Telegram Web Link
عکس‌های مراسم اتمام عملیات حفاری تونل شرقی البرز به طول 6400متر از فاز دوم آزاد راه تهران شمال در تاریخ 14 مهرماه 1397 که از دو سو انجام شده بود و در این لحظه به هم می‌پیوستند و تونل یکپارچه می‌شد را ملاحظه کنید.
به سهم خود از تمام دست‌اندرکاران در وزارت راه و شهرسازی و بنیاد مستضعفان و تمام شرکت‌ها، مدیران، مهندسان، کارکنان و کارگران زحمت‌کش درگیر در کار تشکر می‌کنم که نهایتا یک مرحله کار را به پیش راندند.
مدیریت و به‌ثمر رساندن پروژه‌های بزرگ کار بسیار دشواری است.
برادران ارجمند آقایان محمد، احمد، علیرضا و محمد رضا مسجد جامعی

درگذشت بانوی با فضلیت مادر بزرگوارتان را صمیمانه به جنابان عالی، خاندان‌های گرامی فلسفی و مسجدجامعی و به همه بستگان عزادار تسلیت می گویم. از پیشگاه خدای تعالی برای آن مادر گرامی غفران و رضوان ابدی و برای شما و سایر بازماندگان عزیز شکیبایی و سزای نیک آرزومندم.

عباس آخوندی
♦️حاشیه‌ای بر گفتار ظریف

🔻احسنت و افسوس. احسنت به سبب تبیین شفاف اصول یک سیاست خارجی ملی و افسوس از آن‌که دولت هیچ‌گاه در جمهوری اسلامی دولت نبود. اگر دولت، دولت بود، این رویکردها می‌بایست در دولت اتخاذ می‌شد و دولت به‌جای تک وزیر مسئولیت آن را می‌پذیرفت و اگر هم با مقاومت و یا شکست روبه‌رو می‌شد دولت مقاومت می‌کرد و یا شکست می‌خورد.
حال آن‌که دولت در پی نخود سیاه بود و شجاعت لازم برای ایفای حقوق ملت را نداشت و سیاست خارجی در جای دیگری تعیین می‌شد.

🔻در وضعیت موجود هر چند شان دولت نسبت به گذشته تنزل بیشتری یافته، لیکن یک خوبی دارد که دولت قدرت را نمایندگی می‌کند و پذیرفته که بیشتر از نمایندگی شانی ندارد. حال آن‌که دولت پیشین نیز همین کار را می‌کرد لیکن با غرولند. لذا، هم‌چوب را می‌خورد و هم پیاز را.

https://hammihanonline.ir/news/title-one/dd-amrykayy-bwdn-dr-nzam-jdyd
💢 ما و قطعنامه سازمان حقوق بشر در محکومیت قران‌سوزی

🖊عباس آخوندی، 23/تیر/1402

🔻 شورای حقوق بشر سازمان ملل با پیشنهاد پاکستان از جانب سازمان کشورهای اسلامی با صدور قطعنامه‌ای هر اقدامی که منجر به نفرت دینی شود و متضمن تبعیض، دشمنی و خشونت گردد، از جمله واقعه‌ی قران‌سوزی اخیر در سوئد را محکوم کرد. کشورهای غربی عضو شورا به‌طور یک‌پارچه تحت عنوان مغایرت با آزادی بیان با صدور این قطعنامه مخالفت کردند. لیکن با این وجود، قطعنامه با 28 رای موافق در برابر 12 رای مخالف و 7 رای ممتنع به تصویب رسید. این قطعنامه از تمام کشورهای عضو می‌خواهد که قوانینی را در این باره وضع کنند و افراد متخلف را مسئول اقدام‌های خود نمایند. لینک‌های زیر گفت‌وگوهای صورت گرفته در این باره را نشان می‌دهد.

🔻 ولکر تورک کمیسونر عالی سازمان ملل برای حقوق بشر در سخنان افتتاحیه خود گفت که فراتر از کلمه‌ها، افراد بشر از رهگذر نشانه‌ها با یک‌دیگر ارتباط برقرار می‌کنند. و در این میان، نشانه‌های دینی بسی ژرفت‌تر هستند. برای میلیون‌ها نفر این نشانه‌های دینی دارای اهیمت بسیار عمیقی می‌باشند. آنها مایه‌ی اصلی هویت آنان و هسته‌ی مرکزی باورشان را شکل می‌دهند. سوء استفاده و تخریب نمادهای درونی‌ترین باورهای مردمان منجر به قطبی‌شدن جامعه‌ها و تنش‌های تهاجمی می‌گردد. این بحث فوری به دلیل واقعه‌ی اخیر قران‌سوزی که هسته‌ی مرکزی باور بیش از یک میلیارد از مردمان است انجام می‌شود. این اتفاق و اتفاق‌های دیگر نشان دادند که سبب ابراز بیزاری و شعله‎‌ور ساختن عصبانیتی شده‌اند که موجب ایجاد شکاف میان مردمان، و برانگیختگی آنان و تبدیل تفاوت در باورها به نفرت و شاید خشونت شوند....

🔻 نکته‌ی قابل تامل برای ما این است که با توجه به عضویتمان در سازمان ملل، چرا از این فرصت‌ها کمتر استفاده می‌کنیم؟

https://www.ohchr.org/en/news/2023/07/human-rights-council-condemns-and-strongly-rejects-any-manifestation-religious-hatred?sub-site=HRC

https://www.ohchr.org/en/news/2023/07/high-commissioner-human-rights-tells-urgent-debate-human-rights-council-speech-and?sub-site=HRC
💢 سید محمود دعایی:
گرایش به مرکز و بی‌عملی به‌موقع سیاست‌مداران

🖊 عباس آخوندی، خرداد/ 1402

🔻 به نخستین سال‌گرد درگذشت سید محمود دعایی که رضوان خدا بر او باد نزدیک می‌شویم. او نماد گرایش به مرکز، تداوم کنش اجتماعی و نماد پایایی ارتباطات بود. این در حالی است که جهان سیاست ایران در حال خاموشی است و بی‌عملی سیاست برگزیده‌ی عملی سیاست‌مداران ایرانی است. در این نوشته من در پی طرح این پرسش هستم که آیا بی‌عملی به‌موقع سیاسی علت پدیده‌ی مرگ و خاموشی سیاست در ایران است؟ و یا آن‌که مرگِ سیاست علت پناه‌بردن سیاست‌مداران به بی‌عملی است؟

🔻 در حدی که ظرفیت یک یادداشت اجازه دهد به این موضوع می‌پردازم. بر خلاف باورِ غالب، می‌خواهم بگویم که بی‌عملی به‌موقع سیاست‌مداران ملی ایران جز اندکی؛ شامل اکثر نام‌های مشهور که احترام آنان برای تک‌تک ما ضروری است در حدود 45 سال پس از انقلاب اسلامی و به‌ویژه در دوره‌ی مرحوم امام (ره) علت و سبب اصلی بحران سیاسی ایران موجود است. سعدی علیه الرحمه گفت: دو چیز طیره‌ی عقل است. دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی. و من می‌خواهم به جای کلمه عقل، سیاست را بگذارم که تجسد عقل است. و سیاست‌مداران ملی ایران در دوره‌ی امام (ره) اغلب دم فرومی‌بستند و پس از آن به تدریج با تنگی فضای سیاسی، مجال دم برآوردن برای‌شان کمتر باقی ماند. و اینک ایران است و دولتی بی‌پشتوانه و ناتوان و جامعه‌ای فقیر و پُرالتهاب.

🔻 پیش از این‌که به ایران بپردازم خوب است که نگاهی گذار به نظریه‌ی سیاسی رابطه‌ی بی‌عملی سیاست‌مدار و گسترش محدوه‌ی کنش‌ناپذیر سیاست داشته‌باشم. برای آسانی بحث، میدان سیاست را میدانی متشکل از سیاست‌مداران دو گرایش غالب و هواداران‌شان فرض می‌کنم که در دو سوی میدان گردِ هم آمده‌اند. و محدوده‌ای در میانه باقی می‌ماند که سیاست‌مداران از هر دو سو تمایلی، نفعی و یا یارای ورود به آن را ندارند و توسط قدرت و یا به عبارت درست‌تر، دولت به مفهوم عام کلمه در اختیار گرفته شده‌است. آن را «محدوه‌ی کنش ناپذیر» سیاست نام ‌می‌گذارم. این نظریه بر این فرض استوار است که در آغاز شکل‌گیری دولت ملی، گستره‌ی این محدوده بسیار اندک است. لیکن، با بی‌عملی‌ و نمایندگی نکردن به‌موقع خواسته‌های متعارض مردم و یا بخشی از مردم توسط سیاست‌مداران از دو سو، و فراتر دعوت مردم به خاموشی از سوی سیاست‌مداران، این محدوده گسترش یافته محدوده‌ی تصرف دولت افزایش می‌یابد.

🔻 متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه کنید https://vrgl.ir/aQXmg
واصف باختری
قند پارسی
◾️ این پادکست را امروز شنیدم و دریغم آمد که آن را به مشارکت با شما نگذارم. افسوس که به‌جای تکیه بر ایده‌ی ایران، دچار بریدگی از تمدن ایران شده‌ایم. عباس آخوندی.

▪️ سه هفته پیش، در قند پارسی، شعرهای استاد واصف باختری را زمزمه کردیم و برنامه به او اختصاص یافت بی آنکه بدانیم ماه به سرنیامده باید به سوگ این درخت تناور فرهنگ و ادب بنشینیم و سوگوارش باشیم.
🔹ایا هزار هزاران درخت بیشه‌ی ابریشمین آواها
ایا حروف الفبا
من از شما دو هجا،‌چهار حرف میهن را
چه غمگنانه،‌چه نومیدوار می‌خواهم
🔸نویسنده: محمدکاظم کاظمی
🔹تهیه‌کننده و گوینده: زینب بیات
🔺آواز: عارف جعفری
#واصف_باختری
#قند_پارسی
@zaynabbayat
💢 بنیان خشونت در اسلام:
1400مین سالگرد تاسیس حکومت بنی امیه

🖊 عباس آخوندی، تیرماه 1402

🔻محرم رسید وما هم‌چنان سرگشته که چگونه این خشونت بی‌انتها در شصت‌ویکمین سال از هجرت و پنجاهمین سال پس از رحلت پیام‌آور اسلام توسط امت او بر نواده‌ و خاندان او روا داشته شد؟ شاید یکی از رهگشاترین روایت‌ها در این باره، روایت امیر سخن در نهج البلاغه باشد. هم او که حسین؛ فرزندش و پنج پسر دیگرش و نوادگانش در این خشونت کور به شهادت رسیدند و خانمان‌اش به اسارت گرفته‌شدند. سلام ودرود خدا بر آنان باد.

🔻امروزه ناظران بر جهان اسلام اغلب از آن سخن درشت می‌شنوند وصحنه‌های خشونت‌ورزی می‌بینند. خِرَد خانه‌نشین شده‌است و شلاق سروری می‌کند. دین به مثابه‌ی اندیشه و بازگشت به فطرت انسانی به سویی رانده‌شده و شریعتِ اشعری حکومت می‌راند. و بسیار کسان در جهان اهل سنت به نام بازگشت به سلف خود را بر حق می‌دانند که خون هرکس که چون آنان نمی‌اندیشد بر زمین بریزند. جهان را به سادگی به سرای اسلام و سرای کفر تقسیم کنند و هرکس چون آنان نیست در سرای کفر جای دارد و سزایش جانش است. وشوربختانه، سنت آنان در میان شیعیان نیز به نام غیرت دینی کم‌وبیش ستوده می‌شود. و رگ‌های گردن ورم‌کرده نشان دین‌داری شمرده می‌شود. ولی، سخن این است که آیا به راستی سنت سلف صالح خشونت بوده‌است؟ ویا این‌که این سنت امویان بوده‌است که حتی یک روز به پیامبر اسلام ایمان نیاوردند؟

🔻شاید نخستین کسی که موضوع کاربست خشونت و فرجام آن را به میان کشد و با مردمان در میان گذاشت، مولی علی علیه السلام است. او در خطبه شقشقیه که امیر سخنانِ او است می‌فرماید:

♦️«خلافت را چون شترى ماده ديدند- و هر يك به پستانى از او چسبيدند، و سخت دوشيدند، و -تا توانستند نوشيدند- سپس [خلیفه اول] خلافت را [پس از خود] به بسترخشن و درشتناكی افكند، بستری كه درشتى‌اش پاى را مجروح مى كرد و ناهموارى‌اش رونده را به رنج مى‌افكند. [از این روی] لغزيدن و به سر در آمدن و پوزش خواستن [خلیفه‌ی دوم] فراوان شد.
مردم گرفتار شدند همانند كسى که بر اسب سركش نشسته‌است، كه هرگاه مهارش را مى‌كشيد، بينى اش مجروح مى شد و اگر مهارش را سست مى كرد، سوار خود را سرنگون می‌کرد تا بميرد.
به خدا سوگند، كه در آن روزها مردم، هم گرفتار سردرگمی [از درآمیختگی حق و باطل] بودند و هم سركشى. هم دستخوش بى ثباتى بودند و هم روی‌گردان از حق. و من بر اين زمان دراز در گرداب محنت، شكيبايى مى ورزيدم».

🔻فرجام هدایت امر خلافت به سمت و سوی خشونت، برآمدن امویان بود.

🔻عابد الجابری در عقل سیاسی عربی نشان می‌دهد که چگونه دو نهاد قبیله و غنیمت در کنار ضعف نهاد عقیده، منجر بر برآمدن امویان گشت. اکنون 1400 سال از آن زمان می‌گذرد. هرچند امویان بیش از نود سال حکومت نکردند، لیکن سنت ‌خون‌ریزشان که سنت عربان آن زمان بود بر خلاف سنت رسول‌الله (ص) به نام سنت سلف صالح بر جهان اسلام حکم می‌راند. بنیان نظری کژروی، برابر دانستن عمل صحابه -سلف صالح که بی‌گمان متاثر از سنت قبیله و زرق‌وبرق غنیمت بوده، با متن دین است. حال آن‌که احتمال خطا در عمل صحابه وجود داشته و فراتر آن‌که فهم آنان از وقایع روزگارشان، پدیداری تاریخی و تابعی از شرایط و موقعیت اجتماعی-تاریخی بوده‌است. مقدس و مطلق‌سازی فهم انسان‌ها و برابر دانستن آنها با متن دین، این دلیری بی‌رحمانه را برای خون‌ریزی در جامعه مسلمانان فراهم آورده‌است. تا جایی که خون اباعبدالله و یارانش را برای کسب رضای حق و رسیدن به بهشت در 14 قرن پیش و کشتار دستِ‌جمعی مسلمانان را در روزگاران ما برای حاکمیت اسلام و اعمال خشونت را به‌نام امر به ‌معروف و نهی از منکر روا بدارند.

🔻متن یادداشت را در لینک زیر ببینید
https://vrgl.ir/b1rul
امروز مقاله‌ای از جناب آقای دکتر محمدرضا جوادی یگانه در باره قیام حسینی (ع) خواندم که یکی از بهترین‌ها بود. تکیه مقاله بر سه نکته است:
1- مخاطب نخست قیام حسینی قدرت است که توان ظلم کردن را دارد و نه توده مردم.
2- مخاطب دوم قیام، نخبگان، اندیشمندان، سیاست‌مداران و نهادهای مرجع هستند که مقوم قدرت هستند.
3- خوانش وراونه از حادثه کربلا از دوره‌ی صفویان شروع شد که مخاطب را تغییر دادند و به‌جای قدرت و بزرگان جامعه، توده را مخاطب قراردادند و آنان را به گریه وادشتند تا قدرت‌مندان با آرامش خیال به رویه‌ی خود ادامه دهند.
خواند این مقاله را به همگان توصیه می‌کنم.
https://cdn.sharghdaily.com/servev2/3di9nXzHsvH9/i1kub06DEUw,/06.pdf
#یاد_ها
☑️ «لا یمکن الفرار از عشق»
مروری بر یک قصیده‌ی عاشورایی

نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
 
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر
 
قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق»
که پر شده است جهان از حسین سرتاسر
 
نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن
به آسمان بنگر! ما رایت الا سر
 
سری که گفت من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند می‌روم با سر
 
هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر
 
همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود
جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر
 
سری که با خودش آورد بهترین‌ها را
که یک به یک همه بودند سروران را سر
 
زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر
 
سپس به معرکه عبّاس «اجننی» گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
 
بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت:
برو به معرکه با سر ولی میا با سر
 
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر
 
در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد
همان سری است که برده برای لیلا سر
 
سری  که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود پا تا سر
 
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
 
امام غرق به خون بود و زیر لب می‌گفت:
به پیشگاه تو آورده‌ام خدایا سر
 
میان خاک کلام خدا مقطعه شد
میان خاک الف لام میم طاها سر
 
حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب
چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر
 
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر
 
نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او
ادامه داشت، ادامه سه روز ...اما سر -
 
جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است
جدا شده است و نیفتاده است از پا سر
 
صدای آیۀ کهف الرقیم می‌آید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
 
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
 
چه قدر زخم که با یک نسیم وا می‌شد
نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر
 
عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت
به چوب، چوبه محمل؛ نه با زبان، با سر
 
دلم هوای حرم کرده است می‌دانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر

#سید_حمیدرضا_برقعی

🔰برنامه: #قند_پارسی
🖋نویسنده: #محمدکاظم_کاظمی
🎙تهیه‌کننده/ گوینده: #زینب_بیات
@zaynabbayat

#یک_حرف_از_هزاران
▶️ گزیده های ایران و جهان ◀️
@yekhezaran
تاملی دوباره در باره ۲۸ مرداد ۳۲

عباس آخوندی، ۲۸ مرداد ۱۴۰۲

از نظر این قلم مهم‌ترین ویژگی دولت مصدق رابطه او با سلطنت است که تمام تلاشش این بود دولت ملی را کانون حکمرانی قرار می‌داد و سلطنت را مشروط می‌نمود.

در ۲۸مرداد۳۲ دولت ملی به سبب عدم درک واقعیت و خطاهای سیاست‌مداران روز از استبداد وابسته‌ی نظامی شکست خورد و ایده‌ی مشروط بودن قدرت به‌کناری گذاشته شد.

بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی ۵۷ نیز هویت بخشی دوباره به ایده‌ی ملت و آزادسازی این ایده بود هرچند، در تشکیل دولت ملی و چاره‌ی درد استبداد ناتوان ماند. به هرروی، تحول تاریخی ملت ایران و کسب ویژگی سازگاری با دوران مدرن، کیفیتی نیست که به این سادگی قابل سلب از ملت باشد. چون ملت ایران یکبار دیگر در روزگار مدرن متولد شد و این ملت هرچند ادامه همان ملت تاریخی است لیکن، ملتی تازه و متعلق به زمانه‌ی مدرن است. لذا، تمام تلاش اصحاب قدرت برای بازگرداندن ملت ایران به دوره‌ی پیشامدرن، با شکست مواجه می‌شود. هر چند هزینه بی‌حد و حصر دهند.

در ناسازگاری دولت مستقر و ویژگی‌های ملت سازگار با زمانه، در نهایت این دولت بیرون از تاریخ است که باید تسلیم ملت شود و این عمده‌ترین گرانی‌گاه امید اصلاح است.
به یاد یک‌ هم‌دانشکده‌ای عزیز

🔴تجسم خیرخواهی

🔺اعتماد ۱۱ شهریور ۱۴۰۲

✍️عباس عبدی

🔘سردار سیدعلی صنیع‌خانی در یک عمل جراحی نه چندان سخت دچار عوارض بیمارستانی شد و در روز چهارشنبه هشتم شهریور چشم‌انتظاران به بهبودی خود را تنها گذاشت تا دیگر منتظر صدای گرم و صمیمی او نباشند.

🔘حدود نیم قرن است که آقای صنیع‌خانی را می‌شناسم. او ۷ سال بزرگتر از من بود، شاید یکی از اولین جوانان نازی‌آباد بود که وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. انسانی نیک‌خواه، خیراندیش و آرام و بسیار مهربان بود که خود را وقف خدمت به مردم و جامعه کرده بود.

🔘او‌ خانوادگی چنین بود و همه مردان خانواده‌اش یا در جنگ شهید شدند یا بعضاً همزمان در جبهه بودند. او انقلابی بود ولی به قول سردار علایی «انقلابی معیار» بود و جز خیرخواهی و محبت به دیگران در وجودش و رفتارش نمی‌دیدید.

🔘ما عادت داریم برای کسی که فوت کرده از محاسن او می‌نویسیم، ولی انصاف باید داشت که در باره سجایای سیدعلی صنیع‌خانی هر چه بنویسیم، باز هم جا دارد. او علی‌رغم آنکه برادرانش شهید شدند و خودش نیز ترکش خورده بود و از حضور در جبهه و جنگ کم و کسری نداشت و می‌توانست چون دیگر مدعیان و حتی بدون تظاهر، پله‌های دیگری را طی کند، ولی نردبان خود را در کوچه مردم گذاشته بود و همچنان تا پایان عمر در پله اول این نردبان ماند و خانه‌ کوچکش نیز در جنوب نازی‌آباد بود.

🔘مهم‌ترین ویژگی‌های سیدعلی در دو چیز بود. اخلاق و مدارایش در کنار تعهدش به حق و مخالفت با بی‌عدالتی و ظلم. در هر دو ثابت‌قدم بود. به نظر من تعهدش به حق نیز متأثر از منش اخلاقی او بود.

🔘هنگامی که دید یک جریان سیاسی برخلاف ارزش‌ها و شعارهای اسلامی و انسانی رفتار می‌کند و پا روی حق و حقیقت گذاشته است، لحظه‌ای در متمایز کردن خود از آن درنگ نکرد، گر چه این را نیز با متانت و رفتار حسنه انجام داد. کافی است گفتگوی ۶ سال پیش او را با سایت شفقنا مرور کنید تا رویکرد سیاسی‌اش را نسبت به چرایی دچار شدن به این وضع اسفناک بدانیم.

🔘وی پس از بازنشستگی توان خود را صرف بهبودی وضع منطقه‌ای کرد که تحصیل و زندگی‌اش را تماماً در آنجا گذرانده بود. سیدعلی با تشکیل موسسه همیاران نازی‌آباد کوشش کرد که همکاری همه نیروهای قدیم و جدید این منطقه را جلب کند تا به بهبود آن همت گمارند. او محور همه این فعالیت‌ها بود. افراد هر نوع گرایشی را برای این مشارکت دعوت می‌کرد. زندگی خود را وقف خدمت به هم‌نوعش کرده بود.

🔘او تجسم امروزی عارف بزرگ ابوالحسن خرقانی بود که بر سر در خانقاه خود نوشته بود: «هر کس که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آنکس که به درگاه باری تعالی به جان ارزد. البته برخوان بوالحسن به نان ارزد.»

🔘سیدعلی نادره روزگار بود. اخلاق و فتوت او زبانزد بود. انقلاب و اسلام برای او نان نبود که مسئولیت بود و گمان می‌کرد هر چه خدمت کند، هنوز کم است. در یکی از آخرین جلسات موسسه برای انجام طرحی جهت رفاه حال سالمندان محله هنگامی که مسأله مالی طرح می‌شود به عنوان اولین کمک چند میلیارد سهم‌الارث مادری خود را روی میز می‌گذارد، برای سالمندانی که در این محله نیازمند انواع کمک‌های روحی و روانی و جسمی و مادی هستند.

🔘علی‌رغم آنکه وضع جسمی او ناشی از عوارض جنگ چندان مناسب نبود ولی تمام‌وقت در خدمت هم‌نوعان خود بویژه جوانان بود، برنامه اشتغال آفرینی موسسه که با همت او اجرا شد نمونه خوب این مسئولیت پذیری است. حیف که نظام اداری ایران بسیار غیر منعطف و سیاست‌زده است، و الا او و امثال او در این محله و دیگر مناطق شهری و روستایی کشور حاضرند با کمال میل به خدمت مردم خود در آیند.

🔘برای درک عملکرد این ساختار کافی است که بگویم یکی از طرح‌های آقای صنیع‌خانی در موسسه همیاران نازی‌آباد، انجام آموزش ضمن خدمت برای معلمان کلاس اول بود تا با کیفیت بالاتری فرزندان مردم را آموزش دهند. این طرح با هزینه قابل توجه موسسه انجام می‌شود، بدون این که نامی از موسسه بیاورند. برای انجام دوره جدید از تکرارش استقبال می‌کنند مشروط بر این که مرحوم صنیع‌خانی در اداره آموزش و پرورش منطقه دیده نشود!! این وضعیت امروز جامعه ماست افرادی با چنان سوابق درخشان و چنین خدمتکاری بی‌ریا باید مطرود، و مشتی رانت خوار و البته بدون تعهد و بدون تخصص مقرب باشند.

🔘مهندس سیدعلی صنیع‌خانی روح یک محله زنده و پویا بود، که خدمت به هم‌محله‌ای‌ها او را از خدمت به میهن و شهرش دور نکرده بود. او با سعه صدر خود و منش اخلاقی و صادقانه خود رفت، ولی زود رفت. شاید می‌شد احتیاط بیش‌تری کرد تا چنین نشود. ولی همین رفتن نیز محصول رفتار مردمی او بود که علاقه‌ای به تمایز در بهره‌مندی از خدمات ویژه درمانی نداشت.

🔘🔘تشییع جنازه دیروز او واجد نکته مهمی بود که شاید در فرصتی به آن بپردازم. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
نگران ایران باشیم


🔵🔴داستان زنگزور

✍️ آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل در رشته‌توییتی نوشت :

جاده گوریس - قاپان در سیونیک [ارمنستان]؛ جاده‌ای که پس از پیروزی باکو در جنگِ دوم قره‌باغ، دسترسی ایران به ایروان [پایتختِ ارمنستان] را با مشکل مواجه ساخته [است].

باکو بدون معامله‌ی مسکو - آنکارا نمی‌تواند قره‌باغ را دوباره پس بگیرد. پس خواهانِ دسترسی به نخجوان و ترکیه از طریقِ کریدورِ زنگزور [در استان سیونیک ارمنستان] است.

کریدور تنها شامل جاده‌های ترانزیتی و راه‌آهن نیست؛ بلکه، دربردارنده‌ی شبکه لوله‌های انرژی، زیرساخت‌های تجاری و خطوط فیبر نوری است. در واقع، کریدور دو نقطه‌ی جغرافیایی الف و ب را بهم می‌پیونداند و همزمان، زیرساختِ اقتصادی، حقوقی و اخیراً تکنولوژیک میان این دو نقطه را نیز تغییر می‌دهد.

راه‌اندازی کریدور در قفقاز می‌تواند با درهم‌تنیدگی اقتصادی، از تنش‌ها میان باکو و ایروان بکاهد. مشکل اما درخواستِ باکو برای کنترلِ کریدورِ زنگزور است. تاریخ ثابت کرده که «نخست، راه می‌آید و پس از آن، تسخیر سرزمینی!» راه‌اندازی کریدورِ زنگزور را گامِ نخست باکو در جاه‌طلبی ارضی بدانید.

بازیگرِ اصلی در کریدور زنگزور،  ترکیه است. گو اینکه آنکارا از طریق تفلیس، خطوطِ سه‌گانه راه‌آهن، نفت و گاز تا باکو را ایجاد کرده، اما اکنون خواهانِ تسهیل دسترسی بیشتر به آسیای مرکزی از طریق این کریدور است. جای شگفتی نیست که زنگزور یکی از سه عنصر بنیادین استراتژی جدید "قرنِ ترکیه" است.

شگفت آنکه ایران، سال‌هاست خواهانِ تسریع در پل دومِ زمینی از طریق محور قارص - ایغدیر - بازرگان است چرا که راه‌آهن کنونی به دریاچه وان رسیده و متوقف می‌شود! رهبرانِ ترکیه اما نقشه‌ی آینده‌ی کریدورها را از هم‌اکنون کشیده و بر یک مسئله توافق دارند : دورزدن ایران برای دستیابی به آسیای مرکزی و چین!

اسرائیل نیز با تشدید حضورِ خود در شمالِ [رود] ارس، سودای جبرانِ حضور ایران در لبنان دارد. تل‌آویو ۴۰٪ از نفتِ خود را از باکو وارد کرده و در عوض، بر ارسالِ جنگ‌افزارهای مدرن، از پهپاد تا سامانه‌ی ضدِّ موشکی، به این کشور افزوده و از پایگاه هوایی سیتالچای و در آینده نزدیک، زنگیلان [در خاک جمهوری باکو] استفاده می‌کند.

حجمِ ارسالِ سلاحِ اسرائیلی به [جمهوری] باکو افزایش یافته که نشان از تحکیم رابطه‌ی استراتژیک باکو - تل‌آویو دارد.

گزارش‌هایی نیز از حضورِ مزدورانِ بنیادگرای تکفیری در شمالِ [رود] ارس هست. در مقابل، گروهی متنفذ در تهران فقط نسبت به رزمایشِ ایروان با آمریکا حساس شده و هنوز قره‌باغ را "خاکِ اسلام" می‌خوانند!!

ایران ضمن تاکید بر حقِّ حاکمیتِ باکو بر قره‌باغ [کوهستانی]، برای راه‌اندازی کریدورِ شمال‌ - جنوب در محور رشت - آستارا [اقدام کند] و باید محور پارس‌آباد - اردبیل - تبریز - ماکو را جایگزینِ زنگزور مطرح کند که نیازمندِ ایجاد راه‌آهن پارس‌آباد - میانه و بازرگان - ایغدیر و تبدیل اردبیل به "بندر خشک" است. جنگ واپسین ابزار است!

همچنین، ایران باید راه‌اندازی جاده‌ی ترانزیتی و خطوطِ انرژی تبریز - ایروان را با گذر از عمقِ [استانِ] سیونیک [ارمنستان] دنبال کند. چرا که امر‌وزه جاده و خطِّ لوله، همچو دژِ دفاعی، ورای مرزها عمل می‌کند. در صورتِ تشدیدِ تنش، ایران باید دو سوی رودخانه‌ی ارس را تا عمق ۳۰ - ۵۰ کیلومتری در کنار فضای هوایی سیونیک، کنترل کند.

راه‌اندازی کریدورِ زنگزور در کنار ازدست‌رفتنِ سه جزیره‌ی ایرانی [در خلیج فارس] ضرباتی است که در آینده نزدیک، تمامیت ارضی ایران را بر هم‌ می‌زند؛ آینده‌ای محتمل که پیامدِ انفعالِ ویرانگرِ کشور در قفقاز و خلیج‌فارس است. آینده‌ای که با پدیده‌ی فرونشست*، تداوم خواهد یافت. گامِ پس از زنگزور را در تبریز ببینید!



* فرونشست :

ایران هیچ‌گاه نمی‌تواند و نباید با قدرت‌های بزرگ اتحاد استراتژیک داشته باشد. پس خردمندانه نیست که کشور را هم‌سرنوشت با یک یا چند قدرت بزرگ نامید. چرا که رابطه این قدرت‌ها با ایران بر پایه‌ی frenemy (ترکیبی از friend و enemy) است:
همزمان در یک حوزه دوست (friend) و در حوزه‌ی دیگر دشمن (enemy) هستند.

علیرغم فقدان اتحادِ استراتژیک، ایران اما می‌تواند گونه‌ای‌ شراکتِ پایدار و ائتلافِ موقتی با این قدرت‌ها در حوزه‌هایی مشخص برقرارکند؛ چرا که منطق ژئوپلتیک حکم‌ می‌کند که ایران، زندگی در شکاف را دنبال کند. وگرنه پس از دوره‌ای فرسایشِ ژئوپلتیکی و انزوای اقتصادی، دچار فرونشست می‌شود.

حذف از روندِ اقتصاد جهانی بدلیلِ بی‌برنامگی داخلی و تحریم‌های خارجی از طریقِ دورزدگی توسط کریدورهای زمینی - دیجیتالی به فرسایشِ ژئوپلتیکی انجامیده [است]. مثل فرسایش خاک، تشدیدِ این نوع فرسایش می‌تواند به فرونشست بینجامد :
ناگهانی، سریع و به یکباره در برابر چشمانِ بهت‌زده!
فرونشست را دریابید...!!!
نگاه به جنگ از درون اردوگاه نظام بعثی عراق

از قضا اخیرا کتابی به نام ویرانی دروازه شرقی نوشته وفیق سامرایی از مسئولان ارشد اطلاعات نظامی صدام در تمام دوران جنگ خواندم. این کتاب توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فارسی ترجمه و انتشار یافته است. نثری بسیار روان و خواندنی دارد. اهمیت آن ارائه تصویری دیگری از جنگ از درون اردوگاه نظام بعثی و متجاوز عراق است که آگاهی از آن برای ما ایرانیان بسیار مهم است.
https://basirat.ir/fa/news/325089/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%87%E2%80%8C-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-pdf
بازخوانی جنگ عراق و ایران

این بازخوانی توسط دو تن از دو منظر دفاعی و سیاسی تبلیغاتی و از موضع انتقادی صورت گرفته که بسیار آموزنده است.

بدون ارزش‌گذاری در باره مفاد گزاره‌های اعلامی، از آن نظر که این گفتگو وارد لایه‌های ژرف‌تری از تحلیل جنگ می‌شود در نوع خود کم‌نظیر است، لذا ارزش‌مند و گوش‌کردنی است.

یاد تمام‌شهیدان و جانبازان و سرفرازی‌های رزمندگان و مدافعان از ایران گرامی باد.

🔴 اظهارات بی‌سابقه و مهم درباره جنگ هشت ساله عراق با ایران برای نخستین بار در یک مناظره

🔅 چرا جنگ، هشت ساله شد؟!

💢 مناظره آقایان:

🔹فتح‌الله جعفری، اولین فرمانده تیپ زرهی سپاه، رئیس پیشین بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و مدرس دانشگاه
🔸محمد جواد مظفر، مدیر کل اسبق مطبوعات و رسانه های خارجی دولت؛ نویسنده و موسس انتشارات کویر

همینک در👇👇👇
🔗 https://youtu.be/NXdjefrwLR0
♦️روسیه و معمای غزه

✍️عباس آخوندی، 22/7/1402

🔻موفقیت اولیه عملیات بسیار گسترده‌ی حماس، پیشروی سریع در سرزمین‌های اشغالی، و موفقیت در به‌ اسارت گرفتن عناصری بلندمرتبه از ارتش اسرائیل در کنار رفتار غیر قابل دفاع در کشتار غیر نظامیان موجب طرح معمای منابع اطلاعاتی حماس و امکان حفاظت اطلاعات از این عملیات و مجوز کاربست خشونت شده‌است. از این‌رو، تحلیل‌گران و کارشناسان با تکیه بر اطلاعات پراکنده و ارزیابی برندگان وبازندگان آن اقدام به گمانه‌زنی‌های مختلفی نموده‌اند. که البته همه‌ی آنها قابل مناقشه‌اند. لیکن در هر صورت توجه بدان‌ها برای فهم ابعاد موضوع ضروری است.

🔻گمانه نخست این است که این موفقیت نتیجه رشد درونی حماس و سایر مجاهدان فلطسینی و دست‌یابی آنان به توان عملیاتی بسیار پیچیده از رهگذر درس‌آموزی از عملیات گذشته در کنار اطمینان بیش از حد سیستم اطلاعاتی اسرائیل به‌خود است. که موجب بی‌توجهی آنان به تحرک‌های فلسطینیان شده‌است.

🔻گمانه دوم "تله اسرائیل" و غفلت تعمدی آن است. این رویکرد بر این گمان است که سیستم‌های اطلاعاتی اسرائیل و مصر از این عملیات کم‌وبیش و با دقت‌های متفاوت آگاه بوده‌اند. لیکن، نتانیاهو عمدا بدان بی‌توجهی کرده‌است تا حماس را به عنوان شروع کننده تجاوز به جهان معرفی کند و با توجه به خشونت‌های رواداری شده در عملیات، امکان پاکسازی گسترده‌ی نژادی و قومی در منطقه غزه را تحصیل کند.

🔻گمانه‌ی سوم ارزیابی هزینه و فایده بازی‌گران جهانی و منطقه‌ای از این عملیات است. بر اساس این گمانه، با توجه به بن‌بست جنگ اوکراین دو طرف در پی دست‌یابی به یک موقعیت برتر برای شروع مذاکره و پایان جنگ هستند. روسیه با این اقدام در واقع با هزینه حماس و فلسطینیان در درجه‌ی اول و هزینه‌ی اسرائیلیان در درجه دوم به موقعیتی دست‌یابی یافته است که می‌تواند از آن در حل‌وفصل مساله اوکراین نیز سود ببرد. در عین‌حال، با توجه به هم‌گرایی استراتژیک روسیه و اسرائیل در مساله‌های مربوط به امنیت منطقه، و امکان نقش میانجیگری‌ای که روسیه می‌تواند ایفا کند، در گام دوم می‌تواند ایفای نقش اثباتی داشته باشد. به‌هرروی، این گمانه را نیز نمی‌توان بدون مناقشه و مسجل دانست. طرح آن در اینجا نیز برای آن است که تحلیل‌گران بدان توجه کنند و در تایید و یا رد آن نظر خود را اعلام دارند.

🔻بر اساس این گمانه، روسیه در واقع می‌خواست با دو کارت حماس و ایران هم‌زمان بازی کند. از سویی امکان موفقیت عملیات را برای حماس فراهم آورد تا پس از آن بتواند در باره مساله حماس با اسرائیل وارد مذاکره شود و از سوی دیگر، با استفاده از کارت ایران توجه‌ها را از روسیه منحرف سازد. امکان استفاده از کارت ایران با هوشمندی ایران و عدم وجود شواهد میدانی از سوی غرب از حیز انتفاع افتاد. لیکن کارت حماس هم‌چنان در دست روسیه است. اکنون روسیه تنها کشوری است که در آینده می‌تواند در ازای گرفتن امتیازاتی از غرب در اوکراین در این ماجرا به اسرائیل کمک کند.

🔸متن کامل را در لینک روبه‌رو بخوانید.
https://vrgl.ir/QqbG9
در ادامه نوشته‌ی پیشین من، صورت بندی استراتژی‌های ممکن که توسط جناب دکتر کیومرث اشتریان انجام شده، بسیار روشنگر است.
استراتژی ها در جنگ غزه
کیومرث اشتریان
در جنگ این روزهای اسراییل و حماس مفاهیمی همچون "زمان، فرسایش، جنگ ثانوی، تخریب سریع، نیروی پیاده" از اهمیت راهبردی برای تصمیم گیری و کنش سیاستی دولت های درگیر برخوردار است. بازیگران جنگ غزه و تمایلات و ضرورت های آنان را در گزینه های پیشِ رویشان می توان اینچنین به شرح و بیان درآورد:
1- اسراییل، توان «تخریب سریع» و بالا دارد اما تاب این کشور کوچک (به لحاظ جغرافیایی) برای جنگ طولانی محل تردید فراوان است. حملات حماس و فضای وحشت در این کشور و هجوم به فرودگاه ها برای فرار از اسراییل نشان دهنده تزلزل اسراییل است. وانگهی، پروژه های اقتصادی-سیاسی درازمدت که ابزاری برای تثبیت بین المللی این رژیم است تاب تحمل جنگ های پردامنه و طولانی را از آن سلب می کند.
2- حماس، راهی جدید یافته و آن کشاندن جنگ به زمین و استفاده از تکنولوژی های ساده برای مختل کردن ماشین پیشرفته اسراییل است. کشاندن جنگ به زمین مزیتی است که از دو عامل اساسی برای حماس بدست آمده است: «همجواری» و مهمتر از آن «نیروی پیاده». بمباران و تخریب وسیع غزه توسط اسراییل برگ همیشگی است. اما از کارایی آن کاسته شده است؛ جز در یک مورد: تهدید اصلی برای حماس آن است که از طریق فراخوان 300 هزار نفری اسراییل و بهره گیری از نیروی زرهی جمعیت دو میلیونی غزه را برای همیشه آواره مرزهای مصر کند. اسراییل و غرب اکنون این آمادگی ذهنی را دارند که چنین کنند.
3- روسیه، به «جنگ ثانوی» نیاز دارد تا ناتو را به عرصه دیگری درگیر کند و تا فشار مخمصه اوکراین کاهش یابد. هر جنگ دراز مدتی به نفع روسیه است چون ماشین جنگی و اقتصادی رقیبان را به فرسایش می کشاند. وقوع جنگی گسترده بین ایران و ناتو فرصتی طلایی برای روسیه خواهد بود.
4- ایران، در پارادوکس جنگ طولانی قراردارد. یعنی محتملا توان تخریب کوتاه مدت دارد اما توان جنگ دراز مدت از منظری اقتصادی-اجتماعی محل تردید است. وجه «پارادوکسیکال» برای ایران آن است که در صورت وقوع جنگ تمایل به تداوم دارد (به این دلیل که اسراییل توان آن را ندارد) ولی توان اقتصادی اش این تمایل را با مشکل مواجه می کند.
5- چین، تمایلی به جنگ دراز مدت و کوتاه مدت ندارد چون سرمایه گذاری های طولانی مدتش با اسراییل و عربستان به مخاطره می افتد.
6- آمریکا، تمایل به جنگ درازمدت ندارد اما آمادگی جنگ کوتاه مدت و تخریب سریع دارد. مقامات آمریکایی با شتابزدگی و احتمالا برای بازداشتن اسراییل از گسترش دامنه جنگ اعلام کردند که شواهدی برای اطلاع ایران از وقوع حمله حماس به اسراییل ندارند. معمولا در هر حادثه ای آمریکا در پی متهم کردن ایران است. اما جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا بی درنگ گفت ما در حال حاضر اطلاعاتی درباره دخالت ایران در این حمله هولناک در دست نداریم.
7- اروپا، تاب و توان یا منافع و تمایلی به افزایش بحران ندارد و همچون همیشه در سایه آمریکا حرکت خواهد کرد.
8- عربستان، نیز به دلایل آشکار اقتصادی، سیاسی و آسیب پذیری های نظامی از جنگ کوتاه مدت و درازمدت رویگردان است.
نتیجه:
الف- منافع اسراییل، چین، آمریکا، اروپا و ایران در کوتاه کردن زمان و دامنه درگیری است هر یک به دلایل خاص خود. «فرسایشِ» همگان، در طولانی شدن است. فقط روسیه است که منافعی در یک جنگ درازمدت و «جنگ ثانوی» دارد.
ب- بنابراین، متغیر اصلی «توان تخریب کوتاه مدت» است که معیار اصلی برای چگونگی ورود به این بحران است. در چنین شرایطی و در صورت گسترش دامنه بحران به ایران و لبنان هدف اصلی تخریب سریع خواهد بود چون طرف های درگیر دست هم دیگر را خوانده اند و می دانند که هیچکدام تمایل یا توان به جنگ دراز مدت ندارند. لذا هر کدام که میوه «تخریب سریع» را برچینند "پیروز" میدان هستند.
ج- «تخریب سریع» برای مردم غزه معنای قتل عام دارد. آنچه که به خودِ مردم غزه و حماس مربوط می شود آن است که اسراییل در آستانه حمله بزرگ زرهی به آنجاست. با توجه به منافعی که همگان در کاهش دامنه جنگ دارند باید محور سیاسی آتش بس تشکیل و بازگشت اسیران دو طرف به سرعت در دستورکار قرار گیرد. این ابتکار دیپلماتیک بایستی توسط چین، ایران، عربستان و قطر بی درنگ آغاز شود. سپس همکاری اروپا و آمریکا و نهادهای بین المللی جذب شود تا اسراییل را از بزرگترین جنایت شهری بازدارند. دیپلماسی را برای جلوگیری از قتل عام بکار گیرید. ایران آغازگر باشد.
من نظرم از ابتدا این بود که روسیه به احتمال زیاد درگیر  ماجرا است و دیپلماسی ایران یک فرصت استثنایی داشت که با یک تحرک حساب‌شده از یک سو با هماهنگی کشورهای عمده عربی و اسلامی در کنار فلسطینیان قرار گیرد و از سوی دیگری با تجنب از روسان با اروپاییان ارتباط برقرار کند.
البته هر دو انجام نشد.
پرهیز از جنگ

تا چه حد با این گزاره موافقید؟

شرایط ایران از جهت‌هایی کم‌وبیش مشابه شرایط پایان دوره صفویه و از جهت‌هایی شبیه پایان دوره‌ی امپراطوری عثمانی در زمان جنگ جهانی اول است. ورود ایران به هر جنگی در منطقه، مخاطره فروپاشی و تجزیه ایران را در پی دارد. #نگران_ایرانم
2024/06/26 11:57:54
Back to Top
HTML Embed Code: