Telegram Web Link
#حجاب

حجاب بودن به اين معنا نيست که؛
بانوی محجبه
لباس زيبا پوشيدن و آرايش کردن بلد نباشد...
بلکه او می داند؛
چه بپوشد
کجا بپوشد
و براى که بپوشد.
💠 سیری در منهج و عقیده دوله (جماعت بغدادی) قسمت اول:

خوب باید قبل از ورود به مبحث منهج و عقیده جماعت دوله ، یک سری مسائل عقیدتی شرح داده شود تا درک مسائل عقیدتی برای برادران و خواهران راحت تر باشد.

اولین مسئله در خصوص عذر به جهل است. همه علما و اهل توحید اجماع دارند که عذر به جهل در ((شرک اصغر)) پذیرفته است و هیچگونه اختلافی نیست.شرک اصغر اعمال کفری است که باعث ارتداد یک شخص نمی شود اما این عمل، عملی کفرآمیز می باشد (کفر دون کفر)

اما در خصوص عذر به جهل در ((شرک اکبر)) بین علما و اهل توحید اختلاف است. شرک اکبر عمل کفری است که باعث نقض اسلام می شود و حکم ارتداد و کفر به شخص الحاق می گردد.

اکثریت قریب به اتفاق علما عذر به جهل را هم در شرک اکبر می پذیرند که به اذن الله تمام این مطالب را با مستندات ثابت خواهیم کرد.

اما جماعت دوله قائل به عذر به جهل در شرک اکبر نیست. و کسی را که مرتکب یکی از نواقض اسلام شود از دایره اسلام بدون هیچگونه عذری خارج می داند و او را تکفیر می کند. ( مستندات در پست بعدی ارائه می شود.)

خوب تا اینجا درست است که نظر جماعت دوله با اکثریت اهل توحید مخالف است و قائل به عذر برای شرک اکبر نیست، اما اگر از این انحراف بزرگ چشم پوشی کنیم و این را مسلک خوارج ندانیم، موضوع مهمتر از آن تکفیر ((عاذر)) است!!!

قبل از ورود به این مبحث (تکفیر عاذر) برادران و خواهران باید بدانند که عاذرکیست؟
عاذر به کسی گفته می شود که عذر را در شرک اکبر می پذیرد .
مانند عذر به جهل و عوام بودن فردی که یکی از نواقض اسلام را انجام داده است.یعنی بلافاصله با بروز عملی کفرآمیز فرد تکفیر نمی شود تا قیام حجت و از بین رفتن موانع تکفیر.

پس به عبارت ساده تر و خلاصه تر عاذر به کسی گفته می شود که عذر به جهل در شرک اکبر را قبول دارد.

خوب حالا که تعریف عاذر روشن شد باید بدانیم که جماعت دوله فرد عاذر را هم تکفیر می کند.

برخی بی خبران فریب خورده توسط خوارج اهل تقیه ( جماعت بغدادی) ،گمان می کنند سربازان و امیران و شرعیان دوله به تکفیر عاذر معتقد نیستتد!!! و کورکورانه بدون علم و آگاهی به دفاع از منهج باطل این جماعت می پردازند.

📎 این هم بیانیه رسمی دفتر مرکزی دیوانهای شرعی دوله با شماره 155 مورخ 2016/5/29 درباره تکفیر عاذر تا دیگر کسی نتواند این مسئله را انکار کند (فایل پیوست)

#منهج_جماعت_دوله
#قسمت_اول

رد خوارج با  سیماهم التحلیق
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
💠 سیری در منهج و عقیده دوله (جماعت بغدادی) قسمت اول: خوب باید قبل از ورود به مبحث منهج و عقیده جماعت دوله ، یک سری مسائل عقیدتی شرح داده شود تا درک مسائل عقیدتی برای برادران و خواهران راحت تر باشد. اولین مسئله در خصوص عذر به جهل است. همه علما و اهل توحید…
💠 سیری در منهج و عقیده دوله (جماعت بغدادی) قسمت دوم

در توضیح آن حکم چهار برگی که از هیئت شرعی دوله (جماعت خوارج بغدادی ) صادر شد پس از توضیحات گوناگون و صغری و کبری چیدن در باب تکفیر عاذر(که در قسمت اول توضیح داده شد) نتیجه گرفتند که زین پس به جای عبارت"تکفیرعاذر" عبارت"تکفیر متوقف در تکفیر مشرکین" را باید بکار برند!

و در آخر و جمع بندی حکمی حکومتی می دهند(نه رساله علمی)و از سربازان که باید سمع و طاعه کنند! می خواهد که به قول سومی معتقد باشند مبنی بر اینکه تکفیر متوقفین در تکفیر مسلمین جاهل (یعنی همان تکفیر عاذر)، اصل است ! و باید همه مردم، احکام آن را یاد بگیرند! و مبادا به بهانه اقامه حجت آن را تعطیل کنند!

خب از منظر جماعت سلسله خوارج و احفاد ابن ملجم و غلو و تکفیر باطل و جهل و سفاهت مسلمان جاهل تکفیر شد که هیچ... تکفیرنکننده او براساس عذربالجهل و هر مانع دیگر، هم تکفیر شد....همه مردم هم باید یاد بگیرند که تکفیر کنند متوقف در تکفیر مسلمان جاهل را !!! و هیچ توقفی در تکفیر دیده نشد!

لازم به ذکر است که در صفحه اول که علامت گذاری هم شده است جماعت خوارج بغدادی عذر به جهل در شرک اکبر را قبول ندارد و به این قضیه تاکید می کنند.

با ما همراه باشید با این موضوع خیلی کار داریم!

#منهج_جماعت_دوله
#قسمت_دوم

رد خوارج
📌اگه یک روزی
خدایه نخواسته
خدایه نخواسته
خدا او روزه نیاره
خاک به زبونم نشه
خدا نکنه خدا نکنه


مه شمار مهمون کنم
چی سفارش میدین😐🤣🤣
🔹 کاش [فرزند تان] پسر می بود!!

هرگاهی که در خانواده‌ی عائشه رضی الله عنها فرزندی تولد می شد، سوال نمی کرد که [فرزندتان] دختر است یا پسر!! 
بلکه می گفت: آیا برابر وسالم تولد شده؟
وقتی که می گفتند: بله!. می گفت: «الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» «ستايش مخصوص پروردگاری است که پروردگار جهانيان است». الادب المفرد(1256)
علما گفته اند: دعا کردن زوجین بر اینکه الله برای آنها فرزند دختر ندهد، از سنت های جاهلیت است. 
📚 تفسیر عون المنان: (45/19)

 
-شهادة!❤️‍🩹
چه بسا اوقاتی که با یادت هوای دلم ابری گردید،
و چشمان ام از فراق ات بارید..💔🥀

#فدائي
مروری کوتاه بر زندگی و مبارزه حافظ نعمت الله «نیک‌مل»

نمونه‌ای از ضمیر بیدار، عقیده‌ی مقدس و اخلاق نبوی؛ شهید سعید حافظ نعمت الله نیک‌مل فرزند مستری صاحب سید غلام در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی در خانواده‌ای جهادپرور، متدین و فداکار در دره‌ی شهیدپرور قریه ملی‌خیل ولسوالی سید آباد ولایت میدان وردگ دیده به جهان فانی گشود.

تحصیلات دینی ابتدایی‌اش را نزد امام جماعت قریه خود آغاز نمود، از خوردسالی پای‌بندی شدید به نماز، جماعت و عبادت داشت،‌ در سن کمی به مدرسه رفت و به حفظ نمودن قرآن عظیم الشان پرداخت، چون خداوند متعال این مقام عالی را به او بخشیده بود، در سال ۱۳۹۱ هجری شمسی مفتخر به حفظ قرآن کریم شد.

وی در کنار حفظ به تحصیلات دینی خود ادامه داد؛ تمام عمر خود را در محیط پاک، مطهر و پاکیزه (مدرسه) گذراند، جایی که در آن قانون الهی تدریس می‌شود و برای اقامه و نفاذ آن، قشر جوان تربیه می‌بیند.

از آنجایی که کشور تحت اشغال کفر بود، پلان‌هایی جهت بی‌راهه نمودن امت اسلامی برنامه‌ریزی و توسط طاغوت رهبری می‌شد. نیك‌مل نيز آهسته آهسته پا به آستانه‌ی جوانی می‌گذاشت، چون اعمال وحشيانه‌ی آن‌ها را چون مشاهده می‌کرد کاسه‌ی صبرش لبريز می‌شد از همین‌رو انتظار بیشتر را به مثابه‌ی لکه‌ای ننگینی بر دامن امت اسلامی می‌پنداشت‌ و مجبور شد مخفیانه از مدرسه به سنگر برود.

شهید نیک‌مل تقبله‌الله مجاهدی با استعداد، شجاع و مجرب بود. او در بین مجاهدان به صبر و استقامت معروف بود. در طول زندگی جهادی خود در بسیاری از چاپه‌ها، بمباران‌ها، کمین‌ها و تعرض‌ها شرکت داشت. سنگر را مردانه‌وار حمایت کرد.

اویک بار به شدت جراحت برداشت؛ خانه‌های قریه قدیمی یوسف‌خیل‌ها که ساکنان آن در طول اشغال ۲۰ ساله‌ای گذشته از خانه‌های خود آواره شده بودند، ویران به نظر می‌آمدند، دروازه‌ها شکسته و آثار تیرها در همه جا نمایان بود. در منزلی در کنار سرک قریه پوسته‌ی نیروهای اجیر موقعیت داشت، ما توسط دوربین/لیزر مشغول عملیات بر این پوسته بودیم.

عملیات خوشایند اما شب‌ها خیلی خطرناک بود، از یک طرف زمستان بود، برف می‌بارید، هوا سرد بود و از طرف دیگر ترس از هواپیماهای چاپه، بدون‌سرنشین و خطرات دیگر ما را تهدید می‌نمود، می‌خواستیم فوراً منطقه را ترک کنیم. در حال بازگشت بودیم که بین یک سرای کهنه جهت استراحت نشستیم. نیک‌مل و دو دوست دیگر برای استراحت در گوشه‌ای از خانه ایستاده بودند تا وضعیت جنگ را نیز ترصد کنند. من پشت سرشان نشسته بودم که ناگهان صدای تیزی شنیدم و فریاد الله اکبر به گوشم رسید.

دیدم یک نفر به عقب افتاده است دویدم و گفتم کیست؟ یکی از دوستان جواب داد: نیک‌مل است بیایید بلندش کنید! بلندش کردیم، تا حدی من او را به پشت بردم، هوا تاریک بود، وقتی به مسجدی رسیدیم چراغ آن را روشن کردیم، چشمانش را برگرداند و با صدای پائین گفت: گمان می‌کنم تنها شدی!!! کمی بعد مسئولان بخش صحی رسیدند، چون زخم طرف راست سینه بود تمام خون به قسمت داخل رفته بود، جهت تداوی عاجل به سمت شفاخانه تنگی راه افتادیم. راه کوه اونخی بسته بود مجبور بودیم از راه جغتو برویم.

راه طولانی بود، شهید تقبله‌الله چند بار بی‌هوش شد، نزدیک شفاخانه به هوش آمد، چشمان پر حسرت و امید خود را به سوی ما برگرداند و با صدای بغض‌آلودش گفت: زهره‌ی مادرم خواهد ترکید!! او مادر باغیرتی را به یاد آورد که چندی قبل پسر سرو مانند دیگرش را نیز فدای دین خداوند کرده بود، پس از این سخنش دوباره بی‌هوش شد اما ما به شفاخانه رسیده بودیم.

داکترها آمدند و او را به اتاق عمل داخل کردند. به یاری خداوند متعال عملیات با موفقیت انجام شد و نیک‌مل پس از گذراندن مدتی در بستر به سنگرهای داغ جهاد و مبارزه بازگشت و با اراده و عزم قوی‌تر از قبل شروع به مبارزه كرد.

با‌ وجود اینکه مجروح بود در ماه مبارک رمضان برای ما قرآن عظیم الشان را در نماز تراویح ختم می‌کرد؛ گاهی بر اثر دردهای شدید زخم‌هایش صدایش چنان پائین می‌آمد که به راحتی شنیده نمی‌شد.

مشکلات و مصائب جهاد را به خون‌سردی تحمل کرد تا اینکه ا.ا در افغانستان حاکم شد و ملت نفس راحتی کشید. اما شهید تقبله‌الله مانند تیر رفته اراده‌ی برگشت را نداشت؛ در تشکیلات نظامی امارت اسلامی مسئولیت گروهی در قطعه عملیاتی ریاست دهم به او سپرده شد. او به عنوان یک سرباز فداکار به سرکوبی دشمنان دین خداوند و خوارج ادامه داد، در مدت کوتاهی در عملیات‌های بسیار زیادی شرکت کرد و خوارج زیادی را به سزای اعمال شان رساند.

یکی از دوستانش آخرین عملیات وی را این‌گونه حکایت می‌کرد:
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
مروری کوتاه بر زندگی و مبارزه حافظ نعمت الله «نیک‌مل» نمونه‌ای از ضمیر بیدار، عقیده‌ی مقدس و اخلاق نبوی؛ شهید سعید حافظ نعمت الله نیک‌مل فرزند مستری صاحب سید غلام در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی در خانواده‌ای جهادپرور، متدین و فداکار در دره‌ی شهیدپرور قریه ملی‌خیل…
زمانی که داعشی‌های خوارج (کلاب النار) شهید مصباح جان، یک جوان مجاهد را با کمال وحشی‌گری و بی‌رحمی به شهادت رساند و سپس فیلمش را در اینترنت منتشر کردند تا در بین مجاهدین ترس ایجاد کنند، نیروهای بیدار استخبارات امارت اسلامی بر اساس گزارش‌های کشفی شروع به پیگیری این گروه شریر کردند. در ابتدا در شهر مزارشریف بر آن‌ها شبیخون زدند، خوارجی را که در خانه (پناهگاه) خود بودند به گودال جهنم فرستادند، تعدادی که از ولایات دیگر با آنها در تماس بودند، نیز تحت تعقیب و ترصد قرار داشتند‌.

به همین دلیل قطعه ما نیز به سمت مزارشریف حرکت کرد، احساس انتقام در دل همه دوستان ما موج می‌زد، یک روز در مزار شریف ماندیم، تا هنوز استراحت نکرده بودیم که مرکز رستور داد به سمت ولایت بغلان حرکت کنید، لانه‌ی خوارج در آنجا کشف شده و عملیات جریان دارد. ما خیلی زود خود را به ولایت بغلان رساندیم‌. وقتی به صحنه جنگ وارد شدیم دریافتیم که خوارج تحت محاصره شدیدی قرار دارند‌‌، از ما دوستان فدایی خواستند که بمب‌ها را به لانه خوارج ببرند و در آنجا منفجر کنند و موانع را از بین ببرند. شهید نیک‌مل تقبله‌الله با دو تن از دوستان دیگر آماده شد، ماین‌ها را برداشته و خانه را منفجر کردند‌. خانه فرو ریخت اما قسمتی از آن سالم ماند و شروع به مقاومت کردند.

شهيد نيک‌مل تقبله‌الله به جايش آمد، راکت را با خود برد و همانجا را هدف قرار داد‌. خانه در ميان گرد و غبار گم شد. شهید نیک‌مل با دو دوست ديگر در همانجا ایستاده بودند که خوارج آن‌ها را دیده و هدف شان گرفته بود. از سوی خانه ضربه زده شد و هر سه گل روی خاک افتادند‌.

پس از سال‌ها مبارزه خستگی ناپذیر در ۲۴ ذو الحجه ۱۴۴۳ هجری قمری برابر با دوم اسد ۱۴۰۱ هجری شمسی هنگام عملیات بر مخفی‌گاه داعشی‌های خوارج در ولسوالی پل‌خمری ولایت بغلان با ۳ نفر از دوستانش به مقام شامخ شهادت رسید.
نحسبه کذالک و الله حسیبه!


نامزدی شهید:
شهید نیک‌مل در روزی که خانواده‌اش او را برای نامزدی و خالقش او را برای شهادت انتخاب کرده بود، روحش را تسلیم خداوند کرد. برادر وی راجع به شهادت ایشان می‌گوید: ظهر بود، آفتاب آهسته آهسته بال‌وپر خود را جمع می‌کرد، با اینکه در خانه ما غم و اندوه شهادت برادر بزرگ‌تر وجود داشت اما به شدت خوشحال بودیم که برادر دیگر ما نامزد می‌شود، همه خواهرهای ما به خانه ما جمع شده بودند و منتظر بودند که حرکت کنیم‌. گوشی را از جیب بیرون کردم و شماره نیک‌مل را گرفتم اما دوستش جواب داد که فعلاً خواب است. اصرار نمودم که باید با او صحبت کنم. پس از مدتی با صدای مضطرب پاسخ داد که "نیک‌مل شهید شد".

نمی‌دانم این صحنه چگونه سپری شده است‌. رفتم وضو گرفتم و شروع به تلاوت کردم. برای پدر، مادر و خانواده‌ام دعای صبر جمیل کردم. وجودم می‌لرزید، رنگم پریده بود، حرکاتم از اختیارم خارج شده بودند، خانواده می‌خواست یک جوان شهید را نامزد کند، من مریضی قلبی خود را بهانه کردم و گفتم منتظر باشید تا حالم بهتر شود‌‌. وقت خیلی نگذشته بود کع صدای هلی‌کوپتر به گوش رسید. ناگهان در صحن سرا فرود آمد و جنازه شهید نیک‌مل را پائین کردند‌. صحنه‌ای را که بر پدر، مادر و خواهرانم گذشت نمی‌توانم تعبیر نمایم، چنان ماتمی راه افتاد که صدای گریه‌ها و فریادها در آسمان انعکاس می‌نمود
..

https://www.tg-me.com/Jehadshahadat
یادم از سخن ابن تیمیه رحمه الله آمد که میفرمود در میان زنان کسانی هستند که از چندین مرد بهترند!!!

شیر زن تاریخ اسلام زینب غزالی کسی که شکنجه های زیادی را بخاطر دین در زندان متحمل شد
زن مفسر،فقیه و دانشمند
وقتی زندگی نامه‌ی این شیر زن را خواندم یادم از اولین زن شهید اسلام حضرت سمیه رضی الله عنه آمد.

اینگونه زنانی هستند که صلاح الدین ایوبی، محمد فاتح، احمد ابن حنبل، محمد اسماعیل بخاری و…… را تربیه می کنند.

یا الله جنت الفردوس را نصیب این  زن مبارز دعوتگر و مجاهد بگردان و همنشینی با مادر مان خدیجه و مادرمان عایشه و سایر امهات المؤمنین را در جنت نصیب شان گردان
.

#ارسالی
گویند چرا دل ب شهـ🩸ــادت دادی..
چه گویم ک شهــ🩸ــادت دل ربود
...
#سوال..

از نظر شما زنان افغانستان از نظر عقیده، ایمان، غیرت.. چگونه زنانی هستن
😐
Forwarded from 🌹دلنوشته های مجـــــاهد❤️ (اخلاص)
خواهر
دوکتور اسماعیل هنیه حفظه الله دبیرکل دفتر سیاسی جنبش اسلامی ح--ماس همراه با 13 عضوی خانواده اش در کمپ ساحلی غزه در حمله هوایی رژیم صهی--ونسیتی به درجه رفیع شهادت نائل گردید
Forwarded from 🌹دلنوشته های مجـــــاهد❤️ (اخلاص)
به گزارش رسانه‌ها، خواهر اسماعیل هنیه رییس دفتر سیاسی جنبش حماس و ۱۲ تن دیگر در پی بمباران خانه وی از سوی رژیم صهیونیستی در کمپ آوارگان الشاطی در جنوب نوار غزه، شهید شده‌اند.

آقای هنیه چندی پیش نیز سه تن از فرزندان خود (حازم، امیر و محمد) را به همراه چهار نواسه‌اش در حمله اشغال‌گران اسرائیلی از دست داده بود.
2024/06/26 00:46:37
Back to Top
HTML Embed Code: