Telegram Web Link

«کاروان أبَد»

به رسم و سنت حسنهٔ سال گذشته، #خیریه رسانه المیزان قصد دارد تا با کمک شما، ۱۴ نفر از ایتام و محسنین را به سفر اربعین بفرستد.

حدود هفت میلیون تومان از مبالغ ارسالی سال گذشته باقی مانده و این‌بار نیاز به حدود ۷۰ میلیون تومان است تا ایتام و محسنین سیستان و بلوچستان به کاروان أبدی سیدالشهدا بپیوندند.

5892101339645869
بانک سپه - علی‌ یحیی‌پور

@AlmizanMedia
رسانه المیزان | Almizan
Photo
کلمه «ایمان»
ادراك توأم با تسليم و قبول قلبى


‌ ايمان به خدا به صرف اين نيست كه انسان بداند و درك كند كه خدا حق است، زيرا مجردِ دانستن و درك كردن، ملازم با ايمان نيست، بلكه با استكبار و انكار هم می‌سازد، هم‌چنان كه خودش فرموده: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ»، و چون می‌دانيم ايمان با انكار نمی‌سازد، پس نتيجه می‌گيريم كه ايمان صرف ادراك نيست.

بلكه ایمان عبارتست از پذيرايی و قبول مخصوصی از ناحيه نفس، نسبت به آنچه كه درك كرده. آن نوع قبولی كه باعث شود نفس در برابر آن ادراك و آثاری را كه اقتضاء دارد #تسليم شود. علامتِ داشتن چنين قبولی اين است كه ساير قوا و جوارح آدمی نيز آن‌را قبول نموده، مانند خودِ نفس در برابرش تسليم شود.

اينجاست كه می‌بينيم بسياری از اشخاص با علم و درك زشتی و پليدی عملی، معذلك به آن عمل اعتياد دارند و نمی‌توانند خود را از آن بازدارند، برای همين است كه فقط قبح آن‌را درك كرده‌اند، ولی ايمان به آن ندارند، و در نتيجه تسليم درك خود نمی‌شوند.

📓 ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد ۱۱، صفحهٔ۴۸۴

رسانه المیزان؛
رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره›

©️ @AlmizanMedia
«مردی از جنس حیرت»
رسانه المیزان | AlmizanMedia
🎙️ #رادیو_المیزان | مردی از جنس حیرت

🔖 سوال از علامه طباطبایی‹ره›: اگر به سنّ ما بودید چه‌کار می‌کردید؟

@AlmizanMedia
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

📻 بشنوید | چی‌کارش داری آقا!

مرحوم عبدالله انوار:
«من با آقای طباطبایی صحبت می‌کردم و آشنا بودم. او مرد شریفی بود و خیلی زحمت کشیده بود. پنجشنبه‌ها می‌آمد مؤسسۀ حکمت و فلسفه، من هم می‌رفتم و از آنجا با هم آشنا بودیم. چون ایشان به مطهری خیلی علاقه داشت و مطهری هم با من خیلی آشنا بود ما آنجا با علامه صحبت می‌کردیم.

یکبار دو دخترخانمی آمده بودند آنجا و آن زمان حجاب خیلی مطرح نبود، زمان شاه بود. یکی از آن دخترها که آمریکایی بود، لیسانس فلسفه را در کلمبیا گرفته بود، فوق‌لیسانس را در سوربن گرفته بود و دکترایش را هم در فریبورگ (Freiburg) آلمان گرفته بود. او دربارۀ مقولات سوالاتی داشت. علامه هم که انگلیسی نمی‌دانست من آنجا مترجم بودم. خانم بیچاره که خب فرهنگ ایران را نمی‌دانست، لباسش باز بود و مدام دستش را هم تکان می‌داد. من [یکدفعه کُتَم را دادم] گفتم این را تنت کن، این [شخص] یک قدیس است. این دختر هول شد و گفت Excuse me ببخشید و... علامه گفت: «چی‌کارش داری آقا! باید خودمان آدم باشیم!» خیلی مرد اخلاقی والایی بود.»

تاریخ مصاحبه: اردی‌بهشت۹۸

©️ @AbdollahAnvar
©️ @AlmizanMedia
ره چنان رو که رهروان رفتند.
حسن حسن‌زاده آملی ‹ره›


• متولد بهمن ۱۳۰۷ شمسی در قریهٔ «ایرا - لاریجان» از توابع شهرستان آمل و متوفای مهر ۱۴۰۰، اورا به وصیت خودش در همان «ایرا» کنار قبر همسرش دفن کردند.

مرحوم حسن حسن‌زاده آملی معروف به علامه حسن‌زاده آملی پس از تحصیل مقدمات در آمل نزد آیات فرسیو، اعتمادی، اشراقی، غروی‌ واساتید دیگر عازم تهران شد و از محضر اساتیدی همچون آیات مرحوم ‹محمدتقی آملی›، ‹سیداحمد لواسانی› و ‹علامه شعرانی› بهره برد.

در ادبیات، طب، هیئت، عرفان، فلسفه، علوم غریبه تبحر داشت.

سال ۱۳۴۲ بقصد اقامت در قم تهران را ترک کرد و در قم به محضر مرحوم «علامه طباطبایی» رسید و حدود ۱۷ سال شاگرد درس‌های عمومی و خصوصی ایشان بود.

خودشان می‌نویسند:
« من از مدح و ثنای، مجد و سنای آن جلسه‌های صبح سعادت که سالیانی دراز در حضور باهر‌النور استاد تعلیم و تأدیب علّامه طباطبائی، ابواب رحمت از القای اصول معارف الهیه به روی ما گشوده می‌شد، ناتوانم. جزاه‌اللّه عن‌الاسلام والمسلمین خیر جزاءالعاملین، قوله سبحانه: إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا.»

• اگر شما نبودید من در قم نمی‌ماندم.

حجت‌الاسلام یدالله یزدان‌پناه ماجرای به قم آمدن مرحوم آیت‌الله حسن‌زاده آملی را اینطور نقل می‌کنند:
« وقتی که می‌خواستند از تهران به قم بیایند، حضرت آیت‌الله شعرانی موافق نبودند. حضرت آیت‌الله رفیعی قزوینی هم فی‌الجمله موافق نبود. می‌گفتند: چیزی اظهار نکردند، اما ظاهراً بعداً مشخص شد که موافق نبودند. می‌گفتند که آقای حسن‌زاده همه آنچه را که باید یاد می‌گرفتند و به هر جایی که باید می‌رسیدند در همین تهران رسیدند. ایشان می‌گفتند بعداً‌ که این را شنیدم آمدم قم دیدم خبری نیست. خیلی ناراحت شدم که چرا از تهران آمدم؛ تا اینکه خدمت علامه طباطبایی رسیدم و در آنجا آرام گرفتم. بعد به خود علامه گفتم: اگر شما نبودید، من در قم نمی‌ماندم؛ چون همه مراحل علمی و فقهی و فلسفی‌اش را در تهران طی کرده بودند. وقتی به قم تشریف آوردند بعداً‌ فرمودند که ما در قم سه‎ استاد داشتیم. یکی علامه طباطبایی و یکی برادر علامه یعنی محمدحسن الهی طباطبایی که می‌فرمودند خود علامه ما را به ‌سمت ایشان راهنمایی می‌کرد و با طیب خاطر می‌پذیرفت که با برادرشان ارتباط داشته باشیم. و دیگری هم فرزند آقای قاضی طباطبایی به ‌نام آقا میرزا مهدی قاضی طباطبایی در علوم غریبه بود که ایشان خدمت سه بزرگوار هم تلمذ کرده بودند. »

در جایی می‌نویسند:
« ...از قم به تهران رفتم و به محضر مبارک جناب آیةاللّه حاج شیخ محمدتقی آملی مشرّف شدم... سخن از مرحوم آقای قاضی و استاد علامه طباطبائی و اخوی محترم ایشان آیةاللّه مرحوم آقا سید محمد حسن الهی به میان آوردم، مرحوم آقای آملی به من فرمودند:

آقا اگر کسی باید در تحت تصرف و تعلیم کاملی به جایی برسد و قدمی بردارد، من برای شما بهتر از جناب آقای طباطبایی (علامه) کسی را نمی‌شناسم و بیشتر با ایشان مراوده داشته باشید که ایشان و مرحوم سیداحمد کربلائی کشمیری در میان شاگردان مرحوم آقای قاضی (سیدعلی) از همه بهتر بودند و آقای طباطبائی در همان وقت کشفیات بسیار داشتند. »

ظلم عظیم

در مقاله‌ای می‌نویسد:
« جناب استاد علامه طباطبائی مد ظلّه العالی، در صدر آن رساله وجیز عزیز علی و الفلسفة الالهیة اصلی به غایت قویم، و مطلبی به نهایت عظیم بعنوان الدین و الفلسفة اهدا فرموده است که: «حقا انّه لظلم عظیم ان یفرق بین الدین الالهی، و بین الفلسفة الالهیة».

این کلامی صادر از بطنان عرش تحقیق است که هر کس شنید گفتا للّه درّ قائل. آری دین الهی و فلسفه الهی را جدای از هم داشتن و پنداشتن به راستی ستمی بزرگ است. »

بسیار اهل همت بود.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین یزدان‌پناه در مصاحبه‌ای اینطور نقل می‌کنند:

« خودشان تعریف می‌کردند من وقتی از علامه طباطبایی دستور سلوک گرفتم علامه دستور دادند یک چله، من هشت، ده چله را به هم وصل کردم. یعنی این‎طور اهل همت بود.»

ره چنان رو که رهروان رفتند.

« ایشان یک تعبیری داشت و همیشه هم در درس‌ها می‌فرمود. آن تعبیر این بود که ‹ ره چنان رو که رهروان رفتند › تأکید می‌کرد که این‎گونه نباشید که طلبه بگوید من مسیر علمی را طی نمی‌کنم و درس نمی‌خوانم، بعد می‌روم دنبال مسائل سلوک. ایشان می‌گفت: این راه نیست. طلبه باید درسش را بخواند. این بزرگان مثل مرحوم قاضی و علامه طباطبایی را نگاه کنید. اینها همین ضَرَبَ ضَرَبا را خوانده‌اند. همه راه را طی کنید، اما دو چیز باشد؛ تحصیل و تقوا.

حکیم حسن حسن‌زاده آملی، سوم مهر ۱۴۰۰ در بیمارستان امام رضا علیه‌السلام آمل، چشم از جهان فروبست و مطابق وصیتش در حیات منزل ییلاقیش در منطقه ایراء لاریجان (آمل) کنار قبر همسر مرحومش، دفن شد.

تهیه و تنظیم: #رسانه_المیزان

@AlmizanMedia
دکتر حسین نصر، شاگرد علامه طباطبایی:

معنای ژرفی که علامه طباطبایی از دیوان حافظ شرح می داد چنان بود که گویی دیوارها با او به سخن در می آمدند.

📚در جستجوی امر قدسی، ص۱۳۰

©️ @AlmizanMedia
القدس

📄 تصاویر اسناد خیلی‌محرمانه ساواک در مورد تشکیل حساب مشترک برای کمک به مردم فلسطین توسط مرحوم علامه طباطبایی‹ره›، مرحوم شهید مطهری‹ره› و مرحوم سیدابوالفضل موسوی زنجانی‹ره›

سال ۱۳۴۹ شمسی


رسانه المیزان؛
رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره›

©️ @AlmizanMedia
Forwarded from رسانه محضر دوست (محمدامین نعمتی)
🔻حاج‌آقا #فاطمی‌نیا:

در تحقق تکبر باید سه رکن باشد:

اول: «متکبر»، خود آن آقا یا خانم
دوم: «متکبرعلیه»، کسی که بر او تکبر می‌شود یعنی یک انسان آنجا نشسته است و ما می‌خواهیم برای او قیافه بگیریم، این رکن دوم است.

سوم: «متکبر به» است، یعنی چیزی که بخاطر آن تکبر می‌ورزند.

به خاطر چه چیزی تکبر می‌کنند…؟
به خاطر مال…؟
به خاطر علم…؟
به خاطر جمال…؟
به خاطر زور بازو…؟

پس «متکبر به» یک وقتی مال است، یک وقتی علم است، یک وقتی چیزهای دیگر است اما فقط اینها نیست اینها چیزهایی است که بشر به آن دست یافته است.

یک پزشکی بود، قصد عزیمت به ژنو را داشت برای کنفرانسی با موضوع مسائل روانی گفت: چند حدیث برای من بنویس تا من به آنجا ببرم، من هم وظیفه دیدم یک شب تا صبح بیدار ماندم و حدیث درآوردم او در آن مجمع آن‌ها را خوانده بود و خیلی اعجاب شده بود؛ گفته بود علت تكبر ممکن است مال باشد، جمال باشد، علم باشد ولی جز این‌ها هم هست که تاکنون بشر نفهمیده است و فقط مولای ما امام #صادق علیه‌السلام یک اصلی آورده است که آن اصل در آنجا مایه حیرت آنها شده بود و آن اصل این است که

«ما من رَجُلٍ تکبَرَ أَو تَجبَرَ الاّ لذلَّهِ يَجِدُها في نَفسِهِ»
کسی تکبر نکرده مگر بخاطر کمبود و نقصی که در خود پیدا کرده است.


پ.ن: جهت شادی روح این عالم بزرگوار،صلوات💚

@mahzaredoost

دسته ديگرى كه تهمت فوق را به اسلام زده‌اند، مدعيان تمدن و آزادى در قرن اخيرند، همان كسانى كه آتش جنگ‌هاى جهانى را شعله‌ور ساخته و دنيا را زير و رو كردند و باز هم هر گاه غريزه ماديگريشان ندايشان دهد كه خطرى مختصر مطامعشان را تهديد مى‌كند، قيصريه دنيا را براى يك دستمال به آتش مى‌كشند (اينها هستند كه مى‌گويند اسلام دين زور و شمشير است، زهى بى شرمى!) كسى نيست كه از اينان بپرسد آيا ضرر ريشه‌دار شدن شرك در دنيا و انحطاط يافتن اخلاق فاضله بشر و مردن فضائل نفسانى و احاطه يافتن فساد بر زمين و بر اهل زمين، زياد است يا كوتاه شدن دست جنايتكار شما از چند وجب زمين و يا چند درهم مختصر خسارت ديدنتان؟ و چه خوب معرفى كرده است قرآن كريم اين جنس دو پا را كه‌ فرموده:
«إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ»

📔 ترجمه #تفسير_الميزان، ج۴، ص۲۶۰

رسانه المیزان؛
رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره›

©️ @AlmizanMedia
فاصله بين زمين و آسمان، ديد چشم و دعای مظلوم است، در موقعی كه نفرين می‌كند.

ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد۸، صفحه۲۱۰

©️ @AlmizanMedia
2024/11/16 10:47:30
Back to Top
HTML Embed Code: