Forwarded from زرتشت و مزدیسنان (kourosh niknam)
۲۳ اسفند ماه سالروز درگذشت زنده یاد
موبد رستم شهزادی
یادش گرامی، روانش شاد
این گزارش چند هفته پیش از درگذشت وی از او تهیه شد.
🍁🍁🍁
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد كورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
موبد رستم شهزادی
یادش گرامی، روانش شاد
این گزارش چند هفته پیش از درگذشت وی از او تهیه شد.
🍁🍁🍁
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد كورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ انارام -- از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
پنجشنبه: ۲۴ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۱۴ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
14.03.2024
🌷🌷🌷
🔷 اَنارام
- روز پایانی هرماه در گاهشمار سی روزه و ترادادی زرتشتیان انارام نامیده می شود.
- انارام به چَمار(:معنی) «روشنایی بی پایان» است که در اوستا به ریخت «اَنَغرَه رَاُوچَه» آمده است.
.
- کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی کرده، با دروغ و ناپاکی مبارزه میکنند. در باور ترادادی نیاکانی، سرانجام روان آنان به سرای نور و سُرود رهسپار می شوند که سرشار از خرسندی و شادمانی است. این سرا، همان خانهی واپسین بوده که جایگاه روشنایی و فروغ بیپایان است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ انارام -- از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
پنجشنبه: ۲۴ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۱۴ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
14.03.2024
🌷🌷🌷
🔷 اَنارام
- روز پایانی هرماه در گاهشمار سی روزه و ترادادی زرتشتیان انارام نامیده می شود.
- انارام به چَمار(:معنی) «روشنایی بی پایان» است که در اوستا به ریخت «اَنَغرَه رَاُوچَه» آمده است.
.
- کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی کرده، با دروغ و ناپاکی مبارزه میکنند. در باور ترادادی نیاکانی، سرانجام روان آنان به سرای نور و سُرود رهسپار می شوند که سرشار از خرسندی و شادمانی است. این سرا، همان خانهی واپسین بوده که جایگاه روشنایی و فروغ بیپایان است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
Forwarded from آژفنداک هوخشَتَره (باستانشناسی، فرهنگ و زبانهایباستانی، تاریخایران،ادب پارسی) (کوروش👑)
در کاوشهای باستانشناسی در غار زل هستیجان در نزدیکی شهر دلیجان، در استان مرکزی، یک قلم نی برای خوشنویسی یافت شد.
باستانشناسان باورمندند این کلک/قلم نی گمان میرود کهنترین قلمی است که در ایران تاکنون یافت شده است و به واپسین سالهای روزگار ساسانی یا پساساسانی برمیگردد.
اندیشکده آژفنداک هوَخشَتَره 🔥
╔══ 💐 💎══╗
@azhfandakhovaxshatare
اینستاگرام
instagram.com/koros_koros
╚═💥💫══╝
باستانشناسان باورمندند این کلک/قلم نی گمان میرود کهنترین قلمی است که در ایران تاکنون یافت شده است و به واپسین سالهای روزگار ساسانی یا پساساسانی برمیگردد.
اندیشکده آژفنداک هوَخشَتَره 🔥
╔══ 💐 💎══╗
@azhfandakhovaxshatare
اینستاگرام
instagram.com/koros_koros
╚═💥💫══╝
Forwarded from روشنفکران (A)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای در رگانم خون وطن
ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن
ایران من ایران من ایران من
#موزیک_ویدئو
@Roshanfkrane
ای پرچمت ما را کفن
دور از تو بادا اهرمن
ایران من ایران من ایران من
#موزیک_ویدئو
@Roshanfkrane
Forwarded from کانال ۱ امرداد
https://amordadnews.com/197440/
نسک «گلبانو» با عنوان آسیبهای هازمانی مزدیسنان، پژوهش و نگارش کورش نیکنام، از تازههای نشر برسم به بازار کتاب آمد.
نسک «گلبانو» با عنوان آسیبهای هازمانی مزدیسنان، پژوهش و نگارش کورش نیکنام، از تازههای نشر برسم به بازار کتاب آمد.
امرداد
گلبانو؛ نوشته کورش نیکنام، نگاهی نو به فرهنگ زرتشتیان - امرداد
نسک «گلبانو» با عنوان آسیبهای هازمانی مزدیسنان، پژوهش و نگارش کورش نیکنام، از تازههای نشر برسم به بازار کتاب آمد. نسک (کتاب) «گلبانو» که اکنون آماده شده،
Forwarded from پژوهشکده تاریخی وهومن
🔥فرمان حفر کانال سوئز از سوی داریوش بزرگ🔥
🖋 در کتیبه ای از داریوش بزرگ که در مصر کشف شده با کد علمی DZc داریوش شاه چنین میگوید:
✅بند ۱: خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفریده که آن آسمان را آفرید که بشر را آفریده که شادی را به بشر داده که داریوش را شاه کرد که داریوش را به شاهی مملکتی رساند که بزرگ است و اسبان و مردان خوب دارد.
✅بند ۲: منم داریوش شاه.شاه شاهان. شاه کشور هایی که از تمامی نژاد ها مسکون است . شاه این سرزمین بزرگ تا آن دور ها. پسر ویشتاسپ هخامنشی.
✅بند ۳: من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم . امر کردم این کانال را بکنند از((پی رو)) نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند این کانال کنده شد چنان که فرمان دادم و کشتی ها از مصر به وسیله این کانال به سوی پارس روانه شدند چنان که اراده من بود.
📚📚📚 بن مایه 📚📚📚
✳️شارپ، رلف نارمن (۱۳۸۸). فرمان های شاهنشاهان هخامنشی . انتشارات پازینه .صفحه های ۱۰۴-۱۰۵
@Institute_vohman
🖋 در کتیبه ای از داریوش بزرگ که در مصر کشف شده با کد علمی DZc داریوش شاه چنین میگوید:
✅بند ۱: خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفریده که آن آسمان را آفرید که بشر را آفریده که شادی را به بشر داده که داریوش را شاه کرد که داریوش را به شاهی مملکتی رساند که بزرگ است و اسبان و مردان خوب دارد.
✅بند ۲: منم داریوش شاه.شاه شاهان. شاه کشور هایی که از تمامی نژاد ها مسکون است . شاه این سرزمین بزرگ تا آن دور ها. پسر ویشتاسپ هخامنشی.
✅بند ۳: من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم . امر کردم این کانال را بکنند از((پی رو)) نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند این کانال کنده شد چنان که فرمان دادم و کشتی ها از مصر به وسیله این کانال به سوی پارس روانه شدند چنان که اراده من بود.
📚📚📚 بن مایه 📚📚📚
✳️شارپ، رلف نارمن (۱۳۸۸). فرمان های شاهنشاهان هخامنشی . انتشارات پازینه .صفحه های ۱۰۴-۱۰۵
@Institute_vohman
Forwarded from پژوهشکده تاریخی وهومن
زرتشت و مزدیسنان
🔥فرمان حفر کانال سوئز از سوی داریوش بزرگ🔥 🖋 در کتیبه ای از داریوش بزرگ که در مصر کشف شده با کد علمی DZc داریوش شاه چنین میگوید: ✅بند ۱: خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفریده که آن آسمان را آفرید که بشر را آفریده که شادی را به بشر داده که داریوش…
➕توضیحات تکمیلی در مورد این شاهکار داریوش بزرگ
❌ حفر کانالی که #دریای_سرخ را از راه رود نیل به #دریای_مدیترانه متصل میساخته و باز کردن این راه مهم دریایی یکی از شاهکارهای داریوش بزرگ و بیانگر علاقه و بصیرت فراوان این شهریار عظمت مدار پارسی به ایجاد راههای آسان و کوتاه دریایی و توسعه امور بازرگانی و اتصال قسمتهای مختلف شاهی است (سامی، ۱۳۹۲: ص۱۸۰). ایجاد کانال میان دریای سرخ و دریای مدیترانه دارای سابقهای بسیار قدیمیتر از داریوش بزرگ بود اولین بار یکی از فراعنه مصر بین سال های ۱۷۸۸ تا ۲۱۶۰ پیش از میلاد دستور به ساخت کانالی شبیه به کانال داریوش بزرگ داده بود اما گذر زمان آن را پر از گل و لای ساخت تا آنکه کارایی خود را از دست داد در زمان حکومت نخائو فرعون مصر در اواخر سده هفتم پیش از میلاد دستور پاک کردن و حفر مجدد آن داده شد اما به دلایلی این کار انجام نشد و مصریان هر آنچه کنده بودند دوباره پر ساختند درباره علت ناتمام ماندن دستور نخائو صحبتها شده است. برخی هزینه بالای این کار را ذکر کردهاند هرودوت گفته است که خبر وقوع حادثه شومی که کاهنان پیش بینی کرده بودند باعث متوقف شدن حفر کانال گردیده است دیودروس سیسیلی هم ذکر کرده است که مهندسان مصری در خلال کار متوجه شدند که اگر کانال حفر شود به علت اختلاف ارتفاع دریای مدیترانه با دریای سرخ مصر را آب فرا خواهد گرفت (سامی، ۱۳۹۲: ص۱۸۰).
💥 به یادبود این کار بزرگ و پر ارزش لوحه سنگی با خطوط میخی پارسی، عیلامی، بابلی و مصری در آنجا نصب شد که در سال ۱۸۶۶ میلادی در شلوف الترابه ۳۳ کیلومتری کانال امروزی به دست آمد روی این کتیبه سنگی نقش دو نفر حجاری شده است و در وسط آن اسم داریوش نوشته شده است (که در داخل یک بیضی میباشد. مصریان فقط نام فراعنه را در داخل بیضی قرار میدادند) در طرف راست کتیبه ای واقع هست که به فارسی ۶ سطر و به عیلامی ۴ سطر و به بابلی ۳ سطر دارد و کتیبه ای دیگر حاوی اطلاعاتی راجع به حفر کانال است با متن فارسی در ۱۲ سطر زیر آن عیلامی که ۷ سطر آن بیشتر باقی نمانده است
@Institute_vohman
❌ حفر کانالی که #دریای_سرخ را از راه رود نیل به #دریای_مدیترانه متصل میساخته و باز کردن این راه مهم دریایی یکی از شاهکارهای داریوش بزرگ و بیانگر علاقه و بصیرت فراوان این شهریار عظمت مدار پارسی به ایجاد راههای آسان و کوتاه دریایی و توسعه امور بازرگانی و اتصال قسمتهای مختلف شاهی است (سامی، ۱۳۹۲: ص۱۸۰). ایجاد کانال میان دریای سرخ و دریای مدیترانه دارای سابقهای بسیار قدیمیتر از داریوش بزرگ بود اولین بار یکی از فراعنه مصر بین سال های ۱۷۸۸ تا ۲۱۶۰ پیش از میلاد دستور به ساخت کانالی شبیه به کانال داریوش بزرگ داده بود اما گذر زمان آن را پر از گل و لای ساخت تا آنکه کارایی خود را از دست داد در زمان حکومت نخائو فرعون مصر در اواخر سده هفتم پیش از میلاد دستور پاک کردن و حفر مجدد آن داده شد اما به دلایلی این کار انجام نشد و مصریان هر آنچه کنده بودند دوباره پر ساختند درباره علت ناتمام ماندن دستور نخائو صحبتها شده است. برخی هزینه بالای این کار را ذکر کردهاند هرودوت گفته است که خبر وقوع حادثه شومی که کاهنان پیش بینی کرده بودند باعث متوقف شدن حفر کانال گردیده است دیودروس سیسیلی هم ذکر کرده است که مهندسان مصری در خلال کار متوجه شدند که اگر کانال حفر شود به علت اختلاف ارتفاع دریای مدیترانه با دریای سرخ مصر را آب فرا خواهد گرفت (سامی، ۱۳۹۲: ص۱۸۰).
💥 به یادبود این کار بزرگ و پر ارزش لوحه سنگی با خطوط میخی پارسی، عیلامی، بابلی و مصری در آنجا نصب شد که در سال ۱۸۶۶ میلادی در شلوف الترابه ۳۳ کیلومتری کانال امروزی به دست آمد روی این کتیبه سنگی نقش دو نفر حجاری شده است و در وسط آن اسم داریوش نوشته شده است (که در داخل یک بیضی میباشد. مصریان فقط نام فراعنه را در داخل بیضی قرار میدادند) در طرف راست کتیبه ای واقع هست که به فارسی ۶ سطر و به عیلامی ۴ سطر و به بابلی ۳ سطر دارد و کتیبه ای دیگر حاوی اطلاعاتی راجع به حفر کانال است با متن فارسی در ۱۲ سطر زیر آن عیلامی که ۷ سطر آن بیشتر باقی نمانده است
@Institute_vohman
Forwarded from تحلیل زمانه
این کاروانسراها به فروش میرسند!
🔺خبر فروش دو کاروانسرای ثبت جهانی سمنان واکنش شدید فعالان میراثفرهنگی را برانگیخته است. دو کاروانسرای آهوان آجری و انوشیروان سنگی که با فاصله هزار سال از هم ساخته شده، اکنون با قیمت ۱۱ و ۷ میلیارد به فروش میرسد. این دو کاروانسرا در سال ۱۳۵۶ در فهرست آثار ملی ثبت شده و در ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ به ثبت جهانی رسیدهاند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔺خبر فروش دو کاروانسرای ثبت جهانی سمنان واکنش شدید فعالان میراثفرهنگی را برانگیخته است. دو کاروانسرای آهوان آجری و انوشیروان سنگی که با فاصله هزار سال از هم ساخته شده، اکنون با قیمت ۱۱ و ۷ میلیارد به فروش میرسد. این دو کاروانسرا در سال ۱۳۵۶ در فهرست آثار ملی ثبت شده و در ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ به ثبت جهانی رسیدهاند.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیشینه زندگی انسان نئاندرتال درایران
.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ اهنود-- از گاه گاتابیو
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
آدینه: ۲۵اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۱۵ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
15.03.2024
🌷🌷🌷
آغاز چَهره گاهنبار هَمَس پَت میدیم گاه که به آن گهنبار پنجه یا پنجی نیز گفته می شود.
امروز روز اهنود
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ اهنود-- از گاه گاتابیو
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
آدینه: ۲۵اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۱۵ مارس ۲۰۲۴ ترسایی
15.03.2024
🌷🌷🌷
آغاز چَهره گاهنبار هَمَس پَت میدیم گاه که به آن گهنبار پنجه یا پنجی نیز گفته می شود.
امروز روز اهنود
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
Forwarded from جشنهای ایرانی
🔴 چرا سال ۱۴۰۳ را نباید «سال اژدها» بنامیم؟
✍ شاهین سپنتا
👈حتما شنیدهاید که برخی میگویند سال ۱۴۰۳، سال اژدها است.
آیا میدانید علت این نامگذاری چیست و چرا بهتر است از آن صرفنظر کرد؟
◀️ گذاشتن نام حیوانات روی سال به روش اخترشناسی و طالعبینی مغولی ارتباط دارد. در گاهشماری مغولی (ختای و اویغور) هر سال را به نام حیوانی نام مینهند و این نامها به صورت دورهای در هر ١٢ سال با ترتیب ثابت تکرار میشود: موش، گاو، پلنگ (ببر)، خرگوش(گربه)، نهنگ (اژدها) مار، اسب، گوسفند(بز)، ميمون، مرغ، سگ، و خوک.
◀️ پس از حمله مغول، به ايران، استفاده از گاهشماري دوازدهحيوانی، كه خاستگاه آن مناطق خَتای و اويغور چین است در ایران متداول شد. اویغورها مردم ساکن شمال غرب چین هستند که در ایالت خودگردان سین کیانگ (اویغورستان) زندگی میکنند و ختای ولایتی تاریخی از بخشهای شمالی و شمالغربی چین است. مغولان گاهشماری دوازدهحيواني را با خود به سرزمينهای تصرف شده بردند و اين گاهشماری در این سرزمينها شكلهاي مختلف به خود گرفت.
👈 در نخستین روزهای سال ۱۳۰۴ خورشیدی، نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای ملی، گاهشماری خورشیدی کنونی ایران را تصویب کردند. در یکی از بندهای این قانون، استفاده از گاهشماری دوازده حیوانی (خَتای و اویغور) منع و منسوخ شد. در آن مصوبه آمده بود: «ترتیب سالشماری ختا و ایغور که در تقویمهای سابق معمول بوده از تاریخ تصویب این قانون منسوخ خواهد بود.»
👈 با این که استفاده از نمادهای گاهشماری دوازده حیوانی در تقویم ایرانی وجاهت قانونی ندارد اما هنوز هم در تقویمهایی که در کشور منتشر میشوند و همچنین در رسانهها و شبکههای اجتماعی از این نمادهای مغولی استفاده میشود و مردم نیز ندانسته آنها را به کار میگیرند و بر پایه خرافات، با توجه به حیوانی که نامش را بر روی سال گذاشتهاند به آن سال و زایشیافتگان در آن سال برخی ویِژگیهای اخلاقی را نسبت میدهند.
👈 بیگمان این باورها و خرافات که خوراک خوبی برای کتابهای طالعبینی است، نه تنها هیچ نزدیکی و نسبتی با فرهنگ ایرانی ندارد بلکه یادآور دوران سلطه مغول بر ایران زمین است و شایسته فرهنگ ایران زمین نیست.
👈 پیشنهاد میکنم به جای نظام دوازده حیوانی مغولی، هر سال را به نام یکی از گونههای جانوری در حال انقراض کشورمان نامگذاری کنیم تا همگان به شناخت بیشتری برای پاسداشت این گنجینههای ارزشمند طبیعی دست یابند.
@SHAHINSEPANTA
@jashnha2
✍ شاهین سپنتا
👈حتما شنیدهاید که برخی میگویند سال ۱۴۰۳، سال اژدها است.
آیا میدانید علت این نامگذاری چیست و چرا بهتر است از آن صرفنظر کرد؟
◀️ گذاشتن نام حیوانات روی سال به روش اخترشناسی و طالعبینی مغولی ارتباط دارد. در گاهشماری مغولی (ختای و اویغور) هر سال را به نام حیوانی نام مینهند و این نامها به صورت دورهای در هر ١٢ سال با ترتیب ثابت تکرار میشود: موش، گاو، پلنگ (ببر)، خرگوش(گربه)، نهنگ (اژدها) مار، اسب، گوسفند(بز)، ميمون، مرغ، سگ، و خوک.
◀️ پس از حمله مغول، به ايران، استفاده از گاهشماري دوازدهحيوانی، كه خاستگاه آن مناطق خَتای و اويغور چین است در ایران متداول شد. اویغورها مردم ساکن شمال غرب چین هستند که در ایالت خودگردان سین کیانگ (اویغورستان) زندگی میکنند و ختای ولایتی تاریخی از بخشهای شمالی و شمالغربی چین است. مغولان گاهشماری دوازدهحيواني را با خود به سرزمينهای تصرف شده بردند و اين گاهشماری در این سرزمينها شكلهاي مختلف به خود گرفت.
👈 در نخستین روزهای سال ۱۳۰۴ خورشیدی، نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای ملی، گاهشماری خورشیدی کنونی ایران را تصویب کردند. در یکی از بندهای این قانون، استفاده از گاهشماری دوازده حیوانی (خَتای و اویغور) منع و منسوخ شد. در آن مصوبه آمده بود: «ترتیب سالشماری ختا و ایغور که در تقویمهای سابق معمول بوده از تاریخ تصویب این قانون منسوخ خواهد بود.»
👈 با این که استفاده از نمادهای گاهشماری دوازده حیوانی در تقویم ایرانی وجاهت قانونی ندارد اما هنوز هم در تقویمهایی که در کشور منتشر میشوند و همچنین در رسانهها و شبکههای اجتماعی از این نمادهای مغولی استفاده میشود و مردم نیز ندانسته آنها را به کار میگیرند و بر پایه خرافات، با توجه به حیوانی که نامش را بر روی سال گذاشتهاند به آن سال و زایشیافتگان در آن سال برخی ویِژگیهای اخلاقی را نسبت میدهند.
👈 بیگمان این باورها و خرافات که خوراک خوبی برای کتابهای طالعبینی است، نه تنها هیچ نزدیکی و نسبتی با فرهنگ ایرانی ندارد بلکه یادآور دوران سلطه مغول بر ایران زمین است و شایسته فرهنگ ایران زمین نیست.
👈 پیشنهاد میکنم به جای نظام دوازده حیوانی مغولی، هر سال را به نام یکی از گونههای جانوری در حال انقراض کشورمان نامگذاری کنیم تا همگان به شناخت بیشتری برای پاسداشت این گنجینههای ارزشمند طبیعی دست یابند.
@SHAHINSEPANTA
@jashnha2
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
۲۵ اسفند زادروز پروین اعتصامی
رخشندهٔ اعتصامی نامور به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از نامآوران و نویسندگان و مترجمان پرآوازه پایان دورهٔ قاجار بود. در کودکی با خانواده به تهران آمد. پایاننامهٔ تحصیلی خود را از مدرسهٔ آمریکایی تهران گرفت و در همانجا آغاز به تدریس کرد. پیوند زناشویی وی با پسر عمویش بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت. پس از جدایی از همسر، چندی کتابدار کتابخانهٔ دانشسرای عالی بود. دیوان اشعار وی در بردارنده بیش از ۲۵۰۰ بیت است. وی پانزدهم فروردین ۱۳۲۰ شمسی به بیماری حصبه درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.
پروین اعتصامی با جانبخشی به اشیا و بیان مضامین مدنظر خود از زبان این اشیا و حتی حیوانات مفهوم را چنان به سطح فهم عموم میرساند که درک معنای آن بیهیچ راهنمایی و شرحی ممکن است. او از روش مناظره در اشعار خود بهره برده و سوال و جوابها را میان دو شیء و یا حیوان پیش میبرد. او در این مناظرهها همواره مسائلی انسانی را مطرح کرده و درنهایت موضوع را به سرانجامی درست میرساند. در اهمیت این شیوه همین بس که با گذشت زمان این اشعار و حتی تکبیتهایی از آنها را بر سر زبانها در کوی و بازار میشنویم و حتی برخیشان از پس تکرار زیاد، ضربالمثل شدهاند.
پروین اعتصامی را میتوان از آن دسته شاعرانی دانست که برای بیان نظر و عقیدهاش در باب مضامین سیاسی دوران خود روش غیرمستقیم را برگزیدهاند. در دیگر مضامین نیز این شیوه بر جذابیت اشعار افزوده است. مناظرههایی که میان انواع و اقسام چیزها خلق کرده با چنان قوتی پرداختهشدهاند که آن جانبخشی کاملا درونی شده و خواننده بسان داستانی واقعی گفتگوها را پی میگیرد. او در هر مناظره خصیصهای را مدنظر قرار داده و گفتگو حول همان موضوع پیش میرفته و در لابهلای این گفتوشنود مفاهیم اولیه اخلاق و اصول انسانی را شرح میداده است.
نکوهش بیجا
سیر یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین چقدر بدبوئی
گفت از عیب خویش بیخبری
زان ره از خلق عیب میجویی
گفتن از زشترویی دگران
نشود باعث نکوروئی
تو گمان میکنی که شاخ گلی
به صف سرو و لاله میرویی
یا که همبوی مشک تاتاری
یا ز ازهار باغ مینوئی
خویشتن بیسبب بزرگ مکن
تو هم از ساکنان این کویی
ره ما گر کج است و ناهموار
تو خود این ره چگونه میپوئی
در خود آن به که نیکتر نگری
اول آن به که عیب خود گوئی
ما زبونیم و شوخجامه و پست
تو چرا شوخ تن نمیشویی
@XeradsarayeFerdosiYazd
رخشندهٔ اعتصامی نامور به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از نامآوران و نویسندگان و مترجمان پرآوازه پایان دورهٔ قاجار بود. در کودکی با خانواده به تهران آمد. پایاننامهٔ تحصیلی خود را از مدرسهٔ آمریکایی تهران گرفت و در همانجا آغاز به تدریس کرد. پیوند زناشویی وی با پسر عمویش بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت. پس از جدایی از همسر، چندی کتابدار کتابخانهٔ دانشسرای عالی بود. دیوان اشعار وی در بردارنده بیش از ۲۵۰۰ بیت است. وی پانزدهم فروردین ۱۳۲۰ شمسی به بیماری حصبه درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.
پروین اعتصامی با جانبخشی به اشیا و بیان مضامین مدنظر خود از زبان این اشیا و حتی حیوانات مفهوم را چنان به سطح فهم عموم میرساند که درک معنای آن بیهیچ راهنمایی و شرحی ممکن است. او از روش مناظره در اشعار خود بهره برده و سوال و جوابها را میان دو شیء و یا حیوان پیش میبرد. او در این مناظرهها همواره مسائلی انسانی را مطرح کرده و درنهایت موضوع را به سرانجامی درست میرساند. در اهمیت این شیوه همین بس که با گذشت زمان این اشعار و حتی تکبیتهایی از آنها را بر سر زبانها در کوی و بازار میشنویم و حتی برخیشان از پس تکرار زیاد، ضربالمثل شدهاند.
پروین اعتصامی را میتوان از آن دسته شاعرانی دانست که برای بیان نظر و عقیدهاش در باب مضامین سیاسی دوران خود روش غیرمستقیم را برگزیدهاند. در دیگر مضامین نیز این شیوه بر جذابیت اشعار افزوده است. مناظرههایی که میان انواع و اقسام چیزها خلق کرده با چنان قوتی پرداختهشدهاند که آن جانبخشی کاملا درونی شده و خواننده بسان داستانی واقعی گفتگوها را پی میگیرد. او در هر مناظره خصیصهای را مدنظر قرار داده و گفتگو حول همان موضوع پیش میرفته و در لابهلای این گفتوشنود مفاهیم اولیه اخلاق و اصول انسانی را شرح میداده است.
نکوهش بیجا
سیر یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین چقدر بدبوئی
گفت از عیب خویش بیخبری
زان ره از خلق عیب میجویی
گفتن از زشترویی دگران
نشود باعث نکوروئی
تو گمان میکنی که شاخ گلی
به صف سرو و لاله میرویی
یا که همبوی مشک تاتاری
یا ز ازهار باغ مینوئی
خویشتن بیسبب بزرگ مکن
تو هم از ساکنان این کویی
ره ما گر کج است و ناهموار
تو خود این ره چگونه میپوئی
در خود آن به که نیکتر نگری
اول آن به که عیب خود گوئی
ما زبونیم و شوخجامه و پست
تو چرا شوخ تن نمیشویی
@XeradsarayeFerdosiYazd
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
پروین اعتصامی شاعر ساختارشکنی بود که بنا به گفته ملکالشعرای بهار، شیوه بدیعی در شعر داشت. نقل است زمانی که تخلص «پروین» را برای خود برگزید و بعدها که تصمیم گرفت نام شناسنامهاش را نیز به آن تغییر دهد، بهنوعی ساختارشکنی کرد؛ چراکه چنین اسمی تا آن زمان، برای دختران مرسوم شناخته نمیشد. بعدها شاعر در بیتی به دخترانه بودن این نام اشاره میکند:
ز غبار فکر باطل، پاک بايد داشت دل
تا بداند ديو، کاين آئينه جای گرد نيست
مرد پندارند پروين را، چه برخی ز اهل فضل
اين معما گفته نيکوتر، که پروين مرد نيست
از سویی دیگر پس از انتشار نخستین شعرهای پروین، عدهای با غرضورزی، شاعر این اشعار را مرد معرفی کرده و در جنسیت او تردید داشتند. ازاینرو، شاعر در پاسخ به آنها، این ابیات را سرود.
چیرگی پروین بر زبان و ادبیات فارسی، زبان سلیس و روان و بیان فصیح و شاعرانهاش، اشعار وی را متمایز و برجسته میکند. ویژگیهای شخصیتی پروین از دیگر مواردی است که مورد توجه بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب و آشنایان این بانوی بیبدیل شعر فارسی قرار داشت. چنانچه «سعید نفیسی» نویسنده و پژوهشگر ادبیات فارسی، در خصوص برخی از این ویژگیهای شخصیتی چنین میگوید:
پروینی که من دیدم و بارها دیدم بدین گونه بود که قیافهای بسیار آرام داشت. با تأنی و وقار خاصی جواب می گفت و مینگریست. هیچگونه شتاب و بیحوصلگی در او ندیدم. چشمانش بیشتر به زیر افکنده بود. یاد ندارم در برابر من خندیده باشد. وقتی که از شعر او، تحسین میکردم با کمال آرامش میپذیرفت. نه وجد و نشاطی میکرد و نه چیزی میگفت. هرگز یک کلمه خودستایی از او نشنیدم و رفتاری که بخواهد اندک نمایش برتری بدهد، از او ندیدم...
همین شخصیت درونگرا و روحیه متواضع پروین بود که هرگز به او اجازه نداد چیزی از خود یا برای خود بنویسد. در این ارتباط تنها ابیاتی که از بانوی ماندگار شعر فارسی باقی مانده، شعری است که برای مزار خود نوشته و بر سنگ قبر پروین اعتصامی نقش شده است:
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید
هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هرچه توانگر باشد
چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
@XeradsarayeFerdosiYazd
ز غبار فکر باطل، پاک بايد داشت دل
تا بداند ديو، کاين آئينه جای گرد نيست
مرد پندارند پروين را، چه برخی ز اهل فضل
اين معما گفته نيکوتر، که پروين مرد نيست
از سویی دیگر پس از انتشار نخستین شعرهای پروین، عدهای با غرضورزی، شاعر این اشعار را مرد معرفی کرده و در جنسیت او تردید داشتند. ازاینرو، شاعر در پاسخ به آنها، این ابیات را سرود.
چیرگی پروین بر زبان و ادبیات فارسی، زبان سلیس و روان و بیان فصیح و شاعرانهاش، اشعار وی را متمایز و برجسته میکند. ویژگیهای شخصیتی پروین از دیگر مواردی است که مورد توجه بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب و آشنایان این بانوی بیبدیل شعر فارسی قرار داشت. چنانچه «سعید نفیسی» نویسنده و پژوهشگر ادبیات فارسی، در خصوص برخی از این ویژگیهای شخصیتی چنین میگوید:
پروینی که من دیدم و بارها دیدم بدین گونه بود که قیافهای بسیار آرام داشت. با تأنی و وقار خاصی جواب می گفت و مینگریست. هیچگونه شتاب و بیحوصلگی در او ندیدم. چشمانش بیشتر به زیر افکنده بود. یاد ندارم در برابر من خندیده باشد. وقتی که از شعر او، تحسین میکردم با کمال آرامش میپذیرفت. نه وجد و نشاطی میکرد و نه چیزی میگفت. هرگز یک کلمه خودستایی از او نشنیدم و رفتاری که بخواهد اندک نمایش برتری بدهد، از او ندیدم...
همین شخصیت درونگرا و روحیه متواضع پروین بود که هرگز به او اجازه نداد چیزی از خود یا برای خود بنویسد. در این ارتباط تنها ابیاتی که از بانوی ماندگار شعر فارسی باقی مانده، شعری است که برای مزار خود نوشته و بر سنگ قبر پروین اعتصامی نقش شده است:
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید
هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هرچه توانگر باشد
چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
@XeradsarayeFerdosiYazd
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
۲۵ اسفند زادروز «بانو پریسا» خواننده نامور آواز ایرانی
پریسا (با نام اصلی فاطمه واعظی) در ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهسوار (تنکابن فعلی) متولد شد. صدای خوش را از پدر و پدربزرگ به ارث برد و در دوران تحصیل، به تشویق پدر در برنامههای هنری شرکت میکرد تا اینکه در مسابقات هنری مدارس در رشتهٔ آواز رتبهٔ یکم را در میان همهٔ دانشآموزان سراسر کشور بهدستآورد.
استعداد و نبوغ موسیقاییاش توسط محمود کریمی، که در آن زمان از اعضای هیئت داوران بود، کشف شد و بعد از آن آموزش موسیقی سنتی ایرانی (دستگاهها و ردیفها) را زیر نظر او آغاز کرد. لوید میلر در این باره نقل میکند: «استاد کریمی من را به کلاس بانوان هم دعوت کرد… پریسا هم در آن کلاسها حضور داشت. مثل فرشته آواز میخواند، پیش از آن هیچ خوانندهٔ جاز یا کلاسیکی نشنیده بودم که مثل او آواز بخواند»
پس از چندی فعالیت در مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی، در سه دوره از جشنهای شیراز شرکت نمود و آوازهٔ هنرش فراگیر شد.
پس از دو سال آموزش، پریسا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و به مدت پنج سال فعالیت خود را با آن وزارتخانه ادامه داد. در این دوران اجراهایی در تلویزیون و کنسرتهایی در تهران و شهرستانها برگزار کرد و نیز همراه با گروههای مختلفی که در آن وزارتخانه فعال بودند، کنسرتهایی در خارج از کشور به هدف معرفی موسیقی سنتی ایران برگزار نمودند.مجموعه فعالیتهایی که در این دوران انجام داد عبارتند از شرکت در سه جشن هنر شیراز، اجرای چند برنامه در تلویزیون، دانشگاه تهران، باغ فردوس، تئاتر شهر و اجرای کنسرتهای متعدد در خارج از کشور.
پس از انقلاب اسلامی و محدود شدن فعالیتهای هنرمندان زن، فعالیتهای اجراییاش متوقف شد و تنها به تدریس موسیقی ادامه داد. «آخرین برنامهٔ من در واقع سال ۱۳۵۷ بود که خارج از کشور در فستیوالی در ژاپن برنامه اجرا میکردم که همان زمان انقلاب شد و حتی راههای هوایی هم بسته شد. به همین دلیل ما حتی نتوانستیم به ایران برگردیم. بعد از آن به اجبار در سن ۲۶ سالگی بازنشسته شدم، بازنشستگی اجباری.»
از آن پس تا کنون او شاگردان متعددی را با موسیقی اصیل ایرانی آشنا کردهاست. «فکر میکنم سال ۱۳۶۷ یا ۱۳۶۸ بود که دوباره از طرف مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی دعوت شدم که برای خانمها تدریس کنم. مدت کوتاهی در آنجا تدریس میکردم، اما بعد به دلیل مسایلی که پیش آمد از آنجا هم بیرون آمدم و از آن سال به بعد در خانهٔ خودم تدریس میکنم. شاگردان زیادی هستند که با وجود این که در ظاهر امکان خواندن در ایران ندارند، با علاقه و انگیزهٔ بسیار قوی میآیند و این موسیقی را یادمیگیرند و این، جای خوشحالی دارد.»
در این دوران برخلاف تصور بعضی، او به خارج از ایران مهاجرت نکرد و در تهران سکنی گزید. «این موسیقی، موسیقی خارج از کشور نیست… یک نوع موسیقی معنوی است که کاملاً ریشه در فرهنگ معنوی و عرفانی مملکت ما دارد… خوشحالم که این کار را انجام ندادم و مهاجرت نکردم. به دلیل این که ماندن من در ایران، فرصت خوبی به من داد که بتوانم به عمق و معنویت این موسیقی بیشتر فکر کنم.»
پس از چندی که کنسرتهای بانوان برای بانوان آزاد شد، وی هیچگاه در این زمینه فعالیتی نکرد. «من هیچ وقت از این موضوع استقبال نکردهام و هیچ وقت هم برنامهای در ایران به این صورت اجرا نکردهام. چون اعتقادی ندارم که فقط باید برای خانمها خواند. این نوع موسیقی به جنسیت آدمها کاری ندارد و با روح انسانها سروکار دارد.»
@XeradsarayeFerdosiYazd
🔥
پریسا (با نام اصلی فاطمه واعظی) در ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهسوار (تنکابن فعلی) متولد شد. صدای خوش را از پدر و پدربزرگ به ارث برد و در دوران تحصیل، به تشویق پدر در برنامههای هنری شرکت میکرد تا اینکه در مسابقات هنری مدارس در رشتهٔ آواز رتبهٔ یکم را در میان همهٔ دانشآموزان سراسر کشور بهدستآورد.
استعداد و نبوغ موسیقاییاش توسط محمود کریمی، که در آن زمان از اعضای هیئت داوران بود، کشف شد و بعد از آن آموزش موسیقی سنتی ایرانی (دستگاهها و ردیفها) را زیر نظر او آغاز کرد. لوید میلر در این باره نقل میکند: «استاد کریمی من را به کلاس بانوان هم دعوت کرد… پریسا هم در آن کلاسها حضور داشت. مثل فرشته آواز میخواند، پیش از آن هیچ خوانندهٔ جاز یا کلاسیکی نشنیده بودم که مثل او آواز بخواند»
پس از چندی فعالیت در مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی، در سه دوره از جشنهای شیراز شرکت نمود و آوازهٔ هنرش فراگیر شد.
پس از دو سال آموزش، پریسا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و به مدت پنج سال فعالیت خود را با آن وزارتخانه ادامه داد. در این دوران اجراهایی در تلویزیون و کنسرتهایی در تهران و شهرستانها برگزار کرد و نیز همراه با گروههای مختلفی که در آن وزارتخانه فعال بودند، کنسرتهایی در خارج از کشور به هدف معرفی موسیقی سنتی ایران برگزار نمودند.مجموعه فعالیتهایی که در این دوران انجام داد عبارتند از شرکت در سه جشن هنر شیراز، اجرای چند برنامه در تلویزیون، دانشگاه تهران، باغ فردوس، تئاتر شهر و اجرای کنسرتهای متعدد در خارج از کشور.
پس از انقلاب اسلامی و محدود شدن فعالیتهای هنرمندان زن، فعالیتهای اجراییاش متوقف شد و تنها به تدریس موسیقی ادامه داد. «آخرین برنامهٔ من در واقع سال ۱۳۵۷ بود که خارج از کشور در فستیوالی در ژاپن برنامه اجرا میکردم که همان زمان انقلاب شد و حتی راههای هوایی هم بسته شد. به همین دلیل ما حتی نتوانستیم به ایران برگردیم. بعد از آن به اجبار در سن ۲۶ سالگی بازنشسته شدم، بازنشستگی اجباری.»
از آن پس تا کنون او شاگردان متعددی را با موسیقی اصیل ایرانی آشنا کردهاست. «فکر میکنم سال ۱۳۶۷ یا ۱۳۶۸ بود که دوباره از طرف مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی دعوت شدم که برای خانمها تدریس کنم. مدت کوتاهی در آنجا تدریس میکردم، اما بعد به دلیل مسایلی که پیش آمد از آنجا هم بیرون آمدم و از آن سال به بعد در خانهٔ خودم تدریس میکنم. شاگردان زیادی هستند که با وجود این که در ظاهر امکان خواندن در ایران ندارند، با علاقه و انگیزهٔ بسیار قوی میآیند و این موسیقی را یادمیگیرند و این، جای خوشحالی دارد.»
در این دوران برخلاف تصور بعضی، او به خارج از ایران مهاجرت نکرد و در تهران سکنی گزید. «این موسیقی، موسیقی خارج از کشور نیست… یک نوع موسیقی معنوی است که کاملاً ریشه در فرهنگ معنوی و عرفانی مملکت ما دارد… خوشحالم که این کار را انجام ندادم و مهاجرت نکردم. به دلیل این که ماندن من در ایران، فرصت خوبی به من داد که بتوانم به عمق و معنویت این موسیقی بیشتر فکر کنم.»
پس از چندی که کنسرتهای بانوان برای بانوان آزاد شد، وی هیچگاه در این زمینه فعالیتی نکرد. «من هیچ وقت از این موضوع استقبال نکردهام و هیچ وقت هم برنامهای در ایران به این صورت اجرا نکردهام. چون اعتقادی ندارم که فقط باید برای خانمها خواند. این نوع موسیقی به جنسیت آدمها کاری ندارد و با روح انسانها سروکار دارد.»
@XeradsarayeFerdosiYazd
🔥
@sonati444telegram
اى يوسف خوش نام ما_پريسا
🎶 ای یوسف خوش نام ما
#باصداى:بانو پریسا
(آواز بیات ترک)
✍️ای يوسف خوشنام ما
ای يوسف خوشنام ما؛ خوش میروی بر بام ما
ای درشکسته جام ما؛ ای بردريده دام ما
ای نور ما ای سور ما؛ ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما؛ تا می شود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما؛ ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما؛ نظّاره کن در دود ما
در گل بمانده پای دل؛ جان میدهم چه جای دل
وز اتش سودای دل ؛ ای وای دل، ای وای دل
#مولانا
@XeradsarayeFerdosiYazd
#باصداى:بانو پریسا
(آواز بیات ترک)
✍️ای يوسف خوشنام ما
ای يوسف خوشنام ما؛ خوش میروی بر بام ما
ای درشکسته جام ما؛ ای بردريده دام ما
ای نور ما ای سور ما؛ ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما؛ تا می شود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما؛ ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما؛ نظّاره کن در دود ما
در گل بمانده پای دل؛ جان میدهم چه جای دل
وز اتش سودای دل ؛ ای وای دل، ای وای دل
#مولانا
@XeradsarayeFerdosiYazd
@sonati444telegram
نمیدانم چه در پیمانه کردی_پریسا
🎶نمیدانم چه در پیمانه کردی
با صدای:بانو پریسا
آهنگساز:عارف قزوینی
مایه:افشاری
نمی دانم چه در پیمانه کردی جانم
تو لیلی وش مرا دیوانه کردی جانم
چه شد از در دل من جا گرفتی
مکن از خانه ویرانه کردی
حبیب من ویرانه کردی
جانم جانم ویرانه کردی خدا
زدی از هر طرف آتش جانم
مرا بیچاره چون پروانه کردی جانم
ای یار سنگین دلم ،لعبت خوشگلم
سر به پا در گلم
بفقی رازسه شاهانه کردی
حبیب من شاهانه کردی جانم
#عارف_قزوینی
@XeradsarayeFerdosiYazd
با صدای:بانو پریسا
آهنگساز:عارف قزوینی
مایه:افشاری
نمی دانم چه در پیمانه کردی جانم
تو لیلی وش مرا دیوانه کردی جانم
چه شد از در دل من جا گرفتی
مکن از خانه ویرانه کردی
حبیب من ویرانه کردی
جانم جانم ویرانه کردی خدا
زدی از هر طرف آتش جانم
مرا بیچاره چون پروانه کردی جانم
ای یار سنگین دلم ،لعبت خوشگلم
سر به پا در گلم
بفقی رازسه شاهانه کردی
حبیب من شاهانه کردی جانم
#عارف_قزوینی
@XeradsarayeFerdosiYazd
@sonati444telegram
دل می رود ز دستم_پریسا
🎶 دل می رود ز دستم
با صدای:بانو پریسا
سنتور:پرویز مشکاتیان
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینم دیدار آشنا را
#حافظ
@XeradsarayeFerdosiYazd
با صدای:بانو پریسا
سنتور:پرویز مشکاتیان
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینم دیدار آشنا را
#حافظ
@XeradsarayeFerdosiYazd