Telegram Web Link
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


فلسفه = یونانی تازی‌شده، (حکمت)، خِرَد دوستی، فِرزان، فَرزان، وارستگی، مهر به دانایی، چرایی(علت)
فلسفی = فرزانی
فیلسوف = فرزانه، دوستدار دانش، کُندا، کُنداک

نمونه:
"فَلسفه" مطالعهٔ مسائلی کلی و اساسی، در مورد موضوعاتی همچون هستی، واقعیت، آگاهی، ارزش، خِرَد، ذهن و زبان است =
"خِرَد دوستی" برخوانی پرسمان‌های کلان و بنیادی، در باره‌ی نهاده‌هایی همچون هستی، راستینگی، آگاهی، ارزش، خِرَد، یاده و زبان است

"حرکت جوهری" از تفکرات فلسفی ایرانی است =
"جنبش گوهری" از اندیشه‌های فرزانی ایرانی است

"ابن سینا" از فیلسوفان بزرگ ایرانی است =
"پورسینا" از فرزانگان بزرگ ایرانی است

فلسفه‌ی این کارش را نفهمیدم =
چرایی این کارش را درنیافتم

طبیبان بماندند حیران در این
مگر فیلسوفی ز یونان زمین (سعدی) =
پزشکان بمانند سرگردان در این
مگر فرزانه‌ای ز یونان‌زمین

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#فلسفه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🗞 در روزنامه خواندم که آتش‌سوزی ساختمان‌های دادگستری و شهربانی به دست آتش‌نشانان خاموش شد.

اگر کوشش‌های استادان زبان در یک سده‌ی گذشته برای پالایش زبان پارسی نبود، این خبر را اینگونه می‌نوشتند:

در جریدهٔ یومیّه قرائت کردم که حریق ابنیه عدلیّه و نظمیّه توسط عمله‌جات اطفاء حریق، اطفاء شد.

#امیر_قربان‌زاده
برگرفته از درگاه «لبخند کویر»
#برگردان_به_پارسی

🗞🖋 @AdabSar
آب آیینه‌ی عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است!

#فریدون_مشیری
#چکامه_پارسی

♥️ @AdabSar
🍂🍃 شهریورگان، جشن پر شور و سور با رنگ و بوی پاییز

🍂🍃 یک رشته از جشن‌های باستانی ایران جشن‌های آتش بودند و جشن شهریورگان یکی از آن‌ها بود. جشن‌های آتش در میان تیره‌های هند و ایرانی و هند و اروپایی ریشه‌دار و فراگیر بودند. سده، سوری، شهریورگان و آذرگان بزرگ‌ترین جشن‌های آتش بودند.

🍂🍃 پژوهشگران گفته‌اند که روشن نیست که چرا شهریورگان در دسته‌ی جشن‌های آتش است. زیرا در چنین روزی کسی گرمای آتش را نمی‌خواهد. پس شاید زمان آن با گذر سده‌ها و هزاره‌ها جابجا شده و شاید پیش‌ترها جشنی در ماه‌های سرد سال بود. در این باره ابوریحان بیرونی، موبد خورشید، زادویه، گردیزی، خلف تبریزی، ابوعلی مرزوقی اصفهانی و دیگران دیدگاه‌های گوناگونی داشتند و برخی آن را با آذرجشن در پاییز یکی می‌دانستند.

🍂🍃 جشن شهریورگان را آذرجشن نخست و جشن خانگی و جشن آتش‌های خانگی نامیده‌اند. هر کس در خانه‌اش آتش کوچکی می‌افروخت و نیایش می‌کرد. شب‌هنگام نیز در بام آتش می‌افروختند. برپایی مهمانی، شب‌نشینی و پخت خوراک‌های گوناگون در این جشن پررنگ بود. برپایی چنین آیین‌هایی به انگیزه‌ی فرا رسیدن نشانه‌های پاییز بود.

🍂🍃 امشاسپند یا فرشته‌ی خشَترَوَئیریَه یا شهریور در میان امشاسپندان پس از وَهومَنَه یا بهمن در جایگاه دوم بود. مانک(معنی) سرشتین واژه‌ی شهریور شهریاری اهورامزدا است. امشاسپند شهریور در جهان ماتکیک(مادی) نگهبان توپال‌ها(فلزات) و جنگ‌ابزارها است.

🍂🍃 گفته‌اند شهریورگان جشن زادروز داراب هم بود. هرودوت نوشته بود که ایرانیان جشن زادروز (تولد) را با سور و سرور برگزار می‌کردند. اگرچه که بی‌شک جشن زادروز در میان همه‌ی ایرانیان شناخته شده نبود و شاید درباریان چنین جشنی برگزار می‌کردند.

#پریسا_امام_وردیلو
فرتور(عکس): نگاره‌ی نمادین امشاسپند شهریور
https://1ea.ir/ABo4CBk

بیشتر بخوانید:

افسانه‌ی شهریورگان و فرشته‌ای با گوهرهای هفت‌گانه
www.tg-me.com/AdabSar/17007

داراب چه کسی بود که در این روز زاده شد
www.tg-me.com/AdabSar/17014

ریشه‌ی پیدایش شهریورگان و پاسخ به اینکه چرا شهریورگان را روز پدر نامیدند
www.tg-me.com/AdabSar/16997

ایرانیان در جشن شهریورگان چه می‌کردند
www.tg-me.com/AdabSar/17001

#جشن_های_ایرانی #جشن_شهریورگان #شهریورگان
🍂🍃@AdabSar
‏ای درختان عقیم ریشه‌تان در خاک‌های هرزگی مستور،
‏یک جوانه‌ی ارجمند از هیچ‌جاتان رُست نتواند.
‏ای گروهی برگ چرکین‌تار چرکین‌پود،
‏یادگار خشکسالی‌های گردآلود،
‏هیچ بارانی شما را شست نتواند.

🍂🍃

سی و یکمین سال‌روز درگذشت جاودان‌یاد #مهدی_اخوان_ثالث (م.امید) بیش از هر زمان دیگر در «پایتخت این دژآیین قرنِ پرآشوب، قرن شکلک‌چهر» به یاد باد.

فرستنده: #مسعود_فرزانگان
🍂🍃 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷💠🔹🔹
@AdabSar

‍ ابوبکر محمّد زَکَریای رازی (۲۵۱ تا ۳۱۳) فرارفت ماهی(هجری قمری) پزشک، دانش‌دوست و کیمیاگر(شیمی‌دان) ری‌شهری و ایرانی است.
از رازی نوشته‌هایی در زمینه‌ی پزشکی، کیمیا(شیمی) و دانش‌دوستی به‌جا مانده است. او را به نام یابنده الکل و گوهر گوگرد (اسید سولفوریک) می‌شناسند.

به‌گفته‌ی جرج سارتن (پدر دانش‌نگاری)، ابوبکر محمد زکریای رازی «بزرگ‌ترین پزشک ایران و جهان در سده‌ی میانه(قرون وسطی) بود».

پرویز اذکایی و جوئل کریمر در ماتیکان(کتاب) «احیا (زنده‌سازی) فرهنگی در روزگار آل‌بویه» رازی را کسی دانسته‌اند که بر پیشانی مردم‌گرایی ایرانی ایستاده است.

احمد بیرشک می‌نویسد: «از آموزش‌های رازی این بود که همه‌ی آدمیان به اندازه‌ای خرد دارند که بتوانند درباره خود و جهان بیاندیشند. آدمیان برای رستگاری به رهبران دینی نیاز ندارند. به‌راستی دین‌ها زیان‌آور هستند و مایه‌ی کینه و جنگ می‌شوند. رازی به همه‌ی فرماندهان، رهبران و بزرگان در همه‌ی سرزمین‌ها شک داشت».

ابوبکر محمد زکریای رازی، این کیمیاگر ایرانی پیش از اروپاییان «خردگرایی و نوزایی»(رنسانس) را آغاز کرده بود.
این درخت جهش‌یافته در باغ و سرزمینی پرورش یافته بود که برایش چندان شایسته نبود. پس اندیشه‌های او بی‌آنکه فراوان شود و پا گیرد، در این سرزمین خشکید.

به پاس کوشش فراوان رازی در داروسازی، روز پنجم شهریورماه، روز بزرگداشت او و روز داروسازی نامگذاری شده‌است.

زنده باد یاد او که سده‌های بسیار از زمان خودش پیشتر بود و شادباد روز داروساز🌿🎗🍯

نویسنده و فرستنده: #علی_صفری_سنجانی

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
چه گفتند دانندگانِ خرد
که هر کس که بَد کرد کَیفر برد

بمانَد به تیمار دل پر ز درد
چو ما مانده‌ایم ای شهِ زادمرد

هِزَبر جهان‌سوز و نراَژدَها
ز دامِ قضا هم نیابد رها

وُ دیگر که بی‌باک و ناپاک‌دیو
ببرّد ز دل ترسِ گیهان‌خدیو
#فردوسی

امید دارم که همواره:
سَرَت سبز باد و تَنَت ارجمند
مَنِش برگذشته ز چرخِ بلند


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
@AdabSar
🌸
🌼🌸
🌺🌼🌸
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


دُوَل = کشورها، ستادها، فرمدارها
دولت = کشور، کابینه، ستاد، رایِه، گردش، زمان، بخت، چیرگی
دولتمرد = کارتار، کشوریار
دولتمردان = کارتاران
دولتمند = توانگر، بختیار
دولتی = فرمانروایی، ستادی، کشوری
دولَتَین = دو کشور
اداره دولتی = دیوانکده
ارکان دولت = دست اندرکاران
عامل دولت = کارفرمان
عاملان دولتی = کارتاران
بخش دولتی = بخش فرمانروایی
مقامات دولتی = کشوریان

نمونه:
در یک ادارهٔ دولتی استخدام شد =
در دیوانکده‌ای به‌کار گرفته شد

عهدنامه ای بین دولتین ایران و عراق منعقد شد =
پیمان‌نامه‌ای میان دو کشور ایران و اَراک بسته شد

مقامات دولتی مصممند تمام مدارس دولتی را به بخش خصوصی بسپارند =
کشوریان برآنند همه‌ی آموزشگاه‌های کشوری را به بخش مردمی بسپارند

آیا وزیر زن هم در دولت داریم؟ =
آیا ویچیر زن هم در کابینه داریم؟

دُوَلِ حاشیه خلیج فارس در این مورد به توافق رسیدند =
کشورهای پیرامون شاخابِ پارس در این باره به هم‌آوایی رسیدند

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#دولت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
او گه لب می بوسد و گه من لب وی
او مست ز می گردد و من مست ز وی

#علی_اکبر_شیدا
#چکامه_پارسی

🥂💋 @AdabSar
ادب‌سار
💂🏻‍♀ دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی جُنبَش = از پارسی جنبش جَنبُقه = از پارسی چنُبه، بدسرشت و بدخو جَنته، جنده، جُننطه، جنتایه = از پارسی ژنده، چَنته، کیف دستی چَنچانی = از پارسی چپانی، زنی که در خوشی و سوگواری به خانه‌های مردم برای دستخوش می‌رود و…
🏰 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی

جوان = از پارسی جوان
جواهر = از پارسی گوهر، گوهرها
جوائز = از پارسی جایزه، جایزه‌ها
جوبار = از پارسی جویبار
جوخ، جوخدار = از پارسی جوخ، پارچه‌ی پشمی
جوخه = از پارسی گوچاه، گودال
جوذاب، جوذابه = از پارسی گّوز آب، گوشت و مغز گردو
جُوذَر = از پارسی گودَر، گوساله‌ی نر
جوره = از پارسی گور، گودال
جوری = از پارسی گِل جوری در شهر گور(جور) در پارس
جَوازق = از پارسی کَواژه، مرغ نیمه برشته
جَواسِق، جوسق = از پارسی کوشک، کوشک‌ها، کاخ‌ها
جَواشِن = از پارسی جوشن‌ها، زره‌ها
جواشیر = از پارسی گاو شیر، انگم(صمغ) بدبو

🏰 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🏰 @AdabSar
کوه‌ها
با همند و تنهایند
همچون ما
باهمان تنهایان…

#احمد_شاملو
#چکامه_پارسی

🌄 @AdabSar
🌳🍂 «جشن خزان» یا «خزان جشن» در روز دی به‌آذر روز برابر هشتم شهریور برگزار می‌شد. انگیزه‌ی برگزاری این جشن پایان برداشت فراورده‌های کشاورزی تابستان، آغاز پاییزه‌کاری، پیدا شدن نشانه‌های پاییز و وزیدن باد نرم و خنک پاییزی بود.

🌳🍂 هاشم رضی نوشته است که جشن خزان دو بار و در روزهای هشتم شهریور و یکم مهر برگزار می‌شد. این جشن همچون نوروز و مهرگان نام‌های «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت. این‌ها در نوشته‌های بیرونی نیز دیده می‌شود.

🌳🍂 رضی نوشته است که با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و به‌ویژه خلف تبریزی درباره‌ی زمان جشن خزان نوشته‌اند، همه نشانه‌ی به‌شمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سده‌ها است که مایه‌ی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشن‌ها شده است. وگرنه از آغاز پیدایش جشن‌ها، جشن خزان یک بار در سال برگزار می‌شد.

🌳🍂 درباره‌ی جشن خزان و دیدگاه ایران‌شناسان بیشتر بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/17027

#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_خزان
🌳🍂 @AdabSar
در عشق تو چشمم از جهان دوخته باد
وز مهر تو جان چو مهر افروخته باد

در آتش سودای تو دل همچو سپند
در پیش تو بهر چشم بد سوخته باد

#ازرقی_هروی
#چکامه_پارسی

🌿💖 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


مَنطِق = خِرَدوَرزی، فرنود، خِرَد، چَم گویاک(پارسی پهلوی)، کـَرویز، سخن، گفتار
مَنطِقی = بِخردانه، چیم‌آورانه، خِرَدوَرز، فرنودی، فرزانه، دانشورانه، خردمندانه، کـَرویزی، دانشمند، پَروَهانگر
منطقیون = کـَرویزیان، پَروَهانگران

نمونه:
"مَنطِق" علم تشخیص و ارائهٔ نحوهٔ صحیح تعریف کردن و استدلال کردن است =
"کـَرویز" دانشِ شناسایی و نمایاندنِ شیوه‌ی درستِ بازگفتن و پَروَهانیدَن است
" خِرَدوَرزی" دانشِ بازشناسی و پیش‌نهادنِ روشِ درست‌اندیشیدن است

"آلبرت ساکسونیایی" از منطقیون معروف است =
"آلبرت ساکسونیایی" از کـَرویزیان نامی است

برخوردش با موضوع خیلی منطقی بود =
برخوردش با نهاده بسیار خردمندانه بود

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#منطق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
گر خاک شوی، در ره دلدار خوش است
ور ناز کشی، ناز خریدار خوش است

در خواری عشق خودفروشی‌ست هنر
افسانه‌ی ما بر سر بازار خوش است

#حزین_لاهیجی
#چکامه_پارسی

💞 @AdabSar
ادب‌سار
🏰 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی جوان = از پارسی جوان جواهر = از پارسی گوهر، گوهرها جوائز = از پارسی جایزه، جایزه‌ها جوبار = از پارسی جویبار جوخ، جوخدار = از پارسی جوخ، پارچه‌ی پشمی جوخه = از پارسی گوچاه، گودال جوذاب، جوذابه = از پارسی گّوز آب، گوشت…
🧶 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی

جوال = از پارسی گَوال، جُوال، کیسه‌ی پشمی
جُوالِق = از پارسی گُواله، یک لنگه بار، گالِه
جوامیس، جاموس = از پارسی گاومیش
جُوخ = از پارسی چوخ (جامه‌ی پشمی) نیم‌تَنه‌ی پشمی چوپانان و ساربانان
جَوذر = از پارسی گُوذَ ره، گوساله
جَورُفان = از پارسی گُوریان، شهری است نزدیک بستام خراسان
جَوز = از پارسی گَوز، گِردُو
جَوزاغَنِد، جوزقَند = از پارسی گوزاغَند، شفتالوی اگنده با مغز گردو و شکر
جَوزهَر = از پارسی گُوزهر، واژه‌ای در ستاره‌شناسی کهن
جَوزه = از پارسی گردو
جَوزینِج = از پارسی گُوزینه، خوراک مغز گردو
جَوش = از پارسی جُوش

🧶 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🧶 @AdabSar
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
هر آن‌کس که در هفتْ‌کِشور زَمین
بگردد ز راه و بتابَد ز دین

نِماینده‌ی رنجْ درویش را
زبون داشتن مردمِ خویش را

براَفراختن سر به بیشی و گنج
به رنجورمردم نماینده‌رنج

همه سربه‌سر نزدِ من کافِرند
از آهَرمَنِ بدکُنش بدترند

هر آن دینوَری کو بر این دین بُوَد
ز یزدان و از منْش نَفرین بُوَد
#فردوسی

امیدوارم:
همهْ‌ساله پیروز بادی و شاد
سَرَت پر ز دانش، دلت پر ز داد



فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌺🌼
🌸🌺🌼
Forwarded from ادب‌سار
🌍 جنبشی که در سده‌ی کنونی در میان پارسی‌زبانان ایران برای واژه‌گزینی آغاز شده است، کار تازه‌ای نیست. دانشمندان ایرانی در نخستین سده‌های پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیده‌اند. «ابوریحان بیرونی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژه‌گزینی دانشیک(علمی) در زبان پارسی بودند. برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینه‌ای از واژگان نژاده (اصیل) و خوش‌ساخت زبان پارسی است. نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند. او در الجماهر نام‌های گوهرها و توپال‌ها(فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آن‌ها برابرسازی کرده است. بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش(ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند. او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک(علمی) پارسی را پرمایه‌تر ساخته است. بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستاره‌شناسی و رایگری(ریاضی) کاربرد داشتند. برابرهای پارسی برگزیده‌ی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامه‌ی علائی» گاهی همسانند. برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشته‌های کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا می‌شویم.

راست ستون = استوانه قائم
ستاره‌یاب = اسطرلاب
آبگیر = برکه، بطیحه
دندانه = تضریس
آموختن = تعلم
آموزیدن = تعلیم
جدا کردن = تمیز دادن
بازداشتن = حبس/ توقیف
زاویه گشاده = زاویه منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = سبّاح
آغازیدن = شروع کردن
آفتاب = شمس
آتش آسمانی = صاعقه
تابستانی = صیفی
ستوردان/ ستورگاه = طویله
داروی زهری = دوای سمی
زاویه تیز = زاویه حاده
شاخ = فرع
تابستانگاه = فصل و موقع تابستان
کاریز = قنات
ستارگان ابری = کواکب سحابی
ستاره رونده = کوکب سيار
کیوان = زحل
باری = لااقل
راست پهلو = متساوی الاضلاع
نمودار = مثال/ شاهد
کاردار = عامل
تاوان = غرامت
بهرام = مریخ
پیشدستی = مسابقت و مبادرت
میانگی = معتدل
کشتی‌بان = ملاح
گورپاشیدن = نبش قبر
کیش = نحله
نماز پیشین = نماز ظهر
نماز دیگر = نماز عصر
مویه = نوحه و زاری
میانگاه = وسط

بیرونی را همچنین پدر دانش «مردم‌شناسی» می‌دانند. بیرونی با دیده‌ای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستی‌ها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازش‌ها و دشمنی‌های پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک درباره‌ی روش زندگی نیاکان‌مان را در دست نداشتیم و درباره پیشینه‌مان هیچ نمی‌دانستیم.

سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.

🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامه‌ی بیرونی در زبان فارسی، علی مصریان
بازنویسی و برگردان به پارسی پاک: #پریسا_امام_وردیلو

@AdabSar
📚📐🌍
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


یواش = آهسته، به‌آهستگی، نرم، به‌نرمی، آرام، به‌آرامی
یواشکی = به‌آهستگی، به‌آرامی، پنهانی
یواش یواش = آهسته آهسته، آرام آرام، کم کم

نمونه:
مصداق آزادیهای یواشکی در ایران چیست؟ =
نمونه‌ی آزادی‌های پنهانی در ایران چیست؟

یواشکی از آن محل خارج شد =
به‌آهستگی از آنجا بیرون رفت

یواش یواش به آخر سال نزدیک می شویم =
کم‌کم به پایان سال نزدیک می‌شویم

به دلیل کهولت سن، یواش قدم بر می داشت =
به شَوَندِ سالخوردگی، به‌آرامی گام برمی‌داشت
چون پیر بود آهسته گام برمی‌داشت

دستش را یواش فشار داد =
دستش را آرام فشار داد
دستش را به‌نرمی فِشُرد

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#یواش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🕊🍃 @AdabSar
برای سردار آزادگان، احمد مسعود

سروده و آوای زیبای #هما_ارژنگی
هفدهم شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی


از ژرفنای تاریکی به سوی روشنی گام می‌نهی
چونان تیغِ زرینِ آفتاب
بر جنگلِ خفاشانِ خفته در سیاهی می‌تابی
می‌تابی و در گستره‌ی پاک آسمان سرود رهایی سر می‌دهی
پور آزاده‌ی شیر دره‌ی پنجشیر، سردار خراسان بزرگ
می‌آیی و پیشاپیش مرگ و نیستی را در زیر گامهایت نهاده‌ای
و پرچمِ آزادگی و جاودانگی برافراشته‌ای
جامه و دستارت بوی و نشان از پاکیِ جامه‌ی پدرانت دارد
و چهره‌ات
چه فرخ‌نشان است این چهره‌ای که در آن
اندوهِ پنهانِ یک مرد
و نرمی و پاکی و بی‌گناهیِ کودکانه به هم آمیخته است
آمیزه‌ای که آدمی را شگفت‌زده می‌کند
در نگاه آشوبناکت اخگری‌ست
که از گذشته‌ی تابناکِ سرزمین خراسان نشان دارد
نشانگر روزگاری‌ست که در سمنگان
تهمینه‌ی دل‌ناگران مهره‌ی پدر را بر بازویت می‌بندد
و مُهر مِهر را با بوسه‌ای بر گونه‌ات می‌نهد
و به خدا می سپاردت.
آی فرزند!
بدان که تو را مادران بسیارند در جای‌جایِ سرزمینِ ایران‌ویج
که در سکوت دست‌ها بر آسمان برافراشته
برای ماندگاری و پیروزی‌ات
یزدانِ آفریننده‌ی راستی و نیکی را نیایش می‌کنند
تا تو را از این گَریوه‌ی تاریک برهاند
و به روشنی و شادی و پیروزی پیوند دهد
و من
یکی از همان مادرانم!

🕊🍃 @AdabSar
2024/10/04 19:26:12
Back to Top
HTML Embed Code: