مهدی احمدوند - آتیش پاره
ৎ @Blue_towri ୭❄️໒#NEW 🪽

ارتباطش رو با دختره قطع کرده بود. ازش پرسیدم چرا؟ گفت دختر خوبی بود ولی شدید نیاز به مراقبت داشت.هر حرفی بهش برمی خورد. سر هر بحثی میزد زیر گریه، کاراشو من باید پیگیری می کردم. با اینکه تیپ و قیافه و هیکلش رو پسندیده بودم، اما مدام دغدغه داشت که نکنه خوشگل نیست. یکی دو بارم که گفتم باید یذره جدی تر راجع به رابطه مون حرف بزنیم، هول میکرد و به هم میریخت و خواهش تمنا میکرد تموم نکنم باهاش. اصلا خلوت و تنهایی براش تعریف نشده بود. مدام باید با من در ارتباط می بود. رابطه براش بخشی از زندگی نبود. همه ی زندگی بود! یعنی هدف و برنامه نداشت اصلا. گفتم: ولی فکر کنم دوستش داشتی! گفت دختری که ضعیفه بعد یه مدت از چشمت میفته. چون احساس امنیت نمی کنی کنارش. سکوت کردم. نمی دونستم چی بگم.

غرقِ
زخمیم
ولی
قامتمان
خم
نشده

دردی
که
امروز
احساس
میکنی،
همون
قدرتیه
که
فردا
حس
خواهی
کرد

سوفی در مست ترین حالت ممکنش حرف جالبی زد:
«که یک شب‌هایی باید زیاده روی کرد
در مستی، در غم، در دوست داشتن،
در هر آن‌چه که همیشه محتاط بوده‌ای»

فاجعه اونجاست که یه نفرو به همه دنیا و آدماش ترجیح میدی ، بعد همون یه نفر
ساده ترین چیزها رو به تو ترجیح میده!
به قول شاعر :
وای بر من، تو همانی که امیدم بودی؟!

حال و روزم جوریه که اگه چند سال پیش بود عکس پروفایلمو سیاه میکردم.

ولی لانگ دیستنس رو جدی بگیرید چون
به این راحتی نیست، یه اعصاب قوی میخواد
یه صبوریِ زیاد و دوتا قلب که بی وقفه
و با اعتماد از هر فاصله ای برای هم بتپن
و حسشون کم نشه و تا اخر عمر برای
هم بمونن.

یکم بالغ تر شی، میفهمی که اصلا مهم نیست طرف کیو فالو کرده یا با کی حرف میزنه؛
آدم متعهد، متعهد میمونه و اونیم که بخواد کاری بکنه، میکنه، مهم ذات آدمه...
هیچ وقت قفس کسی رو اهلی نکرده ..🪽