از هستی خویش تا پشیمان نشوی
سر حلقهی عارفان و مستان نشوی
تا در نظر خلق نگردی کافر
در مذهب عاشقان مسلمان نشوی
ابو سعید ابوالخیر
سر حلقهی عارفان و مستان نشوی
تا در نظر خلق نگردی کافر
در مذهب عاشقان مسلمان نشوی
ابو سعید ابوالخیر
رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان گفتا: از غیر دوست بربند زبان
گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان
ابو سعید ابوالخیر
گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان
ابو سعید ابوالخیر
عادت ماست که بی باده و می مست شویم فارغ ازمیکده وهرچه درآن هست شویم
عادت ماست که بااهل وفا یارشویم رشته زلف بگیریم و وفادارشویم
ناشناس
عادت ماست که بااهل وفا یارشویم رشته زلف بگیریم و وفادارشویم
ناشناس
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
هوشنگ ابتهاج
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
هوشنگ ابتهاج
عمرت دراز باد که ما را فراق تو
خوش میبرد به زاری و خوش زار می کشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکشد
وحشی بافقی
خوش میبرد به زاری و خوش زار می کشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکشد
وحشی بافقی
به سوی تو؛ به شوق روی تو… ●♪♫ به طرف کوی تو؛ سپیده دم آیم… ●♪♫ مگر تو را جویم… بگو؛ کجایی؟ ●♪♫ نشانِ تو گه از زمین؛ گاهی ز آسمان جویم! ●♪♫ ببین چه بی پروا؛ رهِ تو می پویم… ●♪♫ بگو کجایی؟ ●♪♫ کی رود رخِ ماهت؛ از نظرم… نظرم… ●♪♫ به غیرِ نامت؛ کِی نامِ دگر ببرم؟ ●♪♫ اگر تو را جویم؛ حدیثِ دل گویم… ●♪♫ بگو کجایی؟ ●♪♫ به دستِ تو دادم دلِ پریشانم؛ دگر چه خواهی؟! ●♪♫
آه… فتاده ام از پا… ●♪♫ بگو که از جانم؛ دگر چه خواهی؟! ●♪♫ یک دم از خیالِ من؛ نمی روی ای غزالِ من! ●♪♫ دگر چه پرسی؛ ز حالِ من؟ ●♪♫ تا هستم من؛ اسیرِ کوی توأم… به آرزوی توام… ●♪♫ اگر تو را جویم؛ حدیثِ دل گویم… ●♪♫ بگو کجایی؟ ●♪♫ به دستِ تو دادم دلِ پریشانم؛ دگر چه خواهی؟! ●♪♫ آه… فتاده ام از پا… ●♪♫ بگو که از جانم؛ دگر چه خواهی؟! ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
آه… فتاده ام از پا… ●♪♫ بگو که از جانم؛ دگر چه خواهی؟! ●♪♫ یک دم از خیالِ من؛ نمی روی ای غزالِ من! ●♪♫ دگر چه پرسی؛ ز حالِ من؟ ●♪♫ تا هستم من؛ اسیرِ کوی توأم… به آرزوی توام… ●♪♫ اگر تو را جویم؛ حدیثِ دل گویم… ●♪♫ بگو کجایی؟ ●♪♫ به دستِ تو دادم دلِ پریشانم؛ دگر چه خواهی؟! ●♪♫ آه… فتاده ام از پا… ●♪♫ بگو که از جانم؛ دگر چه خواهی؟! ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
شعر
به سوی تو؛ به شوق روی تو… ●♪♫ به طرف کوی تو؛ سپیده دم آیم… ●♪♫ مگر تو را جویم… بگو؛ کجایی؟ ●♪♫ نشانِ تو گه از زمین؛ گاهی ز آسمان جویم! ●♪♫ ببین چه بی پروا؛ رهِ تو می پویم… ●♪♫ بگو کجایی؟ ●♪♫ کی رود رخِ ماهت؛ از نظرم… نظرم… ●♪♫ به غیرِ نامت؛ کِی نامِ دگر ببرم؟…
موزیکفا
دانلود آهنگ به سوی تو به شوق روی تو علی زند وکیلی با بهترین کیفیت
دانلود آهنگ به سوی تو به شوق روی تو ♫ دانلود اهنگ به سوی تو به شوق روی تو به طرف کوی تو با صدای علی زند وکیلی به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫