Telegram Web Link
Yare Dabestani Man
Fereydoun Forughi
یار دبستانی من
با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی...

#فریدون_فروغی

@Booef
نفس‌ها سرد، دل‌ها خسته و غمگین
درختان اسکلت‌های بلورآجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبارآلوده مهر و ماه
زمستان است


#مهدی_اخوان‌ثالث

@Booef
حتّی قطره‌ی اشکی هم نریخت زن
یک‌راست رفت سراغ بند رخت
و ژاکتش را برداشت
و رفت
انگار دست دراز کرده باشد
و ماه را
از آسمان تابستان
برداشته باشد
مرد باورش نمی‌شد
چشم روی هم نگذاشت آن‌شب
و فرداشب و فردای فرداشب هم
دوهفته گذشت و ماه برگشت
و مرد تازه فهمید زن برنمی‌گردد
از جا بلند شد
در آینه خودش را دید
انگار از پنجره‌ای نیم‌باز
آسمان بی‌ماه را دیده باشد
بعد
یادش آمد که زن
ژاکتش را برده است…


#یانیس_ریتسوس


@Radio_chehraziii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از مصاحبه‌ای که در سال‌های قبل از انقلاب با #فریدون_فروغی صورت گرفته

@Booef
#احمد_شاملو دربارهء #غلامحسین_ساعدی می‌گوید:



احمد شاملو دربارهٔ تجربهٔ زندان ساعدی و احوالات او پس از آزادی چنین گفته‌است:

«آنچه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازهٔ نیم‌جانی بیش نبود. آن مرد، با آن خلاقیت جوشانش، پس از شکنجه‌های جسمی و بیشتر روحیِ زندان اوین، دیگر مطلقاً زندگی نکرد. آهسته‌آهسته در خود تپید و تپید تا مُرد. وقتی درختی را در حال بالندگی اره می‌کنید،با این کار در نیروی بالندگی او دست نبرده‌اید، بلکه خیلی ساده او را کشته‌اید. ساعدی مسائل را درک می‌کرد و می‌کوشید عکس‌العمل نشان بدهد. اما دیگر نمی‌توانست. او را اره کرده بودند.»

@Booef
کدام مذهب است که توانسته باشد پنج دقیقه از شرارت بشر بکاهد؟


#صادق_هدایت
- توپ‌مرواری

@Booef
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می‌روم و انگشتانم را
بر پوست کشیدۀ شب می‌کشم
چراغ‌های رابطه تاریکند
چراغ‌های رابطه تاریکند...


#فروغ_فرخزاد

@Booef
در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح آدم را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد...


#صادق_هدایت

@Booef
دوستت دارم
و چقدر گفتنِ حرف‌های ساده، سخت است

#لیلا_کردبچه

#ماسال #گیلان در #زمستان
#ایران
@Booef
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بررسی و بازخوانی پاره‌هایی از کتابِ
«تیغه‌ی انحرافی سولاخ چپ»

#بهمن_فرسی

٢٨ ایپریل ٢٠١٨

@Booef
من جنون محض‌ام
زنی که اگر یکبار از دستش بدهی،
دیگر هرگز او را نخواهی داشت...

@Booef
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند دقیقه با #بزرگ_علوی
پدر داستان‌نویسی نوین ایران


@Booef
می‌تراود مهتاب
می‌درخشد شب تاب
مانده پای آبله از راه دراز
بر دم دهکده مردی تنها
کوله بارش بر دوش
دست او بر در، می‌گوید با خود
غم این خفته‌ی چند
خواب در چشم تَرَم می‌شکند



#نیما_یوشیج

@Booef
آدم
به دلش
چطوری حالی كنه
كه اشتباه شده؟

@Booef
دوستان و دشمنان را می‌شناسم من
زندگی را دوست می‌دارم
مرگ را دشمن
وای، اما با که باید گفت این؟
من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن
جویبار لحظه‌ها جاری



#مهدی_اخوان‌ثالث

@Booef
گوش‌هایت را کمی نزدیک دهانم بیاور
دنیا
دارد از شعرهای عاشقانه تهی می‌شود
و مردم نمی‌دانند
چگونه می‌شود بی هیچ واژه ای
کسی را که این‌همه دور است
این‌همه دوست داشت


#لیلا_کردبچه

@Booef
تعداد آدم‌هایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست.
تعداد کسانی‌که نظر خوبی درباره‌شان دارم از آن هم کمتر است.

من هرچه بیشتر دنیا را می‌شناسم، از آن ناراضی‌تر می‌شوم.



#جین_آستین

@Booef
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روايت #ناصر_تقوايی از نجات فيلم‌ها و فيلمنامه‌ها در اوايل انقلاب از سوزانده شدن در يك خرابه

@Booef
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چراکه مثل طعمِ گیلاس
در آخرین سکانس فیلمی غم‌انگیز
مهم بودی
و آدم کنار تو نمی‌توانست
نگران قلبش نباشد

زمانِ ایستادن قلبم را که نمی‌دانستم
قلبم را که نمی‌توانستم
به دو قسمت کنم؛
پس تو را دوست داشتم
و تو را دوست داشتم

تو ناگهان بودی
مثل صبح آن شنبۀ بی‌هنگام
که پرده را کنار زدم
برف آمده بود
و به رختخواب برگشتم

تو را دوست داشتم
و هیچ‌چیزی غمگینم نمی‌کرد
حتی برفی که آن‌همه راه آمده بود
پروازِ آن ‌روزم را کنسل کند،
و صدای خنده‌های کودکان دبستان را
به کوچه ریخته بود.



#لیلا_کردبچه
صدای #علیرضا_نیکوگر

@Booef
من مثل دانش‌آموزی
که درس هندسه‌اش را
دیوانه‌وار دوست می‌دارد
تنها هستم...


#فروغ_فرخزاد

@Booef
2024/09/28 22:20:07
Back to Top
HTML Embed Code: