Telegram Web Link
قلمرو واقعی آغامحمدخان قاجار را قبلا در کانال قرار داده بودیم، اما این بار با توضیح خاصی قرار دادیم که به صورت پین‌شده برای همیشه نمایان باشد. حتی اگر از بغداد تا ترکستان را فتح کرده بود باید به این نکته بسیار مهم توجه کنیم:

اگر تاریخ ایران برایمان ارزشمند است و به میهن خود عشق می‌ورزیم، نگذاریم تفسیر نادرست و مسمومی را از میهن‌دوستی در فضای فکری میهن‌دوستان رواج دهند. این که تلاش می‌شود نگاه سطحی و تک‌بعدی ارضی با چاشنی اقتدارطلبی مغولی را بزک کنند و به عنوان میهن‌پرستی ایرانشهری جا بزنند بدون این که به سایر تصمیمات دخیل در سرنوشت مردم در آن برهه خاص تاریخی اشاره کنند، این حرکت قطعا یک حرکت هدفمند است.  تاریخ با شکوه ایران عمیق‌تر از آن است که اینگونه مبتذل تفسیر و تحلیل شود. تاریخ ثابت کرده قلمروطلبی اگر با سایر فاکتورهای حکمرانی عادلانه همراه نباشد آن قلمرو دوامی نخواهد داشت، که از قضا اغامحمدخان هیچ کدام از آن‌ فاکتورها را نداشت و به همین دلیل مورد علاقه پانترک‌هاست.

همین روزهاست که بگویند تیمور و چنگیز هم به ایران بزرگ می‌اندیشیدند!
@zand_history
▫️زندیه و انگلیسی‌ها!

هفته گذشته وبسایت ایبنا گزارشی از یک جلسه به اصطلاح نقد کتاب در کاخ گلستان منتشر کرد و در آن گزارش مجددا صحبت‌های یک‌طرفه‌ای علیه زندیه به هدف تطهیر قاجار مطرح شد. چون در وبسایت‌شان قرار دادند حق خاندان زند در دفاع از خود محفوظ است. هدف از این نوشتار نقد تنها یکی از جملات مطرح شده در آن جلسه است، بلکه نویسنده آن کتاب و کسی که در ایبنا این گزارش را منتشر کرده خجالت بکشند!

آن جمله این بود:  «.. یکی از دلایل تعریف انگلیسی ها از زندیه این است که زندیه به جنوب خلیج فارس کاری نداشتند. یکی از دلایل دشمنی انگلیسی ها با قاجاریه این بود که اغامحمدخان سررسید و مانع معامله الماس دریای نور شد..»

اول این که جدا از نقد علمی این عبارت، در نگاه اول از لحاظ ظاهری عیار آن به دست خواننده می‌آید که در چه سطح ابتدایی قرار دارد! از لحاظ علمی هم که آنقدر منبع معتبر در نقض این عبارت داریم که نتیجه آن بی‌آبرویی آنهاست. کاملا مشخص است که این حرفها اصطلاحا نعل وارونه است. کسی نیست نداند که انگلیسی‌ها از قاجاریه چه نفعی برده بودند، حضور آن عروسک‌‌ها در تهران چه سودی برای آنها جهت بسط نفوذشان در جنوب ایران داشت و رضاشاه به واسطه همین مساله در جریان واقعه خزعل چه مشکلاتی را متحمل شد. بندرعباس به مدت ۷۵ سال در چه دوره ای از تاریخ ایران تحت اجاره عمان بود؟  همان کسی که تطهیرش می‌کنند اجاره داده بود.

خب برویم سراغ موضوع بسیار عمیق و مفصل «وضعیت انگلیسی‌ها در دوره زندیه..» اولا میزان دشمنی انگلیسی‌ها با ایران عصر کریم خانی در تاریخ ایران کم‌نظیر بوده است. آتش این دشمنی از اینجا شعله‌ور شد که آنها تمایلی به همکاری با دولت مرکزی ایران جهت انتظام اوضاع خلیج فارس نشان ندادند. کشتی‌های خود را مانند دوران صفوی در اختیار قشون ایران قرار نمی‌دادند و از عناصر شروری چون میرمهنا به عنوان اهرمی در مقابل دولت مرکزی به طور غیرمستقیم حمایت می‌کردند. با دستور دولت زندیه مبنی بر منع خروج سکه دربرابر کالای انگلیسی مخالفت کردند. نتیجه چه بود؟ به هم خوردن قرارداد تجاری بوشهر و خارج شدن آنها از ایران. سپس شیطنت در امور تجاری و تلاش جهت منزوی کردن بوشهر در مقابل بصره از نظر تجاری. دولت زندیه هم با دیدن این وضع و با دستور مستقیم پادشاه زند، فرمان مصادره کشتی‌های آنها را صادر کرد، چند انگلیسی از مقامات کمپانی هند شرقی در جریان همان مصادره‌ها دستگیر و روانه شیراز شدند و تا چندین سال اجازه خروج نداشتند. کار به جایی رسید که موره نماینده کمپانی در بصره در نامه‌ای به لندن درخواست ارسال اسکادران دریایی و پیشنهاد حمله به بنادر ایران را داده بود:

Despatch from Basra to Court of Directors, dated 31st August 1771 :

«..Capture of an English Vessel (Brittanica) a Gogo ketch under English Colours and a Maskat vessel by Hussein Khan, Admiral of the Persian fleet. Proposal to Despatch a squadron to the Gulf and have recourse to arms against Karim Khan..»


اغراق نمی‌کنیم اگر بگوییم ریشه اصلی جنگ بصره تماما اقتصادی و به منظور قطع کردن دست انگلیسی‌ها از بصره و بی‌اعتبار کردن آن بندر در مقابل بوشهر بوده است.

Abraham Parsons in jan 1775:

«..Much altercation passed, by letter, between the Khan and the agent who was so far from satisfying the Khan, that he declared that Basra had all the trade from india with the English(to the exclusion of his country) he would be revenged by destroying Basra..»


آن‌ها هم به خوبی می‌دانستند و به همین دلیل در چند نامه به پاشای بغداد هشدار داده بودند که بر استحکامات دفاعی شهر بیفزایند. اولین گلوله‌ای که به سمت قشون ایران شلیک شد از یک کشتی انگلیسی بود:

«.. وکیل فرنگ انگلیس که از جانب پادشاه والاجاه آن مملکت در بصره متوقف و مشغول داد و ستد بود، با سفاینی چند که هر یک مملو به توپ‌های صاعقه رعدآهنگ بود، به عزم محاربه غازیان از ممر آب روان گردیده..» ابوالحسن مستوفی غفاری کاشانی

بصره فتح شد و موره همان شخصی که یک دهه دشمنی خود را با دولت زندیه نشان داده بود چاره‌ای جز فرار نداشت. قطع کردن مسیر تجاری کمپانی هند شرقی از هند به اروپا به مدت سه سال به تنهایی عامل دشمنی انگلیسی‌ها با دولت زندیه بود. درباره تک تک جملاتی که در این نوشتار اشاره کردیم  سند و مدرک مستدل وجود دارد ( و حاضر به مناظره با گوینده آن عبارت هستیم)

با وجود این همه سند که دشمنی آنها را با حضرت محمدکریم خان زند ثابت میکند، باز هم آن عبارت را منتشر کردند که البته پشیمان می‌شوند. مساله بی‌اهمیت الماس دریای نور را پیراهن عثمان کرده و سپس آن مدل نتیجه‌گیری... الماسی که فروش هم نرفت و تا آخرین لحظه نزد لطف‌علی خان بود.
@zand_history
پژوهش حاضر به قلم دکتر  علی‌احمد الیاسی به بررسی تاریخ‌نگاری ایران در عصر زندیه می‌پردازد. دوره زندیه از ادوار مهم تاریخ نگاری ایرانی محسوب می‌شود. تاریخ‌نگاری در این دوره در انواع مختلف تاریخ عمومی، سلسله‌ای، محلی، تذکره‌ای، منظوم و دینی قابل مشاهده است. در این پژوهش روند تداوم و تحول تاریخ‌نگاری در ایران عصر زندیه در پیوند با تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی جامعه ایران مورد بررسی قرار گرفته و مقصود آن است تا تصویر آشکاری از روند تفکر و اندیشه تاریخ‌نگاری مورخان آن دوره ارائه شود.

لینک خرید کتاب تاریخنگاری عصر زندیه👇👇:

https://shop.rihu.ac.ir/product/detail/1779/تاریخ-نگاری-در-ایران-عصر-زندیه

@zand_history
از باب قیاس!

تصویر بالا، توییت آرشیو ملی قطر:

« بندر ایرانی بندرعباس به مدت ۷۵ سال (در دوره قاجار) به حاکم عمان اجاره داده شد، اقدامی که نهایتا منجر به اختلافات دو طرف شده بود..»

« امام مسقط که تمام همّت خود را بر تجارت گماشته، نهایت توجه را به خلیج فارس دارد و نهایت اعتنا را در این باب دارد که جزایر بحرین را درخواست کرده و صاحب شود. بعد از مراجعت از سفر علاقه مند بود که درباب جزیره هرمز که در بهترین محل از برای تجارت تمام ایران و تمام بنادر خلیج فارس واقع شده مذاکره کرده و مالک آن شود...»
📜 مسیو اولیویه در دوران کوتاه اغامحمدخان

و تصویر پایین از کتاب دکتر سلطان‌بن‌محمد القاسمی امیر شارجه:

«..پس از فتح بصره توسط ایران، امام عمان در ۲۶ می ۱۷۷۶ سیدحیدرعلی را به نمایندگی خود به دربار کریم خان فرستاد تا به توافقی برسند. گفته ‌می‌شود که امام حاضر شد باج و خراج سالانه معمول را برای صلح با کریم خان پرداخت کند..»
📚 The Decline & Fall of The Zand Dynasty. Dr.Sultan Bin Muhammad Al-Qasimi. 2022

حال چه کسی به ایران بزرگ می‌اندیشید؟

@zand_history
دو ستون باقی‌مانده عمارت اندرونی کریم خانی در ساختمان دارایی شیراز. عمارت اندرونی بین سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ ش تخریب و این ساختمان در همان موقعیت ساخته شد و این ستون‌های زیبا از عمارت قبلیست. با سپاس از صفحه اینستاگرام shahreraaz@

@zand_history
▫️ مزار یک شاهزاده عثمانی در قرن شانزدهم که به سلطنت نرسید و قبل از پدر از دنیا رفت. (پسر سلیمان قانونی)

▫️مزار شاهزاده محمدرحیم خان زند در پیاده‌رو زیر نور مستقیم آفتاب و بدون هیچ‌گونه تابلو یا سنگ‌نوشته‌ای. از قضا عمارتی شبیه به عمارت شاهزاده عثمانی به دستور حضرت وکیل ساخته شده بود اما در فاصله سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ ش تخریب شد
@zand_history
آرامگاه شاهزاده محمدرحیم خان که به دستور حضرت محمدکریم خان زند ساخته شده بود در سال ۱۳۰۵ به دلیل ناموجهِ ساخت هنرستان صنعتی تخریب شد.

تصویر اول: تخریب آرامگاه در سال ۱۳۰۵ ش. گویا از نظر متصدیان امور، شیراز به آن بزرگی نقطه‌ دیگری برای ساخت هنرستان نداشت!

تصویر دوم: کلاس درس کرم ابریشم در هنرستان تازه تاسیس که سنگ مزار وسط کلاس قرار داشت. سنگ مزار وسط کلاس و محل نشستن دانش‌آموزان به مدت نیم قرن

تصویر سوم:  اما از ستون‌هایش نگذشتند!  از آن‌جایی که کیفیت عمارت‌های زندی بالا بود با خود گفتند حال که تخریب کردیم، از ستون‌هایش استفاده کنیم حیف است و چنین شد که از ستون‌ها در ورودی هنرستان استفاده کردند.

مولف سومِ تاریخ گیتی‌گشا پس از دستگیری نوّاب لطف‌علی خان زند و در وصف خیانت خوانین حاکم بم چنین نوشته بود:

پریشان جمعی و جمعی پریشان
گرفتار قومی و قومی عجایب...

@zand_history
یازدهم اسفند سالروز درگذشت خسروِ بهرام صولت و فریدون حشمت حضرت محمدکریم خان زند وکیل الرعایا است. دوران ایشان نگینی بود در قرون هجدهم و نوزدهم ایران و نام و یاد ایشان به دلیل ایران‌پناهی و مردم‌دوستی تا ابد زنده خواهد بود..

«  تو گفتی که آن شاه والانژاد
خود از مادر دهر هرگز نزاد
مدّت سلطنت آن حضرت سی سال و کسری و آثاری که از آن جناب در صفحه جهان باقی مانده: باروی طهران و عمارات جدیده در ساحت آن ولایت محکم‌بنیان، بارو و عمارات عالیه و مسجد جامع و چهاربازار و بقاع رفیعه شیراز است.. امید که از نتایج حسن اعتقاد...» عالیجاه ابوالحسن مستوفی غفاری کاشانی

@zand_history
🌿نوروز ۱۱۳۸ شمسی (۲۳۱۸ هخامنشی) و تشبیه آمدن بهار به پیروزی زندیه و غلبه بر زمستان یعنی قاجار


در این سال محمدحسن خان قاجار با قشونی پرتعداد شیراز را محاصره کرد. با وجود تعدادِ زیاد افراد، نتوانست دوام بیاورد و با تدبیر سردودمان زند، قشون وی در یک چشم بر هم زدنی متلاشی شد و به گرگان فرار کرد. این پیروزی نظامی اتفاقی نادر در تاریخ ایران بود که کمتر به آن اشاره می‌شود. در اینجا نویسنده یعنی عالیجاه موسوی نامی اصفهانی با  هنر خاص تصویرسازی خود، بهار را به قشون زندیه تشبیه می‌کند:

« دگرباره سپاه بهمن که در دارالسلطنه چمن قشلاق نموده بود بار مسافرت بست. سرداری که با لشکر گران برف محیط حصین جهان را فرو گرفته بود از شوکت سپهدار بهار شکست یافته روی به دارالمرز هزیمت نهاده و فرمانفرمایی سلطان بهار برپا شد و سرهنگان نامیه را به ضبط الکای دلگشای باغ و بوستان و کوه و بیابان فرمان داد، سرو و صنوبر از گل‌های بهاری خودهای زراندود بر سر نهاده و دلبران جویبار زره داوودی در بر کردند. دامن جویبار از جوشن لاله چون فضای کارزار گلگون شد. حضرت گیتی‌پناهی در خطه دلنواز شیراز، ساده طراز محفل اجلال گردیده و از بذل خلاع آفتاب‌نظیر، بر و دوش جمهور و اعیان کشور و جمیع و شریف لشکر زینت و زیور پذیرفت. بعد از انقضای بزم نوروزی به مسامع والا رسید که محمدحسن خان به فکر خروج از دارالسلطنه اصفهان افتاده در تهیه اسباب محاربه می‌باشد. بندگان خبر آمدن او را پیش‌آمد کار و مقدمه فیروزی و اقبال شمرده، در کمال بی‌التفاتی زیبنده مسند عشرت و کامرانی بودند..»
@zand_history
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹وصف حال و هوای نوروزی ارگ و دیوانخانه برگرفته از یک نسخه خطی اوایل قاجار

خورشید چون ز گردش این نیلگونِ رواق تحویل کرد و در حمل از کاخ مشتری به هزاران میمنت و فرخندگی وارد شد، مانند ایام یزدجردِ بن شهریارِ بن هرمزِ بن نوشیروان که خوانِ احسان کشور از زر و جواهر و الوان بر طبق‌های سیمین مملو نموده و مجلس می‌آراستند، سران و سرداران و خوانینِ با تمکین از هربلاد را مخلع به تشریف‌های الوان و انعام‌های فراوان نموده و مجلس آراستند، خدیوِ جهان چون خسرو سیارگان کریم خان مربع‌نشین و صدرِ ایوان جاه و جلال گردیده چنانچه تجمل جلالش اورنگ نادر را پایمال نموده و در تمام قلمرو ایران و ترکستان و خراسان و عراق و فارس هرکجا که شکست و پستی بود بسبب نام همایون و ضرب تیغِ آبگونِ آن جهان‌پناه التیام یافته..
.
نوروزِ پیروز بر عزیزان و همراهان صفحه عصر زندیه مبارک و فرخنده باد🌷
@zand_history
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عمارت ارگ کریم‌خانی در شب‌های نوروزی

«..می‌گویند هنگامی که از شهر آوای موسیقی شنیده نمی‌شد، وکیل می پرسید که مردم چرا و از چه روی غمگین اند، و نوازندگان را فرا می خواند تا بنوازند...»

📚سفرنامه و خاطرات آکی ئو کازاما نخستین وزیر مختار ژاپن در ایران ( ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ش )
@zand_history
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لطفعلی خان تو شیر دشت ارژنی
شمشیرزن و سوار بی مثال دشت و دمنی
چکاچک شمشیر تو از دورها،
از آن سوی صحرا و از گدار و کتل میاد

دشمن اگر هزار هزار، شمشیر تو یکه سوار
همه پریشان می کند، نابود و بی جان می کند

لطفعلی خان! رفتی به بم چکار کنی؟
اسیر آن اخته بشی؟

بهار شیراز بی تو پاییز شده، لطفعلی خان
شکوفه های نارنج و ترنج بی تو دیگه عطر ندارن
گل های شیراز همه پژمرده شدن
نرگس و لاله های صحرایی برات آه می کشن

لطفعلی خان!
حیف قد و بالای مردانه تو
حیف تو شمشیر تو، غران بادپای تو
لطفعلی خان!
حیف تو شد، حیف تو شد
...
ز کتاب شکوفه خونین شیراز)

@zand_history
تمثال قاضی احمد غفاری کاشانی اثر ابوالحسن مستوفی غفاری کاشانی نوه او. احتمالا آن نوجوانی که در پشت تصویر است خود ابوالحسن غفاریست. وی در سنین کودکی برای اولین بار قشون بزرگ زند را که عازم تنبیه زکی‌خان بود، در اطراف کاشان دیده بود. وی این صحنه را چنین توصیف می‌کند:

«.. از یک فرسخی شهر الی صفی‌آباد، قماش‌های زراندود و متاع‌های طلابافِ سیم‌پود به رسم پاانداز در معبر گستردند. در حینی که کوکبه سعادت‌بحر از کنار شهر می‌گذشت، مسوّد اوراق که از جمله چاکرزادگان آن خسرو آفاق و در آن وقت سنین عمر به مرحله پنج بود، به اتفاق اشخاص من حیث‌السن از خود بزرگتر، به عزمِ سیر و مشاهده جمالِ با کمال اعلیحضرت ظلّ‌اللهی گیتی‌پناهی تا در دروازه محاذات دولتخانه شاهی که عبور کوکبه والا از آنجا می‌شد، رفته دیده‌ی اخلاص و ارادت را از پرتو ذات گرامی صفات قاآنی منوّر ساخته و این اولین مرتبه و نخستین دفعه بود که بدان سعادت عُظمی و موهبت کبری فایض گردید..»

@zand_history
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر سعید میرسعیدی پژوهشگر تاریخ زندیه در وبینار اسفند ۱۴۰۱

استاد سعید نفیسی می‌گوید: این خاندان شریف...
همین یک عبارت کافیست.. در تاریخ ما به کمتر خاندان شاهی چنین گفته‌اند.
@zand_history
🔻به بهانه روز خلیج فارس:
اهمیت ویژه خلیج فارس در معادلات سیاسی عصر زندیه

نیما زند یافت‌آبادی

تا قبل از دوره پهلوی آخرین باری که توجه ویژه‌ای به خلیج فارس شده بود، دوره زندیه بود. هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی و به علت نزدیکی به پایتخت ایران در آن عصر نقش مهمی در معادلات سیاسی ایفا کرد. تمرکز بر خلیج فارس به دلیل مقابله با اتحاد سه‌گانه بغداد_مسقط_بمبئی و درک خطر بریتانیا در منطقه، بیش از پیش بود. سرکوبی یاغیانی چون میرمهنا یا شیخ کنگان، مطیع کردن هرمز و وارد آوردن فشار اقتصادی شدید بر عمان و استرداد جزیره خارک از دستاورد‌های سیاسی در حوزه خلیج فارس بود. توجه به بوشهر به عنوان کانون تجارت و صادرات ایران و سپس تسخیر بصره به عنوان کریدور اقتصادی عثمانی_هندوستان از دستاوردهای اقتصادی دولت زندیه بود. ضربه به بریتانیا از طریق قبیله کعب و مصادره کشتی‌های کمپانی هندشرقی و نهایتا تسخیر بصره و فرار نماینده گستاخ بریتانیا از بصره هشداری بود به کمپانی هند شرقی که از موضع قدرت انجام شد. این در حالی است که خلیج فارس در دوره قاجار به حال خود رها شده بود، هرکس ادعای سروری و سالاری داشت. بندرعباس و هرمز و قشم در دستان عمان و انگلیسی‌ها بود (آغامحمدخان قاجار به عمان اجاره داده بود) و اساسا سود تجارت آن ناحیه به جیب آنها میرفت تا مردم ایران! بحرین هم به کل مستقل بود و قاجارها حضور و نقشی در بحرین نداشتند‌ و اعراب خلیج فارس از ژنرال‌های انگلیسی بیشتر حرف‌شنوی داشتند تا قاجاریه. اگر کمی به عقب برویم به غیر از دوره شاه عباس، در هیچ دوره‌ای مانند دوره زندیه توجه کاملی به خلیج فارس نشد. نادرشاه هم اگرچه به کمک یک انگلیسی به ایجاد ناوگانی در دریای خزر اقدام کرد و در جنوب هم ناوگانی از طریق بندر سورت هندوستان تهیه شد اما توجهی به اقتصاد حوزه خلیج فارس نداشت و دوره افشاریه اکثرا به درگیری در صفحات شمالی گذشت. در دوره صفوی تا قبل از شاه عباس خلیج فارس به حال خود رها بود و شاه عباس هم اگرچه پرتغالی‌ها را از هرمز بیرون کرد اما تنها به کمک ناوگان بریتانیا به این مهم رسید. پرتغالی‌ها رفتند و انگلیسی‌ها جایشان را گرفتند و به پاداش این کمک، انحصار تجارت به انگلستان داده شد‌.
@zand_history
۱۵ اردیبهشت روز شیراز گرامی باد ، پایتخت زندیه و شهری که شادی و غم را در طول چهل و سه سال کنار شاهان زند تجربه کرد

مولف مجمل التواریخ درباره اتحاد حضرت وکیل و اهالی شیراز می‌نویسد:
«..خان افغان به قتل شیرازیان کمر بسته با لشکر خونخوار از اصفهان حرکت نموده به سمت شیراز مرحله‌پیما گردید، این خبر به کریم خان و اهالی شیراز رسید جمیع بزرگان در خدمت کریم خان حاضر شده به اتفاق به روضه متبرکه شاه چراغ رفته عهد و پیمان نمودند که با یکدیگر متفق بوده از شیوه نفاق تبرا جویند و کریم خان رویه معدلت و رعیت‌پروری را پیشنهاد خاطر نمود..»
تصویر: دورنمایی از شیراز عصر زندیه، سفرنامه کارستن نیبور اوایل دوره کریم‌خانی
*
محمدامین گلستانه، مجمل التواریخ بعد نادریه، به تصحیح محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ص ۳۱۵ .
@zand_history
2025/04/10 09:38:44
Back to Top
HTML Embed Code: