجه، به حسب میزان هماهنگی او با این غایت، به مثابه غایت وجودش، با این موقعیت مرتبط است.

نقد قوه حکم، ص ۴۱۴-آرسین
@cafe_andishe95
🏛دولت و سرمایه داری💵


ارتباط میان سرمایه داری و دولت برای هر نوع تحلیل سرمایه داری مهم است.

شناخت این ارتباط برای درک روابط متقابل سرمایه داری و دموکراسی فوق العاده مبرم و حیاتی است.

💿جدایی نسبتاً زیاد یا به زبان فنی تفکیک ساختاری میان تصمیم گیری اقتصادی و حاکمیت سیاسی یکی از ویژگیهای اساسی سرمایه داری است.

بدین ترتیب سرمایه داری هم از نظامهای اجتماعی اقتصادی اولیه از قبیل نظام زمینداری فئودالیسم ، متمایز می شود و هم از سوسیالیسم دولتی سده بیستم با این حال، ظهور دولت جدید با ظهور سرمایه داری رابطه نزدیک داشت اگرچه عمل دولت و کارکرد بازار غالباً دو امر متضاد مانعة الجمع تلقی می شوند

📀وجود دولتی قدرتمند یکی از شرایط لازم برای ظهور سرمایه داری بود به منظور غلبه بر موانع تولید سرمایه داری و مبادله بازار که برپایه امتیازهای ویژه و عرف استوار بودند عمل دولت نیرومند مورد نیاز بود.
عمل دولت همچنین جلو مخالفت قربانیان توسعه سرمایه داری را میگرفت و در صورت لزوم آن را سرکوب
می کرد؛ و به شکلهای تازه مالکیت قرار داد و سازمان بازرگانی یعنی شکلهایی که برای مبادله بازار و تولید معطوف به سود مناسب بودند مصونیت و هیأت قانونی میداد. این نکته اخیر از سده هجدهم که آدام اسمیت دانشمند اقتصاد سیاسی اسکاتلندی آن را قاعده بندی کرد تاکنون بخوبی شناخته شده است.

💸شکلهای تازه روابط اقتصادی به حمایت خاص نیاز داشتند زیرا غالباً در جریانی مخالف با منافع طبقۀ ممتاز آداب و رسوم تثبیت شده و اندیشه های عدالت خواهی همگانی سیر میکردند. مبادلات گسترده بازار و سودهای کارفرمایانه به نوبه خود منابع اقتصادی لازم برای ظهور دولت جدید را فراهم ساختند. درآمدهای روزافزون دولت و اعتبارات عظیم سرمایه داران بازرگان هزینه های مربوط به اختلافات ،ارضی توسعه و تحکیم نظارت را تأمین می کردند. اینها در تبدیل نهادهای دولتی شخصی شده و «موروثی سابق به ساختارهای اداری (بوروکراتیک) کارآمد و غیر شخصی تر نیز اهمیت حیاتی داشتند فقط دولتهای کارآمدتر می توانستند زیر ساخت قانونی لازم برای گسترش روابط اقتصادی سرمایه داری را به وجود آورند و حفظ کنند.
روی گرداندن دولتها از تعارضها و فتوحات نظامی و روی کردن به نقشی صلح آمیز در زمینه خدمت به توسعه اقتصاد سرمایه داری، عاملی مهم در درک ماهیت سرمایه داری اولیه است. این اصل در قاعده مربوط به انتقال کلی از جامعه نظامی به جامعه صنعتی که هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی قرن نوزدهم آن را عنوان کرده است آشکار می شود.

📖🖌دایره المعارف دموکراسی -زیر نظر سایمون مارتین لیپست

@cafe_andishe95
امروز اسرائیل بار دیگر زیر هجوم تروریست‌هایی با ایدئولوژی آدم‌کشانه قرار دارد. این نیروهای شر و حامیان‌شان باید متوقف شوند.

ما حمله وحشیانه امروز به مردم عادی، خشونت بی‌رحمانه علیه زنان و کودکان و گروگان‌گیری افراد بی‌گناه را محکوم می‌کنیم. همراه با همه ایرانیان آزادی‌خواه و صلح‌جو، که به جای دشمنی با همسایگان به دنبال همکاری و همزیستی هستند، هم‌دردی صمیمانه خود را با قربانیان و خانواده‌های آنان اعلام می‌کنیم.

اشتباه نکنید، اسرائیل امروز هدف هجوم همان نیروهای افراطی و اندیشه‌های زهرآگینی‌ قرار دارد که کشور‌ ما را که زمانی پیشرفته و پیشرو بوده، به عصر تاریکی بازگردانده‌اند.

حمایت جمهوری اسلامی از حماس، جهاد اسلامی فلسطین و گروه‌های تروریستی دیگر غیرقابل انکار است. شادی مقامات این رژیم در تهران از اخبار تلخ امروز بار دیگر نشان داد که آنها در حمایت از ترور و خشونت علیه مردم عادی لحظه‌ای تردید نمی‌کنند.

اسرائیل، مردم ایران، و کل منطقه تنها زمانی به امنیت و ثبات دست خواهند یافت که رژیم اسلامی در تهران که ثروت ایرانیان را هزینه حمایت از یک ایدئولوژی قاتلانه و تروریست‌های معتقد به آن می‌کند به زباله‌دان تاریخ فرستاده شود.

@OfficialRezaPahlavi
🔍برتراند راسل
در بارهٔ جامعهٔ باز و دشمنان آن می‌گوید «اثری است در طراز اول اهمیت که شایسته‌است به سبب انتقادات استادانه از دشمنان قدیم و جدید دموکراسی، هر چه بیشتر خواننده پیدا کند. [حملهٔ پوپر] بر افلاطون با آنکه به روش متعارف صورت نمی‌گیرد، به عقیدهٔ من کاملاً موجه است. هگل را با نظر صائب مورد حمله قرار می‌دهد. مارکس نیز با همان تیزبینی شکافته و تشریح می‌شود و از مسئولیت در قبال تیره بختیهای امروز سهمی سزاوار می‌برد. [جامعهٔ باز] دفاعی ژرف و پرقدرت از دموکراسی است. کتابی است بموقع و بسیار خواندنی و بسیار شیوا.
@cafe_andishe95
سِر ارنست هانس گامبریچ (۳۰ مارس ۱۹۰۹ - ۳ نوامبر ۲۰۰۱) تاریخ‌دان هنرشناس و نویسندهٔ کتاب معروف هنر و پندار Art and Illusion در مقدمهٔ آن کتاب می‌نویسد:

«من مفتخر خواهم بود اگر نفوذ پروفسور پوپر همه جا در کتاب من احساس شود.

📕کتاب معتبر تاریخ هنر گامبریج تالیف اوست
@cafe_andishe95
💡دفاع پوپر از کانت👁‍🗨

پوپر در آنجا که با همه اشکال تام‌گرایی به ستیز برمی‌خیزد، تحت تأثیر فلسفه روشنگری است.
وی به ویژه در آغاز دارای گرایش نئوکانتی و همه جا از ایمانوئل کانت به عنوان فیلسوف آزادی و انسانیت یاد کرده‌است.

☑️پوپر با تکیه بر روح فلسفه روشنگری، به سهم خود تلاش می‌ورزد تا انسان‌ها از پذیرش غیر سنجش‌گرانه نظریات فاصله بگیرند و به گفتهٔ تاریخی کانت، شهامت استفاده از خرد خود را بیابند،
خرد برای پوپر تنها مرجع و سرمایه معنوی انسانی است که همواره باید به آن تکیه و از واگذار کردن آن به نهادهای ویژه و ابر اندیشمندان پرهیز کرد.


👁‍🗨پوپر تصریح می‌کند که ما باید عادت دفاع از بزرگ مردان را ترک گوییم، چرا که بسیاری از آنان از راه تاختن به آزادی و عقل، خطاهای بزرگ مرتکب شده‌اند و تسلط فکری آنان هنوز مایهٔ گمراهی انسان‌هاست
.

پوپر متفکرانی را که با اندیشه‌های خود عملاً در خدمت خودکامگان و راه‌گشای حکومت‌های جبار بوده‌اند، «پیامبران کاذب» می‌نامد. در اکثر نوشته‌های وی، پیامبران کاذب و مراجع فکری چه در زمینهٔ نظری و چه در عرصهٔ سیاست عملی به دقت ردیابی می‌شوند و سرانجام در مقابل قاضی، منتقد دادگاه عقل قرار می‌گیرند. به نظر پوپر، حقیقت به صورت عینی وجود دارد و هدف اصلی انسان باید جستجوی مستمر آن در فرا روندی پایان ناپذیر باشد.

@cafe_andishe95
🔅عمل جسورانه فلسفی کانت
نه تنها بنیادهای شناخت علمی و ارزش اخلاقی را فرا گرفت، بلکه تحولات انقلابی در تاریخ زیبایی شناسی و فلسفه تاریخ را نیز شامل شد.

کانت در خلال آخرین دهه زندگی اش، کارهای فلسفی اش را همچنین برای تعریف مجدد رابطه عقل و دین، و متحول کردن نظریه روابط بین الملل به کار گرفت با این طرح که رابطه دائمی میان دولت ها، بجای دشمنی اولیه و آماده باش دائمی برای جنگ، باید رابطه صلح مبتنی بر قانون باشد.

🗝موفقيت كانت همچنین ناشی از این واقعیت است که وی روح نقدى قرن هجدهم، یعنی جنبش روشنگری را به خوبی مجسم میکند.
این، روح پرسشگری بنیادین و خود اندیشی است که از هرگونه فعالیت انسان می خواهد که خودش را در پیشگاه عقل موجه سازد.

كانت این روح را در هـر سـاحتی از زندگی به کار می گیرد : علـوم و نقد زیبایی شناختی و اخلاق و سیاست و مخصوصاً دين. موضع وی در هر حوزه ای از فلسفه را به سختی می توان در دسته های متعارف ( مثل « عقل گرایی » و « تجربه گرایی » ) جای داد زیرا هم نمودار ترکیبی از رویکردهای گذشته و هـم بازاندیشی بنیادین موضوع های بناکننده تضاد میان مکتب های سنتی تفکر است.

📃کانت در نظـريه شناخت، عقل گراست، اما شناخت انسان را به آنچه می تواند در تجربه داده شود محدود میکند. در اخلاق ، وی انسان را تابع قانون اخلاقی مطلقاً الزامی می داند، اما استدلال میکند که تنها مرجع ممکن برای چنین قانونی، ارادۂ عقلانی خود انسان است. در زیبایی شناسی، وی احکام ذوق را کاملا سوبژکتیو و غیر شناختی می داند، اما از این موضع حمایت میکند که آنها به همان دقت احکام علمی یا اخلاقی، اعتبار کلی دارند. او در دین، عقل خود ما را یگانه مرجع نهایی می داند، اما دانش را رد میکند تا جایی برای ایمان باز کند. فلسفه کانت، همچون خود جنبش روشنگری، تنوع حیرت زایی از متفکران و مکتب ها را مثل قارچ بیرون ریخت که یا مدعی این بودند که وارثان آناند و یا اینکه، یا هم زمان، خطاهایش را در معرض دید نهاده اند یا تصحیح کرده اند. داستان نبرد بر سر میراث كانت، و تلاش برای فراروی از دیدگاه وی، با تاریخ فکری سراسر قرن های نوزدهم و بیستم برابر است؛ و تا جایی که می توان اکنون و آن سوتر را پیش بینی کرد، انتظار می رود که همین درگیری ها آینده را به طریقی مشابه ترسیم کند.


📗کانت، صص ۲۸_ ۲۹ آلن وود
@cafe_andishe95
2024/10/01 07:30:32
Back to Top
HTML Embed Code: