Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
🔴 زبان مادری
✍ گودرز رشتیانی استاد دانشگاه عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
🔸زبان مادریام کردی است و به جان دوستش میدارم. تمایزی بین کردی و فارسی نمیبینم. الان که به اولین سالهای دوران کودکی خود مینگرم میبینم که فارسی حرف زدن و فهمیدن آن برای من و امثال من یک فرایند طبیعی بوده. بدون آنکه آموزش دیده باشم و یا مخاطب رسانهای بوده باشم در روستای رشتیان سخنانی که به فارسی بود را همانند کردی میفهمیدم و متوجه میشدم. بیراه نیست اگر بگویم فارسی همانند کردی همزاد من و ما بوده است.
پدربزرگم که بیشتر شاهنامه را از بر بود هم روایت کردی را زمزمه میکرد هم متن فارسی را. مادرم هم ناخودگاه و به تاثیر از فردوسی نام شش تن از هفت فرزندش را از شاهنامه برگزید. راز عجیبی است چگونه این کتاب در درازنای تاریخ این مرز و بوم و در دورترین نقاط نیز چنان در دل و جان امثال پدران ومادران من رسوخ یافته که روحیه امید و زندگی و عشق به وطن را در آنها به حد اعلا پرورش داده بود.
بزرگتر که شدم لذت خواندن متون کهن فارسی را تجربه کردم و دیدم ادبیات فارسی غنای کمنظیری دارد. فارسی امروز هم همان غنا را دارد. چه کسی از شیوایی قلم صادق هدایت لذت نمیبرد؟ شعر اخوان ثالث هم سرزندگی سعدی و مولوی را تداعی میکند. هفته پیش هم از استاد علیاشرف صادقی شنیدم که فارسی ما در پیش از اسلام نوعی تکامل تاریخی خود را از سر گذرانده و فهمیدن تاریخ بیهقی و تاریخنامه طبری پس از هزار سال نشان دهنده ایستایی زبان فارسی نیست.
در دوران دانشگاه که با تاریخ ادبیات بیشتر آشنا شدم دریافتم که همه متون اصلی ما به فارسی بوده:
چه متنی که در منطقه ترکزبان نوشته شده چه متنی که به سفارش سلطان مغولی به رشته تحریر در آمده است.
بیست سال پیش در تفلیس صدای بانوی سالخورده دستفروشی توجهم را جلب کرد که در بازار میوهفروشی با بانگ بلندی رباعیات خیام را عرضه میکرد و چند سال بعد هم در دربند روسیه مهمان شهر چند هزار نفری جالگان و متاگی بودم که به زبان فارسی صحبت میکردند. در کمبریج انگلستان هم در گوشه ای از کنفرانس شاهد نمازخواندن یک چینی بودم که بیشتر نمازش را به فارسی خواند.
این روزها هم مشغول نهایی کردن تصحیح تاریخی از سلسله شیبانیان در آسیایمرکزی هستم که به فارسی نوشته شده. برنامهای هم برای پنج سال آینده دارم که شش متن ناشناخته یا کمتر شناخته شده از خانات خوقند در مرزهای چین را منتشر کنم و شگفتا که همه این شش متن هم به فارسی هستند، متونی که به سفارش حاکمان ترک و مغول نوشته شده و از نظر سیاسی هیچ ارتباطی با ایران نداشتهاند.
فارسی زبان ملی است، زبان میانجی است، زبان پیوند است و زبان عشق و مدارا.
بن مایه(منبع) و تصاویر : برگه اینستاگرام نویسنده
#فارسی #پارسی_میراث_همه_ایرانیان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ گودرز رشتیانی استاد دانشگاه عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
🔸زبان مادریام کردی است و به جان دوستش میدارم. تمایزی بین کردی و فارسی نمیبینم. الان که به اولین سالهای دوران کودکی خود مینگرم میبینم که فارسی حرف زدن و فهمیدن آن برای من و امثال من یک فرایند طبیعی بوده. بدون آنکه آموزش دیده باشم و یا مخاطب رسانهای بوده باشم در روستای رشتیان سخنانی که به فارسی بود را همانند کردی میفهمیدم و متوجه میشدم. بیراه نیست اگر بگویم فارسی همانند کردی همزاد من و ما بوده است.
پدربزرگم که بیشتر شاهنامه را از بر بود هم روایت کردی را زمزمه میکرد هم متن فارسی را. مادرم هم ناخودگاه و به تاثیر از فردوسی نام شش تن از هفت فرزندش را از شاهنامه برگزید. راز عجیبی است چگونه این کتاب در درازنای تاریخ این مرز و بوم و در دورترین نقاط نیز چنان در دل و جان امثال پدران ومادران من رسوخ یافته که روحیه امید و زندگی و عشق به وطن را در آنها به حد اعلا پرورش داده بود.
بزرگتر که شدم لذت خواندن متون کهن فارسی را تجربه کردم و دیدم ادبیات فارسی غنای کمنظیری دارد. فارسی امروز هم همان غنا را دارد. چه کسی از شیوایی قلم صادق هدایت لذت نمیبرد؟ شعر اخوان ثالث هم سرزندگی سعدی و مولوی را تداعی میکند. هفته پیش هم از استاد علیاشرف صادقی شنیدم که فارسی ما در پیش از اسلام نوعی تکامل تاریخی خود را از سر گذرانده و فهمیدن تاریخ بیهقی و تاریخنامه طبری پس از هزار سال نشان دهنده ایستایی زبان فارسی نیست.
در دوران دانشگاه که با تاریخ ادبیات بیشتر آشنا شدم دریافتم که همه متون اصلی ما به فارسی بوده:
چه متنی که در منطقه ترکزبان نوشته شده چه متنی که به سفارش سلطان مغولی به رشته تحریر در آمده است.
بیست سال پیش در تفلیس صدای بانوی سالخورده دستفروشی توجهم را جلب کرد که در بازار میوهفروشی با بانگ بلندی رباعیات خیام را عرضه میکرد و چند سال بعد هم در دربند روسیه مهمان شهر چند هزار نفری جالگان و متاگی بودم که به زبان فارسی صحبت میکردند. در کمبریج انگلستان هم در گوشه ای از کنفرانس شاهد نمازخواندن یک چینی بودم که بیشتر نمازش را به فارسی خواند.
این روزها هم مشغول نهایی کردن تصحیح تاریخی از سلسله شیبانیان در آسیایمرکزی هستم که به فارسی نوشته شده. برنامهای هم برای پنج سال آینده دارم که شش متن ناشناخته یا کمتر شناخته شده از خانات خوقند در مرزهای چین را منتشر کنم و شگفتا که همه این شش متن هم به فارسی هستند، متونی که به سفارش حاکمان ترک و مغول نوشته شده و از نظر سیاسی هیچ ارتباطی با ایران نداشتهاند.
فارسی زبان ملی است، زبان میانجی است، زبان پیوند است و زبان عشق و مدارا.
بن مایه(منبع) و تصاویر : برگه اینستاگرام نویسنده
#فارسی #پارسی_میراث_همه_ایرانیان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from keram bazvandnezhad
.
⚡️اردشیر بابکان فرزند بابک نوه ساسان موبد معبد آناهیتا،
💫در زمان ساسانیان شهر گور به دلیل داشتن بزرگترین کتابخانه مشرق زمین و وجود کتب گرانبها و کمیاب به دارالعلم مشهور بود. شهر گور در این زمان عظمتی خاص و به اندازه شهر استخر وسعت داشت و دارای چهار دروازه بود. این شهر در آن زمان بدلیل واقع شدن در مسیر تجارت کشورهای چین، هندوستان، روم و بندر سیراف از رونق اقتصادی و بازرگانی خاصی برخوردار بود. بعد از تصرف شهر گور توسط مسلمین در زمان خلیفه دوم به فرماندهی (یداله بن عامر) نام جور به آن نهادند و به علت اهمیت از طرف خلفای راشدین فرماندار بر آن گمارده شد.شهر با ۲۰ دیوار شعاعی و سه دیوار حلقوی هم مرکز مجموعاً به ۶۱ منطقه تقسیم می شده و دو حصار خشتی محکم با خندقی در میان به پهنای ۳۵ متر آن را در بر می گرفت. شهر در امتداد جهات اربعه چهار دروازه داشت؛ دروازه هرمز در شمال، دروازه اردشیر در جنوب، دروازه میترا در شرق و دروازه بهرام در غرب. از هر دروازه یک خیابان اصلی به مرکز شهر میرسید؛ جایی که بناهای دولتی و مذهبی درون یک دیوار مدور به قطر ۴۵۰ متر محفوظ بودند.
⚡️اردشیر بابکان فرزند بابک نوه ساسان موبد معبد آناهیتا،
💫در زمان ساسانیان شهر گور به دلیل داشتن بزرگترین کتابخانه مشرق زمین و وجود کتب گرانبها و کمیاب به دارالعلم مشهور بود. شهر گور در این زمان عظمتی خاص و به اندازه شهر استخر وسعت داشت و دارای چهار دروازه بود. این شهر در آن زمان بدلیل واقع شدن در مسیر تجارت کشورهای چین، هندوستان، روم و بندر سیراف از رونق اقتصادی و بازرگانی خاصی برخوردار بود. بعد از تصرف شهر گور توسط مسلمین در زمان خلیفه دوم به فرماندهی (یداله بن عامر) نام جور به آن نهادند و به علت اهمیت از طرف خلفای راشدین فرماندار بر آن گمارده شد.شهر با ۲۰ دیوار شعاعی و سه دیوار حلقوی هم مرکز مجموعاً به ۶۱ منطقه تقسیم می شده و دو حصار خشتی محکم با خندقی در میان به پهنای ۳۵ متر آن را در بر می گرفت. شهر در امتداد جهات اربعه چهار دروازه داشت؛ دروازه هرمز در شمال، دروازه اردشیر در جنوب، دروازه میترا در شرق و دروازه بهرام در غرب. از هر دروازه یک خیابان اصلی به مرکز شهر میرسید؛ جایی که بناهای دولتی و مذهبی درون یک دیوار مدور به قطر ۴۵۰ متر محفوظ بودند.
Forwarded from رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه (سیروس حامی)
آزادی بیان
ز گفتار ویران نگردد جِهان؛
بگوی آنچه رایت بود در نِهان!
«توقیعات نوشینروان»
آزادی بیان، دریچهی وجدان آدمی است. اگر سخن گفتن آزاد نباشد، چگونه مردم اندیشهی خود را به پویش درآورند؟
اندیشه برای بارور شدن، به چند چیز نیاز دارد، که یکی از آنها، روبهرو شدن با اندیشهی دیگران است، که تنها در یک هازمان (اجتماع) زباندار دیده میشود.
#حقوق_بشر
https://www.tg-me.com/ShahnamehToosi
ز گفتار ویران نگردد جِهان؛
بگوی آنچه رایت بود در نِهان!
«توقیعات نوشینروان»
آزادی بیان، دریچهی وجدان آدمی است. اگر سخن گفتن آزاد نباشد، چگونه مردم اندیشهی خود را به پویش درآورند؟
اندیشه برای بارور شدن، به چند چیز نیاز دارد، که یکی از آنها، روبهرو شدن با اندیشهی دیگران است، که تنها در یک هازمان (اجتماع) زباندار دیده میشود.
#حقوق_بشر
https://www.tg-me.com/ShahnamehToosi
Forwarded from مات ۱۴۰۲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"ایران جوان"
#شهرام_ناظری
⚜📚 @kheradvarzannn 📚⚜
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
آغاز و پایان تویی وطن
غرور و افتخار تویی وطن
تاریخ و تمدن تویی وطن
شکوه و عظمت تویی وطن
با تو همه و بی تو هیچ
همه جان و تنم ،
#وطنم
#وطنم
#وطنم
⚜ ارسالی : نیک نژاد ⚜
#شهرام_ناظری
⚜📚 @kheradvarzannn 📚⚜
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
آغاز و پایان تویی وطن
غرور و افتخار تویی وطن
تاریخ و تمدن تویی وطن
شکوه و عظمت تویی وطن
با تو همه و بی تو هیچ
همه جان و تنم ،
#وطنم
#وطنم
#وطنم
⚜ ارسالی : نیک نژاد ⚜
Forwarded from عجایب دنیا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
همای زرین بال....💫
سرایش و خوانش هما ارژنگی
بخوابت دیده بودم؛
گفته بودی که می آیی وفرّه اهورایی ات را دوباره بر سرِ مام میهن می گستری
گفته بودی به هنگامِ سرزدنِ جوانه ها و رویشِ دانه ها،آنگاه که زمین از خوابِ زمستانی رها می شود و شور زندگی در رگهای هستی می دود و خاک جامه زمستانی از تن به در می کند، سبکبال تر از بادِ بهار، بر بلندایی سپند، بال خواهی گسترد.
گفته بودی که دلت از اندوهِ مام میهن و فرزندانش سخت به درد آمده است،
گفته بودی که برای کودک و پیر و جوان، رهاوردی از شادمانی و شیرینی خواهی آورد و اینک می بینمت تو را ! می بینمت ای # همای زرین بال، می بینمت که پیمانِ وفا بجا آورده ایی و می دانم بهاری که پیش آهنگش تو باشی، با خود نیکبختی و پیروزی و آزادگی به بار می آورد.
خجسته پروازت به مامِ میهن همایون باد.
هفتم اسپند ۱۴۰۲ هما ارژنگی
سرایش و خوانش هما ارژنگی
بخوابت دیده بودم؛
گفته بودی که می آیی وفرّه اهورایی ات را دوباره بر سرِ مام میهن می گستری
گفته بودی به هنگامِ سرزدنِ جوانه ها و رویشِ دانه ها،آنگاه که زمین از خوابِ زمستانی رها می شود و شور زندگی در رگهای هستی می دود و خاک جامه زمستانی از تن به در می کند، سبکبال تر از بادِ بهار، بر بلندایی سپند، بال خواهی گسترد.
گفته بودی که دلت از اندوهِ مام میهن و فرزندانش سخت به درد آمده است،
گفته بودی که برای کودک و پیر و جوان، رهاوردی از شادمانی و شیرینی خواهی آورد و اینک می بینمت تو را ! می بینمت ای # همای زرین بال، می بینمت که پیمانِ وفا بجا آورده ایی و می دانم بهاری که پیش آهنگش تو باشی، با خود نیکبختی و پیروزی و آزادگی به بار می آورد.
خجسته پروازت به مامِ میهن همایون باد.
هفتم اسپند ۱۴۰۲ هما ارژنگی
Forwarded from zahra abedi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لوح هایی با خطی عجیب در ایران...
📕برخی باستان شناسان این خط را کهن ترین خط جهان دانسته و برخی دیگر این خط را در کنار خط میخی سومریان از کهن ترین خط های جهان میدانند.
تاکنون محققان نتوانسته اند آن را بخوانند..
📘فرانسوا دسه،محققی که به تازگی خط ایلامی باستان را رمزگشایی کردهاست؛این خط را نیای خط ایلامی میداند و تاریخ به وجود آمدن این خط و تاریخ مکتوب ایران را به هزاره چهارم پیش از میلاد در 3500 سال پیش از میلاد میرساند و این خط را یکی از کهنترین خطوط جهان در کنار خطوط میخی سومری و هیروگلیف مصری میداند.
تمدن جیرُفت به مجموعه محوطههای باستانی و یافتههای باستانشناختی کشفشده در استان کرمان و در نزدیکی شهر جیرفت و هلیلرود گفته میشود که به دست تیمهای چند ملیتی باستانشناس در دست بررسی و پژوهش است. قدمت این منطقه به حدود 5000 سال پیش(3000 سال پیش از میلاد) بازمیگردد.
این الواح در موزه ایران باستان در تهران نگهداری می شوند.
📕برخی باستان شناسان این خط را کهن ترین خط جهان دانسته و برخی دیگر این خط را در کنار خط میخی سومریان از کهن ترین خط های جهان میدانند.
تاکنون محققان نتوانسته اند آن را بخوانند..
📘فرانسوا دسه،محققی که به تازگی خط ایلامی باستان را رمزگشایی کردهاست؛این خط را نیای خط ایلامی میداند و تاریخ به وجود آمدن این خط و تاریخ مکتوب ایران را به هزاره چهارم پیش از میلاد در 3500 سال پیش از میلاد میرساند و این خط را یکی از کهنترین خطوط جهان در کنار خطوط میخی سومری و هیروگلیف مصری میداند.
تمدن جیرُفت به مجموعه محوطههای باستانی و یافتههای باستانشناختی کشفشده در استان کرمان و در نزدیکی شهر جیرفت و هلیلرود گفته میشود که به دست تیمهای چند ملیتی باستانشناس در دست بررسی و پژوهش است. قدمت این منطقه به حدود 5000 سال پیش(3000 سال پیش از میلاد) بازمیگردد.
این الواح در موزه ایران باستان در تهران نگهداری می شوند.
Forwarded from روشنفکران (A)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مجلس افغانستان
#زبان_فارسی
«فارسی فقط یک زبان نیست: فارسی، تاریخ، تمدن و هویت ماست».
آیا از نمایندگان مجلس ایران و دولتمردان جمهوری اسلامی هم کسی پیدا میشود که اینگونه شجاعانه برای پاسداشت زبان فارسی سخن براند؟
#تاریخ #فرهنگ #پارسی
@Roshanfkrane
#زبان_فارسی
«فارسی فقط یک زبان نیست: فارسی، تاریخ، تمدن و هویت ماست».
آیا از نمایندگان مجلس ایران و دولتمردان جمهوری اسلامی هم کسی پیدا میشود که اینگونه شجاعانه برای پاسداشت زبان فارسی سخن براند؟
#تاریخ #فرهنگ #پارسی
@Roshanfkrane
Forwarded from تحلیل زمانه
از کتابخانۀ بزرگان اندیشه
فلسفۀ هانا آرنت
کاملترین و سرشارترین زندگی واقعاً انسانی «زندگی عملورزانه» است. پیشفرض «عمل» تکثر و تنوع انسانی است و مستلزم همراهی دیگر انسانهاست. حوزهٔ عمومی در عین اینکه قلمرو مناسب عمل انسانی است، خود زادهٔ عمل انسانی هم هست.
فلسفۀ هابز
قصد هابز رسیدن به پاسخی است قطعی برای این سؤال که چرا مردمان میجنگند؟ هابز میخواهد توضیح دهد که چرا ما نمیتوانیم با هم کنار بیاییم. ما به همدیگر بدگمان هستیم و بهدرستی هم به هم بدگمان هستیم.
فلسفۀ چامسکی
نوع بشر تنها گونهای است که گذشته دارد. اما خیلی معلوم نیست که آینده هم داشته باشد. این در گرو جنبشهای مردمیای خواهد بود که وقف ارزشهایی باشند که در نظم اجتماعی و سیاسی موجود یا سرکوب شده و یا به حاشیه رانده شدهاند؛ یعنی اجتماع، همبستگی، نگرانی دربارهٔ محیط زیستی شکننده و اندیشهٔ مستقل و مشارکت دموکراتیک حقیقی در جنبههای گوناگون زندگی.
فلسفۀ دکارت
شاید در نگاه اول فایدهٔ شکّی چنین کلی آشکار نباشد، اما فواید این کار بسیار است، زیرا چنین شکّی ما را از هر نوع پیشداوری و تعصب خلاص میکند، و راهی بسیار آسان پیش پای ذهن میگذارد تا خود را به جدایی از حواس عادت دهد، و نهایتاً این خاصیت را هم دارد که بعدها، وقتی حقیقت چیزی را کشف میکنیم، دیگر به آن هیچ شک نکنیم.
فلسفۀ رالز
برای اندیشهٔ لیبرالیسم سیاسی، حیاتیست که با سازگاری منطقی کامل معتقد باشیم که برای جاری کردن آموزهٔ جامع خودمان -که البته آن را معقول یا راست و صادق میدانیم- استفاده از قدرت سیاسی نامعقول است.
فلسفۀ داستایفسکی
شخصیتهای رمانهای داستایفسکی با گذشت زمان از ما دور نمیشوند؛ پیر نمیشوند، به قلمرو اثیری الهگان هنر کوچ نمیکنند، آنها در شبهای بیخوابی و تاریک بر در میکوبند، به بالینمان میآیند و ما را به گفتگوهای پرتشویش میکشانند.
فلسفهٔ کامو
در کل، آدمها بیشتر خوبند تا بد؛ ولی نکته این است که آدمها کم و بیش نادانند. همین بیشی و کمی است که شرارت و فضیلت مینامیمش. اما بزرگترین شر چارهناپذیر آن نادانی است که خیال میکند همه چیز را میداند و بنابراین به خود حق کشتن میدهد.
فلسفۀ کییرکگور
میدانی که نیمشبی فرا میرسد که هر کسی دیگر باید نقابش را دور بیندازد؟ فکر میکنی میتوانی یواشکی اندکی پیش از آن نیمشب در بروی و مجبور نباشی نقابت را از چهره برداری ؟!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
فلسفۀ هانا آرنت
کاملترین و سرشارترین زندگی واقعاً انسانی «زندگی عملورزانه» است. پیشفرض «عمل» تکثر و تنوع انسانی است و مستلزم همراهی دیگر انسانهاست. حوزهٔ عمومی در عین اینکه قلمرو مناسب عمل انسانی است، خود زادهٔ عمل انسانی هم هست.
فلسفۀ هابز
قصد هابز رسیدن به پاسخی است قطعی برای این سؤال که چرا مردمان میجنگند؟ هابز میخواهد توضیح دهد که چرا ما نمیتوانیم با هم کنار بیاییم. ما به همدیگر بدگمان هستیم و بهدرستی هم به هم بدگمان هستیم.
فلسفۀ چامسکی
نوع بشر تنها گونهای است که گذشته دارد. اما خیلی معلوم نیست که آینده هم داشته باشد. این در گرو جنبشهای مردمیای خواهد بود که وقف ارزشهایی باشند که در نظم اجتماعی و سیاسی موجود یا سرکوب شده و یا به حاشیه رانده شدهاند؛ یعنی اجتماع، همبستگی، نگرانی دربارهٔ محیط زیستی شکننده و اندیشهٔ مستقل و مشارکت دموکراتیک حقیقی در جنبههای گوناگون زندگی.
فلسفۀ دکارت
شاید در نگاه اول فایدهٔ شکّی چنین کلی آشکار نباشد، اما فواید این کار بسیار است، زیرا چنین شکّی ما را از هر نوع پیشداوری و تعصب خلاص میکند، و راهی بسیار آسان پیش پای ذهن میگذارد تا خود را به جدایی از حواس عادت دهد، و نهایتاً این خاصیت را هم دارد که بعدها، وقتی حقیقت چیزی را کشف میکنیم، دیگر به آن هیچ شک نکنیم.
فلسفۀ رالز
برای اندیشهٔ لیبرالیسم سیاسی، حیاتیست که با سازگاری منطقی کامل معتقد باشیم که برای جاری کردن آموزهٔ جامع خودمان -که البته آن را معقول یا راست و صادق میدانیم- استفاده از قدرت سیاسی نامعقول است.
فلسفۀ داستایفسکی
شخصیتهای رمانهای داستایفسکی با گذشت زمان از ما دور نمیشوند؛ پیر نمیشوند، به قلمرو اثیری الهگان هنر کوچ نمیکنند، آنها در شبهای بیخوابی و تاریک بر در میکوبند، به بالینمان میآیند و ما را به گفتگوهای پرتشویش میکشانند.
فلسفهٔ کامو
در کل، آدمها بیشتر خوبند تا بد؛ ولی نکته این است که آدمها کم و بیش نادانند. همین بیشی و کمی است که شرارت و فضیلت مینامیمش. اما بزرگترین شر چارهناپذیر آن نادانی است که خیال میکند همه چیز را میداند و بنابراین به خود حق کشتن میدهد.
فلسفۀ کییرکگور
میدانی که نیمشبی فرا میرسد که هر کسی دیگر باید نقابش را دور بیندازد؟ فکر میکنی میتوانی یواشکی اندکی پیش از آن نیمشب در بروی و مجبور نباشی نقابت را از چهره برداری ؟!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ دی بمهر ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
چهارشنبه: ۹ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۲۸ فوریه ۲۰۲۴ ترسایی
28.02.2024
🌷🌷🌷
🔹دی به مهر:
- پانزدهمین روز هرماه در گاهشمار ویژه زرتشتیان، روز «دیبهمهر» نام دارد.
- «دی» به چمار(:معنی) پروردگار و دادار است.
- در هر ماه سه روز با پیشوند «دی» در گاهشمار ترادادی وجود دارد که روز هشتم «دیبهآذر»، پانزدهم «دیبهمهر» و بیستوسوم «دیبهدین» می باشند.
- روزهای دی با پسوند نام روز پس از خودش نام گزاری شده اند.
- روزهای اورمزد و سه دی در هر ماه، به مانند روزهای آدینه در گاه شماری خورشیدی، روزهای نیایش همگانی، آسایش و دید وبازدید خانواده هاست.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ دی بمهر ،از ماهِ اسفند
سال ۳۷۶۱ ترادادی مزدیسنا
برابر با
چهارشنبه: ۹ اسفند ماه،
به سال ۱۴۰۲ خورشیدی
۲۸ فوریه ۲۰۲۴ ترسایی
28.02.2024
🌷🌷🌷
🔹دی به مهر:
- پانزدهمین روز هرماه در گاهشمار ویژه زرتشتیان، روز «دیبهمهر» نام دارد.
- «دی» به چمار(:معنی) پروردگار و دادار است.
- در هر ماه سه روز با پیشوند «دی» در گاهشمار ترادادی وجود دارد که روز هشتم «دیبهآذر»، پانزدهم «دیبهمهر» و بیستوسوم «دیبهدین» می باشند.
- روزهای دی با پسوند نام روز پس از خودش نام گزاری شده اند.
- روزهای اورمزد و سه دی در هر ماه، به مانند روزهای آدینه در گاه شماری خورشیدی، روزهای نیایش همگانی، آسایش و دید وبازدید خانواده هاست.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
Forwarded from کنفرانس ایرانویچ
#بخش_اول
📜🕯️🖋️موسیقی در دوران ساسانی
✅دوران ساسانی را به استناد مدارک موجود میتوان دوران طلایی یا شکوفایی موسیقی ایران باستان نامید یکی از عومل بسیار مؤثر در این کار علاقه شهریاران ساسانی به موسیقی بود؛ زیرا بعضی از آنان آن چنان به این هنر دلبستگی داشتند که خود تا حدی موسیقیدان بودند برای نمونه اردشیر اول (۲۲۴-۲۴۱م) بنیان گذار سلسله ساسانی به ستورگاه نشسته و تنبور میزد و سرود و دیگر خرمی می کرد (کارنامه اردشیر بابکان ؛۲۳ )یا بهرام پنجم معروف به بهرام گور (۴۲۰-۴۳۰م) یازدهمین شهریار ساسانی هنگامی که به دستور پدرش یزدگرد در حیره به سر میبرد از باب علاقه ای که به موسیقی داشت آزادۀ چنگی را با خود به شکارگاه میبرد تا برایش چنگ بنوازد و این داستان آن چنان در یادها مانده بود که قرنها پس از آن سخنورانی چون فردوسی شاهنامه: از آن سخن گفته یا نگارگران هنرمند ایرانی در شاهکارهای هنری خود همین شهریار وقتی به پادشاهی رسید از شنگل یا شنگل فرمانروای هند خواست تا گروهی خواننده و نوازنده را به ایران بفرستد و این خنیاگران بعدها نام ،لوری، زوت یا جاتی مشهور شدند.
✅به طور کلی موسیقی دانان در دوره ساسانی پایگاه والایی داشته و از امتیازاتی برخوردار بوده.اند اردشیر اول در آغاز دوران شهریاری ،خود موسیقی دانان را در طبقه ویژه ای قرار داد و برای آنان مزایایی در نظر گرفت (جاحظ التاج ۲۵) کریستنسن( ۱۳۱۴ ؛۴۵) خسرو انوشیروان (۵۳۱-۵۷۹) بیست و دومین شهریاری ساسانی نیز موسیقی دانان را مورد توجه قرار داد و خسرو پرویز (۶۲۸-۶۲۹ م) بیست و چهارمین شهریار ساسانی که موسیقیدانان بسیاری مایۀ شکوه دربار او بودند، در جشن مجللی که به مناسبت افتتاح سد اروندرود ترتیب داده بود موسیقی دانان را در ردیف شهربها (ساتراپها) شرکت داد.
✅در آثار گوناگون و متعددی که از دوران ساسانی به دست آمده، جلوه موسیقی به خوبی محسوس و مشهود است. از جمله میتوان از تنگ سیمینی یادکرد که بر آن صورت بانوانی در حال نوازندگی و دست افشانی نقش بسته است؛ و نیز جام سیمینی منقش به نگاره نوازنده نوعی ساز بادی (احتمالاً) سرنا و موزاییکی از بیشاپور فارس با نقش بانویی چنگ شایان ذکر است.
✅ در میان این گونه ،آثار دو صحنۀ شکارگاه تاق بستان کرمانشاه که شهریار ساسانی را در حال شکار گراز و گوزن نشان میدهد دارای امتیاز ویژه ای است؛ زیرا در آن دو صحنه نوازندگان بسیاری با سازهای گوناگون دیده میشوند که در صحنه نخست درون قایق و در دومی بر روی سکویی مشرف به شکارگاه (ظاهراً برای مصون ماندن از گزند جانوران وحشی) قرار دارند این دو صحنه از دیدگاه سازشناسی به ویژه از لحاظ اثبات هم نوازی درخور توجه است.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️موسیقی در دوران ساسانی
✅دوران ساسانی را به استناد مدارک موجود میتوان دوران طلایی یا شکوفایی موسیقی ایران باستان نامید یکی از عومل بسیار مؤثر در این کار علاقه شهریاران ساسانی به موسیقی بود؛ زیرا بعضی از آنان آن چنان به این هنر دلبستگی داشتند که خود تا حدی موسیقیدان بودند برای نمونه اردشیر اول (۲۲۴-۲۴۱م) بنیان گذار سلسله ساسانی به ستورگاه نشسته و تنبور میزد و سرود و دیگر خرمی می کرد (کارنامه اردشیر بابکان ؛۲۳ )یا بهرام پنجم معروف به بهرام گور (۴۲۰-۴۳۰م) یازدهمین شهریار ساسانی هنگامی که به دستور پدرش یزدگرد در حیره به سر میبرد از باب علاقه ای که به موسیقی داشت آزادۀ چنگی را با خود به شکارگاه میبرد تا برایش چنگ بنوازد و این داستان آن چنان در یادها مانده بود که قرنها پس از آن سخنورانی چون فردوسی شاهنامه: از آن سخن گفته یا نگارگران هنرمند ایرانی در شاهکارهای هنری خود همین شهریار وقتی به پادشاهی رسید از شنگل یا شنگل فرمانروای هند خواست تا گروهی خواننده و نوازنده را به ایران بفرستد و این خنیاگران بعدها نام ،لوری، زوت یا جاتی مشهور شدند.
✅به طور کلی موسیقی دانان در دوره ساسانی پایگاه والایی داشته و از امتیازاتی برخوردار بوده.اند اردشیر اول در آغاز دوران شهریاری ،خود موسیقی دانان را در طبقه ویژه ای قرار داد و برای آنان مزایایی در نظر گرفت (جاحظ التاج ۲۵) کریستنسن( ۱۳۱۴ ؛۴۵) خسرو انوشیروان (۵۳۱-۵۷۹) بیست و دومین شهریاری ساسانی نیز موسیقی دانان را مورد توجه قرار داد و خسرو پرویز (۶۲۸-۶۲۹ م) بیست و چهارمین شهریار ساسانی که موسیقیدانان بسیاری مایۀ شکوه دربار او بودند، در جشن مجللی که به مناسبت افتتاح سد اروندرود ترتیب داده بود موسیقی دانان را در ردیف شهربها (ساتراپها) شرکت داد.
✅در آثار گوناگون و متعددی که از دوران ساسانی به دست آمده، جلوه موسیقی به خوبی محسوس و مشهود است. از جمله میتوان از تنگ سیمینی یادکرد که بر آن صورت بانوانی در حال نوازندگی و دست افشانی نقش بسته است؛ و نیز جام سیمینی منقش به نگاره نوازنده نوعی ساز بادی (احتمالاً) سرنا و موزاییکی از بیشاپور فارس با نقش بانویی چنگ شایان ذکر است.
✅ در میان این گونه ،آثار دو صحنۀ شکارگاه تاق بستان کرمانشاه که شهریار ساسانی را در حال شکار گراز و گوزن نشان میدهد دارای امتیاز ویژه ای است؛ زیرا در آن دو صحنه نوازندگان بسیاری با سازهای گوناگون دیده میشوند که در صحنه نخست درون قایق و در دومی بر روی سکویی مشرف به شکارگاه (ظاهراً برای مصون ماندن از گزند جانوران وحشی) قرار دارند این دو صحنه از دیدگاه سازشناسی به ویژه از لحاظ اثبات هم نوازی درخور توجه است.
🆔@conference_iranvich🔥
Forwarded from ربات حذف ✂️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وطنم وطنم (شقايق كمالی) نخستین سرود ملی ایران
اجرای سرود وطنم وطنم (نخستين سرود ملی ايران)
آواز: شقايق كمالی
موسيقی: سياوش بيضايی (بر اساس سرود ژان باتيست لومر)
شعر: بيژن ترقی
اين سرود به وسیله ژان باتيست لومر فرانسوی که برای تربیت یک گروه موسیقی نظامی به ایران آمده بود نوشته شده است.
این سرود به وسیله سیاوش بیضایی با افزودن يك مقدمه، بخش میان و بخش پایانی تکمیل شده است كه از لومر نیست و به این قطعه صلابت بیشتری به عنوان یک سرود ملی میبخشد. شعر زیبای این قطعه از ترانهسرای مشهور بیژن ترقی است که برای این تنظیم جدید سروده شده است.
اين نخستين اجرای كامل اين سرود به وسيله يك خواننده زن است.
😎😎
اجرای سرود وطنم وطنم (نخستين سرود ملی ايران)
آواز: شقايق كمالی
موسيقی: سياوش بيضايی (بر اساس سرود ژان باتيست لومر)
شعر: بيژن ترقی
اين سرود به وسیله ژان باتيست لومر فرانسوی که برای تربیت یک گروه موسیقی نظامی به ایران آمده بود نوشته شده است.
این سرود به وسیله سیاوش بیضایی با افزودن يك مقدمه، بخش میان و بخش پایانی تکمیل شده است كه از لومر نیست و به این قطعه صلابت بیشتری به عنوان یک سرود ملی میبخشد. شعر زیبای این قطعه از ترانهسرای مشهور بیژن ترقی است که برای این تنظیم جدید سروده شده است.
اين نخستين اجرای كامل اين سرود به وسيله يك خواننده زن است.
😎😎
Forwarded from دیبا
🔻🔻🔻
تپه زیویه
دژ زیویه ( ایزیرتو - Izirtu ) یا ارگ حکومتی بخشی از اقوام ایرانی که در محوطهای به همین نام قرار داشت. این محوطه بر رأس کوهی در ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر سقز و در ۳۵کیلومتری شهر دیواندره تکاب استان کردستان ایران واقع است. سابقهٔ پویایی و فعالیت در این دژ حداقل به دوران مادها و مانناها در حدود ۷۰۰ پ م مورخ است.
این دژ شامل تالارها، حیاط، اتاقهای متعدد، تالار ستوندار، انبار غله، ورودی اصلی و پلکان سنگی است. در این دژ گنجینهای باستانی یافت شده که در بر گیرنده تشت بزرگ مفرغی مزّین به نقوش جنگجویان آشوری است که در نقوش آن عناصری از طلا، نقره و عاج به کار گرفته شدهاست. مهمترین اشیای به دست آمده از این منطقه سر عقاب زرین و گردنبندهای طلایی است.
بن مایه:
باستان شناسی و هنر دوره تاریخی
تالیف،آقایان سرفراز و فیروزمندی
تپه زیویه
دژ زیویه ( ایزیرتو - Izirtu ) یا ارگ حکومتی بخشی از اقوام ایرانی که در محوطهای به همین نام قرار داشت. این محوطه بر رأس کوهی در ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر سقز و در ۳۵کیلومتری شهر دیواندره تکاب استان کردستان ایران واقع است. سابقهٔ پویایی و فعالیت در این دژ حداقل به دوران مادها و مانناها در حدود ۷۰۰ پ م مورخ است.
این دژ شامل تالارها، حیاط، اتاقهای متعدد، تالار ستوندار، انبار غله، ورودی اصلی و پلکان سنگی است. در این دژ گنجینهای باستانی یافت شده که در بر گیرنده تشت بزرگ مفرغی مزّین به نقوش جنگجویان آشوری است که در نقوش آن عناصری از طلا، نقره و عاج به کار گرفته شدهاست. مهمترین اشیای به دست آمده از این منطقه سر عقاب زرین و گردنبندهای طلایی است.
بن مایه:
باستان شناسی و هنر دوره تاریخی
تالیف،آقایان سرفراز و فیروزمندی