Telegram Web Link
#فوری| خانمی ۳۵ ساله که چندین سال برای حل مشکلات مالی خانواده مجبور بود تن فروشی کند؛ ۵ سال است که توسط مشاور تحت درمان است و سراغ کسب مهارت و کار رفته است. پدر او معتاد بوده و چندوقت قبل فوت میکند. مادر او که دچار اختلال روانی است هر شب مردهای غریبه‌ را به خانه می‌آورد و باعث اذیت و آزار بچه‌ها می‌شود‌. به تازگی مادر خانواده این خانم را از خانه بیرون کرده و این خانم سرپناه ندارد. باید شرایط را فراهم کنیم تا این خانم سالم زندگی کند و به گذشته برنگردد...

برای رهن یک خانه مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان نیاز است.

لینک پرداخت از طریق سایت منهای فقر
کارت: 5041721111902848
شبا:530700001000228472379001
(به نام خیریه منهای‌ فقر - بانک رسالت)


@menhayefaghr
Forwarded from دغدغه ایران
درباره انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها

محمد فاضلی

دولت جدید شروع به کار کرده و انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها موضوع داغی در جامعه علمی شده است. اساتید، دانشجویان و مقامات سیاسی بیشترین نگرانی را درباره این موضوع دارند. تجربه قریب ۲۰ سال حضور در دانشگاه به عنوان مدرس، چند نکته را به من یاد داده است:

یک. عمده رؤسای دانشگاه‌ها – جز در موارد معدود – بدون اعمال نظر مؤثر اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب می‌شوند و بیشتر انتخاب‌هایی سیاسی هستند. کم و کیف این انتخاب‌های سیاسی در دولت‌های مختلف، متفاوت است.

دو. من هنوز نشنیده‌ام رئیس دانشگاهی انتخاب شده باشد و قبل از انتخاب، برنامه‌های خود برای اداره دانشگاه را در جایی، مثلاً در گردهمایی اساتید دانشگاه، هیئت امنا یا کمیته‌ای منتخب از اساتید، ارائه کرده باشد. شاید هم اتفاق افتاده، من نمی‌دانم، ولی حتماً رویه رایجی نیست.

سه. رئیس دانشگاه بیش از آن‌که خود را پاسخ‌گوی وضعیت دانشگاه در مقابل اعضای هیئت علمی و دانشجویان بداند، پاسخ‌گوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و مقامات سیاسی و امنیتی بیرون از دانشگاه است.

چهار. معیارهای رئیس دانشگاه شدن هم ابداً مشخص نیست. بنابراین مثلاً در یک مورد واقعی در دانشگاه الف، از آقای ب که #رئیس_دانشگاه و #وزیر_علوم شایسته‌ای بوده تا آقای ج که حتماً آدم ناشایستی برای ریاست دانشگاه بوده، رئیس دانشگاه شده‌اند.

پنج. هیچ رئیس دانشگاهی در ایران ثبات دوران مدیریت را تجربه نمی‌کند. او برنامه‌ای نداده، در جایی رأی اعتماد علمی-مدنی (نه سیاسی) نگرفته، و همان گونه که سیاسی آمده، تحت تأثیر جریان‌ها و رخدادهای سیاسی هم تغییر می‌کند. حداکثر عمر رئیس دانشگاه هشت سال به اندازه دو دولت است. این هم به شرطی است که وسط دوره‌اش رخدادی سیاسی یا حتی دانشجویی – نظیر یک جشن دانشجویی که به مذاق کسانی خوش نیامده – ریاستش را پایان ندهد.
رئیس دانشگاه با برنامه‌ای که از آن دفاع کرده و در برابر اعضای هیئت علمی متعهد شده، رئیس نشده است. بنابراین اغلب پاسخ‌گویی در برابر اعضای هیئت علمی برای دنبال کردن آن برنامه در اولویت نیست؛ حفظ سمت در برابر نیروهای سیاسی بیرونی ارجح است. این به معنای فقدان رؤسای دانشگاه شریف و پای‌بند به اصول علمی و حرفه‌ای نیست، بلکه رویه غالب این است.

شش. قواعد انتخاب استاد، اخراج استاد، تغییر دروس، تأسیس رشته و ... همه با جزئیات گیج‌کننده‌ای توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم تعیین می‌شود. رؤسای دانشگاه‌ها و مراتب پایین‌تر نظیر رؤسای دانشکده‌ها و گروه‌ها کاملاً دست‌بسته نیستند و راه هر خلاقیتی بسته نیست، اما دانشگاه در بوروکراسی تحمیل‌دشه از بالا و عمدتاً شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیشتر به اداره‌ای هضم‌شده در بوروکراسی در شهرستانی دورافتاده بیشتر شباهت دارد تا جایی که در آن باید فضاهای بازی برای خلاقیت و ایده‌های نو وجود داشته باشد.

هفت. ممکن است چند دانشگاه بزرگ نظیر صنعتی شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس یا صنعتی امیرکبیر در حوزه اختیارات و آزادی‌های رؤسای دانشگاه با بقیه دانشگاه‌ها تفاوت‌هایی داشته باشند (بالاخص در دانشگاه صنعتی شریف)، اما رویه غالب، تحمیل مجموعه‌ای از قواعد صلب و پر از تنگنا، با تمرکز بالا بر دانشگاه‌هاست.

هشت. آن‌چه در بند هفت گفته شد، دست و پای رئیس دانشگاه و کلیت دانشگاه برای ایفای نقش محلی را می‌بندد. ایران کشور وسیعی با فرهنگ‌ها، ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و مسائل متفاوت در هر جغرافیا و منطقه است. رئیس دانشگاه در شرایط حاضر آن کسی نیست که خلاقیت و توان فکری و مدیریتی خود را برای شناخت و تعریف مسائل محلی و متناسب‌سازی ظرفیت‌های دانشگاه برای کمک به حل مسائل محلی به‌کار بگیرد؛ بلکه همان کسی است که به اوامر از مرکز رسیده، مطابق آئین‌نامه‌ها و تحت اقتدار نهادهای بیرونی عمل می‌کند. این وضعیت، اثربخشی دانشگاه را به شدت کاهش می‌دهد.

دولت چهاردهم اگر می‌خواهد وفاق را در دانشگاه تعریف کند، یک راهش این است: اصلاح رویه انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها به نحوی که دانشگاه را از اقتدارهای بیرونی (سیاسی، غیرعلمی) رها سازد و در برابر الزامات نهادهای علمی و مسئولیت اجتماعی در برابر محیط بیرونی پاسخ‌گو سازد. این چنین دانشگاهی می‌تواند در جریان توسعه و ساختن کشور مؤثر باشد. ادامه وضع موجود، ابتر کردن دانشگاه است.

آنچه نوشتم به معنای نبودن رئیس دانشگاه شایسته در کشور نیست، منظور رویه غالب و اثرات آن است.

@fazeli_mohammad
📌مطالعات‌زنان در تسخیر کم‌سوادان سیاست‌باز!

خبرهای نگران‌کننده‌ای از فرصت‌طلبی‌های برخی پادوهای سیاسی برای تحمیل خود به‌عنوان اعضای هیئت‌علمی گروه‌های مطالعات‌زنان در دانشگاه‌ها به گوش می‌رسد. این فرصت‌طلبی‌ها که متأسفانه با موفقیت نیز محقق شده‌اند، به‌طور خاص در سه دانشگاه تربیت مدرس و الزهرا (س) و ادیان و مذاهب، جامعه علمی مطالعات خانواده، زنان و جنسیت را نگران کرده است. این پادوهای سیاسی که کاملاً با لابی‌گری و نفوذ، خود را به دانشگاه‌ها تحمیل می‌کنند تا برخی از اغراض سیاسی را به نمایندگی از گروه‌های فشار عملی سازند، هم فارغ‌التحصیلان رقیب خود را که دارای لیاقت علمی لازم هستند کنار می‌گذارند، و هم حذف اساتید دانشور فعلی را در برنامه خود دارند.

این افراد، که باوجود کم‌سوادی، عملاً شخصیتی جاه طلب دارند، بلافاصله پس از جذب، مشغول آزار و درنهایت حذف اساتید جاافتاده و رزومه دار می شوند و چون در رقابتی واقعی نمی‌توانند محصولات علمی قابل‌احترامی ارائه کنند، بنا را بر تحمیل خود به پروژه‌های علمی دانشجویان می‌گذارند تا هر طور شده رزومه‌ای دست‌وپا کنند. آنها بی‌درنگ پس از جذب در سمت‌های ریزودرشت این دیوانسالاری جای خود را محکم کرده و امکان تنفس علمی را از بدنه علمی و لایقِ اعضای هیئت‌علمی می‌گیرند. در همین راستا، یکی از کارویژه‌های این شخصیت‌های تمامیت‌خواه و غیرعلمی، کنترلچی‌گری و پرونده‌سازی است.

بگذریم، برای اینکه این فضا قدری روشن‌تر شود، می‌توان دو دانشگاه تربیت مدرس و الزهراء (س) را به‌طور نمونه بررسی نمود. دانشگاه تربیت مدرس که فقط دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری را می‌پذیرد و قرار است مدرسین دانشگاهی را تربیت نماید، عملاً در سیطره اکثریت نیروهای تحمیلی قرارگرفته است. یکی از این اعضاء، ز. آ است که علی‌رغم برخورد دولت روحانی با برخی بورس شدگان غیرقانونی، با لابی‌گری در گروه مطالعات‌زنان هیئت‌علمی شد. نفر دیگر، کارمندی است به نام خانم م. ج. ن. که با سهمیه در گروه مذکور استادیار شده و اگر نام ایشان را در جستجوی پیشرفته کتابخانه ملی جستجو کنید هیچ اثری اعم از مقاله و کتاب و ... جز پایان‌نامه‌اش به نام او ثبت نشده است. عضو بعدی، خانم ح. ط. است که مانند دو نفر قبل، در یک فضای غیررقابتی و کاملاً رانتی و امنیتی جذب‌شده است، بدون اینکه هیچ رکورد پژوهشی در جستجوی پیشرفته کتابخانه ملی به نام ایشان پیدا کنید. ناگفته نماند ایشان نیز از موهبت بورس بی‌نصیب نبوده است.

و اما گروه مطالعات‌زنان دانشگاه الزهرا س. در دو سال اخیر، علی‌رغم رقابت بسیاری از فارغ‌التحصیلان لایق و فاضل دکتری در رشته‌های علوم اجتماعی و حقوق و فقه و روانشناسی برای جذب شدن در آنجا، در فضایی کاملاً سیاست زده و غیررقابتی، سه عضو هیئت‌علمی به گروه تحمیل ‌شده است. خوانندگان محترم، رزومه‌های این افراد را خود جداگانه بررسی می‌کنند، ولی دو نفرشان بسیار نوبرند. یکی آقای الف. الف فارغ‌التحصیل رشته غیرمرتبط، که اخیراً در پستی اینستاگرامی از خود به عنوان عضو هیئت علمی الزهرا! رونمایی کرده است.

عیار علمی او و آنچه به عنوان رساله دکتری تحویل د. تهران داده، خود محل تامل و بررسی است. تنها ممرّ ورود این آقا تحمیل سیاسی از سوی گروه فشاری است که او را از قبل برای این دانشگاه در آب نمک خوابانده‌ بودند.

الغرض، مطالعات‌زنان در دانشگاه‌های ایران در تسخیر پادوهای تحمیلی، نفس‌های آخرش را می‌کشد.

«نویسنده: ناشناس»

https://www.tg-me.com/kherad_jensi
خبرخوش سخنگوی دولت از انتصاب یک استاندار اهل تسنن

مهاجرانی،سخنگوی دولت اعلام کرد: آقای آرش زره لهونی از جوانان اهل تسنن به عنوان استاندار کردستان و جناب آقای یدالله رحمانی به عنوان استاندار کهکیلویه و بویر احمد انتخاب شدند.

تفاوت را احساس کنیم!

@yaser_arab57
آیا باز هم تلگرام و واتس آپ مقصر بودند؟

@yaser_arab57
نمیخوام به زندگی قبلیم برگردم...

خانمی ۳۵ ساله که چندین سال برای حل مشکلات مالی خانواده مجبور بود تن فروشی کند؛ ۵ سال است که توسط مشاور تحت درمان است و سراغ کسب مهارت و کار رفته است. پدر او معتاد بوده و چندوقت قبل فوت میکند. مادر او که دچار اختلال روانی است هر شب مردهای غریبه‌ را به خانه می‌آورد و باعث اذیت و آزار بچه‌ها می‌شود‌. به تازگی مادر خانواده این خانم را از خانه بیرون کرده و این خانم سرپناه ندارد. باید شرایط را فراهم کنیم تا این خانم سالم زندگی کند و به گذشته برنگردد...

برای رهن یک خانه مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان نیاز است.


که تا این لحظه ۱۷۰ میلیون تومان برای کمک به تغییر شرایط این خانم مشارکت شده


و ۱۳۰ میلیون تومان باقی‌مانده است...


لینک پرداخت از طریق سایت منهای فقر
کارت: 5041721111902848
شبا:530700001000228472379001
(به نام خیریه منهای‌ فقر - بانک رسالت)


@menhayefaghr
🔸فقرتجربه در تهیدستان
| آرش حیدری |
لوکاچ بحثی دارد که تأمل بر رنج‌دیدگان یا فرودستان به‌معنای عام لزوما قرار نیست تو را در آن جایگاه قرار داده باشد. والتر بنیامین یک حرفی دارد درباره فقرتجربه که وضعیتی است که در آن انسان‌ها از بیان تجارب و قصه‌های خویش عاجز می‌شوند و به لکنت می‌افتند. فقرتجربه حاصل زمانی است که «کس» به «چیز» تبدیل شود و نمی‌تواند مکانیسم‌های روانی خود را بیان کند. فقرتجربه یعنی نتوانیم قصه خود را روایت کنیم. روانکاوی تلاشی بود برای اینکه فرد بتواند قصه خود را بگویید.
به‌این‌معنا، قصه‌گویی نوعی تجربه رهایی‌بخش است. وقتی کسی قصه خود را بیان می‌کند تو را دعوت می‌کند به مشارکت در تجربه خود. شیوه‌ها و فرم‌هایی که قصه طبقه فرودست را در ایران بیان می‌کند، طبقه تهی‌دست را به سکوت وامی‌دارد. این قصه‌ها، قصه آن‌کسان نیست، قصه چیز‌های بامزه‌ای است از آن‌ها برای ما. در اینجا ما با قصه تهی‌دستان مواجه نیستیم، با فرم‌های بیانی مواجه‌ایم که قرار است زیست آن‌ها را برای ما جالب کند و رنج فقرا به یک ابژه تماشایی تبدیل می‌شود که این فرآیند دقیقا یک مکانیسم پورنوگرافیک است.
🔸https://www.tg-me.com/farhang_shahr_t
این وضعیت کار دست‌مان می‌دهد!
احمد زیدآبادی

دکتر پزشکیان و کابینه‌اش مجبورند در ده جبهه بجنگند و گویا یاور درست و درمانی هم برای‌شان نیست!
پزشکیان با اختیارات محدود و محدودیت‌های فراوان، از هر سو تحت فشار است. در حالی که فقط یک نمایندۀ مجلس برای تحمیل افراد مورد علاقۀ خود در سمت‌های ملی و استانی، می‌تواند با تهدید و احضار روزانۀ هر وزیری، کل کابینه را به تنهایی مختل کند، از آن طرف، مطالبات متناقض افراد و گروه‌ها و جناح‌ها ونهادها حد و تمامی نمی‌شناسد!
باز جای شکرش باقی است که آدم صبور و پرحوصله‌ و مداراجویی است و از کوره در نمی‌رود. فردی دیگری جای او بود، با مشاهدۀ این بلبشوی پرفشار و نفرت‌انگیز، در همین ابتدای کار گوش‌های خود را می‌گرفت و به غاری به پناه می‌برد!
به خدا که این وضعیتِ سبکسرانه و هرج و مرج گونه کار دست ما می‌دهد، کاری بسیار پرهزینه‌تر وخیم‌تر از آنچه به ذهن بدبین‌ترین آدم‌ها خطور می‌کند!

@ahmadzeidabad
@yaser_arab57

‏جناب آقای ‌پزشکیان
‏امیر دبیری مهر

‏با سلام

‏بنده از دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی تا روحانی بواسطه کارم در اغلب همایش هایی که روسای جمهور حضور داشتند حاضر بودم و با اطلاع و اشراف کامل عرض می کنم که  دعوت از رییس جمهور برای شرکت و سخنرانی در همایش ها برای سخنرانی دامی است
‏که سالهاست بورورکراسی کشور برای روسای جمهور پهن کرده  که اگر یک فایده داشته باشد -که من شک دارم- هزار و یک ضرر و هزینه های سرسام آور برای بیت المال دارد.  سخنان تکراری ،سهو لسانی ،اتلاف وقت رییس جمهور ،هزینه های میلیاردی حفاظت و تشریفات و پذیرایی و..از جمله آفات این جلسات است
‏ضمن اینکه به تدریج رییس جمهور را به سمت سخنان عوامانه و وعده های پوچ سوق می دهد و به بدخواهان هم بهانه لجن پراکنی می دهد و از همه زیانبارتر کاستن از وقت رییس جمهور برای شنیدن و‌خواندن و فکر کردن به منظور تصمیم گیری های درست است . روسای جمهور کشورهای پیشرفته در طول سال ‏بیشتر از دو یا سه سخنرانی آن هم از روی متن انجام نمی دهند. بنابر این به جنابعالی توصیه می کنم این رسم غلط را بر اندازید و دعوت های مکرر را نپذیرید و به کارهایی بپردازید که مردم انتظار دارند که حتما سخنرانی در این فهرست نیست .
‏ایام عزت مستدام



@andishkadeye_kherad
@yaser_arab57
باز هم زنان ثابت کردند!

یاسرعرب

علی رغم جیغ و داد سیاه انسدادگرایان اما، حضور خانم‌ها در جوکر بانوان تفاوت چشمگیری با تولید جوکر آقایان داشت!

-بیا بخور، کی میری زیر؟، ناله نکن، اینو میخوری؟ مال تو چقدره؟ و ...

جوکر مردان مملو بود از تکه‌های جنسی و اشاره‌های زیر شکمی که نشان از قابليت پائين طنز پردازی بازيگران و دریدگی هنجار‌های رسانه‌ای داشت که در ازای خفقان نقد سیاسی به نشانه‌ی باز بودن فضای اجتماعی اجازه انواع پرده دری‌ها را دارند!

جوکر بانوان اما علی رغم صحنه‌های طنز و نوآوری‌های بسیار جذاب فاقد عناصر اروتیک و نشانگان جنسی بود.

پاکیزگی گویش و طهارت زبان بدن بازيگران خانم بار دیگر نشان داد، در ایجاد مفاسد اجتماعی این پای زنان نیست که در میان است!


@kherad_Jensi
🍀فراخوان ویژه تهیه پک لوازم تحریر و کفش خانواده های دارای دانش آموز معلول یکی از محروم ترین نقاط کشور

(اوضاع معیشتی و مالی این خانواده ها نگران کننده ست و در فقر مطلق به سر می‌برند، چند خانواده هم دارای دو دانش آموز معلول هستند که نیاز بیشتری به حمایت دارند)
همه همت کنیم در حد وسع سبب شادی این دانش آموزان شویم.

برآورد پک لوازم تحریر و کفش یک میلیون تومان است.


شماره کارت نزد بانک کشاورزی به نام موسسه پایکار آدلان تاراز:

*۶۰۳۷۷۰۷۰۰۰۳۷۴۶۴۹*

*شبا:ir۹۷۰۱۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۹۹۹۵۱۸۳۸۹*

*شماره حساب*

*۹ ' ۹۹۵۱۸۳۸ ' ۹*

شماره تماس جهت دریافت اطلاعات بیشتر و ارسال فیش واریزی:۰۹۹۳۹۴۳۳۹۵۰

آدرس:خوزستان-شهرستان اندیکا-قلعه خواجه-روبروی اداره شیلات


♨️انتشار این فراخوان لطف بزرگی ست به این دانش آموزان کم توان
@yaser_arab57
Forwarded from #کارخیر
آنچه تقدیم می‌گردد #گزارش‌کارخیر  در شهریورماه ۱۴۰۳ است که در صورت عدم تمایل به مطالعه‌ی متن، با یک نگاه اجمالی به نمودارها می‌توان به کم و کیف آنچه رخ داده پی برد.

🔹 @karrekheirr

برای دیدن متن کامل گزارش اینجا را لمس کنید
🟢شهدای جهاد سخت

در زمانه ارتزاق حداکثری اقلیت چه از نوع سرمایه‌داری و چه رانت‌داری دولتی-خصوصی از منابع عمومی و ثروت ملی، جهاد واقعی و سخت یعنی کسب روزی قلیل اما حلال از دل کوه و معدن و خیابان و اداره!

از آنجایی که عرصه کسب روزی و تأمین معاش خانواده در ایران رسما به صحنه های جنگ و جهاد شبیه است، شهادت حداقل ۳۰ نفر از مجاهدان راه معیشت را بر همه ایران تسلیت باید گفت.

«از ۴۷ نفری که دیشب در بلوک B بودند حداقل ۳۰ نفر در معدن طبس شهید شدند.»

https://www.tg-me.com/seyyedhashemfirouzi
✍️ اینهایی که گرای جلسه سری فرماندهان لبنان را به اسرائیل می دهند و آنها بلافاصله با آدرس دقیق نشانه می گیرند و فرماندهان را یکجا بمباران می کنند، در دست و بال شما فراوانند و در زمان خودش نقش شان را بازی می کنند که دیگر برای شما خیلی دیر شده.
حالا می فهمید چرا امام علی(ع) توصیه می کند متملقان را دور کن و آنها که تلخ سخن می گویند سخن شان را بشنو؟ 
نتیجه حبس تاج زاده ها و مدنی ها و نبوی ها و رشد دادن مجیزگویان چیست؟


@emadbaghi
@yaser_arab57
♨️

می‌دانیم که این فاجعه‌ نیز به زودی فراموش می‌شود و در بهترین حالت یک #سلطان_معدن ی پیدا شده و مورد عقوبت قرار می‌گیرد و این رخداد می‌رود کنار ده‌ها اتفاق مشابه در بایگانی ذهن جمعی جامعه ایران.

اهل تفکر و قلم اما خوب است این حادثه را دست مایه‌ی سوالی اساسی‌تر از حوزه‌ی کارگران و ایمنی و ... قرار داده و بپرسند و حتی خود نیز پاسخ بدهند که؛
- اساسا《جان》چرا چنین در این سرزمین بی‌مقدار و کم ارزش است و اهمیت حیات آدمی چطور این میزان بی ارزش شده است؟
زمانی در تاریخ سرزمین ما بوده که حیات آدمی وزن و مقداری داشته باشد؟ اگر نبوده چرا و اگر بوده طی چه مکانيزمی به این شرایط اسفبار رسیده‌ایم؟

@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گود تی وی؛

12 سال پیش، احتمالا اگر می‌خواستی گفتگویی رسانه‌ای درباره زیست جنسی داشته باشی، با درهای بسته بسیاری مواجه می‌شدی. این درهای بسته، نقطه آغاز مسیری است که یاسر عرب در 12 سال گذشته طی کرده و حالا در فصل چهارم گود، بخشی از آن روایت کرده است.

یاسر عرب، مستندسازی است که می‌توان باز شدن درهای رسانه به روی مسائل جنسی جامعه ایران را تا حد زیادی به تلاش‌های او نسبت داد. چه آن زمانی که با «یک پیشنهاد ساده» اتفاق جدیدی را در مستندسازی اجتماعی پدید آورد و چه آن زمانی که با «خرد جنسی» داشت بستری برای گفتگو حول این تابوی ممنوعه ایجاد می‌کرد.

یاسر عرب که پس از 12 سال تولید محتوای رسانه‌ای در حوزه زیست جنسی عملا به پژوهشگر این حوزه بدل شده، اما هنوز خودش را در نقطه ارائه‌ی ایده‌های شخصی خودش نمی‌بیند. او هنوز بر «توصیف» تکیه می‌کند و معتقد است راه حل‌ها همه نهفته در توصیفی است که ما از مسائل داریم. او در این روایت، ضمن گفتن از مسیر 12 ساله‌‌ی حرف زدن از ممنوعه‌ها، توصیفی از وضعیت امروز هم دارد، که توصیفی قابل تامل و شنیدنی است.

لینک سخنان او؛

https://www.aparat.com/v/zgy82p9


@kherad_Jensi
2024/11/18 12:40:15
Back to Top
HTML Embed Code: