Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفت و گوی آرمان ملی با اردشیر گراوند
🔹اغلب کارگزاران نظام یا تهرانی بوده اند یا خراسانی یا اصفهانی اینها کشور را عاطفی اداره کردهاند!
برنامه جامعی برای اداره کشور وجود ندارد!
#روزنامه #آرمان_ملی
@armanmeli
@yaser_arab57
🔹اغلب کارگزاران نظام یا تهرانی بوده اند یا خراسانی یا اصفهانی اینها کشور را عاطفی اداره کردهاند!
برنامه جامعی برای اداره کشور وجود ندارد!
#روزنامه #آرمان_ملی
@armanmeli
@yaser_arab57
دولت ایران گرفتار سارکوپینا شده است!
مجتبی لشکربلوکی
در علم پزشکی پدیده ای هست به نام سارکوپینا. به زبان ساده یعنی از دست رفتن و کاهش ماهیچهها. گفته می شود کمابیش انسانها بعد از ۴۰ سالگی سالانه حدود یک درصد از حجم ماهیچههایشان را از دست میدهند. با ضعف بافت ماهیچه ها ممکن است وزن شما تغییر نکند. حتی لاغر هم نشوید، اتفاقی که می افتد این است که نسبت عضله به چربی و استخوان کاهش پیدا می کند و شما تبدیل می شوید به پوست، چربی و استخوان و اندکی ماهیچه (عضله)! به همین خاطر افراد مسن مستعد زمینخوردن و شکستگی میشوند.
حالا این چه ربطی دارد به دولت؟ توضیح می دهم. فقط قبلش را بگویم که منظورم از دولت، قوه مجریه نیست بلکه کل سازوکار اداره کشور یعنی کل نظام حکمرانی است. دولت ما نشانه های سارکوپینا را دارد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
وقتی روی کاغذ نگاه می کنیم تمام وزارت خانه ها، نهادها و سازمان ها -مشابه آنچه در کشورهای پیشرفته وجود دارد- را داریم. در روی کاغذ ساختار نظام حکمرانی ما تفاوت جدی ای با بقیه کشورها ندارد. (ساختار دولت می شود همان اسکلت استخوانی در بدن). برای اینکه اسکلت استخوانی به حرکت در بیاید و کار کند نیاز به نیروی انسانی با انگیزه، شایسته و کاردان داریم. وقتی به نیروی انسانی نگاه می کنیم متوجه می شویم سرجمع و از نظر تعدادی، کارکنان دولت کم نیستند.
مساله چیست؟ ما ساختارها را روی کاغذ ایجاد کرده ایم، نیروی انسانی هم به وفور به این ساختار تزریق کرده ایم. اما این ترکیب تبدیل شده به موجودی که گرفتار سارکوپینا است. استخوان دارد. چربی به وفور دارد. عضله ای برای حرکت ندارد. سه مثال بزنم: یکی از بزرگ ترین نهادهای دولتی، آموزش و پرورش است اما معدل دانش آموزان ما در رشته های ریاضی، تجربی، انسانی به ترتیب برابر است با ۱۱.۸، ۱۲ و ۹.۱۳!! افتضاح است نه؟ باهوش ترین فرزندان این سرزمین پزشکی می خوانند اما همچنان از کمبود پزشکان متخصص رنج می بریم. روی میلیاردها مترمکعب گاز و میلیاردها بشکه نفت می خوابیم و بلند می شویم، اما زمستان بی گازیم و تابستان بی برق. این نظام حکمرانی شده است چربی و استخوان که توان راه رفتن و حل مساله ندارد. چرا؟ فعلا به دنبال دلایل پیچیده نمی رویم به سه دلیل مشهود بسنده می کنم:
۱) مهاجرت نخبگان از ایران به خارج؛ فقط کافیست آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران را امروز در گوگل سرچ کنید.
۲) عزیمت شایستگان از دولت به بخش خصوصی: فرض کنید نخبه ای مهاجرت نکند و بخواهد سالم زندگی کند. دو گزینه پیش رو دارد: با حقوق دولتی کار کند و در عین حال از رانت های دولتی استفاده نکند و در عین حال پاسخگوی ۱۶ نهاد نظارتی و امنیتی و بازرسی باشد در برابر گزینه دیگر که در بخش خصوصی کار کند و حقوق بالاتر دریافت کند و به هیچ نهادی هم پاسخ گو نباشد. شما کدام را انتخاب می کنید؟
۳) ممانعت از حضور نخبگان: حالا فرض کنید که نخبه ای مهاجرت از ایران و عزیمت از دولت را انتخاب نکند، با پدیده شوم تری مواجه می شود به نام ممانعت. یکی را به این خاطر که در خارج درس خوانده می بریم زیر ذره بین. دیگری چون هم حزبی و هم شهری ما نیست. سومی به این خاطر که ده سال پیش در اعتراضات شرکت داشته. چهارمی به این خاطر که فرزندش مقیم کشور دیگری است. پنجمی به این خاطر که رفتار همسرش به سلیقه ما نمی خورد و این داستان شوم ادامه دارد.
آن اندک عضله ای هم که باقی مانده درگیر بروکراسی های دست و پاگیر، مافیای قدرت، ائتلاف های توزیع منافع شده و عملا به سکوت و سکون و رکود کشیده شده.
نگران آنم نظام حکمرانی آنقدر ناتوان شود که توان بهبود خودش را هم نداشته باشد و حتی نتواند نسل جدیدی از حکمرانان را پرورش دهد. همه دولت ها از چپ و راست با شعار جوان گرایی می آیند و آخرش یا دوباره در دام کهن سالاری می افتیم و یا در دام خام سالاری (جوانان قدکوتاه مدعی که یک شبه به مقامات می رسند)
نظام حکمرانی ما پوست شده و استخوان و مقدار زیادی چربی. استخوان یعنی همین ساختاری که با سازمان های عریض و طویل درست کرده ایم. عزم وجود دارد. عضله وجود ندارد. نمی توانیم مساله حل کنیم. به همین خاطر نمی توانیم ناترازی ها را حل کنیم. ناترازی های آب، انرژی، بودجه و هفت هشت ناترازی دیگر که ریشه در چند ناترازی بزرگ تر دارند که یکی از بزرگ ترین آن ها این است: ناترازی بین ظرفیت حکمرانی (عضله) مورد نیاز و ظرفیت موجود نظام حکمرانی برای حل مسایل کشور.
تحلیل گرانی که هر روز بر طبل ناترازی ها می کوبند به این سوال جواب بدهند که دولت با چه ظرفیتی می خواهد این ناترازی ها را برطرف کند؟ این یک ناترازی نیست، یک ابرناترازی است. در زمان ضعف بروکراسی، باید رفت سراغ نتوکراسی؛ حکمرانی شبکه ای و ائتلاف های مسالهمحورِ موقت بخش مردمی با دولت برای حل مسایل ملی.
@Dr_Lashkarbolouki
@yaser_arab57
مجتبی لشکربلوکی
در علم پزشکی پدیده ای هست به نام سارکوپینا. به زبان ساده یعنی از دست رفتن و کاهش ماهیچهها. گفته می شود کمابیش انسانها بعد از ۴۰ سالگی سالانه حدود یک درصد از حجم ماهیچههایشان را از دست میدهند. با ضعف بافت ماهیچه ها ممکن است وزن شما تغییر نکند. حتی لاغر هم نشوید، اتفاقی که می افتد این است که نسبت عضله به چربی و استخوان کاهش پیدا می کند و شما تبدیل می شوید به پوست، چربی و استخوان و اندکی ماهیچه (عضله)! به همین خاطر افراد مسن مستعد زمینخوردن و شکستگی میشوند.
حالا این چه ربطی دارد به دولت؟ توضیح می دهم. فقط قبلش را بگویم که منظورم از دولت، قوه مجریه نیست بلکه کل سازوکار اداره کشور یعنی کل نظام حکمرانی است. دولت ما نشانه های سارکوپینا را دارد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
وقتی روی کاغذ نگاه می کنیم تمام وزارت خانه ها، نهادها و سازمان ها -مشابه آنچه در کشورهای پیشرفته وجود دارد- را داریم. در روی کاغذ ساختار نظام حکمرانی ما تفاوت جدی ای با بقیه کشورها ندارد. (ساختار دولت می شود همان اسکلت استخوانی در بدن). برای اینکه اسکلت استخوانی به حرکت در بیاید و کار کند نیاز به نیروی انسانی با انگیزه، شایسته و کاردان داریم. وقتی به نیروی انسانی نگاه می کنیم متوجه می شویم سرجمع و از نظر تعدادی، کارکنان دولت کم نیستند.
مساله چیست؟ ما ساختارها را روی کاغذ ایجاد کرده ایم، نیروی انسانی هم به وفور به این ساختار تزریق کرده ایم. اما این ترکیب تبدیل شده به موجودی که گرفتار سارکوپینا است. استخوان دارد. چربی به وفور دارد. عضله ای برای حرکت ندارد. سه مثال بزنم: یکی از بزرگ ترین نهادهای دولتی، آموزش و پرورش است اما معدل دانش آموزان ما در رشته های ریاضی، تجربی، انسانی به ترتیب برابر است با ۱۱.۸، ۱۲ و ۹.۱۳!! افتضاح است نه؟ باهوش ترین فرزندان این سرزمین پزشکی می خوانند اما همچنان از کمبود پزشکان متخصص رنج می بریم. روی میلیاردها مترمکعب گاز و میلیاردها بشکه نفت می خوابیم و بلند می شویم، اما زمستان بی گازیم و تابستان بی برق. این نظام حکمرانی شده است چربی و استخوان که توان راه رفتن و حل مساله ندارد. چرا؟ فعلا به دنبال دلایل پیچیده نمی رویم به سه دلیل مشهود بسنده می کنم:
۱) مهاجرت نخبگان از ایران به خارج؛ فقط کافیست آمار مهاجرت پزشکان و پرستاران را امروز در گوگل سرچ کنید.
۲) عزیمت شایستگان از دولت به بخش خصوصی: فرض کنید نخبه ای مهاجرت نکند و بخواهد سالم زندگی کند. دو گزینه پیش رو دارد: با حقوق دولتی کار کند و در عین حال از رانت های دولتی استفاده نکند و در عین حال پاسخگوی ۱۶ نهاد نظارتی و امنیتی و بازرسی باشد در برابر گزینه دیگر که در بخش خصوصی کار کند و حقوق بالاتر دریافت کند و به هیچ نهادی هم پاسخ گو نباشد. شما کدام را انتخاب می کنید؟
۳) ممانعت از حضور نخبگان: حالا فرض کنید که نخبه ای مهاجرت از ایران و عزیمت از دولت را انتخاب نکند، با پدیده شوم تری مواجه می شود به نام ممانعت. یکی را به این خاطر که در خارج درس خوانده می بریم زیر ذره بین. دیگری چون هم حزبی و هم شهری ما نیست. سومی به این خاطر که ده سال پیش در اعتراضات شرکت داشته. چهارمی به این خاطر که فرزندش مقیم کشور دیگری است. پنجمی به این خاطر که رفتار همسرش به سلیقه ما نمی خورد و این داستان شوم ادامه دارد.
آن اندک عضله ای هم که باقی مانده درگیر بروکراسی های دست و پاگیر، مافیای قدرت، ائتلاف های توزیع منافع شده و عملا به سکوت و سکون و رکود کشیده شده.
نگران آنم نظام حکمرانی آنقدر ناتوان شود که توان بهبود خودش را هم نداشته باشد و حتی نتواند نسل جدیدی از حکمرانان را پرورش دهد. همه دولت ها از چپ و راست با شعار جوان گرایی می آیند و آخرش یا دوباره در دام کهن سالاری می افتیم و یا در دام خام سالاری (جوانان قدکوتاه مدعی که یک شبه به مقامات می رسند)
نظام حکمرانی ما پوست شده و استخوان و مقدار زیادی چربی. استخوان یعنی همین ساختاری که با سازمان های عریض و طویل درست کرده ایم. عزم وجود دارد. عضله وجود ندارد. نمی توانیم مساله حل کنیم. به همین خاطر نمی توانیم ناترازی ها را حل کنیم. ناترازی های آب، انرژی، بودجه و هفت هشت ناترازی دیگر که ریشه در چند ناترازی بزرگ تر دارند که یکی از بزرگ ترین آن ها این است: ناترازی بین ظرفیت حکمرانی (عضله) مورد نیاز و ظرفیت موجود نظام حکمرانی برای حل مسایل کشور.
تحلیل گرانی که هر روز بر طبل ناترازی ها می کوبند به این سوال جواب بدهند که دولت با چه ظرفیتی می خواهد این ناترازی ها را برطرف کند؟ این یک ناترازی نیست، یک ابرناترازی است. در زمان ضعف بروکراسی، باید رفت سراغ نتوکراسی؛ حکمرانی شبکه ای و ائتلاف های مسالهمحورِ موقت بخش مردمی با دولت برای حل مسایل ملی.
@Dr_Lashkarbolouki
@yaser_arab57
«جراحی» را از «مردم» شروع نکنید!
✍ محمد طاهر رحیمی
1️⃣ در «بنزین»:
🔖مردم پُرمصرف نیستند، بلکه:
📍خودروهای ما پرمصرفاند،
📍وسایل نقلیه فرسوده هستند،
📍سبد سوختی کشور دهها سال متنوع نشدهاست،
📍سیستم حملونقل عمومی سالها توسعه نیافته است.
📍مدل حملونقل در کشور جادهمحور است.
📌جراحی را از سازمان برنامه و وزارت صمت، نفت، راه و ... شروع کنید.
2️⃣ در «برق»:
📍فقط حدود ۳۰ درصد مصرف برق، خانگی است.
📍به میزان ۳۳۰ میلیون بشکه معادل نفتخام اتلاف داریم.
📍طبق آمار ایمیدرو، فقط ارزش برق هدررفته سالانه صنعت فولاد ۱.۳ میلیارد دلار است(معادل ۴ نیروگاه سیکلترکیبی مدرن).
📌جراحی را از وزارت نیرو، راه، صمت، جهادکشاورزی و ...شروع کنید
3️⃣ در «گاز»:
📍۷۰٪ مردم کمتر از ۱۰٪ گاز کشور را مصرف میکنند.
📍کل مصرف بخش خانگی کمتر از ۲۷٪ کل گاز کشور است.
📍۷۰۰ شرکت بزرگ ۵۴٪ گاز کشور را مصرف میکنند.
📍به میزان ۲۴۵ میلیون بشکه معادل نفتخام اتلاف گاز داریم.
📌جراحی را از وزارت نفت و نیرو و صندوق توسعه و سازمان برنامه شروع کنید.
4️⃣ در کل حوزه «انرژی»:
📍به میزان ۷۲۱ میلیون بشکه معادل نفت خام هدررفت انرژی تا قبل از رسیدن انرژی به دست مصرفکننده داریم که مقصرش مردم نیستند.
📌جراحی را از دولت شروع کنید.
⁉️چرا کسی از موارد فوق و نیز از اتلاف گاز برای مثال در شرکتهای متانولی سخن نمیگوید که در ۱۲ سال گذشته عملا ۱۲ میلیارد دلار از محل عدمالنفع صادرات گاز به کشور خسارت زدهاند؟
⁉️چون منافع تعداد محدودی دلال و سفتهباز و سیگنالفروش بورسی و پکیجفروشهای هوچیگر به خطر میافتد؟
@Economics_Finance_T
@yaser_arab57
✍ محمد طاهر رحیمی
1️⃣ در «بنزین»:
🔖مردم پُرمصرف نیستند، بلکه:
📍خودروهای ما پرمصرفاند،
📍وسایل نقلیه فرسوده هستند،
📍سبد سوختی کشور دهها سال متنوع نشدهاست،
📍سیستم حملونقل عمومی سالها توسعه نیافته است.
📍مدل حملونقل در کشور جادهمحور است.
📌جراحی را از سازمان برنامه و وزارت صمت، نفت، راه و ... شروع کنید.
2️⃣ در «برق»:
📍فقط حدود ۳۰ درصد مصرف برق، خانگی است.
📍به میزان ۳۳۰ میلیون بشکه معادل نفتخام اتلاف داریم.
📍طبق آمار ایمیدرو، فقط ارزش برق هدررفته سالانه صنعت فولاد ۱.۳ میلیارد دلار است(معادل ۴ نیروگاه سیکلترکیبی مدرن).
📌جراحی را از وزارت نیرو، راه، صمت، جهادکشاورزی و ...شروع کنید
3️⃣ در «گاز»:
📍۷۰٪ مردم کمتر از ۱۰٪ گاز کشور را مصرف میکنند.
📍کل مصرف بخش خانگی کمتر از ۲۷٪ کل گاز کشور است.
📍۷۰۰ شرکت بزرگ ۵۴٪ گاز کشور را مصرف میکنند.
📍به میزان ۲۴۵ میلیون بشکه معادل نفتخام اتلاف گاز داریم.
📌جراحی را از وزارت نفت و نیرو و صندوق توسعه و سازمان برنامه شروع کنید.
4️⃣ در کل حوزه «انرژی»:
📍به میزان ۷۲۱ میلیون بشکه معادل نفت خام هدررفت انرژی تا قبل از رسیدن انرژی به دست مصرفکننده داریم که مقصرش مردم نیستند.
📌جراحی را از دولت شروع کنید.
⁉️چرا کسی از موارد فوق و نیز از اتلاف گاز برای مثال در شرکتهای متانولی سخن نمیگوید که در ۱۲ سال گذشته عملا ۱۲ میلیارد دلار از محل عدمالنفع صادرات گاز به کشور خسارت زدهاند؟
⁉️چون منافع تعداد محدودی دلال و سفتهباز و سیگنالفروش بورسی و پکیجفروشهای هوچیگر به خطر میافتد؟
@Economics_Finance_T
@yaser_arab57
افسوس از واژهها
✍فردین علیخواه
◽️در رسانهها خواندم که مسافران پروازهای خارجی باید ۱۰ یورو عوارض پرداخت کنند. این پول قرار است برای توسعه و ارتقاء خدمات فرودگاهی در فرودگاههای بینالمللی و گسترش زیرساختهای فرودگاهی صرف شود. بیایید دستهجمعی خوشبین باشیم و آرزو کنیم که صرف شود. مگر در این کشور قرار است چند سال بعد مقام و مسئولی گزارش بدهد که صرف شد یا نشد؟ یا اگر شد در چه بخشهایی و برای چه منظورهایی صرف شد؟ بگذریم. نکته قابل تأمل آنکه، پروازهای به مقاصد شهرهای زیارتی در کشورهایی نظیر عراق، عربستان و سوریه از این قانون مستثنی شدهاند.
◽️به عنوان پژوهشگر اجتماعی پرسشی دارم. این مستثنی کردن بر اساس کدام پژوهش میدانی انجام شده است؟ منتشر کنید تا ما هم بهرهمند شویم. تصمیمگیران فکر نکردند که چنین قوانینی ممکن است تبعیضآمیز به نظر آید و میان مردم نسبت به یکدیگر قضاوتهای منفی ایجاد نماید؟ اساسا تصمیمگیران از کجا متوجه شدند همه کسانی که به مقاصد زیارتی میروند وضع مالیشان مانند گروه دیگر نیست و از آنان نباید این 10 یورو را دریافت کرد؟ یا اینکه خواستند به این شکل سفرهای زیارتی را تشویق کنند؟ یعنی عدهای از ایرانیان بگویند حالا که سفرهای زیارتی عوارض ۱۰ یورویی ندارد به سفر زیارتی برویم. یا خواستند کسانی را که به مقاصدی به جز سفرهای زیارتی میروند به این شکل تنبیه کنید تا دیگر نروند؟ پرسش دیگر آنکه تصمیمگیران از کجا متوجه شدهاند همه ایرانیانی که به شهرهای زیارتی سفر میکنند لزوماً به قصد زیارت به این شهرها میروند؟ مثلا کسی با این شهرها تجارت نمیکند؟یا در این شهرهاساکن، شاغل و صاحب درآمد نیست؟
◽️در طرف دیگر موضوع هم پرسشهایی مطرح است. تصمیمگیران از کجا میدانند که همه کسانی که به مقاصدی به جز سفرهای زیارتی میروند وضع مالی خوبی دارند؟ پژوهشی انجام شده است؟ مگر همه کسانی که به سفر خارجی می روند مانند اعضای خانواده برخی مقامات هستند که حتما وضع مالی خوبی داشته باشند؟ برای مثال آیا همه والدین سالمند یا بازنشستهای که برای دیدن فرزندشان یه سفر می روند وضع مالی مطلوبی دارند؟ و پرسشی دیگر که شاید زودهنگام و بیاساس باشد. پیروان سایر ادیان آسمانی که در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند اگر بخواهند برای زیارت به شهرهای زیارتی خارج از کشور بروند چطور؟ مثلا ارمنیان ایرانی اگر بخواهند برای زیارت به کشور ارمنستان بروند هم مستثنی هستند؟ مگر آنان شهروند ایران نیستند؟
◽️آیا در پس چنین تصمیمی تفکیک شهروندان بر اساس «ایمان و اعتقاد» و سبک زندگی وجود داشته است؟ دقیقاً چرا در این قانون شهروندان به دو گروه تقسیم شدهاند و هزینه ارتقاء و توسعه خدمات فرودگاهی را فقط یک گروه از آنان باید پرداخت کند؟ و این در حالی است که هر دو گروه از آن بهرهمند خواهند شد. چرا وظیفه گروهی از شهروندان تأمین منابع مالی گسترش زیرساختهاست و وظیفه گروه دیگر نیست؟ معیار وضع مالی بوده است یا وضع اعتقادی؟ برای نمونه مگر حجّاج قرار نیست از این فرودگاهها بهرهمند شوند؟ چرا آنان نباید مشارکت کنند؟ پرسش دیگر آنکه وقتی تصمیمگیران مسائل را این قدر ساده میبینند چرا از شهروندانی که به شهرهای زیارتی داخل کشور سفر میکنند عوارض آزادراهی دریافت میکنند؟ مگر زیارت با زیارت فرق دارد؟
◽️وقتی به دلیل سیاستهای اشتباهتان نمیتوانید سرمایهگذاری خارجی جذب کنید و مانند کشورهای همسایه ایران فرودگاههایی باشکوه و استاندارد در شأن ملت و کشور داشته باشید هزینۀ ، البته نه توسعه و ارتقاء خدمات، بلکه نگه داشتن فرودگاهها در وضع نابسامان فعلی را از «شهروندان درجه دو» دریافت نکنید.
پ. ن. در ایران «وفاق» ملی اینگونه ایجاد میشود!!! با تقسیم و تفکیک شهروندان! افسوس از کلمات جامعه شناختی و اجتماعی که به گند کشیده شده اند.
@fardinalikhah
@yaser_arab57
✍فردین علیخواه
◽️در رسانهها خواندم که مسافران پروازهای خارجی باید ۱۰ یورو عوارض پرداخت کنند. این پول قرار است برای توسعه و ارتقاء خدمات فرودگاهی در فرودگاههای بینالمللی و گسترش زیرساختهای فرودگاهی صرف شود. بیایید دستهجمعی خوشبین باشیم و آرزو کنیم که صرف شود. مگر در این کشور قرار است چند سال بعد مقام و مسئولی گزارش بدهد که صرف شد یا نشد؟ یا اگر شد در چه بخشهایی و برای چه منظورهایی صرف شد؟ بگذریم. نکته قابل تأمل آنکه، پروازهای به مقاصد شهرهای زیارتی در کشورهایی نظیر عراق، عربستان و سوریه از این قانون مستثنی شدهاند.
◽️به عنوان پژوهشگر اجتماعی پرسشی دارم. این مستثنی کردن بر اساس کدام پژوهش میدانی انجام شده است؟ منتشر کنید تا ما هم بهرهمند شویم. تصمیمگیران فکر نکردند که چنین قوانینی ممکن است تبعیضآمیز به نظر آید و میان مردم نسبت به یکدیگر قضاوتهای منفی ایجاد نماید؟ اساسا تصمیمگیران از کجا متوجه شدند همه کسانی که به مقاصد زیارتی میروند وضع مالیشان مانند گروه دیگر نیست و از آنان نباید این 10 یورو را دریافت کرد؟ یا اینکه خواستند به این شکل سفرهای زیارتی را تشویق کنند؟ یعنی عدهای از ایرانیان بگویند حالا که سفرهای زیارتی عوارض ۱۰ یورویی ندارد به سفر زیارتی برویم. یا خواستند کسانی را که به مقاصدی به جز سفرهای زیارتی میروند به این شکل تنبیه کنید تا دیگر نروند؟ پرسش دیگر آنکه تصمیمگیران از کجا متوجه شدهاند همه ایرانیانی که به شهرهای زیارتی سفر میکنند لزوماً به قصد زیارت به این شهرها میروند؟ مثلا کسی با این شهرها تجارت نمیکند؟یا در این شهرهاساکن، شاغل و صاحب درآمد نیست؟
◽️در طرف دیگر موضوع هم پرسشهایی مطرح است. تصمیمگیران از کجا میدانند که همه کسانی که به مقاصدی به جز سفرهای زیارتی میروند وضع مالی خوبی دارند؟ پژوهشی انجام شده است؟ مگر همه کسانی که به سفر خارجی می روند مانند اعضای خانواده برخی مقامات هستند که حتما وضع مالی خوبی داشته باشند؟ برای مثال آیا همه والدین سالمند یا بازنشستهای که برای دیدن فرزندشان یه سفر می روند وضع مالی مطلوبی دارند؟ و پرسشی دیگر که شاید زودهنگام و بیاساس باشد. پیروان سایر ادیان آسمانی که در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند اگر بخواهند برای زیارت به شهرهای زیارتی خارج از کشور بروند چطور؟ مثلا ارمنیان ایرانی اگر بخواهند برای زیارت به کشور ارمنستان بروند هم مستثنی هستند؟ مگر آنان شهروند ایران نیستند؟
◽️آیا در پس چنین تصمیمی تفکیک شهروندان بر اساس «ایمان و اعتقاد» و سبک زندگی وجود داشته است؟ دقیقاً چرا در این قانون شهروندان به دو گروه تقسیم شدهاند و هزینه ارتقاء و توسعه خدمات فرودگاهی را فقط یک گروه از آنان باید پرداخت کند؟ و این در حالی است که هر دو گروه از آن بهرهمند خواهند شد. چرا وظیفه گروهی از شهروندان تأمین منابع مالی گسترش زیرساختهاست و وظیفه گروه دیگر نیست؟ معیار وضع مالی بوده است یا وضع اعتقادی؟ برای نمونه مگر حجّاج قرار نیست از این فرودگاهها بهرهمند شوند؟ چرا آنان نباید مشارکت کنند؟ پرسش دیگر آنکه وقتی تصمیمگیران مسائل را این قدر ساده میبینند چرا از شهروندانی که به شهرهای زیارتی داخل کشور سفر میکنند عوارض آزادراهی دریافت میکنند؟ مگر زیارت با زیارت فرق دارد؟
◽️وقتی به دلیل سیاستهای اشتباهتان نمیتوانید سرمایهگذاری خارجی جذب کنید و مانند کشورهای همسایه ایران فرودگاههایی باشکوه و استاندارد در شأن ملت و کشور داشته باشید هزینۀ ، البته نه توسعه و ارتقاء خدمات، بلکه نگه داشتن فرودگاهها در وضع نابسامان فعلی را از «شهروندان درجه دو» دریافت نکنید.
پ. ن. در ایران «وفاق» ملی اینگونه ایجاد میشود!!! با تقسیم و تفکیک شهروندان! افسوس از کلمات جامعه شناختی و اجتماعی که به گند کشیده شده اند.
@fardinalikhah
@yaser_arab57
Forwarded from سید هاشم فیروزی
🟢«حسین یکتا»ی اهل خرد کجاست؟
در زمانه زوال امرسیاسی، دولت جدید بدرستی برآمدی از تقلا و کوشش نخبگان،تسهیلگران و کنشگران اجتماعی کشور بود.
الگوی سیاسی-حاکمیتی ایران(دولت خیلی بزرگ)لازمه پیشبرد اهداف کلان اجتماعی را به حضور در ارکان قدرت گره زده است.
پارادوکس بزرگ دقیقا در همین نقطه دچار وانمایی می شود.
ورود اهل خرد به دولت آری یا خیر؟
تجربیات میدانی نشان می دهد آن هنگام که زمام کار علی رغم تمامی «اینرسی» ساختاری و سازمانی حاکم بر کشور به اهل خرد سپرده می شود دستاوردها ملموس است،ولو بصورت حداقلی.
در نتیجه ترس از «مصرف» مقبولین اجتماعی کمی جنبه «فوبیا» پیدا کرده است.
هرچند غایت برای اهل خرد قرارگیری در شأن «تصمیم سازیست» و نه «تصمیم گیری».چرا که در این حالت لایه محافظتی ضخیمتری بجهت پاسبانی از سرمایه اجتماعی اهل خرد در درون ساختار وجود دارد.
📌حال سوأل اساسی اینجاست دولت جدید بعنوان دولت برآمده از کنش جمعی حدود ۱۰۰۰ نفر از اهل خرد ساز و کارش برای حل مسائل ایران توسط این جمع چیست؟
آیا اساسا نسبت به اصل صورت مسئله و این جمع ۱۰۰۰ نفره شناخت و آگاهی مکفی وجود دارد؟
🛑براستی حسین یکتا و عزیز جعفری جریان اهل خرد کیست و کجاست؟تا بواسطه اتصال به منابع اصلی قدرت دست به شناسایی استان به استان بزند و قرارگاه خاتم و قرب البته برای اهل خرد ایجاد نماید.
و در نهایت سرریز پروژه «شایسته یابی» از منظر «شایستگی های» مدنظر خودش همچون نمونه دولت شهید رئیسی بشود ایجاد دولت قرارگاه خاتم و قرارگاه قرب!
📌تجربه به کرات نشان داده مناعت طبع اهل خرد میدان را برای رندان سیاست باز همواره باز کرده و از همین رو بوده که هیچگاه مسئله ای از مسائل ایران درست حل نشده است.
شرط عبور ایران از این وضعیت در گام اول و فوری «سازمان بخشی» به جمع نخبگان،تسهیلگران و کنشگران اجتماعی(با گرایشات سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،علمی) و بعد حضور آنها در مقام «تصمیم سازی» و یا «تصمیم گیریست».
در غیر این صورت:
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
https://www.tg-me.com/seyyedhashemfirouzi
در زمانه زوال امرسیاسی، دولت جدید بدرستی برآمدی از تقلا و کوشش نخبگان،تسهیلگران و کنشگران اجتماعی کشور بود.
الگوی سیاسی-حاکمیتی ایران(دولت خیلی بزرگ)لازمه پیشبرد اهداف کلان اجتماعی را به حضور در ارکان قدرت گره زده است.
پارادوکس بزرگ دقیقا در همین نقطه دچار وانمایی می شود.
ورود اهل خرد به دولت آری یا خیر؟
تجربیات میدانی نشان می دهد آن هنگام که زمام کار علی رغم تمامی «اینرسی» ساختاری و سازمانی حاکم بر کشور به اهل خرد سپرده می شود دستاوردها ملموس است،ولو بصورت حداقلی.
در نتیجه ترس از «مصرف» مقبولین اجتماعی کمی جنبه «فوبیا» پیدا کرده است.
هرچند غایت برای اهل خرد قرارگیری در شأن «تصمیم سازیست» و نه «تصمیم گیری».چرا که در این حالت لایه محافظتی ضخیمتری بجهت پاسبانی از سرمایه اجتماعی اهل خرد در درون ساختار وجود دارد.
📌حال سوأل اساسی اینجاست دولت جدید بعنوان دولت برآمده از کنش جمعی حدود ۱۰۰۰ نفر از اهل خرد ساز و کارش برای حل مسائل ایران توسط این جمع چیست؟
آیا اساسا نسبت به اصل صورت مسئله و این جمع ۱۰۰۰ نفره شناخت و آگاهی مکفی وجود دارد؟
🛑براستی حسین یکتا و عزیز جعفری جریان اهل خرد کیست و کجاست؟تا بواسطه اتصال به منابع اصلی قدرت دست به شناسایی استان به استان بزند و قرارگاه خاتم و قرب البته برای اهل خرد ایجاد نماید.
و در نهایت سرریز پروژه «شایسته یابی» از منظر «شایستگی های» مدنظر خودش همچون نمونه دولت شهید رئیسی بشود ایجاد دولت قرارگاه خاتم و قرارگاه قرب!
📌تجربه به کرات نشان داده مناعت طبع اهل خرد میدان را برای رندان سیاست باز همواره باز کرده و از همین رو بوده که هیچگاه مسئله ای از مسائل ایران درست حل نشده است.
شرط عبور ایران از این وضعیت در گام اول و فوری «سازمان بخشی» به جمع نخبگان،تسهیلگران و کنشگران اجتماعی(با گرایشات سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،علمی) و بعد حضور آنها در مقام «تصمیم سازی» و یا «تصمیم گیریست».
در غیر این صورت:
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
https://www.tg-me.com/seyyedhashemfirouzi
Telegram
سید هاشم فیروزی
ارتباط با من
@seyyedhf
@seyyedhf
آن #عقل_سلیم رو در مورد خودرو وارداتی که با چند برابر قیمت جهانی وارد ایران میشود هم بکار بیندازید.
@yaser_arab57
@yaser_arab57
یاسر عرب
پیام مخاطب سلام وقتبخیر ما سی و پنج روز هست درگیر زلزلهایم. این لرزشها اصلا ثبت همنمیشه! نمیدونیم بررسی میکنند یا نه! ولی شرایطمان خوب نیست. صدایمان باشید. خبرگزاریها به ندرت پوشش میدن. دیشب وحشتناک لرزید! #صدای_بی_صدایان! #نیکشهر #بلوچستان…
پیام مخاطب؛
بعد از پیگیریهای مکرری که از مسولین کشوری داشتیم و سلسله توئیتهایی که زدیم؛ خوشبختانه توئیت ما به دست وزیر راه رسیده و معاون خود را برای بررسی در منطقهی آبگاه فرستاده بود.
همینکه طلسم عدم حضور مقامات در منطقهی ما شکسته شد، خود اقدامی ارزشمند است.
واقعیتش حس خیلی خوبی بود وقتی نماینده وزیر گفت توئیت و استوری شما ما رو کشونده اینجا…
مطالبهگری همیشه ثمر میده!
@yaser_arab57
بعد از پیگیریهای مکرری که از مسولین کشوری داشتیم و سلسله توئیتهایی که زدیم؛ خوشبختانه توئیت ما به دست وزیر راه رسیده و معاون خود را برای بررسی در منطقهی آبگاه فرستاده بود.
همینکه طلسم عدم حضور مقامات در منطقهی ما شکسته شد، خود اقدامی ارزشمند است.
واقعیتش حس خیلی خوبی بود وقتی نماینده وزیر گفت توئیت و استوری شما ما رو کشونده اینجا…
مطالبهگری همیشه ثمر میده!
@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خنده ندارد!
✍یاسرعرب
ویدئو با عنوان؛
《تصاویری از آتش سوزی در محل سخنرانی رئیسجمهور》در شبکههای اجتماعی پخش شد. دیدم نشاط مجری و انبساط حضار و شعف اصحاب رسانه در آن موج میزند.
گویا مجلس خشک و بی نمک بوده و حالا آتش سوزی فلفل سازی خبر و بهانهی تولید هیجانی کوتاه شده!
البته به اضافه مقداری از بزرگنوازی و اشاره به نترسیدن و جسارت آقای پزشکیان و باقی هر هر هر، هار هار هار!
و البته آنچه نادیده گرفته میشود وجود آن پرژکتور دوهزار وات قراضه است که جای بخاری هیزمی میشود از آن استفاده کرد و زماناش بر میگردد به روزگاری که سینما نگاتیو بود و مرتضی آوینی با دوربین ١٦ میلیمتری در جبههها مستند میساخت!
این پرژکتور عتیقه و داغان البته نماد ساختار بروکراسی عقب مانده کشور و تجهیزات فرسودهی آن است که همین چند وقت پیش هلیکوپتر رئیسی را به مقصد نرساند و هر هفته خبر بازگشت یک هواپیمای مسافربری به علت نقص فنی را در گوش ملت میچرخاند!
ما نه نیازمند شوق آفرینی از چنین حادثه تلخ، و نه نیازمند قهرمان سازی از رئیس دولتیم!
بلکه محتاج کنار گذاشتن تعارف و دیدن همین نشانههای واقعی فرسودگی دولت و ملت هستیم، نه مسخره بازی!
✍یاسرعرب
ویدئو با عنوان؛
《تصاویری از آتش سوزی در محل سخنرانی رئیسجمهور》در شبکههای اجتماعی پخش شد. دیدم نشاط مجری و انبساط حضار و شعف اصحاب رسانه در آن موج میزند.
گویا مجلس خشک و بی نمک بوده و حالا آتش سوزی فلفل سازی خبر و بهانهی تولید هیجانی کوتاه شده!
البته به اضافه مقداری از بزرگنوازی و اشاره به نترسیدن و جسارت آقای پزشکیان و باقی هر هر هر، هار هار هار!
و البته آنچه نادیده گرفته میشود وجود آن پرژکتور دوهزار وات قراضه است که جای بخاری هیزمی میشود از آن استفاده کرد و زماناش بر میگردد به روزگاری که سینما نگاتیو بود و مرتضی آوینی با دوربین ١٦ میلیمتری در جبههها مستند میساخت!
این پرژکتور عتیقه و داغان البته نماد ساختار بروکراسی عقب مانده کشور و تجهیزات فرسودهی آن است که همین چند وقت پیش هلیکوپتر رئیسی را به مقصد نرساند و هر هفته خبر بازگشت یک هواپیمای مسافربری به علت نقص فنی را در گوش ملت میچرخاند!
ما نه نیازمند شوق آفرینی از چنین حادثه تلخ، و نه نیازمند قهرمان سازی از رئیس دولتیم!
بلکه محتاج کنار گذاشتن تعارف و دیدن همین نشانههای واقعی فرسودگی دولت و ملت هستیم، نه مسخره بازی!
Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
✳️ آنچه در مدیریت جدید راه آهن به چشم میخورد، کارنامه و تخصص مرتبط ایشان است. که نشان از انتصاب غیر سیاسی و تخصصی است.
خلاف مدیر راه آهن دولت قبل (جناب میعاد صالحی) که مهمترین ربطش به راه آهن، احتمالا مصرف قطره آهن در طفولیت بود که در دوره مدیریت شان شاهد نزول بسیاری از شاخص های این صنعت بودیم.
خلاف مدیر راه آهن دولت قبل (جناب میعاد صالحی) که مهمترین ربطش به راه آهن، احتمالا مصرف قطره آهن در طفولیت بود که در دوره مدیریت شان شاهد نزول بسیاری از شاخص های این صنعت بودیم.
وزیر چه آموزشی و مدیر چه پرورشی؟
حاصل این تفکر افراطی اما چیزی نشد جز نسلی سرخورده و منزجر از دین و متنفر از هر نوع الهیات، که گفتار سبک مغزانه و رویکرد قشری این جماعت را با لعنت به چفیهی دور گردنشان (که يادگار مردان مرد و شهدا بود) چرک کرده و در هم آمیختند!
در این میان از بی تی اس تا جوکر، و از سوپر من تا بت من قله و الگوی کودک و نوجوان ما شد و یاوهگویی این مسئولان که تیشه به ریشهی دین زده است، دشمنی با اصل دین داری را سکهی رايج بازار کرد، و در این سیل خروج از دین صدا از مراجع معظم تقلید (و پیران دین فروش ولو برای امتداد کاسبی خود) بیرون نیاورد!
استادمان روزی میگفت
-از اینهایی که دائم وا اسلامایشان بلند است باید ترسید! اینها اگر کربلا بودند سر حضرت زینب را هم میبریدند!
نه نماز، نه دین، که خدا را باید از دست این جماعت شعار زده و بی مسئله نجات داد!
@yaser_arab57
حاصل این تفکر افراطی اما چیزی نشد جز نسلی سرخورده و منزجر از دین و متنفر از هر نوع الهیات، که گفتار سبک مغزانه و رویکرد قشری این جماعت را با لعنت به چفیهی دور گردنشان (که يادگار مردان مرد و شهدا بود) چرک کرده و در هم آمیختند!
در این میان از بی تی اس تا جوکر، و از سوپر من تا بت من قله و الگوی کودک و نوجوان ما شد و یاوهگویی این مسئولان که تیشه به ریشهی دین زده است، دشمنی با اصل دین داری را سکهی رايج بازار کرد، و در این سیل خروج از دین صدا از مراجع معظم تقلید (و پیران دین فروش ولو برای امتداد کاسبی خود) بیرون نیاورد!
استادمان روزی میگفت
-از اینهایی که دائم وا اسلامایشان بلند است باید ترسید! اینها اگر کربلا بودند سر حضرت زینب را هم میبریدند!
نه نماز، نه دین، که خدا را باید از دست این جماعت شعار زده و بی مسئله نجات داد!
@yaser_arab57
Forwarded from خیریه منهای فقر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میخواهم پسرم را نگه دارم...
خانمی دو سال است که بخاطر بیماری روانی و اعتیاد شدید همسرش به الکل، از او جدا شده و فقط توانسته سرپرستی یکی از بچههایش را به عهده بگیرد.
در این مدت که مسئولیت نگهداری پسر و پدر پیرش به گردن او افتاده، در آموزشگاه رانندگی مشغول به کار است.
از آنجایی که ماشینی از خودش ندارد، در ازای ۱۲ ساعت کار، حقوقی معادل ۵ ساعت دریافت میکند و بیشتر از نصف آن به صاحب ماشین تعلق میگیرد.
از طرفی بخاطر بیشفعالی پسرش نمیتواند او را در این مدت طولانی تنها بگذارد و بچه تمام روز را در صندلی عقب ماشین، همراه مادرش در کلاسها حضور دارد.
در حال حاضر هم زمان زیادی به اتمام قرارداد اجارهشان نمانده و اگر نتوانند مبلغی به پول پیش اضافه کنند، همین خانهی کوچک را هم از دست میدهند.
این خانم برای آنکه بچههایش را خودش بزرگ کند، به ماشینی نیاز دارد تا بتواند با درآمدی منصفانه کار کند و به تنهایی از پس مخارج خانه و زندگیشان بر بیاید.
مبلغ مورد نیاز: ۲۵۰ میلیون تومان
لینک پرداخت از طریق سایت منهای فقر
کارت:
شبا:
(به نام خیریه منهای فقر - بانک رسالت)
@menhayefaghr
خانمی دو سال است که بخاطر بیماری روانی و اعتیاد شدید همسرش به الکل، از او جدا شده و فقط توانسته سرپرستی یکی از بچههایش را به عهده بگیرد.
در این مدت که مسئولیت نگهداری پسر و پدر پیرش به گردن او افتاده، در آموزشگاه رانندگی مشغول به کار است.
از آنجایی که ماشینی از خودش ندارد، در ازای ۱۲ ساعت کار، حقوقی معادل ۵ ساعت دریافت میکند و بیشتر از نصف آن به صاحب ماشین تعلق میگیرد.
از طرفی بخاطر بیشفعالی پسرش نمیتواند او را در این مدت طولانی تنها بگذارد و بچه تمام روز را در صندلی عقب ماشین، همراه مادرش در کلاسها حضور دارد.
در حال حاضر هم زمان زیادی به اتمام قرارداد اجارهشان نمانده و اگر نتوانند مبلغی به پول پیش اضافه کنند، همین خانهی کوچک را هم از دست میدهند.
این خانم برای آنکه بچههایش را خودش بزرگ کند، به ماشینی نیاز دارد تا بتواند با درآمدی منصفانه کار کند و به تنهایی از پس مخارج خانه و زندگیشان بر بیاید.
مبلغ مورد نیاز: ۲۵۰ میلیون تومان
لینک پرداخت از طریق سایت منهای فقر
کارت:
5041721111902848
شبا:
530700001000228472379001
(به نام خیریه منهای فقر - بانک رسالت)
@menhayefaghr
✅آیا پزشکیان متوجه هست چه ادعای کرده است؟
اخیرا آقایرئیسجمهوری حرفی تازه دربارهی ساخت مدارس در مناطق فاقد مدرسه داشتهاند که باید اندکی در آن تامل کرد. ایشان گفتهاست:
با بچههای بسیج برای ساخت مدارس باید جلسه بگذاریم. در تبریز در عرض شش ماه 600 خانهی بهداشت با مشارکت مردم ساختهشد و ما فقط مصالح میدادیم. اگر جلسه بگذاریم، مشکل کمبود مدرسه در مناطق محروم را یکساله تمام میکنیم. لازم نیست پیمانکار باشد، با کمک مردم همان مناطقی که مدرسه نیاز دارند کل مشکلات کمبود مدرسه را یکساله مرتفع میکنیم.
ساعاتی پساز این فرمایش آن را در یک توئیت تکرار کردند که نشانداد سهوی در بیان وجود نداشتهاست و باورشان این است که امروز هم میتوانیم مثل سی-چهلسالپیش آدمها را بیاوریم و -با نام بسیج یا هرنام دیگر- بگوییم «بسمالله؛ مدرسه میخواهی پاچه بالابزن و گل لگدکن!».
در مورد این تصور میتوان اندکی مداقهکرد:
سهم دستمزد نیرویکار شهری در هزینهی ساختوساز (بدون محاسبه قیمت زمین) 23 درصد است. این رقم با دورشدن از شهرهای بزرگ کمتر میشود؛ زیرا در مناطق محروم فاقد مدرسه دستمزدها بهشدت کم است و از سوی دیگر هزینهی حمل مصالح افزایش مییابد.
رقمی در اینمورد وجود ندارد؛ ولی اجمالا میتوان گفت هزینهی نیروی انسانی برای ساخت مدارس موردنظر آقایرئیسجمهوری احتمالا حدود دهدرصد کل هزینه است.
نتیجه آنکه مشکل ساخت آن مدارس چیزی نیست که با بسیج و نیرویکار رایگان حلشود. اینکه ما در این مناطق مدرسه نداریم بیشتر بهخاطر نداشتن پول خرید مصالح است و اگر مردم خشمگیناند و عکس مدارس کپری و زیردرختی را میگیرند و به صورت حکومت میکوبند، بهخاطر آن است که میدانند فقط تا اول سال 1387 ایران 157 مدرسه برای لبنان (غیراز مراکز درمانی، جاده و...) راهانداختهاست (آمار بعد از آن سال پنهان است!).
مشکل حکومت در اینمورد نداشتن کارگر ساختمانی نیست. از این گذشته، دولتهایی که با مشکل بیکاری روبرویند بودجهی ساختوساز را زیاد میکنند؛ چون پربازدهترین بخش برای ایجاد شغل است و بخش ساختمان را موتور محرک تولیدات کارخانهای هم میخوانند.
البته که نمیخواهیم بگوییم مردم را در کمک به ساخت مدرسه برای کودکانشان به کار داوطلبانه نگیر. کار خوبی است؛ ولی نبود کارگر داوطلب و رایگان مشکل ساخت مدرسه در مناطق محروم نیست.
نکتهی دیگر، گفتن این حرف در جایی بسیار طعنهبرانگیز است: قرارگاه خاتمالانبیاء. بزرگترین پیمانکار ایران. یک هولدینگ غولآسا که سال 90 اعلامکرد خودش را در پروژههای کمتر از 100 میلیارد تومان درگیر نمیکند (سال 90 این مبلغ خیلی هم قلنبه بود).
اگر در روستایی در عمق بیابانها به مردم آنجا میگفتند «برایتان مصالح میفرستم خودتان ساختمان مدرسهتان را بسازید»، شاید اینقدر بعید و غریب از کار در نمیآمد.
نکته دیگر آنکه رئیسجمهوری از فرط نیکویی اخلاق و شفافی دل، خاطرهی ایثارگریهای دوران جنگ و دولت مهندس موسوی را به فراموشی نسپرده و فکر میکند بهخاطر گلجمال او که معصوم و بیشیلهپیله است، بسیجیها حاضر میشوند به آندوران برگردند و در راه خدمت به کشور کار کنند. متاسفانه چنین نیست.
همانقدر که مداحان امروز با صادق آهنگرانِ آن دوران تفاوت دارند، همانقدر هم بسیجیهای امروز با مسعود پزشکیان بسیجی تفاوت دارند. دوران کنونی دوران حاجمحمود کریمی است، نه حاجداوود کریمی!
بسیجی قرنپانزدهمی پیرمردی است برای تدارک مراسمات(!) متعدد حکومت و جوانی که کار برجستهاش حمله به دانشگاه و رفتن زیارت مجانی و گرفتن امتیاز قبولی دانشگاه است و حکومت را تهدید میکند که چون پزشکیان را ترجیحداده، دفعهی بعدی برای کتکزدن مردم به خیابان نمیآید.
عجیب است که رئیسجمهوری کشور متوجه تفاوت زمانه و عوضشدن آدمها نشود.
زمان مهندسموسوی کارمند وزرت بازرگانی 35هزاردلار از منابع در اختیارش را کش رفت، ما یکماه دربارهی اینکه چه شده که چنین شده مطلب تحلیلی مینوشتیم.
آن تولهکفتار 35هزاردلاری، حالا گرگْساداتینژاد 3/5میلیارددلاری شده: هزارانبرابر تکثیر شدهاند و بخشی از «فساد سیستمیک»اند. آنوقت آقایپزشکیان دنبال کسانی از آنان برای ساخت مدرسه در بیابانهای بلوچستان است؟
اصلا فرضکنیم چنین بسیجیان پاکدلی باشند که بروند برای ساخت مدرسه. آنها از شما نمیپرسند چرا من باید رایگان عملگیکنم و کارمندان دولت به خودشان وام چندمیلیاردتومانی بدهند؟
اگر حرف را تکرار نکردهبود به حساب هیجانی سخن گفتن میگذاشتیم. ولی حالا دیگر نمیشود. سال دیگر در مهرماه با انتشار صدها عکس از مدارس کپری میپرسند چه وعدهای دادهبودی آقایرئیسجمهوری؟ آنوقت پزشکیان چه خواهد گفت؟
آرزوی صمیمانه داریم که بدبینی ما غلط و وعدهی رئیسجمهوری محبوبمان صادق از کار درآید.
@yaser_arab57
اخیرا آقایرئیسجمهوری حرفی تازه دربارهی ساخت مدارس در مناطق فاقد مدرسه داشتهاند که باید اندکی در آن تامل کرد. ایشان گفتهاست:
با بچههای بسیج برای ساخت مدارس باید جلسه بگذاریم. در تبریز در عرض شش ماه 600 خانهی بهداشت با مشارکت مردم ساختهشد و ما فقط مصالح میدادیم. اگر جلسه بگذاریم، مشکل کمبود مدرسه در مناطق محروم را یکساله تمام میکنیم. لازم نیست پیمانکار باشد، با کمک مردم همان مناطقی که مدرسه نیاز دارند کل مشکلات کمبود مدرسه را یکساله مرتفع میکنیم.
ساعاتی پساز این فرمایش آن را در یک توئیت تکرار کردند که نشانداد سهوی در بیان وجود نداشتهاست و باورشان این است که امروز هم میتوانیم مثل سی-چهلسالپیش آدمها را بیاوریم و -با نام بسیج یا هرنام دیگر- بگوییم «بسمالله؛ مدرسه میخواهی پاچه بالابزن و گل لگدکن!».
در مورد این تصور میتوان اندکی مداقهکرد:
سهم دستمزد نیرویکار شهری در هزینهی ساختوساز (بدون محاسبه قیمت زمین) 23 درصد است. این رقم با دورشدن از شهرهای بزرگ کمتر میشود؛ زیرا در مناطق محروم فاقد مدرسه دستمزدها بهشدت کم است و از سوی دیگر هزینهی حمل مصالح افزایش مییابد.
رقمی در اینمورد وجود ندارد؛ ولی اجمالا میتوان گفت هزینهی نیروی انسانی برای ساخت مدارس موردنظر آقایرئیسجمهوری احتمالا حدود دهدرصد کل هزینه است.
نتیجه آنکه مشکل ساخت آن مدارس چیزی نیست که با بسیج و نیرویکار رایگان حلشود. اینکه ما در این مناطق مدرسه نداریم بیشتر بهخاطر نداشتن پول خرید مصالح است و اگر مردم خشمگیناند و عکس مدارس کپری و زیردرختی را میگیرند و به صورت حکومت میکوبند، بهخاطر آن است که میدانند فقط تا اول سال 1387 ایران 157 مدرسه برای لبنان (غیراز مراکز درمانی، جاده و...) راهانداختهاست (آمار بعد از آن سال پنهان است!).
مشکل حکومت در اینمورد نداشتن کارگر ساختمانی نیست. از این گذشته، دولتهایی که با مشکل بیکاری روبرویند بودجهی ساختوساز را زیاد میکنند؛ چون پربازدهترین بخش برای ایجاد شغل است و بخش ساختمان را موتور محرک تولیدات کارخانهای هم میخوانند.
البته که نمیخواهیم بگوییم مردم را در کمک به ساخت مدرسه برای کودکانشان به کار داوطلبانه نگیر. کار خوبی است؛ ولی نبود کارگر داوطلب و رایگان مشکل ساخت مدرسه در مناطق محروم نیست.
نکتهی دیگر، گفتن این حرف در جایی بسیار طعنهبرانگیز است: قرارگاه خاتمالانبیاء. بزرگترین پیمانکار ایران. یک هولدینگ غولآسا که سال 90 اعلامکرد خودش را در پروژههای کمتر از 100 میلیارد تومان درگیر نمیکند (سال 90 این مبلغ خیلی هم قلنبه بود).
اگر در روستایی در عمق بیابانها به مردم آنجا میگفتند «برایتان مصالح میفرستم خودتان ساختمان مدرسهتان را بسازید»، شاید اینقدر بعید و غریب از کار در نمیآمد.
نکته دیگر آنکه رئیسجمهوری از فرط نیکویی اخلاق و شفافی دل، خاطرهی ایثارگریهای دوران جنگ و دولت مهندس موسوی را به فراموشی نسپرده و فکر میکند بهخاطر گلجمال او که معصوم و بیشیلهپیله است، بسیجیها حاضر میشوند به آندوران برگردند و در راه خدمت به کشور کار کنند. متاسفانه چنین نیست.
همانقدر که مداحان امروز با صادق آهنگرانِ آن دوران تفاوت دارند، همانقدر هم بسیجیهای امروز با مسعود پزشکیان بسیجی تفاوت دارند. دوران کنونی دوران حاجمحمود کریمی است، نه حاجداوود کریمی!
بسیجی قرنپانزدهمی پیرمردی است برای تدارک مراسمات(!) متعدد حکومت و جوانی که کار برجستهاش حمله به دانشگاه و رفتن زیارت مجانی و گرفتن امتیاز قبولی دانشگاه است و حکومت را تهدید میکند که چون پزشکیان را ترجیحداده، دفعهی بعدی برای کتکزدن مردم به خیابان نمیآید.
عجیب است که رئیسجمهوری کشور متوجه تفاوت زمانه و عوضشدن آدمها نشود.
زمان مهندسموسوی کارمند وزرت بازرگانی 35هزاردلار از منابع در اختیارش را کش رفت، ما یکماه دربارهی اینکه چه شده که چنین شده مطلب تحلیلی مینوشتیم.
آن تولهکفتار 35هزاردلاری، حالا گرگْساداتینژاد 3/5میلیارددلاری شده: هزارانبرابر تکثیر شدهاند و بخشی از «فساد سیستمیک»اند. آنوقت آقایپزشکیان دنبال کسانی از آنان برای ساخت مدرسه در بیابانهای بلوچستان است؟
اصلا فرضکنیم چنین بسیجیان پاکدلی باشند که بروند برای ساخت مدرسه. آنها از شما نمیپرسند چرا من باید رایگان عملگیکنم و کارمندان دولت به خودشان وام چندمیلیاردتومانی بدهند؟
اگر حرف را تکرار نکردهبود به حساب هیجانی سخن گفتن میگذاشتیم. ولی حالا دیگر نمیشود. سال دیگر در مهرماه با انتشار صدها عکس از مدارس کپری میپرسند چه وعدهای دادهبودی آقایرئیسجمهوری؟ آنوقت پزشکیان چه خواهد گفت؟
آرزوی صمیمانه داریم که بدبینی ما غلط و وعدهی رئیسجمهوری محبوبمان صادق از کار درآید.
@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آقایان برای ما از منطقی نبودن قیمت بنزین در ایران می گویند😐😐😐
جامعه شناسی فلاکت...
فردین علیخواه
جامعه شناسی فلاکت...
فردین علیخواه
✍ فرصت تنفس
🔻جمهوری اسلامی برای نجات خود از وضعیت کنونی و آشتی با ملت، باید مراحلی را پشت سر بگذارد و قدمهایی بردارد که به اعتقاد اکثر مردم و نخبگان، مسأله «حذف فیلترینگ» و «بازنگری در سیاست حجاب» و «اصلاح سیاست خارجی»، جزء اولین قدمها محسوب میشود. خوشبختانه کشور اکنون ابزار این اقدامات را نیز در اختیار دارد؛ دولتی در مصدر امور است که با همین اشعار روی کار آمده و خواستار انجام این اصلاحات است و تنها چیزی که لازم دارد، مجوز است. اینکه نظام اسلامی در نهایت تصمیم خواهد گرفت که از این فرصت برای آشتی با مردم و تقویت و تحکیم بنیان کشور استفاده کند یا خیر، باید منتظر ماند و دید!
🔻اما در این سوی ماجرا و جایی که ما (مردم) ایستادهایم، تصمیم نیمی از جامعه در انتخابات ۱۵ تیرماه، یک عملیات نجات بود که با موفقیت انجام شد. ما در درجۀ نخست برای رهایی خود از فشارهای روزافزونی که در سه سال گذشته بر جامعه تحمیل شد، در صحنه حاضر شدیم. ما دستی را کنار زدیم که سرمان را زیر آب نگه داشته بود و نفسهایمان به شمارش افتاده بود. معلوم نبود اگر آن فشار بر جامعه - با همان شدت - ادامه داشت، چه بر سرمان میآمد. ما فرصت تنفس آفریدیم؛ لااقل برای یک دوره و شاید بیشتر. اکنون آن هجمه به جامعه پایان یافته است؛ نه به شکل کامل ولی تا حدی زیاد. نتیجۀ نهایی این دولت هر چه شود، ما تصمیمی درست گرفتهایم و خودمان را از زیر فشاری طاقتفرسا خارج کردیم.
✅ @AmirTafreshi
🔻جمهوری اسلامی برای نجات خود از وضعیت کنونی و آشتی با ملت، باید مراحلی را پشت سر بگذارد و قدمهایی بردارد که به اعتقاد اکثر مردم و نخبگان، مسأله «حذف فیلترینگ» و «بازنگری در سیاست حجاب» و «اصلاح سیاست خارجی»، جزء اولین قدمها محسوب میشود. خوشبختانه کشور اکنون ابزار این اقدامات را نیز در اختیار دارد؛ دولتی در مصدر امور است که با همین اشعار روی کار آمده و خواستار انجام این اصلاحات است و تنها چیزی که لازم دارد، مجوز است. اینکه نظام اسلامی در نهایت تصمیم خواهد گرفت که از این فرصت برای آشتی با مردم و تقویت و تحکیم بنیان کشور استفاده کند یا خیر، باید منتظر ماند و دید!
🔻اما در این سوی ماجرا و جایی که ما (مردم) ایستادهایم، تصمیم نیمی از جامعه در انتخابات ۱۵ تیرماه، یک عملیات نجات بود که با موفقیت انجام شد. ما در درجۀ نخست برای رهایی خود از فشارهای روزافزونی که در سه سال گذشته بر جامعه تحمیل شد، در صحنه حاضر شدیم. ما دستی را کنار زدیم که سرمان را زیر آب نگه داشته بود و نفسهایمان به شمارش افتاده بود. معلوم نبود اگر آن فشار بر جامعه - با همان شدت - ادامه داشت، چه بر سرمان میآمد. ما فرصت تنفس آفریدیم؛ لااقل برای یک دوره و شاید بیشتر. اکنون آن هجمه به جامعه پایان یافته است؛ نه به شکل کامل ولی تا حدی زیاد. نتیجۀ نهایی این دولت هر چه شود، ما تصمیمی درست گرفتهایم و خودمان را از زیر فشاری طاقتفرسا خارج کردیم.
✅ @AmirTafreshi
Telegram
🌻🌾ایران تایمز🌽🌻
🔴 مسعود فراستی: سیاست های فرهنگی دولت قبل شبیه حکومت استالین بود
@iran_times
@iran_times
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غلامحسین کرباسچی: مدیران بالای شصت سال داوطلبانه کنار بروند. تداوم مدیریتشان و باز نکردن راه برای مدیران نسل بعد قابل دفاع نیست.
@jalaeipour
@yaser_arab57
@jalaeipour
@yaser_arab57
Forwarded from خیریه منهای فقر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پسر ۹ سالهام نانآور خانهمان شده...
خانمی ۹ سال پیش با یک نوزاد چند ماهه و یک دختر بچهی ناشنوا، همسرش را از دست میدهد و در این سالها تمام بار زندگی را تنهایی به دوش میکشد.
در این مدت اجارهی اتاق کوچکشان را با نظافت خانهها تأمین کرده است و پسر ۹ سالهاش هم برای مخارج روزمره در یک مغازه کبابی شاگردی میکند.
در این شرایط سخت زندگی روزمره، صاحبخانه هم آنها را جواب کرده است و دیگر نمیتوانند در آن اتاق به زندگی خود ادامه دهند.
با توجه به آنکه پول پیشی برایشان باقینمانده، هیچ سرمایهای برای رهن جای جدید ندارند.
حالا برای آنکه بتوانند در حومهی شهر سرپناهی داشته باشند حداقل به ۱۵۰ میلیون تومان نیاز دارند.
مبلغ مورد نیاز: ۱۵۰ میلیون تومان
لینک پرداخت از طریق سایت منهای فقر
کارت:
شبا:
(به نام خیریه منهای فقر - بانک رسالت)
@menhayefaghr
خانمی ۹ سال پیش با یک نوزاد چند ماهه و یک دختر بچهی ناشنوا، همسرش را از دست میدهد و در این سالها تمام بار زندگی را تنهایی به دوش میکشد.
در این مدت اجارهی اتاق کوچکشان را با نظافت خانهها تأمین کرده است و پسر ۹ سالهاش هم برای مخارج روزمره در یک مغازه کبابی شاگردی میکند.
در این شرایط سخت زندگی روزمره، صاحبخانه هم آنها را جواب کرده است و دیگر نمیتوانند در آن اتاق به زندگی خود ادامه دهند.
با توجه به آنکه پول پیشی برایشان باقینمانده، هیچ سرمایهای برای رهن جای جدید ندارند.
حالا برای آنکه بتوانند در حومهی شهر سرپناهی داشته باشند حداقل به ۱۵۰ میلیون تومان نیاز دارند.
مبلغ مورد نیاز: ۱۵۰ میلیون تومان
لینک پرداخت از طریق سایت منهای فقر
کارت:
5041721111902848
شبا:
530700001000228472379001
(به نام خیریه منهای فقر - بانک رسالت)
@menhayefaghr
رهبر در دیدار جمعی از علمای اهل سنت گفتهاند:
-تلاش دشمن برای اختلافافکنی بین شیعه و سنی بعد از انقلاب چندین برابر شد/ علاج، تکیه بر روی وحدت است!
حاشیه:
بسیار نکتهی صحیحی است. خوب این اختلاف در همین قاب و خود این حضور دیده نمیشود؟
اینکه پیران و ریش سفيدان و شیوخ اهل سنت را (که بعضا سالخورده و ویلچر نشين هستند) روی زمین بنشانیم تا این پا و آن پا کنند و خود ساعتی روی صندلی به راحتی نشسته و خطابه کنیم، نقض غرض نیست؟
احترام و عدم تبعیض و وحدت احتمالا نباید از همین رفتارهای نمادین و در بالاترین سطوح آغاز شود؟
پ.ن:
دوستان دقت بفرمایند که بنده یک سوال فرهنگی ساده پرسیدم و از عدم حضور برخی چهرههای اهل سنت و بحثهای حقوقی و سیاسی و... سخنی به میان نیاوردم!
@yaser_arab57
-تلاش دشمن برای اختلافافکنی بین شیعه و سنی بعد از انقلاب چندین برابر شد/ علاج، تکیه بر روی وحدت است!
حاشیه:
بسیار نکتهی صحیحی است. خوب این اختلاف در همین قاب و خود این حضور دیده نمیشود؟
اینکه پیران و ریش سفيدان و شیوخ اهل سنت را (که بعضا سالخورده و ویلچر نشين هستند) روی زمین بنشانیم تا این پا و آن پا کنند و خود ساعتی روی صندلی به راحتی نشسته و خطابه کنیم، نقض غرض نیست؟
احترام و عدم تبعیض و وحدت احتمالا نباید از همین رفتارهای نمادین و در بالاترین سطوح آغاز شود؟
پ.ن:
دوستان دقت بفرمایند که بنده یک سوال فرهنگی ساده پرسیدم و از عدم حضور برخی چهرههای اهل سنت و بحثهای حقوقی و سیاسی و... سخنی به میان نیاوردم!
@yaser_arab57