آغوش تو
ﻣﺮﺯﻫﺎﯼ ﻭﻃﻨﻢ ﺭﺍ
ﺗﻨﮓ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺳﺖ ...
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺕ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﮐﻦ
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺯﺑﺎﻥ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻠﺪﻡ...

مردی میانِ زندگی و مرگ، رفته بود
از زیرِ سنگ هم که شده نان بیاورد...❤️‍🩹

+ خیلی هاشون میخواستن امسال مدرسه رفتن بچه‌ هاشونو ببینند. رحمت بر آن پدرانی که دنبال روزی حلال از دل سنگ بودند.

خوبم ولی اگه بیشتر از یبار بپرسی میزنم زیر گریه :)