Telegram Web Link
Forwarded from ادب‌سار
🌸🌱 @AdabSar

شیراز شهر راز
#هما_ارژنگی ۱۳۹۱
به انگیزه‌‌ی پانزدهم اردیبهشت روز پاسداشت شیراز

گاه بهار و وقت گل و فصل لاله شد
خون در گلوی لاله چو می در پیاله شد

روح شراب شعر به رگ‌های من دوید
الهام شاعرانه به جانم حواله شد

حالی به سوی شهر سخن می‌برم نیاز
شیراز و سرزمین غزل‌های دل‌نواز

خم‌خانه‌ای ز شیره‌ی شورآفرین شعر
گنجینه‌ای ز گوهر عشق و سرای راز

آنجا که شعر خواجه‌ام از کف برد قرار
خواند به بانگ چنگ و هم‌آوایی هَزار

(عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار)
ای ساقیِ فسونگر و گل‌چهره می بیار

نارنج‌ها شکوفه‌به‌تن ایستاده‌اند
عطارها به باغ دکان‌ها گشاده‌اند

گویا چنان‌که سعدی شیرین سخن سرود
(بر راه باد عود بر آتش نهاده‌اند)

این شهر دلربا بود از عهد باستان
دارد به روزگار ز استوره‌ها نشان

شهنامه گویدت که نخستین بنای آن
بنهاده شد به خواهشِ تهمورس جوان

با آن‌که شد فسرده به دورانِ بد کُنِشت
ویرانه شد به دستِ ستمکارِ سرنوشت

از عهد باستان تو ببینی به مهر و خشت
نام وِرا زمانه به پایندگی نوشت

چون ققنُسی که زنده شود از دلِ غبار
یا همچو مرده‌ای که بر آرد سر از مزار

بار دگر شکفته و زیبا چنان بهار
سر زد ز خاکِ غمزده شیرازِ گلعذار

زان پس نگینِ شعر و غزل در زمانه شد
بالید و چون عقابِ بلندآشیانه شد

شهبال زرنشان چو به ملک سخن گشود
در آسمان فضل و هنر جاودانه شد

آن‌دم که رو کنی به تماشای بوستان
یا بنگری جمالِ دل‌آرای گلسِتان

سعدی خدای معرفت و حکمت و بیان
گنجی ز شعر و شور و ادب سازدت عیان

حافظ رهی به عالمِ قدسی گشوده است
از مکر زاهدانِ ریایی سروده است

رمز نهفته در دلِ عرفان و جذبه را
در هر غزل به تیشه‌ی اندیشه سوده است

باری ز شهرِ راز توان بیش از این سرود
از مردمان نیک و هنرآفرین سرود

از خاتم و منبت و فرش و معرقش
یا باغ و دشت و قلعه و ارگِ وزین سرود

لیکن سخن به ملکِ سخن‌پروران خطاست
گفتِ مرا سروده‌ی نام‌آوران گواست

من طفلِ بی‌زبانم و درمانده از بیان
گر از زبانِ خواجه بگویم کنون رواست

(شهری‌ست پر کرشمه و خوبان ز شش جهت)
واندر میانه با دل من طرفه ماجراست!

🌸🌱 @AdabSar
هما ارژنگی - شیراز شهر راز
@AdabSar
🔸 شیراز شهر راز

سروده و آوای باشکوه #هما_ارژنگی
به انگیزه‌‌ی پانزدهم اردیبهشت «روز شیراز»

🌸🌱 @AdabSar
🌺🌺🌺
🌺🌺
🌺
یکی داستان زد بر این پیلتَن
که هر کس که سر برکشد زَانجمن

هنر باید و گوهرِ نامدار
خرد یار و فرهنگش آموزْگار

چُن این چار گوهر به جای آوَرَد
دلاور شودْ پَرّ و پای آوَرَد

از آتش نبینی جز افروختن
جَهانی چو پیش آیدش سوختن
#فردوسی

و در آغازین‌روز هفته امید دارم
که یزدان تو را زندگانی دهاد
هَمَت ْخوبی و کامرانی دهاد

گزینش: #جعفر_جعفرزاده
فرتور: #امیر_عنایتی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌺🌺
🌺🌺🌺
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻تخصص = سررشته، کاردانی، گرایش، ویژگی
🔻تخصص داشتن = کاردان بودن، سررشته داشتن
🔻تخصصی = کاری، کارشناسی، کاردانی
🔻فوق تخصص = فراستاد
🔻واژه‌های تخصصی = دانش‌واژه‌ها، واژه‌های دانشیک

نمونه:
🔺در رشته‌ی پزشکی، تخصص قلب قبول شد =
در رشته‌ی پزشکی، گرایش دل پذیرفته شد

🔺در باغبانی تخصص داشت =
در باغبانی سررشته داشت
در باغبانی کاردان بود

🔺دایرةالمعارف واژه‌های تخصصی کامپیوتر را ابتیاع کرد =
دانشنامه‌ی واژه‌های دانشیک رایانه را خرید

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تخصص
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
☘️🌹🍀
🌹🍀
🍀
کسی کو خرد جویَد و ایمنی
نیازد سوی کیشِ آهرمنی

چو فرزند باید که داری به ناز
ز رنج ایمِن از خواسته بی‌نیاز

تو بی‌رنج را رنج منمای هیچ
همی مردی و داددادن بسیچ

که گیتی سپنج‌ست و جاوید نیست
فَری برتر از فَرّ‌ِ جمشید نیست
#فردوسی

و آرزوی این هفته‌:
انوشه بزی تا بوَد روزْگار
همیشه خرد بادت آموزْگار


گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🌹🍀
☘️🌹🍀
Forwarded from ادب‌سار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
...چو بر رخش اندیشه‌ها تاختی
درفش سخن را بر افراختی
نبشتی چو شهنامه‌ی شاهوار
همان خسروان نامه‌ی استوار
یکی گنج پر رنج آمد پدید
که دیگر چون او در جهان کس ندید...

نماهنگ درود فردوسی
سراینده و گوینده: #هما_ارژنگی
#روز_فردوسی

📚🇮🇷 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔹به فردوسی بزرگ

هلا ای بزرگ خردمند راد
درودم ز جان بر روان تو باد

خردمند دانادل ای پیر توس
خداوند بس رستم و اشکبوس

خرد چون چکیده‌ست از خامه‌ات
شهِ نامه‌ها گشته شهنامه‌ات

از آن جاودان در جهان زنده‌ای
که تخم سخن را پراکنده‌ای

سرود تو شد داروی درد ما
شفا داد درد زن و مرد ما

چو شهنامه فرهنگ ایران بود
دل دشمن از آن هراسان بود

"پی افکندی از نظم کاخی بلند"
خجسته بنایی اهوراپسند

که از باد و باران گزندش نبود
نیاورد سر، پیش ناکس فرود

بنایی که باشد بنای خرد
وزان برتر اندیشه بر نگذرد

سرود تو پیغام آزادگی‌ست
همه درس زیبای افتادگی‌ست

خردنامه‌ات بی‌همانند شد
وطن از سرود تو خرسند شد

تویی زاده‌ی کوروش نامدار
شهنشاه پیروز دشمن‌شکار

که منشور آزادگی بر نوشت
بشر را به آیین برابر نوشت

تو گسترده‌ای پهنه‌ی رزم را
برآورده‌ای صحنه‌ی بزم را

چنان رزم با بزم آمیختی
که ساغر به شمشیر آویختی

ز یک سوی آوای تیروکمان
برافکنده‌ای بر بلندآسمان

دگر سوی در جانت آید فرود
ز یزدان چنین آسمانی سرود

"میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است"

تویی جان رستم، تویی جان گیو
تو جنگیده‌ای با دد و دام و دیو

تو بگذشتی از هفت‌خوان سرفراز
به گوش تو خوانده‌ست سیمرغ راز

کمان کیانی به دوش تو بود
جهان پر ز بانگ خروش تو بود

تو گفتی جهان را مگر بشنوند
"نبندد مرا دست چرخ بلند"

هلا ای سیاوش‌وَشِ سرفراز
تو بگذشتی از تل آتش به ناز

تو با کاویانی درفش سخن
به‌پاخواستی تا نمیرد وطن

به‌پاکردی از شور هنگامه را
سرودی ابر نظم شهنامه را...

#مصطفا_بادکوبه_ای (کوتاه‌شده)
#روز_فردوسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔹آفرین فردوسی

آنچه کورش کرد و دارا، وآنچه زردشت مهین
زنده گشت از همت فردوسی سحرآفرین

تازه گشت از طبع حکمتزای فردوسی به دهر
آنچه کردند آن بزرگان در جهان از داد و دین

شد د‌رفش کاویانی باز برپا تا کشید
این سوار پارسی رخش فصاحت زیر زین

پس برون آمد ز «‌پاز» توس برناشاعری
هم‌ خردمندی حکیم و هم‌ سخن‌سنجی وزین

گرچه‌ خورد از گنج‌ خویش و برنخورد از رنج‌خویش
لیک‌ ماند ازخویش گنجی بی‌عدیل و بی‌قرین

از سخن بنهاد دارویی مفرح در میان
تا بدان خرم کنند این قوم دل‌های حزین

تا برافروزند روزی بابکانی دوده را
وز نشاط رفتگان از رخ فرو شویند چین

آنچه گفت اندر اوستا زردهشت‌ و آنچه کرد
اردشیر بابکان تا یزدگرد بافرین

زنده کرد آن جمله فردوسی به الفاظ دری
اینت کرداری شگرف و اینت گفتاری متین

ای مبارک اوستاد، ای شاعر والانژاد
ای سخن‌هایت به سوی راستی حبلی متین

نامه‌ی تو هست چون والادرفش کاویان
فر یزدانی وزان بر وی چو باد فرودین

#بهار (کوتاه‌شده)
#روز_فردوسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
🍶 واژه‌های پارسی در زبان تازی دوسَر = از پارسی دوسر، شتر دوکوهانه، یکی از گیاهان (جوی دوسر) دوسری = از پارسی دوسری، ستبر و درشت دوشاب = از پارسی دوشاب، شیره یا باده‌ی خرما، افشره یا شیره‌ی چیزی دوشِرمه = از پارسی دوشرمه، بی‌شرم، بی‌پروا دَوشَق، جوسَق = از…
👨🏻‍🌾 واژه‌های پارسی در زبان تازی

دُهانج، دُهامج = از پارسی دُوکوهانه، دو رگام (شتر تندرو دو کوهانه)
دَهدار، دُهدُر = از پارسی داهدار (داه= پَست و بیهوده)
دَهداق = از پارسی دهداق، گوشت تکه شده
دُهدُر = از پارسی ده دل، کسی که ده دل فریبکار دارد، بیهوده، ژاژ
دَهدهه، دهدهان، دُهیدان = از پارسی دَه دَه، سد شتر
دَهرَس = از پارسی داه رَس، ازدا(نابغه)
دهقان = از پارسی دِه خان، دِهگان، دهقان، برزگر
دهلیز = از پارسی دِهلیز، دالان
دَهقَنه = از ریشه‌ی پارسی دِهگان، دهگانی
دَهلیزی = از پارسی دهلیزی، سخن یاوه، چرند
دَهم = از پارسی دهم
دَهمان = از پارسی دهمان، نماز شامگاه
دَهمَست = از پارسی دهمست، درخت تنومند و همیشه سرسبز غار که سوختن چوبش بوی خوش می‌دهد، میوه‌ی آن را ده‌مشت گویند.
دُهَنَج = از پارسی دَهنِه، گوهری زمرد مانند
دَیابوذ = از پارسی دوپود، دواپوذ، جامه‌ی دو پود

👨🏻‍🌾 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

👨🏻‍🌾 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔹حکیم نیشابور

چون صبح نشابور دلی روشن داشت
بر جان ز پرند علم پیراهن داشت
همواره پیام‌آور بیداری بود
تاریکی خواب جهل را دشمن داشت

وارسته‌ی دل به زندگانی بسته
جز مرگ ز دام هرچه باور رسته
آن لحظه‌شناس دم غنیمت‌دان را
نیروی یقین به زندگی پیوسته

بیدارتر از روان بیدار جهان
با نور خرد رفت به دیدار جهان
چشم از همه سو گشاده در کار جهان
یک ذره نبرد ره به اسرار جهان

هرچند به اسرار جهان راه نبرد
دانست چگونه راه بایست سپرد
دانست چگونه خوب می‌باید زیست
دانست چگونه خوب می‌باید مرد

بسیار اگر ز می سخن گفت و ستود
می در معنا نمادی از شادی بود
دنبال نجات لحظه‌ها می‌گردید
جان را به نشاط رهبری می‌فرمود

گر گوش کنی هر سخنش فریاد است
بر خلق که فریاد به گوشش باد است
گر در نگری آن چه در اندیشه‌ی اوست
پیکار بزرگ داد با بیداد است

سروده‌ی #فریدون_مشیری برای #خیام
#روز_خیام
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادب‌سار
💫🪐 ۲۸ اردیبهشت
روز بزرگداشت «خیام»
این خداوندگارِ دانش و فرزانگی
و بزرگ‌پیامبرِ پارسی‌سُرایی گرامی باد.
#خیام همچون فردوسی در چامه‌ها و نوشته‌های خود دانسته و آگاهانه یا سراسر پارسی می‌نوشت و می‌سرود یا از واژه‌های بیگانه بسیار کم بهره می‌برد.
چند نمونه از آن‌ها را بخوانیم:


ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
💫
از تن چو برفت جان پاک من و تو
خشتی دو نهند بر مغاک من و تو
و آنگاه برای خشت گور دگران
در کالبدی کشند خاک من و تو
💫
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک درآمدیم و بر باد شدیم
💫
هم دانه‌ی امید به خرمن ماند
هم باغ و سرای بی تو و من ماند
سیم و زر خویش از درمی تا به جُوی
با دوست بخور، گرنه به دشمن ماند
💫
تا چند زنم به‌روی دریاها خشت؟
بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت
خیام، که گفت دوزخی خواهد بود؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
💫
هان کوزه‌گرا بپای اگر هشیاری
تا چند کنی بر گِل مردم خواری
انگشت فریدون و کف کیخسرو
بر چرخ نهاده‌ای، چه می‌پنداری؟
💫
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صدهزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بردمیدن بودی
💫
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
💫
برشی از نوروزنامه: شها، به جشن فروردین، به ماه فروردین آزادی گزین. یزدان و دین کیان سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی و دیر زیو، با خوی هژیر و شادباش بر تخت زرین و انوشه خور به جام جمشید…
داد و راستی نگاه‌دار سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز و تیغت روشن و کاری به دشمن و بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر؛ و هم کشوری بگير نو، بر تخت با درم و دينار!
پیشت هنری و دانا گرامی و درم خوار و سَرایت آباد و زندگانی بسیار.

#روز_خیام
فرتور(عکس): تندیس خیام در دانشگاه اوکلاهاما، ساخته‌ی هنرمندانه‌ی #حسین_فخیمی
b2n.ir/StatueofKhayyam

🪐💫 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مرحوم = شادروان، روانشاد، انوشَک‌روان، نوشین‌روان، آمرزیده، زنده‌یاد، درگذشته، از جهان‌رفته، نیک‌رفته، نیک‌یاد، هوفَروَرت، ویتَرتَک(پارسی پهلوی)

🔻مرحومه = شادروان، روانشاد، انوشَک‌روان، نوشین‌روان، آمرزیده، زنده‌یاد، درگذشته، از جهان رفته، نیک‌رفته، نیک‌یاد، هوفَروَرت، ویتَرتَک(پارسی پهلوی)

🔻مغفور = بخشوده، آمرزیده

نمونه:
🔺آن مرحوم، دار فانی را وداع گفته و چهره در نقاب خاک کشید =
آن روانشاد، سرای سپنج را بدرود گفته و چهره در پرده‌ی خاک کشید

فوت مرحومه‌ی مغفوره، والده‌ی عزیزتان را تسلیت عرض می‌نمایم =
درگذشت نوشین‌روان، مادر گرامیتان را با شما همدردم

🚩برای آگاهی بیشتر بنگرید به www.tg-me.com/AdabSar/1068

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مرحوم #مغفور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
چُنین بَرده گشتیم بر خواسته
دل آراسته شد روان کاسته

چو دل برنِهی بر سَرای کهن
کند راز و بر تو بپوشد سخن

سوی آز منگر که او دشمن‌ست
دلش بَرده‌ی جانِ آهَرمَن‌ست

بپوی و بپوش و بناز و بخَور
تو را بهره این‌ست ازین رهگذر
#فردوسی

و در این هفته
امیدم چنان‌ست کز کردْگار
نباشی جز از شاد و به‌روزْگار


گزینش #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
ادب‌سار
👨🏻‍🌾 واژه‌های پارسی در زبان تازی دُهانج، دُهامج = از پارسی دُوکوهانه، دو رگام (شتر تندرو دو کوهانه) دَهدار، دُهدُر = از پارسی داهدار (داه= پَست و بیهوده) دَهداق = از پارسی دهداق، گوشت تکه شده دُهدُر = از پارسی ده دل، کسی که ده دل فریبکار دارد، بیهوده، ژاژ…
🎋 واژه‌های پارسی در زبان تازی

دیابیج = از پارسی دیباها، ابریشم‌ها.
دیانت = از پارسی دین، دین‌داری.
دیَاوین، دَواوین = از پارسی دیوان، دیوان‌ها.
دیباج = از پارسی دیبا، ابریشم.
دیباجه = از پارسی دیباچه، پیشگفتار، سرآغاز، پَرَند(ابریشم، دیبا).
دَیبَق = از پارسی دیبا، دیبه.
دَیجور = از پارسی داج‌وَر (داج= تاریکی)، ستمکار.
دَیدَب، دیدبان = از پارسی دیدبان.
دَیدَبان = از پارسی دیدبان، نگهبان.
دَیر = (سریانی) یا از ریشه‌ی پارسی دارا، دیر، کُـنِـشت (آتشکده، آتشگاه، نمازگاه، کلیسا، کنیسه‌ی یهودیان).
دَیزَج = از پارسی دیزک، دیزه، اسبی که از سر تا دُمش راه‌های سیاه باشد.
دَیش، دُیوُس = دگرگشته ی دَیس، پستان، پستان‌ها، سرَپستان.
دَیسَق = از پارسی دِیسِه (دیس سیمین)، تشت سیمین، سینی سیمین.
دیگ = از پارسی دیگ.
دیلم = از پارسی دیلم، مازندران.
دینار = از پارسی دینار.
دین = از پارسی دین، آیین، کیش، روز بیست چهارم ماه‌های ایرانی.
دیوان، دیوانیه = از پارسی دیوان، دفتر، دیوان‌خان، خانه‌ی گردهمایی.

🎋 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🎋 @AdabSar
چنین جای «آباد» ویران که کرد؟

🏴 #آبادان
@AdabSar
وجب به وجب خمپاره و انگشت به انگشت ترکش
اگر از ماه کسی آهن‌ربای بزرگی به دست می‌گرفت خوزستان می‌چسبید به ماه!

#رضا_براهنی
بُرشی از نبیک(کتاب): آزاده خانم و نویسنده‌اش


🏴 #خرمشهر #آبادان #خوزستان
@AdabSar
💠🔹 فارسی را فاس بداریم

یکی از سخندانان در نشست دسته‌ی فرهنگ‌دوستان می‌گفت:
«به سمعم رسید از ادیب شهیر و ملک مُلک‌قول، که فارسی احسن جمله لغات است و اکبر به جملگی صفات. احلا من‌العسل است و هر عبارتش مثل!
مخلص کلام بر خواص و عوام لازم است به پاسداشت آن ید عمل قوی داریم!»

انگشت به لب ماندم از توانمندی این سخنور «فارسی‌!دوست» که در خوش‌گویی از پارسی، جز «پاسداشت» واژه‌ای پارسی به کار نبرد!
ناچار به زبان آمدم که:

چاپلوسی بگفت شاهی را
کای قدت راست همچو چوبه‌ی دار

وی بیانت برنده همچون تیغ
وی زبانت کشنده همچون مار!

شاه گفتا ز چاپلوسی تو
گل شود نیز خوار همچون خار!
...

پاس داریم پارسی را ما
تو همان فارسی‌ت فاس بدار!


نویسنده و فرستنده: #مجتبا_شکوهی_راد

💠🔹 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻خلاق = آفرینِشگر، آفریننده، آفریدگار، آفرینا
🔻خلاقه = آفرینِشگر، آفریننده، آفریدگار، آفرینا
🔻خلاقانه = آفرینِشگرانه، نوآورانه
🔻خلاقیت = نوآفرینی، نوآوری، آفرینِشگری، آفرینندگی
🔻قدرت خلاقه = آفریتاری
🔻نیروی خلاقه = آفرینِشگری
🔻خلاق‌الوجود = آفریننده‌ی هستی، هستی‌آفرین

✍️نمونه:
🔺برای فروش از روش‌های خلاقانه‌ای استفاده می‌کرد =
برای فروش، روش‌های نوآورانه‌ای به‌کار می‌برد

🔺انسان‌های خلاق چگونه فکر می‌کنند؟ =
مردمان آفرینِشگر چگونه می‌اندیشند؟

🔺خلاقیت، مهارت ذهنی برای تولید ایده تازه است =
نوآفرینی، چیرگی هوشی برای آفریدن ایده‌ی تازه است

🔺خداوند خلاق‌الوجود است =
خداوند هستی‌آفرین است

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#خلاق #خلاقه #خلاقانه #خلاقیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
🎋 واژه‌های پارسی در زبان تازی دیابیج = از پارسی دیباها، ابریشم‌ها. دیانت = از پارسی دین، دین‌داری. دیَاوین، دَواوین = از پارسی دیوان، دیوان‌ها. دیباج = از پارسی دیبا، ابریشم. دیباجه = از پارسی دیباچه، پیشگفتار، سرآغاز، پَرَند(ابریشم، دیبا). دَیبَق = از پارسی…
🪆 واژه‌های پارسی در زبان تازی

ذات = از پارسی زات، گوهر، هستی، نهاد، سرشت
ذریاب = از پارسی آب زر
ذَما ٕ = از پارسی دَم
ذِن = از اوستایی دن: دین، روش، باور، بینش
ذَنَب = از پارسی دُنب، دُم، دُنباله
ذُنُیی، ذنَبی، ذنَبَه = از ریشه‌ی پارسی دنب
ذَوات = از پارسی زات، زادها، هستی‌ها
ذُوزنَقِه، زنَقِه = از پارسی زنخ (چانه)، زنخدار، نگاره‌ی مهندسی، استخوان مچ دست
ذین = از پارسی زیان، کسری، کمبود
راتینُج، راتیلَج = از پارسی راتیانج، انگُـم(صمغ) درخت کاج
راذان = از پارسی رَوزان، جایی است در اسپاهان
راز = از پارسی راز، برگرفته از واژه‌ی اوستایی razangh
رازقی = از پارسی رازقی، گونه‌ای انگور، می، گل سوسن سپید
رازقیه = از پارسی رازقی، پیراهن کتانی سپید
رازونه = از پارسی روزنه، شهر درخشان، روشن
رازیانَج = از پارسی رازیانه، گیاهی خوشمزه و خوشبو از تیره‌ی چتریان

🪆 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🪆 @AdabSar
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
بسا رنج‌ها کز جهان دیده‌اند
ز بهرِ بزرگی پسندیده‌اند

سرانجام بِستر جز از خاک نیست
ازو بهره زهرست و تریاک نیست

چو دانی که ایدر نمانی دراز
به تارَک چرا برنِهی تاجِ آز

همان آز را زیرِ خاک آوری
سرش را سر اندر مَغاک آوری

تو را زین جهان شادْمانی بس‌ست
کجا* رنجِ تو بهرِ دیگر کس‌ست
#فردوسی
_________
*کجا=که

امیدم که از
کردْگار سپهر
دلِ ما پر از آفرین باد و مِهر


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
فرتور: #اردلان_حسن‌علی‌زاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
2024/10/03 21:36:17
Back to Top
HTML Embed Code: