توهمی بین بعد اذان

صبرش را گوشه به گوشه تاریکی اتاقش سر میبرید

-ژک

دنبال خودش تو دنیای دیگه بود ولی زبانش خسته بود از راه حرف نزدن

وضعیت ماهم این نبود آقا

این دنیا یه خوابه و ماهم یه اسیر تو بیداری

ژک

خوابم برعکس شده
روزا خواب میبینم شبا بیداری

ژک

حرفایش به خواب هایش نمی‌آمد

ژک

عین گذر عمر روی باد گردش کصکش تر از زمونه لجن نگاهم به درخت حقیقته تو پرتوی ناخدا بودن پی زندگیم تو دنیای زیر آب رفته ذهنم تو لجن گیر کردم حقیقتا، ابن انصاف دیگه نایی برای فکر زیاد از خودکشی و خون ریزی توی سرش تو دنیای تاریک دل بچه‌ای که درونش که صلابه کشیده بود تا صدایی نیاد رو نداره.

ژک

توهم پشت توهم

رفت در پارچه فروشی گفت کفن زندگی من چه رنگیه؟!

ژک

ما درد داریم

ژک

شخصیتی داشت پر از تناقص.

ژک

من از اسلام دیدم اعدام، شلاق، اجبار...

ژک

متوجهم یکشنبه نیست.

هر هفته «یکشنبه»ها قرار یه عکس آپلود بشه و شما میتونید تکست هاتون در رابطه با عکس رو بنویسید، و با اسم خودتون تو چنل گذاشته میشه.

https://www.tg-me.com/BChatBot?start=sc-616806-NkQ8cbG

از پایه در درونش آتش رخ داده بود

-مِمار

خون خورشید منتشر شد.
https://soundcloud.com/peeleh/sets/khoonekhorshid

امکان خرید مجموعه« #خون_خورشید » همچنان از طریق سایت پیله وجود دارد.
www.peeleh.com
@officialsorenachannel

پیرمرد بارها از روی جنازه خودش گذشت.

@zheuk

زیر گوشش زمزمه میکرد دوباره میخوام از گوشم خون بپاشه.

@zheuk

بهار وسط پاییز لِی‌ لِی میکرد

@zheuk