‍ 🔗 #مطالعات_فرهنگی

🔗 #روشنفکر_خاص

🔗 #نیاز_امروز

🔗 #فوکو
.............................................................

☯ @Beyondthemusic

🔶 فوکو رؤیای «روشنفکری» را در سر دارد که «ویران‌کننده‌ی باور و تعمیم است، کسی که در درماندگی‌ها و محدودیت‌های زمان حال، نقاط ضعف، خطوط قدرت، و فضاهای خالی را شناسایی و نشانه‌گذاری می‌کند؛ کسی که دائماً خود را تغییر می‌دهد؛ نه می‌داند دقیقاً به کجا خواهد رسید، و نه این‌که فردا چگونه خواهد اندیشید؛ چرا که مراقب زمان حال است.»

📖 #نقش_روشنفکر

📝 #ادوارد_سعید

‍ 🔗 #بگذارید

🔗 #بگذارید_این_وطن_دوباره_وطن_شود

🔗 #لگنستن_هیوز
.............................................................

☯ @Beyondthemusic


من جوانی هستم سرشار از امید و اقتدار،
که گرفتار آمده‌ام
در زنجیره‌ی بی‌پایانِ دیرینه‌سالِ سود، قدرت، استفاده،
قاپیدن زمین، قاپیدن زر،
قاپیدن شیوه‌های برآوردن نیاز،
کارِ انسان‌ها، مزد آنان،
و تصاحب همه چیزی به فرمانِ آز و طمع.

من کشاورزم ــ بنده‌ی خاک ــ
کارگرم، زرخرید ماشین.
سیاهپوستم، خدمتگزار شما همه.
من مردمم: نگران، گرسنه، شوربخت،
که با وجود آن رویا،
هنوز امروز محتاج کفی نانم.
هنوز امروز درمانده‌ام.
ــ آه، ای پیشاهنگان!
من آن انسان
که هرگز نتوانسته گامی به پیش بردارد،
بینواترین کارگری که سال‌هاست دست‌به‌دست می‌گردد.

🔗#عکس الحاقی از #گوردون_پارکس عکاس پرتره، که در سال ۱۹۴۱# از #هیوز گرفته شده است.

🔴 بخشی از شعرِ بگذارید این وطن دوباره وطن شود.

📝 #Langston_hughes

🔴سال ها پیش گزیده ای از اشعار وی با ترجمه صدای #احمد_شاملو در قالب کاست به بازار عرضه شد.

@shimasartandviewpont

چارلز میگوید این داستان نقطه عطفی در تاریخ است:

۲۴ کبک؛
روزی استالین در یکی از نشستهایش تعریف میکند:
روزی به شکار رفتم، سیزده کیلومتر از خانه دور شده بودم که بر روی شاخه درختی ۲۴ کبک دیدم. ۱۲ گلوله بیشتر نداشتم. باید چه میکردم؟ پس به آنها شلیک کردم و ۱۲ تا را کشتم. بعد دوباره سیزده کیلومتر را تا خانه رفتم، گلوله برداشتم و برگشتم ۱۲ کبک دیگر را هم کشتم.

@shimasartandviewpont

خروشچف و سایرین سکوت کردند. اما وقتی در دستشویی(که دیگر استالین حضور نداشت) با هم روبرو شدند به اتفاق گفتند که دروغ میگفت. مشخص بود، دروغ میگفت.
@shimasartandviewpont

کالیبان که از داستان ۲۴ کبک که چارلز از کتاب خاطرات خروشچف روایت کرد خوشش آمده بود گفت:
فقط تعجب میکنم که چرا هیچکدام از این اطرافیان نفهمیدند که استالین شوخی میکند؟!
چارلز پاسخ داد:
چون هیچ یک از اطرافیانش دیگر نمیدانستند شوخی چه جور چیزی است. و از اینجاست که به نظر من دوره ای جدید از تاریخ آغاز میشود.

📖 #جشن_بی_معنایی
👤 #میلان_کوندرا

@shimasartandviewpont

‍ 🔗 #رنج_بی_رنجی

.............................................................

☯ @Beyondthemusic

این رنج زمانه ما است که هنرمند نماهای به اصطلاح موسیقی راک و متال، استاد استادان، عالیجنابان، بی رنج‌ هستند. رنج بی رنجی، آنها فقط با تسامح، اگر اندکی قائل شویم برایشان، رنج را در سر انگشتان پوشالی خود دیده اند که سازی را به صدا در بیاورند؛ صدای تزویر، ترس، نخوت، سرخوشی، توهم، سلطه بر نسل جدید، و کمیت های احمقانه، به آنها می گویم توهم کهنگی نگیرید، چرا که کهنگی به مثابه ی کپک‌ زدگی و زنگار بستن ذهنتان است. خود را با چند کنسرت دسته چندمی به مردم و مخاطب وصل نکنید؛ مخاطب شما، آن کس که شما را به راستی میبیند روزی شما را می نمایاند آن طور که هستید.

‍ 🔗 #هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
🔗 #هشت_قطعه
🔗 #بخش_دوم
Bands:
🎼 #Kreator
🎼 #Accept
🔗 #پیشنهاد_ویژه

🔗 #مختصر_درباره_مضمون

☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#1
Song: #The_Curse

Band: #Accept

🔶 مضمون در مورد مردمی که در ناز نعمت هستند و آزادی و کسانی که در پی آن هستند.

☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#2
Song: #Satan_is_real

Band: #Kreator

🔶 شیطان چیزی ذهنی نیست، بلکه کسانی هستند که مردم را برای زیست خود می کشند.

☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#3
Song: #Totalitirian_Terror

Band: #Kreator

🔶 درباره ی افرادی که اقتدار را در کشتن می بینند و کسانی که در برابر آنها ایستادگی می کنند.

☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#4
Song: #Gods_of_violence

Band: #Kreator

🔶 در مورد دیکتاتورانی است که به سبب کشتن مردم خدایی می کنند و تنها به این دلیل پرستیده می شوند.

☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#5
Song: #Side_by_side

Band: #Kreator

🔶 مردم در کنار هم حقشان را می گیرند، #اراده_جمعی مضمون اصلی است.

☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#7
Song: #Army_of_storms

Band: #Kreator

🔶 درباره خیزش ناگهانی مردم است که بسان طوفان عمل می کند و همه چیز را در می نوردد.

☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#6
Song: #Teutonic_terror

Band: #Accept

🔶 شیوه ای ترور که قرن ۱۶ در آلمان آغاز،در مورد این مفهوم مقالهای ترجمه و در اختیار دوستان قرار میگیرد
☯ @Beyondthemusic

#هشت_قطعه

#هنر_به_مثابه_کنش_سیاسی
#8
Song: #Wanna_be_free

Band: #Accept

🔶 درباره مردمی است که خواهان آزادی هستند و رمز آنها ایستادن در کنار هم است.(ملهم از«هی تو» پینک فلوید)

☯ @Beyondthemusic

‍ 🔗 #جامعه_شناسی

🔗 #نقل_قول

🔗 #آزادی
.............................................................

☯ @Beyondthemusic

🔶 وظیفه جامعه شناسی کمک به ارتقای سطح فردی است. ما باید سپاسگزار آزادی باشیم. چیزی که از نظر ما دور مانده بود.

🔗 #زیگموند_باومن

📝 #Zymmunt_Bauman

‍ 🔗 #فلسفه_هنر

🔗 #مفهوم_هنر

🔗 #تالیفی
.....................................................‌‌‌........

☯ @Beyondthemusic

🔶 تولستوی بیان می دارد:
«هنر یک فعالیت انسانی است»،بدین معنی که مشخص ،عالمانه و با استفاده از برخی نشانه های خارجی ،احساساتی را که تجربه کرده است به دیگران سرایت میدهد ،و این دیگر مبتلای این احساسات می شوند و خود آنها را تجربه می کنند .رهیافت دیگر به مسله تعریف ،این نظریه بوده است که اصلا جست و جوی هر تعریفی برای هنر به گمراهی می انجامد . این رهیافت حاصل ظهور فلسفه ی متاخر ویتگنشتاین از سال 1953 به بعد است.ویتگنشتاین مستقلا به مسله تعریف هنر نمی پردازد ،بلکه نوعی فلسفه ی فراخ دامنه ی زبان را مطرح می کند که موضوع تعریف ،در وجه کلی و از جمله مفاهیم مندرج در آن است .وی به مقابله با این فرض کلی بر می خیزد که واژهای مورد استفاده ما باید بر مبنای شرط لازم و کافی قابل تعریف باشند ،و ادعا می کند که یک واژه می تواند نقش خود را به خوبی ایفا می کند بدون آنکه چنین تعریفی از آن ارایه شده باشد .ویتگنشتاین در بحث های خود از مفهوم هنر استفاده نمی کند ،ولی مثال هایی مختلفی می آورد که یکی از آنها عدد است اگر به اعدادی مانند صفر ،اعداد منفی ،اعداد اصم توجه کنیم خواهیم دید که مفهوم ما از عدد ،نتیجه ی سیر تکاملی آن در جریان تاریخ است .از جمله دید گاههای که با هیچ تعریفی از هنر میانه خوبی ندارند خود هنر مندان آفرینش گر هستند که می خواهئد آفرینش گری خود را با فرا رفتن از مرز های هر معیار و ضابطه پذیرفته شده ای اعنمال کنند. وایتس می گوید درست همان سرشت بالنده و حادثه ی جوی هنر، دگر گونی های همیشگی و خلاقیت های بدیع آن، مطلقا اجازه نمی دهد که با هر مجموعه ای از صفات تعریف کننده جور در آید.
کلاویو بل در کتابش به نام هنر که در سال 1914 انتشار یافته است؛ اشاره می کند که هنر را فرم معنا دار تعریف کرده است؛ می گوید این تعریف به ما کمک نمی کند که چیستی هنر را در یابیم، ولی در زمانی عنوان می شود که نوع جدیدی از نقاشی
(انتزاعی یا باز نمایی)برای نخستین بار در عرصه هنر پدیدار می گردد که خواص فرمی در آن اهمیت جدیدی پیدا می کند.
منشا اثر هنری،در معنایی که هایدگر به آن توجه دارد ،هنرمند نیست، بلکه هنر است. هایدگر در بخشی به اذعان بعدی خود دارد-مبهم می گوید که منشا یک چیز ،منبع ماهیت آن است (همان)بنا بر این احتمالا مقصود این است که اگر چه بی شک هنر مند منشا علی اثر هنری است اما او منشاشان آن به عنوان یک اثر هنری و بدین سان منشا متعلقی ماهیت آن به عنوان یک اثر هنری نیست.پس منشا به معنای مورد توجه هایدگر،منشا مفهومی یا منطقی است یعنی امری که به واسطه ی آن هویتی از یک نوع خاص {متعلق}این نوع خاص به حساب می آید.
هایدگر در نیچه در بسیاری از جاهای دیگر اشاره می کند که یونانیان مفهومی مطابق با مفهوم هنر های زیبای ما نداشتند.هم هترو هم فن ،به همراه همه ی اشکال آشکار کردن حقیقت در نظر آنان پس اگر ما به شیوه ی اندیشه یونانی بازگردیم،خواهیم دید که واژه ی هنر کاملا عام و به معنای هر نوع قابلیتی است که حقیقت را ظاهر می سازد آن را به گونه ای می فهمیم که مطابق مفهوم یونانی تخته است. ظاهرا عمده نظریه پردازان موسیقی با این موسیقی با این سخن شوپنهاور موافقت دارند که به استثنای موسیقی برنامه ای ،موسیقی عالم شهود بیرونی را بازنمایی نمی کند . به جز صورت گرایان که موسیقی را مر تبط به چیزی جز موسیقی نمی دانند، نظریه پردازان موسیقی متمایل به این نتیجه گیری اند که قلمرو موسیقی عالم درونی احساسات است.

‍ #فلسفه

#انسان
.............................................................

☯ @Beyondthemusic

🔶زمانی که از سرگرمی و همراهی دیگران خسته می‌شوم و در اتاقم رؤیاپردازی می‌کنم یا به‌تنهایی در کنار رودخانه قدم می‌زنم، احساس می‌کنم که جمعیت خاطر پیدا کرده‌ام، و در این حال به‌طور طبیعی متمایل می‌شوم که نظرم را به همه‌ی آن موضوعاتی که ضمن بحث و مطالعه با چون‌وچرای بسیار به آن‌ها برخورد کرده‌ام معطوف کنم. من نمی‌توانم از کنجکاوی برای آشنایی با اصول حسن و قبح اخلاقی، ماهیت و بنیاد حکومت و علت احساسات و تمایلات متعددی که مرا تحت تأثیر قرار می‌دهند و بر وجودم سلطه دارند اجتناب کنم. از این بابت ناراحتم که فکر می‌کنم بدون شناخت اصولی که بر مبنای آن‌ها پیش می‌روم، چیزی را تأیید می‌کنم و چیز دیگری را رد؛ چیزی را زیبا می‌نامم و چیز دیگری را زشت؛ و درباره‌ی صدق و کذب، عقل و جنون حکم صادر می‌کنم. من دلمشغول وضعیت جهان عالمانه‌ای هستم که تحت نفوذ چنین نادانی اسف‌انگیزی در همه‌ی این جزئیات قرار دارد. احساس می‌کنم که جاه‌طلبانه می‌خواهم در آموزش نوع انسان سهیم شوم و از طریق اختراعات و کشفیاتم شهرت پیدا کنم. این احساسات طبیعتاً از طبع فعلی من ناشی می‌شوند؛ و اگر سعی می‌کردم با پرداختن به مشغله یا سرگرمی دیگری از آن‌ها دوری بجویم، احساس می‌کنم که شادی و سرور را از دست می‌دادم؛ و این سرآغاز فلسفه‌ی من است.

📝 #دیوید_هیوم

#رساله‌ای_در_باب_طبیعت_انسان

📖 #از_مدرنیسم_تا_پست‌مدرنیسم

🔖 #لارنس_کهون
🔗 #David_Hume

This is my night.
How is your night going?

@Beyondthemusic

‍ 🔗 #هویت_در_موسیقی

🔗 #موسیقی_در_هویت

🔗 #تالیفی
.............................................................

🔗 #مفهوم_اول

جنبه هایی از هویت های موسیقی که در درون نقش های فرهنگی و دسته های موسیقی قرار دارند. راههایی که در آن جوانان خودشان به عنوان موزیسین برای مثال، نقش و تاثیری مکانی خاص مثل مدرسه و خانواده که هسته مرکزی برای زمینه برای احترام به موزیک خاصی به همان شیوه ویژگی های فرهنگی موزیسین ها ،آهنگ سازان ،نوازندگان،بداهه نوازان یا معلم عنوان هویت موزیسین های حرفه ای هستند، حایز اهمیت است.

🔗 #مفهوم_دوم

تمرکز به نحوه ی استفاده از موسیقی به عنوان یک ابزار و یا منابع برای توسعه جنبه های دیگری از هویت فردی ما، هویت را می توان به عنوان مجموعه کلی شبکه های سلسله مراتبی در نظر گرفت؛ از ساختار های درونی، برخی از آنها پیشنهاد کردند که طرح واره ای جنسیتی، یعنی خود تعریف ما از به عنوان مردانه یا زنانه در هسته بسیاری از ساختار های دیگر که طرق مختلف ما را به استفاده از تعریف خودمان وا می دارد؛ به طوری که بسیاری از اطلاعات جدید که ما دریافت می کنیم در مورد مردم و رفتار های آنها در ابتدا به صورت رمز و تفسیری در شرایط هنجار های جنسیتی هستند.
این یکی از جنبه های موسیقی در هویت است که در این جا مورد استفاده قرار می گیرد. و نیز مقابله با جنبه های دیگر از جمله هویت ملی، هویت جوانان و هویت به عنوان یک معلول در هر شخص.
مفهوم هویت مدتی طولانی ای است که به موضوع مورد علاقه در روان شناسی تبدیل شده است، هر چند آن را در زمینه های مختلف استفاده می کنند. همان طور که در اوایل سال 1980 ویلیام جمیز یکی از بنیان گذاران روانشناسی بود. شاید، اولین نظریه پرداز که سعی کرد در کار خود با نام «پازل» مفاهیم خود و هویت را مدخل بررسی قرار دهد.

🔗 #رسانه_ورای_موسیقی

https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ

🔗 #روشنفکر_خاص
فیلمی که لحظه‌ی دستگیری #ژان‌_پل_سارتر و #سیمون_دوبووار توسط پلیس فرانسه؛ #می 1968 در حال پخش نشریه را نشان می دهد.

☯ #رسانه_ورای_موسیقی

https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ

‍ ‍ 🔗#موسیقی

🔗 #مطالعات_فرهنگی

Band: #Collapse_Under_TheEmpire
Gener: #Modern_post_Rock
Album:#Thefallen_Ones(2017)
#Instrumental

اگر قدرت را بنا بر احتجاج فوکو؛ میکرو اتصالاتی که از پایین (سطح خرد) به بالا (سطح کلان ) کشیده، پویا ببینیم؛ آنوقت فروریختن قدرت و پایه های لرزان امری بعید نمی نماید. زندگی در خود فرو می ریزد و دگر بار ساخته می شود؛ همچون قدرت که می ریزد و دگر بار متولد می شود. قدرت هیچ وقت منبع متمرکز ندارد. وقتی چنین رویکردی را تحلیل نماییم، حلقه های مقاومت ساخته می شوند و در همه جا اتصالات میکرو شده قدرت را سست می کنند. واپاشی از درون گر چه چیز هایی را از بین می برد، اما قادر است مکنوناتی را بر ما آشکار سازد، اینکه هر آنچه سخت است دود می شود و به هوا می رود، تعبیری از قدرت غیر متمرکز است که خود را متمرکز نهادینه کرده است. پس همه ی ما در دیالکتیک قدرت سهیمیم، چه بسا اگر اندیشه کنیم که از این جرگه جدا هستیم، سخت در اشتباهیم. ما باید خراب شویم، خراب کنیم و دگر بار ساخته شویم و بسازیم.
گروه collapse under empire ، نقطه ی عطف مفهومی خود را بر این اساس بنا نهاده است؛ آنها با موسیقی مفهومی خود هارمونی و فضا را واسازی می کنند و دگر بار بر می‌سازند. به عبارت دیگر، آنها فضا را انبساط می دهند و در انتها به انقباض می رسند. به تاسی از ایده و یکی از نظریه های پایان آفرینش، موسیقی خود را تجسد می بخشند،اما در کدهایی آشناتر چنین تجسدی تا زندگی حال ما قابل تبیین است. در سطحی دگر، تمام اتصالات قدرت در حال ریزش است. یک صخره یخی را در نظر بگیریم، آب شدن آن و ریزشش از میکرو کریستال های تشکیل دهنده اش شروع می شود. نگاه ما معمولا به صخره در کلیت آن است و از ریزش های پراکنده غافل هستیم. رویکردی اینچنینی باعث می شود قدرت را نقطه های ریز پراکنده ببینیم، نه نقطه ای بزرگ و توپر‌ که در یک مختصات استعلایی متمرکز شده است.
🔴 به بهانه این پست برخی از قطعات آلبوم آخر گروه فوق را در ادامه قرار می گیرد.

☯ #رسانه_ورای_موسیقی

https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ