Telegram Web Link
#زنان_مسلمان

"حال امت ما زمانی بهتر می‌شود که زن همانند گذشته به ساختن مردان مشغول شود نه فتنه‌انگیزی مردان".
همراه زن فاسد به نیت اصلاح کردنش نکاح نکنید چون شما را نیز فاسد میکند.

عمران بن حطان همراه یک زن زیبای خوارج عروسی کرد، بعد از چندی تبدیل به یکی از بزرگان خوارج گشت.
برخي از ميان مؤمنان؛ مرداني هستند به عهدِ كه با الله بستند وفا كردند، و از آنان كساني است كه عهدش را به جا آورد، و شهيد شدند.

و برخي از آنان نيز كساني است كه ‎
#انتظار_شهادت مي‌كشد و آنها به هيچ وجه عهد شان را تغيير ندادند.

هستند؛ به آن عهدِ که به الله بستند•••
*جهاد هر زن و مردی برای حفظ خانه‌شان، حفظ پایداری و محبت‌شان و نیز اصلاح فرزندانشان!*

*زیرا جنگ علیه خانواده جهانی شده است، دولت‌ها با وضع قوانین و رسانه‌ها نیز با تخریب ارزش‌ها و متزلزل‌ساختن ثوابت در این جنگ مشارکت دارند.*

*خانواده‌ها بی‌ملاحظه شده‌‌اند و بد رفتار می‌کنند، همسران آشتی را به تأخیر می‌اندازند، به زندگی دیگران چشم می‌دوزند، با کسانی مشورت می‌کنند که دارای صلاحیت نیستند و بی‌دین‌اند و بیش از آن‌که به وظایف خود مشغول شوند به حق‌وحقوق مشغول‌ هستند!*

*تا می‌توانید برای خانه‌های خود تلاش کنید زیرا - اگر می‌دانستید - آخرین قلعه‌ است!*
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین #قسمت_بیست_یکم ✍🏼خواهرم سوژین همون روزی که #مسلمان شده بود روز بعدش #حجاب و #چادر کرد.... باوجود مخالفت های خانوادمون دیگه منم ترسی نداشتم چون اول الله دوم خواهرم پشتم بود دیگه مامانم مانع خوبی نبود اما پسر عموم که برادر…
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین

#قسمت_بیست_و_دوم

✍🏼رفتم بیرون #وضو بگیرم دم در اتاق خواهرم همه وسایل های که #محمد تو این مدت واسه خواهرم خریده بود شکسته  بود و دم در گذاشته بود به اضافه گوشیش که شکسته بود...
رفتم دم در صداش کردم جواب داد صدای #اذان رو شنیدم و گفت الان میام باهم نماز رو میخوانبم از اینکه در رو باز کنه واقعا #خجالت میکشیدم........
نمازمونو تموم کردیم هنوز جرئت نکرده بودم به چشماش نگاه کنم خواهرم گفت خواهر #احساس میکنم از من ترسیده ای که من شاید نتونم این امر #اسلام بپذیرم من بهت قول دادم  که در برابر همه #مشکلات وایسم چرا یادت رفته که 💫 #من_مسلمانم 💫 قسمت میدم به خالقمون دیگه این کار بامن نکن چون دیگه من مسلمانم ...........
❤️حرفهای خواهرم تسکیه قلبم با هر بار گفتن من مسلمانم تنم به لرزه می افتاد من و خواهرم بعد 14 سال #زندگی تو دنیا انگار تازه متولد شده بودیم با پذیرفتن اسلام ....
💞ما باید مثل یه کوه پشت هم میبودیم چون مخالفت ها تازه اول بسم الله بود پسر عموم واقعا شرایط رو برامون سخت کرده بود هر روز یه جنجال درست میکرد واقعا دیگه کلافه شده بودیم من هر روز شاهد کارای زشت محمد بودم و شاهد #توبه های  خواهرم بودم.....
و هیچ کاری بجز #دعا کردن ازمون بر نمی اومد تا اینکه اذیت و آزار کردنای   
محمد باعث شد از همدیگر متنفر شویم...
یه روز که از #مسجد برگشتم دم در صدای جیغ شنیدم خیلی به سرعت رفتم بالا دیدم محمد داره سوژین رو کتک میزنه هیچ وقت این موضوع برام #باور_کردنی نبود چون اون همه  این کارای زشت بخاطر دوست داشتن سوژین میکرد...
😔الانم میزنتش دستاشو از موهای سوژین جدا کردم به من گفت روژین برو کنار حتما میکشمش منم با تمام وجودم هولش دادم فریاد زدم این چه دوس داشتنیه خواهرمو کشتی......... 
هرچی دم دستم بود رو به طرفش پرت کردم محمد از خونه زد بیرون بدون گفتن یه کلمه....

#ان‌شاءالله‌ادامه‌دارد...
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین #قسمت_بیست_و_دوم ✍🏼رفتم بیرون #وضو بگیرم دم در اتاق خواهرم همه وسایل های که #محمد تو این مدت واسه خواهرم خریده بود شکسته  بود و دم در گذاشته بود به اضافه گوشیش که شکسته بود... رفتم دم در صداش کردم جواب داد صدای #اذان رو…
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین

#قسمت_بیست_سوم

✍🏼واقعا دلم برای خواهرم میسوخت با تمام #دلتنگی های خودش را با #نگاه ابراز می کرد گفت #خواهر تو چی کشیدی....
الحمدالله دیگه از اون روز از دست کارای محمد نجات پیدا کردیم از یه طرف دلم برای خواهرم میسوخت از یه طرف ناراحت محمد بودم هر چند که منو خواهرم راخیلی اذیت کرد ولی با وجود اینا دوسش داشتم و ناراحتش بودم...
سه ماهی بود هیچ کدوممون همین دیگر رو ندیده بودیم
مامان و بابام خیلی با هامون حرف نمیزدن دلم میخواست یه خبر از محمد داشته باشم یه روز که #نماز میخوندم یه دفعه یاد محمد افتادم (یاده اون روز افتادم که ماشینشو گم کرده بودم اون روز بود که باور به دعاکردن کردم) اصلا نمیدونم نمازم رو چطوری خوندم از #الله #عفو خواستم و برای اولین بار برای محمد #دعا کردم خدایا #هدایت روشنت شامل حال برادرم کن دیگه این #دعا ورد زبانم شده بود....
سعی کردم محمد رو ببینم و باهاش حرف بزنم خوب یادمه اون روز خواهرم دعوام کرد گفت دلت واسه اذیت کردناش تنگ شده میخوای دوباره بیاد سراغمون میدونی آگه گیرت بیاره حتما یه بلای سرت میاره...اما من اینطوری فکر نمیکردم چون میدونستم الان تغییر کرده...
رفتم خونه شون #اعتراف میکنم یکم میترسیدم با  خواهر کوچکم رفتم حالش خوب نبود همش میگفت برو بیرون نمیخوام تو رو ببینم اما بزور رفتم تو از اینکه اینطوری دیدمش خیلی حالم گرفته شد اما بروی خودم نمیاوردم...
خیلی باهاش حرف زدم هیچی بهم  جواب نمیداد فقط در آخر بهم گفت اینو #اسلام بهت یادت داده که 💥 بیایی بهم سر بزنی؟ ....
هیچی نداشتم و فقط نگاش کردم....
تا آخر #عمر نمیتونم اون چند کلمه رو فراموش کنم خیلی منو تو #فکر برده بود خیلی اذیتم میکرد هزار چرای بی پاسخ تو دلم کاشت با دلم کنار اومدم و تصمیم گرفتم هر روز بهش سر بزنم تا اینکه....

#ان‌شاءالله‌ادامه‌دارد...
.

صباحکم بالخیر و العافیه🌹🌷

.
امام ابن قیم رحمه الله تعالی:

مردم در نماز خواندشان به پنج دسته تقسیم میشوند:

1 -مُعاقَب
کسی که الله متعال بخاطر نمازش او را سزا میدهد
و آن کسی است که به نمازش اهتمام نمیدهد. نه برای وضویش، نه ارکان نماز، نه واجبات آن و نه شروطش برنمیخیزد. پس او مستحق عقوبت و سزاست.

2- مُحاسَب
کسی که الله تبارک و تعالی اورا بخاطر نمازش مورد محاسبه قرار میدهد!
و او کسی است که به ارکان نماز و واجبات و شروطش برخواسته، و لیکن از هنگامی که وارد نماز میشود تا وقتی که از آن خارج میشود هیچ چیزی از آنچه در نمازش گفته بود را درک نمیکند
ذهنش در این دنیا سیر میکند تا اینکه [السلام علیکم] میگوید(و نمازش را به اتمام میرساند) ....
و چه بسیارند این گروه که بخاطر نمازشان مورد محاسبه قرار میگیرند.

3- مُكفرٌ عنه
شخصی که الله سبحانه و تعالی نماز وی را سبب کفاره گناهانش قرار میدهد.
و آن کسی است که به ادای ارکان نماز و واجبات و شروطش برخواسته و از هنگامی که وارد نماز میشود تا وقتی که از آن خارج میشود با نفس و شیطانش در جنگ و مبارزه است و میخواهد قلب و ذهنش از نماز، منحرف نشود.
پس او با نفسش در جهاد است تا اینکه نمازش را به نیکویی ادا کند.
و الله عزوجل، (گناهان) چنین شخصی را می پوشاند.

4- مُثاب
فردی که بخاطر نمازش ثواب و پاداش کسب میکند.
و او کسی است که به انجام ارکان و واجبات و شروط و مستحبات نمازش برخواسته و درآن خشوع دارد.
پس الله متعال این چنین فردی را نیز بخاطر نمازش اجر و پاداش میدهد.

5- مُقرَّب
کسی که الله جل جلاله به خاطر ادای نماز، اورا به خودش نزدیک میگرداند.
و او شخصی است که به ادای ارکان و واجبات و شروط و مستحبات نمازش برخواسته و درآن خشوع به خرج داده و  الله متعال را در برابر خودش حاضر میبیند.

و این همان تفاوت میان او و گروه چهارم است که خشوع میورزد ولی حضور قلب ندارد که درحال راز و نیاز با الله است و الله متعال را در برابر خود حاضر نمیبیند!

پس هرکس که به ادای تمام شروط و ارکان و واجبات نمازش برخواسته و نیز خشوع بورزد و چنان بپندارد که با الله ذوالجلال مناجات میکند و الله از احوالش آگاه است پس چنین شخصی مقرب -درگاه الله- است!

📚 ( الوابل الصيب ص40-50
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسبي الله ونعم الوكيل❤️‍🔥

لعنت الله بالای شما که بعد از ایمان آوردن
به سبب استهزاء به کلام الله کافر شده اید.

الله شما را هلاک کند ای دشمنانِ الله💔
🌼وإن رأيتني على خطأ ولم تنصحني
فأنا لا قيمة لي بقلبك !
"إن أحببت أحداً فخذه معك إلى الجنة"🤍


🌼اگر دیدی که دارم خطایی انجام میدهم ونصیحتم نکردی ؛همانا من در قلبت🫀 هیچ ارزشی ندارم!

اگر شخصی را دوست داشتی او را باخودت به بهشت ببر🤍..•

•☆•🫀
تنفــر و حسادت
زهری‌ است‌ که‌ تمام‌ زیبایی‌ ها را میکُشد🥀!

دست‌ از حسادت‌ بردارید، به‌ جـز اینکه‌ نیکی‌
و حسنـات‌ شما‌ را باطل‌ میکنـد، تمام‌درهــای‌
خوشبختی‌ را‌ نیـز بر رویتان‌ می‌بندد...🩶!!
«دختر پاك دامن همانند جهاد فی سبيل الله، جهاد پدر و مادرش در دنياست. پاك دامنی او پيروزی آن دو در كارزار زندگی ست».

مصطفی صادق رافعی رحمه الله


🍃🌼
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین #قسمت_بیست_سوم ✍🏼واقعا دلم برای خواهرم میسوخت با تمام #دلتنگی های خودش را با #نگاه ابراز می کرد گفت #خواهر تو چی کشیدی.... الحمدالله دیگه از اون روز از دست کارای محمد نجات پیدا کردیم از یه طرف دلم برای خواهرم میسوخت از…
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین

#قسمت_بیست_و_چهارم

✍🏼آخر اینطوری شد که هر روز قبل #مسجد یا بعد مسجد یه سری حتما به محمد میزدم بعضی وقتا نهار یا شام براش درست میکردم میبردن هر وقتم میرفتم بهم میگفت چرا میای؟ دیگه نیا... 
😔حرف هر روزش بود اما من میدونستم  از ته دلش نبود تا کلا دیگه مطمئن شدم اونم یه روز نتونستم برم مسجد به محمدم سر نزدم...
عصر ساعت 5 بهم زنگ زد گفت اتفاقی که افتاده که نیامدی؟
منم گفت نه چه اتفاقی الحمدالله که هیچی نشده عمدا گفتم تو که همش میگفتی نیا منم گفتم دیگه بسه مزاحمت نمیشم برادر جان اونم هیچی نگفت و قطع کرد..
🤔اون روز مطمئن شدم یه جورایی #رابطه مون مثل سابق شده منم همین برام کافی بود ، محمد پسر عاقلی بود و همیشه خواستار #حق بود از اون طرف مهناز دوستم #ازدواج کرد با پسر عمویه فرشته من و خواهرم بخاطر خانوادمون نتونستیم به عروسیش بریم اون روزم مثل روز های معمولی به مسجد رفتیم شام واسه خودمون درست کرده و برای محمد هم گذاشتم خواهرمو گذاشتم مسجد و خودم رفتم خونه...
وقتی منو دید رنگش زرد شد اما خوشحالم شد سریع فهمیدم یه کاسه زیر نیم کاسه ست(همیشه وقتی تنها میرفتم نمیرفتم تو ولی اون روز رفتم تو)حدسم در درست بود چشام دیگه دنیا رو ندید فقط اینو دیدم رو میز غذا خوری مشروب گذاشته شده.....
بدون هیچ حرفی هیچ کاری همشون به پرت کردم کف زمین انداختم شکوندم سرش داد زدم بهش حرف بد زدم ...... 
😔اونم چیزی گفت خیلی ناراحتم کرد دوباره همون کلمه که همیشه منو خیلی از وجود اذیت میکرد (اسلام اینو بهت یاد داده) این زود #قضاوت کردن رو؟
دهنم قفل شد اون ادامه داد خودت میدونی روژین من اون موقع که توم مسلمان نبودی مخالفت میشدم بخاطر خوردن اینا همیشه از ادمای مشروبی متنفر بودم اینا مال من نیستن دیونه وقتی اومدم روی میز بود....
گفت اسلام اینا رو بهت یاد داد؟ منم این دفعه دق میکردم جوابشو نمیدادم گفتم نه این اشتباهه #من بود نه #اسلام دیگه هیچی نگفتم...
اما برام بیشتر ثابت شد واقعا #پسر عاقلی است غذا رو براش گرم کردم #قرآن گوشیم رو روشن کردم تا زمین رو تمییز کردم قرآن رو گرفتم محمدم هیچی نگفت که چرا قرآن گرفتی...
وقت رفتن به محمد گفتم میدونی #اسلام بهم چی یاد داده اینکه وقتی اشتباهی کردی بجاش #جبران کنی اسلام #دین_خوبی_هاست من بهت ثابت میکنم....

#ان‌شاءالله‌ادامه‌دارد...
🍃🥀مادران مجاهد پرور🍃🥀
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین #قسمت_بیست_و_چهارم ✍🏼آخر اینطوری شد که هر روز قبل #مسجد یا بعد مسجد یه سری حتما به محمد میزدم بعضی وقتا نهار یا شام براش درست میکردم میبردن هر وقتم میرفتم بهم میگفت چرا میای؟ دیگه نیا...  😔حرف هر روزش بود اما من میدونستم …
#ماجرای_واقعی_مسلمان_شدن_روژین

#قسمت_بیست_و_پنجم

✍🏼میخواستم کمکش کنم اون واقعا #محمد شده بود بخاطر #جدایی از #سوژین ...
اما سوژین به کلی #فراموش کرده بود و همیشه میگفت من مطمئنم که میتونی کمکش کنی اگر اونم نعمتی مثل #قرآن داشت الان اینطوری نبود حال و وضعش...
😔شب و روز صدای ساز #شیطان رو گرفته هر کسی میبود #افسردگی میگرفت...
اینبار سعی کردم بیشتر مواظب رفتار و #اخلاق و برخوردم باشم چون دیگه نمیخواستم بخاطر اشتباهات من #اسلام رو سرزنش کنه هر وقت میرفتم اول از همه #قرآن میگرفتم مواظب نکته به نکته حرفام و رفتارام بودم و رفتارای اونم زیر نظرم بود هر وقت من میرفتم اون #موسیقی نمیگرفت...
حالش کلا عوض شده بود اگر یه روز نمیرفتم بهم #زنگ میزد جوری شده بود که اگر یه نیم ساعتی دیر میکردم میگفت چرا دیر اومدی برام خوشایند بود #امید داشتم که #مسلمان خواهد شد...
چطوری و چگونه نمیدونستم چطوری چون هنوز خودم یه سال نبود #مسلمان شده بودم اما بازم #امیدوارم بودم همیشه #دعا میکردم امیدم بیشتر و بیشتر میشد....
روزا میگذشت #رمضان نزدیک میشد و با اومدن اولین روز رمضان میشد یک سال که من #مسلمان شده بودم و الحمدالله تونسته بودم در مورد #دین با محمد سر صحبت رو باز کنم اما خیلی نه اما بازم جای شکر بود فهمیده بود که هدفم چیه میخواست ازم فاصله بگیر اما نمیتونست چون #الله با من بود
خواهرم الحمدالله شروع به #حفظ قرآن کرده بود اونم خودش یه نیروی بزرگ بود برام هر چند دیگه اون سوژین و روژین سابق تو #خانواده و طایفه نبودیم اما به خیال خودمون خیلی #باعزت تر و عاقل تر بودیم...
اینم از نعمت #اسلام بود #عقیده و باورمون را قبول نداشتن اما اگر حرف حرف خوب میشد اسم دو تا خواهرای دوقلو بود و دیگه کمتر #دعوا بود توخونه اگر #دعوا میشد سر #کلاس دینی رفتن و رفت و آمد #خواهران دینی با ما بود اما دیگه عادی شده بود....
دیگه برایمان #سخت نبود منتظر و آماده بیشتر از ایناها بودیم من بجز همه اینا دنبال #هدایت #برادرم محمد بودم و الحمدالله با اومدن #رمضان کارم واقعا راحت شد و ....

#ان‌شاءالله‌ادامه‌دارد...
•☆•
.

🌺🩷صباح الخیر🌹🌷

.
زن مسلمانی که در مورد علوم شرعی دینش مطالعه میکند برای دشمنان اسلام خطرناک تر از مجاهدی است که سلاح به دست گرفته است
Forwarded from أنْـفٰـَال
#جهاد_مجاهدین

🍃وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَٰكِن كَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ

🔰اگر اراده خروج همراه‌ مجاهدين را داشتند برای آن آمادگی می‌کردند...

آنگاه که مجاهد از هدفش غافل شد و دنبال‌ مخذلین و مرجفین افتاد و برای رویارویی با دشمنان‌ انگیزه‌ای نداشته‌ و برای آن آمادگی نکرده است، توفیق ربانی از او سلب خواهد شد.
گویا الله عزوجل به او‌ می‌گوید تو با نشستگان (زنان و‌ کودکان) بشین و به او توفیق نمی‌دهد با مجاهدين خروج کند.

🔻آنگاه که مجاهدين شبانه‌روزی در معسکرهای آموزشی بودند و مشغول‌ تقويت ایمانی خود بودند، ما شبانه‌روزی در اینترنت و دنبال‌ اکاذیب و اراجيفِ منافقین بودیم.
و‌ هرگز ما با آنها مساوی نیستیم.

لا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ ۚ

https://www.tg-me.com/Jihadi_Activit
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و رها کردن به من صدمه نمی زند، اما
زیبایی خاطرات دلم را می لرزاند 💔
*الهم صلی وسَـلِّم علی نبینا محمدﷺ۰🩶!*
2024/09/27 07:35:20
Back to Top
HTML Embed Code: