Telegram Web Link
آن گوهر نهفته که خورشید داغ اوست/
در مشت خاک توست اگر جست‌وجو کنی

#صائب_تبریزی

[اگر صائب در نیمه‌ی دوم سده‌ی بیستم می‌زیست شاید به جای جست‌وجو می‌گذاشت: گفت‌وگو.]
کانون گفت‌وگو با همکاری مدرسۀ صبح رویش برگزار می‌کند:
کارگاه شیوۀ تعامل و گفت‌و‌گو با کودک کار

چهارشنبه ۲۴ مرداد ساعت ۱۶ لغایت ۱۹

مکان: کانون گفت‌وگو / هفت تیر ، بالاتر از مسجد الجواد، کوچه شریعتی، پلاک ۱۰ واحد ۲

هزینه ثبت نام : ۱۰۰ هزار تومان

کارگاه شیوه‌ی تعامل و گفت‌و‌گو با کودک کار، کارگاهی آموزشی تعاملی است که تلاش می‌کند با ارائه اهمیت موضوع نحوه رفتار و ارائه راهکارهای عملیاتی در موقعیت‌های واقعی مواجهه با کودکان کار ۲ هدف خاص را دنبال کند:

📌 هدف اول افزایش آگاهی و آموزش شرکت کنندگان درباره نحوه رفتار صحیح با کودکان کار

📌هدف دوم ایجاد شبکه ارتباطی برای آگاهی بخشی به جامعه و ترویج نحوه رفتار صحیح در سطح جامعه

📌سیر محتوایی این کارگاه شامل موارد زیر است:
مواجهه اولیه با مساله
برانگیختن احساسات
تعریف مساله یکسان
ارائه راهکار
ارائه کلیشه‌های رفتاری
تثبیت یادگیری
مسئولیت دهی

ارائه دهندگان:  سارا مهدی نژاد روانشناس و
محمدصادق محکی پژوهشگر (اعضای تیم تولید محتوایی و از مولفین کتاب نحوه رفتار با کودکان کار)

برای ثبت نام با ما تماس بگیرید
۸۸۴۹۴۱۶۵ داخلی ۱۱۴
🆔@dialoguecenter
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
روش‌شناسی و روغن بنفشه

حسین دانش‌جوی سال آخر پزشکی بود. خجول بود و ملاحظه‌گر، به‌روشنی مذهبی اما نه متعصب. گفت من کانال شما را دنبال می‌کنم و آمده‌ام نکته‌ای را بپرسم: سنت چه جایگاهی در اندیشه‌ی شما دارد؟ شما چیزهایی می‌نویسید که هیچ کس تا به حال نگفته و اگر نگوییم عمدا قصد مخالفت و خودنمایی دارید، دست کم این نوشته‌ها متضمن این نکته است که گذشتگان هیچ کدام این چیزها را نفهمیده‌اند و فقط من فهمیده‌ام و این توهین به علماست! اگر هیچ یک از این‌ها را هم نگوییم، دست کم می‌توانیم بگوییم شما به سنت بی‌مهر هستید و البته این مختص شما نیست، گویی این روزها بی‌مهری به سنت، مد شده است. همه‌ی این‌ها را خیلی با آرامش و بدون گزندگی گفت.
گفتم بگذار برایت داستانی بگویم. عالمی همین چند سال پیش رفته بود سر درس خارجش و گفته بود من دیشب که داشتم برای بحث امروز آماده می‌شدم حدیث غریبی دیدم که خواب را از چشمم ربوده است. حدیث می‌گوید:«القطة منا اهل البیت». [قِطّة یعنی گربه]. سند هم عالی است. الف و لام هم خب، الف و لام عهد است. فقط برای من روشن نیست این کدام گربه بوده که از اهل بیت(ع) برشمرده شده و چرا ما داستانش را نشنیدم… البته چیز عجیبی هم نیست، قرآن هم سگ اصحاب کهف را در شمار اولیاء آورده و… همان‌طور که استاد داشته سرگشتی‌اش را شرح می‌کرده، یکی از طلاب، در گوشی‌اش جست‌وجو می‌کند و می‌گوید استاد جسارتا یک الف اضافه خواندید. حدیث این است:«القطة من اهل البیت» یعنی گربه یکی از اهل خانه است، به او غذا دهید و رسیدگی کنید… به حسین گفتم شاید برخی آن حدیث را نشانه‌ای از توجه اسلام به حقوق حیوانات و سکوی پرتابی برای پویایی فقه و… ببینند اما من می‌خواهم این داستان را نمونه‌ای از «مرجعیت‌زدایی» و «راز زدایی» ببینم. امروز ابزارهای پایش و پالایش احادیث و اسانید به‌سادگی در دست‌رس همه قرار گرفته و کم و بیش موجب راززدایی و مرجعیت‌زدایی شده. و این هر دو که هم‌زاد رسانه‌های جدیدند، اولا امکان حفظ فاصله‌ی انتقادی با جریان اصلی main stream را برای من فراهم کرده و ثانیا گفتن و شنیده شدن را و ثالثا امکان انتخاب را برای شما. همچنین گفتم من این کانال را برای بازتولید چیزهایی که جاهای دیگر یافت می‌شود، نساخته‌ام و ساختار پاره‌گفتار fragment را برگزیده‌ام تا یادداشت‌های کوچک و بزرگی بردارم درباره‌ی آن‌چه تا کنون نیاندیشیده مانده یا من در میراث مکتوب نیافته‌امش.
کم کم رسیدیم به روش‌شناسی. گفتم من با پیکره‌ی سنت هیچ مشکلی ندارم و نمی‌گویم با سرتاسرش اما با زبانش آشنا هستم، اما حساب روش‌شناسی سنتی جداست. چشم‌انداز این کانال، که شاید خودم به آن نرسم اما اگر چیزی از دین باقی بماند، نسل‌های آینده به آن برسند، یافتن روش تازه‌ای برای اندیشه درباره‌ی پیکره‌ی سنت بوده است. گفتن و ریزگفتن این‌ها یک ساعتی طول کشید و حس می‌کردم که حسین قانع نمی‌شود. هیچ کدام از این حرف‌ها طعم بی‌مهری‌ای را که او در نوشته‌ها چشیده بود، توجیه نمی‌کرد.

[ادامه در بخش دوم]
[ادامه از بخش اول]

در میانه‌ی تلاش مذبوحانه برای نمونه آوردن از روش‌شناسی سنتی و مدرن اندیشه و تفاوتش با احترام قائل بودن برای پیکره‌ی سنت بودم که حسین گفت من خودم به عنوان یک پزشک، با طب سنتی خیلی مخالفم! انگار که دکمه‌ی بمبی را فشرده باشد همه چیز برایم در یک لحظه روشن شد. نفس راحتی کشیدم و گفتم همه‌ی چیزهایی را که گفتم فراموش کن! فقط به من بگو مطمئنی با طب سنتی مخالفی؟ گفت بله. و لحنش این بار دیگر خالی از خشم نبود. روشن بود که از صمیم دل معتقد است این‌ها شیاد هستند. گفت اطبای سنتی با به تأخیر انداختنِ درمانِ مدرنِ بیماری‌هایِ پیش‌رفته با جان انسان‌ها بازی می‌کنند. فرصتی را که باید صرف درمان شود، می‌کشند و بیماری پیش می‌رود و بیمار که درمان‌شدنی بود، می‌میرد. گفتم می‌دانی من با روغن بنفشه کی آشنا شدم؟ خنده‌ی تلخی کرد. گفتم ده سال پیش از آن‌که مردم ایران بشناسندش.
کتابی ۳۰ جلدی هست به نام «وسائل الشیعه» که به نوعی پدربزرگ رساله‌های عملیه به شمار می‌آید. نام هر باب این کتاب، یک فتواست. چون نویسنده‌اش، حر عاملی، اخباری بوده و این کتاب را که حدود ۶۰ هزار حدیث دارد به نزدیک ۷ هزار باب تقسیم کرده و استنباط مستقیم خود از احادیث باب را به صورت یک فتوا، در صدر باب نوشته است. مثلا:«باب استحباب سلام دادن پیاده بر نشسته و سواره بر پیاده و قاطرسوار بر خرسوار و اسب‌سوار بر قاطرسوار [۱]». نظم این کتاب، همیشه کمک‌کار فقها در استنباط بوده و محدث نوری هم ۲۰۰ سال دیرتر، بر آن مستدرک می‌نویسد و آیت الله بروجری نیز در کتاب جامع احادیث شیعه از معماری آن گرته‌برداری می‌کند. در طول زمان، تا رسیدن به دوران مدرن، این ۷ هزار باب یا به عبارتی ۷ هزار فتوا، جرح و تعدیل می‌شوند و احادیث ذیل فتواها حذف می‌شوند و رساله‌های کنونی به وجود می‌آیند. برسیم به داستان خودمان. عده‌ای از هم‌حوزه‌ای‌های من برای آشنایی با معماری و ساختار سنت، تصمیم گرفتند این ۷ هزار فتوا را با نخستین حدیث باب، که احتمالا از نظر جناب عاملی قابل اعتناترینشان بوده، بخوانند. یک روز، اوایل دهه‌ی ۹۰، یکی از رفقای آن گروه، شادان آمد و گفت قله را زدیم. ۷ هزار باب و ۷ هزار حدیث را خواندیم. من از تجربه‌شان پرسیدم. گفت غرایب زیادی دیدیم اما در اوج همه‌شان، باب روغن بنفشه است! آن‌جا بود که برای نخستین بار نام روغن بنفشه را شنیدم. ده سال پیش از آن‌که مردم ایران بشناسندش. گفتم چطور؟ گفت در زنجیره‌ای از ابواب در وسائل الشیعه به روغن بفشه پرداخته شده و آن روز این حدیث حادّ را برایم خواند که «فضل روغن بنفشه بر روغن‌های دیگر مانند فضل ما اهل بیت بر دیگر مردم است [۲]»! گفت ما که این حدیث را دیدیم، چهارشاخ مانده بودیم این دیگر چه ماده‌ای است و تصمیم گرفتیم باقی احادیث باب را بخوانیم و یکی از یکی عجیب‌تر بود و به این نتیجه رسیدیم که روغن بنفشه را بو کنی، فایده دارد، بخوری، فایده دارد، بمالی، فایده دارد و….
این‌ها را به حسین گفتم و گفتم تو را به خدا، تو که در زمین پزشکی مدرن ایستاده‌ای، وقتی با چنین بابی برخورد می‌کنی، چه می‌کنی؟ اگر بخواهی خیلی دوستانه برخورد کنی، می‌گویی اشکالی ندارد، بروید و این درمان ادعایی‌تان را روی یک نمونه‌ی آماری روا بیازمایید و نتیجه را بیاورید، اگر از همه‌ی آزمایش‌ها سربلند بیرون آمد، این هم می‌رود کنار یکی از روش‌های درمان مدرن. غیر از این است؟ گفت نه. گفتم خدا پدرت را بیامرزد.
سپس گفتم این تفکیکی که امروز میان اقتصاد، کیهان‌شناسی، سیاست، پزشکی، فرهنگ، دین و… وجود دارد، تا همین ۱۰۰ سال پیش در ایران وجود نداشت و همه‌ی این‌ها را می‌توانستی و شاید می‌بایست به صورت در-هم از کتابی ۳۰ جلدی و ۷ هزار بابی فرا می‌گرفتی. حالا این رشته‌ها تفکیک شده است. مبنای تفکیکش هم چنان‌که تو دیگر خیلی خوب می‌دانی، فقط دوستی یا دشمنی با این ماده که به آن می‌گوییم روغن بنفشه و داخل شیشه نگهش می‌داریم، نیست. داستان ریشه‌ای‌تر از این‌هاست. داستان «روش‌شناسی» است. آن‌چه به گونه‌ای چشم‌گیر پیش‌رفت کرده و تفاوت این دو جهان را زاییده، روش‌شناسی است نه فقط موافقت یا مخالفت با یک ماده‌ی دارویی. روش‌شناسی مدرن، از میان همه‌ی آن‌چه دانسته می‌شود و به آن دانش knowledge می‌گوییم، به چیزی می‌نگرد که آزمون‌پذیر باشد و این همان آزموده‌دانش science است که ما حتی تا امروز در زبان فارسی میان این دو، تمایز قائل نمی‌شویم و به هر دو می‌گوییم دانش یا علم. و همین نشان می‌دهد ما هنوز به جهان تازه پا نگذاشته‌ایم. آزموده‌دانش در بین دیگر دانش‌ها، آن چیزی است که می‌تواند جهان را بخماند. خماندن جهان به خواست انسان و برای انسان، همه‌ی آرزوی آزموده‌دانش‌هاست.

[ادامه در بخش سوم]
[ادامه از بخش دوم]

حتی وقتی تو، که یک پزشک هستی، روغن بنفشه را در قلمرویی محدود به عنوان یک دارو می‌پذیری، آن را از دریچه‌ی روش‌شناختی پزشکی پذیرفته‌ای چون آزمون‌ها به تو نشان داده‌اند که روغن بنفشه تا حدی می‌تواند جهان را بخماند، اما نه بی‌حد. تو، به سان یک پزشک، روغن بنفشه را چون فضلش بر دیگر روغن‌ها مانند برتری اهل بیت بر دیگر مردمان است، یا چون سلسله‌ی راویانش ثقه هستند، یا چون فریقین آن را نقل کرده‌اند و راستش را بخواهی حتی صرفا به خاطر احترامی که برای سنت قائلی، نمی‌پذیری؛ تنها و تنها یک چیز اجازه می‌دهد روغن بنفشه به سان یک دارو وارد جهان پزشکی شود و آن روش‌شناسی است. و قلب این روش‌شناسی، آزمون‌پذیری است و جهان‌نگری؛ در برابر روش‌شناخت سنتی که روشی است خودنگر per se. اگر از روش‌شناسی سنتی بپرسید چرا باید روغن بنفشه استعمال کنیم؟ می‌گوید چون سنت گفته است. اما اگر از روش‌شناسی نوین بپرسید چرا باید روغن بنفشه استعمال کنیم/ نکنیم؟ می‌گوید چون می‌تواند/ نمی‌تواند شما را درمان کند. این خودنگری سنت، همان نقطه‌ی جدایی من است.
بازگشتم و گفتم این تفکیکی که امروز میان اقتصاد، کیهان‌شناسی، سیاست، پزشکی، فرهنگ، دین و… وجود دارد، تا همین ۱۰۰ سال پیش در ایران وجود نداشت و همه‌ی این‌ها را می‌توانستی و شاید می‌بایست از کتابی ۳۰ جلدی و ۷ هزار بابی فرا می‌گرفتی. کتابی که ۱۰۰ سال پیش می‌شد نامش را گذاشت جهان‌نگر چون چیزی توان‌مندتر از روغن بنفشه برای خماندن جهان در دست نداشتیم. یعنی من معتقدم سنت در جهان سنتی، تلاشی جهان‌نگرانه بوده اما امروز جهان، بزرگ و ابزارهای خماندنش رنگارنگ شده‌اند و اگر بخواهیم در روش‌شناسی‌مان به تجویزهای سنت بسنده کنیم، نمی‌توانیم جهان را بخمانیم و باید رهایش کنیم و خودنگر شویم. چون در این جهان استخوان‌ترکانده، پاسخ «روغن بنفشه درمان‌گر است» نمره نمی‌آورد، پس باید تنها بگوییم «چون سنت می‌گوید» و جهان را رها کنیم. گفتم گرچه تو، تلاش من را برای یافتن و ورزیدن روشی جهان‌نگر، بی‌مهری به سنت تلقی می‌کنی، اما اگر بپذیریم سنت در جهان سنتی، تلاشی جهان‌نگرانه بوده، تلاش من برای جهان‌نگری و انسان‌نگری، مثل پزشکی جهان‌نگر و انسان‌نگر تو، فرزند خلف سنت است؛ نه این روش‌شناسی خودنگر سنتی که امروز باقی مانده.
گفتم حسین، تو خودت شناس‌نامه‌ی چند جلد از آن سنت ۳۰ جلدی را که احادیث پزشکی است، یک‌جا باطل کرده‌ای و شهروندی آن احادیث را در شهر پزشکی نمی‌پذیری مگر با سربلندی در آزمون روش‌شناسی جدید و هرگز نام این را بی‌مهری به سنت نمی‌گذاری بلکه آن را احترام به انسان‌هایی می‌دانی که دارند در پیچ و خم روش‌شناسی سنتی تباه می‌شوند. پس منت بگذار و بپذیر من هم کار عجیبی نکرده‌ام اگر چند جلد دیگر از همان کتاب را سلب تابعیت کنم و آن‌ها را به جهان راه ندهم مگر پس از سربلندی در آزمون روش‌شناسی جهان‌نگر، به احترام انسان.

#روزنوشت #دین #روش_شناسی
[۱] وسائل الشيعة (الإسلامية)، الحر العاملي، ج٨، ص٤٤٩
[۲] وسائل الشيعة (الإسلامية)، الحر العاملي، ج١، ص٤٥٣
ایشان یک جراح زیبایی و جراح جنگ انگلیسی- فلسطینی است که از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ مسئول بخش جراحی زیبایی بیمارستان دانشگاه امریکایی بیروت بوده و سال ۲۰۲۴ رئیس دانشگاه گلاسکو انگلیس شده است. در روز انفجار بیمارستان معمدانی غزه آن‌جا حضور داشته و کسی است که در کنفرانس خبری آن شب، در بیمارستان میان اجساد پشت تریبون رفت. جایی که میان خاورمیانه و غرب و میان هویت‌ها و طبقات اجتماعی ایستاده، جای عجیبی است. مصاحبه‌اش را با چشمانی نم‌ناک دیدم.

برای دیدن مصاحبه می‌توانید پس از بازکردن پی‌وند با کامپیوتر، با کلیک کردن روی دکمه‌ی cc پایین فیلم، از امکان زیرنویس و ترجمه خودکار یوتوب بهره بگیرید.

https://www.youtube.com/watch?v=uwK_kDgVnXI
Forwarded from شیوان.
The three wise monkeys.
See no evil, Hear no evil, Speak no evil.
Forwarded from شیوان.
در فرهنگ ژاپن میمون‌های کوشین ساما به سه میمون خردمند گفته میشه. میمون‌ میزارو نماد ندیدن شر و بدی است. میمون ایوازارو نماد دوری از گفتار بد است. میمون سوم کیکازارو نماد دوری از شنیدار بد است.
در کل ژاپنی ها به این جمله خیلی اعتقاد دارند: بدی هارو نبین، بدی هارو نشنو و هرگز سخنی بد نگو.
بنده سزاوار بی‌گمانی نگردد تا آن‌که هر ریسمانی میان او و هر چیزی از عرش تا خاک بگسلد.

العبد لا یستحق الیقین حتی یقطع کل سبب بینه و بین العرش الی الثری.

#ابوبکر_وراق
احمد پاکتچی، جریا‌ن‌های تصوف در آسیای مرکزی، نشر الهدی، چ۱، ص۲۰۸
#کتاب
Forwarded from مهربانی بزرگ
جنت ساسکیس و حسین مرکبی

دوست خوبم آسیدحسین مرکبی، در پایان نامه ارشد خود در رشته فلسفه دین دانشگاه تهران، به بررسی جامع دیدگاه‌های جنت مارتین ساسکیس، فیلسوف دین و استاد بازنشسته‌ی الهیات فلسفی دانشگاه کمبریج، درباره‌ی استعاره در زبان دین پرداخته بود .

یکی از پایان نامه‌های خوب کارشناسی ارشد، که در پایان سال تحصیلی ۱۴۰۲ در رشته فلسفه دین دفاع شد!

ساسکیس در کتاب مهم خود: «استعاره و زبان دینی» که در سال ۱۹۸۵ منتشر کرده است، به اهمیت و نقش استعاره در زبان دینی پرداخته است. او معتقد است که استعاره، برخلاف دیدگاه‌های سنتی، یک ابزار بلاغی تزئینی نیست، بلکه ابزاری اساسی برای شکل‌دهی به فهم دینی است. او استدلال می‌کند که بدون استفاده از استعاره‌ها، سخن گفتن از ساحت الوهی عملا ناممکن می‌شود؛ زیرا استعاره‌ها به ما امکان می‌دهند که جنبه‌هایی از واقعیت را درک کنیم که بیان آنها به صورت غیر استعاری، شدنی نیست.

آسیدحسین در این پژوهش، نخست به پیشینه‌ی تاریخی و فلسفی استعاره از دیدگاه ارسطو و دیگر اندیشمندان یونانی و مدرن پرداخته و سپس به صورت مفصل آرای ساسکیس درباره‌ی نقش و ساختار استعاره‌ها در زبان دین را مورد تحلیل قرار داده است.

این بررسی نشان می‌دهد که ساسکیس با ارائه‌ی تعریفی نوین و جامع از استعاره، به اهمیت کارکردهای شناختی و فلسفی آن در فهم دینی اشاره می‌کند و بر لزوم توجه به بافتارهای فرامتنی در شکل‌گیری استعاره‌ها تأکید دارد.

ضمن تبریک، با تقدیر و تحسین تلاش جناب مرکبی، امیدوارم که این پژوهش بستری نوین برای مطالعات فلسفی در حوزه زبان دینی فراهم آورد.

پ.ن. در تصویر دوم، گروه راهنمایی و داوری پایان نامه را یکجا می‌بینید. از راست به چپ: دکتر مسعود صادقی (داور)، دکتر امیرعباس علیزمانی (راهنما)، آسیدحسین مرکبی (دانشجو)، دکتر عبدالرسول کشفی (داور)، و من (مشاور)
https://www.instagram.com/p/DABW7cZoe4J/?igsh=eWQzZHA3aWN2Y3A1
Forwarded from مهربانی بزرگ
این دانه‌های نازنین، محبوس مانده در زمین
درگوش یک باران خوش، موقوف یک باد صبا...

(کلیات شمس، غزل ۱۸)
در آرزوی تو باشم (آرش فولادوند وحید تاج گروه کر بهار و کیوان ساکت)
در آرزوی تو باشم...

شعر: سعدی
خواننده: وحید تاج

ارکستر فيلارمونيک پاريس شرقی و گروه کربهار
.
موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر برگزار می‌کند:

نشست آغاز مقاومت
مقاومت میان میهن پرستی و جهان‌وطنی

زمان: سه شنبه ۱۷ مهرماه ساعت ۱۶ تا ۲۰
مکان: موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
هفت تیر، بالاتر از مسجد الجواد کوچه شریعتی پلاک ۱۰ واحد ۲

حضور در این جلسه رایگان و ثبت نام ضروری است.
برای ثبت نام با شماره های ۸۸۴۹۴۱۶۲ و ۸۸۴۹۴۱۶۵ تماس بگیرید.

🆔 @imammoussasadr
📣 اعلان رویداد:
جنگ اسرائیل و حماس: پس از یک سال

▫️🔻ثبت‌نام و توضیحات🔻▫️


🗞 رسم | ‏خبرنامۀ مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا‏
فراموشی
📣 اعلان رویداد: جنگ اسرائیل و حماس: پس از یک سال ▫️🔻ثبت‌نام و توضیحات🔻▫️🗞 رسم | ‏خبرنامۀ مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا‏
📣 اعلان رویداد:

جنگ اسرائیل و حماس: پس از یک سال

Israel-Hamas War: One Year in


🔶 برگزارکننده:
مرکز مطالعات خاورمیانه کرون، دانشگاه برندایس
the Crown Center for Middle East Studies at Brandeis University 🇺🇸


🕰 زمان:
چهارشنبه ۹ اکتبر ۲۰۲۴ /۱۸مهر ۱۴۰۳. ساعت ۱:۳۰ تا ۳ بامداد به وقت تهران
برابر با سه‌شنبه، ۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۵ تا ۶:۳۰ بعدازظهر (به وقت محلی)



🔸 سخنرانان:


- شای فلدمن، استاد سیاست و جامعه اسرائیل و مدیر مؤسس مرکز مطالعات خاورمیانه کرون

- عبدالمنعم سعید علی، سناتور مجلس سنای مصر، رئیس شورای مشاوران مرکز مطالعات استراتژیک مصر در قاهره، نویسنده و ستون‌نویس روزنامه‌های الاهرام و المصری الیوم در قاهره و الشرق الاوسط در لندن، و پژوهشگر ارشد مؤسس در مرکز کرون

- خلیل شقاقی، مدیر مرکز پژوهش‌های سیاست و نظرسنجی فلسطین در رام‌الله و پژوهشگر ارشد مؤسس در مرکز کرون

مدیر جلسه:
گری سامور، استاد سیاست دانشگاه براندیس

🔗 ثبت‌نام و شرکت آنلاین در این جلسه برای عموم آزاد است.


🔷توضیحات برگزارکننده:

یک سال پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر و جنگ پس از آن در غزه، بیش از ۴۰,۰۰۰ فلسطینی کشته شده‌اند، ده‌ها اسرائیلی همچنان در اسارت هستند و توافق آتش‌بس هنوز محقق نشده است. گسترش درگیری به لبنان، یمن و ایران باعث بی‌ثباتی بیشتر منطقه شده و تهدید به وقوع یک جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه را افزایش داده است.

🔻 برای کمک به درک پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت این تحولات و بررسی مسیرهای رسیدن به صلح، مرکز کرون یک نشست تخصصی با حضور سه دانشمند برجسته با دیدگاه‌های مختلف برگزار می‌کند: شای فلدمن، عبدالمنعم سعید علی و خلیل شقاقی، که همگی نویسندگان کتاب درسی نوآورانه "عرب‌ها و اسرائیلی‌ها: درگیری و صلح‌سازی در خاورمیانه" هستند.

🔹 این رویداد به‌صورت حضوری و آنلاین برگزار می‌شود و برای عموم رایگان و باز است.


ـــــ
🇵🇸#مطالعات_فلسطین #شای_فلدمن #عبدالمنعم_سعید_علی #خلیل_شقاقی #مرکز_کرون #مطالعات_صلح_و_درگیری #هفت_اکتبر #حماس #فلسطین #غزه #اسرائیل

#CrownCenter #BrandeisUniversity #October7

🗞 رسم | ‏خبرنامۀ مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا‏
2024/11/18 14:51:46
Back to Top
HTML Embed Code: