Telegram Web Link
ادب‌سار
🏺 دنباله‌ی واژگان پارسی در زبان تازی جِرباج = از پارسی گردباد جِردبان، جَردبی، جَردبیل = از پارسی گرده‌بان، نگهبان نان،آزور جَردَقه، جَردَق = از پارسی گردک، گرده جَردقای = از پارسی نان نازک بزرگ جردمانَق = از پارسی گردمانه، مُوردانِه، تخم مازریون (داروی بیماری…
🛖 دنباله‌ی واژگان پارسی در زبان تازی

جَرم = از پارسی گرم
جَرونات = از پارسی گرون( شهرستانی نزدیک بندر هرمز)
جَرّه = پارسی تازی شده‌ی جَره، سبو، خمچه
جُرمُوق = از پارسی چکمه
جَرَنبذه = از پارسی گران‌بد، ستبر، درشت
جَرنداج = از پارسی گِردنا، سیخ گردان، گوشت نیمه آب پز که با آتش کباب کنند.
جَرَنفس، جرنفش = از پارسی گران‌پشت، بسیار نیرومند
جَرُوخ = از پارسی چرخ، چرخ‌ها
جَروهَق = از پارسی گروهه
جِریال، جِریان = از پارسی زریون، آب زر، رنگ سرخ
جَریب = از پارسی گَریب، ده هزار گز، چارینه زمین، گِریو
جزا= از پارسی گزیت، کیفر، سزا
جِزاب، جوزبویه، جوزبویا = از پارسی گوُزبوا (جوزالطیب) درختی زودشکن و نازک‌پوست، خوشبو و سرخ رنگ

جَزّاف = از پارسی گزاف، ماهی‌فروش (در کشورامارات)، گزاف‌گوی
جَزایر، جُزُر = از پارسی گَزیرَک‌ها
جُزدان = از پارسی و عربی جُز دان، کیف دستی، پوشینه‌ی قرآن
جَزَر = از پارسی گَزَر، زردک
جَزَف = از پارسی گزاف
جَزمازج = از پارسی گزمازک، میوه‌ی درخت گز
جَزِیٔ (تک جزیه) = از پارسی گَزیت‌ها
جَزیره = تازی شده گَزیرک، جَز،آبخُو، آبخُست
جِزیِه = از پارسی گزیه، گِزیتَک، گِزیت، باج، سرانه، باج زمین، کیفر
جَسّاد،جَسَد = از پارسی جِساد یا زعفران
جُسرُو دارو = از پارسی خسرو دارو (داروی انوشیروان)، خولنَجان، گیاهی دارویی (برای شکمروی و سرفه)

🛖 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🛖 @AdabSar
آموزگار می‌گوید:
بالاترین ارج کشته‌شدن در راه دین است.
پدر می‌گوید:
بزرگ‌ترین سربلندی کشته‌شدن در راه میهن است.
و من می‌خواهم بدانم
آیا کسی در این جهان نیست که از ما بخواهد زنده بمانیم؟

#فرانک_مک_کورت(خاکسترهای آنجلا)
فرستنده #مهین_دری

🌳🪓🦋 @AdabSar
🌼🌺🌸
🌺🌸
🌸
جَهانا! چه بدمهر و بدگوهری
که خود پرورانی و خود بشکَری

نگه کُن کجا* آفْریدونِ گُرد
که از تخمِ ضحاک شاهی ببرد

جَهانِ جَهانْ دیگری را سپرد
جز از درد و اندوه چیزی نبرد

چُنینیم یَک‌سر کِه و مِه همه
تو خواهی شُبان باش خواهی رَمه
#فردوسی
----------------
*کجا=که

و در این هفته امید آن دارم:
که چشمِ بَد از فرّ‌ِ تو دور باد
همهْ روزْگارانِ تو سور باد


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌸🌼
🌺🌸🌼
◻️واژه‌های پارسی جایگزین واژگان بیگانه در شاخه‌ی رسانه و روزنامه‌نگاری

#تیتر = سرنامه
#تیراژ = شمارگان
#تعداد = شمار
#نسخه = شماربرگ، دسته
#ژورنالیست = روزنامه‌نگار
#سرمقاله = سخن نخست
#صفحه = رویه
#کپی = برابر
#ارتباط = پیوند
#اطلاعات = آگاهی
#انتشار = چاپ
#بیان = گفتار
#مصاحبه = گفتگو
روزنامه #کثیرالانتشار = روزنامه پرشمارگان
#رپورتاژ = گزارش آگهی
#حوادث = رویدادها، رویداد ناخوشایند
#مفقودی = گمشده
#سند = گواهی
#خبر = رویداد
#وقایع_نویس = رویدادنویس
#یومیه = روزانه
#تحقیق = پژوهش
#صفحه_آرایی = رویه آرایی
#ترجمه = برگردان
#کلمات = واژگان
#جراید = روزنامه‌ها
#فضای_مجازی = درگاه جهان‌گستر

فرستنده: #محمد_ابولیان_نوروزی

📰 @AdabSar
🩸💧 تشنگی
آنچنان فریاد می‌زند
که مولوی* را
پنهان کرده است
در جستجوی خویش.
و آب آرام، آرام
می‌خزید در گمان او
در گردبادی از
[سرود و سیاهی و رود
ترانه‌های مرگ را
خون‌آلود می‌کنند
بر چشمه‌های خشک]

سراینده و فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
*پی‌نوشت: آب کم جوی تشنگی آور به دست

#چکامه_پارسی
💧🩸 @AdabSar
دل من کار تو دارد
گل و گلنار تو دارد

چه نکوبخت درختی
که بر و بار تو دارد

#مولوی
#چکامه_پارسی

🌿 @AdabSar
ادب‌سار
🛖 دنباله‌ی واژگان پارسی در زبان تازی جَرم = از پارسی گرم جَرونات = از پارسی گرون( شهرستانی نزدیک بندر هرمز) جَرّه = پارسی تازی شده‌ی جَره، سبو، خمچه جُرمُوق = از پارسی چکمه جَرَنبذه = از پارسی گران‌بد، ستبر، درشت جَرنداج = از پارسی گِردنا، سیخ گردان، گوشت…
🍹 دنباله‌ی واژگان پارسی در زبان تازی

جِسمیزّج = از پارسی چشمیزک، داروی چشم درد
جَسّهٔ [جست، جهیدن، جهش] = از پارسی کِیش
جَسمِه، تشمه = از پارسی چشمه
جَشنی = از پارسی جشن، رنگ، جنس، رنگارنگ
جُص،جِبس = از پارسی گَچ
جَصّاص = از پارسی گَچ، گچ فروش، گچ‌کار
جَعفَری[سبزی] = از پارسی جفَّری، سدبرگ، کُوپُوره
جُفت = از پارسی جفت، دو تایی
جِفتافرید = از پارسی جفت آفرید، گیاه دوتایی

جُفُرّی،جُفُرِا = از پارسی گَفری، پوست شکوفه‌ی خرما، پوست خرمای ماده، کافور
جفیس، جِفس، جِبس = از پارسی گچ
جِقجِق، جقجقه = از پارسی جیغ جیغ
جَقَل = از پارسی شغال به انگلیسی jackal به فرانسه Chacal.
جقوق = از پارسی چاقو، چاقوی تاشدنی
جَکره = از پارسی جکاره، گوشت بُر
جُل = از پارسی گُل
جُلاب = از پارسی گلاب
جَلاّب، جَلاّبی = از پارسی ژالاب، ژولَپ برابر با (شربت انگبین و گلاب)
جلاّبهٔ، جلبانه = از پارسی چَلّبان، زن بد خوی، بیهوده‌گوی

🍹 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🍹 @AdabSar
ادب‌سار pinned «🌍 با درود؛ #زیست_بوم ایران سال‌ها و دهه‌های بسیار پیچیده و سختی را می‌گذراند و ما می‌خواهیم آنچه را که چندی است در سر می‌پرورانیم با شما در میان بگذاریم و شما را دوباره به نوشتن برای زمین فرابخوانیم. می‌دانیم که زیست‌بوم ایران بزرگ‌ترین نگرانی این روزهای ایرانیان…»
خاک من گِل شود و گُل شکفد از گِل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

#ناشناس
#چکامه_پارسی

@AdabSar 🌱
امردادگان است. جشنی از جشن‌های دیرپای ایران کهن، جشنی که می‌تواند آموزه‌های آن هنوز و همیشه برای ایران جوان نیز کارآمد باشد، یادروزی که هم‌پایه‌ی دیگر رویدادهای خجسته روزگار شهریاران ایران‌ساز و مردمان فرهنگ‌مدار روزگاران دیرین هنوز می‌تواند برای روزگار کنونی و آیندگان سرزمین (و در سخن بهتر و شایسته‌تر، جهان) خجسته، آموزنده و گسترنده‌ی آبادی باشد. روزی که با نامیرایی، جاودانگی، سرسبزی و تندرستی در پیوند است و پاکسازی زمین، شادباشی و پایکوبی مردمان در زیست‌بوم را فرایاد می‌آورد.
بسیاری بر این باورند که یادکرد از جشن‌های کهن، ماندن در بالندگی‌های هیچ و پوچ باستان‌گرایی و دورافتادن از چرخه‌ی پر شتاب کار و کوشش‌های امروز جهان است، یا می‌پندارند اکنون که در همه جا اندوه، بیماری، مرگ‌، گرانی، نابسامانی، بیکاری و ده‌ها نگرانی دیگر پابند زندگی مردم شده است چه جای جشن و یادآوری از آیین‌های مرده و کهن گذشتگان است. و یا به روشنی می‌گویند که این رویکردها روایی دین‌های کهن و… است. ولی من بر این باور هستم که گرامی‌داشت این آیین‌ها و بهره بردن از آموزه‌های سودمند آن، راهنمای مردم است برای یادآوری شادی‌خواهی، آبادی‌گستری، آزاداندیشی و کوششی است برای نگاه داشت زیست‌بوم و زاستار (طبیعت)، برای زیستی شایسته.
باوری که اگرچه دوستانی مرا در گرامی‌داشت این جشن‌ها یاری کرده‌اند و همراهی می کنند ولی بوده‌اند و هستند کسانی که بر این باور خرده گرفته و می‌گیرند و می‌پندارند که گزافه‌کاری و بیهوده‌جویی است.
اکنون که هریک از ما در خانه‌های کوچک و در کوران بیماری و اندوه‌های همگانی و در میانه‌ای از خشم روزگار گرفتاریم باز‌‌ هم این نام‌های پر و پیمان فرهنگ مانند: تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان و… می‌توانند ما را با جهان پیرامون‌مان آشتی دهند. به یادمان آورد که آرمان آدمی داشتن زندگی شاد و جهانی آباد و آزاد است و باید برای به‌دست آوردن آن کوشید.
امردادگان و دیگر جشن‌های باستانی شاید رها کننده‌ی ما از اندوه‌های روزگار نباشد ولی بایستگی دانستن فرزندانمان است بنیادهای فرهنگ‌شان را. 
 پشتوانه‌های خجسته فرهنگ سرزمین را پاس بداریم. باشد که آبادی به جهان بازگردد؛ مردمان تندرست باشند و شاد بشوند؛ بردگی و خواری از جهان دور شود و آزادی پدیدار گردد که بی آزادی همه چیز بیهوده است.


نویسنده و فرستنده: #مسعود_فرزانگان
سوم امرداد ۱۴۰۰

#پیام_پارسی #جشن_امردادگان #امردادگان
@AdabSar
از لب و چشم و دهانت که سراسر نمک است
اشک شد شور، مگر جای تو در مردمک است؟

#قاسم_خان
#چکامه_پارسی

هنرمند: #علی_اکبر_صادقی

💁🏻‍♀ @AdabSar
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
#حافظ
#چکامه_پارسی

هنرمند: #علی_اکبر_صادقی

🪞 @AdabSar
🌳 جشن امردادگان فرا رسید. امید که اندکی روشنایی و شادی در ما مانده باشد. بر پایه‌ی گاهشماری باستانی ایران #جشن_امردادگان در روز امرداد از ماه امرداد یا روز هفتم این ماه برگزار می‌شد.

🌳 #امردادگان شاد بود. ایرانیان در اين روز تن پاکیزه می‌کردند، به دامن زیبایی‌ها می‌رفتند و به نيايش و شادی می‌پرداختند و همچون همیشه پاسدار زیست‌بوم بودند. درباره‌ی آیین‌ها بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/16789

🌳 این جشن ویژه‌ی «ایزدبانوی امرتات» بود. بر پایه‌ی افسانه‌ها، ایزدبانوان امرداد و خرداد در کنار هم بودند. امرداد گیاهان را می‌رویاند، گله‌ها و رمه‌ها را می‌افزود و با بیماری‌سازها پیکار می‌کرد. خرداد نیز با یاری «تیشتر» یا ایزد باران و «واته» یا ایزد باد، نگهبان آب و آرامش بود. درباره‌ی همکاری این دو ایزدبانو در زمین و نبردشان با دیو گرسنگی بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/16798

🌳 برشی از گزارش مهرداد بهار: به فِرَشکردِ (نوگردانی جهان و زندگی در پایان کار جهان)، نیز «انوش»(خوراک بی‌مرگی) را از امرداد آرایند...
خواندنی‌های کوتاه درباره‌ی امردادگان:
www.tg-me.com/AdabSar/16807

🌳 ولی کارکرد یک جشن باستانی در زندگی امروز چیست:
www.tg-me.com/AdabSar/18927
مست است و برد دل ز کف مردم هشیار
ما مست چو چشمان تو هشیار ندیدیم

#آگاه
#چکامه_پارسی

💃🏻 @AdabSar
🍀🌸🌼
🌸🌼
🌼
بپرسید تا کَردْگارِ بلند
چُنین از شما کَرد خواهد پسند

یَکی داستان گویم اَر بشنوید
همان بَر که کارید خود بدْروید

چُنین گفت با ما سَخُنْ رهنِمای
جز این‌ست جاوید ما را سَرای

به تختِ خِرَد برنشست آزتان
چرا شد چنین دیو همبازتان

بترسم که در چنگ این اَژدَها
روان یابد از کالبَدتان رها
#فردوسی

و برای این هفته امید دارم که:
همیشه تن آزاد بادت ز رنج
پَراگنده رنج و پُرآگنده گنج


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🌸🍀
🌼🌸🍀
یک چند ز خون دل خود جام گرفتیم
کام دلی از این دل ناکام گرفتیم

#آگاه
#چکامه_پارسی

💞 @AdabSar
☀️ دهم امرداد جشن چله‌ی تابستان یا چله‌ی تموز در ایران بود. گرم‌ترین چله‌ی سال که با آغاز تیر و جشن آب‌پاشونک آغاز شده و در آبان روز(دهم) امرداد به پایان می‌رسید. چله‌ی تابستان نشانه‌ی آن بود که از این پس روزها کوتاه‌تر می‌شوند و از گرمای هوا آهسته‌آهسته کاسته می‌شود. چله‌ی تموز پایان‌بخش چندین جشن تابستانه بود. جشن‌هایی که همه در پیوند با آب بودند. جشن‌هایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانه‌های نبرد با دیوهای تشنگی، گرسنگی و خشکسالی درآمیخته‌اند. در این افسانه‌ها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» می‌رفتند.


🌴 درباره‌ی ویژگی این ایزدان و آیین‌های چله‌ی تابستان در خراسان بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/14522

#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #امردادگان
🌻 @AdabSar
نبُرم از تو ببُری اگر سرم که مرا
به تار هر سر مویت هزار پیوندست

#آگاه
#چکامه_پارسی

فرتور از #امین_علیجانلو
🪁 @AdabSar
💠 جایگزین پارسی چند واژه‌ی پرکاربرد

#ثبت_احوال = سازمان نام‌نگاری
#سجل = شناسنامه
#تولد = زایش
#ولادت = زایش، زاییدن
#روزثبت = روز نگارش
#تاریخ_صدور = پیشینه‌روز نگارش گواهی
#محل_تولد = جایگاه زایش یا زاییده شدن
#متوفی = مرده، درگذشته
#فوت = مردن، درگذشت
#به_دنیا_آمدن =چشم به جهان گشودن
#پاسپورت = گذرنامه
#کارت_هویت = برگه شناسایی

فرستنده و برگردان #محمد_ابولیان_نوروزی

💠 @AdabSar
🌠 زبان پارسی دیرینه‌تر از سخنانی است که خوانده‌ایم و شنیده‌ایم. پس به هزارتوهایش در درازنای زمان بغلتیم و از ادبسار خروشانش سیراب‌تر شویم.

#موصوف = زافته
#صفت = زابگر
#مضاف = افزامند
#مضاف_الیه = افزوده

#واکسن = مایه
#واکسیناسیون = مایه‌زنی
#واکسن_تراپی = مایه‌کوبی


🖌 فرستنده: #بزرگمهر_صالحی

📘 بازخَن‌ها:
۱- تارگاه فرهنگستان
۲- راهنمای زبان‌های ایرانی، رودیگر اشمیت آرمان بختیاری و دیگران، ققنوس، چاپ نخست، زمستان ۱۳۸۲

💠 @AdabSar
2024/10/05 05:20:17
Back to Top
HTML Embed Code: