Gozahteh
Afshin Moghadam
چه سخته
گذشتن از تو دیوار گذشته
یه خوابه، رسیدن، به فردایی که پشت اون نشسته
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
گذشتن از تو دیوار گذشته
یه خوابه، رسیدن، به فردایی که پشت اون نشسته
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
ستایش و سرزنش،
بدست آوردن و از دست دادن،
اندوه و شادی،
همچون باد میآیند و میروند.
برای خوشبخت بودن
همچون درختی تنومند
در وسط همه آنها آرامش اختیار کن...
بودا
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
بدست آوردن و از دست دادن،
اندوه و شادی،
همچون باد میآیند و میروند.
برای خوشبخت بودن
همچون درختی تنومند
در وسط همه آنها آرامش اختیار کن...
بودا
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چه حسرتیست بر دلم که از تمام بودنت
نبودنت به من رسیده ..
صدای قلب من چرا غمت نمیکشد مرا
چرا هنوز ادامه داری ...
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
نبودنت به من رسیده ..
صدای قلب من چرا غمت نمیکشد مرا
چرا هنوز ادامه داری ...
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
تمام روحش را دوباره شکافت
و از نو شروع کرد به بافتن
با طرحی نو در میان
پرنده ای
شاید درخت سروی
و یا بارانی تند
آنچه بافته بود
گل نیلوفری در میان مرداب گذشته بود
همان زنی که از آینه
گریخته بود
و از پشت پنجره خیال
رو به کوچه رویاها می نگریست
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Instagram.com/alizadehdrsima
و از نو شروع کرد به بافتن
با طرحی نو در میان
پرنده ای
شاید درخت سروی
و یا بارانی تند
آنچه بافته بود
گل نیلوفری در میان مرداب گذشته بود
همان زنی که از آینه
گریخته بود
و از پشت پنجره خیال
رو به کوچه رویاها می نگریست
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Instagram.com/alizadehdrsima
قطعه های از وجودش را جا گذاشته بود
در جایی یا مکانی
شاید در دریاچه تخت سلیمان
یا زیر ستونهای دروازه شهر پارسه
یا در میان پره های آسبادهای نشتیفان
یا یخ زده در یخچالهای علم کوه و دره یخار دماوند
یا حیران در محراب الجایتو
یا چون قطرات آب
از آبشار گنج نامه بر رودی پریده بود
یا زیر ضربه های چکش فرهاد در بیستون دفن شده بود
شاید در میان هجوم واژه هایی که ننوشته
مانده بود
اما اینک در آینه
به تصویر زنی می نگریست
که چهره ای تازه داشت
و متولد شده بود
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Instagram.com/alizadehdrsima
در جایی یا مکانی
شاید در دریاچه تخت سلیمان
یا زیر ستونهای دروازه شهر پارسه
یا در میان پره های آسبادهای نشتیفان
یا یخ زده در یخچالهای علم کوه و دره یخار دماوند
یا حیران در محراب الجایتو
یا چون قطرات آب
از آبشار گنج نامه بر رودی پریده بود
یا زیر ضربه های چکش فرهاد در بیستون دفن شده بود
شاید در میان هجوم واژه هایی که ننوشته
مانده بود
اما اینک در آینه
به تصویر زنی می نگریست
که چهره ای تازه داشت
و متولد شده بود
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Instagram.com/alizadehdrsima
🍀 به بهانه روز ملی سینما
برای آدمی چون من که همیشه با چالشهای خاصی روبروست، یک جا ماندن کاریست سخت. به جرات میتوانم بگویم که غیر از فیلم و فوتبال هیچ چیز دیگری نمیتواند مرا برای ۹۰ دقیقه یک جا ثابت نگه داره ...
سینما برای من همیشه دریچه ای رو به جهانی متفاوت است پنجره ایست بر دیواری سفید که در هر بار رو به سویی خاص باز میشود تا نگرشی جدید را آموزش دهد. نگرشی چون این که دنیا همه اش سینماست و ما هنرپیشگانی هستیم که هر روز نقش خود را بازی می کنیم.
یک روز از آوای موسیقی مست میشویم و همراه با جولی اندروز نتهای موسیقی را میخوانیم و روزی دیگر در مرگ مادر، با دیالوگهای اشعار گونه حاتمی سوگواری میکنم
روزی در دامن سفید و بلند سیندرلا غرق رویا میشویم و با پیپ به دنبال آرزوهای بزرگیم و روزی دیگر با اسکارلت در میانه جنگ، همه چیز را بر باد رفته میبینیم . در خانه دایی جان ناپلئون با سعید، راس ساعتی عاشق میشویم و با بانو خیانت راتجربه می کنیم و چون حمید هامون وقتی جمله” تو رو دوست ندارم” را می شنویم، خرد می شویم و اسیر شک فلسفی میشویم.
برای رسیدن به گنجی در آنسوی دریاها همراه دزدان دریایی میشویم تا شاید در جزیره گنج فرود بیاییم غافل از آنکه تنها چون تام هنکس در جزیره ای دور افتاده خواهیم ماند. در این میان چند بار کات می شنویم ؟ چه کسی کات میدهد ؟ اما باز با نقشی جدیدتر شروع میکنیم و شاید چون دیگران داریم در دنیایی دیگر نقش آفرینی می کنیم. شاید با تردید و شک فروشنده به دنبال قهرمانیم. قهرمان کیست؟
سناریو دست کیست ؟ آخرین کات را کی قراره بدن ؟ نکنه که در این دنیا سیاهی لشکر باشیم؟
ما برای چشیدن طعم گیلاس جاده رستم آباد را بارها و بارها بالا و پایین رفته ایم شاید خانه دوست را بیابیم.
با سینماست که دری رو بسوی دنیایی دیگر چون نمایش ترومن گشوده میشود. باید از آن گذر کرد رو بسوی خانه دوست. براستی خانه دوست کجاست ؟
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Instagram.com/alizadehdrsima
برای آدمی چون من که همیشه با چالشهای خاصی روبروست، یک جا ماندن کاریست سخت. به جرات میتوانم بگویم که غیر از فیلم و فوتبال هیچ چیز دیگری نمیتواند مرا برای ۹۰ دقیقه یک جا ثابت نگه داره ...
سینما برای من همیشه دریچه ای رو به جهانی متفاوت است پنجره ایست بر دیواری سفید که در هر بار رو به سویی خاص باز میشود تا نگرشی جدید را آموزش دهد. نگرشی چون این که دنیا همه اش سینماست و ما هنرپیشگانی هستیم که هر روز نقش خود را بازی می کنیم.
یک روز از آوای موسیقی مست میشویم و همراه با جولی اندروز نتهای موسیقی را میخوانیم و روزی دیگر در مرگ مادر، با دیالوگهای اشعار گونه حاتمی سوگواری میکنم
روزی در دامن سفید و بلند سیندرلا غرق رویا میشویم و با پیپ به دنبال آرزوهای بزرگیم و روزی دیگر با اسکارلت در میانه جنگ، همه چیز را بر باد رفته میبینیم . در خانه دایی جان ناپلئون با سعید، راس ساعتی عاشق میشویم و با بانو خیانت راتجربه می کنیم و چون حمید هامون وقتی جمله” تو رو دوست ندارم” را می شنویم، خرد می شویم و اسیر شک فلسفی میشویم.
برای رسیدن به گنجی در آنسوی دریاها همراه دزدان دریایی میشویم تا شاید در جزیره گنج فرود بیاییم غافل از آنکه تنها چون تام هنکس در جزیره ای دور افتاده خواهیم ماند. در این میان چند بار کات می شنویم ؟ چه کسی کات میدهد ؟ اما باز با نقشی جدیدتر شروع میکنیم و شاید چون دیگران داریم در دنیایی دیگر نقش آفرینی می کنیم. شاید با تردید و شک فروشنده به دنبال قهرمانیم. قهرمان کیست؟
سناریو دست کیست ؟ آخرین کات را کی قراره بدن ؟ نکنه که در این دنیا سیاهی لشکر باشیم؟
ما برای چشیدن طعم گیلاس جاده رستم آباد را بارها و بارها بالا و پایین رفته ایم شاید خانه دوست را بیابیم.
با سینماست که دری رو بسوی دنیایی دیگر چون نمایش ترومن گشوده میشود. باید از آن گذر کرد رو بسوی خانه دوست. براستی خانه دوست کجاست ؟
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Instagram.com/alizadehdrsima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
كلبه باران pinned «🍀 به بهانه روز ملی سینما برای آدمی چون من که همیشه با چالشهای خاصی روبروست، یک جا ماندن کاریست سخت. به جرات میتوانم بگویم که غیر از فیلم و فوتبال هیچ چیز دیگری نمیتواند مرا برای ۹۰ دقیقه یک جا ثابت نگه داره ... سینما برای من همیشه دریچه ای رو به جهانی متفاوت…»
آنچه زندگیتان را غنی میکند، جیزهایی نیستند که به آن اضافه میکنید،چیزهایی هستند که از،آن حذف میکنید.
رولف دوبلی
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
رولف دوبلی
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
نمیدانم اولین بار چه کسی در گوش ما خواند
که باید همیشه برنده باشیم، در واقع
به ما آموختند که با برنده شدن چیزهای زیادی را به دست میآوریم، مثل محبت، تحسین، توجه، احترام.
همین شد که ما از باختن ترسیدیم
و به گمانم بازنده شدن ترسناک نیست، آنجا ترسناک میشود که ارادهی دوباره بلند شدن را از دست میدهیم و خودمان را سرزنش میکنیم. دروغ چرا صادقانه میگویم که من بیشتر باختهام تا برنده شوم
و با هربار باختن چیزهایی را از دست دادهام آدمهایی را...
حالا که سی و یک ساله هستم اما دیگر پذیرفتهام که
این باختن حقیقت زندگیست، مثل مرگ که تلخ است اما واقعیت جهان است.
دیگر برایم مهم نیست که وقتی برنده میشوم کسی باشد که حلقهی گُلی به گردنم بیندازد و یا اگر ببازم، طردم کند.
حالا میدانم که تنهای تنها باید با حقیقتِ برد و باخت کنار بیایم و برآیندش میشود زندگی من!
آلن دو باتن
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
که باید همیشه برنده باشیم، در واقع
به ما آموختند که با برنده شدن چیزهای زیادی را به دست میآوریم، مثل محبت، تحسین، توجه، احترام.
همین شد که ما از باختن ترسیدیم
و به گمانم بازنده شدن ترسناک نیست، آنجا ترسناک میشود که ارادهی دوباره بلند شدن را از دست میدهیم و خودمان را سرزنش میکنیم. دروغ چرا صادقانه میگویم که من بیشتر باختهام تا برنده شوم
و با هربار باختن چیزهایی را از دست دادهام آدمهایی را...
حالا که سی و یک ساله هستم اما دیگر پذیرفتهام که
این باختن حقیقت زندگیست، مثل مرگ که تلخ است اما واقعیت جهان است.
دیگر برایم مهم نیست که وقتی برنده میشوم کسی باشد که حلقهی گُلی به گردنم بیندازد و یا اگر ببازم، طردم کند.
حالا میدانم که تنهای تنها باید با حقیقتِ برد و باخت کنار بیایم و برآیندش میشود زندگی من!
آلن دو باتن
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
در خلوت ِ روشن با تو گريستهام
براي ِ خاطر ِ زندگان،
و در گورستان ِ تاريک با تو خواندهام
زيباترين ِ سرودها را
زيرا که مردگان ِ اين سال
عاشقترين ِ زندگان بودهاند
احمد شاملو
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
براي ِ خاطر ِ زندگان،
و در گورستان ِ تاريک با تو خواندهام
زيباترين ِ سرودها را
زيرا که مردگان ِ اين سال
عاشقترين ِ زندگان بودهاند
احمد شاملو
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
دلتنگی خوشهی انگور سیاه است
لگد کوبش کن بگذار ساعتی سربسته بماند مستت میکند اندوه...
ㅤㅤㅤㅤhttps://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
لگد کوبش کن بگذار ساعتی سربسته بماند مستت میکند اندوه...
ㅤㅤㅤㅤhttps://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
دوست داشتن زوری نیست ،
اختیاری ست ...
اِداری هم نیست ،
ساعت کار ندارد ،
شبانه روزیست ،
خواب و خوراک نمیشناسد .
شوخی نیست ،
جدی هم نیست !
یک بازی ست که بَلد بودن و قاعدهی خودش را خودش تعیین میکند .
دوست داشتن یا هست یا نیست !
حدِ وسط ندارد ...
عباس معروفی
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
اختیاری ست ...
اِداری هم نیست ،
ساعت کار ندارد ،
شبانه روزیست ،
خواب و خوراک نمیشناسد .
شوخی نیست ،
جدی هم نیست !
یک بازی ست که بَلد بودن و قاعدهی خودش را خودش تعیین میکند .
دوست داشتن یا هست یا نیست !
حدِ وسط ندارد ...
عباس معروفی
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
عشق اگر پيدا شد... كه دگر عشق نيست؛
معرفت است!
عشق از آنرو هست ...كه نيست!! پيدا نيست و حس ميشود !
محمود دولت آبادی
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
معرفت است!
عشق از آنرو هست ...كه نيست!! پيدا نيست و حس ميشود !
محمود دولت آبادی
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
پاییز آمد و بوی مهر
بوی کلاس درس
کلاس
درسی که نیمکت هایش بوی باران می داد
درس کوکب خانم،
روباه و زاغ
چه رویای شیرینی بود از سفره کوکب خانم لقمهای برچیدن
چه لذتی داشت
در به در دنبال حسنک دویدن
پریدن از پرچین جنگلهای گیلان
به آواز باران
و چه اندوه بزرگی بود
پنیری که زاغ از دست داد
کاش آموزگار
پیش از تصمیم کبری
می آموخت
در این روزگار
چگونه بنویسم تصمیم را...
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
بوی کلاس درس
کلاس
درسی که نیمکت هایش بوی باران می داد
درس کوکب خانم،
روباه و زاغ
چه رویای شیرینی بود از سفره کوکب خانم لقمهای برچیدن
چه لذتی داشت
در به در دنبال حسنک دویدن
پریدن از پرچین جنگلهای گیلان
به آواز باران
و چه اندوه بزرگی بود
پنیری که زاغ از دست داد
کاش آموزگار
پیش از تصمیم کبری
می آموخت
در این روزگار
چگونه بنویسم تصمیم را...
#سیما_علیزاده
@Alizadeh4755Sima
https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Telegram
كلبه باران
سلامم را شما پاسخ گوييد ....
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima
راز نگاهى متفاوت بر دل نوشته هايى از گذشته تا حال
@Alizadeh4755Sima