Telegram Web Link
⭕️برنامه Harvest HAWK:
⭕️برنامه Harvest HAWK
⚜️ @Army_Ir
×در این برنامه با اضافه شدن کیت های ISR / Weapon به هواپیماهای KC-130J سپاه تفنگداران دریایی آمریکا ، این هواپیماها توانایی انجام ماموریت های نظارتی را نیز کسب می‌کنند.

×در این برنامه هواپیماهای مذکور با استفاده از موشک های Hellfire و Griffin و بمب های هدایت شونده و در برنامه های بعدی توپ های 30 م.م ، توانایی پشتیانی آتش از نیروهای خودی را کسب می‌کنند.
×این برنامه با اسم Harvest HAWK شناخته می‌شود و معمولا در زمان هایی استفاده می‌شود که هدف حمله به یک محیط مشخص و از پیش تعیین شده است.
×در زیر بال سمت چپ هواپیمای مذکور از یک سایت نظارتی مادون قرمز و تلوزیونی AN/AAQ-30 Target Sight System (TSS) نیز استفاده می‌شود که این سایت در بالگرد تهاجمی AH-1Z Viper نیز استفاده شده است ، علاوه بر موارد فوق هواپیما مجهز به 4 تیر موشک Hellfire و 10 تیر موشک Griffin می‌شود که توانایی هدایت به وسیله GPS را دارند.

×برای هدایت موشک های مذکور از یک سامانه کنترل آتش که به صورت پک بر روی یک پالت نصب شده و در محفظه بار هواپیما قرار میگیرد استفاده می‌شود.
×در کنار تجهیزات ذکر شده ، هواپیما توانایی سوخت‌رسانی خود را نیز حفظ می‌کند که در صورت لزوم می‌توان در عرض یک روز تمام سامانه های سوخت‌رسان را از هواپیما حذف کرد.
⚜️ @Army_Ir
⭕️برنامه MC-130W Dragon Spear نیز از مفهومی مشابه Harvest HAWK استفاده می‌کند که برای نیروی هوایی طراحی شده است.

×اولین بار در تاریخ 29 اوت سال 2009 این برنامه توسط اسکادران VX-20 نیروی دریایی آزمایش شده و در اکتبر سال 2010 توسط اسکادران VMGR-352 عملیاتی شده است.
⚜️ @Army_Ir
⭕️نسخه KC-130B

×در واقع 6 فروند C-130B است که مجهز به سامانه های سوخت‌رسانی هوایی شدند.
×در حال حاضر 4 فروند از این هواپیماها در خدمت نیروی هوایی سنگاپور بوده و به استاندارد KC-130H ارتقاء یافته‌اند ، 2 فروند دیگر نیز در خدمت نیروی هوایی اندونزی قرار دارند.
⚜️ @Army_Ir
⭕️نسخه KC-130F
×در واقع نسخه پیشرفته تر KC-130B بوده و در تعداد 46 فروند ساخته شده است.

⭕️نسخه KC-130H
×در واقع نسخه سوخت‌رسان C-130H است که به تعداد 33 فروند ساخته شده است.
⚜️ @Army_Ir
⭕️نسخه KC-130R

×در واقع 14 فروند هواپیمای متعلق به نیروی هوایی است که به سپاه تفنگداران دریایی آمریکا منتقل شده است.
×از این تعداد 6 فروند اصلاح شده و با حذف تجهیزات سوخت‌رسانی به عنوان هواپیمای C-130R به نیروی دریایی ژاپن فروخته شدند و تعدادی بصورت تانکر در خدمت شیلی قرار دارند.
⚜️ @Army_Ir
⭕️نسخه KC-130J

×در واقع یک نسخه از C-130J است.
⚜️ @Army_Ir
⭕️نسخه KC-130T
×در واقع یک نسخه از C-130H است که به تعداد 28 فروند ساخته شده است.

⭕️نسخه KC-130T-30
×در واقع یک نسخه از C-130H-30 است که به تعداد 2 فروند ساخته شده و به نیروی دریایی آمریکا منتقل شده است.
⚜️ @Army_Ir
⭕️مشخصات هواپیمای KC-130
⚜️ @Army_Ir
نوع: هواپیمای چند ماموریته (تانکر سوخت‌رسان ، هواپیمای نظارتی و پشتیبانی هوایی)
کشور سازنده: آمریکا
کارخانه سازنده: لاکهید ، لاکهید مارتین
خدمه: 4 نفر شامل: دو خلبان ، فرمانده و اپراتور بارگیری

ظرفیت حمل 19,051 کیلوگرم بار یا 92 مسافر یا 64 چتر باز یا 6 پالت یا 74 تخت بیمارستانی و 2 دکتر یا 2 الی 3 خودروی زرهپوش Humvee یا یک نفربر زرهپوش  M113 و در حالت تانکر توانایی حمل 25,855 کیلوگرم سوخت

نوع موتور: 4 موتور توربوپراپ Rolls-Royce AE 2100D3 با قدرت 4,637 اسب بخار
بیشترین سرعت: 670 کیلومتر در ساعت
سرعت کروز: 644 کیلومتر در ساعت
برد عملیاتی: 5,250 کیلومتر
سقف پروازی: 8,500 متر

کاربران: آرژانتین ، برزیل ، شیلی ، کانادا ، فرانسه ، اندونزی ، اسرائیل ، ایتالیا ، ژاپن ، کویت ، لیبی ، مالزی ، مراکش ، پرو ، عربستان ، سنگاپور ، سوئد ، آمریکا ، اوروگوئه ، آلمان
⚜️ @Army_Ir
#تاریخ_شمار_نظامی
⭕️64 سال پیش در چنین روزی ، ناو هواپیمابر اینترپرایز ، به آب انداخته شد. (آمریکا)

×این ناو هواپیمابر ، اولین ناو هواپیمابر اتمی جهان بود و بزرگترین (از نظر طول) شناور ساخته شده تا کنون است.

×این شناور 342 متر طول ، 94,700 تن وزن و 4,600 خدمه داشت و می‌توانست 60 تا 90 هواگرد را حمل کند.
×USS Enterprise (CVN-65)
×24 September 1960
⚜️ @Army_Ir
تک تیر انداز آلمانی در استالینگراد در حالی که مجهز به اسلحه Kar98k است.

تفنگ Karabiner 98k (Kar98k) یک تفنگ گلنگدنی با طراحی ساده و کارآمد است که بر اساس سیستم Mauser 98 ساخته شد و به عنوان سلاح اصلی پیاده‌نظام آلمان در جنگ جهانی دوم شناخته می‌شود. این تفنگ از فشنگ‌های 7.92×57mm Mauser استفاده می‌کرد و دارای سیستم تغذیه خشاب داخلی 5 تیری بود. مکانیزم قفل چرخشی گلنگدن، پایداری بالایی در هنگام شلیک ایجاد می‌کرد و به دلیل عملکرد مطمئن و طراحی مکانیکی ساده، در شرایط جنگی بسیار مقاوم بود. طول لوله 600 میلی‌متری و وزن سبک (حدود 4.1 کیلوگرم) این تفنگ، حمل‌ونقل آن را برای سربازان آسان می‌کرد و در عین حال دقت بالایی در فواصل متوسط تا بلند ارائه می‌داد. با وجود طراحی گلنگدنی، نرخ شلیک آهسته‌تری نسبت به تفنگ‌های خودکار داشت اما به دلیل دقت و برد بالا، در نبردهای طولانی‌برد مؤثر بود.

نسخه تک‌تیرانداز Kar98k از همان طراحی اساسی استفاده می‌کرد اما برای شلیک‌های دقیق‌تر در فواصل بلند به دوربین‌های اپتیکی مانند ZF39 (بزرگنمایی 4x) یا ZF41 مجهز شد. لوله‌های این نسخه‌ها با دقت بیشتری تولید می‌شدند تا ارتعاشات ناشی از شلیک را کاهش دهند و بهبود پایداری فراهم کنند. برد مؤثر این نسخه تک‌تیرانداز، بسته به شرایط و نوع دوربین، حدود 800 تا 1000 متر بود. سیستم قفل چرخشی در گلنگدن همچنان نقش حیاتی در ایمنی و دقت سلاح ایفا می‌کرد و باعث می‌شد که تفنگ در هنگام شلیک پایدار بماند. ترکیب این ویژگی‌ها، Kar98k را به یکی از تفنگ‌های گلنگدنی دقیق و مورد اعتماد برای استفاده در نقش‌های پیاده‌نظام و تک‌تیرانداز در طول جنگ جهانی دوم تبدیل کرد.

✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
سلام و روز بخیر دوستان گرامی

⚜️ @Army_Ir
توپ دریایی 18.1 اینچی Type 94 که روی نبردناوهای کلاس یاماتو نصب شد، بزرگترین توپ دریایی تاریخ است. این توپ با لوله‌ای به طول 21.13 متر، گلوله‌هایی به وزن 1,460 کیلوگرم شلیک می‌کرد که شامل انواع ضدزره (AP) و انفجاری (HE) بودند. برد این توپ 42 کیلومتر بود و با استفاده از باروت دافع در کارتریج‌های جداگانه تأمین می‌شد. سیستم شلیک توپ هیدرونوماتیکی بود که نیروی پس‌زنی را جذب و فشار وارده بر کشتی را کاهش می‌داد.

توپ‌های Type 94 به سیستم کنترل آتش مکانیکی مجهز بودند که با ژیروسکوپ دقت شلیک را در شرایط دریا اصلاح می‌کرد. زاویه بالاروی تا 45 درجه امکان شلیک در حداکثر برد را فراهم می‌کرد. هر توپ حدود 147 تن وزن داشت و در برجک‌های زره‌پوش با 650 میلی‌متر زره نصب شده بود. زمان بارگذاری بین شلیک‌ها 30 ثانیه بود و به دلیل وزن و فشار زیاد، عملکرد آن محدود به شرایط خاصی بود.

⚜️ @Army_Ir
📋Mɪʟɪᴛᴀʀʏ Aʀᴛɪᴄʟᴇs
توپ دریایی 18.1 اینچی Type 94 که روی نبردناوهای کلاس یاماتو نصب شد، بزرگترین توپ دریایی تاریخ است. این توپ با لوله‌ای به طول 21.13 متر، گلوله‌هایی به وزن 1,460 کیلوگرم شلیک می‌کرد که شامل انواع ضدزره (AP) و انفجاری (HE) بودند. برد این توپ 42 کیلومتر بود…
با وجود برد تئوریک تا 40 کیلومتر برای توپ‌های کالیبر بزرگ مانند توپ‌های 16 و 18 اینچی نصب‌شده روی نبردناوها، عوامل متعددی باعث می‌شد که نبردهای دریایی در فواصل بسیار کوتاه‌تر، معمولاً در حدود 7 تا 8 کیلومتر، صورت گیرند. یکی از دلایل اصلی، محدودیت سیستم‌های کنترل آتش در آن زمان بود. این سیستم‌ها که از عناصر مکانیکی و راداری اولیه تشکیل شده بودند، توانایی تصحیح دقیق شلیک در بردهای بلند را نداشتند. با افزایش فاصله، عوامل متغیر محیطی نظیر باد، انحراف گلوله به علت نیروهای جوی، و نوسانات امواج دریا تأثیر مستقیم بر مسیر پرتابه‌ها داشتند که باعث کاهش دقت در بردهای طولانی می‌شد. همچنین، سیستم‌های هدایت با جیروسکوپ و داده‌های پیش‌بینی مسیر هدف نیز در فاصله‌های طولانی توانایی کافی برای جبران این تأثیرات نداشتند.

عامل دیگر، محدودیت‌های شناسایی و تشخیص هدف در بردهای طولانی بود. رادارهای ابتدایی آن دوران و ابزارهای شناسایی بصری توانایی شناسایی اهداف به‌ویژه در شرایط دید محدود، مانند مه یا تاریکی شب، را به طور دقیق نداشتند. از طرفی، در نبردهای نزدیک‌تر، نسبت اصابت گلوله‌ها به هدف بسیار بیشتر بود، زیرا زمان پرواز پرتابه‌ها کوتاه‌تر و محاسبات ساده‌تر بودند. در نتیجه، تاکتیک‌های ناوهای جنگی به سمت درگیری در فواصل کوتاه‌تر متمایل شد تا امکان استفاده بهینه از نیروی تخریب توپ‌های بزرگ و اطمینان از برخورد آن‌ها به حداکثر برسد.


⚜️ @Army_Ir
📋Mɪʟɪᴛᴀʀʏ Aʀᴛɪᴄʟᴇs
با وجود برد تئوریک تا 40 کیلومتر برای توپ‌های کالیبر بزرگ مانند توپ‌های 16 و 18 اینچی نصب‌شده روی نبردناوها، عوامل متعددی باعث می‌شد که نبردهای دریایی در فواصل بسیار کوتاه‌تر، معمولاً در حدود 7 تا 8 کیلومتر، صورت گیرند. یکی از دلایل اصلی، محدودیت سیستم‌های…
به عنوان مثال، در نبرد خلیج لیته (1944)، ناوهای جنگی مانند USS Iowa و USS New Jersey، که هر دو به توپ‌های 16 اینچی مجهز بودند، به طور تئوریک بردی تا 40 کیلومتر داشتند. با این حال، درگیری‌های اصلی در این نبرد اغلب در فواصل کمتر از 10 کیلومتر انجام شد. دلیل این امر به محدودیت سیستم‌های کنترل آتش و دقت توپخانه در فواصل دور برمی‌گشت. سیستم‌های هدایت مبتنی بر رادار، هرچند بهبود یافته بودند، اما به دلیل عواملی مانند انحراف گلوله ناشی از شرایط جوی، نوسانات امواج دریا، و تغییرات لحظه‌ای در مسیر کشتی دشمن، دقت کافی را در بردهای بلند نداشتند. هرچه فاصله شلیک بیشتر می‌شد، زمان پرواز پرتابه طولانی‌تر و احتمال خطا بیشتر می‌شد، که باعث کاهش اثربخشی آتش توپخانه می‌گردید.

در نبرد تنگه سوریگاو نیز، با وجود توانمندی‌های توپخانه‌های سنگین، درگیری‌ها در فواصل نزدیک‌تر رخ دادند. در این نبرد، کشتی‌های آمریکایی از توپخانه‌های کالیبر بزرگ خود در فاصله‌ای حدود 7 تا 8 کیلومتر استفاده کردند، جایی که نسبت اصابت به هدف و کارایی شلیک‌ها به حداکثر می‌رسید. استفاده از تکنیک‌های شلیک چندگانه (salvo firing) در این فاصله‌های نزدیک به دلیل زمان پرواز کوتاه‌تر پرتابه‌ها و کاهش پیچیدگی‌های ناشی از عوامل محیطی، کارایی بیشتری داشت و منجر به انهدام سریع‌تر و دقیق‌تر ناوگان ژاپنی شد.

✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
در نبرد دنمارک استریت در تاریخ 24 می 1941، نبردناو Bismarck موفق شد نبردناو بریتانیایی HMS Hood را از فاصله‌ای حدود 24 کیلومتر مورد اصابت قرار دهد، که به عنوان یکی از دوربردترین شکارهای دریایی با توپ شناخته می‌شود. این شلیک منجر به انفجار بزرگی در HMS Hood و غرق شدن سریع آن شد.

توپ‌های 15 اینچی (380 میلی‌متری) نصب‌شده بر روی Bismarck و سیستم‌های کنترل آتش موجود، امکان شلیک مؤثر در این فاصله را فراهم کردند.


✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
2024/11/15 05:13:32
Back to Top
HTML Embed Code: