كلبه باران pinned «🍀قلعه ایزد خواست دروازه تاریخ فارس تنها دیدار از یک بنای تاریخی ۲۰۰۰ ساله می تواند رنج و سختی راه با اتوبوس را تحمل پذیر کند.دیدار از بنایی که نیاکانمان در سالهای بسیار دور آن را بنا کرده اند تا که تعجب همگان را در حال حاضر برانگیزانند. " قلعه ایزد…»
آدمها تمام نمیشوند،
آدمها نیمهشب با همهی آنچه
در پس ذهن تو برایت باقی گذاشتهاند،
به تو هجوم میآورند.
هرتا مولر
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
آدمها نیمهشب با همهی آنچه
در پس ذهن تو برایت باقی گذاشتهاند،
به تو هجوم میآورند.
هرتا مولر
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
دلتنگی چیز عجیبی نیست
دلتنگی یک بیقراری دائمی ست
در خیال و رویایی خیس
دلتنگی انتظاریست تلخ
در پس یک دلدادگی شیرین
دلتنگی ...
جای خالی عشق ست در قلب
که با هیچ کس و هیچ چیز پر نمی شود
دلتنگی لمس باران ست
از پشت پنجره ی احساس
دلتنگی جای خالی توست
روی نیمکت پارک
که تنها با هجومی از خاطرات
و خیره ماندن به
نقطه ایی نامعلوم پر می شود...!!!
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
دلتنگی یک بیقراری دائمی ست
در خیال و رویایی خیس
دلتنگی انتظاریست تلخ
در پس یک دلدادگی شیرین
دلتنگی ...
جای خالی عشق ست در قلب
که با هیچ کس و هیچ چیز پر نمی شود
دلتنگی لمس باران ست
از پشت پنجره ی احساس
دلتنگی جای خالی توست
روی نیمکت پارک
که تنها با هجومی از خاطرات
و خیره ماندن به
نقطه ایی نامعلوم پر می شود...!!!
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
همه عاشق شدن را بلدند،
اما فقط تعداد کمی هستند
که بلدند چگونه در عشق با یک نفر
برای مدتی طولانی بمانند ...
آنا گاوالدا
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
اما فقط تعداد کمی هستند
که بلدند چگونه در عشق با یک نفر
برای مدتی طولانی بمانند ...
آنا گاوالدا
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
«تو را من چشم در راهم»
تو را من چشم در راهم
تو را من چشم در راهم، شباهنگام
که میگیرند در شاخ «تلاجن» سایهها رنگِ سیاهی،
وز آن دلخستگانت راست اندوهی فراهم،
تو را من چشم در راهم.
شباهنگام، درآن دم که برجا درّهها چون مردهماران خفتگانند،
درآن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام،
گرَم یاد آوری یا نه، من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم.
نیما یوشیج
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
تو را من چشم در راهم
تو را من چشم در راهم، شباهنگام
که میگیرند در شاخ «تلاجن» سایهها رنگِ سیاهی،
وز آن دلخستگانت راست اندوهی فراهم،
تو را من چشم در راهم.
شباهنگام، درآن دم که برجا درّهها چون مردهماران خفتگانند،
درآن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام،
گرَم یاد آوری یا نه، من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم.
نیما یوشیج
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
اگر میخواهی از حالِ من بدانی
سخت نیست!
تصور کن کسی را که هر روز چند بار
و هر بار چند ساعت
روبروی پنجره می ایستد
و کسی که نیست را به خاطر میآورد
کسی که نیست
کسی که هست را
از پای در میآورد ...
#گروس_عبدالملکیان
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
سخت نیست!
تصور کن کسی را که هر روز چند بار
و هر بار چند ساعت
روبروی پنجره می ایستد
و کسی که نیست را به خاطر میآورد
کسی که نیست
کسی که هست را
از پای در میآورد ...
#گروس_عبدالملکیان
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
شکستن قلب انسان ها ، اصلا کار دشواری نیست و از دست همه برمی آید!
آن چه دشوار است، نشکستن دل هاست ...
ژان پل سارتر
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
آن چه دشوار است، نشکستن دل هاست ...
ژان پل سارتر
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
کلمات همیشه این قدرت را ندارند
که آدمهای خیلی خوشحال
یا خیلی غمناک را ارضا کنند...
زیرا آخرین بیان خوشحالی زیاد
و غم زیاد، سکوت است...!
آنتوان چخوف
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
که آدمهای خیلی خوشحال
یا خیلی غمناک را ارضا کنند...
زیرا آخرین بیان خوشحالی زیاد
و غم زیاد، سکوت است...!
آنتوان چخوف
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
پیش از آنکه کسی
در راه خیانت گام بردارد،
لازم است که عشق فراوانی را
بیهوده هدر داده باشد...
رومن گاری
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
در راه خیانت گام بردارد،
لازم است که عشق فراوانی را
بیهوده هدر داده باشد...
رومن گاری
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
عشق، مانند بادی است که علفهای زیر درختان را در شبی سیاه به حرکت درمیآورد. نباید تلاش کنی که عشق را محدود سازی؛ عشق، حادثهٔ الهی زندگی است.
شروود اندرسن
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
شروود اندرسن
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
با قلم می گویم:
ــ ای همزاد، ای همراه،
ای هم سرنوشت
هر دومان حیران بازیهای دورانهای زشت.
شعرهایم را نوشتی
دستخوش؛
اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟
فریدون مشیری
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
ــ ای همزاد، ای همراه،
ای هم سرنوشت
هر دومان حیران بازیهای دورانهای زشت.
شعرهایم را نوشتی
دستخوش؛
اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟
فریدون مشیری
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
ما بیش از اندازه قوی بودیم؛
مدام می شکستیم، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم،
اشک می ریختیم، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت، روی پاهای خودمان می ایستادیم.
ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی دادیم، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم.
ما به قیمت همین قوی بودن، از پا در آمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند...
نرگسصرافیانطوفان
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
مدام می شکستیم، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم،
اشک می ریختیم، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت، روی پاهای خودمان می ایستادیم.
ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی دادیم، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم.
ما به قیمت همین قوی بودن، از پا در آمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند...
نرگسصرافیانطوفان
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima