خدا چیزے رو ممڪن میڪنہ ڪہ شما اونو غیرممڪن میدونید
᳝
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
᳝
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
خدایا از تو قدرتی را طلب میکنیم کہ
بہ تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستیم بدونِ آنکہ رویِ شانهیِ کسی تکیہ کنیم
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
بہ تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستیم بدونِ آنکہ رویِ شانهیِ کسی تکیہ کنیم
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
Audio
⚫️🔴🔵
#نشید🎶🎵
#جز_تو_کسی_را_لایق
عبادت نیست☝️
جز تو کسی را لایق
سیاحت نیست☝
جز تو کسی را لایق
ستایش نیست☝️
بە زبان #فارسی🌸
کانالهای ما در تلگرام✅👇👇
👉🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
فقه پویا [فتاوی جدید احناف]
@ahnaffatava
یّوحَنّا تی وی رسانه اهل سنت و جماعت
@yohannaTV
کانال زیبای نماد اهل سنت و جماعت
https://www.tg-me.com/namadahlesonat
#نشید🎶🎵
#جز_تو_کسی_را_لایق
عبادت نیست☝️
جز تو کسی را لایق
سیاحت نیست☝
جز تو کسی را لایق
ستایش نیست☝️
بە زبان #فارسی🌸
کانالهای ما در تلگرام✅👇👇
👉🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
فقه پویا [فتاوی جدید احناف]
@ahnaffatava
یّوحَنّا تی وی رسانه اهل سنت و جماعت
@yohannaTV
کانال زیبای نماد اهل سنت و جماعت
https://www.tg-me.com/namadahlesonat
Forwarded from ❤️تاخدا راهی نیست❤️ (حافظ مهران کیانی)
جاده زندگی نبابد صاف و هموار باشد
وگرنه خوابمان میبرد
دست اندازها نعمت بزرگی هستند ...
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
وگرنه خوابمان میبرد
دست اندازها نعمت بزرگی هستند ...
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
🔴 حکایت
پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره .
مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.
پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟ »
زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.»
پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که به او می دهید انجام خواهم داد.»
زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.
پسرک بیشتر اصرارکرد و پیشنهاد داد: ـ«خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. دراین صورت امروز شما زیباترین چمن را در کل شهرخواهید داشت»
مجددا زن پاسخش منفی بود.
پسرک درحالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی راگذاشت.
مغازه دارکه به صحبت های اوگوش داده بود، گفت: «پسر از رفتارت خوشم آمد. به خاطراینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به توبدهم.»
پسر جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم.
من همان کسی هستم که برای این خانم کارمی کند.🌺
🔵🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره .
مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.
پسرک پرسید: «خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟ »
زن پاسخ داد: «کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.»
پسرک گفت: «خانم، من این کار را با نصف قیمتی که به او می دهید انجام خواهم داد.»
زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.
پسرک بیشتر اصرارکرد و پیشنهاد داد: ـ«خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. دراین صورت امروز شما زیباترین چمن را در کل شهرخواهید داشت»
مجددا زن پاسخش منفی بود.
پسرک درحالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی راگذاشت.
مغازه دارکه به صحبت های اوگوش داده بود، گفت: «پسر از رفتارت خوشم آمد. به خاطراینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به توبدهم.»
پسر جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم.
من همان کسی هستم که برای این خانم کارمی کند.🌺
🔵🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
Forwarded from ❤️تاخدا راهی نیست❤️ (حافظ مهران کیانی)
#خادمان دین
شیخالتفسیر مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله میفرمایند:
تا چند قرن پیش هیچ قدرتی جرات خود نمایی در مقابل #اسلام نداشت . اما امروزه به سبب اعمال مسلمانان، اسلام زیر چکمههای استعمارگران و ظالمان لگدمال میگردد و چهرهای مستضعف پیدا کرده است.
🔹🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
شیخالتفسیر مولانا محمد عمر سربازی رحمه الله میفرمایند:
تا چند قرن پیش هیچ قدرتی جرات خود نمایی در مقابل #اسلام نداشت . اما امروزه به سبب اعمال مسلمانان، اسلام زیر چکمههای استعمارگران و ظالمان لگدمال میگردد و چهرهای مستضعف پیدا کرده است.
🔹🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
💯 صد وصیت پیامبر اکرم ﷺ
3⃣ نفع رساندن به مسلمین
🔹عَنْ جَاْبِر بْنِ عَبْدِ الله رضي الله عنهما قَاْلَ: قَالَ رَسُولُ اللهِِ صلی الله علیه و سلم: «مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمْ أَنْ يَنْفَعَ أَخَاهُ فَلْيَفْعَلْ».(📚 رواه مسلم)
🔸از جابر بن عبدالله رضی الله عنهما روایت است که: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر کس که توانایی نفع رسانی به برادرش را دارد، این کار را انجام دهد
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
3⃣ نفع رساندن به مسلمین
🔹عَنْ جَاْبِر بْنِ عَبْدِ الله رضي الله عنهما قَاْلَ: قَالَ رَسُولُ اللهِِ صلی الله علیه و سلم: «مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمْ أَنْ يَنْفَعَ أَخَاهُ فَلْيَفْعَلْ».(📚 رواه مسلم)
🔸از جابر بن عبدالله رضی الله عنهما روایت است که: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر کس که توانایی نفع رسانی به برادرش را دارد، این کار را انجام دهد
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
💥زیانکار چه کسی است؟
🌹›ابُوسُلَيْمَانَالدَّارَانِيُّ
-رحـمـه الـلّه- مـی گـویـد:
”زیـانـکـار کـسـی اسـت کـه“ اعمال صالحش را جلوی دیدگان مردم انجام میدهد، و افعال و کردار قبیح و بسیار زشت را در نزد کسی آشکار میسازد که از رگِ گردن بدو نزدیکتر است»
(حليةالأولياءلأبينعيم)
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
🌹›ابُوسُلَيْمَانَالدَّارَانِيُّ
-رحـمـه الـلّه- مـی گـویـد:
”زیـانـکـار کـسـی اسـت کـه“ اعمال صالحش را جلوی دیدگان مردم انجام میدهد، و افعال و کردار قبیح و بسیار زشت را در نزد کسی آشکار میسازد که از رگِ گردن بدو نزدیکتر است»
(حليةالأولياءلأبينعيم)
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
🎀دعا برای انجام كار مشكل🎀
🍃«اللَّهُمَّ لاَ سَهْلَ إِلاَّ مَا جَعَلْتَهُ سَهْلاً
وَأَنْتَ تَجْعَلُ الحَزْنَ إِذَا شِئْتَ سَهْلاً»
«الهى! انجام هيچ كارى آسان نيست، مگر آن را تو آسان بگردانى و تویى كه هرگاه بخواهى، مشكل را آسان میگردانى.»🍃
📒 صحیح ابنحبان: ۲۴۲۷
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
🍃«اللَّهُمَّ لاَ سَهْلَ إِلاَّ مَا جَعَلْتَهُ سَهْلاً
وَأَنْتَ تَجْعَلُ الحَزْنَ إِذَا شِئْتَ سَهْلاً»
«الهى! انجام هيچ كارى آسان نيست، مگر آن را تو آسان بگردانى و تویى كه هرگاه بخواهى، مشكل را آسان میگردانى.»🍃
📒 صحیح ابنحبان: ۲۴۲۷
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
soroodi&ranjbar
2017
سرود زیبای بار الها ببخش صدای شمس الدین سرودی.وعبدالله رنجبر😍
تقدیم به اعضای کانال یُوحَنّا تی وی❤️
پیشنهاد دانلود کنید🌹
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
تقدیم به اعضای کانال یُوحَنّا تی وی❤️
پیشنهاد دانلود کنید🌹
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
داستان از کانال یُوُحَنّا تی وی
خانوادهای چادرنشین در بیابان زندگی میکردند، روزی روباهی، خروسشان را خورد و آنها محزون شدند.
پس از چند روز، سگ آنها مُرد، باز آنها ناراحت شدند.
طولی نکشید که گرگی الاغ آنها را هم درید.
روزی صبح از خواب بیدار شدند، دیدند همه چادرنشین های اطراف، اموالشان به غارت رفته و خودشان اسیر شدهاند و در آن بیابان، تنها آنها سالم ماندهاند.
مرد دنیا دیدهای گفت: راز این اتفاق، این است که چادرنشینانِ دیگر، بخاطر سر و صدای سگ و خروس و الاغهایشان در سیاهیِ شب شناخته شدهاند و به اسارت در آمدهاند.
پس خیر ما در هلاکشدن سگ و خروس و الاغ بود، در تمام رویدادها و حوادث زندگی به خدا اعتماد کن.
🔵🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
خانوادهای چادرنشین در بیابان زندگی میکردند، روزی روباهی، خروسشان را خورد و آنها محزون شدند.
پس از چند روز، سگ آنها مُرد، باز آنها ناراحت شدند.
طولی نکشید که گرگی الاغ آنها را هم درید.
روزی صبح از خواب بیدار شدند، دیدند همه چادرنشین های اطراف، اموالشان به غارت رفته و خودشان اسیر شدهاند و در آن بیابان، تنها آنها سالم ماندهاند.
مرد دنیا دیدهای گفت: راز این اتفاق، این است که چادرنشینانِ دیگر، بخاطر سر و صدای سگ و خروس و الاغهایشان در سیاهیِ شب شناخته شدهاند و به اسارت در آمدهاند.
پس خیر ما در هلاکشدن سگ و خروس و الاغ بود، در تمام رویدادها و حوادث زندگی به خدا اعتماد کن.
🔵🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
⭐️ اگرها و چراهای غدیر خم!
👌🏼به مناسبت غديرخم، در تأملى عميق فرونشستم؛ سؤالاتی چند ذهنم را به خود مشغول كرد؛ سؤالاتى که جبراً انسان را به سوى حق سوق میدهند و حقيقت را بسان آفتاب میتابانند. به راستى که بر چهرهٔ آفتاب نمیتوان نقاب زد.
آفتاب آمد دليل آفتاب گر دليلت بايد از وى رومتاب
اينك آن را برای خوانندگان محترم مطرح میكنم، به اميد آنكه واقعيت براى انسان آزاده و فهيم روشن گردد؛
١- اگر از نظر پيامبر صلى الله عليه وسلم، علی خليفه بلافصل است و در غدیرخم انتصاب او به طور رسمی اعلان شده است، پس چرا برای این امر برنامهریزی دقيق و عميقی نکرد تا ابوبکر نتواند به راحتی و بدون این که از بينی کسی خون بياید، خلافت را غصب کند؟! آيا پيامبر و علی اينقدر بينش سياسی و كشف و الهام و فراست نداشتند كه حكومت نبوی مصادره میشود؟!
٢- اگر اميرالمؤمنين فرمان خدا را بر خلافت خود یافته است، پس چرا شجاعت، شهامت و عدالت او اقتضا نکرد که یک تنه شمشير برکشد و فرمان و عدالت خدا را جاری سازد؟!
٣- اگر جریان غدیر خم مربوط به انتصاب حضرت علی است، پس چرا ایشان که دروازهٔ حکمت و شهر علم نبوی هست، بيان حق را از وقت حاجت به تأخير انداخت و به تعبيری بيست و پنج سال سکوت کرد؟!
٤- اگر علی خليفهٔ انتصابی بوده، پس چرا ابوذر، عمار، سلمان و امثال ایشان که در دین مداهنت نداشتند و در شأن آنان آمده است: ﴿لَا یَخَافُونَ لَومَةَ لَائِمٍ﴾ اعتراض نکردند؟!
٥- اگر خلافت علی انتصابی بوده، پس چرا خطاب به ابوبکر میگوید: غير تو را أولىٰ ندانيم، تو را پيامبر خدا بر امر دین ما پيش کرد، دیگر کی میتواند که تو را پس اندازد. اشاره به امامت ابوبکر در نماز جماعت به امر پيامبر است.
٦- اگر خلافت انتصابی بوده، پس چرا مدت بيست و پنچ سال در نمازهای فرض پنجگانه، جمعه و عيدین به سه خليفه اقتدا میکرد و در این مدت خود را زبون و اسير اهل باطل و نفاق قرار داد؟!
٧- اگر خلافت انتصابی بوده، پس چرا علی و قوم او (بنیهاشم ) که از نظر نيرو و جایگاه اجتماعی و مردمی به نسبت به ابوبکر و قوم او (بنیتيم) به مراتب قویتر بودند، به پا نخواستند و از مصادرهٔ حكومت جلوگيری نكردند؟!
٨- اگر موضوع ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْك﴾ معرفی علی برای خلافت است، پس چرا پيامبر بلافاصله از نزول آن، آن را ذکر نکرد؛ زیرا تأخير بيان از وقت حاجت از پيامبرِ حکيم قبيح است؛
۹- اگر موضوع آیهٔ بالا همان نصب سياسی است، پس آیاتی که در آن به پيامبر دستور داده شده که در ادارهٔ دنيای مردم با آنان مشورت کند، چگونه توجيه میشود: ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ﴾، ﴿وَأَمْرُهُمْ شُورىٰ بَيْنَهُمْ﴾؟!
۱۰- اگر از نظر حضرت علی خلافت انتصابی است، پس چرا در جای جای نهج البلاغه بر این تأکيد میكند که حکومت سياسی از طریق بيعت و رأی صورت میگيرد. به عنوان نمونه اميرالمؤمنين در نامهٔ ششم نهج البلاغه خطاب به معاویه میفرماید: «مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بيعت کردند، هم بدانسان بيعت مرا پذیرفتند. پس کسی که حاضر است نتواند دیگری را خليفه گيرد و آن که غائب است نتواند کردهٔ حاضران را نپذیرد. شورىٰ از آنِ مهاجرین و انصار است؛ پس اگر اینان بر امامت کسی گرد آمدند و او را امام خود ناميدند، خشنودی خدا در آن است.»
۱۱- اگر خلافت حضرت علی انتصابی است؛ پس چرا در عصر حكومتش آنجا که میخواهد از حق خود برای خلافت دفاع کند، بر ارزشها و شایستگیهای خودش تأکيد میکند نه انتصاب؟! اين كار و خطبههای نهج البلاغه نگرش ايشان را نسبت به حکومت بيان میدارد!
۱۲- اگر از نظر حضرت علی، سه خليفهٔ پيش از او سخن پيامبر را به زمين زده و حکومت را غصب کردهاند، پس چرا در راستاى تثبيت و استحکام حکومت آنان همکاریهای شگفتانگيز و مشفقانهای با آنها داشته است؟!
عبدالحکیم سیدزاده
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
👌🏼به مناسبت غديرخم، در تأملى عميق فرونشستم؛ سؤالاتی چند ذهنم را به خود مشغول كرد؛ سؤالاتى که جبراً انسان را به سوى حق سوق میدهند و حقيقت را بسان آفتاب میتابانند. به راستى که بر چهرهٔ آفتاب نمیتوان نقاب زد.
آفتاب آمد دليل آفتاب گر دليلت بايد از وى رومتاب
اينك آن را برای خوانندگان محترم مطرح میكنم، به اميد آنكه واقعيت براى انسان آزاده و فهيم روشن گردد؛
١- اگر از نظر پيامبر صلى الله عليه وسلم، علی خليفه بلافصل است و در غدیرخم انتصاب او به طور رسمی اعلان شده است، پس چرا برای این امر برنامهریزی دقيق و عميقی نکرد تا ابوبکر نتواند به راحتی و بدون این که از بينی کسی خون بياید، خلافت را غصب کند؟! آيا پيامبر و علی اينقدر بينش سياسی و كشف و الهام و فراست نداشتند كه حكومت نبوی مصادره میشود؟!
٢- اگر اميرالمؤمنين فرمان خدا را بر خلافت خود یافته است، پس چرا شجاعت، شهامت و عدالت او اقتضا نکرد که یک تنه شمشير برکشد و فرمان و عدالت خدا را جاری سازد؟!
٣- اگر جریان غدیر خم مربوط به انتصاب حضرت علی است، پس چرا ایشان که دروازهٔ حکمت و شهر علم نبوی هست، بيان حق را از وقت حاجت به تأخير انداخت و به تعبيری بيست و پنج سال سکوت کرد؟!
٤- اگر علی خليفهٔ انتصابی بوده، پس چرا ابوذر، عمار، سلمان و امثال ایشان که در دین مداهنت نداشتند و در شأن آنان آمده است: ﴿لَا یَخَافُونَ لَومَةَ لَائِمٍ﴾ اعتراض نکردند؟!
٥- اگر خلافت علی انتصابی بوده، پس چرا خطاب به ابوبکر میگوید: غير تو را أولىٰ ندانيم، تو را پيامبر خدا بر امر دین ما پيش کرد، دیگر کی میتواند که تو را پس اندازد. اشاره به امامت ابوبکر در نماز جماعت به امر پيامبر است.
٦- اگر خلافت انتصابی بوده، پس چرا مدت بيست و پنچ سال در نمازهای فرض پنجگانه، جمعه و عيدین به سه خليفه اقتدا میکرد و در این مدت خود را زبون و اسير اهل باطل و نفاق قرار داد؟!
٧- اگر خلافت انتصابی بوده، پس چرا علی و قوم او (بنیهاشم ) که از نظر نيرو و جایگاه اجتماعی و مردمی به نسبت به ابوبکر و قوم او (بنیتيم) به مراتب قویتر بودند، به پا نخواستند و از مصادرهٔ حكومت جلوگيری نكردند؟!
٨- اگر موضوع ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْك﴾ معرفی علی برای خلافت است، پس چرا پيامبر بلافاصله از نزول آن، آن را ذکر نکرد؛ زیرا تأخير بيان از وقت حاجت از پيامبرِ حکيم قبيح است؛
۹- اگر موضوع آیهٔ بالا همان نصب سياسی است، پس آیاتی که در آن به پيامبر دستور داده شده که در ادارهٔ دنيای مردم با آنان مشورت کند، چگونه توجيه میشود: ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ﴾، ﴿وَأَمْرُهُمْ شُورىٰ بَيْنَهُمْ﴾؟!
۱۰- اگر از نظر حضرت علی خلافت انتصابی است، پس چرا در جای جای نهج البلاغه بر این تأکيد میكند که حکومت سياسی از طریق بيعت و رأی صورت میگيرد. به عنوان نمونه اميرالمؤمنين در نامهٔ ششم نهج البلاغه خطاب به معاویه میفرماید: «مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بيعت کردند، هم بدانسان بيعت مرا پذیرفتند. پس کسی که حاضر است نتواند دیگری را خليفه گيرد و آن که غائب است نتواند کردهٔ حاضران را نپذیرد. شورىٰ از آنِ مهاجرین و انصار است؛ پس اگر اینان بر امامت کسی گرد آمدند و او را امام خود ناميدند، خشنودی خدا در آن است.»
۱۱- اگر خلافت حضرت علی انتصابی است؛ پس چرا در عصر حكومتش آنجا که میخواهد از حق خود برای خلافت دفاع کند، بر ارزشها و شایستگیهای خودش تأکيد میکند نه انتصاب؟! اين كار و خطبههای نهج البلاغه نگرش ايشان را نسبت به حکومت بيان میدارد!
۱۲- اگر از نظر حضرت علی، سه خليفهٔ پيش از او سخن پيامبر را به زمين زده و حکومت را غصب کردهاند، پس چرا در راستاى تثبيت و استحکام حکومت آنان همکاریهای شگفتانگيز و مشفقانهای با آنها داشته است؟!
عبدالحکیم سیدزاده
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
💠 موضوع:خلافت و غدیرخم
___________________________
ســـــؤال⁉️: سلام عليكم ورحمة الله وبركاته وبعد در پاسخ سوال قبل در مورد تعیین یا انتصاب جانشینی ابوبکر رضی الله عنه توسط پیامبر اسلام ص فرمودید که پیامبر صلی الله علیه وسلم به اشاراتی که موجود است اشاره داشته به خلافت ابوبکر رضی الله عنه حال که شیعیان هم چنین اشاراتی دارند در ضمن امر خلافت امر به این مهمی چرا روشن صورت نگرفت که با اشاره باشد ؟!
در مورد غدیر هم این نکته قایل سوال است که رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم همه حاجیان را در آن گرما جمع کرد که بگوید علی علیه السلام دوست من است مگه علی دشمن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود که پیامبر اسلام بگوید علی دوست من است وبینی بین الله اگر رسول الله صلى الله عليه وآله در غدیر گفته بود من کنت مولا فهذا ابوبکر مولا واقعا شما باز می گفتید مولا یعنی دوست .!؟
پاسخ✏️:
وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته و مغفره
الحمدلله؛
اصولا شریعت اسلام قصد ندارد تا با تعیین خلافت بطور مشخص، عمل کند، چرا که مقصد شریعت اینست تا مسلمین با توافق خود شخصی را بعنوان خلیفه انتخاب کنند، و به خلیفه بیعت دهند. و لذا می بینیم که خداوند متعال در هیچ آیه ای از قرآن اشاره ای ولو کوچک به جانشینی فرد دیگری بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم نفرموده اند، و یا رسول خدا صلی الله علیه وسلم بطور صریح و واضح کسی را برای جانشینی بعد از خود معرفی نکردند..
البته با توجه به اینکه واضح و مبرهن است که بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم عده ای از قبایل تازه مسلمان شده همچون«غطفان» و «فزاره» و «بنیسلیم» مرتد شدند، و ابوبکر صدیق رضی الله عنه به جنگ با مرتدین شتافت و او کسی بود که اصرار داشت تا حتما با مرتدین جنگ کند، مشهور است که ابوبکر صدیق رضی الله عنه بود که به جنگ مرتدین رفت، و در آیه ای از قرآن به این مسئله اشاره دارد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (مائده 54).
یعنی: ایمؤمنان! هر کس از شما از دین خود برگردد پس به زودی خدا قومی را به عرصه میآورد که ایشان را دوست میدارد و ایشان نیز او را دوست میدارند» مراد از این قوم کهخدای سبحان آوردنشان را به عرصه وعده داده است، ابوبکر صدیق رضی الله عنه و لشکرش از صحابه و تابعیناند که بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وسلم با اهل رده (مرتدان) جنگیدند. ایشان خدای عزوجل را دوست میدارند و او نیز دوستشان میدارد و این کهآنان: «با مؤمنان مهربان و فروتن و بر کافران درشتطبع و سختگیرند» یعنی: در برابر مؤمنان عاطفه و شفقت و فروتنی و در برابر کفار، شدت و غلظت وگردنفرازی را به نمایش میگذارند و چون این وصف بزرگ که: «در راه الله جهاد میکنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمیترسند» یعنی: آنان به حدی در عقیده و عمل خویش راسخ و پایدار و سرسخت هستند که اصلا به نیرنگهای دشمنان حق و حزب شیطان که به انگیزه حسد و بغض و نفرت از حق و اهل آن، مؤمنان را مورد تحقیر و تمسخر قرارداده و خوبیها و زیباییهایشان را زشت و کارنامهها ومفاخرشان را معیوب جلوهگر میسازند، هیچ ارزش و اهمیتی نمیدهند. «این» اوصافی که ذکر شد: «فضل الهی است که آن را به هرکه بخواهد میدهد وخداوند گشایشگر داناست».
این آیه ی قرآن بطور ضمنی اشاره ای به حقانیت انتخاب ابوبکر صدیق رضی الله عنه دارد، والله اعلم، چرا که خداوند متعال به تمجید آنکسانی می پردازد که به جنگ با مرتدین پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم می پردازد، و بدون شک اگر بقول شیعه ابوبکر رضی الله عنه غاصب حق علی رضی الله عنه می بود!! خداوند متعال اینگونه به تمجید او نمی پرداخت.
اما آنچه که تشیع در مورد انتخاب علی رضی الله عنه بعنوان جانشین بعد از خود می گویند، هیچ دلیلی از قرآن کریم که صراحتا فرموده باشد که علی رضی الله عنه جانشین بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم است ندارند، مگر آنکه بخواهند با زور بعضی از آیات بی ربط را به خواسته ی خود مستند کنند، و یا هیچ حدیث صحیح از رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای اثبات گفته ی خود ندارند، و حدیث مشهور به غدیر خم نیز ربطی به جانشینی کسی ندارد، بلکه مسئله به برائت علی رضی الله عنه از اتهاماتی بود که به وی نسبت می دادند،
بنابراین روش کار در انتخاب خلیفه، بر انتصاب و تعیین استوار نشده، بلکه توسط خود مردم انتخاب می شود. خلیفه در حکومت اسلامی بصورت شورایی انتخاب می شود
___________________________
ســـــؤال⁉️: سلام عليكم ورحمة الله وبركاته وبعد در پاسخ سوال قبل در مورد تعیین یا انتصاب جانشینی ابوبکر رضی الله عنه توسط پیامبر اسلام ص فرمودید که پیامبر صلی الله علیه وسلم به اشاراتی که موجود است اشاره داشته به خلافت ابوبکر رضی الله عنه حال که شیعیان هم چنین اشاراتی دارند در ضمن امر خلافت امر به این مهمی چرا روشن صورت نگرفت که با اشاره باشد ؟!
در مورد غدیر هم این نکته قایل سوال است که رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم همه حاجیان را در آن گرما جمع کرد که بگوید علی علیه السلام دوست من است مگه علی دشمن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود که پیامبر اسلام بگوید علی دوست من است وبینی بین الله اگر رسول الله صلى الله عليه وآله در غدیر گفته بود من کنت مولا فهذا ابوبکر مولا واقعا شما باز می گفتید مولا یعنی دوست .!؟
پاسخ✏️:
وعلیکم السلام و رحمة الله وبرکاته و مغفره
الحمدلله؛
اصولا شریعت اسلام قصد ندارد تا با تعیین خلافت بطور مشخص، عمل کند، چرا که مقصد شریعت اینست تا مسلمین با توافق خود شخصی را بعنوان خلیفه انتخاب کنند، و به خلیفه بیعت دهند. و لذا می بینیم که خداوند متعال در هیچ آیه ای از قرآن اشاره ای ولو کوچک به جانشینی فرد دیگری بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم نفرموده اند، و یا رسول خدا صلی الله علیه وسلم بطور صریح و واضح کسی را برای جانشینی بعد از خود معرفی نکردند..
البته با توجه به اینکه واضح و مبرهن است که بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم عده ای از قبایل تازه مسلمان شده همچون«غطفان» و «فزاره» و «بنیسلیم» مرتد شدند، و ابوبکر صدیق رضی الله عنه به جنگ با مرتدین شتافت و او کسی بود که اصرار داشت تا حتما با مرتدین جنگ کند، مشهور است که ابوبکر صدیق رضی الله عنه بود که به جنگ مرتدین رفت، و در آیه ای از قرآن به این مسئله اشاره دارد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (مائده 54).
یعنی: ایمؤمنان! هر کس از شما از دین خود برگردد پس به زودی خدا قومی را به عرصه میآورد که ایشان را دوست میدارد و ایشان نیز او را دوست میدارند» مراد از این قوم کهخدای سبحان آوردنشان را به عرصه وعده داده است، ابوبکر صدیق رضی الله عنه و لشکرش از صحابه و تابعیناند که بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وسلم با اهل رده (مرتدان) جنگیدند. ایشان خدای عزوجل را دوست میدارند و او نیز دوستشان میدارد و این کهآنان: «با مؤمنان مهربان و فروتن و بر کافران درشتطبع و سختگیرند» یعنی: در برابر مؤمنان عاطفه و شفقت و فروتنی و در برابر کفار، شدت و غلظت وگردنفرازی را به نمایش میگذارند و چون این وصف بزرگ که: «در راه الله جهاد میکنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمیترسند» یعنی: آنان به حدی در عقیده و عمل خویش راسخ و پایدار و سرسخت هستند که اصلا به نیرنگهای دشمنان حق و حزب شیطان که به انگیزه حسد و بغض و نفرت از حق و اهل آن، مؤمنان را مورد تحقیر و تمسخر قرارداده و خوبیها و زیباییهایشان را زشت و کارنامهها ومفاخرشان را معیوب جلوهگر میسازند، هیچ ارزش و اهمیتی نمیدهند. «این» اوصافی که ذکر شد: «فضل الهی است که آن را به هرکه بخواهد میدهد وخداوند گشایشگر داناست».
این آیه ی قرآن بطور ضمنی اشاره ای به حقانیت انتخاب ابوبکر صدیق رضی الله عنه دارد، والله اعلم، چرا که خداوند متعال به تمجید آنکسانی می پردازد که به جنگ با مرتدین پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم می پردازد، و بدون شک اگر بقول شیعه ابوبکر رضی الله عنه غاصب حق علی رضی الله عنه می بود!! خداوند متعال اینگونه به تمجید او نمی پرداخت.
اما آنچه که تشیع در مورد انتخاب علی رضی الله عنه بعنوان جانشین بعد از خود می گویند، هیچ دلیلی از قرآن کریم که صراحتا فرموده باشد که علی رضی الله عنه جانشین بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم است ندارند، مگر آنکه بخواهند با زور بعضی از آیات بی ربط را به خواسته ی خود مستند کنند، و یا هیچ حدیث صحیح از رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای اثبات گفته ی خود ندارند، و حدیث مشهور به غدیر خم نیز ربطی به جانشینی کسی ندارد، بلکه مسئله به برائت علی رضی الله عنه از اتهاماتی بود که به وی نسبت می دادند،
بنابراین روش کار در انتخاب خلیفه، بر انتصاب و تعیین استوار نشده، بلکه توسط خود مردم انتخاب می شود. خلیفه در حکومت اسلامی بصورت شورایی انتخاب می شود
ا توجه شود که این شورا متشکل از کل مسلمانان و مردم نیست؟! بلکه متشکل از علما و معتمدین مردم و از لشکریان و کسانی که جزو نخبگان جامعه اسلامی هستند می باشند که بدانها اهل حل و عقد می گویند.
بعد از اینکه این شورا یعنی اهل حل و عقد شخص یا اشخاصی را مناسب منصب حاکم دانستند، آنها آن شخص یا اشخاص را به مسلمانان معرفی می کنند و از مردم می خواهند که به وی بیعت بدهند. حال اگر مردم به آن شخص بیعت دادند در اینصورت بعنوان حاکم و خلیفه مسلمانان تعیین می شود، بنابراین اصل بر انتخاب خلیفه، بصورت شورایی است.
چنانکه در سقیفه بنی ساعده انصار و مهاجرین تصمیم گرفتند ابوبکر را به خلافت برسانند، و قرار نیست که تمام مسلمانان مکه و مدینه در یک مکان جمع شوند و همه با هم تصمیم بگیرند! چرا که چنین چیزی نه لازم است و نه ممکن است! و حتی علی رضی الله عنه هم توسط کل مسلمین انتخاب نشد، بلکه در حقیقت گروهی از سران و رهبران و بزرگان و معتمدین مسلمین شخصی را انتخاب می کنند و سپس وی را به مردم معرفی می کنند تا اگر مردم خواستند با او بیعت کنند وگرنه شخص دیگری را انتخاب و معرفی کنند..
و همین امر در خصوص ابوبکر و علی رضی الله عنهما رخ داد، یعنی ابتدا گروهی از مسلمین آنها را انتخاب کردند و سپس از مردم خواستند به او بیعت دهند که مردم بعد از آن انتخاب به آنها بیعت دادند..
همچنین عمر رضی الله عنه نیز توسط مردم تایید شد، چرا که ابوبکر رضی الله عنه هرگز عمر رضی الله عنه را بعنوان جانشین بعد از خود منصوب نکرد، بلکه به مردم توصیه کرد تا او را انتخاب کنند و این دلالت بر انتصاب نیست و هرگز ابوبکر دستور و امر نکرده که عمر حتما و قطعا جانشین بعد از خودش باشد، بلکه وی را بعنوان کاندیدای مورد نظرش به مردم معرفی نمود و انتخاب نهایی را به مردم واگذار نمود تا اگر به وی بیعت دادند پس او خلیفه شود و اگر بیعت ندادند پس او خلیفه نخواهد شد و فرد دیگری را انتخاب کنند.
و همینطور عثمان رضی الله عنه که ابتدا توسط شورای شش نفره بعنوان کاندیدای مورد نظرشان انتخاب شد و سپس وی را به مردم معرفی کردند و از آنها خواستند تا با او بیعت کنند، و اگر مردم بیعت نمی کردند، قطعا آنها شخص دیگری را کاندید می کردند تا آنکه سرانجام شخصی مورد تایید مردم قرار بگیرد..
پس باید توجه نمود که: قرار نیست کل مردم و مسلمین در مکانی جمع شوند و همگی باهم مشورت کنند و سپس شخصی را انتخاب کنند، این تصور اشتباه و غیر منطقی است!
اصل واقعه غدیر خم بدین صورت بوده که:
حدیث غدیر از مهمترین دلایل شیعه بر اولویت علی به خلافت است تا آن که دربارة آن کتابی یازده جلدی تالیف شده که کتاب الغدیر است، و این حدیث را امام مسلم در صحیح خود از زید بن ارقم رضی الله عنه روایت کرده که گفت: در محل آبی به نام خمّ بین مکه و مدینه پیامبر در میان ما به سخنرانی ایستاد و بعد از حمد و ستایش خدا و موعظه گفت: اما بعد، ای مردم نزدیک است که فرستادة پروردگارم بیاد و من دعوت او را لبیک گویم و از میان شما بروم، من در میان شما دو چیز گران بها و مهم به یادگار میگذارم اول کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ زنید، و پیامبر به تمسک به کتاب خدا مردم را برانگیخت و تشویق کرد و سپس گفت: و اهل بیت خودم را در میان شما میگذارم شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من، خدا را مراعات کنید، و شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من خدا را مراعات کنید سه بار آنرا تکرار کرد. حسین (راوی حدیث از زید بن ارقم) به او گفت: اهل بیت او چه کسانی هستند ای زید؟ آیا زنانش از اهل بیت او نیستند؟
گفت: بله، ولی اهل بیت او کسانی هستند که صدقه و زکات برای آنها حرام است. گفت: آنها چه کسانیند؟ گفت: آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس میباشند.
گفت: بر همه اینها صدقه حرام شده است؟ گفت: بله.( مسلم کتاب فضائل الصحابه حدیث 2408.)
و ترمذی و احمد و نسائی در خصاص و حاکم این را اضافه کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است. و اضافههای دیگر نیز روایت شده است که فرمود: بار خدایا دوست بدار هر کس را که او دوست میدارد، و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی میکند، و یاری کن کسی را که او یاری میکند، و خوار کن کسی را که او خوار میکند، و او را مدار حق قرار بده.
مهم این است که حدیثی که در صحیح مسلم آمده در آن هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست ذکر نشده است، ولی این جمله را ترمذی و احمد و نسائی و حاکم و غیره با سندهای صحیحی از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کردهاند، و اما اضافههای دیگر مانند بار خدایا دوستان او را دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش، بعضی از علما این اضافه را صحیح قرار دادهاند ولی در اصل صحیح نیست، و اما اینکه بار خدایا هر کس او را یاری میکند او را یاری کن و دشمنان او را خوار
بدار
بعد از اینکه این شورا یعنی اهل حل و عقد شخص یا اشخاصی را مناسب منصب حاکم دانستند، آنها آن شخص یا اشخاص را به مسلمانان معرفی می کنند و از مردم می خواهند که به وی بیعت بدهند. حال اگر مردم به آن شخص بیعت دادند در اینصورت بعنوان حاکم و خلیفه مسلمانان تعیین می شود، بنابراین اصل بر انتخاب خلیفه، بصورت شورایی است.
چنانکه در سقیفه بنی ساعده انصار و مهاجرین تصمیم گرفتند ابوبکر را به خلافت برسانند، و قرار نیست که تمام مسلمانان مکه و مدینه در یک مکان جمع شوند و همه با هم تصمیم بگیرند! چرا که چنین چیزی نه لازم است و نه ممکن است! و حتی علی رضی الله عنه هم توسط کل مسلمین انتخاب نشد، بلکه در حقیقت گروهی از سران و رهبران و بزرگان و معتمدین مسلمین شخصی را انتخاب می کنند و سپس وی را به مردم معرفی می کنند تا اگر مردم خواستند با او بیعت کنند وگرنه شخص دیگری را انتخاب و معرفی کنند..
و همین امر در خصوص ابوبکر و علی رضی الله عنهما رخ داد، یعنی ابتدا گروهی از مسلمین آنها را انتخاب کردند و سپس از مردم خواستند به او بیعت دهند که مردم بعد از آن انتخاب به آنها بیعت دادند..
همچنین عمر رضی الله عنه نیز توسط مردم تایید شد، چرا که ابوبکر رضی الله عنه هرگز عمر رضی الله عنه را بعنوان جانشین بعد از خود منصوب نکرد، بلکه به مردم توصیه کرد تا او را انتخاب کنند و این دلالت بر انتصاب نیست و هرگز ابوبکر دستور و امر نکرده که عمر حتما و قطعا جانشین بعد از خودش باشد، بلکه وی را بعنوان کاندیدای مورد نظرش به مردم معرفی نمود و انتخاب نهایی را به مردم واگذار نمود تا اگر به وی بیعت دادند پس او خلیفه شود و اگر بیعت ندادند پس او خلیفه نخواهد شد و فرد دیگری را انتخاب کنند.
و همینطور عثمان رضی الله عنه که ابتدا توسط شورای شش نفره بعنوان کاندیدای مورد نظرشان انتخاب شد و سپس وی را به مردم معرفی کردند و از آنها خواستند تا با او بیعت کنند، و اگر مردم بیعت نمی کردند، قطعا آنها شخص دیگری را کاندید می کردند تا آنکه سرانجام شخصی مورد تایید مردم قرار بگیرد..
پس باید توجه نمود که: قرار نیست کل مردم و مسلمین در مکانی جمع شوند و همگی باهم مشورت کنند و سپس شخصی را انتخاب کنند، این تصور اشتباه و غیر منطقی است!
اصل واقعه غدیر خم بدین صورت بوده که:
حدیث غدیر از مهمترین دلایل شیعه بر اولویت علی به خلافت است تا آن که دربارة آن کتابی یازده جلدی تالیف شده که کتاب الغدیر است، و این حدیث را امام مسلم در صحیح خود از زید بن ارقم رضی الله عنه روایت کرده که گفت: در محل آبی به نام خمّ بین مکه و مدینه پیامبر در میان ما به سخنرانی ایستاد و بعد از حمد و ستایش خدا و موعظه گفت: اما بعد، ای مردم نزدیک است که فرستادة پروردگارم بیاد و من دعوت او را لبیک گویم و از میان شما بروم، من در میان شما دو چیز گران بها و مهم به یادگار میگذارم اول کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ زنید، و پیامبر به تمسک به کتاب خدا مردم را برانگیخت و تشویق کرد و سپس گفت: و اهل بیت خودم را در میان شما میگذارم شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من، خدا را مراعات کنید، و شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من خدا را مراعات کنید سه بار آنرا تکرار کرد. حسین (راوی حدیث از زید بن ارقم) به او گفت: اهل بیت او چه کسانی هستند ای زید؟ آیا زنانش از اهل بیت او نیستند؟
گفت: بله، ولی اهل بیت او کسانی هستند که صدقه و زکات برای آنها حرام است. گفت: آنها چه کسانیند؟ گفت: آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس میباشند.
گفت: بر همه اینها صدقه حرام شده است؟ گفت: بله.( مسلم کتاب فضائل الصحابه حدیث 2408.)
و ترمذی و احمد و نسائی در خصاص و حاکم این را اضافه کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است. و اضافههای دیگر نیز روایت شده است که فرمود: بار خدایا دوست بدار هر کس را که او دوست میدارد، و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی میکند، و یاری کن کسی را که او یاری میکند، و خوار کن کسی را که او خوار میکند، و او را مدار حق قرار بده.
مهم این است که حدیثی که در صحیح مسلم آمده در آن هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست ذکر نشده است، ولی این جمله را ترمذی و احمد و نسائی و حاکم و غیره با سندهای صحیحی از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کردهاند، و اما اضافههای دیگر مانند بار خدایا دوستان او را دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش، بعضی از علما این اضافه را صحیح قرار دادهاند ولی در اصل صحیح نیست، و اما اینکه بار خدایا هر کس او را یاری میکند او را یاری کن و دشمنان او را خوار
بدار
و او را مدار حق قرار بده، دروغی است که به پیامبر صلی الله و سلم نسبت داده میشود.
شیعه از این حدیث استدلال میکنند و میگویند علی جانشین بلافصل پیامبر است و میگویند گفته پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، یعنی علی جانشین من است و مولی به معنای والی یعنی سروری که باید از او اطاعت کرد.
و همچنین از علی رضی الله عنه روایت شده که وقتی در رحبه در کوفه بود گفت: چه کسی از پیامبر ص شنید که در روز غدیر خم به من میگفت: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای او است، آنگاه دوازده صحابی بدری گواهی دادند که ما شنیدهایم.
علت این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم به علی چه بود ؟
شیعه میگویند پیامبر در محل غدیر خم در هوای بسیار گرم مردم را که تعدادشان بیش از صد هزار نفر بود جمع کرد تا این قضیه را برای آنها بیان کند که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، و جملههای دیگری نیز به این اضافه میکنند.
علت این حدیث دو چیز بوده است :
اول: بریده بن الحصیب رضی الله عنه میگوید: خالد بن الولید کسی را پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم فرستاد تا کسی را بفرستد که خمس را بگیرد(چون پیامبر خالد را برای جنگ یمن فرستاده بود و او بعد از پیروزی کسی را پیش پیامبر فرستاد تا غنیمت را تقسیم کند.)، آنگاه علی آمد و خمس را گرفت و سپس کنیزی از خمس را انتخاب کرد و با آن همبستر شد، بریده میگوید: از علی متنفر بودم و او را دیدم که غسل کرده بود، به خالد گفتم: آیا این را نمیبینی؟! وقتی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدیم قضیه را با او در میان گذاشتم، پیامبر صلی الله علیه وسلم به من گفت: ای بریده آیا از علی متنفر هستی؟ گفتم: بله، فرمود: از او متنفر مباش او در خمس بیش از این حق دارد، در روایتی دیگر آمده است. که پیامبر به بریده گفت: هر کس من مولا و دوست او هستم علی هم مولا و دوست اوست.
دوم: بیهقی از ابی سعید روایت میکند که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرد، و فردی را به عنوان امیر آنها مقرر کرد و خودش قبل از آنها به سوی پیامبر صلی الله علیه وسلم حرکت کرد، سپس وقتی در میان راه آنها به او رسیدند دید که فردی که او آن را به عنوان امیر مقرر کرده به لشکریان اجازه داده که بر شتران سوار بشوند و دید که آثار سوار شدن از شتران نمایان است بنابراین علی خشمگین شد و نمایندهاش را سر زنش کرد.
ابو سعید میگوید: وقتی ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم دیدار کردیم از سختگیری علی به او شکایت کردیم، و در روایتی دیگر آمده است که لباسهایی بود که آنها میخواستند بپوشند اما علی آنها را منع کرد و اجازه نداد که آن لباسها را بپوشند، آنگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: باز ایست ای سعد بن مالک (ابو سعید) و سخنان ناشایستی به برادرت علی نگو، سوگند به خدا که تو میدانی او کار درستی کرده است، این را ابن کثیر با سند جید براساس شروط نسائی روایت کرده است و بیهقی و غیره آن را بیان کردهاند.
و ابن کثیر میگوید وقتی حرفهای زیادی دربارة علی از طرف آن لشکری که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرده بود و لباسها را از آنها پس گرفته بود، گفته شد. پیامبر وقتی از حج بازگشت و مناسک آن را انجام داد در راه مدینه در جایی به نام غدیر خم ایستاد و سخنرانی کرد و دامان علی را پاک دانست و جایگاه او را بالا برد و به فضیلت او گوشزد کرد تا آنچه در دل بسیاری از مردم جای گرفته بود را دور کند.
پس سبب بیان این حدیث این بود که آنها دربارة علی رضی الله عنه حرف زدند، و بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم چیزی نگفت تا آن که به مدینه بازگشت چرا؟ چون این قضیه مخصوصاً به اهل مدینه ربط داشت چون کسانی که در مورد علی رضی الله عنه سخن گفته بودند از اهل مدینه بودند و آنها کسانی بودند که در جنگ با او همراه بودند.
غدیر خم محلی در جحفه است که تقریباً دویست و پنجاه کیلومتر از مکه فاصله دارد، و اینکه میگویند جایی است که از آن جا حجاج متفرق میشوند و هر یک به سویی میرود دروغ است. چون که محل جمع شدن حجاج مکه است، و از همان مکه از همدیگر جدا میشوند، و اهل مکه در مکه باقی میمانند، و اهل طائف به طائف بر میگردند، و یمنیها به یمن و عراقیها به عراق میروند، و همین طور هر کسی که حج خود را تمام میکند به شهرش باز میگردد و قبیلههای عربی از همان جا به سمت خیمههای خود میروند، پس فقط اهل مدینه و کسانی که در راه مدینه میرفتند با پیامبر همراه بودند، و در میان اینها پیامبر سخنرانی کرد و گفت هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، اختلاف اهل سنت و شیعه در مفهوم و معنای کلمه مولا است، نه در اینکه پیامبر آن را گفته یا نگفته، شیعه میگویند من کنت مولاه یعنی کسی که من والی او هستم پس علی والی اوست، و اهل سنت میگویند مفهوم گفته پیامبر که من کنت مولاه فعلی مولاه، یعنی هر کس مرا دوست
شیعه از این حدیث استدلال میکنند و میگویند علی جانشین بلافصل پیامبر است و میگویند گفته پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، یعنی علی جانشین من است و مولی به معنای والی یعنی سروری که باید از او اطاعت کرد.
و همچنین از علی رضی الله عنه روایت شده که وقتی در رحبه در کوفه بود گفت: چه کسی از پیامبر ص شنید که در روز غدیر خم به من میگفت: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای او است، آنگاه دوازده صحابی بدری گواهی دادند که ما شنیدهایم.
علت این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم به علی چه بود ؟
شیعه میگویند پیامبر در محل غدیر خم در هوای بسیار گرم مردم را که تعدادشان بیش از صد هزار نفر بود جمع کرد تا این قضیه را برای آنها بیان کند که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، و جملههای دیگری نیز به این اضافه میکنند.
علت این حدیث دو چیز بوده است :
اول: بریده بن الحصیب رضی الله عنه میگوید: خالد بن الولید کسی را پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم فرستاد تا کسی را بفرستد که خمس را بگیرد(چون پیامبر خالد را برای جنگ یمن فرستاده بود و او بعد از پیروزی کسی را پیش پیامبر فرستاد تا غنیمت را تقسیم کند.)، آنگاه علی آمد و خمس را گرفت و سپس کنیزی از خمس را انتخاب کرد و با آن همبستر شد، بریده میگوید: از علی متنفر بودم و او را دیدم که غسل کرده بود، به خالد گفتم: آیا این را نمیبینی؟! وقتی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدیم قضیه را با او در میان گذاشتم، پیامبر صلی الله علیه وسلم به من گفت: ای بریده آیا از علی متنفر هستی؟ گفتم: بله، فرمود: از او متنفر مباش او در خمس بیش از این حق دارد، در روایتی دیگر آمده است. که پیامبر به بریده گفت: هر کس من مولا و دوست او هستم علی هم مولا و دوست اوست.
دوم: بیهقی از ابی سعید روایت میکند که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرد، و فردی را به عنوان امیر آنها مقرر کرد و خودش قبل از آنها به سوی پیامبر صلی الله علیه وسلم حرکت کرد، سپس وقتی در میان راه آنها به او رسیدند دید که فردی که او آن را به عنوان امیر مقرر کرده به لشکریان اجازه داده که بر شتران سوار بشوند و دید که آثار سوار شدن از شتران نمایان است بنابراین علی خشمگین شد و نمایندهاش را سر زنش کرد.
ابو سعید میگوید: وقتی ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم دیدار کردیم از سختگیری علی به او شکایت کردیم، و در روایتی دیگر آمده است که لباسهایی بود که آنها میخواستند بپوشند اما علی آنها را منع کرد و اجازه نداد که آن لباسها را بپوشند، آنگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: باز ایست ای سعد بن مالک (ابو سعید) و سخنان ناشایستی به برادرت علی نگو، سوگند به خدا که تو میدانی او کار درستی کرده است، این را ابن کثیر با سند جید براساس شروط نسائی روایت کرده است و بیهقی و غیره آن را بیان کردهاند.
و ابن کثیر میگوید وقتی حرفهای زیادی دربارة علی از طرف آن لشکری که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرده بود و لباسها را از آنها پس گرفته بود، گفته شد. پیامبر وقتی از حج بازگشت و مناسک آن را انجام داد در راه مدینه در جایی به نام غدیر خم ایستاد و سخنرانی کرد و دامان علی را پاک دانست و جایگاه او را بالا برد و به فضیلت او گوشزد کرد تا آنچه در دل بسیاری از مردم جای گرفته بود را دور کند.
پس سبب بیان این حدیث این بود که آنها دربارة علی رضی الله عنه حرف زدند، و بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم چیزی نگفت تا آن که به مدینه بازگشت چرا؟ چون این قضیه مخصوصاً به اهل مدینه ربط داشت چون کسانی که در مورد علی رضی الله عنه سخن گفته بودند از اهل مدینه بودند و آنها کسانی بودند که در جنگ با او همراه بودند.
غدیر خم محلی در جحفه است که تقریباً دویست و پنجاه کیلومتر از مکه فاصله دارد، و اینکه میگویند جایی است که از آن جا حجاج متفرق میشوند و هر یک به سویی میرود دروغ است. چون که محل جمع شدن حجاج مکه است، و از همان مکه از همدیگر جدا میشوند، و اهل مکه در مکه باقی میمانند، و اهل طائف به طائف بر میگردند، و یمنیها به یمن و عراقیها به عراق میروند، و همین طور هر کسی که حج خود را تمام میکند به شهرش باز میگردد و قبیلههای عربی از همان جا به سمت خیمههای خود میروند، پس فقط اهل مدینه و کسانی که در راه مدینه میرفتند با پیامبر همراه بودند، و در میان اینها پیامبر سخنرانی کرد و گفت هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، اختلاف اهل سنت و شیعه در مفهوم و معنای کلمه مولا است، نه در اینکه پیامبر آن را گفته یا نگفته، شیعه میگویند من کنت مولاه یعنی کسی که من والی او هستم پس علی والی اوست، و اهل سنت میگویند مفهوم گفته پیامبر که من کنت مولاه فعلی مولاه، یعنی هر کس مرا دوست
💠 از مظلومِ مدینه
💫 با تاریخ دعوایی ندارم، اگر تاریخ بگوید: ۱۰روز به حضرت حسینؓ در صحرای کربلا آب نرسید میپذیرم. باز اگر بگوید: یکهفته آب برای نوشیدن نداشت، قبول میکنم؛ چون میخواهد بهنوعی مظلومیت حسینؓ؛ گلخشبو و نوۂ عزیزِ پیامبر را بهتصویر بکشد. آری، بوسه بر اوراق زرین تاریخ برای این عدالت و انصاف و امانتداریش میزنم.
🔸 البته بهجای کشوقوس افتادن با تاریخ و بگومگو و منازعه، تاریخ را مطالعه میکنم. در فرازهایی از تاریخ متوجه میشوم که فقط شهادت آقای ما حسینؓ مظلومانه و دردناک نیست، بلکه اگر کمی به عقبتر برگردیم و رویدادهای ۱۸ذیالحجه را از نظر بگذرانیم، شهادتِ مظلومانهٔ چهرهای دیگر بهچشم میخورد. آری، منظورم شهادت غمانگیز مظلوم مدینهاست، مظلومی به نام عثمانبن عفانؓ.
همان عثمانؓ که ما او را با لقب زیبای ذیالنورین میشناسیم. همان عثمانؓ که ما از او به داماد رسولخدا یاد میکنیم. همان عثمانؓ که توفیق جمعآوری قرآن را داشت. عثمانی که در دورۂ خلافتش بزرگترین و ماندگارترین ارمغانها را در اوراق تاریخ اسلام و جهان ثبت کرد. عثمانی که تمام هزینهٔ ازدواج حضرت علیؓ را پرداخت کرد.
همان عثمانؓ که آقای ما علیؓ فرزندش حسینؓ را برای حفاظت از جان و مال و ناموسش به خانهاش میفرستد. همان عثمانؓ که محمدرسولاللہؐ دوبار او را داماد میکند.
📜 هدفم از نگارش این یادداشت، بیان فضایل پیشگفته نیست؛ چراکه بیشتر از اینها را علما و ایمهٔ جمعه و جماعات برای شما میگویند و اکثراً حیای عثمانؓ و احوال قبل و بعد از اسلام ایشان بیان میشود، اما هزاران دریغ و درد که تاهنوز کسی از شهادت مظلومانه و دردآور عثمانبن عفانؓ حکایت نکردهاست.
📜 دادِ تاریخ به آسمان میرود اگر زبان به ذکر مظلومیت عثمان بگشاید. آری، همینقدر میدانم که عثمانؓ همان مظلومی است که ۴۰روز آب در خانه نداشت.
آری، ۴۰روز مانع ورود آب بر همان عثمانؓ شدند که روزی برای آسایش امت اسلام چاهای آب را با هزینهٔ شخصیاش، خریده بود.
وقتی حضرت عثمانؓ در محاصره بود، بهسبب شدت تشنگی فریاد برآورد آیا کسی هست بهمن آب بنوشاند؟
سیدنا علیؓ بهمحض اطلاع مشک آبی بر دوش میگیرد و دواندوان به مدد عثمان میرود و بدینسان علیؓ، ساقی عثمان ؓ میشود.
🔹آری، امروز از بارش تیرها بر علیاصغر در صحرای کربلا سخن گفته میشود، اما کسی نیست از بارش تیرها بر مشکِ آب گذاشتهبرشانههای علیؓ سخن بگوید.
وقتی تیرهای منافقان مشک آبی را که علیؓ برای عثمانؓ میبرد، نشانه میرود و علیؓ، اللهاکبر گویان عمامهاش را بلند میکند تا عثمانؓ ببیند و در صحرای محشر در پیشگاه خداوند، شکایت نکند که کارسازپروردگارا! باری، وقتی محتاج آب بودم، هیچکدام از بندگانت به کمک من نیامد!
اگر در کربلا ساقیِ حسینؓ، عباس بود، در مدینه ساقی عثمانؓ، علیؓ بود.
همان عثمانؓ که برای توسعه و گسترش مسجدالنبی با هزینهٔ خودش، زمین گرفت و در راه خدا وقف کرد، امروز بهمدت ۴۰روز در حبس خانگی بهسر میبرد.
آری، همان عثمانیکه اصحاب پیامبر برای نشستن در مجلسش دستهدسته میآمدند، ۴۰روز ممنوعالملاقات میشود.
۴۰روز آب و نان بر همان عثمانؓ قطع میشود که روزگاری مجاهدان اسلام را حمایت مالی میکرد. امروز بهریش مبارک همان عثمانؓ توهین میشود که فرشتگان از حیای او شرم میکنند.
امروز بر همان عثمانؓ ظلم میشود که در غزوۂ احد محافظ نبی کریمؐ بود. همان دست عثمانؓ بریده میشود که رسولخدا صلیالله علیه وآله وسلم در حدیبه با آن بیعت کرد.
💞 آه، آقای من عثمانؓ! من شاعر و نویسنده نیستم که بتوانم حقیقت مظلومیت تو را بهتصویر بکشم وگرنه دل از جا کنده میشد و دیدهها گرم اشک میشد.
📜 ۱۸ذی الحجه سال ۳۵ق، روز جمعه است و عثمانؓ روزهدار است. باغیان حرمت میشکنند و از دیوار وارد خانهٔ عثمانؓ میشوند و ریش مبارکش را میکشند و دشنام میدهند. یکیاز باغیان با لگد به شکم حضرتش میزند و دیگری با آهن بر سرش میکوبد و جانیای دیگر با شمشیر سرِ مبارک را از تنِ حضرتش جدا میکند.
اللهتعالی با فرشتگان، نظارهگرِ شهادت مظلومانهٔ عثمانؓ هستند. زمین و آسمان، بر قربانیشدن پیکر حیا و بذل و بخشش، خون گریه میکنند.
🔸سرانجامِ کار، آقای من عثمانؓ در حال تلاوت قرآن شهید میشود و با قطرههای خونش آیهٔ «فَسَیَکْفِیْکَهُمُ اللهُ وَهَوَالسَّمِیْعُ العَلِیْمُ»[بقره، ۱۳۷]؛ را رنگین میکند تا همگان بدانند که عثمانؓ هم خدایی شنوا و دانا و توانا دارد که کفایتش کند و مظلومیتش را برای همیشه در تاریخ اسلام جاودانه نگهدارد و با خونش نهال دین و قرآن را درختی پرثمر کند.
🔹درود خدا و ملایک بر روان تو باد آقای من عثمانؓ که خون رنگینت، کشتِ ما را سیراب کرد.
✍🏼 نویسنده: صائم عمار
ترجمه و اقتباس: ولیالله رفیعی
👈🏻🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
💫 با تاریخ دعوایی ندارم، اگر تاریخ بگوید: ۱۰روز به حضرت حسینؓ در صحرای کربلا آب نرسید میپذیرم. باز اگر بگوید: یکهفته آب برای نوشیدن نداشت، قبول میکنم؛ چون میخواهد بهنوعی مظلومیت حسینؓ؛ گلخشبو و نوۂ عزیزِ پیامبر را بهتصویر بکشد. آری، بوسه بر اوراق زرین تاریخ برای این عدالت و انصاف و امانتداریش میزنم.
🔸 البته بهجای کشوقوس افتادن با تاریخ و بگومگو و منازعه، تاریخ را مطالعه میکنم. در فرازهایی از تاریخ متوجه میشوم که فقط شهادت آقای ما حسینؓ مظلومانه و دردناک نیست، بلکه اگر کمی به عقبتر برگردیم و رویدادهای ۱۸ذیالحجه را از نظر بگذرانیم، شهادتِ مظلومانهٔ چهرهای دیگر بهچشم میخورد. آری، منظورم شهادت غمانگیز مظلوم مدینهاست، مظلومی به نام عثمانبن عفانؓ.
همان عثمانؓ که ما او را با لقب زیبای ذیالنورین میشناسیم. همان عثمانؓ که ما از او به داماد رسولخدا یاد میکنیم. همان عثمانؓ که توفیق جمعآوری قرآن را داشت. عثمانی که در دورۂ خلافتش بزرگترین و ماندگارترین ارمغانها را در اوراق تاریخ اسلام و جهان ثبت کرد. عثمانی که تمام هزینهٔ ازدواج حضرت علیؓ را پرداخت کرد.
همان عثمانؓ که آقای ما علیؓ فرزندش حسینؓ را برای حفاظت از جان و مال و ناموسش به خانهاش میفرستد. همان عثمانؓ که محمدرسولاللہؐ دوبار او را داماد میکند.
📜 هدفم از نگارش این یادداشت، بیان فضایل پیشگفته نیست؛ چراکه بیشتر از اینها را علما و ایمهٔ جمعه و جماعات برای شما میگویند و اکثراً حیای عثمانؓ و احوال قبل و بعد از اسلام ایشان بیان میشود، اما هزاران دریغ و درد که تاهنوز کسی از شهادت مظلومانه و دردآور عثمانبن عفانؓ حکایت نکردهاست.
📜 دادِ تاریخ به آسمان میرود اگر زبان به ذکر مظلومیت عثمان بگشاید. آری، همینقدر میدانم که عثمانؓ همان مظلومی است که ۴۰روز آب در خانه نداشت.
آری، ۴۰روز مانع ورود آب بر همان عثمانؓ شدند که روزی برای آسایش امت اسلام چاهای آب را با هزینهٔ شخصیاش، خریده بود.
وقتی حضرت عثمانؓ در محاصره بود، بهسبب شدت تشنگی فریاد برآورد آیا کسی هست بهمن آب بنوشاند؟
سیدنا علیؓ بهمحض اطلاع مشک آبی بر دوش میگیرد و دواندوان به مدد عثمان میرود و بدینسان علیؓ، ساقی عثمان ؓ میشود.
🔹آری، امروز از بارش تیرها بر علیاصغر در صحرای کربلا سخن گفته میشود، اما کسی نیست از بارش تیرها بر مشکِ آب گذاشتهبرشانههای علیؓ سخن بگوید.
وقتی تیرهای منافقان مشک آبی را که علیؓ برای عثمانؓ میبرد، نشانه میرود و علیؓ، اللهاکبر گویان عمامهاش را بلند میکند تا عثمانؓ ببیند و در صحرای محشر در پیشگاه خداوند، شکایت نکند که کارسازپروردگارا! باری، وقتی محتاج آب بودم، هیچکدام از بندگانت به کمک من نیامد!
اگر در کربلا ساقیِ حسینؓ، عباس بود، در مدینه ساقی عثمانؓ، علیؓ بود.
همان عثمانؓ که برای توسعه و گسترش مسجدالنبی با هزینهٔ خودش، زمین گرفت و در راه خدا وقف کرد، امروز بهمدت ۴۰روز در حبس خانگی بهسر میبرد.
آری، همان عثمانیکه اصحاب پیامبر برای نشستن در مجلسش دستهدسته میآمدند، ۴۰روز ممنوعالملاقات میشود.
۴۰روز آب و نان بر همان عثمانؓ قطع میشود که روزگاری مجاهدان اسلام را حمایت مالی میکرد. امروز بهریش مبارک همان عثمانؓ توهین میشود که فرشتگان از حیای او شرم میکنند.
امروز بر همان عثمانؓ ظلم میشود که در غزوۂ احد محافظ نبی کریمؐ بود. همان دست عثمانؓ بریده میشود که رسولخدا صلیالله علیه وآله وسلم در حدیبه با آن بیعت کرد.
💞 آه، آقای من عثمانؓ! من شاعر و نویسنده نیستم که بتوانم حقیقت مظلومیت تو را بهتصویر بکشم وگرنه دل از جا کنده میشد و دیدهها گرم اشک میشد.
📜 ۱۸ذی الحجه سال ۳۵ق، روز جمعه است و عثمانؓ روزهدار است. باغیان حرمت میشکنند و از دیوار وارد خانهٔ عثمانؓ میشوند و ریش مبارکش را میکشند و دشنام میدهند. یکیاز باغیان با لگد به شکم حضرتش میزند و دیگری با آهن بر سرش میکوبد و جانیای دیگر با شمشیر سرِ مبارک را از تنِ حضرتش جدا میکند.
اللهتعالی با فرشتگان، نظارهگرِ شهادت مظلومانهٔ عثمانؓ هستند. زمین و آسمان، بر قربانیشدن پیکر حیا و بذل و بخشش، خون گریه میکنند.
🔸سرانجامِ کار، آقای من عثمانؓ در حال تلاوت قرآن شهید میشود و با قطرههای خونش آیهٔ «فَسَیَکْفِیْکَهُمُ اللهُ وَهَوَالسَّمِیْعُ العَلِیْمُ»[بقره، ۱۳۷]؛ را رنگین میکند تا همگان بدانند که عثمانؓ هم خدایی شنوا و دانا و توانا دارد که کفایتش کند و مظلومیتش را برای همیشه در تاریخ اسلام جاودانه نگهدارد و با خونش نهال دین و قرآن را درختی پرثمر کند.
🔹درود خدا و ملایک بر روان تو باد آقای من عثمانؓ که خون رنگینت، کشتِ ما را سیراب کرد.
✍🏼 نویسنده: صائم عمار
ترجمه و اقتباس: ولیالله رفیعی
👈🏻🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
www.sunnatonline.org
از مظلومِ مدینه | سنت آنلاین
پایگاه اطلاعرسانی اهل سنت
#بازنشر
🔸 نگاهی کوتاه به روزهٔ غدیر خم از منظر اهلسنت
پیامی از طرف یکی از مخاطبان کانال دربارهٔ روزهٔ روز غدیر خم و از منابع خود اهلسنت آمده بود با این مضمون: «آیا میدانید طبق روایات صحیح اهلسنت، فردا (١٨ ذیالحجه) روزی است که ثواب روزه در آن معادل ٦٠ ماه روزه را دارد؟ زیرا آیهٔ ﴿الیوم اکملت لکم دینکم﴾ در آن نازل شده؟ پس چرا ملاهای سنی، هیچ اشارهای به آن نمیکنند؟»
قابل ذکر است که این حدیث را فقط حافظ خطیب بغدادی (٤٦٣ - ٣٩٢ هـ.) در کتاب تاریخ مدینة السلام/ تاریخ بغداد (٩/ ٢٢١، ت. بشار، ط. دارالغرب) آورده است و خطیب معروف به ”حاطب لیل“ است؛ یعنی سره و ناسره را با هم جمع میکند و تحقیق و حکم حدیث یا روایت تاریخی را برعهدهٔ خود خوانندگان میگذارد و اینکه او احادیثی را در کتابش بیاورد، به معنای تأیید آنها نیست، بلکه کتاب تاریخ او موارد زیادی دارد که مورد تأیید علمای بزرگ اهلسنت نیستند. چنانكه نسبت به حدیث مذکور، علامه ابنکثیر - محدث، مؤرخ و بزرگترین مفسر اهلسنت - میفرماید: «فَإِنَّهُ حَدِيثٌ مُنْكَرٌ جِدًّا بَلْ كَذِبٌ لِمُخَالَفَتِهِ لِمَا ثَبَتَ فِي الصَّحِيحَيْنِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَنَّ هَذِهِ الْآيَةَ نَزَلَتْ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ يَوْمَ عَرَفَةَ.» این حدیث جداً منکر است و بلکه دروغ است بدین خاطر که با حدیث حضرت امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه در صحیحین (بخاری و مسلم) مخالف دارد؛ چرا که این حدیث در روز جمعه و روز عرفه، هنگامی که پیامبر صلى الله عليه وسلم در حال وقوف عرفه بود، نازل شده است.
همچنين این سخن که روز ١٨ ذوالحجه، غدیر خم باشد و روزهاش مساوی با روزهٔ ٦٠ ماه باشد، صحیح نیست؛ زیرا از احادیث صحیح (مسلم: ١١٦٤) چنین مستفاد میشود که روزهٔ ماه مبارک رمضان مساوی با ١٠ ماه میشود، پس چطور روزهٔ یک روز با ٦٠ ماه برابری میکند؟ این باطل است.
استادمان حافظ ابوعبدالله ذهبی بعد از ایراد این حدیث، فرمود: این حدیث جدّاً منکر است؛ گرچه حبشون خلّال و احمد بن عبدالله که هر دو صدوقاند، آن را از علی بن سعید رملی از ضمره روایت کردهاند.
همچنين این حدیث از حضرات عمر بن الخطاب، انس بن مالک، ابوسعید و… با اسانید واهی روایت شده است.
اما ابتدای حدیث؛ یعنی: «مَنْ کُنْتُ مَولَاهُ فَعَلِيٌّ مَولَاهُ»، متواتر است و یقین دارم که پیامبر صلى الله عليه وسلم آن را گفته است و جملهٔ «اللَّهُمَّ والِ مَنْ وَالَاهُ» افزونیِ قوی الإسنادی است.
البته این روزه صحیح نیست و به خدا قسم که این آیه در روز عرفه، چندین روز قبل از غدیر خم نازل شده است. وَاللَّهُ تَعَالَى أَعْلَمُ. (البدایة والنهایة: ٥/ ٢٩٦،٢٩٧ ط. دار ابن کثیر)
همانگونه که از کلام این دو امام محدث و مؤرخ بزرگ اهلسنت برآمد، این حدیث شدیداً ضعیف و بلکه به خاطر مخالفتش با احادیث دیگر، دروغ معلوم میشود. گرچه در میان راویان آن افراد کذاب و وضاعی وجود ندارد، بلکه برخی - طبق اختلاف محدثین - ضعف دارند و خود لفظ ”صدوق“ از الفاظ تعدیل در درجهٔ سوم یا چهارم یا پنجم است (نگا. الرفع والتکمیل: ١٢٩) و برخی دیگر ثقه هستند، لذا با این وجود، حدیث هرگز نمیتواند به درجهٔ صحت برسد.
باز در این حدیث شاهد مخالفت با محدثین و ائمهٔ موثق هستیم که این امر یا مخالفت فرد ضعیف با افراد ثقه است که حدیث را منکر کرده و از درجهٔ اعتبار ساقط میگرداند و اگر ثقه با موثقترها مخالفت کند، باز هم حدیث شاذ گشته و از درجهٔ عمل میافتد.
ضمناً یکی از علایمی که علمای اهلسنت برای حدیث موضوع و جعلی ذکر کردهاند این است که در اینگونه احادیث عملِ کم و پاداش زیاد ذکر میشود و این چیز را ما در حدیث مذکور شاهد هستیم.
نکتهٔ دیگر اینکه اگر طبق عقیدهٔ برادران، این روز عید باشد، روز عید، روز شادی و خورد و نوش است نه روزهداری، به همین خاطر خداوند روزه گرفتن در روزهای عید فطر و قربان را حرام کرده است. البته اهلسنت روزی را که این آیه نازل شده است، یعنی روز عرفه، روزه میگیرند و آن به خاطر حدیث صحیحی است که روزهٔ این روز گناهان یک سال گذشته و یک سال آینده را معاف میکند و منظور از بخشایش گناهان، گناهان صغیره است نه کبیره مثل شرک، قتل، سحر، نافرمانی والدین، بهتان و زنا و غیبت و... که اینها نیاز به توبه و عزم جدی بر ترکشان دارند.
✍🏻 زبیر حسینپور
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
🔸 نگاهی کوتاه به روزهٔ غدیر خم از منظر اهلسنت
پیامی از طرف یکی از مخاطبان کانال دربارهٔ روزهٔ روز غدیر خم و از منابع خود اهلسنت آمده بود با این مضمون: «آیا میدانید طبق روایات صحیح اهلسنت، فردا (١٨ ذیالحجه) روزی است که ثواب روزه در آن معادل ٦٠ ماه روزه را دارد؟ زیرا آیهٔ ﴿الیوم اکملت لکم دینکم﴾ در آن نازل شده؟ پس چرا ملاهای سنی، هیچ اشارهای به آن نمیکنند؟»
قابل ذکر است که این حدیث را فقط حافظ خطیب بغدادی (٤٦٣ - ٣٩٢ هـ.) در کتاب تاریخ مدینة السلام/ تاریخ بغداد (٩/ ٢٢١، ت. بشار، ط. دارالغرب) آورده است و خطیب معروف به ”حاطب لیل“ است؛ یعنی سره و ناسره را با هم جمع میکند و تحقیق و حکم حدیث یا روایت تاریخی را برعهدهٔ خود خوانندگان میگذارد و اینکه او احادیثی را در کتابش بیاورد، به معنای تأیید آنها نیست، بلکه کتاب تاریخ او موارد زیادی دارد که مورد تأیید علمای بزرگ اهلسنت نیستند. چنانكه نسبت به حدیث مذکور، علامه ابنکثیر - محدث، مؤرخ و بزرگترین مفسر اهلسنت - میفرماید: «فَإِنَّهُ حَدِيثٌ مُنْكَرٌ جِدًّا بَلْ كَذِبٌ لِمُخَالَفَتِهِ لِمَا ثَبَتَ فِي الصَّحِيحَيْنِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَنَّ هَذِهِ الْآيَةَ نَزَلَتْ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ يَوْمَ عَرَفَةَ.» این حدیث جداً منکر است و بلکه دروغ است بدین خاطر که با حدیث حضرت امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه در صحیحین (بخاری و مسلم) مخالف دارد؛ چرا که این حدیث در روز جمعه و روز عرفه، هنگامی که پیامبر صلى الله عليه وسلم در حال وقوف عرفه بود، نازل شده است.
همچنين این سخن که روز ١٨ ذوالحجه، غدیر خم باشد و روزهاش مساوی با روزهٔ ٦٠ ماه باشد، صحیح نیست؛ زیرا از احادیث صحیح (مسلم: ١١٦٤) چنین مستفاد میشود که روزهٔ ماه مبارک رمضان مساوی با ١٠ ماه میشود، پس چطور روزهٔ یک روز با ٦٠ ماه برابری میکند؟ این باطل است.
استادمان حافظ ابوعبدالله ذهبی بعد از ایراد این حدیث، فرمود: این حدیث جدّاً منکر است؛ گرچه حبشون خلّال و احمد بن عبدالله که هر دو صدوقاند، آن را از علی بن سعید رملی از ضمره روایت کردهاند.
همچنين این حدیث از حضرات عمر بن الخطاب، انس بن مالک، ابوسعید و… با اسانید واهی روایت شده است.
اما ابتدای حدیث؛ یعنی: «مَنْ کُنْتُ مَولَاهُ فَعَلِيٌّ مَولَاهُ»، متواتر است و یقین دارم که پیامبر صلى الله عليه وسلم آن را گفته است و جملهٔ «اللَّهُمَّ والِ مَنْ وَالَاهُ» افزونیِ قوی الإسنادی است.
البته این روزه صحیح نیست و به خدا قسم که این آیه در روز عرفه، چندین روز قبل از غدیر خم نازل شده است. وَاللَّهُ تَعَالَى أَعْلَمُ. (البدایة والنهایة: ٥/ ٢٩٦،٢٩٧ ط. دار ابن کثیر)
همانگونه که از کلام این دو امام محدث و مؤرخ بزرگ اهلسنت برآمد، این حدیث شدیداً ضعیف و بلکه به خاطر مخالفتش با احادیث دیگر، دروغ معلوم میشود. گرچه در میان راویان آن افراد کذاب و وضاعی وجود ندارد، بلکه برخی - طبق اختلاف محدثین - ضعف دارند و خود لفظ ”صدوق“ از الفاظ تعدیل در درجهٔ سوم یا چهارم یا پنجم است (نگا. الرفع والتکمیل: ١٢٩) و برخی دیگر ثقه هستند، لذا با این وجود، حدیث هرگز نمیتواند به درجهٔ صحت برسد.
باز در این حدیث شاهد مخالفت با محدثین و ائمهٔ موثق هستیم که این امر یا مخالفت فرد ضعیف با افراد ثقه است که حدیث را منکر کرده و از درجهٔ اعتبار ساقط میگرداند و اگر ثقه با موثقترها مخالفت کند، باز هم حدیث شاذ گشته و از درجهٔ عمل میافتد.
ضمناً یکی از علایمی که علمای اهلسنت برای حدیث موضوع و جعلی ذکر کردهاند این است که در اینگونه احادیث عملِ کم و پاداش زیاد ذکر میشود و این چیز را ما در حدیث مذکور شاهد هستیم.
نکتهٔ دیگر اینکه اگر طبق عقیدهٔ برادران، این روز عید باشد، روز عید، روز شادی و خورد و نوش است نه روزهداری، به همین خاطر خداوند روزه گرفتن در روزهای عید فطر و قربان را حرام کرده است. البته اهلسنت روزی را که این آیه نازل شده است، یعنی روز عرفه، روزه میگیرند و آن به خاطر حدیث صحیحی است که روزهٔ این روز گناهان یک سال گذشته و یک سال آینده را معاف میکند و منظور از بخشایش گناهان، گناهان صغیره است نه کبیره مثل شرک، قتل، سحر، نافرمانی والدین، بهتان و زنا و غیبت و... که اینها نیاز به توبه و عزم جدی بر ترکشان دارند.
✍🏻 زبیر حسینپور
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
Audio
🎼 #نشید فارسی «کودک تنها تودیگر غم مخور»▪️
👤 با صدای: #بهزاد_محمدپور
📥 اناشید دیگر 👇👇👇
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin
👤 با صدای: #بهزاد_محمدپور
📥 اناشید دیگر 👇👇👇
🌺کانال خادمان دین [ باخرز ]
@khademandin