دانی که چرا دار مکافات شدیم؟
ناکرده گنه چنین مجازات شدیم؟
کشتیم خرد ، دار زدیم دانش را
دربند و اسیر صد خرافات شدیم🥀
ناکرده گنه چنین مجازات شدیم؟
کشتیم خرد ، دار زدیم دانش را
دربند و اسیر صد خرافات شدیم🥀
Forwarded from "عُقاب" 🦅 "صَحرا"🗡 (غُربت🥀)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اللَّهُمَّ آتِ نَفْسِي تَقْوَاهَا، وَزَكِّهَا أَنْتَ خَيْرُ مَنْ زَكَّاهَا، أَنْتَ وَلِيُّهَا وَمَوْلاهَا»
🍃🍃🌼
«خدايا! به نفسم تقوا عطا فرما و آن را پاك گردان؛ كه تو بهترين پاك كنندگاني. تو مالك نفس من و صاحب آن هستي»
🍃🍃🌼
«خدايا! به نفسم تقوا عطا فرما و آن را پاك گردان؛ كه تو بهترين پاك كنندگاني. تو مالك نفس من و صاحب آن هستي»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💔 به حال خود گریه کنیم یا اهل غزه !!😞😞
این کودک اهل غزه را با چشمان باز کفن کردند 😞
این کودک اهل غزه را با چشمان باز کفن کردند 😞
❤️🩹🕊࿐
لا قانون إلا المقاومة ، ولا محكمة إلا غزة ، ولا غالب إلا الله 🇵🇸☝🏻🇵🇸 !.
.
لا قانون إلا المقاومة ، ولا محكمة إلا غزة ، ولا غالب إلا الله 🇵🇸☝🏻🇵🇸 !.
.
فرزندانتان را بر سیرت صحابهٔ رسول اللّٰه ﷺ تربیت کنید، بر اخلاق تابعین و سلف صالح، آنان را با جرعههایی از غرور دینی و درک صحیح از اسلام واکسینه کنید!
مبادا نسلی را پرورش دهید که از بزرگی میراث سلف و ارزش عظیم آن غافل است!
و خود نیز از پادزهر عزتی که در سیرت ایشان است بنوشید زیرا جانها را زنده میکند!
مبادا نسلی را پرورش دهید که از بزرگی میراث سلف و ارزش عظیم آن غافل است!
و خود نیز از پادزهر عزتی که در سیرت ایشان است بنوشید زیرا جانها را زنده میکند!
⛓️🤍࿐
قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ
توبه | 51
.
قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ
بگو: هرگز چیزی (از خیر و شرّ) به ما نمیرسد، مگر چیزی که خدا برای ما مقدّر کرده باشد.
توبه | 51
.
قال ابن القيم رحمة اللّٰه تعالى :
طلب علم و تعلیم آن از بزرگترین راههای کسب رضایت اللّٰه متعال است .
قال ابن القيم رحمة اللّٰه تعالى :
طلب علم و تعلیم آن از بزرگترین راههای کسب رضایت اللّٰه متعال است .
- مفتاح دار السعادة ١ / ٧١ ✍🏻📚.
💜
🌸🍃 زن عفیفه و صالحه بهترین رفیق و نیز بهترین یاریگر شوهرش در انجام واجبات دینی و دنیوی اوست و برای فرزندان او همچون گنج است چرا که آنان را بر دین و اخلاق و ارزشهای والا و کسب فضائل تربیت میکند.
و برای شوهرش در مورد خانواده و بستگان هم مثل گنج است زیرا اوست که شوهر خود را به نیکی به والدین و صله رحم و خوش رفتاری با اطرافیان یادآوری کرده و در این عمل خیر به او کمک مینماید.
پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
(الدُّنيا متاعٌ وخيرُ متاعِها المرأةُ الصَّالحةِ)
تمام دنیا متاع و بهترین متاع آن،زن صالحه است.(صحیح مسلم/۱۴۶۷)
کُهمردی ✍🏻
🌸🍃 زن عفیفه و صالحه بهترین رفیق و نیز بهترین یاریگر شوهرش در انجام واجبات دینی و دنیوی اوست و برای فرزندان او همچون گنج است چرا که آنان را بر دین و اخلاق و ارزشهای والا و کسب فضائل تربیت میکند.
و برای شوهرش در مورد خانواده و بستگان هم مثل گنج است زیرا اوست که شوهر خود را به نیکی به والدین و صله رحم و خوش رفتاری با اطرافیان یادآوری کرده و در این عمل خیر به او کمک مینماید.
پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
(الدُّنيا متاعٌ وخيرُ متاعِها المرأةُ الصَّالحةِ)
تمام دنیا متاع و بهترین متاع آن،زن صالحه است.(صحیح مسلم/۱۴۶۷)
کُهمردی ✍🏻
#زنی از ابن قيم رحمه الله، پرسید:
هفت دختر دارم برای ازدواج آنها من را رهنمایی کنید ، ابن قيم رحمه الله فرمودند : بهتر است خواستگار شان حافظ #قرآن باشد
#زن گفت : اگر نبود؟ ابن قیم فرمود: پس نماز خوان باشد
#زن بار دوم گفت: اگر نماز خوان نباشد چه؟
ابن قیم رحمه الله فرمود: بگذار مانند خودت پیر شوند بهتر از اینکه ازدواج کنند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم: میفرمایند آنچه میان اسلام و کفر میباشد، ترک نماز است!
(صحیح مسلم)
هفت دختر دارم برای ازدواج آنها من را رهنمایی کنید ، ابن قيم رحمه الله فرمودند : بهتر است خواستگار شان حافظ #قرآن باشد
#زن گفت : اگر نبود؟ ابن قیم فرمود: پس نماز خوان باشد
#زن بار دوم گفت: اگر نماز خوان نباشد چه؟
ابن قیم رحمه الله فرمود: بگذار مانند خودت پیر شوند بهتر از اینکه ازدواج کنند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم: میفرمایند آنچه میان اسلام و کفر میباشد، ترک نماز است!
(صحیح مسلم)
◽️محبت ابوبکر رضیالله عنه نسبت به رسولاللهﷺ
بزرگ ترین چیز در مورد محبت:
ای ابوبکر چه چیزی تو را به گریه می اندازد؟
گفت: رسول الله (صل الله عليه وسلم) را در حال گریه دیدم، پس گریه کردم.
دشمنان ابوبکر رسوای دنیا و قیامت هستند.
#اللهم اصلاح القلبی
بزرگ ترین چیز در مورد محبت:
ای ابوبکر چه چیزی تو را به گریه می اندازد؟
گفت: رسول الله (صل الله عليه وسلم) را در حال گریه دیدم، پس گریه کردم.
دشمنان ابوبکر رسوای دنیا و قیامت هستند.
#اللهم اصلاح القلبی
#حدیث_شریف
برطرف کردن ناراحتی دیگران
عن أبي هريرة رضي الله عنه قال قال رسول الله صلى الله عليه و سلم :«مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الدُّنْيَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ» متفق علیه.
ابوهریره رضي الله عنه از رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم نقل میکند که فرمود: هرکس مصیبتی از مصایب دنیا را از انسان مؤمنی برطرف نماید، خداوند عزوجل در پاداش آن، مصیبتی از مصایب قیامت را از او برطرف خواهد کرد.
برطرف کردن ناراحتی دیگران
عن أبي هريرة رضي الله عنه قال قال رسول الله صلى الله عليه و سلم :«مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الدُّنْيَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ» متفق علیه.
ابوهریره رضي الله عنه از رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم نقل میکند که فرمود: هرکس مصیبتی از مصایب دنیا را از انسان مؤمنی برطرف نماید، خداوند عزوجل در پاداش آن، مصیبتی از مصایب قیامت را از او برطرف خواهد کرد.
Forwarded from بابُ الجهاد
.
لم يكن رجلاً حادًا،
هم كانوا يقتربون من جهته المكسورة.
او تندخو نبود آنها از سمتِ شکستهاش
به او نزدیک میشدند..
لم يكن رجلاً حادًا،
هم كانوا يقتربون من جهته المكسورة.
او تندخو نبود آنها از سمتِ شکستهاش
به او نزدیک میشدند..
Forwarded from (رجــ-ـــال الأمـ.ـ.ـة) (Шери Ислом)
{گذشت مفتي محمد أنور البدخشاني -رحمهالله-}
بسم الله والحمدلله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه:
وقال الله جل وعلا:﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ﴾
وأيضًا قال الله جل وعلا:﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾
خبر گذشت استاذ العلماء شیخ مفتي محمد أنور البدخشاني -رحمهالله- برایمان رسید.
شیخ البدخشاني -رحمهالله- در سرزمین های مختلفی شاگردان دارند و خدمت بسیار بزرگِ به اسلام نمودند حتی در مدینه منوره از خدمات شیخ -رحمهالله- مسلمانان مستفید شدند
📌شیخ البدخشاني -رحمهالله- شاگردان زیادی را در راه علم و جهاد تقدیم کردند که الحمدلله تعداد شان مصروف تدریس هستند و تعداد شان مشغول جهاد في سبیل الله، و بلاخره شیخ رحمهالله در باكستان به خواست الله دنیای فانی را وداع گفتند، الله جنة الفردوس را نصيب شان كند (آمين)
رحم الله الشيخ أنور البدخشاني
/إنا لله وإنا إليه راجعون/
✍️الأخ المجاهد البدخشاني الطاجيكي -ثبته الله-
بسم الله والحمدلله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه:
وقال الله جل وعلا:﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ﴾
وأيضًا قال الله جل وعلا:﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾
خبر گذشت استاذ العلماء شیخ مفتي محمد أنور البدخشاني -رحمهالله- برایمان رسید.
شیخ البدخشاني -رحمهالله- در سرزمین های مختلفی شاگردان دارند و خدمت بسیار بزرگِ به اسلام نمودند حتی در مدینه منوره از خدمات شیخ -رحمهالله- مسلمانان مستفید شدند
📌شیخ البدخشاني -رحمهالله- شاگردان زیادی را در راه علم و جهاد تقدیم کردند که الحمدلله تعداد شان مصروف تدریس هستند و تعداد شان مشغول جهاد في سبیل الله، و بلاخره شیخ رحمهالله در باكستان به خواست الله دنیای فانی را وداع گفتند، الله جنة الفردوس را نصيب شان كند (آمين)
رحم الله الشيخ أنور البدخشاني
/إنا لله وإنا إليه راجعون/
✍️الأخ المجاهد البدخشاني الطاجيكي -ثبته الله-
#روز_فتح_کابل_بردل_هایمان_چه_میگذشت؟؟ 🍃
دو روز میگذشت از رخصتی های تابستانی ک از طرف دولت جمهوری برای محصلین ومتعلمین داده شده بود..
آخرین سال متعلمی ام بود. (صنف دوازدهم) مکتب بودم.
خبر از فتح ولایات ب گوش هایمان چند روزی بود ک. رسیده بود ولی گمان. نمیکردیم ک کابل نیز فتح شود ب این سهل و آسانی.
ولی نمیدانستیم ک نصرت الهی با مجاهدین است..
روز اخیر مکتب را به یاد دارم همه باهم. با استادان خود با صنفی های خود با دوستان خود خدا حافظی کردیم وحتی برای تفریح دسته جمعی ب یک رستورانت نیز رفتیم تا یاد. گار بماند گویا دل هایمان آگاه شده بود ک این دیدار آخرین دیدار است. ❤️🩹
خبر همه جا پخش شد ک دولت جمهوریت سقوط کرده واشرف غنی با پول های زیادی از کشور فرار کرده آن هم بدون سَرپایی. 🤣
ترس ووحشت همه شهر وجاده های کابل را پیچانیده بود..
دقیقا چاشت روز بود ک همه زن ومرد پراگنده وبا ترس کار های خودرا رها کرده وب خانه های خود پناه آوردن. پدرمم نیز آمد وگفت والله قسم طالبان وارد شهر شدن الله خیر مارا پیش کند.
مردم شهر ب مدت سه روز نه زن نه مرد نه پیر نه جوان هیچکسی از خانه های خود بیرون نشدن..
سرک ها وکوچه های پرنفوس کابل بی کس شده بود.
اذهان مردم را دراین مدت بیست سال پراز توطعه های ناموسی ، ظلم وستم بر علیه طالبان کرده بودن..
#مثال: طالبان زنان ودختران مردم را ب زور ب عقد نکاح خود در می آورند.
طالبان ظالم ووحشی هستن.
طالبان مردان وزنان تاجک را میکُشند.
طالبان همه نیروهای پاکستان استن وبخاطر بی عزت ساختن زنان ودختران افغان وارد شهر شدن.
طالبان تروریست هستن..
"لعنت الله علیه کاذبین"
کور شوم در مدت 18 سال از عمرم ک. گذشته بود اگر یکبار هم شنیده باشم ک یکی برای طالبان مجاهد خطاب کرده باشد. جز الفاظ تروریست،وحشی،آدم کُش، و.... هیچی نشنیده بودم.
همه با ترس ولرز بودن.ولی تا اخرک نمیشد از خانه بیرون نشوی.
روز چهارم خواستم از خانه بیرون شوم وجایی کاری داشتم وقتی خارج شدم خب از خدا ک.پنهان نباشد از بنده چه پنهان.🥀
دارای پوشش مناسبی نبودم آن وقت ک معنی حجاب را اسلن نمیدانستیم چی هست. 🫣
وقتی ازجاده ها عبور میکردم مجاهدین ک آنجا میبودن خیلی ب قهر نگاه میکردن ومنم خیلی میترسیدم از نگاه های پر وحشت شان. ولی چشمام را ب زیر انداخته میگذشتم ـ
وقتی رسیدم خانه نفس عمیقی کشیدم. وگفتم شکر خدایا سالم رفتم وسالم برگشتم..
بعدش آهسته اهسته فضا رو ب آرامی رفت مردم عادت کردن با خو. واخلاق مجاهدین اشنا شدن.
خودم ک خیلی از طالبان بدم می آمد باگذشت زمان باخودم. گفتم طالبان. کسانی نیستن ک رسانه ها برای ما ازشان. میگفتن والله آنطور اشخاص نیستن.
ولی بخاطر منع تحصیل دختران ب دلم. کینه داشتم وهرچند کـوشش میکردم تا بگذرم ولی نمیشد.
شروع کردم در نشرات علیه مجاهدین🥺. الله ببخشد مرا 🥀
تا آنکه در گروه واتساپ با یکی از بزرگان امارت هم. کلام شدم.
خیلی الفاظ زشت وبی ادبانه برایشان استعمال کردم ومسدود کردم شان..
ولی آنها سراغم را از یکی از دوستانم گرفته ومرا پیدا کردن
خواستن تا پیش ایشان حاضر شوم..
بعد رد وبدل کردن حرفای زیادی مراجعه کردم ب دفتر شان..
آن زمان هم با همان ترس وفکر 18سال رسانه یی بودم
رفتم ونشستم چند لحظه ی. سر سخن گشودن. چنان با لطافت ونرمی حرف زدن ک از خجالت زیاد نمیتوانستم سرم را بلند کنم..
وقتی از نزد ایشان برگشتم دوباره خانه آمدم.
باخودم فکر کردم چی بود؟ انجا چی دیدی؟
والله غیر قابل باور بود..
ب خودم. گفتم از الله بترس ونکن دیگر نشرات علیه یک نطام اسلامی. توبه کردم همه گروهارا حذف کردم.
#ادامه_دارد_ان شاءالله
#جندالاقصی
دو روز میگذشت از رخصتی های تابستانی ک از طرف دولت جمهوری برای محصلین ومتعلمین داده شده بود..
آخرین سال متعلمی ام بود. (صنف دوازدهم) مکتب بودم.
خبر از فتح ولایات ب گوش هایمان چند روزی بود ک. رسیده بود ولی گمان. نمیکردیم ک کابل نیز فتح شود ب این سهل و آسانی.
ولی نمیدانستیم ک نصرت الهی با مجاهدین است..
روز اخیر مکتب را به یاد دارم همه باهم. با استادان خود با صنفی های خود با دوستان خود خدا حافظی کردیم وحتی برای تفریح دسته جمعی ب یک رستورانت نیز رفتیم تا یاد. گار بماند گویا دل هایمان آگاه شده بود ک این دیدار آخرین دیدار است. ❤️🩹
خبر همه جا پخش شد ک دولت جمهوریت سقوط کرده واشرف غنی با پول های زیادی از کشور فرار کرده آن هم بدون سَرپایی. 🤣
ترس ووحشت همه شهر وجاده های کابل را پیچانیده بود..
دقیقا چاشت روز بود ک همه زن ومرد پراگنده وبا ترس کار های خودرا رها کرده وب خانه های خود پناه آوردن. پدرمم نیز آمد وگفت والله قسم طالبان وارد شهر شدن الله خیر مارا پیش کند.
مردم شهر ب مدت سه روز نه زن نه مرد نه پیر نه جوان هیچکسی از خانه های خود بیرون نشدن..
سرک ها وکوچه های پرنفوس کابل بی کس شده بود.
اذهان مردم را دراین مدت بیست سال پراز توطعه های ناموسی ، ظلم وستم بر علیه طالبان کرده بودن..
#مثال: طالبان زنان ودختران مردم را ب زور ب عقد نکاح خود در می آورند.
طالبان ظالم ووحشی هستن.
طالبان مردان وزنان تاجک را میکُشند.
طالبان همه نیروهای پاکستان استن وبخاطر بی عزت ساختن زنان ودختران افغان وارد شهر شدن.
طالبان تروریست هستن..
"لعنت الله علیه کاذبین"
کور شوم در مدت 18 سال از عمرم ک. گذشته بود اگر یکبار هم شنیده باشم ک یکی برای طالبان مجاهد خطاب کرده باشد. جز الفاظ تروریست،وحشی،آدم کُش، و.... هیچی نشنیده بودم.
همه با ترس ولرز بودن.ولی تا اخرک نمیشد از خانه بیرون نشوی.
روز چهارم خواستم از خانه بیرون شوم وجایی کاری داشتم وقتی خارج شدم خب از خدا ک.پنهان نباشد از بنده چه پنهان.🥀
دارای پوشش مناسبی نبودم آن وقت ک معنی حجاب را اسلن نمیدانستیم چی هست. 🫣
وقتی ازجاده ها عبور میکردم مجاهدین ک آنجا میبودن خیلی ب قهر نگاه میکردن ومنم خیلی میترسیدم از نگاه های پر وحشت شان. ولی چشمام را ب زیر انداخته میگذشتم ـ
وقتی رسیدم خانه نفس عمیقی کشیدم. وگفتم شکر خدایا سالم رفتم وسالم برگشتم..
بعدش آهسته اهسته فضا رو ب آرامی رفت مردم عادت کردن با خو. واخلاق مجاهدین اشنا شدن.
خودم ک خیلی از طالبان بدم می آمد باگذشت زمان باخودم. گفتم طالبان. کسانی نیستن ک رسانه ها برای ما ازشان. میگفتن والله آنطور اشخاص نیستن.
ولی بخاطر منع تحصیل دختران ب دلم. کینه داشتم وهرچند کـوشش میکردم تا بگذرم ولی نمیشد.
شروع کردم در نشرات علیه مجاهدین🥺. الله ببخشد مرا 🥀
تا آنکه در گروه واتساپ با یکی از بزرگان امارت هم. کلام شدم.
خیلی الفاظ زشت وبی ادبانه برایشان استعمال کردم ومسدود کردم شان..
ولی آنها سراغم را از یکی از دوستانم گرفته ومرا پیدا کردن
خواستن تا پیش ایشان حاضر شوم..
بعد رد وبدل کردن حرفای زیادی مراجعه کردم ب دفتر شان..
آن زمان هم با همان ترس وفکر 18سال رسانه یی بودم
رفتم ونشستم چند لحظه ی. سر سخن گشودن. چنان با لطافت ونرمی حرف زدن ک از خجالت زیاد نمیتوانستم سرم را بلند کنم..
وقتی از نزد ایشان برگشتم دوباره خانه آمدم.
باخودم فکر کردم چی بود؟ انجا چی دیدی؟
والله غیر قابل باور بود..
ب خودم. گفتم از الله بترس ونکن دیگر نشرات علیه یک نطام اسلامی. توبه کردم همه گروهارا حذف کردم.
#ادامه_دارد_ان شاءالله
#جندالاقصی
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
#روز_فتح_کابل_بردل_هایمان_چه_میگذشت؟؟ 🍃 دو روز میگذشت از رخصتی های تابستانی ک از طرف دولت جمهوری برای محصلین ومتعلمین داده شده بود.. آخرین سال متعلمی ام بود. (صنف دوازدهم) مکتب بودم. خبر از فتح ولایات ب گوش هایمان چند روزی بود ک. رسیده بود ولی گمان.…
پیشنهاد مطالعه میدهم برای شما عزیزان. 😐
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
#روز_فتح_کابل_بردل_هایمان_چه_میگذشت؟؟ 🍃 دو روز میگذشت از رخصتی های تابستانی ک از طرف دولت جمهوری برای محصلین ومتعلمین داده شده بود.. آخرین سال متعلمی ام بود. (صنف دوازدهم) مکتب بودم. خبر از فتح ولایات ب گوش هایمان چند روزی بود ک. رسیده بود ولی گمان.…
ب موضوعات اسلامی علاقه ی فراوان داشتم.
وهم فکر میکردم ک مجاهدین تنها در شام هستن. ب همین دلیل شهر عاشقان (شام) خیلی دوس دارم الله شهادت در آن مکان مقدس را نصیبم کند.. اخبار جهانی را از طریق تلویزیون تعقیب میکردم صرف بخاطر دیدار چند لحظه ی از مجاهدین شام.🤕
وقتی درب مکاتب ب وپوهنتون ها ب روی دختران بسته شد.
فرصت خوبی بود برای اموزش های دینی.
چون قبل روی کار آمدن امارت اسلامی. همه تمرکز وکوشش مردم روی فراگیری زبان های خارجی انگلیبسی، فرانسوی، روسی، ودها زبان دیگر وهمچنان یادگیری علوم دیگر همچو ریاضیات، کیمیا وفزیک بود..
درمیان بیست دختر اگر یکی ب مدرسه میرفت بس دیگرا اسلن نامی ازمدرسه نمیبردن.
همه خسته شدن از نشستن بیکار در خانه های خود ورو آوردن ب مدارس دینی. خاهران زیادی از اصل دین خود آگاه شدن واز گمراهه ب راه راست هدایت شدن با توفیق پروردگار عالمیان.
برای من ک شرایط رفتن ب مدرسه فراهم نبود. یکی از دوستانم از شبکه اجتماعی تلگرام استفاده میکرد. وبرای من هم پیشنهاد کرد گفت گروها وکانال های دینی وجهادی خوبی دارند.
وقتی نام جهاد را شنیدم ی کم کلمه ی نا آشنا بود برایم ولی نمیدانم چطور دوس داشتمش.
تلگرام را فعال کردم.
اولین. کانالیکه پیوست کردم در آن کانال رایحه ی شهادت بود..
مالکیتش دست خاهر فاریابی بود.
داستان های زیبایی در کانال خود نشر میکردن. شروع کردم ب خواندن داستان ها. اولین داستا نی ک خواندم داستان جهادی "خاطرات خونین" بود.
چنان عشق جهاد وشهادت ب دلم ریشه زد ک دیگر نتوانستم خودم. را پیدا کنم. هی چشمام بخاطر رنج امت بخاطر اسارت خاهران بخاطر فراق یاران شان ژاله ژاله میبارید.🥺
داستان هایی زیادی را خواندم. ولی قلب کوچکم دیگر توان برداشت نداشت ضعیف شد حین خواندن داستان نَفَسم بند می آمد توان نفس گرفتن نمیداشتم دیگه منع شد بالایم خواندن داستان ها وسرگذشت تلخ مجاهدین اسلام..
ولی در قلب من هم دیگه عشق جهاد سرکشیده بود وراه برگشتی هم. ندارد تا رسیدن ب لقاء رب ام..
وهم فکر میکردم ک مجاهدین تنها در شام هستن. ب همین دلیل شهر عاشقان (شام) خیلی دوس دارم الله شهادت در آن مکان مقدس را نصیبم کند.. اخبار جهانی را از طریق تلویزیون تعقیب میکردم صرف بخاطر دیدار چند لحظه ی از مجاهدین شام.🤕
وقتی درب مکاتب ب وپوهنتون ها ب روی دختران بسته شد.
فرصت خوبی بود برای اموزش های دینی.
چون قبل روی کار آمدن امارت اسلامی. همه تمرکز وکوشش مردم روی فراگیری زبان های خارجی انگلیبسی، فرانسوی، روسی، ودها زبان دیگر وهمچنان یادگیری علوم دیگر همچو ریاضیات، کیمیا وفزیک بود..
درمیان بیست دختر اگر یکی ب مدرسه میرفت بس دیگرا اسلن نامی ازمدرسه نمیبردن.
همه خسته شدن از نشستن بیکار در خانه های خود ورو آوردن ب مدارس دینی. خاهران زیادی از اصل دین خود آگاه شدن واز گمراهه ب راه راست هدایت شدن با توفیق پروردگار عالمیان.
برای من ک شرایط رفتن ب مدرسه فراهم نبود. یکی از دوستانم از شبکه اجتماعی تلگرام استفاده میکرد. وبرای من هم پیشنهاد کرد گفت گروها وکانال های دینی وجهادی خوبی دارند.
وقتی نام جهاد را شنیدم ی کم کلمه ی نا آشنا بود برایم ولی نمیدانم چطور دوس داشتمش.
تلگرام را فعال کردم.
اولین. کانالیکه پیوست کردم در آن کانال رایحه ی شهادت بود..
مالکیتش دست خاهر فاریابی بود.
داستان های زیبایی در کانال خود نشر میکردن. شروع کردم ب خواندن داستان ها. اولین داستا نی ک خواندم داستان جهادی "خاطرات خونین" بود.
چنان عشق جهاد وشهادت ب دلم ریشه زد ک دیگر نتوانستم خودم. را پیدا کنم. هی چشمام بخاطر رنج امت بخاطر اسارت خاهران بخاطر فراق یاران شان ژاله ژاله میبارید.🥺
داستان هایی زیادی را خواندم. ولی قلب کوچکم دیگر توان برداشت نداشت ضعیف شد حین خواندن داستان نَفَسم بند می آمد توان نفس گرفتن نمیداشتم دیگه منع شد بالایم خواندن داستان ها وسرگذشت تلخ مجاهدین اسلام..
ولی در قلب من هم دیگه عشق جهاد سرکشیده بود وراه برگشتی هم. ندارد تا رسیدن ب لقاء رب ام..