Forwarded from میمِ ثاٰنی؛
کسی آغوشش قدرِ غمناکیام نبود، دستهایم را دور تنم پیچیدم، حالا داشتم از میانِ انگشتهای خودم شُره میکردم..
شاید اگر تو بودی،
آغوشت بود،
بوسههای ریز و پیاپیات
تلاقیِ ترقوههای استخوانیات به تنم
و دستهای شفابخشت
که میپیچید بین موهایم
و نرگس و اقاقیا میکاشت
جهان جاٰی بهتری برای زیستن میشد..
#میم_سادات_هاشمی
آغوشت بود،
بوسههای ریز و پیاپیات
تلاقیِ ترقوههای استخوانیات به تنم
و دستهای شفابخشت
که میپیچید بین موهایم
و نرگس و اقاقیا میکاشت
جهان جاٰی بهتری برای زیستن میشد..
#میم_سادات_هاشمی
Forwarded from میمِ ثاٰنی؛
من اگر به تو برسم
به تمامِ آرزوهایم رسیدهام
میتوانم با خیالِ راحت بمیرم…
به تمامِ آرزوهایم رسیدهام
میتوانم با خیالِ راحت بمیرم…
Nafase Garm-end-Ali Zand Vakili-tvclip.ir
Nafase Garm-end-Ali Zand Vakili-tvclip.ir
هر چه که ناله میکنم گوش به من نمیکنی..
روز جداییات مرا یک نگه تو میکشد
وقت وداع کردنت بر رُخ من نظر مکن
دیده به در نهادهام تا شنوم صدای تو
حلقه به در بزن مرا عاشق در به در مکن
هر چه کنی بکن ولی از بر من سفر مکن
یا که چو میروی مرا وقت سفر خبر مکن
هر چه که ناله میکنم گوش به من نمیکنی
یا که مرا ز دل ببر یا ز برم سفر مکن
وقت وداع کردنت بر رُخ من نظر مکن
دیده به در نهادهام تا شنوم صدای تو
حلقه به در بزن مرا عاشق در به در مکن
هر چه کنی بکن ولی از بر من سفر مکن
یا که چو میروی مرا وقت سفر خبر مکن
هر چه که ناله میکنم گوش به من نمیکنی
یا که مرا ز دل ببر یا ز برم سفر مکن
کسی جز من اگر دیدی برای ماندنت جان داد
از او بستان تو جانش را،ولی با او بمان لطفا :)
از او بستان تو جانش را،ولی با او بمان لطفا :)
ء
خیلی چیزها جبران میشه؛
میشه قلبِ غمدیده رو بوسید
میشه دستایِ لرزون رو گرفت
میشه دلیلِ اشکِ شوقِ چشم ِکسی بود
میشه مرهمِ زخمها بود
میشه خاطرِ امنِ کسی شد
تنها جایی ك همه چیز شدنیه؛
فقط جاییه ك پای «عشق» درمیون باشه.
خیلی چیزها جبران میشه؛
میشه قلبِ غمدیده رو بوسید
میشه دستایِ لرزون رو گرفت
میشه دلیلِ اشکِ شوقِ چشم ِکسی بود
میشه مرهمِ زخمها بود
میشه خاطرِ امنِ کسی شد
تنها جایی ك همه چیز شدنیه؛
فقط جاییه ك پای «عشق» درمیون باشه.
ء
زندگیِ من؛
گاهی از گوشهی چشمانِ تو چکّه میکند
گاهی در انهنایِ لبخندِ تو تاب میخورد
گاهی در گرمیِ دستانت خانه میکند
و گویا خط به خطِ تو ؛
لبریزِ از زندگیست.. 🤍
زندگیِ من؛
گاهی از گوشهی چشمانِ تو چکّه میکند
گاهی در انهنایِ لبخندِ تو تاب میخورد
گاهی در گرمیِ دستانت خانه میکند
و گویا خط به خطِ تو ؛
لبریزِ از زندگیست.. 🤍
ء
دایی مشاکبر راست میگفت ؛
« عشق درمـان است »
درد را میکُشد و سرِ غصه را میبُرد.
جوری ك اشک عاشق شور نیست ،
شیرین است.
روی زخم ك میریزد، گز نمیزند.
مورمور نمیکند .
اصلاً همین ك یکی انتظارت را میکشد ،
مزهی خونِ توی گلو را
شبیه سکنجبین میکند .
مرتضی برزگر | قلب نارنجی فرشته
دایی مشاکبر راست میگفت ؛
« عشق درمـان است »
درد را میکُشد و سرِ غصه را میبُرد.
جوری ك اشک عاشق شور نیست ،
شیرین است.
روی زخم ك میریزد، گز نمیزند.
مورمور نمیکند .
اصلاً همین ك یکی انتظارت را میکشد ،
مزهی خونِ توی گلو را
شبیه سکنجبین میکند .
مرتضی برزگر | قلب نارنجی فرشته