#زرتشتی_و_مزدیسنا
#موبد_کورش_نیکنام
تا چندی پیش به پیروان دین یکتانگری اشوزرتشت، همانند پیروان دین های دیگر درجهان؛ «زرتشتیان» گفته نمی شده است.
آنان به مزدیسنان نام آور بوده اند، کیش ودین آنان را «مزدیسنا» می نامیدند.
مزدیسنان به چمار( معنی) پرستندگان "مزدا" است.
«مزدا» ( دانایی وآگاهی بیکران)، خدای یگانه ای بود که اشوزرتشت نخستین بار به هستی او بیگمان شد. مزدا را شناخت، ودر سرودهایش پیوسته از او یاد کرد.
زرتشت؛
اهورامزدا را سرآغاز وسرانجام هستی می داند. مرتوگان( بشر) را به ستایش این فروزه زندگی ساز(دانایی شکوهمند) فرا خواند.
مزدا، تنها در آسمان بر عرش تکیه ندارد. بلکه سراسر هستی از کوچکترین ذره تا بزرگترین کهکشان، جلوه بودن مزدا است.
با چشمِ دل می توان مزدا را که در باور زرتشت آمده، شناخت و درک کرد.
بدین روی نیکوترین واژه برای پیروان، یاوران وهمراهان زرتشت، واژه مزدیسنان است.
چنانکه کسی به پیروان موسی نیز «موسویان» نمی گوید و یا به پیروان محمد، «محمدیان» نمی گویند.
آگاهی نداریم که به چه انگیزه ای به "مزدیسنان" واژه تازه ای افزوده شده و آنان را "زرتشتیان" نام گذاشتند.
در برگردان سرودی از اوستا به نام «مَزدَه یَسنو اهمی» که پیمان دین برای پیروان بینش زرتشت است، در بند نخست،
چنین خوانده می شود:
مَزدَه یَسنًو اَهمی،
مَزدَه یَسنًو زَرَتوشتریش؛...
"مزداپرستم، شیوه مزداپرستی که زرتشت سفارش کرده است".
اعراب گاهی به مزداپرستان «مَجوس» گفته اند که از واژه "مَگه" به چمار( دانا) برگرفته شده وچون واک( حرف) "گ" نداشته اند مگوش به مجوس رسیده است.
در ادبیات پس ازاسلام در ایران نیز گاهی برای توهین به ستایندگان مزدا، به آنان «گبر» گفته شده و به نادرستی (آتش پرست) نیز نام گرفته اند. چون پیروان مزدیسنا به هنگام نیایش، به سوی روشنایی آتش نیز همانند دیگر روشنایی ها روی می کرده ومی کنند.
گفتنی است مزدیسنان به پیروی از باور ارزشمند نیاکان خویش، به چهار آخشیج( عنصر) آب، خاک، هوا وآتش نگاه ویژه و سپند( مقدس) داشته اند.
🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد كورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
#موبد_کورش_نیکنام
تا چندی پیش به پیروان دین یکتانگری اشوزرتشت، همانند پیروان دین های دیگر درجهان؛ «زرتشتیان» گفته نمی شده است.
آنان به مزدیسنان نام آور بوده اند، کیش ودین آنان را «مزدیسنا» می نامیدند.
مزدیسنان به چمار( معنی) پرستندگان "مزدا" است.
«مزدا» ( دانایی وآگاهی بیکران)، خدای یگانه ای بود که اشوزرتشت نخستین بار به هستی او بیگمان شد. مزدا را شناخت، ودر سرودهایش پیوسته از او یاد کرد.
زرتشت؛
اهورامزدا را سرآغاز وسرانجام هستی می داند. مرتوگان( بشر) را به ستایش این فروزه زندگی ساز(دانایی شکوهمند) فرا خواند.
مزدا، تنها در آسمان بر عرش تکیه ندارد. بلکه سراسر هستی از کوچکترین ذره تا بزرگترین کهکشان، جلوه بودن مزدا است.
با چشمِ دل می توان مزدا را که در باور زرتشت آمده، شناخت و درک کرد.
بدین روی نیکوترین واژه برای پیروان، یاوران وهمراهان زرتشت، واژه مزدیسنان است.
چنانکه کسی به پیروان موسی نیز «موسویان» نمی گوید و یا به پیروان محمد، «محمدیان» نمی گویند.
آگاهی نداریم که به چه انگیزه ای به "مزدیسنان" واژه تازه ای افزوده شده و آنان را "زرتشتیان" نام گذاشتند.
در برگردان سرودی از اوستا به نام «مَزدَه یَسنو اهمی» که پیمان دین برای پیروان بینش زرتشت است، در بند نخست،
چنین خوانده می شود:
مَزدَه یَسنًو اَهمی،
مَزدَه یَسنًو زَرَتوشتریش؛...
"مزداپرستم، شیوه مزداپرستی که زرتشت سفارش کرده است".
اعراب گاهی به مزداپرستان «مَجوس» گفته اند که از واژه "مَگه" به چمار( دانا) برگرفته شده وچون واک( حرف) "گ" نداشته اند مگوش به مجوس رسیده است.
در ادبیات پس ازاسلام در ایران نیز گاهی برای توهین به ستایندگان مزدا، به آنان «گبر» گفته شده و به نادرستی (آتش پرست) نیز نام گرفته اند. چون پیروان مزدیسنا به هنگام نیایش، به سوی روشنایی آتش نیز همانند دیگر روشنایی ها روی می کرده ومی کنند.
گفتنی است مزدیسنان به پیروی از باور ارزشمند نیاکان خویش، به چهار آخشیج( عنصر) آب، خاک، هوا وآتش نگاه ویژه و سپند( مقدس) داشته اند.
🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد كورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز ماه ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
شنبه: ۹ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۲۹ ژوئن ۲۰۲۴ترسایی
29.06.2024
🌷🌷🌷
🔹ماه:
- دوازدهمین روز در گاهشمار ترادادی زرتشتیان روز "ماه" نام دارد.
- واژه ماه در اوستا به ریخت "ماوُنگهه" آمده و سرود "ماه نیایش" در خُرده اوستا در پاسداشت این پدیده آسمانی سروده شده است.
- روز ماه یکی از روزهایی است که مزدیسنان به باور ترادادی خویش، از خوردن هرگونه خوراک گوشتدار پرهیز می کنند.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز ماه ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
شنبه: ۹ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۲۹ ژوئن ۲۰۲۴ترسایی
29.06.2024
🌷🌷🌷
🔹ماه:
- دوازدهمین روز در گاهشمار ترادادی زرتشتیان روز "ماه" نام دارد.
- واژه ماه در اوستا به ریخت "ماوُنگهه" آمده و سرود "ماه نیایش" در خُرده اوستا در پاسداشت این پدیده آسمانی سروده شده است.
- روز ماه یکی از روزهایی است که مزدیسنان به باور ترادادی خویش، از خوردن هرگونه خوراک گوشتدار پرهیز می کنند.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
چرا زرتشت را پیام آور می دانیم
#موبد_نیکنام
چنانچه بخواهیم با همان شَوه(:دلیل) که برای پیامبرانِ ابراهیمی یادآوری می کنند. معجزه های گوناگون وکارهای شگفت انگیز را به آنان نسبت داده اند تا پیامبری هریک را به پیروانش ثابت کنند؛ زرتشت اینگونه داستان ها را پُشت سر نگذاشته است.
رویدادهای شگفت آوری مانند شکافتن دریا، مارشدن چوبدستی، دونیم کردن کره ماه، گذر از آتش و مانند آنها برای زرتشت روی نداده تا گواهینامه پیامبری بگیرد ونشان پیامبری بر پیشانی داشته باشد.
یا اگر پیامبر را کسی بدانیم که پیام ویژه ای را از جانب فرشته وملائکِ برگزیده که نمایندگان خدای آسمانی بوده اند، دریافت کرده، آنگاه بدون کم وکاست پیام و دستورهای آسمانی را به گوش مَرتوگان(:بشر) رسانده باشد، بازهم چنین رویدادی برای زرتشت پیش نیامده است.
اهورامزدا که خداوندِ بینشِ زرتشت بوده یک فروزه است. یک ویژگی که سرآغاز و سرانجام هستی بوده وخواهد بود که به چمار(:معنی) «دانایی وآگاهی بیکران هستی مند» است. این دانش، از آغاز تا پایان در سراسر هستی پایدار بوده، به هرهنگام و در هرجایگاه(:زمان ومکان) پاسخگو خواهد شد.
اشوزرتشت را نمی توان و نباید با فرستادگان و پیامبران دیگری که درگروه ادیان سامی از آنان یاد شده به سنجش(:مقایسه) گذاشت. زرتشت خود را درسخنانش که «سرودهای گات ها» است، یک«سُوشیانت» ویک «مانترَن» می داند.
سوشیانت به چم کسی است که به دیگران سود می رساند وسفارش می کند تا به رهایی برسند؛ رهایی از بیداد وستم، رهایی از پندارهای نادرست و خُرافات، رهایی از تنبلی وکاهلی و پیوستن به راه شکوهمند اشویی و راستی که در آن راستی و خردمندی استوار و کارگشا باشد.
مانترن نیز به چم آموزگاری است که سخن او اندیشه برانگیز باشد تا مرتوگان را در پرتو آزادی به اندیشه کردن، خردپروری وخردورزی فراخواند.
بدین روی، زرتشت با درون نگری و دل آگاهی، به بسیاری از رازهای هستی پی برده که برای بهزیستی، بهروزی و رستگاری مرتوگان مفید و کارساز بوده و در هر روزگاری می تواند ارزش داشته باشد. آنگاه چنین پیامی را به دیگران نیز سفارش کرده تا چنانچه در پی بهروزی و رستگاری باشند، در پرتو آیین راستی وبرپایه خرد، آزادی گزینش داشته باشند و راه زندگی خویش را به دلخواه برگزینند.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
#موبد_نیکنام
چنانچه بخواهیم با همان شَوه(:دلیل) که برای پیامبرانِ ابراهیمی یادآوری می کنند. معجزه های گوناگون وکارهای شگفت انگیز را به آنان نسبت داده اند تا پیامبری هریک را به پیروانش ثابت کنند؛ زرتشت اینگونه داستان ها را پُشت سر نگذاشته است.
رویدادهای شگفت آوری مانند شکافتن دریا، مارشدن چوبدستی، دونیم کردن کره ماه، گذر از آتش و مانند آنها برای زرتشت روی نداده تا گواهینامه پیامبری بگیرد ونشان پیامبری بر پیشانی داشته باشد.
یا اگر پیامبر را کسی بدانیم که پیام ویژه ای را از جانب فرشته وملائکِ برگزیده که نمایندگان خدای آسمانی بوده اند، دریافت کرده، آنگاه بدون کم وکاست پیام و دستورهای آسمانی را به گوش مَرتوگان(:بشر) رسانده باشد، بازهم چنین رویدادی برای زرتشت پیش نیامده است.
اهورامزدا که خداوندِ بینشِ زرتشت بوده یک فروزه است. یک ویژگی که سرآغاز و سرانجام هستی بوده وخواهد بود که به چمار(:معنی) «دانایی وآگاهی بیکران هستی مند» است. این دانش، از آغاز تا پایان در سراسر هستی پایدار بوده، به هرهنگام و در هرجایگاه(:زمان ومکان) پاسخگو خواهد شد.
اشوزرتشت را نمی توان و نباید با فرستادگان و پیامبران دیگری که درگروه ادیان سامی از آنان یاد شده به سنجش(:مقایسه) گذاشت. زرتشت خود را درسخنانش که «سرودهای گات ها» است، یک«سُوشیانت» ویک «مانترَن» می داند.
سوشیانت به چم کسی است که به دیگران سود می رساند وسفارش می کند تا به رهایی برسند؛ رهایی از بیداد وستم، رهایی از پندارهای نادرست و خُرافات، رهایی از تنبلی وکاهلی و پیوستن به راه شکوهمند اشویی و راستی که در آن راستی و خردمندی استوار و کارگشا باشد.
مانترن نیز به چم آموزگاری است که سخن او اندیشه برانگیز باشد تا مرتوگان را در پرتو آزادی به اندیشه کردن، خردپروری وخردورزی فراخواند.
بدین روی، زرتشت با درون نگری و دل آگاهی، به بسیاری از رازهای هستی پی برده که برای بهزیستی، بهروزی و رستگاری مرتوگان مفید و کارساز بوده و در هر روزگاری می تواند ارزش داشته باشد. آنگاه چنین پیامی را به دیگران نیز سفارش کرده تا چنانچه در پی بهروزی و رستگاری باشند، در پرتو آیین راستی وبرپایه خرد، آزادی گزینش داشته باشند و راه زندگی خویش را به دلخواه برگزینند.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز تیر ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
یکشنبه : ۱۰ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۳۰ ژوئن ۲۰۲۴ ترسایی
30.06.2024
🌷🌷🌷
🔹تیر:
- سیزدهمین روز هر ماه در گاهشمار ترادادی زرتشتیان«تیر» نام دارد.
- در استوره های کهن ایرانی «تیر» یا «تیشتَر» ایزد باران بوده است که به یاری آن کشتزارها از باران سیراب میشده اند.
- «تیریشت» در گنجینه اوستایی برای نیایش ایزد باران سروده شده است.
- ایرانیان باستان به هنگام خشکسالی، در این روز آیین ویژهای برگزار می کردند و برای باریدن باران و پیروزی تشتر ایزد بر دیو خشکسالی (اَپوش) به دشت و کنار جویبارها رفته و اوستای تیریشت میخوانده اند.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز تیر ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
یکشنبه : ۱۰ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۳۰ ژوئن ۲۰۲۴ ترسایی
30.06.2024
🌷🌷🌷
🔹تیر:
- سیزدهمین روز هر ماه در گاهشمار ترادادی زرتشتیان«تیر» نام دارد.
- در استوره های کهن ایرانی «تیر» یا «تیشتَر» ایزد باران بوده است که به یاری آن کشتزارها از باران سیراب میشده اند.
- «تیریشت» در گنجینه اوستایی برای نیایش ایزد باران سروده شده است.
- ایرانیان باستان به هنگام خشکسالی، در این روز آیین ویژهای برگزار می کردند و برای باریدن باران و پیروزی تشتر ایزد بر دیو خشکسالی (اَپوش) به دشت و کنار جویبارها رفته و اوستای تیریشت میخوانده اند.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خجسته جشن تیرگان بر همگان فرخنده باد
گزیده سروده «آرش و تیرگان» از روانشاد بانو توران شهریاری، یادشان گرامی باد 🌿
گزیده سروده «آرش و تیرگان» از روانشاد بانو توران شهریاری، یادشان گرامی باد 🌿
🌧🌊 گرامیداشت تیرگان
🔹️ايرانیان باستان هر روز را با نامی از ايزدان میخواندند. روز سيزدهم باستانی، برابر با تير [تيشتر] روز بود. در آيينهای كهن ايرانی هرگاه نام روز با نام ماه برابر میشد، جشنی برپای میگرديد. بدین روی، روز سيزدهم تير ماه، جشنتيرگان است.
🔹️اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماری خيام كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش ۳۱ روزه است، برابر با ۱۰ تيرماه امروزی گرديد.
🔹️بر بنياد نوشته كهن «تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهای در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكی و خشکسالی نبردهایی سهمگين درمیگيرد و هر بار تيشتر در شكلی ظاهر میشود؛
يکبار در شكل جوانی زيبا و پانزده ساله،
يکبار در شكل گاوی زرين و سرانجام در شكل اسپی سفيد.
🔹سرانجام تيشتر پيروز میشود و ايزد «باد» به او كمک میكند.
در برخی سرچشمهها چنين آمده كه:
تيراندازی آرش كمانگير از البرز كوه تا كنار «جيهون» در تيرگان يعنی «تيرروز» از «تيرماه» بوده است.
🔹 از آيينهای تيرگان كه دستِكم تا ۵۰ سال پیش در يزد و كرمان برگزار میشده اين بود:
يک روز پيش از جشن تيرگان، دخترکی كوزهای پر آب میكند و دور مجلس میچرخاند و هر كس چيزی در آن میاندازد.
سپس اين كوزه را به خانهای میبرند كه درخت «مُورد» داشته باشد پارچه سبزی روی كوزه میاندازند و آيينهای روبهروی آن، زير درخت قرار میدهند آنگاه در تيرگان هر كسی نيتی میكند و بيت شعری میخواند.
دختر چيزی از كوزه بيرون میآورد آن را با نيت و شعری كه خوانده شده تطبيق میدهد.
🔹از آنجا كه شعرهای آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيک است. يكی از اين شعرها را كه از پيرزنی بِهدين شنيدم چنين بود:
♡ رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داری
♡ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
🔹هنگام نبردهای «تيشتر» با «اپوش»، ايزد باد به او كمک میكند و باد ابرها را در جهان میپراكند و باران به همه جا میريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود میآيد و جهان را به ۷ كشور بخش میکند.
سعدی نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگری باد صبا اينطور بيان میكند كه:
♡ بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهری
♡ كه به غواصی ابر، از دل دريا برخاست
با اميد بازگشت به روش نياكان در گرامیداشت دادههای خداوند چون باران و آب و زمين و محيطزيست و... جشن تيرگان خجسته باد.
سرچشمه ✍🏻 #فریدون_جنیدی در بنیادنیشابور
📬🎙بیژنخاقانیراد
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
🔹️ايرانیان باستان هر روز را با نامی از ايزدان میخواندند. روز سيزدهم باستانی، برابر با تير [تيشتر] روز بود. در آيينهای كهن ايرانی هرگاه نام روز با نام ماه برابر میشد، جشنی برپای میگرديد. بدین روی، روز سيزدهم تير ماه، جشنتيرگان است.
🔹️اين جشن به دليل مبنا قرار گرفتنِ گاهشماری خيام كه نيمه نخست سال در آن، سنجش و شمارش ۳۱ روزه است، برابر با ۱۰ تيرماه امروزی گرديد.
🔹️بر بنياد نوشته كهن «تيشتر يشت» ميان تيشتر ايزد «باران» كه نام ستارهای در آسمان است، با «اپوش» ديو خشكی و خشکسالی نبردهایی سهمگين درمیگيرد و هر بار تيشتر در شكلی ظاهر میشود؛
يکبار در شكل جوانی زيبا و پانزده ساله،
يکبار در شكل گاوی زرين و سرانجام در شكل اسپی سفيد.
🔹سرانجام تيشتر پيروز میشود و ايزد «باد» به او كمک میكند.
در برخی سرچشمهها چنين آمده كه:
تيراندازی آرش كمانگير از البرز كوه تا كنار «جيهون» در تيرگان يعنی «تيرروز» از «تيرماه» بوده است.
🔹 از آيينهای تيرگان كه دستِكم تا ۵۰ سال پیش در يزد و كرمان برگزار میشده اين بود:
يک روز پيش از جشن تيرگان، دخترکی كوزهای پر آب میكند و دور مجلس میچرخاند و هر كس چيزی در آن میاندازد.
سپس اين كوزه را به خانهای میبرند كه درخت «مُورد» داشته باشد پارچه سبزی روی كوزه میاندازند و آيينهای روبهروی آن، زير درخت قرار میدهند آنگاه در تيرگان هر كسی نيتی میكند و بيت شعری میخواند.
دختر چيزی از كوزه بيرون میآورد آن را با نيت و شعری كه خوانده شده تطبيق میدهد.
🔹از آنجا كه شعرهای آنان بيشتر نويدبخش است، بيشتر اين فالها هم نيک است. يكی از اين شعرها را كه از پيرزنی بِهدين شنيدم چنين بود:
♡ رخ زيبا، قد رعنا چش شهلا داری
♡ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
🔹هنگام نبردهای «تيشتر» با «اپوش»، ايزد باد به او كمک میكند و باد ابرها را در جهان میپراكند و باران به همه جا میريزد و نهرها و رودخانهها و درياها به وجود میآيد و جهان را به ۷ كشور بخش میکند.
سعدی نتيجه اين مبارزه را با مشاطهگری باد صبا اينطور بيان میكند كه:
♡ بر عروسان چمن بست صبا، هر گوهری
♡ كه به غواصی ابر، از دل دريا برخاست
با اميد بازگشت به روش نياكان در گرامیداشت دادههای خداوند چون باران و آب و زمين و محيطزيست و... جشن تيرگان خجسته باد.
سرچشمه ✍🏻 #فریدون_جنیدی در بنیادنیشابور
📬🎙بیژنخاقانیراد
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
Forwarded from رادیو Zntv1 🌐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن تیرگان :
تیرگان یکی از جشنهای ایرانیست که در روز تیر از ماه تیر برگزار میشود. این روز برابر است با سیزدهم تیر در گاهشمار ایران باستان که هر ماه آن دارای ۳۰روز بوده و با دهم تیرماه در گاهشمار خورشیدی برابر شده است.
جشن تیرگان آیین آبریزان نیز نامیده میشود. جشنی شاداب از ستایش آب است. در استورهها و افسانهها پیدایش این جشن را به پیروزی آب بر خشک سالی در زندگی نسبت میدهند.
در یشتها و استورههای ایرانی آمده که «تیشتر» ستاره باران برای آبیاری زمین و گیاهان به دریای فراخکرت رفت تا آب برگیرد و به آسمان ببرد و به سان (:شکل) باران بر زمین بباراند. ولی در میان راه «اَپوش»، دیو خشک سالی، سد راهش میشود تا نگذارد آب به زمین برساند. سه شبانه روز میان این دو جنگ درمیگیرد که سرانجام «تیشتر» شکست میخورد. تیشتر، بار دیگر به دریای فراخکرت میرود و پس از برداشتن آب دوباره با آپوش درگیر میشود ولی در این نبرد تیشتر پیروز میشود و آب را به آسمان میبرد و زندگی و سرسبزی و شادابی را به جهان بر میگرداند.
داستان دیگری که به تیرگان پیوند داده میشود داستان آرش کمانگیر استوره ملی ایرانیان است. در شاهنامه فردوسی آمده است که فریدون دارای سه پسر به نامهای ایرج، سلم، و تور بوده است. او در پایان زندگی، سرزمین گسترده خود را میان فرزندانش بخش کرد. بهگونهای که، سرزمین ایران را به ایرج، روم را به سلم، و توران را به تور بخشید. سلم و برادر بزرگش تور، بر برادر کوچکتر خود رشک(حسد) میبرند و ایرج را با نیرنگ میکشند تا شاید سرزمین ایران را بدست آورند. ولی فریدون پس از مرگ فرزندش ایران را به منوچهر نوه ایرج بخشید.
جنگی که میان منوچهر پادشاه ایران و افراسیاب فرمانروای توران در میگیرد، سالها به درازا میکشد. منوچهر که از سوی افراسیاب در مازندران به تنگنا افتاد، پس از چند روز پایداری سرانجام نمایندگانی برای سازش نزد افراسیاب فرستاد. پس از گفتگوها، بر آن شدند که برای گزینش مرز ایران و توران از سپاه ایران تیراندازی برگزیده شود تا با انداختن تیر از مازندران بهسوی خورآسان، هر جا که تیر فرود آید آنجا مرز ایران و توران گردد.
آرش پهلوان استورهای سپاه ایران که در تیراندازی پر آوازه بود، برای این کار برگزیده شد و برای انداختن تیر از کوه البرز بالا رفت. آرش میدانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته است و باید همه جان و توان خود را در این راه بگذارد. آرش از بلندای کوه دماوند زه کمان را کشید و تیر را چنان پرتاب کرد که پیکر بیجان وی بر زمین افتاد. تیر پرتاب شده از بامداد تا نیمروز در آسمان در پرواز بود و از کوهها و دشتها گذشت تا سرانجام در کنار رود آمودریا(جیحون) بر تنه ی درخت گردویی بزرگ نشست و آنجا مرز ایران و توران گردید. به همین روی آرش را آرش کمانگیر میگویند و این رویداد بزرگ هر ساله در تیرگان پاس داشته میشود.
از ویژگیهای جشن تیرگان آیینهایی است که نیاکان ما از دیرباز برپا داشتهاند.
یکی از آن ها آیین آبریزان است.
این جشن در کنار آبها، همراه با تراداد (:سنتها) وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بوده و هم چون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی آبریزگان یا آبپاشان یاد شده است.
در آیین آبریزان جوانان و کوچک ترها بیشتر به شادی می پردازند و هرگونه که میسر باشد با پاشیدن اندکی آب بر یکدیگر از خُنکی آب برخوردار میشوند.
«ابوریحان بیرونی» و «گردیزی» در زینالاخبار ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی کیخسرو را نیز در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه دانستهاند.
یکی دیگر از آیینهای این جشن فالکوزه است که زرتشتیان به آن (چکُ دولَه) میگویند.
پیش از جشن تیرگان دوشیزه ای را برمیگزینند و کوزه ای سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که دوله نام دارد. او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانهی آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همهی کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه ی کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتنهاند در جایی گردهم میآیند و دوشیزه دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت دو بیتیهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد، به این ترتیب صاحب آن جسم کوچک در مییابد که دو بیتی خوانده شده در پیوند باخواسته و آرزوی او بوده است.👇
تیرگان یکی از جشنهای ایرانیست که در روز تیر از ماه تیر برگزار میشود. این روز برابر است با سیزدهم تیر در گاهشمار ایران باستان که هر ماه آن دارای ۳۰روز بوده و با دهم تیرماه در گاهشمار خورشیدی برابر شده است.
جشن تیرگان آیین آبریزان نیز نامیده میشود. جشنی شاداب از ستایش آب است. در استورهها و افسانهها پیدایش این جشن را به پیروزی آب بر خشک سالی در زندگی نسبت میدهند.
در یشتها و استورههای ایرانی آمده که «تیشتر» ستاره باران برای آبیاری زمین و گیاهان به دریای فراخکرت رفت تا آب برگیرد و به آسمان ببرد و به سان (:شکل) باران بر زمین بباراند. ولی در میان راه «اَپوش»، دیو خشک سالی، سد راهش میشود تا نگذارد آب به زمین برساند. سه شبانه روز میان این دو جنگ درمیگیرد که سرانجام «تیشتر» شکست میخورد. تیشتر، بار دیگر به دریای فراخکرت میرود و پس از برداشتن آب دوباره با آپوش درگیر میشود ولی در این نبرد تیشتر پیروز میشود و آب را به آسمان میبرد و زندگی و سرسبزی و شادابی را به جهان بر میگرداند.
داستان دیگری که به تیرگان پیوند داده میشود داستان آرش کمانگیر استوره ملی ایرانیان است. در شاهنامه فردوسی آمده است که فریدون دارای سه پسر به نامهای ایرج، سلم، و تور بوده است. او در پایان زندگی، سرزمین گسترده خود را میان فرزندانش بخش کرد. بهگونهای که، سرزمین ایران را به ایرج، روم را به سلم، و توران را به تور بخشید. سلم و برادر بزرگش تور، بر برادر کوچکتر خود رشک(حسد) میبرند و ایرج را با نیرنگ میکشند تا شاید سرزمین ایران را بدست آورند. ولی فریدون پس از مرگ فرزندش ایران را به منوچهر نوه ایرج بخشید.
جنگی که میان منوچهر پادشاه ایران و افراسیاب فرمانروای توران در میگیرد، سالها به درازا میکشد. منوچهر که از سوی افراسیاب در مازندران به تنگنا افتاد، پس از چند روز پایداری سرانجام نمایندگانی برای سازش نزد افراسیاب فرستاد. پس از گفتگوها، بر آن شدند که برای گزینش مرز ایران و توران از سپاه ایران تیراندازی برگزیده شود تا با انداختن تیر از مازندران بهسوی خورآسان، هر جا که تیر فرود آید آنجا مرز ایران و توران گردد.
آرش پهلوان استورهای سپاه ایران که در تیراندازی پر آوازه بود، برای این کار برگزیده شد و برای انداختن تیر از کوه البرز بالا رفت. آرش میدانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته است و باید همه جان و توان خود را در این راه بگذارد. آرش از بلندای کوه دماوند زه کمان را کشید و تیر را چنان پرتاب کرد که پیکر بیجان وی بر زمین افتاد. تیر پرتاب شده از بامداد تا نیمروز در آسمان در پرواز بود و از کوهها و دشتها گذشت تا سرانجام در کنار رود آمودریا(جیحون) بر تنه ی درخت گردویی بزرگ نشست و آنجا مرز ایران و توران گردید. به همین روی آرش را آرش کمانگیر میگویند و این رویداد بزرگ هر ساله در تیرگان پاس داشته میشود.
از ویژگیهای جشن تیرگان آیینهایی است که نیاکان ما از دیرباز برپا داشتهاند.
یکی از آن ها آیین آبریزان است.
این جشن در کنار آبها، همراه با تراداد (:سنتها) وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بوده و هم چون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی آبریزگان یا آبپاشان یاد شده است.
در آیین آبریزان جوانان و کوچک ترها بیشتر به شادی می پردازند و هرگونه که میسر باشد با پاشیدن اندکی آب بر یکدیگر از خُنکی آب برخوردار میشوند.
«ابوریحان بیرونی» و «گردیزی» در زینالاخبار ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی کیخسرو را نیز در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه دانستهاند.
یکی دیگر از آیینهای این جشن فالکوزه است که زرتشتیان به آن (چکُ دولَه) میگویند.
پیش از جشن تیرگان دوشیزه ای را برمیگزینند و کوزه ای سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که دوله نام دارد. او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانهی آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همهی کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه ی کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتنهاند در جایی گردهم میآیند و دوشیزه دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت دو بیتیهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد، به این ترتیب صاحب آن جسم کوچک در مییابد که دو بیتی خوانده شده در پیوند باخواسته و آرزوی او بوده است.👇
دستبند جشن تیرگان، نخی هفت رنگ و برهم بافته شده است که در آغاز جشن تیرگان این بند را بهنام «تیر و باد» بر مچ دست راست میبندند.
این دستبند از ٧ریسمان به ٧رنگ گوناگون رنگینکمان که با تابش نور خورشید پس از بارندگی در آسمان روی میدهد برهم بافته شده است از روز تیر به دست میبندند و در باد (١٠ روز پس از آن) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشتبام به «باد» میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیام رسان به همراه ببرد.
این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود:
تیر برو باد بیا
غم برو شادی بیا
محنت برو روزی بیا
خوشهی مرواری بیا.
نخ تیر و باد.
از یکسو درخواست بارندگی و نمایان شدن رنگینکمان در آسمان است و از سوی دیگر اشاره به پرواز تیر آرش به یاری ایزد «باد» دارد که بر بلندای دماوند روی داده است.
📚بن مایه :
برگرفته از نسک یادگار دیرین نوشته ی موبد دکتر کورش نیکنام،
نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان
@zoroaster33
این دستبند از ٧ریسمان به ٧رنگ گوناگون رنگینکمان که با تابش نور خورشید پس از بارندگی در آسمان روی میدهد برهم بافته شده است از روز تیر به دست میبندند و در باد (١٠ روز پس از آن) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشتبام به «باد» میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیام رسان به همراه ببرد.
این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود:
تیر برو باد بیا
غم برو شادی بیا
محنت برو روزی بیا
خوشهی مرواری بیا.
نخ تیر و باد.
از یکسو درخواست بارندگی و نمایان شدن رنگینکمان در آسمان است و از سوی دیگر اشاره به پرواز تیر آرش به یاری ایزد «باد» دارد که بر بلندای دماوند روی داده است.
📚بن مایه :
برگرفته از نسک یادگار دیرین نوشته ی موبد دکتر کورش نیکنام،
نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیین ایران باستان
@zoroaster33
منم آرش
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن:
منم آرش، سپاهی مردی آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده ، مجوییدم نسب
فرزندِ رنج و کار ، گریزان چون شهاب از شب
چو صبح، آماده دیدار
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
شما را باده و جامه ، گوارا و مبارک باد
دلم را در میان دست می گیرم
و می افشارمش در چنگ
دل، این جامِ پر از کینِ پر از خون را
در این پیکار ، در این کار
دلِ خلقی است در مشتم
امیدِ مردمی خاموش، هم پشتم
کمانِ کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم ، شهاب تیزرو، تیرم
ستیغ سر بلند کوه مأوایم
به چشم آفتابِ تازه رس، جایم
مرا تیر است آتش پر ، مرا باد است فرمانبر
و لیکن چاره را امروز، زور و پهلوانی نیست
رهایی با تنِ پولاد و نیرویِ جوانی نیست
در این میدان
بر این پیکانِ هستی سوزِ سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
پس آنگه سر به سوی آسمان بر کرد
به آهنگی دگر، گفتارِ دیگر کرد:
درود ای واپسین صبح، ای سحر بدرود
که با آرش ترا این آخرین بدرود خواهد بود
به صبحِ راستین، سوگند
به پنهان آفتابِ مهربانِ پاک بین، سوگند
که آرش جانِ خود در تیر خواهد کرد
@zoroaster33
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن:
منم آرش، سپاهی مردی آزاده
به تنها تیر ترکش، آزمون تلختان را اینک آماده ، مجوییدم نسب
فرزندِ رنج و کار ، گریزان چون شهاب از شب
چو صبح، آماده دیدار
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
شما را باده و جامه ، گوارا و مبارک باد
دلم را در میان دست می گیرم
و می افشارمش در چنگ
دل، این جامِ پر از کینِ پر از خون را
در این پیکار ، در این کار
دلِ خلقی است در مشتم
امیدِ مردمی خاموش، هم پشتم
کمانِ کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم ، شهاب تیزرو، تیرم
ستیغ سر بلند کوه مأوایم
به چشم آفتابِ تازه رس، جایم
مرا تیر است آتش پر ، مرا باد است فرمانبر
و لیکن چاره را امروز، زور و پهلوانی نیست
رهایی با تنِ پولاد و نیرویِ جوانی نیست
در این میدان
بر این پیکانِ هستی سوزِ سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
پس آنگه سر به سوی آسمان بر کرد
به آهنگی دگر، گفتارِ دیگر کرد:
درود ای واپسین صبح، ای سحر بدرود
که با آرش ترا این آخرین بدرود خواهد بود
به صبحِ راستین، سوگند
به پنهان آفتابِ مهربانِ پاک بین، سوگند
که آرش جانِ خود در تیر خواهد کرد
@zoroaster33
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز گوش ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
دوشنبه: ۱۱ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳خورشیدی
۱ جولای ۲۰۲۴ ترسایی
01.07.2024
🌷🌷🌷
🔹گوش:
- چهاردهمین روز هر ماه در گاهشماری ترادادی وسی روزه زرتشتیان، «گوش» نام دارد.
- گوش در اوستا به ریخت «گِئوش» آمده که به چمار(معنی) گیتی و جهان است. ایزد گوش نگهبان گیتی و جهان هستی است.
- روز گوش، یکی از چهار روز پرهیز از خوردن خوراکی های گوشت دار است. زرتشتیان این روز را "نَبُر" نیز مینامند.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز گوش ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
دوشنبه: ۱۱ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳خورشیدی
۱ جولای ۲۰۲۴ ترسایی
01.07.2024
🌷🌷🌷
🔹گوش:
- چهاردهمین روز هر ماه در گاهشماری ترادادی وسی روزه زرتشتیان، «گوش» نام دارد.
- گوش در اوستا به ریخت «گِئوش» آمده که به چمار(معنی) گیتی و جهان است. ایزد گوش نگهبان گیتی و جهان هستی است.
- روز گوش، یکی از چهار روز پرهیز از خوردن خوراکی های گوشت دار است. زرتشتیان این روز را "نَبُر" نیز مینامند.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تمدن وفرهنگ ناشناخته جیرفت
شگفتی دوران باستان.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
شگفتی دوران باستان.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
#سرود_اوستایی_یتااهو
#موبد_کورش_نیکنام
یَتا اَهو وَئیریُو.
اَتا رَتوش. اَشات چیت. هَچا..
وَنگهِئوش. دَزدا. مَنَنگهُو.
شیَئُوتَنَه نام . اَنگِه اوش. مَزدایی..
خشَترِم چا. اَهورایی آ .
ییم . دریگُوبیُو. دَدَت. واستارِم..
Yaθā . ahu . vairyo
Aθā . ratuš . ašāt-čit . hačā
Vangheuš.dazdā.manangho.šyaoθananām. angheuš. Mazdāi…
Xšaθrem-čā.Ahurāi.a … yim.drigubyo.dadat.vāstārem
این سرود، یک شعر سه فردی (مصراعی) است که هرفردِ آن دارای شانزده آهنگ (سیلاب) است و در وزنِ شعری همانند نخستین بخش از سرود های زرتشت (اَهنَوَد گات) است به همین روی اَهونَه وَر نیز نام گرفته است.
سرود : "یتا اهو" در کنارسرود دیگری از اوستا به نام "اَشِم وُهو"، هریک با شمارگانی ویژه بارها در نیایش های اوستایی خوانده می شود. یتااهو وئیریو درنیایش ها گاهی یکبار هنگامی دوبار ودر آیین هایی چهار و بیست ویکبار، سروده می شود. برگردان هریک ازواژگان این سرود چنین است:
بخش نخست:
یَتا: بدین سان، چنانکه
اَهو: هستی، زندگی، زنده بودن
وَئیریُو: آرزو شده، آرمانی، خوش آیند
و با ترکیب آنها یتا اهووَئیریُو= زندگی آرمانی و آرزو شده
رَتوش: رَد، پیشوای مینوی، آموزگارِدین که با نگرش به زمانِ سُرایش این سرود بیگمان درآن زمان این ویژگی ها به اشوزرتشت نسبت داده شده است.
اَشات: اشا، هنجار راستی درهستی، درستی
اَشات چیت هچا: باهنجار، سرشار از راستی
بنابراین برداشت از نخستین بخش چنین است: جهان آرمانی آنچنان که آموزگارراستی (زرتشت) آرزو می کند، باهنجاروسرشارازراستی است.
بخش دوم :
وَنگهئوش: نیک، نَغز، درست
دَزدا: پیشکش، هدیه، بخشش
مَنَنگهُو: منش، اندیشه، آگاهی
وَنگهئوش دَزدا مَنَنگهُو= بخشش نیک اندیشی
شیَه اُتنه َنام: کردار، رفتار، عملکرد
اَنگه اوش: هستی، گیتی، زندگی
مَزدایی: مزدا، دانایی وآگاهی بیکران
بنابراین برداشت از بخش دوم = بخشش نیک اندیشی برای رفتارنغزدرزندگی وهماهنگ با خواست اهورامزداست.
بخش پایانی:
خشَترِم: شهریاری مینوی، پادشاهی برخویشتن
اَهورایی: هستی مند، پروردگار،
دریگُوبیوُ: راستکاران بی چیز، پارسایان، دینداران بی نیاز
دَدَت: دادن، بخشیدن، سازش کردن
واستارم: نگاهبان، پاسدار، یاری کننده
برداشت از مصراع پایانی= شهریاری مینوی اهورا نگاهبان پارسایان است.
برگردان پارسی سرود وَرجاوند (:مقدس) "یتااهو وئیریُو" که یکی ازنیایش های نیکِ اوستا درهات بیست وهفت، یسنای پیش از گاتاهااست، چنین خواهد بود.
جهان آرمانی؛
آنچنانکه آموزگار راستی (زرتشت) آرزودارد،
جهانی است باهنجار وبرپایه راستی.
نیک منشی؛
بهترین پیشکش برای راستی پویان است.
نیروی اهورایی؛
یاور وپشتیبان پارسایان خواهد بود.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
#موبد_کورش_نیکنام
یَتا اَهو وَئیریُو.
اَتا رَتوش. اَشات چیت. هَچا..
وَنگهِئوش. دَزدا. مَنَنگهُو.
شیَئُوتَنَه نام . اَنگِه اوش. مَزدایی..
خشَترِم چا. اَهورایی آ .
ییم . دریگُوبیُو. دَدَت. واستارِم..
Yaθā . ahu . vairyo
Aθā . ratuš . ašāt-čit . hačā
Vangheuš.dazdā.manangho.šyaoθananām. angheuš. Mazdāi…
Xšaθrem-čā.Ahurāi.a … yim.drigubyo.dadat.vāstārem
این سرود، یک شعر سه فردی (مصراعی) است که هرفردِ آن دارای شانزده آهنگ (سیلاب) است و در وزنِ شعری همانند نخستین بخش از سرود های زرتشت (اَهنَوَد گات) است به همین روی اَهونَه وَر نیز نام گرفته است.
سرود : "یتا اهو" در کنارسرود دیگری از اوستا به نام "اَشِم وُهو"، هریک با شمارگانی ویژه بارها در نیایش های اوستایی خوانده می شود. یتااهو وئیریو درنیایش ها گاهی یکبار هنگامی دوبار ودر آیین هایی چهار و بیست ویکبار، سروده می شود. برگردان هریک ازواژگان این سرود چنین است:
بخش نخست:
یَتا: بدین سان، چنانکه
اَهو: هستی، زندگی، زنده بودن
وَئیریُو: آرزو شده، آرمانی، خوش آیند
و با ترکیب آنها یتا اهووَئیریُو= زندگی آرمانی و آرزو شده
رَتوش: رَد، پیشوای مینوی، آموزگارِدین که با نگرش به زمانِ سُرایش این سرود بیگمان درآن زمان این ویژگی ها به اشوزرتشت نسبت داده شده است.
اَشات: اشا، هنجار راستی درهستی، درستی
اَشات چیت هچا: باهنجار، سرشار از راستی
بنابراین برداشت از نخستین بخش چنین است: جهان آرمانی آنچنان که آموزگارراستی (زرتشت) آرزو می کند، باهنجاروسرشارازراستی است.
بخش دوم :
وَنگهئوش: نیک، نَغز، درست
دَزدا: پیشکش، هدیه، بخشش
مَنَنگهُو: منش، اندیشه، آگاهی
وَنگهئوش دَزدا مَنَنگهُو= بخشش نیک اندیشی
شیَه اُتنه َنام: کردار، رفتار، عملکرد
اَنگه اوش: هستی، گیتی، زندگی
مَزدایی: مزدا، دانایی وآگاهی بیکران
بنابراین برداشت از بخش دوم = بخشش نیک اندیشی برای رفتارنغزدرزندگی وهماهنگ با خواست اهورامزداست.
بخش پایانی:
خشَترِم: شهریاری مینوی، پادشاهی برخویشتن
اَهورایی: هستی مند، پروردگار،
دریگُوبیوُ: راستکاران بی چیز، پارسایان، دینداران بی نیاز
دَدَت: دادن، بخشیدن، سازش کردن
واستارم: نگاهبان، پاسدار، یاری کننده
برداشت از مصراع پایانی= شهریاری مینوی اهورا نگاهبان پارسایان است.
برگردان پارسی سرود وَرجاوند (:مقدس) "یتااهو وئیریُو" که یکی ازنیایش های نیکِ اوستا درهات بیست وهفت، یسنای پیش از گاتاهااست، چنین خواهد بود.
جهان آرمانی؛
آنچنانکه آموزگار راستی (زرتشت) آرزودارد،
جهانی است باهنجار وبرپایه راستی.
نیک منشی؛
بهترین پیشکش برای راستی پویان است.
نیروی اهورایی؛
یاور وپشتیبان پارسایان خواهد بود.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز دی بمهر ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
سه شنبه : ۱۲ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۲ جولای ۲۰۲۴ ترسایی
02.07.2024
🌷🌷🌷
🔹دی به مهر:
- پانزدهمین روز هرماه در گاهشمار ویژه زرتشتیان، روز «دیبهمهر» نام دارد.
- «دی» به چمار(:معنی) پروردگار و دادار است.
- در هر ماه سه روز با پیشوند «دی» در گاهشمار ترادادی وجود دارد که روز هشتم «دیبهآذر»، پانزدهم «دیبهمهر» و بیستوسوم «دیبهدین» می باشند.
- روزهای دی با پسوند نام روز پس از خودش نام گزاری شده اند.
- روزهای اورمزد و سه دی در هر ماه، به مانند روزهای آدینه در گاه شماری خورشیدی، روزهای نیایش همگانی، آسایش و دید وبازدید خانواده هاست.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز دی بمهر ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
سه شنبه : ۱۲ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۲ جولای ۲۰۲۴ ترسایی
02.07.2024
🌷🌷🌷
🔹دی به مهر:
- پانزدهمین روز هرماه در گاهشمار ویژه زرتشتیان، روز «دیبهمهر» نام دارد.
- «دی» به چمار(:معنی) پروردگار و دادار است.
- در هر ماه سه روز با پیشوند «دی» در گاهشمار ترادادی وجود دارد که روز هشتم «دیبهآذر»، پانزدهم «دیبهمهر» و بیستوسوم «دیبهدین» می باشند.
- روزهای دی با پسوند نام روز پس از خودش نام گزاری شده اند.
- روزهای اورمزد و سه دی در هر ماه، به مانند روزهای آدینه در گاه شماری خورشیدی، روزهای نیایش همگانی، آسایش و دید وبازدید خانواده هاست.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
سرگذشت پرچم در ایران
✍ کورش نیکنام
پرچم یا درفش ایرانیان پیشینه ای دور و دراز در این سرزمین دارد. به گزارش شاهنامه، نخستین باری که ایرانیان پرچم برافراشتند، پیش بند چرمی کاوۀ آهنگر بوده که به هنگام کار آنرا بر تن داشته است.
گفتنی است گروهی از ایرانیان، پس از بیدادگری ضحاک تازی به رهبری کاوۀ آهنگر و با پرچم وی گرد آمدند تا به یاری فریدون، کشور را به آزادی و آرامش برسانند.
همی بر خروشید و فریاد خواند
جهان را سراسر سوی داد خواند
ازآن چَرمِ کاهنگران پشت پای
بپوشند هنگام زخم درای
همان کاوه آن بر سر نیزه کرد
همانگه ز بازار برخاست گرد
خروشان همی رفت نیزه بدست
که ای نامداران یزدان پرست
کسی کاو هوای فریدون کند
دل از بند ضحاک بیرون کند
پس از این پیروزی، شاه فریدون سفارش می کند تا پیشبند چرمی کاوه را با پارچه های ابریشمی به رنگهای سرخ، بنفش و زرد آرایش دهند و دُرّ و گوهر به آن بیافزایند. بدین روی "درفش کاویانی" در گاهداد(:تاریخ) ایران آشکار گردید.
به باور پژوهشگران، تا روزگار ساسانی نیز پرچم ایران که همچنان درفش کاویانی نام داشته از پوست ساخته شده و با دُرّ و گوهر آراسته می شده است.
پس از ورود عرب ها، و چیره شدن آنان بر این سرزمین، نزدیک به دویست سال نامی از پرچم ایرانیان برده نشده است. ایرانیانی که در این دو سده در برابر دشمن شورش کردند، به ویژه سیاه جامگان (ابومسلم خراسانی) و یا سرخ جامگان (بابک خرمدین) از نمادهای پرچم گون سیاه و سرخ بهره داشته اند.
به سال ۴۱۰ خورشیدی، نزدیک به هزار سال پیش، به دستور سلطان محمود غزنوی، نگاره شیری به پرچم ایرانیان افزوده شده که درآن روزگار پارچه ای سیاه رنگ و نماد ماه با زردوزی بوده است. با روی کار آمدن خوارزمشاهیان به جای ماه، نگاره خورشید در میان پرچم ایرانیان جایگزین شده است.
گزارش های گوناگونی از نماد شیر و خورشید بر روی پرچم ایران در آنزمان شده است. گفتنی است که شیر در آن روزگار همچنان در بیشه های ایران می زیسته و ایرانیان آن را "پادشاه جنگل" و جانداری توانمند می دانسته اند. در گویش پارسی نیز از ویژگی شیر به سبب دلاوری و پایداری یاد شده است.
مانند شیرزنان و شیرمردان.
چو آگاهی آمد به سام دلیر
که شد پورِ دستان همانند شیر
کس اندر جهان کودک نارسید
بدین شیر مردی و گُردی ندید
نمادِ شیر بر پرچم ایران را اینگونه می توان باور کرد که هر ایرانی همانند توانمندی شیر به هنگام نبرد، از سرزمین نیاکانش پاسداری خواهد کرد.
برای نمادِ خورشید نیز چنین باور داشت که این گوی نورانی از دیرباز نماد روشنایی و آیین مهر بوده که نابود کننده تاریکی و پیمان شکنی، پیروزی بر دروغ و کژاندیشی بوده است.
گفتنی است در برخی از سکه های دوران هخامنشی نیز نگاره خورشید دیده می شود که نماد مهرِ تابان، آیین مهر و پیمانداری نیاکان بوده است.
بدین روی نگاره شیر وخورشید که هر دو در سرزمین ایران و اندیشه های پویای آن جایگاه سپندی داشته، در پرچم ایران خودنمایی کرده است.
سپس در دورۀ کوتاهی از دوران شاه اسماعیل صفوی، گوسفند جای شیر را گرفته چون وی در ماه گوسفند زاده شده ولی پس از مرگش دوباره نگاره شیر به پرچم ایران بازگشته است و در دوران فتح علیشاه قاجار، شمشیر نیز بدست شیر داده شده است.
رنگهای پرچم ایران نیز در گذر روزگار دگرگونی ها داشته تا اینکه در دورۀ نادر شاه افشار، سه رنگ سبز، سفید و سرخ گزینش شده است. برخی از پژوهشگران، پرچم دورۀ نادری را جان مایه پرچمِ کنونی ایران دانسته اند.
امیر کبیر به روزگار قاجار، در پرچم دورۀ نادری تغییراتی داده که تا پیش از انقلاب نماد ملی ایرانیان بوده است.
گفتنی است نخستین دورۀ مجلس شورای ملی که به نمایندگی از مردم ایران برگزار شده است، در اصل پنجم قانون اساسی برای نخستين بار پرچم ایران را اینگونه یاد آوری کرده اند:
"الوان رسمی بیرق ایران، سبز، سفید و سرخ و دارای علامت شیر و خورشید است."
آنان می افزایند؛
"رنگ سبز نماد جاودانگی و آبادانی میهنِ ما، رنگ سفید اهمیت پاکیزگی و آشتی در میان مردم سرزمین ما، و رنگ سرخ نماد ایرانیان برای سرفرازی و استواری کشور است که از خون خود دریغ نکرده و نخواهند کرد."
پس از انقلاب اسلامی، نشان شیروخورشید از پرچم ایران برداشته شد و نمادی همانند واژه الله جایگزین آن گردید.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
✍ کورش نیکنام
پرچم یا درفش ایرانیان پیشینه ای دور و دراز در این سرزمین دارد. به گزارش شاهنامه، نخستین باری که ایرانیان پرچم برافراشتند، پیش بند چرمی کاوۀ آهنگر بوده که به هنگام کار آنرا بر تن داشته است.
گفتنی است گروهی از ایرانیان، پس از بیدادگری ضحاک تازی به رهبری کاوۀ آهنگر و با پرچم وی گرد آمدند تا به یاری فریدون، کشور را به آزادی و آرامش برسانند.
همی بر خروشید و فریاد خواند
جهان را سراسر سوی داد خواند
ازآن چَرمِ کاهنگران پشت پای
بپوشند هنگام زخم درای
همان کاوه آن بر سر نیزه کرد
همانگه ز بازار برخاست گرد
خروشان همی رفت نیزه بدست
که ای نامداران یزدان پرست
کسی کاو هوای فریدون کند
دل از بند ضحاک بیرون کند
پس از این پیروزی، شاه فریدون سفارش می کند تا پیشبند چرمی کاوه را با پارچه های ابریشمی به رنگهای سرخ، بنفش و زرد آرایش دهند و دُرّ و گوهر به آن بیافزایند. بدین روی "درفش کاویانی" در گاهداد(:تاریخ) ایران آشکار گردید.
به باور پژوهشگران، تا روزگار ساسانی نیز پرچم ایران که همچنان درفش کاویانی نام داشته از پوست ساخته شده و با دُرّ و گوهر آراسته می شده است.
پس از ورود عرب ها، و چیره شدن آنان بر این سرزمین، نزدیک به دویست سال نامی از پرچم ایرانیان برده نشده است. ایرانیانی که در این دو سده در برابر دشمن شورش کردند، به ویژه سیاه جامگان (ابومسلم خراسانی) و یا سرخ جامگان (بابک خرمدین) از نمادهای پرچم گون سیاه و سرخ بهره داشته اند.
به سال ۴۱۰ خورشیدی، نزدیک به هزار سال پیش، به دستور سلطان محمود غزنوی، نگاره شیری به پرچم ایرانیان افزوده شده که درآن روزگار پارچه ای سیاه رنگ و نماد ماه با زردوزی بوده است. با روی کار آمدن خوارزمشاهیان به جای ماه، نگاره خورشید در میان پرچم ایرانیان جایگزین شده است.
گزارش های گوناگونی از نماد شیر و خورشید بر روی پرچم ایران در آنزمان شده است. گفتنی است که شیر در آن روزگار همچنان در بیشه های ایران می زیسته و ایرانیان آن را "پادشاه جنگل" و جانداری توانمند می دانسته اند. در گویش پارسی نیز از ویژگی شیر به سبب دلاوری و پایداری یاد شده است.
مانند شیرزنان و شیرمردان.
چو آگاهی آمد به سام دلیر
که شد پورِ دستان همانند شیر
کس اندر جهان کودک نارسید
بدین شیر مردی و گُردی ندید
نمادِ شیر بر پرچم ایران را اینگونه می توان باور کرد که هر ایرانی همانند توانمندی شیر به هنگام نبرد، از سرزمین نیاکانش پاسداری خواهد کرد.
برای نمادِ خورشید نیز چنین باور داشت که این گوی نورانی از دیرباز نماد روشنایی و آیین مهر بوده که نابود کننده تاریکی و پیمان شکنی، پیروزی بر دروغ و کژاندیشی بوده است.
گفتنی است در برخی از سکه های دوران هخامنشی نیز نگاره خورشید دیده می شود که نماد مهرِ تابان، آیین مهر و پیمانداری نیاکان بوده است.
بدین روی نگاره شیر وخورشید که هر دو در سرزمین ایران و اندیشه های پویای آن جایگاه سپندی داشته، در پرچم ایران خودنمایی کرده است.
سپس در دورۀ کوتاهی از دوران شاه اسماعیل صفوی، گوسفند جای شیر را گرفته چون وی در ماه گوسفند زاده شده ولی پس از مرگش دوباره نگاره شیر به پرچم ایران بازگشته است و در دوران فتح علیشاه قاجار، شمشیر نیز بدست شیر داده شده است.
رنگهای پرچم ایران نیز در گذر روزگار دگرگونی ها داشته تا اینکه در دورۀ نادر شاه افشار، سه رنگ سبز، سفید و سرخ گزینش شده است. برخی از پژوهشگران، پرچم دورۀ نادری را جان مایه پرچمِ کنونی ایران دانسته اند.
امیر کبیر به روزگار قاجار، در پرچم دورۀ نادری تغییراتی داده که تا پیش از انقلاب نماد ملی ایرانیان بوده است.
گفتنی است نخستین دورۀ مجلس شورای ملی که به نمایندگی از مردم ایران برگزار شده است، در اصل پنجم قانون اساسی برای نخستين بار پرچم ایران را اینگونه یاد آوری کرده اند:
"الوان رسمی بیرق ایران، سبز، سفید و سرخ و دارای علامت شیر و خورشید است."
آنان می افزایند؛
"رنگ سبز نماد جاودانگی و آبادانی میهنِ ما، رنگ سفید اهمیت پاکیزگی و آشتی در میان مردم سرزمین ما، و رنگ سرخ نماد ایرانیان برای سرفرازی و استواری کشور است که از خون خود دریغ نکرده و نخواهند کرد."
پس از انقلاب اسلامی، نشان شیروخورشید از پرچم ایران برداشته شد و نمادی همانند واژه الله جایگزین آن گردید.
🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33 🏵
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قنات مون تنها قنات دو طبقهی جهان
🔸قنات دو طبقهی "مون" شهرستان اردستان با قدمت بیش از یک هزار سال تنها قنات ۲ طبقهی شناخته شده در جهان است و بر اساس اسناد تاریخی، قدمت این قنات به دوران کیانیان، اشکانیان و ساسانیان باز میگردد،این قنات چهار کیلومتر طول و عمق مادر چاه آن به ۳۰ متر میرسد و در سال ۱۳۹۵ به ثبت میراث جهانی یونسکو رسید.
@zoroaster33
🔸قنات دو طبقهی "مون" شهرستان اردستان با قدمت بیش از یک هزار سال تنها قنات ۲ طبقهی شناخته شده در جهان است و بر اساس اسناد تاریخی، قدمت این قنات به دوران کیانیان، اشکانیان و ساسانیان باز میگردد،این قنات چهار کیلومتر طول و عمق مادر چاه آن به ۳۰ متر میرسد و در سال ۱۳۹۵ به ثبت میراث جهانی یونسکو رسید.
@zoroaster33
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ مهر ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
چهارشنبه: ۱۳ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۳ جولای ۲۰۲۴ ترسایی
03.07.2024
🌷🌷🌷
🔹 مهر:
شانزدهمین روز هرماه سی روزه در گاهشماری ترادادی زرتشتیان، روز «مهر» نام دارد.
- مهر در اوستا « میثرَه» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت بوده که ایزد فروغ و روشنایی نام داشته است.
- ایزد مهر، نگهبان پیمانداری، مهربانی و خردمندی برای رسیدن به خواسته ودارایی نیز بوده است.
نقش ونماد میترا ومهر؛ گردونه آفتاب یا چلیپا است.
- آیین مهرپرستی یکی از دیرینهترین آیینها در ایران باستان بوده که زمانی به شیوه میترائیسم در اروپا گسترش یافته است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ مهر ،از ماهِ تیر
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
چهارشنبه: ۱۳ تیر ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۳ جولای ۲۰۲۴ ترسایی
03.07.2024
🌷🌷🌷
🔹 مهر:
شانزدهمین روز هرماه سی روزه در گاهشماری ترادادی زرتشتیان، روز «مهر» نام دارد.
- مهر در اوستا « میثرَه» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت بوده که ایزد فروغ و روشنایی نام داشته است.
- ایزد مهر، نگهبان پیمانداری، مهربانی و خردمندی برای رسیدن به خواسته ودارایی نیز بوده است.
نقش ونماد میترا ومهر؛ گردونه آفتاب یا چلیپا است.
- آیین مهرپرستی یکی از دیرینهترین آیینها در ایران باستان بوده که زمانی به شیوه میترائیسم در اروپا گسترش یافته است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33