Telegram Web Link
🏕 جشن خنکی هوا و جشن کشمین


دوازده ماه سال در ایران یا با جشن آغاز می‌شدند یا در یکی از روزهای نخستین ماه، جشن داشتند. شهریور از آن دسته ماه‌هایی بود که با جشن آغاز می‌شد و در دهه‌ی نخست چهار جشن داشت.

🪁 «جشن خنکی هوا» یا «جشن فغدیه» در اورمزد روز از شهریور برابر با یکم این ماه برگزار می‌شد. دو روز پس از آن، اردیبهشت روز از شهریور برابر با سوم این ماه روز برگزاری «جشن کشمین» بود. این هر دو جشن از آن سرزمین خوارزم، سغد باستان و فرارود (ماوراءالنهر) بودند.

🛶 خوارزم و سغد به بخش‌هایی از اَپاختر(شمال) خراسان، تاجیکستان و ازبکستان کنونی گفته می‌شود که در گذشته بخشی از خاک ایران بودند.

⛵️ جشن فغدیه یا خنکی هوا نوید فرو افتادن گرمای توان‌فرسای امردادماه را می‌داد و مردم را آگاه می‌کرد که هوا کم‌کم رو به خنکی می‌رود و پاییز دیگری در راه است.

🏖 درباره‌ی جشن کشمین همین اندازه می‌دانیم که با بازاری بزرگ و همگانی، جشن و بازی‌های گروهی همراه بود. در دی به‌مهر روز (پانزدهم) شهریور نیز جشنی در همین سرزمین به نام «بازار همگانی» برگزار می‌شد.

🪁 جشن فغدیه یا خنکی هوا وجشن کشمین که گویا دیرینگی آن‌ها به زمان هخامنشیان و شاید پیش از هخامنشیان می‌رسد، از جشن‌های فراموش شده‌ی ایران هستند و درباره‌ی آن‌ها دانشی برای ما نمانده است. به دید می‌رسد این جشن‌ها و برماندهای (آثار) فرهنگی آن با تازش مغولان به ایران از میان رفت.


#پریسا_امام_وردیلو

#جشن_های_ایرانی #جشن_کشمین #جشن_خنکی_هوا #جشن_فغدیه #شهریورگان


📚 برگرفته از:
۱- جشن‌های فراموش شده ایران باستان #مریم_نوذری و #بهروز_بیگوند
۲- تارنمای فرهنگنامه


🎢🎠 @AdabSar
خرَد همچو آب‌ست و دانش زمین
بِدان کین جدا وان جدا نیست زین

خردمند گر* مردمِ پارسا
چو جایی سخن رانَد از پادشا

همه سَخته باید که رانَد سخن
که گفتارِ نیکو نگردد کهن

نباید که گویی به جز نیکُوی
وگر بد سراید نگر نشنوی

چه گفت آن سخن‌گوی پاسخ‌نیوش
که دیوار دارد به گفتار گوش
#فردوسی
_
*گر=یا

امید که:
چو شهریورت باد پیروزگر
به نام بزرگیّ و فرّ و هنر


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔥 شهریورگان، جشن بزرگداشت شهریاران دانا


🍃🍂 شهریورگان یکی از جشن‌های بسیار کهن ده روز نخست شهریور و از دسته‌ی جشن‌های دوازدگانه‌ی سال در ایران باستان بود که پس از پیدایش کیش زرتشتی ریخت دینی یافت. این جشن در گاهشمار کهن ایرانی برابر با روز چهارم شهریور(شهریور روز از شهریور ماه) برگزار می‌شد.
واژه‌ی شهریور برگرفته از واژه‌ی اوستایی «خشَترَه وَئیریَه» (کشور یا شهریاری + آرزو) به چمار (معنی) شهر و شهریاری شایسته، آرزو شده و نیرومند و همچنین آرمانشهر داری است. این واژه در پارسی پهلوی «خشتریور» بود.

🍃🍂 شهریور نام یکی از امشاسپندان است که در جهان مینوی نماینده‌‌ی شهریاری نیرومند و باشکوه خدا بود که بخت و دارایی به مردم ارزانی می‌داشت و در جهان گیتایی یا زمین نگاهبان توپال‌ها (فلزات) و جنگ‌ابزارها بود و سیم و زر را چنان در میان آدمیان بخش (تقسیم) می‌کرد که دیو فتنه و آشوب نتواند بر زمین رخنه کند. در افسانه‌ها او خواهان فرّ و بزرگی و نیرومندی برای مردمان و دستگیری از نیازمندان است.
شهریور میان ایزدان که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند یا فرشته نامیده شدند پس از بهمن جایگاه دوم را دارد. او نمود توانایی و شکوه خدا است.

🍃🍂 «بیرونی» شهریورگان را که روز دستگیری از تهیدستان بود روز دوستی و آرزو نامید و آن را آذرجشن یا جشن آتش خواند. جشن‌های آذرگان، سده و سوری شماری دیگر از جشن‌های آتش هستند. هرچند که آتش‌افروزی آیین بیشتر جشن‌ها در ایران بود.
بیرونی از زبان «زادویه» (موبد زرتشتی که آگاهی بسیاری از آیین‌های ایرانی به بیرونی داده) نوشته که شهریورگان جشنی خانگی است. این جشن در گذشته آغازگر زمستان و سرما بود که آتش‌های بزرگ در خانه‌ها می‌افروختند و خدا را می‌ستودند و برای خوردن خوراک و برپایی جشن و شادمانی گرد هم می‌آمدند. آن‌ها باور داشتند این آتش سرمای زمستان و چیزهایی را که برای گیاهان زیان‌آور است از میان می‌برد.

🍃🍂 در گذشته‌های دور سال دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ داشت. بهار و پاییز هم بیش از سه هزار سال درازا ندارند. یک گمان این است که شهریورگان همان آذرگان است که در پایان تابستان بزرگ برگزار می‌شد و با دگرگونی در گاهشماری(تقویم) به چهار وَرشیم(فصل)، به دو جشن بخش شده است.

🍃🍂 و شهریورت باد پیروزگر
به نام و بزرگی و فرّ و هنر
در شاهنامه دو جا از شهریور نام برده شده؛ یکی آنجا که رستم نزد کیخسرو می‌رود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه می‌کند.
دیگری داستان رفتن بهرام گور به شکارگاه و کشتن شیران است که بر پایه‌ی شاهنامه روزی بود که «ابر شهریور» برآمد و همه‌جا پر از سیاهی شد.

🍃🍂 شهریور نماد سروری آرمانی خرد است که رها و آزاد از روش و کیش است.
در گات‌ها پس از ستایش شهریور از شهریاری مینویی و ویژگی‌های آن سخن رفته است:
«مرتو(انسان) از میان آن دو همچون راست‌کردار و پیشرفت‌دهنده و افزاینده منش پاک را برای خود برمی‌گزیند. ای مزدا پس هیچگاه پاسبان و رهبر دروغین و فریبکار با خودنمایی و مردم فریبی به پاکی از برای نام نیک و یاد نیک بهره‌مند نگردد.»
در نسک (کتاب) دینکرد آمده که بدترین پادشاه آن بددین و بدکنشی است که کُشنده‌ی بی‌گناهان باشد و پاداَفرَه (مجازات) یا کیفر، سزای آن کسی است که چنین دروغگویی را پادشاه کند.

🍃🍂 در نسک پهلوی بندهش آمده که گیاه شاهسپرغم یا شاهسپرم (ریحان) گیاه ویژه‌ی شهریور و آرامش‌بخش روان اندوهناک آدمی است. بوی شادی‌آفرین آن اندوه روان را می‌پالاید و چونان بوی پادشاهی است.
ابوالقاسم آخته نوشته است که شهریورگان جشن کشاورزان بود. در پایان تابستان و هنگام برداشت فراورده‌های کشاورزی، کشاورزان دست‌رنج خود را می‌دیدند و شاد می‌شدند. از سویی برای کشت پاییزه آماده می‌شدند که با نیایش و آیین‌های شاد همراه بود.

🍃🍂 امشاسپند شهریور در افسانه‌ها نرینه بود و امروز زرتشتیان روز شهریورگان را به شوند (دلیل) نماد شهریاری بر درون، خرد و رفتار، روز پدر نامیده‌اند. در ایران باستان روز نخست دی‌ماه روز خواهر و برادر(پیوند خواهر و برادری پادشاهان با مردم)، جشن بهمنگان در بهمن‌ماه روز مردان نیک‌اندیش و اسپندگان (سپندارمذگان) روز زن و زمین بود.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_شهریورگان #شهریورگان #آذرجشن


📚 بن‌
مایه‌ها:
۱- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #منصوره_میرفتاح
۲- گاهشماری و جشن های ایران باستان #هاشم_رضی
۳- جشن‌ها و آیین‌های شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته


🔥🔥 @AdabSar 🔥
ادب‌سار
🔥 شهریورگان، جشن بزرگداشت شهریاران دانا 🍃🍂 شهریورگان یکی از جشن‌های بسیار کهن ده روز نخست شهریور و از دسته‌ی جشن‌های دوازدگانه‌ی سال در ایران باستان بود که پس از پیدایش کیش زرتشتی ریخت دینی یافت. این جشن در گاهشمار کهن ایرانی برابر با روز چهارم شهریور(شهریور…
🔥 شهریورگان و افسانه‌ی پایان یافتن پادشاهی اهریمن بر زمین


🔱 افسانه‌ی شهریورگان بازگوی‌ نبرد نخستین آدم روی زمین «گیومرت/گیومرتن» (کیومرث) با اهریمن است. در این افسانه گیومرت با یاری امشاسپند شهریور بر اهریمن پیروز شده و دوران پیروزی و شهریاری آدمیان بر زمین آغاز می‌شود.

🔱 گیومرت در اوستا «گیه‌مرتن» و در پهلوی «گیومرت/گیومرد» به چمار(معنای) «زنده‌ی میرا» یا «جان نیستی‌پذیر» است. گیومرت نخستین کسی است که اندیشید و آموزش و منش اهورامزدا را دریافت و از این روی با نام «نخست‌اندیش» از وی یاد شده است. درباره او در فروردین‌یشت از نیپیک (کتاب) یشت‌ها نوشته شده: «فَرَوَشی گیومرت اَشَون را می‌ستاییم، نخستین کسی که به گفتار و آموزش اهوره‌مزدا گوش فرا داد و از او خانواده و سرزمین‌های ایرانی و نژاد ایرانیان پدید آمد.»

🔱 در بخش چهارم نیپیک «بندهش» می‌خوانیم: «اهورامزدا همه‌ی فرشتگان را به همکاری در نبرد آفریدگان چنان گمارَد و ایستانَد که چون اهریمن آید هرکس آن دشمن خویش را به نبرد فراز گیرد»!
سپس به خویشکاری (وظیفه) هر یک از فرشتگان در این نبرد مینوی پرداخته و درباره‌ی شهریور نوشته: «چهارم از مینویان شهریور است. او از آفرینش ماتکیک (مادی)، توپال (فلز) را به خویش گرفت.[…] توپال را استواری از آسمان است.[…] اهریمن را توانِ از میان بردنِ توپال نباشد.»
در بخش پنجم به تازش اهریمن بر آفرینش و چگونگی نبرد گیومرت با اهریمن پرداخته و در بخش هشتم ناراسته (غیرمستقیم) درباره‌ی نبرد آفریدگان گیتی با اهریمن و پیوند شهریور با شهریاری گیومرت سخن گفته است: «ششم نبرد را گیومرت کرد. از آن جا که بر سپهر گیومرت پیدا بود، در تازش اهریمن به نبرد اختران و اباختران سی سال زیست». ولی نبرد گیومرت و اهریمن با مرگ گیومرت به پایان نرسید و پس از مرگ او فرزندانش با اهریمن جنگیدند که به نابودی دیوان و از کار افتادگی اهریمن انجامید. این آغاز شهریاری مردمان بر جهان بود. از آن جا که تن گیومرت از توپال (فلز) ساخته شده بود از تن او هفت گونه توپال پدید آمد.

🔱 نشان این هفت گونه توپال را که در بندهش از آن‌ها و پیوندشان با گیومرت سخن رفته می‌توان در نوشته‌ی «ابوریحان بیرونی» یافت. بیرونی نوشته است که شهریور روز چهارم از شهریورماه است و برای هم‌زمان شدن دو نام جشن است و آن را شهریورگان گویند. شهریور فرشته‌ای است که به گوهر هفت‌گانه مانند زر یا تلا (طلا)، سیم (نقره) و دیگر توپال‌ها که ساختاوری (صنعت) و پایداری جهان و مردم به آن‌ها بستگی دارد نگهبان است.

🔱 در داستان هوشنگ پیشدادی و دومین پادشاه افسانه‌ای ایران پس از گیومرس/گیومرت بخش پیدایش آهن در پیوند با شهریورگان است:
هوشنگ نخستین مرتوی (انسان) زمین بود که با دانش خود آهن را از دل سنگ بیرون آورد و با شناخت آن پیشه‌ی آهنگری بنیاد نهاد و بدان تبر، اره و تیشه ساخت. سپس با ساختن جوی‌ها بر سر دریاها آن‌ها را به دشت‌ها کشاند و کشاورزی را پدید آورد شد. پس زندگی کوچی نیز به یک‌جانشینی و شهرنشینی دگرگون شد.

🔱 با نگر (توجه) به این داستان‌های افسانه‌ای گفته می‌شود جشن شهریورگان در ایران باستان ویژه‌ی سپاهیان بوده و در آن زمان جشن شهریورگان را در پادگان‌ها و دژها برگزار می‌کردند و برای ارزشی که توپال‌ها داشتند ابزار جنگی را پاک نگه می‌داشتند.

🔱 بر پایه‌ی آگاهی‌های به‌جا مانده از ساسانیان پاک نگاه نداشتن توپال و رها کردن آن‌ها در جای نمناک گناه شمرده می‌شد.
«داراب پالتن» در «فرضیات‌نامه» نوشته است که شادی کردن، روزی دادن به لشکریان، بخشودن گنه‌کاران، دَهِشمندی به نیازمندان، دیدار با بزرگان و فرماندهان از آیین‌های شهریورگان است.

🔱 با این‌همه گفتنی است بخش بزرگی از آگاهی ما درباره‌ی جشن شهریورگان با گذر زمان و تازش‌های پی‌درپی از میان رفته و آنچه می‌دانیم ناچیز است که شاید هم کمی دستخوش دگرگونی شده باشد.
افسانه‌ی شهریورگان با اندکی دگرگونی به کیش مانوی نیز راه یافت.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_شهریورگان #شهریورگان #آذرجشن
1ea.ir/ABo4CBk


📚 برگر
فته از:
۱- تارنمای ایران‌بوم
۲- جشن‌ها و آیین‌های شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
۳- اوستا به گزارش #جلیل_دوستخواه
۴- بندهش به گزارش #مهرداد_بهار


🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 شهریورگان و افسانه‌ی پایان یافتن پادشاهی اهریمن بر زمین 🔱 افسانه‌ی شهریورگان بازگوی‌ نبرد نخستین آدم روی زمین «گیومرت/گیومرتن» (کیومرث) با اهریمن است. در این افسانه گیومرت با یاری امشاسپند شهریور بر اهریمن پیروز شده و دوران پیروزی و شهریاری آدمیان بر زمین…
🔥 شهریورگان جشنی در ستایش داد و دهش


🍃🍂 شهریورگان در افسانه‌ها زمانی است که امشاسپند شهریور یا شهریاری شایسته با «سروَه» یا «سئوروَ» که دیو شهریاری بد و ستمکار بود به ستیز برخاست. شهریورگان با کشاورزی نیز در پیوند بود و با آغاز برداشت پاییزی فراورده‌های کشاورزی هم‌زمان می‌شد. از این‌رو گمان می‌رود که یکی از آیین‌های شهریورگان، داد و دَهِش میان مردم بود.

🍃🍂 #فردوسی در #شاهنامه درباره‌ی داد و دهش سروده است:
فریدون فرخ فرشته نبود
ز مشک و ز انبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون تویی

🍃🍂 ایرانیان در جشن شهریورگان پس از نیایش اهورامزدا و دادن خوراک به تهیدستان، برای شادباش‌گویی نزد پادشاه می‌رفتند. همچنین توپال(فلز)های کهنه را از انبارها بیرون آورده و سپید و نو می‌کردند. سپس به شادی و پایکوبی می‌پرداختند. از آنجا که شهریورگان یکی از جشن‌های آتش در ایران بود، آتش‌افروختن نیز از آیین‌های همیشگی آن بود.

🍃🍂 در سده‌های دیرتر زنان ایرانی نیم‌تنه(جلیقه)هایی داشتند که روی آن دانگ (سکه) دوخته و آذین شده بود و در این روز آن را بر تن می‌کردند. گفته می‌شود دانگ در هفت‌سین نوروزی برای «سین» داشتن سکه نیست. دانگ نماد امشاسپند شهریور در هفت‌سین است، چرا که این امشاسپند نگهبان توپال‌های جهان بود.

🍃🍂 هم‌زمان با روز شهریورگان روز جشن بمو و گرامی‌داشت جان سپردن مانی پیامبر کیش مزدیسنا در میان مانویان برگزار می‌شد.

🍃🍂 امروز در برخی از شهرهای کویری و گرم چون یزد و کرمان جشن شهریورگان را گرامی می‌دارند.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_شهریورگان #شهریورگان #آذرجشن


📚 بن‌مایه‌ها:
۱- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی #حسام_الدین_مهدوی
۲- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #منصوره_میرفتاح

🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 شهریورگان جشنی در ستایش داد و دهش 🍃🍂 شهریورگان در افسانه‌ها زمانی است که امشاسپند شهریور یا شهریاری شایسته با «سروَه» یا «سئوروَ» که دیو شهریاری بد و ستمکار بود به ستیز برخاست. شهریورگان با کشاورزی نیز در پیوند بود و با آغاز برداشت پاییزی فراورده‌های کشاورزی…
🍂🍃 شهریورگان جشن پر شور و سور با رنگ و بوی پاییز


🍂🍃 یک رشته از جشن‌های باستانی ایران جشن‌های آتش بودند و جشن شهریورگان یکی از آن‌ها بود. جشن‌های آتش در میان تیره‌های هند و ایرانی و هند و اروپایی ریشه‌دار و فراگیر بودند. سده، سوری، شهریورگان و آذرگان بزرگ‌ترین جشن‌های آتش بودند.

🍂🍃 پژوهشگران گفته‌اند که روشن نیست که چرا شهریورگان در دسته‌ی جشن‌های آتش است. زیرا در چنین روزهای گرمی، کسی گرمای آتش را نمی‌خواهد. پس شاید زمان آن با گذر سده‌ها و هزاره‌ها جابجا شده و شاید پیش‌ترها جشنی در ماه‌های سرد سال بود. در این باره ابوریحان بیرونی، موبد خورشید، زادویه، گردیزی، خلف تبریزی، ابوعلی مرزوقی اصفهانی و دیگران دیدگاه‌های گوناگونی داشتند و برخی آن را با آذرجشن در پاییز یکی می‌دانستند.

🍂🍃 جشن شهریورگان را آذرجشن نخست و جشن خانگی و جشن آتش‌های خانگی نامیده‌اند. هر کس در خانه‌اش آتش کوچکی می‌افروخت و نیایش می‌کرد. شب‌هنگام نیز در بام آتش می‌افروختند. برپایی مهمانی، شب‌نشینی و پخت خوراک‌های گوناگون در این جشن پررنگ بود. برپایی چنین آیین‌هایی به انگیزه‌ی فرا رسیدن نشانه‌های پاییز بود.

🍂🍃 امشاسپند یا فرشته‌ی خشَترَوَئیریَه یا شهریور در میان امشاسپندان پس از وَهومَنَه یا بهمن در جایگاه دوم بود. مانک(معنی) سرشتین واژه‌ی شهریور شهریاری اهورامزدا است. امشاسپند شهریور در جهان ماتکیک(مادی) نگهبان توپال‌ها(فلزات) و جنگ‌ابزارها است.

🍂🍃 گفته‌اند شهریورگان جشن زادروز داراب هم بود. هرودوت نوشته بود که ایرانیان جشن زادروز (تولد) را با سور و سرور برگزار می‌کردند. اگرچه که بی‌شک جشن زادروز در میان همه‌ی ایرانیان شناخته شده نبود و شاید درباریان چنین جشنی برگزار می‌کردند.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_شهریورگان #شهریورگان #آذرجشن

🍂🍃@AdabSar
ادب‌سار
🍂🍃 شهریورگان جشن پر شور و سور با رنگ و بوی پاییز 🍂🍃 یک رشته از جشن‌های باستانی ایران جشن‌های آتش بودند و جشن شهریورگان یکی از آن‌ها بود. جشن‌های آتش در میان تیره‌های هند و ایرانی و هند و اروپایی ریشه‌دار و فراگیر بودند. سده، سوری، شهریورگان و آذرگان بزرگ‌ترین…
👑 شهریورگان همزمان با زادروز کدام پادشاه باستانی است؟


👑 بر پایه‌ی شاهنامه‌ی فردوسی، چهارم شهریور و هم‌زمان با جشن شهریورگان زادروز «داراب» یکی از پادشاهان داستانی ایران است. برخی از شاهنامه‌پژوهان داراب را همان کوروش هخامنشی و چهارم شهریور را زادروز کوروش می‌دانند.
به گمان آن‌ها زمان زندگی داراب در داستان‌های ایرانی نزدیک به کوروش است و شاید یافته‌های تازه‌ای درباره‌ی زندگی کوروش به دست دهد.

👑 از سویی در افسانه‌ها و بر پایه‌ی شاهنامه نشانه‌های «کیخسرو» نزدیک به کوروش هخامنشی است. «فریدون» هم بی‌پیوند با کوروش نیست و همسانی بسیاری با او دارد.
ولی باور روشنی که در میان پژوهندگان پیروان بیشتری دارد این است که داراب بیشترین همسانی را با داریوش هخامنشی دارد.

👑 شاید از آنجایی زادروز کوروش هم‌زمان با جشن شهریورگان دانسته شده که شهریورگان روز شهریار آرمانی، پادشاه نیرومند و دادگر است.

👑 آنچه باید بدانیم این است که روز بزرگداشت کوروش در هفتم آبان، زادروز این پادشاه خوشنام نیست.
هفتم آبان روز گام نهادن کوروش به بابِـل است. بر پایه‌ی سنگ‌نبشته‌ی باستانی «رویدادنامه‌ی نبونئید» (ستون ۳، بند ۱۸) روز سوم ماه Arahsamna بابلی، کوروش به شهر بابِل رسید و مردم بابِل با شادی به پیشواز او رفتند. این روز برابر با ۲۹ اکتبر و هفتم آبان است.

👑 بر پایه‌ی آگاهی به دست آمده از دو تخته(لوح) گِلی در بابل، گمان می‌رود که درگذشت کوروش ۵۳۰ سال پیش از زایش (میلاد) و در نهمین سال از فرمانروایی‌اش روزی میان ۲۲ امرداد تا دهم شهریور باشد. در این تخته‌های گلی روز بابلی برابر با ۲۲ امرداد آغاز نهمین سال فرمانروایی کوروش و دهم شهریور همان سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه است.


#مجید_خالقیان
تارنمای خردگان

#جشن_های_ایرانی #جشن_شهریورگان #شهریورگان #آذرجشن #کوروش

👑 @AdabSar
ادب‌سار
🧪 چند واژه‌ی برگزیده‌ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی در شاخه‌ی داروسازی: #release : رهش فرایند آزاد شدن دارو از یک سامانه‌ی دارورسانی. #delayed_release : دیر رهش ویژگی برخی داروها که دیر در تن آدم آزاد می‌شوند. #sustained_release (SR) : پیوسته رهش #slow_release…
🧪 چند واژه‌ی برگزیده‌ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی در شاخه‌ی داروسازی به بهانه‌ی بزرگداشت زکریای رازی و روز داروساز:

#applicator = داروگذار

#recall #product_recall = پس‌خوانی
(گردآوری داروهای دارای کاستی)

#cosmeceutical = آرادارو
(فراورده‌ی دارویی-آرایشی)

#vasodilator #vasodilative = رگ‌گشا
(ویژگی دارویی که رگ‌ها را گشاد می‌کند)

#vial #phial = پیال
(پیاله‌ی کوچک و سترون دارو)

#pharmacopoeia #pharmacopeia = دارونامه

#pharmacist = داروپزشک

#pharmaceutist #pharmacist #apothecary #drugist = داروساز


🧪 @AdabSar

ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام

امروز عقل* من ز من یک‌بارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیده‌ام


#مولوی
#چکامه_پارسی

*عقل: تنها واژه‌ی بیگانه
@AdabSar
🍃🌾 جشن خزان و ارزش کشاورزی در ایران باستان


🍁 «جشن خزان» یا «خزان جشن» که به آن «جشن مغان» هم می‌گفتند واپسین جشن دهه‌ی نخست شهریور بود که در «دی به آذر روز» (هشتم) شهریور برگزار می‌شد. انگیزه‌ی برگزاری این جشن پایان برداشت فراورده‌های کشاورزی تابستان و آغاز پاییزه‌کاری بود. همچنین گفته می‌شود پایان نشانه‌های تابستان، خودنمایی نشانه‌های پاییز و وزش باد نرم و خنک پاییز از انگیزه‌های پیدایش جشن خزان بود.

🍁 در روز هشتم شهریور در دماوند جشنی به نام خزان برگزار شد. (جیمز موریه)
«خزان روز هشتم باشد از شهریورماه قدیم و این روز جشن مغان است.» (خلف تبریزی)

🍁 جشن خزان در روز پانزدهم شهریور «دی به‌مهر روز» برگزار می‌شد. این روز همزمان با جشنی در سغد باستان و فرارودان(ماوراءالنهر) بود که در آن بازار همگانی برپا می‌شد. (گردیزی)
شاید گردیزی این هر دو جشن را یکی دانسته و در سغد جشن خزان همراه با بازار همگانی بود.

🍁 «خزان خاصه» در هژدهم(هجدهم) شهریور و «خزان عامه» در دوم مهر برگزار می‌شد. (بیرونی)
دو جشن خزان یکی در هشتم شهریور با پدیدار شدن نشانه‌های پاییز و دیگری در اورمزدروز از مهر(نخستین روز مهر) و آغاز پاییز برگزار می‌شد. این جشن همچون نوروز و مهرگان نام‌های «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت. این‌ها در نوشته‌های بیرونی نیز دیده می‌شود. (هاشم رضی)

🍁 با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و به‌ویژه خلف تبریزی درباره‌ی زمان جشن خزان نوشته‌اند، همه نشانه‌ی به‌شمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سده‌ها است که مایه‌ی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشن‌ها شده است. وگرنه از آغاز پیدایش جشن‌ها، جشن خزان یک بار در سال برگزار می‌شد. (رضی)

🍁 سوارکاری، چراغانی و آذین‌بندی خانه‌ها و آتش‌افروزی بر بام‌ها از آیین‌های جشن خزان بود. به دید می‌رسد ایرانیان این جشن را گروهی و در کنار دیگران برگزار می‌کردند. این جشن کهن تا چند سال گذشته در دماوند با آتش‌افروزی گرامی داشته می‌شد.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_خزان #شهریورگان

🌾🍃 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻بعض = برخی، پاره‌ای، لختی، گروهی، بَرخ، بَهر
🔻بعضا = برخی، پاره‌ای، تک‌وتوک، گاه، گاهی
🔻بعضی = برخی، پاره‌ای، گروهی، گاهی، بهری، اَند، چندی، بخشی، لختی
🔻بعضی اوقات/مواقع/وقت‌ها = برخی وخت‌ها، پاره‌ای زمان‌ها، گاهی، هر از چند گاهی، هر از گاهی، گاهگاهی

✍️نمونه:
🔺بعضی‌ها محجوب‌بودن را یک حُسن می‌دانند =
برخی کمرویی را پسندیده می‌دانند
گروهی کمرویی را می‌پسندند

🔺جاه‌طلبی بعضی اوقات یک حسن است =
جاه‌جویی گاهی نیکوست

🔺بعضی اسرار در آن مستور است =
برخی رازها در آن پنهان است

🔺زاینده‌رود بعضی از سال آب دارد =
زاینده‌رود گاهی از سال آب دارد

🔺بعضی کارها را مناسب خانم‌ها نمی‌دانست =
پاره‌ای کارها را درخور زنان نمی‌دانست

🔺بعضی از اجناسش را به او برگرداندند =
بخشی از کالاهایش را به او برگرداندند

🔺بعض مردم از این موضوع شکایت داشتند =
دسته‌ای از مردم از این نهاده گلایه داشتند

🔺بعضی وقت‌ها حوصله‌ی احدی را نداری =
برخی وخت‌ها پَروای هیچکس را نداری

🔺بعضا مشاهده می‌شود... =
گاهی/تک‌وتوک دیده می‌شود...


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#بعض #بعضا #بعضی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
چو روزِ تو آمد جهاندار باش
خردمند باش و بی‌آزار باش

نگر تا نپیچی سر از دادخواه
نبخشی ستمکارگان را گناه

زبان را مگردان به گردِ دروغ
چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ

روانَت خرَد باد و دستور شرم
سخن گفتن خوب و آوازِ نرم

بِنِه کینه و دور باش از هوا
مبادا هوا بر تو فرمان‌روا
#فردوسی

آرزو دارم:
همیشه دلت مهربان باد و گرم

گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar

بریده‌هایی زیبا از پارسی‌سروده‌های #محمدعلی_بهمنی
یاد و نامش زنده و روانش به مینو در شاد باد.

🪻🦋
من یک تن و او بسیار
من ساده و او عیّـار*
او می‌کشدم ناچار
آن سوی که شیدایی‌ست

🪻🦋
پی به راز سفرم* برد و چُنان ابر گریست
دید باز آمدنی در پی این رفتن نیست
در جهان تهی از عشق نمی‌مانم چون
در جهان تهی از عشق نمی‌باید زیست

🪻🦋
تو را گم می‌کنم هر روز و پیدا می‌کنم هرشب
بدین سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌کنم هرشب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
كه این یخ‌كرده را از بی‌كسی «ها» می‌كنم هرشب

🪻🦋
امشب غزل* مرا به هوایی دگر ببر
تا هر کجا که می‌بردت بال و پر ببر
تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده‌ای
این بارم از زمین و زمان دورتر ببر

🪻🦋
به‌هوش باش که در خویشتن گم‌ات نکند
هزار کوچه‌ی این شهرک خیالی* من
هوای بی‌تو پریدن نداشتم آری
بهانه بود همیشه شکسته‌بالی من

🪻🦋
چیزی گم است در من از آرزو فراتر
مانند جان شیرین زان نیز پربها تر
گم‌گشته‌ی من ای کاش باشد تو باشی ای عشق
بر خود نمی‌پسندم درد از تو بی‌دوا تر

🪻🦋
#چکامه_پارسی

*پی‌نوشت
عیّـار: از پارسی اَیبار (جوانمرد)
خیال: از پارسی خَیال
سفر و غزل: واژه‌های بیگانه

@AdabSar
📚🌍 جنبشی که در سده‌ی کنونی در میان پارسی‌زبانان ایران برای واژه‌گزینی آغاز شده است، کار تازه‌ای نیست. دانشمندان ایرانی در نخستین سده‌های پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیده‌اند. «ابوریحان بیرونی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژه‌گزینی دانشیک (علمی) در زبان پارسی بودند. برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینه‌ای از واژگان نژاده (اصیل) و خوش‌ساخت زبان پارسی است. نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند. او در الجماهر نام‌های گوهرها و توپال‌ها (فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آن‌ها برابرسازی کرده است. بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش (ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند. او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک پارسی را پرمایه‌تر ساخته است. بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستاره‌شناسی و رایگری (ریاضی) کاربرد داشتند. برابرهای پارسی برگزیده‌ی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامه‌ی علائی» گاهی همسانند. برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشته‌های کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا می‌شویم.

راست ستون = #استوانه_قائم
ستاره‌یاب = #اسطرلاب
آبگیر = #برکه ، #بطیحه
دندانه = #تضریس
آموختن = #تعلم
آموزیدن = #تعلیم
جدا کردن = #تمیز_دادن
بازداشتن = #حبس #توقیف
زاویه گشاده = #زاویه_منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = #سبّاح
آغازیدن = #شروع_کردن
آفتاب = #شمس
آتش آسمانی = #صاعقه
تابستانی = #صیفی
ستوردان/ ستورگاه = #طویله
داروی زهری = #دوای_سمی
زاویه تیز = #زاویه_حاده
شاخ = #فرع
تابستانگاه = #فصل_تابستان
کاریز = #قنات
ستارگان ابری = #کواکب_سحابی
ستاره رونده = #کوکب_سيار
کیوان = #زحل
باری = #لااقل
راست پهلو = #متساوی_الاضلاع
نمودار = #مثال #شاهد
کاردار = #عامل
تاوان = #غرامت
بهرام = #مریخ
پیشدستی = #مسابقت و #مبادرت
میانگی = #معتدل
کشتی‌بان = #ملاح
گورپاشیدن = #نبش_قبر
کیش = #نحله
نماز پیشین = #نماز_ظهر
نماز دیگر = #نماز_عصر
مویه = #نوحه و زاری
میانگاه = #وسط

بیرونی را همچنین پدر دانش «مردم‌شناسی» می‌دانند. بیرونی با دیده‌ای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستی‌ها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازش‌ها و دشمنی‌های پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک درباره‌ی روش زندگی نیاکان‌مان را در دست نداشتیم و درباره پیشینه‌مان هیچ نمی‌دانستیم.


سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.


🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامه‌ی بیرونی در زبان فارسی، «علی مصریان»
بازنویسی و برگردان به پارسی: #پریسا_امام_وردیلو

📚🌍 @AdabSar

ما را گُلی از روی تو چيدن نگذارند
چيدن چه خيال است که ديدن نگذارند

گفتم شنود مژده‌ی دشنام تو گوشم
آن نيز شنيدم که شنيدن نگذارند


#کمال_خجندی
#چکامه_پارسی

🌿🦋 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻تراژدی، Tragedy ،Tragedie (گونه‌ای نمایش) = سوگواره، سوگ‌نمایش، سوگمایش، سوگ‌نوشت، سوگنامه، سوگچامه، رنجنامه، دردنامه، جانگدازه، اندوه‌آور(گونه‌ای نمایش)

🔻تراژیک = (Tragic)، غم‌انگیز، دردآور، دردناک، اندوه‌آور، دلخراش، جانگداز، ناگوار، جانکاه


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تراژدی #تراژیک #Tragedy #Teragedie #Teragic
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
سخن‌چین و بی‌دانش و چاره‌گر
نباید که یابد به پیشت گذر

ز نادان نیابی جز از بتّری
نگر سوی بی‌دانشان ننگری

چنان دان که بی‌شرم و بسیارگوی
نبیند به نزد کسی آب‌روی

خرَد را مِه و خشم را بنده‌ دار
مشو تیز با مردِ پرهیزگار

نگر تا نگردد به گِرد تو آز
که آز آورَد خشم و بیم و نیاز
#فردوسی

هماره:
سرَت سبز باد و تن و جان درُست


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
همه بُردباری کن و راستی
جدا کن ز دلْ کژّیّ و کاستی

بپرهیز تا بد نگردَدت نام
که بدنامْ گیتی نبیند به کام

ز راه خرَد هیچ‌گونه متاب
پشیمانی آرَد دلت را شتاب

درنگ آورَد راستی‌ها پدید
ز راه خرَد سَر نباید کشید

سرِ بُردباران نیاید به خشم
ز نابودنی‌ها بخوابند چشم

وگر بُردباری ز حد بگذرد
دلاور گمانی به سستی برَد
#فردوسی

امید که:
مبیناد چشمت بدِ روزگار


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشن‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی

@AdabSar
👵🏻👴🏻 گرامیداشت سالخوردگان و پیران در جشنی سه هزار ساله


🌳 جشن بزرگداشت سالخوردگان، پیران و بزرگان خانواده از جشن‌های بسیار کهن ایران است که گفته شده بیش از ۳هزار سال پیشینه دارد.
گویا این جشن را «اشیش وانگ» یا دَهش و بخشش خداوند، خوی نیک و روان پاک می‌نامیدند که برابر بود با روزی چون ۲۵ شهریور در هزاره‌های گذشته.
با این آگاهی، جشن کهنسالان در «اُرُد روز» از شهریور برابر با بیست و پنجم شهریور برگزار می‌شد. اُرُد (اَردَه/اَرتَه) به مانک (معنی) درستی، راستی و پاکی است. این روز، روز دهش و بخشندگی اهورایی و مینویی و روز روان پاک بود.

🌳 گفته می‌شود ایرانیان باستان از نخستین مردمانی بودند که برای سپاسگزاری از سالمندان روز ویژه‌ای را نام‌گذاری کرده بودند. پس از فروپاشی ساسانیان، در نوروز دست‌بوسی و دیدار پیران رواگ (رواج) یافت و کم‌کم روز سالخوردگان به فراموشی سپرده شد.
از نخستین آیین‌نامه‌های پادْاَفرَه (مجازات) همگانی ایران، بزه (جرم) شناختن نانِگری (عدم توجه) فرزندان به پدر و مادر سالخورده بود.

🌳 در سال ۱۷۲۰ ترسایی «جاماسب ولایتی» که دستور زرتشتیان کرمان بود به بمبئی رفت تا کارنامک (تاریخچه) روز سالخوردگان را با دیگر پژوهشگران و پارسیان هند بنویسند و آن را زنده کنند. سپس «مینوچهر هومجی» از پارسیان هند این کار را به پایان رساند.

🌳 درباره‌ی آیین‌های جشن پیران چیزی نمی‌دانیم ولی می‌توان گمان کرد که دیدار با سالمندان، شب‌نشینی و آموختن از داستان‌های آنان از آیین‌های اشیش وانگ بود. اگرچه در گذشته خانواده‌ها گسترده بودند و چند خانواده با مادران و پدران سالمند در یک خانه می‌زیستند، می‌توانیم دریابیم که مهمانی‌ها و رفت‌وآمدهای بسیاری در این روز میان خانواده‌ها انجام می‌شد.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_پیران


🌳 بهره از:
۱- تارنمای ایران‌بوم
۲- تارنمای مهرمیهن
۳- هفته‌نامه‌ی امرداد

👴🏼👵🏼 @AdabSar

دختری روسری انداخت سرش را بردند
مُشت یک مرد گِره شد جگرش را بردند

نوجوانی وسط معرکه افتاد به خاک
نیمه شب چند سیاهی پدرش را بردند

مادری در غم همسایه عزاداری کرد
در سحرگاه همان شب پسرش را بردند

شاعری درددلی کرد و دو خط شعر نوشت
دست و پا بسته خودش با اثرش را بردند

فکر پرواز گذشت از سرِ مرغی در بند
پاسبانان قفس بال و پرش را بردند

بت شکن بر سرِ آن بود که کاری بکند
بت پرستان به تغیُّر تبرش را بردند

آه از این خاک ستمدیده که در طول زمان
آبرو داشت ولی بیشترش را بردند


#مصطفی_علوی
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی

👩🏻‍🦱🌱🕊 @AdabSar
2024/11/15 18:15:09
Back to Top
HTML Embed Code: