This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرامی باد فروغ و روشنایی آتش اهورایی در سرزمین ایران
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ آبان ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
آدینه: ۴ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۲۳ فوریه ۲۰۲۴ ترسایی
23.02.2024
🌷🌷🌷
🔹
🔹آبان:
- دهمین روز هرماه سی روزه در گاهشمار ترادادی زرتشتی، آبان نام دارد.
- آبان به چم آب هاست، آب در اوستا به ریخت "آپ" آمده، در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود. در سرود اوستایی آبان یشت، "آپ" ایزد نگهبان آب های پاک و بالنده است.
- نماد آبان در اوستا، به ریخت (اردیویسور آناهیتا) آمده که به چمار(معنی) آب پاک و بالنده است.
- آخشیج آب به مانند آخشیجهای آتش و خاک و هوا، نزد ایرانیان سپندینه بوده و آلوده کردن آن از کارهای ناشایست است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ آبان ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
آدینه: ۴ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۲۳ فوریه ۲۰۲۴ ترسایی
23.02.2024
🌷🌷🌷
🔹
🔹آبان:
- دهمین روز هرماه سی روزه در گاهشمار ترادادی زرتشتی، آبان نام دارد.
- آبان به چم آب هاست، آب در اوستا به ریخت "آپ" آمده، در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود. در سرود اوستایی آبان یشت، "آپ" ایزد نگهبان آب های پاک و بالنده است.
- نماد آبان در اوستا، به ریخت (اردیویسور آناهیتا) آمده که به چمار(معنی) آب پاک و بالنده است.
- آخشیج آب به مانند آخشیجهای آتش و خاک و هوا، نزد ایرانیان سپندینه بوده و آلوده کردن آن از کارهای ناشایست است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
Forwarded from کانال ۱ امرداد
🔶 آمادهسازی پروندهی جشن مهرگان و تیرگان برای ثبت جهانی
🔸قائم مقام وزیر میراث فرهنگی ایران از تهیه ۳ پرونده جهانی جشن «مهرگان»، «تیرگان» و «ساز رباب»، مشترک با تاجیکستان برای ثبت در یونسکو خبر داد.
🔸دوم اسفندماه 1402، در نشست قائممقام وزیر و معاون میراثفرهنگی ایران با سفیر و معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان، تشکیل کمیته مشترک ایران و تاجیکستان برای بررسی و استفاده از ظرفیتهای مشترک دو کشور در زمینههای فرهنگی، تمدنی، زبانی و دینی پیشنهاد شد.
🔸امسال جشن سده بهصورت مشترک با تاجیکستان ثبت جهانی شد.
🔸قائم مقام وزیر میراث فرهنگی ایران از تهیه ۳ پرونده جهانی جشن «مهرگان»، «تیرگان» و «ساز رباب»، مشترک با تاجیکستان برای ثبت در یونسکو خبر داد.
🔸دوم اسفندماه 1402، در نشست قائممقام وزیر و معاون میراثفرهنگی ایران با سفیر و معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان، تشکیل کمیته مشترک ایران و تاجیکستان برای بررسی و استفاده از ظرفیتهای مشترک دو کشور در زمینههای فرهنگی، تمدنی، زبانی و دینی پیشنهاد شد.
🔸امسال جشن سده بهصورت مشترک با تاجیکستان ثبت جهانی شد.
Forwarded from سفرنگار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موزه حیرت انگیز و خاص عصرآهن تبریز، یکی از خاص ترین و عجیب ترین موزه های موجود در جهان که در حفاری های پشت گؤی مچید کشف شد و تقریبا سه هکتار وسعت دارد که هشتاد درصد آن در بیست سال گذشته بخاطر پاساژسازی نابود شد و فقط بخشی از آن باقی مانده و تاریخ #تبریز رو چندهزار ساله کرد
عصرآهن همان عصری هست که آهن توسط انسان کشف شد و تقریبا هزار و پانصدسال قبل از میلاد بوده و درموزه عجیب عصرآهن تبریز، گور نوزادان بصورت ساده، گور نوجوانان در سازه های مربعی بهمراه دو ظرف سفالی، کودکان با اسباب بازی، زنان با جواهرات و مردان با ابزار جنگی دفن شدند
آدرس: خیابان خاقانی، خیابان میرعلی تبریزی، پشت گؤی مچید
سفرنگار
@safarnegar
عصرآهن همان عصری هست که آهن توسط انسان کشف شد و تقریبا هزار و پانصدسال قبل از میلاد بوده و درموزه عجیب عصرآهن تبریز، گور نوزادان بصورت ساده، گور نوجوانان در سازه های مربعی بهمراه دو ظرف سفالی، کودکان با اسباب بازی، زنان با جواهرات و مردان با ابزار جنگی دفن شدند
آدرس: خیابان خاقانی، خیابان میرعلی تبریزی، پشت گؤی مچید
سفرنگار
@safarnegar
Forwarded from ناسیونال ایرانیسم (IranHistorian)
اولین جهانگرد اروپایی که از این آرامگاه یاد میکند جوزپه باربارو Josafat Barbaro جهانگرد ونیزی
است که در سال 1474 میالدی بازدیدی از آن
داشته است.
جوزپه باربارو در این باره مینویسد:
گوری است که گویند قبر مادر سلیمان است و بر فراز آن کلیسای کوچکیست که خطوط
عربی بر آن کندهاند، ایرانیان آن را مادر سلیمان خوانند و این بنا رو به مشرق است
سفرنامه های ونیزیان در ایران جهانگردان ونیزی، 1349:ص9
@nationaliranism
است که در سال 1474 میالدی بازدیدی از آن
داشته است.
جوزپه باربارو در این باره مینویسد:
گوری است که گویند قبر مادر سلیمان است و بر فراز آن کلیسای کوچکیست که خطوط
عربی بر آن کندهاند، ایرانیان آن را مادر سلیمان خوانند و این بنا رو به مشرق است
سفرنامه های ونیزیان در ایران جهانگردان ونیزی، 1349:ص9
@nationaliranism
Forwarded from دانستنی ها
شاید باور نکنید ولی اگر در زمان قاجار میخواستید از بندرعباس یا جنوب ایران به تهران برید، باید اول با کشتی عربستان را دور میزدید بعد از مسیر عثمانی و آذربایجان وارد تبریز میشدید و از تبریز خودتون رو به تهران میرسوندید! /ایران بین دو انقلاب/
@YMovis
@YMovis
Forwarded from دژنپشت (محمود فاضلی بیرجندی)
.
کوچ ایرانیان به هندوستان
۴ اسفند ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی
زمانی که حافظ بسرود که شیرینی زبان فارسی طوطیان هند را شکرکن میکند نیارست که بگوید چرا زبان فارسی به بنگاله رفته است!
کوچ ایرانیان به هندوستان از رخدادهایی است که از زمان افتادن ساسانیان درگرفته و تا نزدیک روزگار کنونی برپا بوده است.
کتابچهای به نام «ایرانشاه»، نوشته استاد پورداوود به همین رخداد بزرگ دردبار پرداخته است.
به نوشته ایرانشاه، پس از برافتادن ساسانیان بسیاری از ایرانیان سر به کوه و بیابان نهادند. آنان که پشت در پشت در شهرهای بزرگ و شکوهمند میزیستند چندین سده کوهستانهای خراسان را پناهگاه خویش کردند.
"کوهستان باغران" در جنوب خراسان داستانها از آن هممیهنان ستمدیده در سینه دارد.
چون خراسان هم به دست تازشگران افتاد، ناچار روانه آبخست (جزیره) هرمز شدند که جای مغان بود و نام از همان زمان دارد.
چون زندگانی در آبخست هرمز بر پارسیان سخت شد، میهن نیاکانی را بدرود گفتند و رهسپار هندوستان شدند.
تنها نوشتار دیگر در این باره دفتری است کوچک به نام «قصه سنجان» که بهمن کیقباد در آن، سرگذشت کوچها و کوچندگان از ایران تا به هند را سروده است. روی راستین داستان شکرشکنی طوطیان هند!
هر کس که بخواهد سرگذشت ایرانیان را پس از افتادن ساسانیان بداند ناچار است در قصه دردناک سنجان بنگرد.
ایرانیان در هند، در گجرات ماندند و نشیمنگاه خود را «سنجان» نامیدند. به یاد چندین آبادی در ایران که برخی از آن نام سنگان دارد.
آداب و آیینهای پارسی را زنده داشتند. یکی از آن، پیوند زناشویی و خطبه پارسی خواندن و تعیین مِهریه عروس از زر سرخ نِشابور.
دستههایی از پارسیان هم به چین رفتند که درباریان و سپاهیان پیروز، پسر یزدگرد سوم، بودند، و آتشکدههایی بنهادند.
دستههایی از عیسویان ایرانی نیز از دست تازشگران از راه بصره به هند گریختند.
از این همه ایرانیان هند، چند سنگنبشته بمانده. تاریخ یکی از آنها مهر سال ۳۸۷ خورشیدی.
آنان سیصدسال بعد، از گجرات به دیگر شهرها رفتند.
اما در هند هم از دست تازشگرانی که فردوسی ایشان را از «دشت نیزهوران» خوانده زنهاری نماندند.
تازشگران در سده هشتم به هندوستان رسیدند و پارسیان را از دم شمشیر گذراندند. سال ۸۶۲ خورشیدی شهر سنجان را گرفتند.
پارسیان باز پریشان شدند و به کوهها پناهیدند. این بار به کوهستان بهاروت هند. اندران جا آتش بهرام را برنشاندند که به نام ایرانشاه نامیده میشد و آن را از ایران برده بودند.
زمانی به شهری خوش آب و هوا در هند رسیدند و چون به یاد ساری در ایران افتادند آنجا را نوساری نامیدند. این نام تاکنون بر این شهر بمانده.
پارسیان هند تا همین اواخر در سختیها گذراندهاند. گاه تازیان، گاه عیسویان، و گاه هندویان بر سر ایشان ریختهاند. هندوان بر ایشان تاخت آوردند که آگاهی نداشتند و گاوان را میکشتند. تیمور هم که به هند تاخت پارسیان بسیاری را بکشت.
اما آنان در همه روزگاران، سربلند زیستند و نیکی و نیکوکاری را ننهشتند. فردیناند یوستی دانشمند آلمانی گفته است: شرافت ایرانیان را باید در نزد پارسیان هند جست.
از زمانی که انگلیسیان بر هندوستان چیر آمدند زمانه به روی پارسیان لبخند زد.
دوره فرمانروایی رضاشاه بهترین برهه زندگانی آنان در ۱۴ سده گذشته بوده که توانستند کسانی از خود را به ایران بفرستند و پیوندهای دیرین را نو کنند.
استاد پورداوود در انجام گزارش خود آوردهاند که هزار سال بیشتر است که ایرانیان به خاک بیگانه پناهیدهاند. اما آتش مهر ایران در دلهای آنان فروزان است.
نگارش ایرانشاه در اسفند ۱۳۱۴ انجام یافته. زمانی که استاد در هندوستان سرگرم گزارش اوستا بودهاند و این دستیافت وارسیهای ایشان در زندگانی پارسیان است.
«ایرانشاه» ۲۶ برگ دارد. نزدیک ۳۰ برگ هم عکسهایی از چهره پارسیان هند و سازههایی دارد که آنجا بنهادهاند. گواه آن که در سختیها هم به تنآسانی نگذراندهاند.
استاد پورداوود به روزگار رضاشاهی میزیست. در آرامش و امان. حافظ هم اگر میبود، بیواهمه میسرود تا آیندگان بدانند که طوطیان هند از چه روی شکرشکنی کردهاند!
چنان شکرشکستنی دردناک! دردناک و خونین.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
کوچ ایرانیان به هندوستان
۴ اسفند ۱۴۰۲
#محمود_فاضلی_بیرجندی
زمانی که حافظ بسرود که شیرینی زبان فارسی طوطیان هند را شکرکن میکند نیارست که بگوید چرا زبان فارسی به بنگاله رفته است!
کوچ ایرانیان به هندوستان از رخدادهایی است که از زمان افتادن ساسانیان درگرفته و تا نزدیک روزگار کنونی برپا بوده است.
کتابچهای به نام «ایرانشاه»، نوشته استاد پورداوود به همین رخداد بزرگ دردبار پرداخته است.
به نوشته ایرانشاه، پس از برافتادن ساسانیان بسیاری از ایرانیان سر به کوه و بیابان نهادند. آنان که پشت در پشت در شهرهای بزرگ و شکوهمند میزیستند چندین سده کوهستانهای خراسان را پناهگاه خویش کردند.
"کوهستان باغران" در جنوب خراسان داستانها از آن هممیهنان ستمدیده در سینه دارد.
چون خراسان هم به دست تازشگران افتاد، ناچار روانه آبخست (جزیره) هرمز شدند که جای مغان بود و نام از همان زمان دارد.
چون زندگانی در آبخست هرمز بر پارسیان سخت شد، میهن نیاکانی را بدرود گفتند و رهسپار هندوستان شدند.
تنها نوشتار دیگر در این باره دفتری است کوچک به نام «قصه سنجان» که بهمن کیقباد در آن، سرگذشت کوچها و کوچندگان از ایران تا به هند را سروده است. روی راستین داستان شکرشکنی طوطیان هند!
هر کس که بخواهد سرگذشت ایرانیان را پس از افتادن ساسانیان بداند ناچار است در قصه دردناک سنجان بنگرد.
ایرانیان در هند، در گجرات ماندند و نشیمنگاه خود را «سنجان» نامیدند. به یاد چندین آبادی در ایران که برخی از آن نام سنگان دارد.
آداب و آیینهای پارسی را زنده داشتند. یکی از آن، پیوند زناشویی و خطبه پارسی خواندن و تعیین مِهریه عروس از زر سرخ نِشابور.
دستههایی از پارسیان هم به چین رفتند که درباریان و سپاهیان پیروز، پسر یزدگرد سوم، بودند، و آتشکدههایی بنهادند.
دستههایی از عیسویان ایرانی نیز از دست تازشگران از راه بصره به هند گریختند.
از این همه ایرانیان هند، چند سنگنبشته بمانده. تاریخ یکی از آنها مهر سال ۳۸۷ خورشیدی.
آنان سیصدسال بعد، از گجرات به دیگر شهرها رفتند.
اما در هند هم از دست تازشگرانی که فردوسی ایشان را از «دشت نیزهوران» خوانده زنهاری نماندند.
تازشگران در سده هشتم به هندوستان رسیدند و پارسیان را از دم شمشیر گذراندند. سال ۸۶۲ خورشیدی شهر سنجان را گرفتند.
پارسیان باز پریشان شدند و به کوهها پناهیدند. این بار به کوهستان بهاروت هند. اندران جا آتش بهرام را برنشاندند که به نام ایرانشاه نامیده میشد و آن را از ایران برده بودند.
زمانی به شهری خوش آب و هوا در هند رسیدند و چون به یاد ساری در ایران افتادند آنجا را نوساری نامیدند. این نام تاکنون بر این شهر بمانده.
پارسیان هند تا همین اواخر در سختیها گذراندهاند. گاه تازیان، گاه عیسویان، و گاه هندویان بر سر ایشان ریختهاند. هندوان بر ایشان تاخت آوردند که آگاهی نداشتند و گاوان را میکشتند. تیمور هم که به هند تاخت پارسیان بسیاری را بکشت.
اما آنان در همه روزگاران، سربلند زیستند و نیکی و نیکوکاری را ننهشتند. فردیناند یوستی دانشمند آلمانی گفته است: شرافت ایرانیان را باید در نزد پارسیان هند جست.
از زمانی که انگلیسیان بر هندوستان چیر آمدند زمانه به روی پارسیان لبخند زد.
دوره فرمانروایی رضاشاه بهترین برهه زندگانی آنان در ۱۴ سده گذشته بوده که توانستند کسانی از خود را به ایران بفرستند و پیوندهای دیرین را نو کنند.
استاد پورداوود در انجام گزارش خود آوردهاند که هزار سال بیشتر است که ایرانیان به خاک بیگانه پناهیدهاند. اما آتش مهر ایران در دلهای آنان فروزان است.
نگارش ایرانشاه در اسفند ۱۳۱۴ انجام یافته. زمانی که استاد در هندوستان سرگرم گزارش اوستا بودهاند و این دستیافت وارسیهای ایشان در زندگانی پارسیان است.
«ایرانشاه» ۲۶ برگ دارد. نزدیک ۳۰ برگ هم عکسهایی از چهره پارسیان هند و سازههایی دارد که آنجا بنهادهاند. گواه آن که در سختیها هم به تنآسانی نگذراندهاند.
استاد پورداوود به روزگار رضاشاهی میزیست. در آرامش و امان. حافظ هم اگر میبود، بیواهمه میسرود تا آیندگان بدانند که طوطیان هند از چه روی شکرشکنی کردهاند!
چنان شکرشکستنی دردناک! دردناک و خونین.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
Telegram
دژنپشت
دژنپشت،
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
Forwarded from جهان کهن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کشف 400 فسیل 10 میلیونساله در مراغه
مدیرکل حفاظت محیطزیست آذربایجانشرقی:
🔹در حفاری جدید در مراغه فسیلهای با ارزش اسب، ببر دندانشمشیری، گوزن، غزال، زرافه، کرگدن، فیل و گوشتخواران بهدست آمده است.
@jahane_kohan
مدیرکل حفاظت محیطزیست آذربایجانشرقی:
🔹در حفاری جدید در مراغه فسیلهای با ارزش اسب، ببر دندانشمشیری، گوزن، غزال، زرافه، کرگدن، فیل و گوشتخواران بهدست آمده است.
@jahane_kohan
Forwarded from فرهنگ و منش پارسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شهر زیرزمینی دولتآباد؛ جاذبهای دیدنی برای گردشگران
🔸«دستکند دولتآباد» در شهرستان تیران و کرون استان اصفهان قرار دارد که راهروهای زیرزمینیاش به یکدیگر راه دارند.
🔸این راهروها زیر خانههای مردم روستا قرار دارند.
🔸قدمت این دستکند را به دوران پیش از اسلام نسبت میدهند.
💎
🆔 @maneshparsi
🔸«دستکند دولتآباد» در شهرستان تیران و کرون استان اصفهان قرار دارد که راهروهای زیرزمینیاش به یکدیگر راه دارند.
🔸این راهروها زیر خانههای مردم روستا قرار دارند.
🔸قدمت این دستکند را به دوران پیش از اسلام نسبت میدهند.
💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from فرهنگ و منش پارسی
💠 کشف ۴ گورخمره پارتی و ساسانی در اهواز
بررسی های اولیه در فاز نخست کاوش باستان شناسی در محل گورخمرههای مکشوفه از محلۀ کوروش اهواز نشان می دهد این خمرههای تدفینی به دوران تاریخی پارتی و ساسانی قابل تاریخ گذاری هستند اما برای تاریخ گذاری مطلق باید منتظر نتایج آزمایش های سن سنجی بقایای استخوانی بود.
لقمان احمدزاده (سرپرست هیئت باستان شناسی) گفت:
در اوایل تیرماه ۱۴۰۱ خورشیدی در پی فعالیت ماشین آلات خاکبرداری شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در محدودۀ شمال شرقی شهر اهواز (فاز ۴ محلۀ کوروش) در حدود ۱۵۰ متری ساحل سمت چپ رودخانۀ کارون، بخش هایی از چند خمرۀ تدفینی (گورخمره) آشکار شد.
این کشف نادر و اتفاقی، فرصتی استثنایی را پیش آورده که باستان شناسان برای نخستین بار در اهواز بتوانند بقایای باستان شناختی برجای مانده از دوران تاریخی این منطقه را مورد بررسی و پژوهش روشمند قرار دهند.
#خوزستان
#اهواز
#اشکانیان
#ساسانیان
#ایران_باستان
#آریایی
💎
🆔 @maneshparsi
بررسی های اولیه در فاز نخست کاوش باستان شناسی در محل گورخمرههای مکشوفه از محلۀ کوروش اهواز نشان می دهد این خمرههای تدفینی به دوران تاریخی پارتی و ساسانی قابل تاریخ گذاری هستند اما برای تاریخ گذاری مطلق باید منتظر نتایج آزمایش های سن سنجی بقایای استخوانی بود.
لقمان احمدزاده (سرپرست هیئت باستان شناسی) گفت:
در اوایل تیرماه ۱۴۰۱ خورشیدی در پی فعالیت ماشین آلات خاکبرداری شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در محدودۀ شمال شرقی شهر اهواز (فاز ۴ محلۀ کوروش) در حدود ۱۵۰ متری ساحل سمت چپ رودخانۀ کارون، بخش هایی از چند خمرۀ تدفینی (گورخمره) آشکار شد.
این کشف نادر و اتفاقی، فرصتی استثنایی را پیش آورده که باستان شناسان برای نخستین بار در اهواز بتوانند بقایای باستان شناختی برجای مانده از دوران تاریخی این منطقه را مورد بررسی و پژوهش روشمند قرار دهند.
#خوزستان
#اهواز
#اشکانیان
#ساسانیان
#ایران_باستان
#آریایی
💎
🆔 @maneshparsi
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ خیر ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
شنبه: ۵ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۲۴ فوریه ۲۰۲۴ ترسایی
24.02.2024
🌷🌷🌷
🔹خُور
- یازدهمین روز هرماه سی روزه در گاهشمار ترادادی زرتشتیان "خُورُ نام دارد که این واژه گاهی "خیر" نیز در گویش ادا می شود.
- خُور یا خیر که در اوستا به ریخت «هَوَرَخشَه اِتَه» آمده است، به چمار (:معنی) خورشید، آفتاب، گرمی و تابناکی با ویژگی بی مرگی و اَروَنداَسپ آمده است.
- این واژه در پارسی خُور، هور و خورشید گفته شده است.
- سرودی در خرده اوستا به نام «خورشید نیایش» آمده است که نیاکان ما به هنگام تابش روشنایی خُور بر گستره سرزمین ایران می سرودند.
خُوراسان نام استان خاوری(شرقی) ایران بوده که هر بامداد از این دیار روشنایی خورشید به ایرانشهر می تابیده است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ خیر ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
شنبه: ۵ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۲۴ فوریه ۲۰۲۴ ترسایی
24.02.2024
🌷🌷🌷
🔹خُور
- یازدهمین روز هرماه سی روزه در گاهشمار ترادادی زرتشتیان "خُورُ نام دارد که این واژه گاهی "خیر" نیز در گویش ادا می شود.
- خُور یا خیر که در اوستا به ریخت «هَوَرَخشَه اِتَه» آمده است، به چمار (:معنی) خورشید، آفتاب، گرمی و تابناکی با ویژگی بی مرگی و اَروَنداَسپ آمده است.
- این واژه در پارسی خُور، هور و خورشید گفته شده است.
- سرودی در خرده اوستا به نام «خورشید نیایش» آمده است که نیاکان ما به هنگام تابش روشنایی خُور بر گستره سرزمین ایران می سرودند.
خُوراسان نام استان خاوری(شرقی) ایران بوده که هر بامداد از این دیار روشنایی خورشید به ایرانشهر می تابیده است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
Forwarded from چشم انداز تاریخ
✅ سیاست #اشکانیان در شمال قفقاز و دریای سیاه: متحدان و بسط دودمانی
🔺 دکتر رضا اردو
🟣 حکومت اشکانیان از وقتی که پادشاهی کوچکی در ناحیه پارت و هیرکانیا بود تا زمانی که به شاهنشاهی گستردهای در پهنه فلات ایران و مناطق پیرامونش تبدیل شد، سیاستهای متنوعی پیش گرفت. سیاست منطقهای اشکانیان در قبال مناطق پیرامونی موضوعی است که برای فهم آن نیازمند شناخت لایههای فرهنگی ایشان هستیم. برای فهم این موضوع، بررسی موردی منطقه قفقاز و مناطق شمالی آن به عنوان مناطقی پیرامونی در گستره شاهنشاهی #اشکانی میتواند راهگشا باشد.
📆 11 مرداد ۱۴۰۲
📎 منبع: تلگرام نیمروز @nimruz_ir
.
🌍 چشم انداز تاریخ
🌍 @history_perspective
🔺 دکتر رضا اردو
🟣 حکومت اشکانیان از وقتی که پادشاهی کوچکی در ناحیه پارت و هیرکانیا بود تا زمانی که به شاهنشاهی گستردهای در پهنه فلات ایران و مناطق پیرامونش تبدیل شد، سیاستهای متنوعی پیش گرفت. سیاست منطقهای اشکانیان در قبال مناطق پیرامونی موضوعی است که برای فهم آن نیازمند شناخت لایههای فرهنگی ایشان هستیم. برای فهم این موضوع، بررسی موردی منطقه قفقاز و مناطق شمالی آن به عنوان مناطقی پیرامونی در گستره شاهنشاهی #اشکانی میتواند راهگشا باشد.
📆 11 مرداد ۱۴۰۲
📎 منبع: تلگرام نیمروز @nimruz_ir
.
🌍 چشم انداز تاریخ
🌍 @history_perspective
Audio
✅ سیاست اشکانیان در شمال قفقاز و دریای سیاه: متحدان و بسط دودمانی
🔺 دکتر رضا اردو
☑️ حجم و کیفیت بالا
.
🌍 چشم انداز تاریخ
🌍 @history_perspective
🔺 دکتر رضا اردو
☑️ حجم و کیفیت بالا
.
🌍 چشم انداز تاریخ
🌍 @history_perspective
Forwarded from روشنفکران (QOQNOOS*******)
🔴 نقش زیبای سورنا سردار باستانی ایران در کنار افسران ارتش در حاشیه مراسم صبح امروز فارغالتحصیلی افسران ستاد دانشگاه جنگ ارتش.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
#اجتماعی
@Roshanfkrane
Forwarded from کنفرانس ایرانویچ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📜🕯️🖋️ﻫﻤﺎی مرغ سعادت
ﻫﻤﺎ ﯾﺎ ﻫﻤﺎﯼ، پرنده ايست در ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ها و اساطير ايران ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﻭلی هيچ جانداری ﺭﺍ ﻧﻤﯽ آزﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻮه ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺳﮑﻮﻧﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ ﺳﻮﯼ آﺩﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽ آﯾﺪ
بر طبق داستان های کهن ايران همای ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺳﺎﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﮑﻨﺪ آﻥ ﮐﺲ ﯾﺎ ﭘﺎﺩﺷﺎه ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻫﻤﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻧﺪه ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﺍﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎه ﻣﯽ ﺷﺪ
ﺩﺭ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ، ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﻤﺎ ﯾﺎ ﻫﻤﺎﯼ ﻣﺮﻍ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻈﻬﺮ ﺷﮑﻮه ﻭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ پاﺭﺳﯽ ﻣﻌﯿﻦ ﻫﻤﺎ ﭘﺮﻧﺪه ایست ﺍﺯ ﺭﺍﺳﺘﻪ ﺷﮑﺎﺭﺑﺎﻧﺎﻥ ﺭﻭﺯ، ﺑﺎ ﺟﺜﻪﺍﯼ ﻗﻮﯼ ﮐﻪ ﺑﺠﺰ مغز ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﺻﺨﺮﻩﺍﯼ ﺍﻓﮑﻨﺪه ﺗﺎ خرد شده و سپس ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩنقش همای نيز امروزه که نماد هواپيمايی ايران ميباشد
ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﺷﻌﺎﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﯼ ﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩهﺍﻧﺪ
جهان ويژه کردم به فر خدای
به کشور پراکنده سايه همای
(ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ )
ﻫﻤﺎﯼ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺮﻑ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺟﺎﻧﻮﺭ ﻧﯿﺎﺯﺍﺭﺩ
(ﺳﻌﺪﯼ )
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تورا گذری بر مقام ما افتد
(حافظ)
🆔@conference_iranvich🔥
ﻫﻤﺎ ﯾﺎ ﻫﻤﺎﯼ، پرنده ايست در ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ها و اساطير ايران ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﻭلی هيچ جانداری ﺭﺍ ﻧﻤﯽ آزﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻮه ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺳﮑﻮﻧﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ ﺳﻮﯼ آﺩﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽ آﯾﺪ
بر طبق داستان های کهن ايران همای ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺳﺎﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﮑﻨﺪ آﻥ ﮐﺲ ﯾﺎ ﭘﺎﺩﺷﺎه ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻫﻤﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻧﺪه ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﺍﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎه ﻣﯽ ﺷﺪ
ﺩﺭ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ، ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﻤﺎ ﯾﺎ ﻫﻤﺎﯼ ﻣﺮﻍ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻈﻬﺮ ﺷﮑﻮه ﻭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ.
ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ پاﺭﺳﯽ ﻣﻌﯿﻦ ﻫﻤﺎ ﭘﺮﻧﺪه ایست ﺍﺯ ﺭﺍﺳﺘﻪ ﺷﮑﺎﺭﺑﺎﻧﺎﻥ ﺭﻭﺯ، ﺑﺎ ﺟﺜﻪﺍﯼ ﻗﻮﯼ ﮐﻪ ﺑﺠﺰ مغز ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﺻﺨﺮﻩﺍﯼ ﺍﻓﮑﻨﺪه ﺗﺎ خرد شده و سپس ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩنقش همای نيز امروزه که نماد هواپيمايی ايران ميباشد
ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﺷﻌﺎﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﯼ ﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩهﺍﻧﺪ
جهان ويژه کردم به فر خدای
به کشور پراکنده سايه همای
(ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ )
ﻫﻤﺎﯼ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺮﻑ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺟﺎﻧﻮﺭ ﻧﯿﺎﺯﺍﺭﺩ
(ﺳﻌﺪﯼ )
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تورا گذری بر مقام ما افتد
(حافظ)
🆔@conference_iranvich🔥
#زندگی_پس_از_مرگ_در_باور_مزدیسنان
#موبد_کورش_نیکنام
زرتشت در سرودهای خویش درباره زندگی پس از مرگ سخنی بمیان نیاورده است.
او به زندگی این جهانی اهمییت بیشتری داده است تا مرتوگان(:بشر) در پرتو اشا(:هنجار راستی)و بهره مندی از وهومن(:منش نیک) و به یاری خرد؛ به پیشرفت وسازندگی روی آورند. جهان را آباد وجهانیان را شاد کنند، به آرامش و آسایش دست یابند.
در باورترادادی(:سنتی) مزدیسنان، زندگی مرتو(:انسان) از دوبخش مادی ومینوی فراهم شده است. بخش مادی تن و جان است.
تن هر مرتو ارزش فراوانی دارد و نباید آسیب ببیند به همین روی مزدیسنان آزردن تن و نخوردن خوراکی و آشامیدنی و ریاضت کشیدن را شایسته نمی داند.
جان، نیرویی است که تن را به حرکت و جنبش وا می دارد.
آنگاه که جان از تن جدا شود هردو ارزشی نخواهند داشت. پیکر بی جان هر مرتو باید چنان از دسترس بیرون رود که زیستگاه زندگان را آلوده نسازد.
به همین روی با شیوه های گوناگون تن درگذشتگان را با کمک پاک کننده های آب، خاک، هوا و آتش از زیستگاه ناپدید می کردند.
مرده پرستی نیز نداشته اند که برای پیکر درگذشته بارگاه و جایگاهی آنچنانی بسازند. تا پس از مرگ از آنجا حاجت بگیرند.
بخش مینوی باور مزدیسنان روان(:روح) و فروهر است. روان در اوستا اوروان نام دارد و همان است که با کارهای خوب خشنود خواهد شد، و با کرداری ناشایست آزرده می گردد.
هر مرتو در اینجهان می تواند شادی روان خویش را فراهم گرداند و آنچه را بهشت نامیده اند بهره مند گردد.
چون باور مزدیسنان بهدجاودانی روان است، بدین روی پس از مرگنیز روان برای خود جایگاهی خواهد داشت.
فروهر که در اوستا فروشی یا فرورتی آمده فروزه اهورایی در نهاد هر مرتو است که از آغاز زاده شدن در نهاد او پدیدار شده تا راهنمای مرتو برای انجام کارهای نیک باشد. که به باور ترادادی مزدیسنان پس از درگذشت به همان فروزه اهورایی خواهد پیوست.
بدینروی زندگی پس از مرگ چنانکه در ادیان ابراهیمی آمده، زرتشتیان ندارند که بهشت(:جنت) با آنهمه خوبی، پاداش نیکوکاران باشد و دوزخ(:جهنم) با عذاب و آسیب به گناهکاران برسد.
بهشت مزدیسنان از واژه "به" به چمارخوب آمده که بهتر و بهشت شده است. بهره روان نیکوکاران است. و آن ماندن در سرای نور وسرود یادآوری شده و دوزخ از دروجو دمانه در اوستا داریم به چمار جایگاه دروغکاران. دروج چمار دروغ و دمانه خانه و جایگاه است. چنین برداشت می شود سرایی تاریک با سکوت همراه باشد.
در ادبیات پهلوی دوره ساسانی جهان پس از مرگ در باور مزدیسنان را به ناچار با پیروی از ادیان سامی درک شدنی کرده اند. پیروانمزدا کمبودی نداشته باشند.
از یکسو موبدی به نام اردای ویراف با نوشیدن می ومواد سکرآور به جهانی دیگر رفته و پس از سه شبانه روز که بیهوش بوده، گفته هایی دارد که در نسکِ(:کتاب)اردای ویراف نامه آمده وهمانند عذاب در جهنم ادیان دیگر است.
در نوشته هایی نیز سخن از گذر روان نیکوکار از پل چینود یادآوری شده که بسیار پهن می گردد ولی روان گناهکار که از پل چینود به نازکی موی سر باید گذر کند.
گفتنی است این باورها در پیام زرتشت نیامده است.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
#موبد_کورش_نیکنام
زرتشت در سرودهای خویش درباره زندگی پس از مرگ سخنی بمیان نیاورده است.
او به زندگی این جهانی اهمییت بیشتری داده است تا مرتوگان(:بشر) در پرتو اشا(:هنجار راستی)و بهره مندی از وهومن(:منش نیک) و به یاری خرد؛ به پیشرفت وسازندگی روی آورند. جهان را آباد وجهانیان را شاد کنند، به آرامش و آسایش دست یابند.
در باورترادادی(:سنتی) مزدیسنان، زندگی مرتو(:انسان) از دوبخش مادی ومینوی فراهم شده است. بخش مادی تن و جان است.
تن هر مرتو ارزش فراوانی دارد و نباید آسیب ببیند به همین روی مزدیسنان آزردن تن و نخوردن خوراکی و آشامیدنی و ریاضت کشیدن را شایسته نمی داند.
جان، نیرویی است که تن را به حرکت و جنبش وا می دارد.
آنگاه که جان از تن جدا شود هردو ارزشی نخواهند داشت. پیکر بی جان هر مرتو باید چنان از دسترس بیرون رود که زیستگاه زندگان را آلوده نسازد.
به همین روی با شیوه های گوناگون تن درگذشتگان را با کمک پاک کننده های آب، خاک، هوا و آتش از زیستگاه ناپدید می کردند.
مرده پرستی نیز نداشته اند که برای پیکر درگذشته بارگاه و جایگاهی آنچنانی بسازند. تا پس از مرگ از آنجا حاجت بگیرند.
بخش مینوی باور مزدیسنان روان(:روح) و فروهر است. روان در اوستا اوروان نام دارد و همان است که با کارهای خوب خشنود خواهد شد، و با کرداری ناشایست آزرده می گردد.
هر مرتو در اینجهان می تواند شادی روان خویش را فراهم گرداند و آنچه را بهشت نامیده اند بهره مند گردد.
چون باور مزدیسنان بهدجاودانی روان است، بدین روی پس از مرگنیز روان برای خود جایگاهی خواهد داشت.
فروهر که در اوستا فروشی یا فرورتی آمده فروزه اهورایی در نهاد هر مرتو است که از آغاز زاده شدن در نهاد او پدیدار شده تا راهنمای مرتو برای انجام کارهای نیک باشد. که به باور ترادادی مزدیسنان پس از درگذشت به همان فروزه اهورایی خواهد پیوست.
بدینروی زندگی پس از مرگ چنانکه در ادیان ابراهیمی آمده، زرتشتیان ندارند که بهشت(:جنت) با آنهمه خوبی، پاداش نیکوکاران باشد و دوزخ(:جهنم) با عذاب و آسیب به گناهکاران برسد.
بهشت مزدیسنان از واژه "به" به چمارخوب آمده که بهتر و بهشت شده است. بهره روان نیکوکاران است. و آن ماندن در سرای نور وسرود یادآوری شده و دوزخ از دروجو دمانه در اوستا داریم به چمار جایگاه دروغکاران. دروج چمار دروغ و دمانه خانه و جایگاه است. چنین برداشت می شود سرایی تاریک با سکوت همراه باشد.
در ادبیات پهلوی دوره ساسانی جهان پس از مرگ در باور مزدیسنان را به ناچار با پیروی از ادیان سامی درک شدنی کرده اند. پیروانمزدا کمبودی نداشته باشند.
از یکسو موبدی به نام اردای ویراف با نوشیدن می ومواد سکرآور به جهانی دیگر رفته و پس از سه شبانه روز که بیهوش بوده، گفته هایی دارد که در نسکِ(:کتاب)اردای ویراف نامه آمده وهمانند عذاب در جهنم ادیان دیگر است.
در نوشته هایی نیز سخن از گذر روان نیکوکار از پل چینود یادآوری شده که بسیار پهن می گردد ولی روان گناهکار که از پل چینود به نازکی موی سر باید گذر کند.
گفتنی است این باورها در پیام زرتشت نیامده است.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
Forwarded from هما ارژنگی
واژه اوستایی «هَنتَچ»* در پهلوی به «هَندَچَک» و در پارسی به «اندازه» دگریده و تازیان پس از چیرگی بر ایران این دانش را از ایرانیان فراگرفته و با دگرشی واژه «هَندَچَک» را به «هَندَسه» دگرنداند و از آن واژه «مهندس» را نیز برساختند، که براستی «اندازه دانی» یا «مهندسی» از آن ایرانیان بود و دیگران این دانش را وامدار نیاکان مایند! ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه فراگیری دانش «اندازه» را از رویدادهای «نوروز» و دوران جم دانسته است:
به سنگ و به گل چونکه دیوار کرد،
به خشت از برش هَندَسی کار کرد!
چو گرمابه و کاخهای بلند،
چُن ایوان که باشد پناه از گزند!
پنجم اسفندماه- روز گرامیداشت خواجه نصیرالدین توسی و روز مهندس همایون باد.
به سنگ و به گل چونکه دیوار کرد،
به خشت از برش هَندَسی کار کرد!
چو گرمابه و کاخهای بلند،
چُن ایوان که باشد پناه از گزند!
پنجم اسفندماه- روز گرامیداشت خواجه نصیرالدین توسی و روز مهندس همایون باد.