Telegram Web Link
🔗 #یک_پیمایش_تامل_برانگیز_و_در_عین_حال _بدیهی

دکتر مقصود فراستخواه (جامعه‌شناس) یک پیمایش آزمایشی در سطح ملی، که پرسش‌هایی دربارۀ خلقیات اجتماعی ایرانیان به شکل الکترونیکی با کمک تعدادی از اعضای هئیت علمی دانشگاه های سراسر کشور انجام داده است و یکی از سؤالات آن پیمایش این بود:

⁉️ " اگر روحیات و خلقیات ایرانی بحث انگیز است، بیشتر به کدام مؤلفه‌ها از خلقیات ایرانی مربوط می‌شود "؟

🔵 نتایج برحسب رتبه به شرح زیراست:

۱. بالاترین جوابی که در بحث انگیز بودن خلقیات ایرانی داده بودند، «ضعف فرهنگ کار جمعی و فعالیت مشترک گروهی» بود.

۲. در رتبه بعد «انتقاد پذیری» را بحث‌انگیز دیدند. این که ایرانیان از انتقاد آزرده و ناراحت می‌شوند و وقتی کسی از آن ها انتقاد کند، به دل می‌گیرند.

۳. در رتبۀ سوّم به رودربایستی زیاد، تعریف و تمجید در حضور یکدیگر و قضاوت‌های منفی در غیاب یکدیگر اشاره کردند. گفتند تعارف ایرانیان در حد واقعیت و رفتارشان نیست.

۴. در رتبۀ چهارم گفتند، ایرانیان معمولا ً پنهان‌کاری می‌کنند و غالباً شفاف نیستند.

۵. رتبۀ پنجم گفتند، ایرانی‌ها خودمدارند؛
بیشتر خواسته‌های خود را مبنا قرار می‌دهند. بیش از این که به خواسته‌های جمعی و گروه و منافع عمومی فکر کنند، می‌خواهند خود را نجات دهند.

۶. در رتبۀ ششم معتقد بودند، احساسات در ایران بیشتر بر خردورزی چیره می‌شود.

۷. در رتبۀ هفتم گفتند، «دروغ» بین ایرانیان رواج دارد.

۸. سرانجام معتقد بودند ایرانی‌ها به سختی می‌توانند گفت‌و‌گو و توافق پایداری انجام دهند.

رجوع کنید به کتاب #ما_ایرانیان

نوشته: #مقصود_فراستخواه

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#تاملات

امروز دیگر مردم "سرکوب" نمی شوند، "سرگرم" می شوند...
رسانه ها از مخاطب خود می پرسند که "چه برنامه هایی را بیشتر دوست داری" تا پروژه ی "احمق سازی" خود را تکمیل کنند.

#تئودور_آدورنو

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#تاملات

همه‌ی آن‌چه می‌خواستم آن بود که صادقانه به مردم بگویم: «نگاه کنید به خودتان. نگاه کنید چه زندگیِ نا به سامان و ملال‌انگیزی می‌گذرانید.» این مهم‌ترین چیزی است که مردم باید دریابند. و وقتی آن را به راستی دریافتند، بی‌گمان زندگی تازه و بهتری خواهند آفرید. انسان زمانی نیک‌تر خواهد شد که او را چنان که هست به خودش بنمایانیم.

#آنتوان_چخوف

Pic: Portrait of The Author #Anton_Chekhov by #Melanie_Welsh

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#طرح_تابستانه
#حراج_کتاب

سلام و درود بی پایان

ضمن عرض ادب و احترام خدمت اساتید گرانقدر و دانشجویان عزیز و گرامی و همچنین اعضای محترم کانال

خانه کتاب دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اجرای #طرح_تابستانه در #کانال_تلگرامی 👇
@utbook

1- #حراج_کتاب از 5هزارتومان به بالا
2- معرفی‌ و فروش کتاب با همان #قیمت_قدیمی (بدون افزایش قیمت)
3- معرفی #تازه_های_کتاب با #تخفیف_ویژه
(بخاطر گران قیمت بودن کتابهای جدید)
4- فروش و معرفی منابع
#کنکور #کارشناسی_ارشد و #کنکور_دکتری با #تخفیف

حتما در کانال خانه‌کتاب عضو‌شوید.👇
@utbook

#فروش_آنلاین_کتاب
برای ثبت سفارش به آی دی زیر پیام دهید.👇
@mirhoseini_utbook
سفارش های تلفنی
02161117952
09384439577
خرید حضوری:
پل گیشا دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران خانه کتاب-میرحسینی

کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید.👇
@utbook
"عشق برای فروش نیست"

آلن بدیو فیلسوف نامدار فرانسوی از عشق سخن می گوید:

- در عشق آرامش و وقاری وجود دارد که گویا در بهشت هستی.

- عشق عبارت از تفاهم و قرارداد دو آدم خودخواه نیست. عشق فرآیند بازساختن و باز آفریدن است که آنها را مجبور به فراتر رفتن از خودخواهی می نماید. برای این که عشق پایدار بماند، باید روی آن کار کرد و خود را هردم باز آفرید. برای پیداکردن و پایداری عشق باید زیاد کار نمایید و زحمت بکشید!

- تنها یکبار در زندگی خود از عشق به ستوه آمده و از آن دست کشیدم. آن عشق نخستینم بود، بعد از آن متوجه حقیقت موضوع شده و تلاش ورزیدم که اشتباه خود را با عجله زیاد و از روی نیاز شدید در مورد عشق نخست خود جبران نمایم اما خیلی نیز دیر شده بود. مرگ آن عزیزم بی نهایت نزدیک بود. با تمام دل شکستگی ها و تردیدها، هرگز دو باره از عشق دوری نجستم و از خوبان پرهیز نکردم. زیرا با احساس عمیق دریافتم که از صمیم قلب به آنها عشق ورزیده ام.

- در حالی که میل جنسی بر فرد مقابل، با همان دلبستگی فتشیستی به اندام های زنانه و مردانه، تمرکز دارد، عشق، به خود انسانیت انسان توجه دارد. این آن چیزی هست که در زندگی من بارها و بارها به انواع مختلف جلوه کرده است.

- عشق بر تقدیر آدمی می بارد و در چهره اش هویدا می گردد. با آغاز عاشقی، انسان از طالع و بخت به سوی یک تقدیر جدید می رود، و این خود سفر پر خطر و همراه با بارگران است و با قدم گذاشتن به مرحلۀ هول و نگرانی زیاد.

- در عشق، وفاداری به پیروزی عاشق داوم می بخشد: عشقی که با نگاه و ملاقات زود گذری به وجود می آید، روز به روز از این حالت خامی بیرون شده، پوست بیندازد و به آن چیزی که می پسندیم در بیاید. باید بالای عشق کار صورت گیرد.

- در پاریس امروز نصف زوج ها بیشتر از پنج سال با یک دیگر زندگی نمی کنند. این واقعاً غم انگیز است، چون بسیاری از این زوج ها لذت واقعی عشق را نمی دانند. آنها لذت جنسی را به خوبی می شناسند، اما، همه می دانیم که ژان لاکان در بارۀ لذت جنسی چی گفت.از بعضی جهات با لاکان موافق هستم. اگر خود را به لذت جنسی محدود نمایید، این خودشیفتگی است. با این کار نمی توانید با معشوق تان ارتباط بر قرار نمایید. زیرا هدف تان کام گرفتن و لذت بردنی مورد نظر می باشد. با آزادی جنسی شما نمی توانید به عشق دست یابید و گره از کار خود بگشایید. برای همین من فلسفۀ جدید برای عشق ورزی پیشنهاد می کنم که با آن از مشکلات روابط عاطفی فرار کرده نمی توانید ولی با همکاری هم برای رفع مشکل تلاش کرده می توانید.

- از نظر من این گونه شعارها و تبلیغات[ تبلیغات مجازی و رسانه ای برای همسر یابی] مهر و شاعرانگی هستی را نابود می سازد. با این سخنان هیجان و شگفتی را از عشق می زدایند. آنها به ما می گویند که با حساب و کتاب به دنبال کسی باش که سلیقه، افکار و رویاها، سرگرمی های مشابه خودت را داشته باشد.{یعنی هیچ چیز جدیدی اتفاق نخواهد افتاد.} سایت میتیک به دنبال تنظیم ازدواج است اما به شکل جدید؛ نه به وسیله والدین که به واسطه خود عشاق. در این رابطه به دنبال قراردادی است که فرد را در برابر ریسک بیمه کند. اما این عشق نیست. شما عشق را با پول نمی توانید بخرید. سکس را می شود خرید اما عشق را نه.

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
سلام و درود فراوان


کتابهای رمان خود را از کانال
@roman_utbook
با 15% #تخفیف خریداری کنید.

معرفی و فروش تازه‌های کتاب رمان و ادبیات و هنر ...

#نمایشگاه_کتاب رمان و ادبیات با
15% #تخفیف_دائمی

پذیرش و سفارش کتاب و رمان دلخواه شما
#ارسال_پستی به تمام نقاط کشور

کانال #کتاب_رمان_با15%تخفیف را به دوستان خود معرفی کنید.👇👇👇👇
@roman_utbook
@roman_utbook
آنچه که در تصویر میبینید یک اعلامیه ترحیم نیست
🖌احسان کوتاهی


بله، آنچه که میبینید یک اعلامیه ترحیم ساده نیست، چیزیست که من آن را نماد و نشان سلطه میپندارم
آنچه که در نگاه اول و در سطور ابتدایی جلب نظر میکند این کلمات است: مادر مهربان و دلسوز که گاهی هم مادری مهربان و همسری دلسوز نوشته میشود
بیایید کمی دقیق تر بنگریم، مادر بودن، نقش است و همسر بودن نیز نقش اجتماعی دیگری در کنار آن( تا اینجا همه چیز عادیست، برای اعلامیه ترحیم آقایان نیز عباراتی مانند پدری مهربان و... عباراتی روتین و کلیشه ای هستند)
اما آنچه که این متن را( مادری مهربان و همسری دلسوز) با متن اعلامیه پدران متفاوت تر میکند، شاید این نکته باشد که مادر بودن و همسر بودن برای زنان به عنوان مهمترین نقش آنان مطرح است، یعنی مادر شدن منبعیست برای کسب هویت زنان که حتی پس از مرگ نیز با این نام شناخته میشوند، بهتر بگویم تنها منبع کسب هویت برای آنان، حتی در جامعه امروز ما، بگذارید کمی پیشتر رویم
در سطور بعدی اینگونه نوشته:
همسر مهربان: فلانی
خواهر گرامی: فلانی
مادربزرگ عزیز: فلانی
و...
گویی تمام فک و فامیل مرحومه همه مرد بوده اند و زنی در میان آنان نبوده، یا اگر بوده لابد آوردن نام آنان نوعی بی غیرتی محسوب میشده که یک عمر حیثیت خاندان را به باد میداده، گفتم خاندان، بگذارید لحظاتی برگردیم به سطر اول، برای پدران فوت کرده عموما چنین عبارتی درج میشود: بزرگ خاندان، عبارتی که هیچگاه مشابه آن را برای بانوان نمیبینیم، اصلا مگر میشود زنی بزرگ خاندان باشد، بزرگ بودن و رئیس بودن مال مردهاست و زن ها فقط با وصل شدن به مردها هست که هویت می یابند، زن های ضعیف و مردان قوی، در نظام پدرسالاری مردان قوی و سرپرستند و زنان، ضعیف و مطیع، برای همین هم در ابتدا گفتم که تصویر فقط یک اعلامیه ترحیم نیست، نشانه و نماد سلطه است و پدرسالاری، پس آنطور که گفتیم تمامی فک و فامیل مرحومه همه مرد هستند و اگر زبانم لال زنی نیز در بین آنان باشد، دونِ شأن است که نامی از آنان برده شود، زن را چه به این حرف ها
اکنون که با دقت بیشتری اعلامیه را برانداز میکنم میبینم جای تصویر نیز خالیست، و نام مادر به جای آن حک شده، شاید در سالهای نه چندان دور اگر از فرد داغدار میپرسیدیم که چرا اعلامیه زنت یا مادرت عکس ندارد جواب میداد: مگر من مرده باشم که عکس ناموسم به دست نامحرم بیفتد ( حتی بعد مرگ) اما اکنون چه، شاید عده ای این تفکر و اعتقاد را داشته باشند، اما آن عده دیگر چه، شاید بگوییم که رسمیست که بوده و بر طبق سنت اسلاف پیش میرویم، جامعه شناس کارکردگرا نیز شاید به اقتباس از مرتون بگوید که بلی سنتیست که از گذشته مانده و کارکرد خاصی ندارد، «بی کارکرد» است، اما آنکه فراتر از ساختار و کارکرد می اندیشد چه، حقیقت این است که ما در جامعه ای زندگی میکنیم که زنان حتی بعد مرگ نیز پنهان نگه داشته میشوند، و حتی این حق را ندارند که عکسشان بر روی اعلامیه ترحیمشان باشد.

اینکه گمان کنیم تمامی اینها نقشه مردانیست با صورتی وحشتناک و سیرتی پلید این نیز اشتباه است، اشتباهی که فمینیست های رادیکال مرتکب شده اند، یعنی فرد را دیدن و نه ساختار را، اینکه بپنداریم سلطه گران مردانند اشتباه است، چراکه مردان خود نیز به همان اندازه قربانی این ساختارند، ساختاری که به غلط نام پدرسالاری بر آن نهاده شده تا ماهیت سلطه آشکار نباشد، میشل فوکو در «تولد زندان» برای آنکه نهادینه شدن قدرت را نشان دهد سراغ ساختارهایی بینابینی میرود، زندان، مدرسه، بیمارستان، تیمارستان... اکنون چرا ما سلطه را در این ساختارها پیدا نکنیم، گفتم مردان نیز درست به همان اندازه قربانی ساختارند، پسرانی که مجبورند دو سال از عمر خود را به اسم خدمت مقدس سربازی تباه کنند و زیر سلطه به معنای برهنه و واقعی آن قرار گیرند،ساختار است که با مقدسیزه کردن خدمت سربازی دوسال نیروی کار رایگان را بدون جیره و مواجب درخدمت خود میگیرد و او را استثمار میکند، همان ساختار پدرسالاری که نه پدر دارد و نه مادر

اما،سلطه بر روی زنان شدیدتر است،این را در سه سال گذشته به چشم دیده ام، ساختاری که زنان را ساکت به بار می آورد و مطیع،در همین دانشگاه خودمان، ندیده ام دختری با استاد بحث کند،اقناع بخواهد یا قانع کند، یا جواب سوالی را که میداند درست است به زبان بیاورد، خب کاملا منطقیست، وقتی که منیت او را از همان بچگی سرکوب میکنیم نمیتوان انتظار معجزه داشت یکی از اقسام سلطه نیز همین کارِ خانگی بدون مزد زنان است، سربازِ بدون مزد و مادرِ بدون مزد، دوگانه ای که من آنرا نزدیک تر از چیزی که به نظر میرسد میپندارم.
https://ibb.co/WnjFjHc

رسانه ورای موسیقی👇
@Beyondthemusic
کلیسا میگوید زمین تخت است اما من میدانم که گرد است. چرا که سایه آن را روی ماه دیده ام و من به سایه بیشتر از کلیسا ایمان دارم....

#فردیناند_ماژلان

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
من هم نقشى در زندگى ايفا مى كنم. كسانى بودند كه به من نياز داشتند.
كسانى كه مرده اند و كسانى كه هنوز زنده اند. آيا كسى مى تواند جاى مرا پر كند؟ جاى مرا، فكرم را، دلواپسى هايم را، دلبستگى هايم را، عشق هايم را؟

📘زمانى ‌كه‌ يک‌ اثر ‌هنرى‌ بودم

اریک امانوئل اشمیت

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
#تاملات
وقتى زنى روزنامه ميخواند آن هم صفحه سياست آن جامعه خوشبخت است.

کارل پوپر

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
کسانی که از نوع عوام نیستند غیر معاشرتی می شوند و هرچه غیر متعارف تر باشند، کمتر با دیگران می جوشند، بطوری که اگر در انزوای خود بر حسب تصادف به کسی برخورد کنند که در طبیعتش یک تار ناهمگون با خود پیدا کنند هرقدر کوچک باشد، بسیار شادمان می شوند؛ زیرا هرکس برای دیگری همان قدر ارزش دارد که دیگری برای او. افرادی که واقعاً فکری بلند دارند، مانند عقاب در ارتفاعات بلند، در تنهایی آشیانه می کنند.

آرتور شوپنهاور

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
#تاملات
قسمتی از همه ی ما خارج از زمان زندگی می کند. شاید در برخی لحظاتِ عمرمان متوجه سنِ مان شویم ولی اغلب بی سن و سالیم.

میلان کوندرا

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
فوتبال، طرفداری و خشونت

مطالعات فرهنگی

🖌 محمدباقر جعفری


از فوتبال گریزی نیست؛ تجارت، سرگرمی، مسابقه یا ورزش هرچه نامش را بگذارید آن چنان با زندگی مردمان کره زمین در هم تنیده که حتی اگر علاقه ای نداشته باشید کسانی در اطرافیان و دوستانتان هستند که به خاطر فوتبال دیدنشان مجبورید با آنها هماهنگ شوید.
در ادامه سعی خواهم کرد نشان دهم چرا مردم دوست دارند طرفدار تیمی باشند؟
انسان شناسان انسان را موجودی اجتماعی می دانند و یافته های معاصر انسان شناختی نشان می دهد : جامعه پذیری نوع بشر بر انتخاب خویشاوند و نوع دوستیِ دادوستدی، یعنی ترجیح دادن خانواده و دوستان به دیگران مبتنی است (نظم و زوال سیاسی، فرانسیس فوکویاما ص 37)
در گذشته و اکنون انسان؛ خانواده، طایفه، قوم و قبیله خود را بر دیگرانِ غریبه ترجیح می دهد، از احساس تعلق به آنها احساس امنیت می کند. در دوران معاصر دولت-ملت سازی نوین گستره این طایفه گرایی را تا حد مرزهای جغرافیایی گسترش داد و به ملی گرایی رسید.
در فرایند جهانی سازی انسان ها حس جهان وطنی بیشتری داشتند ولی یکی از کارکردهای پنهان آن آشکارسازی بیش از پیش هویتهای محلی است.
گر چه در گستره جهانی اخلاق جدید تعصبات قومی را کاهش داده است ولی با سبک زندگی جدید و تقسیم کار نوین، احساس تعلق به یک گروه مشخص به نسبت دوران گذشته در حال تهدید است و نوع بشر یکی از راه های جبران این احساس تعلق را در طرفداری از یک تیم خاص فوتبال یافته است.
حقوق بشر و اخلاق جدید بر اشتراکات انسانی تاکید دارند در حالی که یکی از نیازهای بشر نیاز به محیط امن خودی هاست. زندگی جدید این محیط امن را مختل کرده و ذهن تاریخی بشر در جستجوی آن محیط امن است.
طرفداری از یک تیمِ خاص در ورزش و به ویژه فوتبال پاسخی است به این جستجوی ذهن تاریخی بشر.
امروزه مردم نیاز به سرگرمی دارند تا سختی ها، غم ها و استرس های زندگیشان را فراموش کنند. بیشتر سیاستمداران هم فوتبال را ابزاری برای سرگرم کردن مردم می دانند . این چنین همپوشانی ای موجب گسترش فوتبال می شود. تماشای فوتبال هم همیشه خواهان دارد، این چنین رسانه ها هم وارد میدان می شوند و با پخش هر چه بیشتر فوتبال آن را همه گیرتر می کنند. شاید بتوان فوتبال را یکی از عوامل تخدیرکننده توده ها دانست، فوتبال گاهی مسائل فرعی را اصلی و مسائل اصلی را فرعی می کند.
گرچه گاهی فوتبال محل ایجاد رفتارهای اخلاقی و خوشایند هست همچون برابری نابرابرهای به لحاظ اقتصادی در زمین فوتبال، دیده شدن کشورهای فراموش شده از طریق فوتبال، ایجاد عزت نفس برای کشورهای ضعیف در صورت موفقیت، کاهش نژادپرستی، حضور سیاهپوستان آفریقایی در لیگ های درجه یک دنیا، دوستی و مودت گاه به گاه فراتر از اختلافات سیاسی کشورها و ... ولی ذات فوتبال ذات تخدیرکننده هست و حتی از لذت صرف هم خارج شده است؛ آن طور که دو هموطن و هم زبان بر سر طرفداری از تیمی جان یکدیگر را می گیرند و یا حتی سرباز امنیت ورزشگاه چشمانش از مواد محترقه تماشاگران کور می شود.
در روم باستان پادشاهان برای تفریح گلادیاتورها را به جان هم می انداختند و از آن خشونت لذت می بردند و ما امروز فوتبالیست ها را به جان هم می اندازیم، چون نیاز به برد داریم نیاز به برتری و خشونت به یک "دیگری" داریم تا گروه "خودی" را تقویت کنیم. و این فوتبالیست های گلادیاتوروار را تقدیس می کنیم اگر برنده باشند و تکفیر می کنیم اگر بازنده باشند.
فوتبال آیینی جدید برای فرار از تنهایی و احساس تعلق به یک جمع بزرگتر است، ما در مقابل آنهای دشمن، برای احساس تعلق به خانواده طرفداران تیم ملی فوتبال ایران، احساس تعلق به خانواده طرفداران استقلال،پرسپولیس، تراکتور یا سپاهان.
تیم های مقابل تهدید خارجی و دشمن محسوب می شوند و به انسجام گروه "ما خودی ها" کمک می کنند و این طور گاهی طرفداران را مجاز به خشونت به بازیکنان و طرفداران تیم مقابل می کند.
فوتبال جذاب است و گیرا، تئاتر و نمایش همه گیری ست که می تواند تمامی طبقات را سرگرم خود کند و چون می توانیم بدون این که لزوما خودمان زحمتی بکشیم در آن مشارکت کنیم، هر کسی می تواند وارد این دنیای طرفداری و عضویت در خانواده طرفداران بشود و در نتیجه همه گیر و محبوب شود.

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
قطعه‌ای از کتاب

اون قصه رو شنیدی یوسف ؟ قصه‌ی ده کورا که همه‌شون کور به دنیا می‌اومدن. یه روز چشای یه بچه باز می‌شه و دور و برشو می‌بینه. از این مرض خیلی می‌ترسن و از ترس این که واگیر نباشه و همه بچه‌ها رو مبتلا نکنه، اون بچه رو می‌کشن ! جسدشو می‌سوزونن !

یاد استانبول می‌افتم. این شهر گناهای بزرگی مرتکب شده، لایق چیه؟! کدوم نفرین دامنشو می‌گیره؟ شایدم نفرین دامنشو گرفته و حالا داریم توش زندگی می‌کنیم ...؟! اینجا هر کی چشاش باز باشه زجرکشش می‌کنن. شما خیال می‌بافین، پسرم، شماها رو هم زجرکش می‌کنن ... !

📕استانبول استانبول

برهان سونمز


رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
طلسم و جادو کردن

🖌 حمید رضا شاهرودی

جامعه شناسی ...


امروزه طلسم و جادو کردن برای اکثر ما غیر قابل قبول و باور می باشد اکثر ما متعقد هستیم که چنین اموری در جامعه هرگز وجود ندارند و نخواهند داشت ولی باید بدانیم به دلیل شناخت سحطی از دانش های علوم انسانی و علوم اجتماعی همیشه به مسائلی همچون طلسم و جادو کردن توجه نکرده ایم و آنها را مسائلی خرافی می دانیم ولی باید بدانیم امروزه طلسم و جادو یکی فرایند اساسی هر نظام سیاسی در جوامع مدرن می است، اساسا دولتمردان و حاکمان برای حفظ قدرت خودشان و برای جلوگیری از ضعیف شدن قدرتشان در برابر قدرت جنبش های دیگر همیشه دست به مقاومت کردن می زنند اساسا در اینجا مقاومت کردن همان معنای طلسم کردن و جادو کردن افراد جامعه را می دهد مثلا در برخی از کشورها زمانی که اعتراضات و اعتصاباتی صورت می گیرید برخی از #رسانه_های به ظاهر مخالف با آنها اقدام به نشر خبر های می کنند که دیگر اعتراضات و اعتصابات قدرت نداشته باشند، در واقع این رسانه ها با پخش خبر های ترسناک و بر پایه دروغ همچون شکنجه معترضان در زندانها و اجرای احکام سنگین قضایی و محروم کردن آنها از فعالیت های اجتماعی در حال طلسم و جادو کردن افراد معترض هستند و از این طریق دیگر کسی جرات اعتراض و اعتصاب مدنی هم ندارد این فقط یک نمونه کوچک از فرایند طلسم کردن و جادو کردن مردم در جوامع مدرن است.

اساسا همه ما طلسم و جادو کردن را اموری خرافی می دانیم و متعقد هستیم که این علوم جز بر پایه خرافات بنا شده اند و هیچگونه اعتبار علمی ندارند ولی باید بدانیم این تعریف که یک تعریف ابتدایی از این مفهوم گسترده می باشد اساسا دلیل اینکه ما نمی توانیم از طلسم و جادو کردن اطلاعات درستی را بدست آوریم آنست که در نظام آموزشی هرگز نمی خواهند این دسته از مفاهیم را هرگز خوب به ما آموزش دهند تا ما به آگاهی کامل برسیم دوم اینکه طلسم و جادو کردن امروزه یک فرایند علمی و البته برنامه ریزی شده می باشد و اگر ما نسبت به مسائل آگاه دیگر برخی از دولتمردان نمی توانند مسئله ( مهندسی کردن امور ) را در خوب در جامعه اجرایی کنند اساسا بسیاری از پژوهشگران علوم سیاسی و علوم اجتماعی متعقد هستند که هر نظام سیاسی باید یکسری فرایند ها را به کار بگیرد تا در زمان بحران هیچگاه دچار وضعیت قرمز نشود در واقع این فرایندها تحت عنوان ( مهندسی کردن امور) می باشند و برای اجرایی کردن مهندسی امور باید حتما و حتما مردم آن جامعه را طلسم و جادو کرد البته به صورت خرافی نه بلکه به صورت علمی و با استفاده از روش های از پیش تعیین شده و برنامه ریزی شده.

https://ibb.co/g7GgrRp
تصویر در سبک آبستره با نام طلسم اثر ایگور پوسِ است.
#Igor_Pose
رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
■ دست برداشتن از جنگ، یعنی دست‌ برداشتن از زندگیِ بزرگ...
آرامشِ روح چه بسا بدفهمی‌ست و بس.

#فردریش_نیچه
#غروب_بتها
صفحه 59

☯️⁩رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
پازولینی، نمونه انسان سرکش

پازولینی به آن دسته از روشنفکرانی تعلق دارد که در برابر هر تلاشی که از سوی فرهنگ مسلط برای تصاحب آنها انجام می شود، مقاومت می کند.
در دوران رخوت ایدئولوژیک، ناسازگاری انقلابی او در برابر دنباله روی و همرنگی با جماعت، همچنان به شدت موجب دلگرمی است.
کی اسکارپتا

مترجم: آزیتا نیکنام

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
سوزاندن یا سوزانده شدن
🖌 یوسف محمدی

دختری سوزانده شد ونه آنکه خود را سوزاند. این نکته مغفول واقع شده است. اما چه تفاوتی در این بین است؟ سوزاندن خود یعنی مواجهه با یک وضعیت پنهان که می خواهد هر طور شده، عیان شود. آیا ما مردمی نیستیم که هر روز این سوزاندن را در ذهن و روح خود حس می کنیم، اما سریعا از آن فاصله می گیریم و با آب سردی که بسان سرابی است آن را به ظاهر خاموش می کنیم. سوزاندن خود یعنی ذهن سراسر خاکستر شده و جسم باید بسوزد تا تراژدی کامل شود. سوزانده شدن در این بین عملی است که دیگری ها می کنند. آنها از مقاومت ذهن و اندیشه افراد خسته می شوند و راهی را انتخاب می کنند تا خاکستر آگاهی را دفن کنند. خاکستر مقاومت را، خاکستر آنچه من می خواهم و خاکستر هر آنچه ما را تعریف پذیر کرده است. اگر فردی خود را بسوزاند سریعا به دنبال علت می رویم این یا آن این کاری است که قدرت می خواهد انجام دهیم، اما در پس آن از سوزانده شدن غافل می شویم. سوزانده شدن پیامد یک زندگی در خود سوخته شدن است. خاکستر شده، رو به فرو شد تاریخی. و چه کم مایگی است بگوییم خود را سوزاند. خود، خود را نمی سوزاند، سوزاندن عمل دیگری است. دیگری که هم آتش را در گستره ی تاریخ داشته است و هم ایضا آب را.
تنها هنگامی که سوزانده شوی آب را لمس می کنی.
https://ibb.co/XCXpGV7


رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
▪️شروع دوره یکم مهر ماه
▪️▪️اسطوره های یونان با عباس مخبر
▫️دوشنبه ها ساعت پنج و سی دقیقه عصر
▪️ده جلسه هر جلسه دو ساعت
▫️▫️برای ثبت نام با تلفن 09909290092 و یا تلگرام @pardstudio تماس بگیرید

▪️آموزشگاه پارد: تهران - خیابان زرتشت - بین خیابان ولیعصر و فلسطین - پلاک 14 - طبقه اول
#تاملات
یک اثر می تواند مدرن باشد تنها اگر در وهله نخست پست مدرن باشد.

ژان فرانسوا لیوتار

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
2024/09/30 13:21:40
Back to Top
HTML Embed Code: