بخوانیم
فتس والر، پیانیست آفریقایی-آمریکایی سبک جاز همیشه وقتی خیلی خوب پیانو می زد و اجرای درخشانی داشت، یک جمله را با صدای بلند فریاد می زد: "لطفا حالا که سرخوشم یک نفر مرا با تیر بزند" امروزه استفاده از اسلحه گرم به راحتی استفاده از فندک است. قیمتش هم مثل قیمت توسترها خیلی ارزان است و هر کسی هوس کشتن پدرش یا فتس یا آبراهام لینکلن یا جان لنون یا مارتین لوترکینگ جونیور یا زنی را داشته باشد که کالسکه بچه اش را هل می دهد، می تواند از اسلحه استفاده کند و این امر گفته کیلگور تراوت، نویسنده مسن داستان های علمی-تخیلی را به همگان اثبات می کند که؛ "زنده بودن یعنی یک ظرف پر از کثافت".
🖌#كورت_وونه_گوت
📚 #زمان_لرزه
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
فتس والر، پیانیست آفریقایی-آمریکایی سبک جاز همیشه وقتی خیلی خوب پیانو می زد و اجرای درخشانی داشت، یک جمله را با صدای بلند فریاد می زد: "لطفا حالا که سرخوشم یک نفر مرا با تیر بزند" امروزه استفاده از اسلحه گرم به راحتی استفاده از فندک است. قیمتش هم مثل قیمت توسترها خیلی ارزان است و هر کسی هوس کشتن پدرش یا فتس یا آبراهام لینکلن یا جان لنون یا مارتین لوترکینگ جونیور یا زنی را داشته باشد که کالسکه بچه اش را هل می دهد، می تواند از اسلحه استفاده کند و این امر گفته کیلگور تراوت، نویسنده مسن داستان های علمی-تخیلی را به همگان اثبات می کند که؛ "زنده بودن یعنی یک ظرف پر از کثافت".
🖌#كورت_وونه_گوت
📚 #زمان_لرزه
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
دوستانی که پیگیر آموزش موسیقی بودند ، در کنار این عزیزان در خدمت هستم .
آموزش گیتار بیس
یوسف محمدی.
دوستان علاقه مند یا به آیدی اینجانب پیغام دهید یا با شماره های داخل پوستر تماس بگیرید.
آموزش تخصصی موسیقی در مرکز، غرب و شرق تهران
گیتار الکتریک و اکوستیک(همایون خشندیش – فارغ التحصیل کنسروارتوار موسیقی- آهنگساز )
ویلن کلاسیک(نوشین معتمدی – فارغ التحصیل کنسروارتوار- نوازنده ارکستر)
ساز دهنی و دودوک( علی نور پور فارغ التحصیل از دانشگاه هنر)
گیتار بیس:یوسف محمدی
گیتار کلاسیک( امیر اصلان ونک)
تئوری و هارمونی کلاسیک و جز(همایون خشندیش)
فرم و آهنگسازی(همایون خشندیش)
برگزاری کارگاه های هم نوازی، گروه نوازی، زیبا شناسیی موسیقی، فلسفه موسیقی ...
برای اطلاعات بیشتر با ایدی ادمین های کانال نوشتارهایی درباره موسیقی در ارتباط باشید و یا با شماره تلفن 09128898567 ، 09125478528 تماس بگیرید
#آموزش_موسیقی
آموزش گیتار بیس
یوسف محمدی.
دوستان علاقه مند یا به آیدی اینجانب پیغام دهید یا با شماره های داخل پوستر تماس بگیرید.
آموزش تخصصی موسیقی در مرکز، غرب و شرق تهران
گیتار الکتریک و اکوستیک(همایون خشندیش – فارغ التحصیل کنسروارتوار موسیقی- آهنگساز )
ویلن کلاسیک(نوشین معتمدی – فارغ التحصیل کنسروارتوار- نوازنده ارکستر)
ساز دهنی و دودوک( علی نور پور فارغ التحصیل از دانشگاه هنر)
گیتار بیس:یوسف محمدی
گیتار کلاسیک( امیر اصلان ونک)
تئوری و هارمونی کلاسیک و جز(همایون خشندیش)
فرم و آهنگسازی(همایون خشندیش)
برگزاری کارگاه های هم نوازی، گروه نوازی، زیبا شناسیی موسیقی، فلسفه موسیقی ...
برای اطلاعات بیشتر با ایدی ادمین های کانال نوشتارهایی درباره موسیقی در ارتباط باشید و یا با شماره تلفن 09128898567 ، 09125478528 تماس بگیرید
#آموزش_موسیقی
Forwarded from اتچ بات
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به مهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردنی ست.
#فروغ_فرخزاد
۲۴ بهمن، سالمرگ اوست.
عکس: حدیث م.
#رسانه_ورای_موسیقی
@Beyondthemusic
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به مهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردنی ست.
#فروغ_فرخزاد
۲۴ بهمن، سالمرگ اوست.
عکس: حدیث م.
#رسانه_ورای_موسیقی
@Beyondthemusic
Telegram
attach 📎
🔗 #تاملات
پیشنهاد دیدن فیلم
#دپارتمان_سینما
Our rate: 8/4/10
Critics' Rate: 8/2/10
پیشنهاد از:
🎞 یوسف محمدی
____________________________
جوان به مرد بودایی گفت:
« بهشت جای آدماییه که در حقیقت زندگی نکردن... چون همش تو زندگیشون اون کاری که دلشون خواست رو نتونستن انجام بدن و برای همین هم پاداششون بهشته ... و این یعنی نیستی که با خوشبختی جور در نمیاد ... پس تو بهشت هیچ خوشبختی و حقیقتی وجود نداره ...»
https://ibb.co/dJsedp
🔵 فیلمی مستقل از انجمن هنر ژاپن
This Passing Life(This Transient life English title)
🎥 Akio Jissoji
1970
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
پیشنهاد دیدن فیلم
#دپارتمان_سینما
Our rate: 8/4/10
Critics' Rate: 8/2/10
پیشنهاد از:
🎞 یوسف محمدی
____________________________
جوان به مرد بودایی گفت:
« بهشت جای آدماییه که در حقیقت زندگی نکردن... چون همش تو زندگیشون اون کاری که دلشون خواست رو نتونستن انجام بدن و برای همین هم پاداششون بهشته ... و این یعنی نیستی که با خوشبختی جور در نمیاد ... پس تو بهشت هیچ خوشبختی و حقیقتی وجود نداره ...»
https://ibb.co/dJsedp
🔵 فیلمی مستقل از انجمن هنر ژاپن
This Passing Life(This Transient life English title)
🎥 Akio Jissoji
1970
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
🔗 #تاملات
«همه روشنفکرها خطرناکند، ضعیف، احساساتی و قادر به اینکه بدترین کارهایشان را با بهترین فکرها توجیه کنند.»
📖 #جنگ_آخر_زمان
📝 #بارگاس_یوسا
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
«همه روشنفکرها خطرناکند، ضعیف، احساساتی و قادر به اینکه بدترین کارهایشان را با بهترین فکرها توجیه کنند.»
📖 #جنگ_آخر_زمان
📝 #بارگاس_یوسا
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
هنرانتقادی
مطالعات فرهنگی
🖌 همایون خشندیش
«دوران ما، دوران واقعی سنجش(انتقاد)است که همه چیز باید تابع آن باشد...دین به وسیله تقدس خویش، قانون گذار به سبب اقتدار خویش، معمولا می خواهند خود را از سنجش پس بکشند. ولی سرانجام ناگزیر می شوند که خود را تسلیم سنجش یا انتقاد کنند، یعنی تسلیم آزمون آزاد و آشکار شوند»
ایمانوئل کانت . سنجش خرد ناب
ایمانوئل کانت پایه گذار بسیاری از تفکرات امروزی است. هنر انتقادی و مکتب فرانکفورت به شدت تحت تاثیر افکار این فیلسوف قرن هجدهم است. امروزه هنر در واقع سوپاپ اطمینانی برای آن ناامیدی های گسترده سیاسی است که با توجه به اعمال محدودیت های گسترده دولت های توتالیر علیه رسانه ها هیچ مفری برای نشان دادن خود پیدا نمی کنند اما امروزه فقط رسانه ها نیستند که می توانند نقش منتقد را ایفا کنند بلکه هنر نیز می تواند تیغ تیز انتقاد را به صورت واقعیت های عینی اجتماع بکشد. امروزه هنر به عنوان آلترناتیوی برای مبارزه و فعالیت مدنی نقش گسترده تری پیدا کرده است. صحنه موسیقی کشورهای خودکامه نیز آکنده از سرودهای ضددولتی و اعتراضی است.
هنرمند ساکت با هنرمندی که نیست چه تفاوتی دارد؟ یا اگر اثری بیافریند که «حرفی برای گفتن» نداشته باشد چه اهمیتی دارد که اثری خلق کرده یا نکرده است؟ آدورنو می¬گوید ” انسان با حساسیت اندک نمی¬تواند بر ناراحتی متاثر و تعیین شده بوسیله آگاهی¬اش از فرهنگی دستوری غلبه کند.”
هنر ناب ایدئولوژی را تاب نمی آورد و در مقابل آن می ایستد حتی هنر برای هنر نوعی شورش علیه ایدئولوژی است در مقابل هنر کارکردگرا که اسباب دست سیاست ورزان دولتی بود مخصوصا ایده های چپ گرایانه از جمله مارکسیست ها و کمونیست ها که هنر را ابزاری برای تبلیغ ایدئولوژی خود کرده بودند. اما هنر کارکردگرا هم اگر از دست سیاسیون خلاص شود می تواند محرکی علیه مقاومت ها علیه سنجش آن گونه که کانت ابراز کرده باشد.
https://imgur.com/a/SnASkNr
تصویر با نام:
هنر انتقادی پست مدرن چیست؟
اثر راجر بروان است.
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
مطالعات فرهنگی
🖌 همایون خشندیش
«دوران ما، دوران واقعی سنجش(انتقاد)است که همه چیز باید تابع آن باشد...دین به وسیله تقدس خویش، قانون گذار به سبب اقتدار خویش، معمولا می خواهند خود را از سنجش پس بکشند. ولی سرانجام ناگزیر می شوند که خود را تسلیم سنجش یا انتقاد کنند، یعنی تسلیم آزمون آزاد و آشکار شوند»
ایمانوئل کانت . سنجش خرد ناب
ایمانوئل کانت پایه گذار بسیاری از تفکرات امروزی است. هنر انتقادی و مکتب فرانکفورت به شدت تحت تاثیر افکار این فیلسوف قرن هجدهم است. امروزه هنر در واقع سوپاپ اطمینانی برای آن ناامیدی های گسترده سیاسی است که با توجه به اعمال محدودیت های گسترده دولت های توتالیر علیه رسانه ها هیچ مفری برای نشان دادن خود پیدا نمی کنند اما امروزه فقط رسانه ها نیستند که می توانند نقش منتقد را ایفا کنند بلکه هنر نیز می تواند تیغ تیز انتقاد را به صورت واقعیت های عینی اجتماع بکشد. امروزه هنر به عنوان آلترناتیوی برای مبارزه و فعالیت مدنی نقش گسترده تری پیدا کرده است. صحنه موسیقی کشورهای خودکامه نیز آکنده از سرودهای ضددولتی و اعتراضی است.
هنرمند ساکت با هنرمندی که نیست چه تفاوتی دارد؟ یا اگر اثری بیافریند که «حرفی برای گفتن» نداشته باشد چه اهمیتی دارد که اثری خلق کرده یا نکرده است؟ آدورنو می¬گوید ” انسان با حساسیت اندک نمی¬تواند بر ناراحتی متاثر و تعیین شده بوسیله آگاهی¬اش از فرهنگی دستوری غلبه کند.”
هنر ناب ایدئولوژی را تاب نمی آورد و در مقابل آن می ایستد حتی هنر برای هنر نوعی شورش علیه ایدئولوژی است در مقابل هنر کارکردگرا که اسباب دست سیاست ورزان دولتی بود مخصوصا ایده های چپ گرایانه از جمله مارکسیست ها و کمونیست ها که هنر را ابزاری برای تبلیغ ایدئولوژی خود کرده بودند. اما هنر کارکردگرا هم اگر از دست سیاسیون خلاص شود می تواند محرکی علیه مقاومت ها علیه سنجش آن گونه که کانت ابراز کرده باشد.
https://imgur.com/a/SnASkNr
تصویر با نام:
هنر انتقادی پست مدرن چیست؟
اثر راجر بروان است.
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
Imgur
Post with 4 views.
پیشنهاد کتاب
«موقعی که دکتر بیماری ام را تشخیص داد، به جای اینکه از خواب غفلت بیدار شوم فقط حساب وکتاب کردم. حساب وکتاب تمام چیزهایی که ساخته بودم، ردپاهایی که به جا گذاشته بودم. آدمهای ضعیف همیشه آدم هایی مثل من را نگاه می کنند و میگویند:«پولدار است اما خوشحال چی؟» انگار این مقیاس همه چیز است. شادی مخصوص حیوانات و بچه هاست، هیچ عملکرد بیولوژیکی ندارد. آدم های شاد چیزی پدید نمی آورند، دنیایشان از هنر و موسیقی و آسمان خراش خالی است، خالی از اکتشافات و ابداعات. همه رهبرها، همه قهرمان هایت، ذهنی درگیر دارند. ذهن آدم های شاد درگیر نیست، زندگی شان را به درمان بیماری ها یا به پرواز درآوردن هواپیماها نمی گذرانند. آدم های خوشحال چیزی از خود بر جا نمی گذارند. محض خاطر خود زندگی است که زندگی می کنند، انگار که روی کره زمین مصرف کننده اند.»
📚و من دوستت داشتم
🖌 فردریک بکمَن
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
«موقعی که دکتر بیماری ام را تشخیص داد، به جای اینکه از خواب غفلت بیدار شوم فقط حساب وکتاب کردم. حساب وکتاب تمام چیزهایی که ساخته بودم، ردپاهایی که به جا گذاشته بودم. آدمهای ضعیف همیشه آدم هایی مثل من را نگاه می کنند و میگویند:«پولدار است اما خوشحال چی؟» انگار این مقیاس همه چیز است. شادی مخصوص حیوانات و بچه هاست، هیچ عملکرد بیولوژیکی ندارد. آدم های شاد چیزی پدید نمی آورند، دنیایشان از هنر و موسیقی و آسمان خراش خالی است، خالی از اکتشافات و ابداعات. همه رهبرها، همه قهرمان هایت، ذهنی درگیر دارند. ذهن آدم های شاد درگیر نیست، زندگی شان را به درمان بیماری ها یا به پرواز درآوردن هواپیماها نمی گذرانند. آدم های خوشحال چیزی از خود بر جا نمی گذارند. محض خاطر خود زندگی است که زندگی می کنند، انگار که روی کره زمین مصرف کننده اند.»
📚و من دوستت داشتم
🖌 فردریک بکمَن
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
🔗 #سینما
🔗 #نقل_قول
.............................................................
در فیلم های اولم آزادی نداشتم و با بازیگران حرفه ای کار می کردم، در صورتی که به کسانی احتیاج داشتم که برون فکنی نکنند. به آنها می گفتم طوری حرف بزنید که انگار با خودتان حرف می زنید نه با دیگران. اما آنها کار خودشان را می کردند طوری که انگار هنوز روی صحنه اند. حالا تمام بازیگرانم را از طریق دوستانم پیدا می کنم. هرچه بازیگرها کمتر راجع به فیلم بدانند من بیشتر از نتیجه راضی می شوم. اجازه نمی دهم بازیگرانم راشها را نگاه کنند و هیچ کدامشان را دوبار برای حضور در فیلم ها انتخاب نمی کنم چون بار دوم تلاش خواهد کرد آن چه را که فکر می کند من می خواهم به من بدهد. به بازیگرم می گویم «اینجا بنشین و به در نگاه کن» و این صحنه را ده بار تمرین می کنیم. بعد به او می گویم حالا این جمله را بگو، هرچه آرام تر و مکانیکی تر. در عمل می بینم که درون این بازیگر بدون اینکه خودش واقف باشد آشکار می شود.»
https://ibb.co/cLMNGJ
🔗 #روبرت_برسون
🎥 #Robert_Bresson
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
🔗 #نقل_قول
.............................................................
در فیلم های اولم آزادی نداشتم و با بازیگران حرفه ای کار می کردم، در صورتی که به کسانی احتیاج داشتم که برون فکنی نکنند. به آنها می گفتم طوری حرف بزنید که انگار با خودتان حرف می زنید نه با دیگران. اما آنها کار خودشان را می کردند طوری که انگار هنوز روی صحنه اند. حالا تمام بازیگرانم را از طریق دوستانم پیدا می کنم. هرچه بازیگرها کمتر راجع به فیلم بدانند من بیشتر از نتیجه راضی می شوم. اجازه نمی دهم بازیگرانم راشها را نگاه کنند و هیچ کدامشان را دوبار برای حضور در فیلم ها انتخاب نمی کنم چون بار دوم تلاش خواهد کرد آن چه را که فکر می کند من می خواهم به من بدهد. به بازیگرم می گویم «اینجا بنشین و به در نگاه کن» و این صحنه را ده بار تمرین می کنیم. بعد به او می گویم حالا این جمله را بگو، هرچه آرام تر و مکانیکی تر. در عمل می بینم که درون این بازیگر بدون اینکه خودش واقف باشد آشکار می شود.»
https://ibb.co/cLMNGJ
🔗 #روبرت_برسون
🎥 #Robert_Bresson
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
imgbb.com
IMG 20180516 212611
Image IMG 20180516 212611 hosted in imgbb.com
Forwarded from نوشتارهایی درباره موسیقی (Pasha)
ساکت ترین اتاق جهان در جنوب مينياپوليس با منفى ۹ دسی بل، به قدری بى صداست که در آن صدای جریان خون شنيده میشود.
این سکوت توهم زاست و طولانی ترین زمانی که کسی در آن دوام آورده ٤۵ دقیقه است.
@homusic
این سکوت توهم زاست و طولانی ترین زمانی که کسی در آن دوام آورده ٤۵ دقیقه است.
@homusic
به مناسبت ۸ مارس
“The future needs a big kiss.”
عکس: حدیث م.
#روز_جهانی_زن
#رسانه_ورای_موسیقی
@Beyondthemusic
“The future needs a big kiss.”
عکس: حدیث م.
#روز_جهانی_زن
#رسانه_ورای_موسیقی
@Beyondthemusic
آهنگسازان دروغین
🔗 #مطالعات_فرهنگی
پیشنهاد خوانش
🖌همایون خشندیش
دنیای دیجیتال هر روز در حال گسترش است و نرم افزارها، اپلیکشین گوناگون در کامپیوترها و مبایل ها به راحتی در دسترس عموم قرار دارند و تکنولوژی دنیای دیجیتال نیز تقریبا در همه عرصه ها وارد شده است. این تکنولوژی به عنوان یک ابزار وارد رشته های مختلف هنری از جمله گرافیک، طراحی، معماری و موسیقی شده اند. اکثر استودیوهای ضبط موسیقی مجهز به سیستم های دیجیتال شده و کار را برای بسیاری راحت کرده اند.
انواع سینتی سایزر، دستگاه های ضبط، کارت های صوتی کامپیوتر و نرم افزارهای تحت فرمان این سخت افزارها به عنوان ابزاری کارآمد امروزه مورد استفاده قرار می گیرد.اما در کنار این پیشرفت علمی معضلات و مشکلاتی نیز به وجود آمده است.
در کشور ما امروزه شاهد کاربرانی از نرم افزارهای صوتی هستیم که برچسب آهنگساز را بر پیشانی خود چسبانده اند. این افراد معمولا از دانش موسیقی بهره چندانی ندارند و بیشتر به عنوان کاربر نرم افزار دارای مهارت هستند.کنار هم قرار دادن چند ریتم به همراه چند آکورد یا آرپژ که به صورت از پیش ضبط شده در اختیار کاربران قرار دارد توهم آهنگسازی را در ذهن آنها گنجانده است.
آموزش این نرم افزارها شاید حدودا سه ماه طول بکشد و اینگونه می شود که یک جوان می تواند برای جاه طلبی خود، فرصت را غنیمت بشمارد و با چند دکمه و چند صدای پیش فرض و یک خواننده فالش تبدیل به آهنگساز شود.اشتباه نکنید استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری شما را آهنگساز موسیقی الکترونیک نخواهد کرد. اساسا علم موسیقی الکترونیک مسئله ای کاملا مجزاست و مانند تمام موسیقی ها نیازمند آموزش های طولانی مدت در هارمونی، ارکستراسیون، کنترپوان، سلفژ و... است.تازه در کنار همه اینها یک آهنگساز موسیقی الکترونیک باید دروس تخصصی از فیزیک صوت، چگونگی ساخت صداهای مختلف و مسائلی از این دست را آموزش ببیند. بنابراین آهنگسازان نرم افزاری ما بعضا برای فرار از واقعیت برچسب اشتباهی هم به خود می زنند.
در واقع تمام نرم افزارها و اپلیکیشن ها به عنوان ابزار شناخته می شوند و به خودی خود دانش افزوده ای برای ما هستند تا بتوانیم با علم قبلی از این ابزار استفاده کنیم نه اینکه از دانش و علم موسیقی را صرف نظر کرده و صرفا با استفاده از چند ابزار آهنگساز شویم.
بگذارید راحت تر بگویم هیچ راه میانبری برای رسیدن به شهرت های فاخر مانند آهنگساز شدن وجود ندارد. شاید با یک مثال راحتر بتوانم منظورم را بیان کنم. نرم افزارهای معماری بسیار زیاد هستند و مهندسین و معمارها از آنها استفاده می کنند. رسم یک خط یا آکسان بندی و فونداسیون را میتوان با این نرم افزارها تا حدود زیادی انجام داد. حتی می توان نماهای سه بعدی زیبایی به وجود آورد اما همه اینها در کنار علم مهندسی شما امکان پذیر خواهد بود و گرنه خانه ای خواهید ساخت که حتی یک روز هم آجرهایش روی هم قرار نمی گیرند.
در اینجا باید به صراحت گفت که ما به پدیده ای به عنوان آهنگسازان جعلی یا به عبارت دیگر آدم های جعلی در حوزه موسیقی طرف هستیم که اتفاقا توانسته اند موسیقی بی کیفیت را برای مخاطبی ناآگاه آماده کنند و به عنوان آهنگساز برای آنها خود را مطرح کنند.بعضا حتی دیده شده که توهم آهنگساز بودن در میان این افراد به واسطه محیط ناآشنا به موسیقی آنقدر عمیق است که دیگر نمی توان هیچ کاری انجام داد.
حتی صدای فالش خواننده را نیز با ترفند های نرم افزاری پنهان می کنند. شاید این افراد در بهترین حالت بتوانند برای مراسم های عروسی یا غیره دی جی باشند اما به عنوان آهنگساز دست سوم هم نمی توانند خود را مطرح کنند.بگذارید صراحت را بیشتر کنم ما با افرادی کلاه بردار طرف هستیم که از وضعیت موسیقی در ایران نهایت سوء استفاده را می کنند تا معروف شوند و از این طریق پول دربیاورند.نتیجه این می شود که وقتی با یک آهنگساز یا آدم جعلی در حوزه موسیقی صحبت می کنید امکان دارد دچار یاس و افسردگی شدید شوید.
https://imgur.com/a/5JRkctb
تصویر با عنوان : تقابل موزیسین های فیک و دروغین.
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
🔗 #مطالعات_فرهنگی
پیشنهاد خوانش
🖌همایون خشندیش
دنیای دیجیتال هر روز در حال گسترش است و نرم افزارها، اپلیکشین گوناگون در کامپیوترها و مبایل ها به راحتی در دسترس عموم قرار دارند و تکنولوژی دنیای دیجیتال نیز تقریبا در همه عرصه ها وارد شده است. این تکنولوژی به عنوان یک ابزار وارد رشته های مختلف هنری از جمله گرافیک، طراحی، معماری و موسیقی شده اند. اکثر استودیوهای ضبط موسیقی مجهز به سیستم های دیجیتال شده و کار را برای بسیاری راحت کرده اند.
انواع سینتی سایزر، دستگاه های ضبط، کارت های صوتی کامپیوتر و نرم افزارهای تحت فرمان این سخت افزارها به عنوان ابزاری کارآمد امروزه مورد استفاده قرار می گیرد.اما در کنار این پیشرفت علمی معضلات و مشکلاتی نیز به وجود آمده است.
در کشور ما امروزه شاهد کاربرانی از نرم افزارهای صوتی هستیم که برچسب آهنگساز را بر پیشانی خود چسبانده اند. این افراد معمولا از دانش موسیقی بهره چندانی ندارند و بیشتر به عنوان کاربر نرم افزار دارای مهارت هستند.کنار هم قرار دادن چند ریتم به همراه چند آکورد یا آرپژ که به صورت از پیش ضبط شده در اختیار کاربران قرار دارد توهم آهنگسازی را در ذهن آنها گنجانده است.
آموزش این نرم افزارها شاید حدودا سه ماه طول بکشد و اینگونه می شود که یک جوان می تواند برای جاه طلبی خود، فرصت را غنیمت بشمارد و با چند دکمه و چند صدای پیش فرض و یک خواننده فالش تبدیل به آهنگساز شود.اشتباه نکنید استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری شما را آهنگساز موسیقی الکترونیک نخواهد کرد. اساسا علم موسیقی الکترونیک مسئله ای کاملا مجزاست و مانند تمام موسیقی ها نیازمند آموزش های طولانی مدت در هارمونی، ارکستراسیون، کنترپوان، سلفژ و... است.تازه در کنار همه اینها یک آهنگساز موسیقی الکترونیک باید دروس تخصصی از فیزیک صوت، چگونگی ساخت صداهای مختلف و مسائلی از این دست را آموزش ببیند. بنابراین آهنگسازان نرم افزاری ما بعضا برای فرار از واقعیت برچسب اشتباهی هم به خود می زنند.
در واقع تمام نرم افزارها و اپلیکیشن ها به عنوان ابزار شناخته می شوند و به خودی خود دانش افزوده ای برای ما هستند تا بتوانیم با علم قبلی از این ابزار استفاده کنیم نه اینکه از دانش و علم موسیقی را صرف نظر کرده و صرفا با استفاده از چند ابزار آهنگساز شویم.
بگذارید راحت تر بگویم هیچ راه میانبری برای رسیدن به شهرت های فاخر مانند آهنگساز شدن وجود ندارد. شاید با یک مثال راحتر بتوانم منظورم را بیان کنم. نرم افزارهای معماری بسیار زیاد هستند و مهندسین و معمارها از آنها استفاده می کنند. رسم یک خط یا آکسان بندی و فونداسیون را میتوان با این نرم افزارها تا حدود زیادی انجام داد. حتی می توان نماهای سه بعدی زیبایی به وجود آورد اما همه اینها در کنار علم مهندسی شما امکان پذیر خواهد بود و گرنه خانه ای خواهید ساخت که حتی یک روز هم آجرهایش روی هم قرار نمی گیرند.
در اینجا باید به صراحت گفت که ما به پدیده ای به عنوان آهنگسازان جعلی یا به عبارت دیگر آدم های جعلی در حوزه موسیقی طرف هستیم که اتفاقا توانسته اند موسیقی بی کیفیت را برای مخاطبی ناآگاه آماده کنند و به عنوان آهنگساز برای آنها خود را مطرح کنند.بعضا حتی دیده شده که توهم آهنگساز بودن در میان این افراد به واسطه محیط ناآشنا به موسیقی آنقدر عمیق است که دیگر نمی توان هیچ کاری انجام داد.
حتی صدای فالش خواننده را نیز با ترفند های نرم افزاری پنهان می کنند. شاید این افراد در بهترین حالت بتوانند برای مراسم های عروسی یا غیره دی جی باشند اما به عنوان آهنگساز دست سوم هم نمی توانند خود را مطرح کنند.بگذارید صراحت را بیشتر کنم ما با افرادی کلاه بردار طرف هستیم که از وضعیت موسیقی در ایران نهایت سوء استفاده را می کنند تا معروف شوند و از این طریق پول دربیاورند.نتیجه این می شود که وقتی با یک آهنگساز یا آدم جعلی در حوزه موسیقی صحبت می کنید امکان دارد دچار یاس و افسردگی شدید شوید.
https://imgur.com/a/5JRkctb
تصویر با عنوان : تقابل موزیسین های فیک و دروغین.
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
Imgur
Post with 3 views.
🔗 #تاملات
🔗 #نقل_قول
ترجمه: ورای موسیقی
.............................................................
من برنامه ای برای آینده ندارم، آینده نگری مسخره است. من هیچ وقت برنامه نداشتم. حتا نمی دونم فردا قرار چیکار کنم. حتا در روز هم برنامه مشخصی ندارم. من کاملن در لحظه زندگی می کنم. نه گذشته ای و نه آینده ای، حال را دریابیم هر طور که هست.
🔵 در فیلم شوالیه تاریکی شخصیت #جوکر دیالوگی دارد با این مضمون: من اهل نقشه نیستم، برنامهای ندارم. نقشه برای احمق ها است.
https://ibb.co/n2FQU8
🔗 #هیث_لجر
🔗 #Heath_Ledger
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
🔗 #نقل_قول
ترجمه: ورای موسیقی
.............................................................
من برنامه ای برای آینده ندارم، آینده نگری مسخره است. من هیچ وقت برنامه نداشتم. حتا نمی دونم فردا قرار چیکار کنم. حتا در روز هم برنامه مشخصی ندارم. من کاملن در لحظه زندگی می کنم. نه گذشته ای و نه آینده ای، حال را دریابیم هر طور که هست.
🔵 در فیلم شوالیه تاریکی شخصیت #جوکر دیالوگی دارد با این مضمون: من اهل نقشه نیستم، برنامهای ندارم. نقشه برای احمق ها است.
https://ibb.co/n2FQU8
🔗 #هیث_لجر
🔗 #Heath_Ledger
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
ImgBB
IMG 20180709 140718
Image IMG 20180709 140718 hosted in ImgBB
Forwarded from pard (Pard)
به گفته ی لکان "گویی انسجام شخصیت و ادغام در تاریخ، در خود، به فراموشی سپردن جهانی از اشباح را دارد که به ساحت نمادین قابل انتقال نیست. اگر این حضور نمادین موفقیت آمیز باشد و سوژه را بی کم و کاست در بر گیرد، سنگینی و بار [این جهان اشباح] به حداقل می رسد. در اینجا اشاره به یکی از مفاهیم هایدگری مفیده فایده است. در سکنا گزیدن هر موجودی در زبان، فراموشی وجود دارد که تکمیل کننده ی حقیقت است."
(Lacan, 1991: 192)
@pard_studio
◻️آموزشگاه پارد
(Lacan, 1991: 192)
@pard_studio
◻️آموزشگاه پارد
🔗 #تاملات
چرا تو این را نوشتی؟
کریستف با لحن ترحم انگیزی گفت:
نمی دانم. می خواستم قطعه قشنگی بنویسم.
همین است! نوشتی برای اینکه چیزی نوشته باشی.
نوشتی، برای اینکه موسیقیدان بزرگی باشی، برای اینکه تو را تحسین کنند، مغرور بودی، دروغ گفتی: تنبیه شدی همین است! در موسیقی هر کس که مغرور بود و دروغ گفت تنبیه می شود. موسیقی باید فروتن و صمیمی باشد، وگرنه چه چیزی است؟
گناه و کفر به درگاه خدا- خدایی که سرود زیبا را به ما بخشیده است که چیزهای درست و صادقانه بگوییم.
📚ژان کریستف
🖌رومن رولان
🔗 #Roman_Rolland
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
چرا تو این را نوشتی؟
کریستف با لحن ترحم انگیزی گفت:
نمی دانم. می خواستم قطعه قشنگی بنویسم.
همین است! نوشتی برای اینکه چیزی نوشته باشی.
نوشتی، برای اینکه موسیقیدان بزرگی باشی، برای اینکه تو را تحسین کنند، مغرور بودی، دروغ گفتی: تنبیه شدی همین است! در موسیقی هر کس که مغرور بود و دروغ گفت تنبیه می شود. موسیقی باید فروتن و صمیمی باشد، وگرنه چه چیزی است؟
گناه و کفر به درگاه خدا- خدایی که سرود زیبا را به ما بخشیده است که چیزهای درست و صادقانه بگوییم.
📚ژان کریستف
🖌رومن رولان
🔗 #Roman_Rolland
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
تردید، ممکن است اساس یقین باشد یا نباشد. این گزاره که «تردید» حتما به یقین می انجامد، در همان حد نادرست است که گفته شود «یقین حتما به شک خواهد انجامید!». به خاطر داشته باشید که برای نویسنده ی بزرگی نظیر داستایفسکی، تردید هیچگاه به یقین نیانجامید. در حقیقت، این کیفیات سلوک روحی و روان شناختی و گذار فردی و اجتماعی یک انسان است که مسیر او را به سوی هر یک از این دو تعیین می کند. و فراموش نکنید که حتی یقین نیز خود می تواند امری متکثر، چندوجهی و سیال باشد، چنانکه تردید چنین است.
پ.ن.: نقاشی اثر نقاش روس، ایلیا گلازونوف در سال ۱۹۳۰ با عنوان «داستایفسکی در حال قدم زدن» در سن پترزبورگ است.
#Ilya_Glaznuov
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
پ.ن.: نقاشی اثر نقاش روس، ایلیا گلازونوف در سال ۱۹۳۰ با عنوان «داستایفسکی در حال قدم زدن» در سن پترزبورگ است.
#Ilya_Glaznuov
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
این عکس یک شاهکار است. انگار کارگردانی شده. چهار نفر جلوی تصویر، چهار مرد از قشری متفاوت، چهار مسئول که تا زانو در آب اند و میخندند. به چه چیز میخندند؟ نمیشود فهمید. همهچیز برای این چهار نفر تفریح است. استخرِ توپ است. پارکِ آبی است.
کمی عقبتر، به پشت تصویر نگاه کنید. چهار نفر ایستادهاند. چهار زن و مردِ جوان و البته پیر. آنها خانوادهاند. مردماند. چهرهها مشخص نیست و این به ما کمک میکند آنها را فراتر از چهار شخص خاص ببینیم. میشود تعمیمشان داد به تمام مردم ایران. از نحوه ایستادنشان میشود فهمید که غمگین و مأیوساند. به دستهایشان نگاه کنید. خیلی مأیوساند. گویا از پشت یک شیشه، به شهربازی خیره شدهاند اما پول ندارند بلیت بخرند و تفریح کنند. در جایی بیرون از آب، کودکانه به تماشا ایستادهاند.
دوربین روی چهار مسئول فوکوس کرده و آن خانواده را محو میبینیم. در علم عکاسی میگویند: «محو». عجب کلمهی خوبی است. اعضای آن خانواده، در ابعادی کوچکتر، چند قدم عقبتر از جایی که «مرکز توجه» است، ایستادهاند و جان میکَنَند. محو میشوند.
🖌معین دهاز
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
این عکس یک شاهکار است. انگار کارگردانی شده. چهار نفر جلوی تصویر، چهار مرد از قشری متفاوت، چهار مسئول که تا زانو در آب اند و میخندند. به چه چیز میخندند؟ نمیشود فهمید. همهچیز برای این چهار نفر تفریح است. استخرِ توپ است. پارکِ آبی است.
کمی عقبتر، به پشت تصویر نگاه کنید. چهار نفر ایستادهاند. چهار زن و مردِ جوان و البته پیر. آنها خانوادهاند. مردماند. چهرهها مشخص نیست و این به ما کمک میکند آنها را فراتر از چهار شخص خاص ببینیم. میشود تعمیمشان داد به تمام مردم ایران. از نحوه ایستادنشان میشود فهمید که غمگین و مأیوساند. به دستهایشان نگاه کنید. خیلی مأیوساند. گویا از پشت یک شیشه، به شهربازی خیره شدهاند اما پول ندارند بلیت بخرند و تفریح کنند. در جایی بیرون از آب، کودکانه به تماشا ایستادهاند.
دوربین روی چهار مسئول فوکوس کرده و آن خانواده را محو میبینیم. در علم عکاسی میگویند: «محو». عجب کلمهی خوبی است. اعضای آن خانواده، در ابعادی کوچکتر، چند قدم عقبتر از جایی که «مرکز توجه» است، ایستادهاند و جان میکَنَند. محو میشوند.
🖌معین دهاز
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
وصیت نامه برتولت برشت ( به آیندگان )
این نوشتار شعر گونه در سال ۱۹۳۹ زمانی که برشت در دانمارک و در شرایط سخت تبعيد بسر میبرد سروده شده و از این شعر به عنوان وصیت نامه معنوی او نام برده اند
به آيندگان
راستي كه در دوره تيره و تاري زندگي مي كنم:
امروزه فقط حرفهاي احمقانه بي خطرند
گره بر ابرو نداشتن، از بي احساسي خبر مي دهد،
و آنكه مي خندد، هنوز خبر هولناك را نشنيده است.
اين چه زمانه ايست كه
حرف زدن از درختان عين جنايت است
وقتي از اين همه تباهي چيزي نگفته باشيم!
كسي كه آرام به راه خود مي رود گناهكار است
زيرا دوستاني كه در تنگنا هستند
ديگر به او دسترس ندارند.
اين درست است: من هنوز رزق و روزي دارم
اما باور كنيد: اين تنها از روي تصادف است
هيچ قرار نيست از كاري كه مي كنم نان و آبي برسد
اگر بخت و اقبال پشت كند، كارم ساخته است.
به من مي گويند: بخور، بنوش و از آنچه داري شاد باش
اما چطور مي توان خورد و نوشيد
وقتي خوراكم را از چنگ گرسنه اي بيرون كشيده ام
و به جام آبم تشنه اي مستحق تر است .
اما باز هم مي خورم و مینوشم
من هم دلم مي خواهد كه خردمند باشم
در كتابهاي قديمي آدم خردمند را چنين تعريف كرده اند:
از آشوب زمانه دوري گرفتن و اين عمر كوتاه را
بي وحشت سپري كردن
بدي را با نيكي پاسخ دادن
آرزوها را يكايك به نسيان سپردن
اين است خردمندي.
اما اين كارها بر نمي آيد از من.
راستي كه در دوره تيره و تاري زندگي مي كنم.
*
در دوران آشوب به شهرها آمدم
زماني كه گرسنگي بيداد مي كرد.
در زمان شورش به ميان مردم آمدم
و به همراهشان فرياد زدم.
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت.
خوراكم را ميان معركه ها خوردم
خوابم را كنار قاتلها خفتم
عشق را جدي نگرفتم
و به طبيعت دل ندادم
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت.
در روزگار من همه راهها به مرداب ختم مي شدند
زبانم مرا به جلادان لو مي داد
زورم زياد نبود، اما اميد داشتم
كه براي زمامداران دردسر فراهم كنم!
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت .
توش و توان ما زياد نبود
مقصد در دوردست بود
از دور ديده مي شد اما
من آن را در دسترس نمي ديدم.
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت.
*
آهاي آيندگان، شما كه از دل توفاني بيرون مي جهيد
كه ما را بلعيده است.
وقتي از ضعفهاي ما حرف مي زنيد
يادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چيزي بگوييد.
به ياد آوريد كه ما بيش از كفشهامان كشور عوض كرديم.
و نوميدانه ميدانهاي جنگ را پشت سر گذاشتيم،
آنجا كه ستم بود و اعتراضي نبود.
اين را خوب مي دانيم:
حتي نفرت از حقارت نيز
آدم را سنگدل مي كند.
حتي خشم بر نابرابري هم
صدا را خشن مي كند.
آخ، ما كه خواستيم زمين را براي مهرباني مهيا كنيم
خود نتوانستيم مهربان باشيم.
اما شما وقتي به روزي رسيديد
كه انسان ياور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوري كنيد!
https://ibb.co/CQP3ZqJ
🔗 #برتولت_برشت
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
این نوشتار شعر گونه در سال ۱۹۳۹ زمانی که برشت در دانمارک و در شرایط سخت تبعيد بسر میبرد سروده شده و از این شعر به عنوان وصیت نامه معنوی او نام برده اند
به آيندگان
راستي كه در دوره تيره و تاري زندگي مي كنم:
امروزه فقط حرفهاي احمقانه بي خطرند
گره بر ابرو نداشتن، از بي احساسي خبر مي دهد،
و آنكه مي خندد، هنوز خبر هولناك را نشنيده است.
اين چه زمانه ايست كه
حرف زدن از درختان عين جنايت است
وقتي از اين همه تباهي چيزي نگفته باشيم!
كسي كه آرام به راه خود مي رود گناهكار است
زيرا دوستاني كه در تنگنا هستند
ديگر به او دسترس ندارند.
اين درست است: من هنوز رزق و روزي دارم
اما باور كنيد: اين تنها از روي تصادف است
هيچ قرار نيست از كاري كه مي كنم نان و آبي برسد
اگر بخت و اقبال پشت كند، كارم ساخته است.
به من مي گويند: بخور، بنوش و از آنچه داري شاد باش
اما چطور مي توان خورد و نوشيد
وقتي خوراكم را از چنگ گرسنه اي بيرون كشيده ام
و به جام آبم تشنه اي مستحق تر است .
اما باز هم مي خورم و مینوشم
من هم دلم مي خواهد كه خردمند باشم
در كتابهاي قديمي آدم خردمند را چنين تعريف كرده اند:
از آشوب زمانه دوري گرفتن و اين عمر كوتاه را
بي وحشت سپري كردن
بدي را با نيكي پاسخ دادن
آرزوها را يكايك به نسيان سپردن
اين است خردمندي.
اما اين كارها بر نمي آيد از من.
راستي كه در دوره تيره و تاري زندگي مي كنم.
*
در دوران آشوب به شهرها آمدم
زماني كه گرسنگي بيداد مي كرد.
در زمان شورش به ميان مردم آمدم
و به همراهشان فرياد زدم.
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت.
خوراكم را ميان معركه ها خوردم
خوابم را كنار قاتلها خفتم
عشق را جدي نگرفتم
و به طبيعت دل ندادم
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت.
در روزگار من همه راهها به مرداب ختم مي شدند
زبانم مرا به جلادان لو مي داد
زورم زياد نبود، اما اميد داشتم
كه براي زمامداران دردسر فراهم كنم!
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت .
توش و توان ما زياد نبود
مقصد در دوردست بود
از دور ديده مي شد اما
من آن را در دسترس نمي ديدم.
عمري كه مرا داده شده بود
بر زمين چنين گذشت.
*
آهاي آيندگان، شما كه از دل توفاني بيرون مي جهيد
كه ما را بلعيده است.
وقتي از ضعفهاي ما حرف مي زنيد
يادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چيزي بگوييد.
به ياد آوريد كه ما بيش از كفشهامان كشور عوض كرديم.
و نوميدانه ميدانهاي جنگ را پشت سر گذاشتيم،
آنجا كه ستم بود و اعتراضي نبود.
اين را خوب مي دانيم:
حتي نفرت از حقارت نيز
آدم را سنگدل مي كند.
حتي خشم بر نابرابري هم
صدا را خشن مي كند.
آخ، ما كه خواستيم زمين را براي مهرباني مهيا كنيم
خود نتوانستيم مهربان باشيم.
اما شما وقتي به روزي رسيديد
كه انسان ياور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوري كنيد!
https://ibb.co/CQP3ZqJ
🔗 #برتولت_برشت
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
ImgBB
bertolt-brecht-esra-esra-kalk
Image bertolt-brecht-esra-esra-kalk hosted in ImgBB
ضلع های جامعه ایرانی و..
🖌 یوسف محمدی
این ضلع های کنشی جامعه ایرانی بس عجیب است و از جایی به بعد نامتجانس ، در سوی دیگر هر جامعه ای که درگیر احساسات افراطی شود ، ضربه های مهلکی می خورد. بگذاریم ببینیم این ضلع ها چیست. سال ۹۸ با یک فاجعه آغاز شد. سیل، تا پیش از این سیل فکر می کردیم باران مملکت را به چنین روزی اندازد؟ سالها بود همه از خالی شدن سدها، خشکسالی و... می نالیدند و حالا فحش و ناسزا به همین باران که سیل شده است. اما در بنیاد این خود مسأله ای دیگر است. یک مثال کار راه انداز، وقتی که بیش از نیمی از اراضی کشاورزی شمال مورد تسخیر ویلا سازان، سرمایه داران و افراد اختلاس گر قرار گرفت که بسازند و بسازند ، همین مردم که امروز بر سر می زنند ، سیاسیون، روسنفکران،نمایشگران فضای مجازی و از همه مهمتر سلبریتی ها کجا بودند. طبیعت شوخی ندارد، به حریمش وارد شوی صد برابر بدتر پاسخ می دهد. اما باز این چیزی از اهمال و ناکارآمدی حکومت کم نمی کند. اما سوال این است مردم کجا بودند؟ این مردم سال هاست به فکر این هستند که بلایی جایی بیاید و سریعا عرصه را برای نمایش خود باز شده ببینند مردمی که همه شان در فضای مجازی تقلیل یافتند. حال در این بین یک هنرپیشه معروف و پا به سن گذاشته دنیا را ترک می کند، یادم می آید هنگامی که مارلون براندو در سن ۸۰ سالگی درگذشت، این همه که ایرانیان پست هایشان پر شد از تیکه فیلم هایی که یا ندیده اند و یا چند تا عکس از آن دیده اند، برای براندو اتفاق نیفتاد. انگاری که همه با این هنرمند فرهیخته خاطره دارند. اما کسی نگفت غریب به ۱۵ سال است که این هنرمند دیگر عکسش در سردر سینماها نبود و سینماها در تسخیر هنر پیشه های مبتذل مبتذل گر افتاده بود. آخرین فیلم جمشید مشایخی که در آن درخشان بود «یک بوس کوچولو » از فرمان آرا بود که به ابتدای دهه هشتاد بر می گردد که آن فیلم هم در آن زمان آنچنان مورد قبول قرار نگرفت با موضوع مرگ که امروزه همین موضوع شده دست مایه پست های مبتذل اینستاگرام و تلگرام و...
حال در سوی دیگر عید باستانی و سفر و گردش و سیزده به در و این حرف ها.
فرد ایرانی یک چهل تیکه یا ضلع هایی نامتجانس است. از سیل می گوید، بعد به سینما می رود، بعد از جوجه کباب سیزده به در عکس می گیرد. بعد دوباره از سیل می گوید ، از سینما و هنرمند فوت شده می گوید ، دوباره وجدانش و احساسش او را به سیل می برد و بعد می گوید آخیش امروز هوا آفتابی است برویم در دامان طبیعت شادی کنیم. آیا این عدم تجانس با حکومت گران در یک کاسه نیست؟ قطعا است. کسانی که با یک انگشت اشاره این ور آن ور می شوند. نباید حرف از چیزهای اساسی بزنند چیزهایی که پی آن خرد است. پی آن خرد است.
رسانه ورای موسیقی
☯@Beyondthemusic
🖌 یوسف محمدی
این ضلع های کنشی جامعه ایرانی بس عجیب است و از جایی به بعد نامتجانس ، در سوی دیگر هر جامعه ای که درگیر احساسات افراطی شود ، ضربه های مهلکی می خورد. بگذاریم ببینیم این ضلع ها چیست. سال ۹۸ با یک فاجعه آغاز شد. سیل، تا پیش از این سیل فکر می کردیم باران مملکت را به چنین روزی اندازد؟ سالها بود همه از خالی شدن سدها، خشکسالی و... می نالیدند و حالا فحش و ناسزا به همین باران که سیل شده است. اما در بنیاد این خود مسأله ای دیگر است. یک مثال کار راه انداز، وقتی که بیش از نیمی از اراضی کشاورزی شمال مورد تسخیر ویلا سازان، سرمایه داران و افراد اختلاس گر قرار گرفت که بسازند و بسازند ، همین مردم که امروز بر سر می زنند ، سیاسیون، روسنفکران،نمایشگران فضای مجازی و از همه مهمتر سلبریتی ها کجا بودند. طبیعت شوخی ندارد، به حریمش وارد شوی صد برابر بدتر پاسخ می دهد. اما باز این چیزی از اهمال و ناکارآمدی حکومت کم نمی کند. اما سوال این است مردم کجا بودند؟ این مردم سال هاست به فکر این هستند که بلایی جایی بیاید و سریعا عرصه را برای نمایش خود باز شده ببینند مردمی که همه شان در فضای مجازی تقلیل یافتند. حال در این بین یک هنرپیشه معروف و پا به سن گذاشته دنیا را ترک می کند، یادم می آید هنگامی که مارلون براندو در سن ۸۰ سالگی درگذشت، این همه که ایرانیان پست هایشان پر شد از تیکه فیلم هایی که یا ندیده اند و یا چند تا عکس از آن دیده اند، برای براندو اتفاق نیفتاد. انگاری که همه با این هنرمند فرهیخته خاطره دارند. اما کسی نگفت غریب به ۱۵ سال است که این هنرمند دیگر عکسش در سردر سینماها نبود و سینماها در تسخیر هنر پیشه های مبتذل مبتذل گر افتاده بود. آخرین فیلم جمشید مشایخی که در آن درخشان بود «یک بوس کوچولو » از فرمان آرا بود که به ابتدای دهه هشتاد بر می گردد که آن فیلم هم در آن زمان آنچنان مورد قبول قرار نگرفت با موضوع مرگ که امروزه همین موضوع شده دست مایه پست های مبتذل اینستاگرام و تلگرام و...
حال در سوی دیگر عید باستانی و سفر و گردش و سیزده به در و این حرف ها.
فرد ایرانی یک چهل تیکه یا ضلع هایی نامتجانس است. از سیل می گوید، بعد به سینما می رود، بعد از جوجه کباب سیزده به در عکس می گیرد. بعد دوباره از سیل می گوید ، از سینما و هنرمند فوت شده می گوید ، دوباره وجدانش و احساسش او را به سیل می برد و بعد می گوید آخیش امروز هوا آفتابی است برویم در دامان طبیعت شادی کنیم. آیا این عدم تجانس با حکومت گران در یک کاسه نیست؟ قطعا است. کسانی که با یک انگشت اشاره این ور آن ور می شوند. نباید حرف از چیزهای اساسی بزنند چیزهایی که پی آن خرد است. پی آن خرد است.
رسانه ورای موسیقی
☯@Beyondthemusic
🔗 #تاملات
برخلاف تصور عموم نتیجه شوم بیکار شدن از دست دادن دستمزد و حقوق نیست، بلکه برعکس برای شخص بیسواد، که عادت به کار کردن تا مغز استخوانش ریشه دوانده است، کار خود مهمتر از پول و دستمزد است. فرد باسواد و تحصیلکرده میتواند با بیکاری تحمیلی، که یکی از بدترین بلاهای فقر است، بسازد. اما وضع شخصی که وسیله پرکردن اوقات بیکاری خود را ندارد، مانند سگی است که به زنجیر کشیده شده باشد بنابراین دلسوزی به کسی که "از عزت به ذلت افتاده" دلیل موجهی ندارد بلکه آنکه در بدبختی چشم به جهان گشوده و ناچار با فقر دست به گریبان است، استحقاق دستگیری و ترحم را دارد.
📕آس و پاسها
✍جورج اورول
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
برخلاف تصور عموم نتیجه شوم بیکار شدن از دست دادن دستمزد و حقوق نیست، بلکه برعکس برای شخص بیسواد، که عادت به کار کردن تا مغز استخوانش ریشه دوانده است، کار خود مهمتر از پول و دستمزد است. فرد باسواد و تحصیلکرده میتواند با بیکاری تحمیلی، که یکی از بدترین بلاهای فقر است، بسازد. اما وضع شخصی که وسیله پرکردن اوقات بیکاری خود را ندارد، مانند سگی است که به زنجیر کشیده شده باشد بنابراین دلسوزی به کسی که "از عزت به ذلت افتاده" دلیل موجهی ندارد بلکه آنکه در بدبختی چشم به جهان گشوده و ناچار با فقر دست به گریبان است، استحقاق دستگیری و ترحم را دارد.
📕آس و پاسها
✍جورج اورول
رسانه ورای موسیقی
☯ @Beyondthemusic
Forwarded from اتچ بات
Loyle Carner- Ottolenghi (ft. Jordan Rakei)
Director: Oscar Hudson
Artist: Loyle Carner
Featured artist: Jordan Rakei
Released: 2018
Genre: Hip-Hop/Rap
موزیک ویدئوی دیگری از اسکار هادسن که بیشتر به یک شعبدهباز شبیه است تا فیلمساز، آثار خلاقانۀ هادسن در هر ویدئو ابعاد پیچیده و جذابی دارند و متناسب با شعر و تم موزیک هادسن سعی در گسترش ویژگیهای تصویر دیجیتال میکند. در موزیک ویدئوی Ottolenghi هادسن به کمک تکنیک Freeze-Frame و با تکیه بر شبیهسازی پرسپکتیو دست به ابداعاتی زده که هر مخاطبی را به خود جذب میکند.
#oscarhudson
@DissolveFilmStudio
Director: Oscar Hudson
Artist: Loyle Carner
Featured artist: Jordan Rakei
Released: 2018
Genre: Hip-Hop/Rap
موزیک ویدئوی دیگری از اسکار هادسن که بیشتر به یک شعبدهباز شبیه است تا فیلمساز، آثار خلاقانۀ هادسن در هر ویدئو ابعاد پیچیده و جذابی دارند و متناسب با شعر و تم موزیک هادسن سعی در گسترش ویژگیهای تصویر دیجیتال میکند. در موزیک ویدئوی Ottolenghi هادسن به کمک تکنیک Freeze-Frame و با تکیه بر شبیهسازی پرسپکتیو دست به ابداعاتی زده که هر مخاطبی را به خود جذب میکند.
#oscarhudson
@DissolveFilmStudio
Telegram
attach 📎