🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
به کودکانتان بیاموزید که موسيقى حرام است. به آنها یاد دهید که دوستی و رابطهٔ بین دختر و پسر نامحرم ممنوع است. به آنها بیاموزید که حرام همیشه حرام باقی میماند حتی اگر همهٔ مردم انجامش دهند و رستگاری و پیروزی آن است که شخص بر دین و عقیدهٔ خود ثابت قدم بماند.…
اگه ب فرزندت این هارا نیاموختی قطعاً غرب برایش همجنسگرایی، زنا، و..... رو می اموزاند
ما دخترانی از نسل عایشه ی صدیقه هستیم.
الگوی ما سمیه هست، در شجاعت، فاطمه هست در حیاء، خدیجه هست در برده باری، عایشه هست در صداقت وپاک دامنی،
ما بید های ضعیف نیستیم ک در هربادی بلرزیم..
ما از ریشه مستحکم هستیم.
ریشه ی ما ریشه عفت وپاک دامنی هست.
غیرت وبا وقار بودن هست.
شجاع ونترس بودن هست.
والله والله ترسی ندارم از احدی.
ترسی ندارم از کُشتن، ترسی ندارم از اسارت، ترسی ندارم از گلوله وتیغ های بُران..
هرلحظه اماده ی جان فدا کردن. جان در ره جانانم هستم..
#پیام_برای_رقیبان_بدبختم.
#دکترمجاهده_اسماء
الگوی ما سمیه هست، در شجاعت، فاطمه هست در حیاء، خدیجه هست در برده باری، عایشه هست در صداقت وپاک دامنی،
ما بید های ضعیف نیستیم ک در هربادی بلرزیم..
ما از ریشه مستحکم هستیم.
ریشه ی ما ریشه عفت وپاک دامنی هست.
غیرت وبا وقار بودن هست.
شجاع ونترس بودن هست.
والله والله ترسی ندارم از احدی.
ترسی ندارم از کُشتن، ترسی ندارم از اسارت، ترسی ندارم از گلوله وتیغ های بُران..
هرلحظه اماده ی جان فدا کردن. جان در ره جانانم هستم..
#پیام_برای_رقیبان_بدبختم.
#دکترمجاهده_اسماء
برای فعال ماندن در شبکههای اجتماعی چند نصیحت را از این برادرتان که ریشش را اینجا سفید کرده - لطفا - بپذیرید:
ناشناس ماندن - حداقل در آغاز فعالیت - بهتر از فعالیت با نام خود است. اینگونه شما مرحلهٔ اول کارتان را با کمترین آسیب میگذرانید.
بیراهنما نباشید. از یک بزرگتر و داناتر مشورت بگیرید و بر سر مسائلی که برایتان پیش میآید از او راهنمایی بخواهید. شور جوانی همانقدر که خوب است و محرک، به همان اندازه هم میتواند احتمال اشتباهات ما را بالا ببرد.
حساس نباشید، آدم حساس کمکم وارد حاشیه میشود و شروع به گله کردن از دیگران میکند و کم کم با ناراحتی عرصه را ترک میکند یا فعالیتش از کار اصلی منحرف شده و مشغول دیگران میشود. حساس بودن و ناراحت شدن از دیگران بر سر مسائلی که شاید آنان هیچ قصد و غرضی از آن ندارند باعث ایجاد کدورت و چه بسا در مراحل بعدی قطع ارتباط یا تفرقه میشود. این مخصوصا برای کسانی که در شبکههای اجتماعی شناخته شده هستند بدتر است و باعث یارگیری و چند دستگی میشود.
پوست کلفت باشید. این کمی به مورد قبلی هم مربوط است. ممکن است کسی در پستی به شما اشارهای کرده باشد - یا شما فکر کنید منظورش با شماست - در این حالت خودتان را به آن راه بزنید. اسم این مهارت «تَغافُل» است. از شیخ و راهنمای خود دربارهٔ موضوعاتی که به آن شک دارید یا انتقادات وارده مشورت بخواهید اما با کسی درگیر نشوید.
به تندی وارد یک موضوع غیر قطعی نشوید. منظورم از موضوع غیر قطعی، امری است که شریعت دربارهٔ آن حکمی قطعی ندارد یا مسئلهای است که در آن اختلافی روا وجود دارد. مانند اختلاف بر سر نوازلی که جای بحث و اجتهاد دارد. بعضی در این مسائل به تندی وارد میشوند یا دیگران را مسخره میکنند. چرا نباید تند و خشن بود؟ چون آرای ما به شکل عجیبی به ما چسبیدهاند. هر چه شما در مطرح کردن یک بحث تندتر باشید بعدا اگر حتی متوجه اشتباه خود شوید بازگشت از آن برایتان سختتر خواهد بود و چه بسا بر سر لجبازی تا آخر بر رای اشتباه خود بمانید.
در هر صورت وارد حاشیه نشوید. حاشیه یعنی هر چیزی که فعالیت شما را از هدف اصلی منحرف کند یا باعث کندی فعالیت شود. از سوی دیگر حاشیه جذاب است؛ دیدهاید که بگومگوهای بعد از بازی دربارهٔ توهین تماشاگران به فلان بازیکن یا پرت کردن بطری آب توسط مربی به سمت مربی تیم حریف یا زد و خورد در رختکن و سپس حرفهای فلان مربی در فلان برنامه و اعتراض به داور و گریه کردن مربی تیم فلانی برای آنکه پولشان را ندادهاند و عروسی دخترش عقب افتاده، از خود بازی هم جذابتر میشود؟ فعالیت دینی هم همین است. ذات فعالیت یک کار منظم و زمانبر است که اگر نیت را فراموش کنید شاید حوصلهسربر هم شود و نیازمند توکل و دعا و راهنمایی خواستن از دیگران و تواضع و پاکبازی است، اما حاشیه جذاب است زیرا در آن حظ نفس وجود دارد. دفاع از خود شیرین است.
اگر گمان میکنید کسی دارد شما را تحریک میکند او را دنبال نکنید. به همین سادگی. اصلا هم دربارهٔ او جایی صحبت نکنید زیرا این غیبت است. فقط خودتان را از هر جایی که شما را به واکنش تحریک میکند دور کنید.
دنبال کنندهها را نشمارید و لفتها را چک نکنید. شاید کسی به هر دلیلی از کانال شما خارج شود. او دشمن شما نیست، فقط نمیخواهد عضو کانال شما باشد. البته چک کردن آمار برای بررسی فعالیت و مطالعهٔ اینکه چه نوع پستهایی بیشتر خواننده دارد اگر به هدف بالا بردن سطح کانال باشد خوب است، به شرط آن که در دام «آنچه خوانندگان میخواهند» گرفتار نشوی. هدف ما پیش از آنکه راضی کردن خوانندگان باشد، نشر دانستههای مفید است. اگر این دو با هم قابل جمع باشند، چه بهتر، اما اگر قرار باشد یکی فدای دیگری شود، آمار باید فدای نشر سخن درست شود.
#نوشتن
ناشناس ماندن - حداقل در آغاز فعالیت - بهتر از فعالیت با نام خود است. اینگونه شما مرحلهٔ اول کارتان را با کمترین آسیب میگذرانید.
بیراهنما نباشید. از یک بزرگتر و داناتر مشورت بگیرید و بر سر مسائلی که برایتان پیش میآید از او راهنمایی بخواهید. شور جوانی همانقدر که خوب است و محرک، به همان اندازه هم میتواند احتمال اشتباهات ما را بالا ببرد.
حساس نباشید، آدم حساس کمکم وارد حاشیه میشود و شروع به گله کردن از دیگران میکند و کم کم با ناراحتی عرصه را ترک میکند یا فعالیتش از کار اصلی منحرف شده و مشغول دیگران میشود. حساس بودن و ناراحت شدن از دیگران بر سر مسائلی که شاید آنان هیچ قصد و غرضی از آن ندارند باعث ایجاد کدورت و چه بسا در مراحل بعدی قطع ارتباط یا تفرقه میشود. این مخصوصا برای کسانی که در شبکههای اجتماعی شناخته شده هستند بدتر است و باعث یارگیری و چند دستگی میشود.
پوست کلفت باشید. این کمی به مورد قبلی هم مربوط است. ممکن است کسی در پستی به شما اشارهای کرده باشد - یا شما فکر کنید منظورش با شماست - در این حالت خودتان را به آن راه بزنید. اسم این مهارت «تَغافُل» است. از شیخ و راهنمای خود دربارهٔ موضوعاتی که به آن شک دارید یا انتقادات وارده مشورت بخواهید اما با کسی درگیر نشوید.
به تندی وارد یک موضوع غیر قطعی نشوید. منظورم از موضوع غیر قطعی، امری است که شریعت دربارهٔ آن حکمی قطعی ندارد یا مسئلهای است که در آن اختلافی روا وجود دارد. مانند اختلاف بر سر نوازلی که جای بحث و اجتهاد دارد. بعضی در این مسائل به تندی وارد میشوند یا دیگران را مسخره میکنند. چرا نباید تند و خشن بود؟ چون آرای ما به شکل عجیبی به ما چسبیدهاند. هر چه شما در مطرح کردن یک بحث تندتر باشید بعدا اگر حتی متوجه اشتباه خود شوید بازگشت از آن برایتان سختتر خواهد بود و چه بسا بر سر لجبازی تا آخر بر رای اشتباه خود بمانید.
در هر صورت وارد حاشیه نشوید. حاشیه یعنی هر چیزی که فعالیت شما را از هدف اصلی منحرف کند یا باعث کندی فعالیت شود. از سوی دیگر حاشیه جذاب است؛ دیدهاید که بگومگوهای بعد از بازی دربارهٔ توهین تماشاگران به فلان بازیکن یا پرت کردن بطری آب توسط مربی به سمت مربی تیم حریف یا زد و خورد در رختکن و سپس حرفهای فلان مربی در فلان برنامه و اعتراض به داور و گریه کردن مربی تیم فلانی برای آنکه پولشان را ندادهاند و عروسی دخترش عقب افتاده، از خود بازی هم جذابتر میشود؟ فعالیت دینی هم همین است. ذات فعالیت یک کار منظم و زمانبر است که اگر نیت را فراموش کنید شاید حوصلهسربر هم شود و نیازمند توکل و دعا و راهنمایی خواستن از دیگران و تواضع و پاکبازی است، اما حاشیه جذاب است زیرا در آن حظ نفس وجود دارد. دفاع از خود شیرین است.
اگر گمان میکنید کسی دارد شما را تحریک میکند او را دنبال نکنید. به همین سادگی. اصلا هم دربارهٔ او جایی صحبت نکنید زیرا این غیبت است. فقط خودتان را از هر جایی که شما را به واکنش تحریک میکند دور کنید.
دنبال کنندهها را نشمارید و لفتها را چک نکنید. شاید کسی به هر دلیلی از کانال شما خارج شود. او دشمن شما نیست، فقط نمیخواهد عضو کانال شما باشد. البته چک کردن آمار برای بررسی فعالیت و مطالعهٔ اینکه چه نوع پستهایی بیشتر خواننده دارد اگر به هدف بالا بردن سطح کانال باشد خوب است، به شرط آن که در دام «آنچه خوانندگان میخواهند» گرفتار نشوی. هدف ما پیش از آنکه راضی کردن خوانندگان باشد، نشر دانستههای مفید است. اگر این دو با هم قابل جمع باشند، چه بهتر، اما اگر قرار باشد یکی فدای دیگری شود، آمار باید فدای نشر سخن درست شود.
#نوشتن
تحفه ام جند الله از ولایت لوگر رسید برای ما..
گل ها همه نشان دهنده ی زیبایی طبیعت ب نماینده گی از زیبایی بهشت جاویدان هست..
هرگاه ب گل نگاه میکنم.ب یاد خاهران مجاهده ام میفتم همچو گل زیبا،لطیف، باعطر وبوی خوش، هستن.همه ازبرکت ایمان قوی وعقیده زیبا هست.
خیلی دوس. دارم گل هارا.. 😍
جزاک الله خیرا. ام جند الله 🥰❤️
#جندالاقصی
گل ها همه نشان دهنده ی زیبایی طبیعت ب نماینده گی از زیبایی بهشت جاویدان هست..
هرگاه ب گل نگاه میکنم.ب یاد خاهران مجاهده ام میفتم همچو گل زیبا،لطیف، باعطر وبوی خوش، هستن.همه ازبرکت ایمان قوی وعقیده زیبا هست.
خیلی دوس. دارم گل هارا.. 😍
جزاک الله خیرا. ام جند الله 🥰❤️
#جندالاقصی
در سفر سر خوردم با دختری که در الهول اسیر بود نزد اش رفتم،
سلام کرده وارد شدم جواب داد و بسیار خوشحال شد اولاد هایش به چهار اطراف نشسته بود و همهی آنها به سمت ام چنان خوش نگاه میکردند گویا خوشحالی دوباره بر زندهگی شان برگشته بود.،
مقداری آب را که در گیلاسِ از جنسِ گل بود را با دو عدد خرما برایم آورد و گذاشت اش
بیرون از خیمه برادرم منتظر بود و گفته بود که تا پانزده دقیقه دیگر باید بیرون شوم چون خطرِ
آمدن خوارج به آن سو بود.
و ما هم سفری به جای دیگر داشتیم.
آن دختر یک دختر و یک پسر داشت اسمِ پسر اش عمار و اسمِ دختر اش مجاهده بود
نزد ام آمده گفت میدانی خواهر چه گونه به اینجا اسیر شدیم؟
.نه ولی میخواهم بدانم و برای خواهران دیگر نیز برسان ام چون فریبِ خوارج به اوجِ خود رسیده..
خوب خواهر شما میتوانید پیامِ من را برای آنها براسانید پس بگوئید،؛
من از طریق رسانه نشریات جهادی داشتم و عشق جهاد در قلب ام ریشه زده بود.،
چندی بعد از سوی یک شخص برایم پیام آمد و از من درخواست نکاح کرد
با فامیل در میان گذاشتم،
استخاره کرده و قبول کردم و با او نکاح کردم.،
البته هر دو در کشور یمن بودیم.
بسیار خوشحال بودم چون او مجاهد بود چندی بعد بار سفر بستیم برای هجرت به سمتِ سوریه البته به نام اینکه آنجا خلافتِ اسلامی قائم هست.،
بعد از ماه ها به هدف مان رسیدیم و همسر ام در میان خوارج وارد شد چون بنابر همان فریبی بنامِ خلافتِ اسلامی.!
بعد از وارد شدن به آنجا چندی بعد ما را به خانهی انتقال دادند که آنجا دخترانی دیگر نیز چو من همسران مجاهد بودند و مهاجر شده بودند.،
با گذشتِ زمان موضوعاتی را بین آنها متوجه میشدیم ما هم الحمدالله سلفی بودیم مگر
آنها تشدد های بی جا و بی مورد انجام میدادند از جمله اینکه
هر مردی که بروتِ خود را اصلاح نکند قتل خواهد شد.
و الحمدالله من درس های ام را نزدِ شیخ طلحه بن....... خوانده بودم
با شنیدن نام طلحه قلب ام به درد آمد و دانست ام که استاد او پدرم بود...
چون او هم مجاهدین و خواهر و برادران و دختران آنها را تدریس میکرد
اشک هایم سرازیر شد و خواهر همچنان قصه میکرد
بعد از اینکه حکم قتل یکی از شیوخ مهاجر را صادر کردند من با عجله بلند شدم و دلیل اش را پرسیدم
چرا او را قتل میکنید مگر نمیدانید او یکی از شیوخ بزرگ است!؟
یکی از زنان آنها به سوی ام آمد و گفت دختر کوچک نمی دانی او یکی از غلامان و مرتدین است.
.مگر چرا او چه کار کرده است؟
با شیخ ما ابوبکر البغدادی در بارهی معاملهی آنها گفتگو کرده و مرتد شد.!
.یعنی به همین سادهگی متوجه هستید چه کار میکنید همین است اسلامِ شما!؟
با شنیدن این حرف ها همان ساعت حکم کردند که من را به کمپِ الهول ببرند.
صبور بودم و یقین داشتم که اینقدر کثیف نخواهند بود که همسر ام را مجازات کنند
دو روز گذشت خبر قتل همسرم رسید از گریهی زیاد حتی پرسیده نمی توانستم دلیل آن را
به سختی اشک هایم را پاک کردم و گفتم مگر چه دلیل دارد؟!
او چه کار کرده بود!؟
علت مرگ او را نیز مرتد شدن اش را بهانه کردند در حالی که چنین نبود و خوارج با آمریکا بستهگی داشت و شیوخ را قتل میکردند
حالا هم چندیدن سال هست که اینجا گیر مانده ام
براستی پشیمان ام از آمدن به اینجا ای کاش شبی استخاره کرده بودم و به این جا نمی رسیدم اکنون هر چه را انجام بدهم
کاری کرده نمی توانم
از من برای خواهران ام که عاشق جهاد اند برسانید که
فریب این کثیف ها را نخورند
در اینجا اکثراً زنان را هدف قرار میدهند چون
جامعهی اسلامی با اصلاح زنان جامعه خواهد شد وگرنه فاجعهی بیش نخواهد بود...
پیام خواهر اسیر مان در کمپ الهول سوریه. الإستشهادية مریم بنت عبدالله.
خواهر مان چندی قبل به درجهی رفیعِ شهادت نائل گردیدند.
تقبلها الله.
داستان به شکلِ کوتاه بیان شد..
#بنت المجاهد
سلام کرده وارد شدم جواب داد و بسیار خوشحال شد اولاد هایش به چهار اطراف نشسته بود و همهی آنها به سمت ام چنان خوش نگاه میکردند گویا خوشحالی دوباره بر زندهگی شان برگشته بود.،
مقداری آب را که در گیلاسِ از جنسِ گل بود را با دو عدد خرما برایم آورد و گذاشت اش
بیرون از خیمه برادرم منتظر بود و گفته بود که تا پانزده دقیقه دیگر باید بیرون شوم چون خطرِ
آمدن خوارج به آن سو بود.
و ما هم سفری به جای دیگر داشتیم.
آن دختر یک دختر و یک پسر داشت اسمِ پسر اش عمار و اسمِ دختر اش مجاهده بود
نزد ام آمده گفت میدانی خواهر چه گونه به اینجا اسیر شدیم؟
.نه ولی میخواهم بدانم و برای خواهران دیگر نیز برسان ام چون فریبِ خوارج به اوجِ خود رسیده..
خوب خواهر شما میتوانید پیامِ من را برای آنها براسانید پس بگوئید،؛
من از طریق رسانه نشریات جهادی داشتم و عشق جهاد در قلب ام ریشه زده بود.،
چندی بعد از سوی یک شخص برایم پیام آمد و از من درخواست نکاح کرد
با فامیل در میان گذاشتم،
استخاره کرده و قبول کردم و با او نکاح کردم.،
البته هر دو در کشور یمن بودیم.
بسیار خوشحال بودم چون او مجاهد بود چندی بعد بار سفر بستیم برای هجرت به سمتِ سوریه البته به نام اینکه آنجا خلافتِ اسلامی قائم هست.،
بعد از ماه ها به هدف مان رسیدیم و همسر ام در میان خوارج وارد شد چون بنابر همان فریبی بنامِ خلافتِ اسلامی.!
بعد از وارد شدن به آنجا چندی بعد ما را به خانهی انتقال دادند که آنجا دخترانی دیگر نیز چو من همسران مجاهد بودند و مهاجر شده بودند.،
با گذشتِ زمان موضوعاتی را بین آنها متوجه میشدیم ما هم الحمدالله سلفی بودیم مگر
آنها تشدد های بی جا و بی مورد انجام میدادند از جمله اینکه
هر مردی که بروتِ خود را اصلاح نکند قتل خواهد شد.
و الحمدالله من درس های ام را نزدِ شیخ طلحه بن....... خوانده بودم
با شنیدن نام طلحه قلب ام به درد آمد و دانست ام که استاد او پدرم بود...
چون او هم مجاهدین و خواهر و برادران و دختران آنها را تدریس میکرد
اشک هایم سرازیر شد و خواهر همچنان قصه میکرد
بعد از اینکه حکم قتل یکی از شیوخ مهاجر را صادر کردند من با عجله بلند شدم و دلیل اش را پرسیدم
چرا او را قتل میکنید مگر نمیدانید او یکی از شیوخ بزرگ است!؟
یکی از زنان آنها به سوی ام آمد و گفت دختر کوچک نمی دانی او یکی از غلامان و مرتدین است.
.مگر چرا او چه کار کرده است؟
با شیخ ما ابوبکر البغدادی در بارهی معاملهی آنها گفتگو کرده و مرتد شد.!
.یعنی به همین سادهگی متوجه هستید چه کار میکنید همین است اسلامِ شما!؟
با شنیدن این حرف ها همان ساعت حکم کردند که من را به کمپِ الهول ببرند.
صبور بودم و یقین داشتم که اینقدر کثیف نخواهند بود که همسر ام را مجازات کنند
دو روز گذشت خبر قتل همسرم رسید از گریهی زیاد حتی پرسیده نمی توانستم دلیل آن را
به سختی اشک هایم را پاک کردم و گفتم مگر چه دلیل دارد؟!
او چه کار کرده بود!؟
علت مرگ او را نیز مرتد شدن اش را بهانه کردند در حالی که چنین نبود و خوارج با آمریکا بستهگی داشت و شیوخ را قتل میکردند
حالا هم چندیدن سال هست که اینجا گیر مانده ام
براستی پشیمان ام از آمدن به اینجا ای کاش شبی استخاره کرده بودم و به این جا نمی رسیدم اکنون هر چه را انجام بدهم
کاری کرده نمی توانم
از من برای خواهران ام که عاشق جهاد اند برسانید که
فریب این کثیف ها را نخورند
در اینجا اکثراً زنان را هدف قرار میدهند چون
جامعهی اسلامی با اصلاح زنان جامعه خواهد شد وگرنه فاجعهی بیش نخواهد بود...
پیام خواهر اسیر مان در کمپ الهول سوریه. الإستشهادية مریم بنت عبدالله.
خواهر مان چندی قبل به درجهی رفیعِ شهادت نائل گردیدند.
تقبلها الله.
داستان به شکلِ کوتاه بیان شد..
#بنت المجاهد
بعضی ها خطاب ب من میگویند ک چرا این همه دنبال خوارج هستی.
وخوارج خوارج. میگی. فعلا مبارزه با کفار حربی مهمتر از جنگ با خوارج است..
این هم دلیل مبارزهٔ من با خوارج کلاب النار.
کسانی ک در سوریه خاهران مسلمان را دست کفار ومرتدین رها کرده وفرار کردن شب و روز زیر ظلم کفار ماندن ب اسم هجرت وجهاد خاهران مسلمان را فریب داده وب دست. کفار تسلیم کردن.
تا یک قطره خون در بدنم باشد. باخوارج میجنگم چه در مجازی باشد یا چی درحقیقی.
درحقیقی هم الحمدلله از دستم خوارج در امان نماندن.وباردیگر هم آرام نمگذارم شان..
چند روز قبل یکی از خوارجین خطاب ب من گفت:
ترا پیدا خاهیم کرد وبا چاقوی کُند حلالت میکنیم 😁
آدرس ات کابل کوته سنگی.هست. منتظر ما باش..😐 منم ادرس دقیق را برایش دادم اما تاحالا هم معلومش نیست. 😐
.گفتم بیا بی صبرانه منتظر شما هستم. خوش بیایید خوارج کلاب النار..😐
#جندالاقصی
وخوارج خوارج. میگی. فعلا مبارزه با کفار حربی مهمتر از جنگ با خوارج است..
این هم دلیل مبارزهٔ من با خوارج کلاب النار.
کسانی ک در سوریه خاهران مسلمان را دست کفار ومرتدین رها کرده وفرار کردن شب و روز زیر ظلم کفار ماندن ب اسم هجرت وجهاد خاهران مسلمان را فریب داده وب دست. کفار تسلیم کردن.
تا یک قطره خون در بدنم باشد. باخوارج میجنگم چه در مجازی باشد یا چی درحقیقی.
درحقیقی هم الحمدلله از دستم خوارج در امان نماندن.وباردیگر هم آرام نمگذارم شان..
چند روز قبل یکی از خوارجین خطاب ب من گفت:
ترا پیدا خاهیم کرد وبا چاقوی کُند حلالت میکنیم 😁
آدرس ات کابل کوته سنگی.هست. منتظر ما باش..😐 منم ادرس دقیق را برایش دادم اما تاحالا هم معلومش نیست. 😐
.گفتم بیا بی صبرانه منتظر شما هستم. خوش بیایید خوارج کلاب النار..😐
#جندالاقصی
Forwarded from 🔻 مرصاد
کپسول مرگ!
بعضی از ما مسلمانها هنوز داریم وضوگرفتن رو آموزش میدیم اما کافران کپسول مرگ ساختند تا مردم خیلی ناز و گوگولی و باکلاس خودکشی کنند!! اینه خدمت به بشریت و انسانیت...
#تمدن_متعفن
🔴 مرصاد
@Mersad_c
بعضی از ما مسلمانها هنوز داریم وضوگرفتن رو آموزش میدیم اما کافران کپسول مرگ ساختند تا مردم خیلی ناز و گوگولی و باکلاس خودکشی کنند!! اینه خدمت به بشریت و انسانیت...
#تمدن_متعفن
🔴 مرصاد
@Mersad_c
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و کان ابوهما صالحا!
Forwarded from قُلَّـة الإســلام «الجِهَــ⚔️ــاد»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیلی در انتظار مهریه ای خودم من
نمی دانم مجاهدم چی تدارک خواهد دید!😇
ام طوعه🤍
نمی دانم مجاهدم چی تدارک خواهد دید!😇
ام طوعه🤍