Telegram Web Link
📝📝 تجربه‌ای بسیار مهم برای رهبران !
پدیده آبان ماه، اصلاح قانون اساسی !

✍🏻 سیدعطاالله مهاجرانی
@jomhuriyat
♈️سال های طولانی است که با محمد بن عیسی، وزیر سابق خارجه و فرهنگ و سفیر سابق مراکش در واشنگتن، آشنا هستم. تقریبا در این دو دهه اخیر، هر ساله به دعوت او برای شرکت در کنفرانس علمی-فرهنگی اصیله به مراکش رفته ام. طنجه را مثل شیراز می شناسم. در قهوه خانه هایش در گوشه و کنار شهر، به ویژه در قسمت قدیم و عتیق، در نزدیکی مرقد ابن بطوطه، چای نعناع نوشیده ام و شیرینی خوش طعم طنجه ای خورده ام. کتاب فروشی ها را نه تنها می شناسم، که با برخی از آن ها دوست شده ام. کتاب تازه ای که در مراکش منتشر می شود، به من خبر می دهند. پس از موج بهار عربی در تونس و مصر، در مراکش شاهد بودیم که پادشاه به سرعت دست به اصلاحات اساسی و بدون مجامله و اتلاف وقت زد. نخست، شورایی انتخاب کرد که به بررسی و اصلاح قانون اساسی بپردازند. انتخابات آزاد برگزار کرد، اسلام گراها در انتخابات پیروز شدند، و سرنوشت کشور از سال ۲۰۱۲ تا به امروز در اختیار آنها قرار گرفت. منتها پادشاه گفت سه مسئولیت او، که در واقع به قول عرب ها همان سهم شیر بود، برای او بماند: فرماندهی کل قوا، فرماندهی اطلاعات و امنیت و رهبری دینی به عنوان امیرالمومنین!

♈️ محمد بن عیسی می گفت: «دیر وقت شب نهم مارس ۲۰۱۱ در هتلی در پاریس بودم. وقتی سخنان محمد ششم پادشاه مراکش را شنیدم، از شوق با صدای بلند گریه کردم. نگران کشور و ملتم بودم. از آینده هراس داشتم. ساعتی گریه کردم. خدا را شکر کردم. کشور و ملت ما دچار ویرانی و انشقاق و نفرت نمی شود.»

♈️ محمد ششم در واقع ظرف دو هفته به جمع بندی رسیده بود، که با خواست مردم -به ویژه جوانان- موافقت کند و کشور و حکومت را در مسیر اصلاح محاسبه شده و سنجیده قرار دهد.
در مراكش، به محض اينكه حكومت ديد در روز بیست فوریه سال ۲۰۱۱ مردم تظاهرات كرده اند، با تدبیر و درایت و سرعت بر موج تظاهرات نشست و خواسته مردم را به رسمیت شناخت. به تعبیری، در حقیقت انقلاب را با تور اصلاح قانون اساسی شکار کرد!

♈️ برای هدایت شورای اصلاح قانون اساسی، شخصیتی را انتخاب کرد که در حلقه حکومتی نبود، مستقل بود و مورد اعتماد مردم. در نطق ۱۷ ژوئن خود به همین نکته اشاره کرد، که برای نخستین بار است که قانون اساسی مراکش به دست خود مراکشی ها و برای همه مراکشی ها اصلاح می شود، و مشاوران خارجی در این موضوع دخالتی ندارند. عبدالطیف المنونی، شخصیت علمی، حقوقی و دینی مستقل، مسئول شورای اصلاح قانون اساسی شد. بدین ترتیب، با حرکتی نرم و زمان شناسانه، موج بهار عربی در مراکش مهار شد. شما هر سال که به مراکش بروید، از حجم سرمایه گذاری و توسعه کشور، به شگفتی خواهید آمد. میلیارد ها دلار از کشور های عربی و اسلامی در مراکش صرف ساخت هتل، ساختمان های مسکونی و شرکت های صنعتی و کشاورزی و خدماتی و تجاری شده است. بازار مراکش برای جوانان افریقایی که از قاره سیاه می آیند، بازار کار است. در دارالبیضاء دیدم برای آن ها بازارچه هایی ساخته اند تا در کنار خیابان ها دستفروشی نکنند، این یعنی نشانه رونق نسبی اقتصادی در کشور. تمام سخن این بود که محمد ششم، صدای مردم را به موقع شنید، و پاسخ منطقی و به هنگام داد. انتخابات آزاد برگزار شد، حزب عدالت و توسعه اكثريت آراء را به دست اورد، عبدالاله بنکیران از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ نخست وزیر بود. در انتخابات ۲۰۱۷ نیز، همین حزب اکثریت خود را حفظ کرد، و سعدالدین عثمانی از ۲۰۱۷ به عنوان نخست وزیر مراکش انتخاب شد. دولت و حکومت، و نهادهای نظامی و امنیتی، در امر انتخابات مصلحت اندیشی های خود را دخالت ندادند. جامعه آرام گرفت، نتیجه انتخابات دستکاری شده نبود، و در نتیجه وجدان عمومی جامعه قانع شد.
@jomhuriyat
@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوریه به دلیل فساد سازمان‌یافته و سیستماتیکی که در درون حکومتش رخنه کرده بود، سقوط کرد

حسن عابدی جعفری، وزیر اسبق بازرگانی: اگر فساد از یک در وارد شود، از در دیگر توسعه خارج می‌شود. در جامعه فساد آلود مردم و دولت بهم اعتماد نمی‌کنند.

@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
١. در فجازی آمده که؛

اعتراض شدید خانم اهوازی به مسئولان و حکومت در حضور استاندار خوزستان!

٢. هرچند سطح پاسخ استاندار در حد ماشاالله انشالله است و شاید پاسخ درخوری هم به تناسب محیط و شرایط ندارد اما خداوکیلی این ادب و صبر و گوش دادن در مقابل فریاد اعتراض (که شاید مسول‌ بسیاری از آنها هم مستقیما خودش نباشد) جای تشویق دارد.

٣. شنوایی گام اول است. و حتما بعد چند دهه ناشنوایی که نانوایی برخی احزاب و گفتمان‌ها را دایر نگه می‌داشت، فرایندی سخت و طاقت فرسا خواهد بود.

کاش باقی مدیران و بالانشینان همین شرح صدر استاندار خوزستان را سرلوحه قرار دهند.

@yaser_arab57
پیام‌مخاطب؛


جناب آقای عرب سلام وقت بخیر.
سالهاست نوشته‌های شما و سایر دوستان روشنفکر و نو اندیش را می‌خوانم و همیشه از نوشته‌ها و تحلیلهای شما بهرمند می‌شوم؛ تنها یک موضوع است که همیشه خاطر من را به عنوان یک کنشگر حوزه معلولان آزرده می‌کند که متاسفانه بارها نیز تکرار شده. شما ناخواسته در موارد فراوانی از ادبیات حوزه معلولیت برای تحقیر و خارشماری و گاه توهین استفاده کرده‌اید. حتما شما به عنوان یک فعال فرهنگی خوب می‌دانید که زبان نقش اساسی در نحوه تفکرات ما ایفا می‌کند و به قول هایدیگر «زبان خانه هستی است».
در آخرین پستی که منتشر کرده‌اید گفته‌اید:
«شنوایی گام اول است. و حتما بعد چند دهه ناشنوایی که نانوایی برخی احزاب و گفتمان‌ها را دایر نگه می‌داشت، فرایندی سخت و طاقت فرسا خواهد بود.»
در این متن، عبارت ناشنوایی که در زبان فارسی به عنوان معلولیت ناشنوایی اطلاق می‌شود، با عبارات احتمالی «نشنیدن عامدانه، بی‌توجهی آگاهانه به سخن دیگران، بی‌اهمیت دانستن سخن مخالف و ... » جایگزین شده است.
مطمئنا شما چنین قصدی نداشته اید و احتمالا از نظر بسیاری، این موضوع اهمیت چندانی ندارد اما به لحاظ زبان شناسی و فرهنگی، این موضوع کاملا مهم است و تا این تغییرات در زبان اتفاق نیفتد، تغییرات رفتاری و متعاقبا فرهنگی نیز اتفاق نمی‌افتد. این ادبیات ضد معلول، بازتولید کننده فرهنگ ضدمعلول است که یکی از اساسی‌ترین ریشه‌های ناتوان سازی شهروندان دارای معلولیت است.
در این خصوص سخن فراوان است و قصد اطاله کلام ندارم و تنها به این بسنده می‌کنم که:
لطفا به جای اینکه به ما «افراد دارای معلولیت» بگویید ظرفیتمان را برای شنیدن این سخنان بالا ببریم، از خودتان بپرسید چه ضرورتی دارد از ادبیات معلولیت برای توهین یا تحقیر یا هرچیز دیگری استقراض کنید؟ به نظرم زبان شیرین فارسی، به اندازه لازم کلمه در اختیارمان قرار داده است که منظورمان را بهتر بیان کنیم. خوشبختانه شما هم در این خصوص بسیار توانمند هستید.

آقایان فاضلی و لشکربلوکی نیز قبلا به کرات از این ادبیات استفاده کرده بودند که من متنی برای ایشان فرستادم که آقای لشکربلوکی آن را منتشر کرد؛ منتها قسمت ادبیاتش را حذف کرد! دقیقا همان قسمتی را که من به خاطر آن برای ایشان نوشته بودم. خب ایشان استراتژیست است اما شما کار فرهنگی می‌کنید. مطمئنا شما به ادبیات و زبان اعتقاد راسخ دارید.

امیدوارم این موضوع را با قلم شیوای خودتان به مخاطبان انتقال بدهید.
ارادتمند
ابوذر سمیعی

@yaser_arab57
واژها، بی‌تقصیرند

در مورد این پست و نقد

https://www.tg-me.com/yaser_arab57/12982

با سلام برجناب عرب
خوب است یک نکته در جواب آن دوست عزیز عرض کنم. مادامی که درون، ذهنیات، روان انسان، تغییر نکند، هرچه قدر هم با واژه‌ها کلنجار برویم، فایده‌ای نخواهد داشت.
چند مثال بزنم، یک زمانی می‌گفتند به جاروکش بگویید رفتگر تا شأنیتی داشته باشد و جایگاه آنها حفظ شود، بعدها همین کلمه هم از شأنیت افتاد. نتیجه چه شد؟! هم کسی که فردِ شاغل بدان شغل بود ابا داشت بگوید من رفتگرم و هم چنانچه می‌خواستند کسی را دون شأن حساب کنند به او رفتگر می‌گفتند، اکنون واژه‌ی رفتگر جای خود را با پاکبان عوض کرده، اما آیا نگاه و ذهنیات ما تغییری کرده، آیا همان پرستیژی که به کارمند بانک می‌دهیم و همان نگاه را به پاکبان می‌دهیم؟ زودازود است که واژه‌ی پاکبان هم به همان سرنوشتِ سپور و جاروکش و رفته‌گر دچار شود.

همین هم در باب واژه‌ی "عقب مانده‌ی ذهنی" صدق می‌کند. روزگاری آنها را کودن و منگل خطاب می‌کردند. بعد گفتند نه! آنها کودن نیستند بلکه از چرخه‌ی پیشرفت انسانی عقب مانده‌اند. بعدها واژه‌ی "عقب‌مانده" جای کودن را گرفت و اما دیری نگذشت که "عقب‌مانده" هم فحش شد. باز گفتند نگویید "عقب‌مانده" بگویید "کم‌توان ذهنی"، اما نشد. گفتند بگویید "کودکان استثنایی"، اما نشد. حالا مدتی‌ست جای آن را با "آهسته‌گامان" عوض کردند.

و ایضاً "گورستان" که شد "قبرستان" و "آرامگاه" و "آرامستان".

گو اینکه اگر با واژه‌ها بازی کنیم اما همچنان همان ذهنیت بدوی و رشدنایافته و در جهل‌مانده را داشته باشیم، واژه‌ها درمانی می‌کنند. اما این واژه‌ها در اندک زمانی با پشتوانه‌یِ فهم و درک مردم  باز رنگ می‌گیرند. و آن نگاه انسان‌دوستانه، جای خود را به باورهای ارثی و جاهلانه خواهد داد.

مادامی که در درون جامعه و ذهنیات تک تک افراد تغییری حاصل نشود، واژها را مدام تغییر دهیم، باز رنگ می بازند و آنی می‌شوند که مردم طلب می‌کنند و نمی‌دانیم واژه‌ها قراردادی اند که با پشتوانه‌یِ فهم و درک مردم تغذیه می‌شوند.

خوب است جناب عرب یک مثال جالب بزنم. در شهر ما برای کودکان استثنانی، ساختمانی جهتِ تربیت و تعلیم آنان فراهم شد. و برای اینکه آنان قدر و قیمتی بیابند نام "رودکی" پدر شعر فارسی را بر آن گذاشتند تا مردم به گونه‌ای دیگر به ورودکنندگان و خارج‌شوندگان آن نگاه کنند. جالب اینجاست اکنون اگر در شهر بخواهند کسی را کودن خطاب کنند می گویند "جات تو رودکیه".

واژه‌ها هیچ کاره‌اند، مهم فرهنگ و درونیات مردم است.

اینکه ما برای اصلاح جامعه، با واژه‌ها بازی کنیم، مانند این است برای مردمی که فرهنگ بوی خوش را نمی‌دانند، کامیون‌کامیون عطر و ادکلن بیاوریم. ولی اندک زمانی بعد باز همان بوی تعفن را استشمام خواهیم کرد چون آن مردمان نه می‌دانند عطر چیست نه می‌دانند الزام بوی خوش دادن چیست.
@yaser_arab57
آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت!

@yaser_arab57
واژگان بی‌تقصیرند اما بی‌تاثیر نیستند!

ابوذر سمیعی
کنشگر حوزه افراد دارای معلولیت


1. ادبیات و زبان تأثیر عمیقی بر تفکر و رفتار انسان‌ها دارند. زبان به‌عنوان ابزاری برای بیان اندیشه، نه تنها چارچوبی برای ارتباط فراهم می‌کند، بلکه ساختارهای شناختی و شیوه‌های درک جهان را نیز شکل می‌دهد. نظریه‌پردازان متعددی بر این باورند که زبان، جهان‌بینی ما را محدود یا گسترش می‌دهد؛ به این معنا که نحوه استفاده از واژه‌ها و ساختارهای دستوری می‌تواند تفکر ما را جهت‌دهی کند. در این معنا، تا واژگان بارمعنایی منفی داشته باشند یا بی‌مورد استفاده شوند، احتمال تغییرات بعدی اگر غیرممکن نباشد، دشوار است.


2. واژه باید جامع و مانع باشد؛ یعنی دقیقا به همان چیز اطلاق شود و چیز دیگری را دربر نگیرد تا معنای آن مشخص باشد. این به معنای خنثی بودن واژه است، نه مثبت یا منفی بودن آن. یک عبارت خنثی، تنها آن موضوع را توصیف می‌کند. مثلا به فردی که بینایی ندارد «نابینا» گفته می‌شود. (توصیف) نه روشندل که مثلا مثبت است و ترحم آمیز و نه کور که منفی است و توهین آمیز.


3. وقتی شما از یک عبارت نادرست استفاده می‌کنید، این موضوع در ضمیر ناخوداگاه شما ثبت می‌شود و از پیامدهای آن گریزی نیست. مثلا وقتی از عبارت «دولت معلول» به جای «دولت ناتوان» استفاده می‌شود، معلولیت در ضمیر ناخوداگاه، برابر با ناتوانی به شمار می‌آید و بدین‌سان، تصورات قالب درباره معلولیت بازتولید می‌شود. به همین ترتیب درباره سایر ترکیبهایی که استفاده می‌شود «دشمن کور، کتوله سیاسی، دشمن معلول ذهنی و ... هزاران عبارت دیگر نیز این مساله صادق است.


4. وام گرفتن از ادبیات معلولیت به اندازه‌ای استفاده شده که ساخت یافته و کاملا طبیعی به نظر می‌رسد و اتفاقا این اعتراض افراد دارای معلولیت است که غیرطبیعی جلوه می‌کند. آیا اگر چنین امری در حوزه‌های دیگر هم اتفاق بیفتد، طبیعی است و نباید انتظار اعتراض داشت؟ مثلا اگر از عبارات «شهرستانی، ترک، لر، اصفهانی، شیرازی، رشتی و ... » در جای نادرست استفاده شود، آیا همه سکوت می‌کنند و دیگران را به بالا بردن ظرفیت تشویق می‌کنند یا از بی‌تقصیر بودن واژگان صحبت می‌کنند!؟


5. حتما با تغییر واژگان، همه چیز گل و بلبل نمی‌شود اما آیا باید در برابر استفاده نادرست و منفی، سکوت کرد؟ اساسا چه ضرورت و اصراری به استفاده از واژگان در جای نادرست است؟


6. به یاد داشته باشیم، معلولیت یک برساخته اجتماعی است؛ یعنی افراد دارای معلولیت، بیشتر از اینکه به دلیل نقصان جسمی محدودیت داشته باشند، گرفتار محدودیتهایی هستند که اجتماع برای آنها خلق کرده است. از همین رو، بر همه واجب است درباره محدودیتهایی که برای شهروندان دارای معلولیت ایجاد می‌کنند، مطالعه داشته باشند.
به امید دسترسی به جهانی برابر

یادداشت نقدی است به این متن👇
https://www.tg-me.com/yaser_arab57/12983
آقای حمید رسایی! کرم خاکی گلدان خانه رئیس جمهور شرف دارد بر طائفه همیشه عنود و لجوج/ گریه بخاطر قطع گاز و برق نشانه استیصال نیست، از آگاهی اوست

🔹به فرض که گریه رئیس جمهور ناشی از استیصال در اداره امور کشور و قطعی گاز و برق و افزایش قیمت دلار باشد. در چنین فرضی درباره مسوولی که بدان حد از آگاهی رسیده که برای این موضوعات می گرید، باید بگوییم که کرم خاکی گلدان خانه او شرف دارد بر طائفه همیشه عنود و لجوجی که با ندانم کاری های مستمر خود، کشور را به تحریم و فلاکت و ناترازی و نارضایتی رسانده اند

🔹همان طائفه ای که وقتی دولت محبوب خودشان راس کار بود، ماه های اول به منتقدان می گفتند اندازه رشد یک بادمجان مهلت دهید ولی الان تمام مصائب بازمانده از دولت و دولت های قبل را که به اسم ناترازی به دولت تازه کار رسیده، نشانه استیصال و ضعف و نابلدی دولت می دانند. گو این که خودشان در مذاکرات هسته ای، در دولت شان و در مجلس، تخم دوزرده کرده اند که آخرینش قانون عجیب الخلقه عفاف و حجاب است.
عصر ایران

@yaser_arab57
Forwarded from دغدغه ایران
Emigration_of_Iranians_Causes_and_Motivations_Mohammad_Fazeli.pdf
1.5 MB
مهاجرات ایرانیان

محمد فاضلی

بخش قابل توجهی از ایرانیان در رؤیا یا در حال اقدام برای مهاجرت هستند. برخی هم ویزای‌شان را گرفته‌اند و به زودی وطن را ترک می‌کنند. سازمان‌ها و شرکت‌ها، دانشگاه‌ها و بین دوست و آشنا زیادند آدم‌هایی که خودشان رفته‌اند یا روح‌شان رفته و این‌جا در تعلیق بین ماندن و رفتن زندگی می‌کنند.
 
شناخت علل و انگیزه‌های این پدیده مهم است. عده‌ای می‌گویند این‌که پژوهش و گزارش نیاز ندارد، همه چیز روشن است؛ تا اندازه‌ای هم درست می‌گویند. اما پژوهش و گزارش، آن‌چه را که می‌بینیم و احساس می‌کنیم، به زبان داده و عدد و واقعیت سنجش‌شده بیان می‌کند. راه بر انکار می‌بندد، هشدار می‌دهد و اقدام طلب می‌کند.
 
گزارشی که با عنوان «مهاجرت ایرانیان: علل و انگیزه‌ها» به شما تقدیم می‌شود، حاصل پژوهشی است که در تیرماه ۱۴۰۲ انجام شد. خلاصه‌ای از این گزارش را در پاییز ۱۴۰۳ در قالب پادکست دغدغه ایران منتشر کردم؛ و حالا کل گزارش در این‌جا تقدیم می‌شود.

پادکست دغدغه ایران در کست‌باکس

پادکست دغدغه ایران در تلگرام

از ۱۲ هزار نفری تشکر می‌کنم که به پرسشنامه پاسخ دادند.

ممنون اگر به اشتراک می‌گذارید.
 
@fazeli_mohammad
Forwarded from #کارخیر
این یک متن ویرایش شده است؛ ساعاتی قبل از مادری نوشته بودم که بابت یک بدهی ۱۵۰ میلیون تومانی بیش از یک‌سال است که زندانی‌ست.
‏نوشته بودم که او به‌دلیل ورشکستگی و عدم توان در پرداخت بدهی زندانی شده ولی چون طی ۷۹۸ واریز در ۲۱۰ دقیقه این مبلغ تأمین‌شد، توئیت را برداشتم.
‏ارادت

‏⁧ #کارخیر

🔹🔹🔹
6393461025410958

پرداخت مستقیم
١. حالا این‌که کسی گمنام و ناشناس باشد اما تصویر کار نیک او اینطور پخش شود البته برای شما خنده‌دار است.

٢. شاید خنده‌دار‌تر اینکه کسانی که مناصب چیده و مهره‌ها برچیده و از سفره انقلاب انتفاع برده تا جایی که حتی در امرخیر نیز جز حزب و یار و‌غار خود را برنتابیده و امثال《جمعیت امام علی》را به اسم نفوذی و غرب‌زده و.. به انفرادی و تعطیلی حواله داده و سر بریده‌اند، حالا به جای ایستادن در مقام پاسخگویی، و بر شمردن نقش خود در علل فقر مردم، درویش مستضعف پرور و شیعه‌ی فقیرنواز شده‌اند!

٣. گریه دار اما تلاش ریاکارانه‌ای است که به اندازه پسرخاله‌ی کلاه‌قرمزی باور نمی‌شود! چرا که همه می‌دانند حتی به قدر واگذاری یکی از ده‌ها برج و کافی‌شاپ‌ مصادره‌ای تحت مدیریت‌شان در خیابان انقلاب هم به کوخ‌نشين سیستانی خیر و سهمی از مواسات موسسات‌ قارچی‌شان نمی‌رسد!

٤. طرفه اینکه با این ضریب هوشی و فهم‌ اجتماعی و قواره‌ی رسانه‌ای قرار بود از قالیباف هم رئیس جمهور بسازند!

٥. البته همواره همین بوده. سرعت این جماعت به لندکروز دولتی/حکومتی است که زیر پای‌شان است. پیاده بشوند ببینیم (دویدن پیشکش)‌ راه رفتن بلدند؟

@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با مرگ پسرم، محله برای من و دخترم ناامن شد...

خانم سرپرست خانوار دارای دو فرزند در سن کم و به اجبار با مردی خلافکار ازدواج می‌کند. از همان زمان همسر سابقشان بیشتر اوقات زندانی بودند و وقتی که آزاد میشدند هم با کتک کاری و شکستن وسایل و ... به خانم و بچه‌هایشان اسیب می‌زدند. از آنجایی که حتی نفقه‌ و هزینه های معیشت هم تامین نمی‌کردند خانم با درست کردن و فروختن ترشی و سبزیجات مخارج زندگی را تامین می‌کردند. پس از تحمل سختی‌های فراوان بالاخره غیابی طلاق می‌گیرند تا اینکه چند ماه پیش پسر ۱۸ ساله‌شان را طی حادثه‌ای از دست می‌دهند و مدتی نتوانستند کار کنند. حالا علاوه بر ۳ برج اجاره عقب افتاده، موعد تخلیه منزلی که حتی گازکشی ندارد فرا رسیده و این مادر و دختر کم مانده است تا در محله‌ای ناامن آواره شوند. برای کمک به تامین پول پیش خانه دیگر ۱۵۰ میلیون تومان مورد نیاز است.

لینک پرداخت مستقیم
کارت: 5041721111902848
شبا: 530700001000228472379001
(بنام خیریه منهای‌فقر - بانک رسالت)

@menhayefaghr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸 مادر زیباتر می‌شود، وقتی راویِ آن علی حاتمی باشد.

🌸🌸🌸
🆔 @DirectorAliHatami
همه‌ی مواد لازم جهت شاخ نزدن گربه و سرلج نیفتادن مهوش و پری‌وش را هم که رعایت کنی و تسبیح به دست، ختم وفاق بگيری تا آب دهانت خشک شود و ماراتن بدوی که شرایط منفی ٧٠ را به منفی ٦٧ برسانی و دستاوردهای نداشته را به اسم خود حضرات سند بزنی و بالا سفره را خالی کرده و ته‌دیگ مسئولیت‌های چرب را پشت درهای بسته جلوی پای ایشان بگذاری، و... باز هم کم است!


عجب شرایط شتر گاو پلنگی شده و دیگر در این جنگ لویی‌جرگه‌ی انتفاعی کشور (که سخن از فساد سلولی است) معلوم نیست کتِ سود کی، تنِ ضرر کیست؟

بيچاره پزشکیان که نمی‌دانست آب هفت دریا هم برای شستن روی میلیتاربازها کافی نیست و بی پشت و《سپاه》وارد میدان شد.

سرسام که گرفته!
سکته نکند صلوات...

@yaser_arab57
یاسر عرب
با مرگ پسرم، محله برای من و دخترم ناامن شد... خانم سرپرست خانوار دارای دو فرزند در سن کم و به اجبار با مردی خلافکار ازدواج می‌کند. از همان زمان همسر سابقشان بیشتر اوقات زندانی بودند و وقتی که آزاد میشدند هم با کتک کاری و شکستن وسایل و ... به خانم و بچه‌هایشان…
این مادر و دختر تنها، همین خونه‌ای که نه امنیت داره، نه گازکشی هم دارن از دست می‌دن...

با مشارکت‌های شما ۶۵ میلیون تومان از مبلغ مورد نیاز تأمین شده.

و برای تهیه سرپناه مناسب به ۸۵ میلیون تومان دیگر نیاز است.

لینک پرداخت مستقیم
کارت: 5041721111902848
شبا: 530700001000228472379001
(بنام خیریه منهای‌فقر - بانک رسالت)

@menhayefaghr
معرفت معروف عرفی عارف افاقه نمی‌کند!
یاسرعرب

محمد رضا عارف معاون اول رئیس‌جمهور در دیدار با اعضای هیات رئیسه جبهه اصلاحات در سخنان خود گفته است:
《۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند نباید از دست بروند!》

جناب عارف بهتر است اول نگران همان ٥٠ درصدی باشد که در انتخابات شرکت کرده و اکثرشان به آقای پزشکیان رای داده‌اند!

امید آنها در این انتخاب به عنوان آخرین فرصت اصلاح نظام سیاسی این بود که فرزند سالاری و داماد گماری و آقازاده پروری زدوده شده و شایسته سالاری در کشور ایجاد شود.

هر چند از همین میزان تلاش دولت پزشکیان تشکر کرده و قدر دان زحمات او هستیم اما جناب عارف بهتر است اول تکلیف فرزند خود را که در هر سوراخ انتفاعی (از جمله مدیریت‌ها در مناطق آزاد) سرک می‌کشد روشن نماید. و نگران روزنه‌ی امیدی باشد که (توسط رای دهندگان به دولتی که صندلی برای او ایجاد کرده) ایجاد شده و هر روز بیش از پیش تحدید می‌شود.

@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خاله‌ای پیامبرانه!
یاسرعرب

شلوغش کردند و یک میلیون قاعده‌ی فقهی تراشیدند که اول دست‌ها را بیاوریم بالا و بگوییم الله اکبر یا اول بگوییم الله اکبر بعد در تکبیر دست‌ها را بالا بیاوریم؟

خیر! کل ارسال رسل و انزال نزل و نیل شکافتن و مرده زنده کردن و کور شفا دادن و عصا اژدها کردن و باقی دنگ و فنگ‌هایی که از یوسف تا یونس از زندان تا شکم نهنگ در تاریخ روایت ماندگار خداوند شد فقط یک هدف داشت!


حیوانی جاهل به نام انسان به زندگی و عرف و همزیستی تن دهد و آدمی عاقل شود و در ادامه مسیری بجوید، به جهان عاشقان.

مثل مراد بیک که راهزنی جاهل بود و به چرخش روزگار به دست تربیت مادری چون خاله و خاله‌ای چون مادر عاقل شد و اوج گرفت تا عاشقی!

گفت خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد!
خدا رحمت کند بانو ژاله علو را نغمه‌های بسیاری در شب سینمای ایران خواند اما از همه رنگ‌ها، نقش تربیتی و رهایی بخش او در آثار نمايشی با روزی روزگاری‌اش ستاره‌ای درخشان شد.

ژاله علو از آن دست جاودانان است که به قدرت و مهارت و علاقه و استعداد ستاره شد نه با رانت آقازادگی و نه سرمایه‌ی پدری و نه نازک کردن چشم و ابروی مشکی!
خدایش رحمت کند.
@yaser_arab57
2024/12/25 08:05:36
Back to Top
HTML Embed Code: