Telegram Web Link
اما بعد....!
احمد زیدآبادی

بعد از فرونشستن خشم‌ها و سوگ‌ها، مسئولان کشور لازم است در این باره بیاندیشند که چرا کار در لبنان به این نقطه رسید؟
آیا آنچه رخ داد، قابل انتظارشان بود؟ اگر بود، چرا مانع وقوع آن نشدند و اگر نبود، چه علل و عواملی مانع دیدن واقعیت و پیش‌بینی آن شد؟
به نظر من، یکی از عوامل اصلی این قبیل امور، جلوگیری از طرح نظرات مخالف و انتقادی در سطح عمومی است. نقطه قوت اسرائیل نسبت به برخی کشورهای خاورمیانه این است که هر استراتژی، سیاست و تصمیم نهادهای رسمی، قابل نقد عمومی از سوی نیروهای منتقد و مخالف به صریح‌ترین و عریان‌ترین شکل ممکن است. همین مسئله زوایای مختلف موضوع را پیش چشم تصمیم‌گیران می‌آورد و آنان را نسبت به عواقب تصمیم‌شان هشیار می‌کند و یا در صورت نادیده گرفته هشدارها به پای میز پاسخگویی می‌کشاند.
در برخی کشورها از جمله کشور ما اما گویی برخی تصمیمات سیاسی، مقدس و مطلقاً پرسش‌ناپذیرند به طوری که اگر شهروندی از زاویه‌ای متفاوت، خطرات و تهدیدات آتی یک تصمیم را گوشزد کند، بلافاصله به عنوان عامل یا ستون پنجم دشمن معرفی می‌شود!
در واقع این روش کار را به جایی رسانده است که عده‌ای تحت عنوان "نیروی ارزشی یا انقلابی" اظهارنظر را هم فقط حق انحصاری خود می‌دانند و حتی برای رئیس‌جمهور و وزیران کابینه نیز کمترین شایستگی و جایگاهی برای ارائۀ نظرات خود نمی‌بینند! همین‌ها با ایجاد فضای رعب و تهمت، مانع سنجش همه‌جانبۀ تصمیمات سخت در این دنیای پیچیده و بغرنج می‌شوند و با تحمیل نظرات سطحی و هیجانی و پرهزینۀ خود به حکومت، سبب بروز تکرار فجایع در کشور می‌شوند.
آنچه در لبنان علیه حزب‌الله رخ داد، مسئلۀ کوچکی نیست که بتوان آن را کم‌اهمیت شمرد و یا منحصر به همین مورد نیست که قابل تکرار نباشد. خیزی که دولت نتایناهو برداشته است، ابعاد گسترده‌ای دارد. به رغم ظاهر ماجرا کارش را هم با هماهنگی با بسیاری کشورها پیش می‌برد. مقابله با این وضعیت، همۀ توان فکری مجموعۀ نخبگان ایرانی را طلب می‌کند.

@ahmadzeidabad
@yaser_arab57
کوتاه در پاسخ به مخاطبینی که می‌پرسند چرا در خصوص لبنان و شهادت سید حسن نصرالله موضعی نمی‌گیری؟

من و تعداد دیگری از دوستان سال‌ها گفتنی‌ها را گفته و نوشتنی‌ها را نوشته و با اصرار برای خود هزینه تراشیدیم! تا دست فرمان اداره کشور تغییر کند و کار مملکت به این وضعیت نرسد. الان چه کنم؟ تبريک و تسلیت بگویم؟

نکاتی که ما راجع به پیش آمد آن سال‌ها هشدار می‌دادیم امروز نه این‌که احساس بشود بلکه بر سر بزرگواران آوار شده است.

زیاده گویی آفت دارد. اساس سخن را بی ارج می‌کند. شخصا هر وقت احساس کردم گوش شنوایی که لزوم تغییر و تعویض دست فرمان را ادراک کرده، به جد پیدا شده باز هم خواهم نوشت.

فعلا هر شبکه صدا و سیما و پیام‌های نهادها و مسئولان را که می‌بینم گمان می‌کنم ایشان هنوز وارد دهه‌ی نود شمسی نشده‌اند!

انشالله به هزار و چهارصد و یک که رسیدند اگر حرفی داراي ارزش افزوده داشتم باز می‌نویسم.

فی الحال همین مطالب احمد آقای زید آبادی و آقا سید هاشم فیروزی و جناب سلمان کدیور و آقا سیامک مهاجری (علی رغم اختلاف دیدگاه‌ها) خیلی خوب است شنیده شود.
#لبنان
#فلسطین
#اسرائیل
#سید_حسن_نصر_الله

@yaser_arab57
Forwarded from دغدغه ایران
در ستایش رنگی دیدن جهان

محمد فاضلی

می‌خواهم چیزی بنویسم که بسیاری را می‌آزارد و خوشایند بسیاری نیست، و این بسیاری، از همه جناح‌ها و تفکرات سیاسی هستند، در داخل و خارج، از راست و چپ، ارزشی و سکولار؛ اما خب باید نوشت.

سال‌هاست دنبال آدم‌ها و نگاه‌هایی می‌گردم که قادر باشند موضوعات مهم و متفاوتی را تحلیل کنند بدون آن‌که در یکدیگر مخلوط کنند، و گاه بی‌دلیل به هم ربط دهند. بگذارید خیلی ساده و با مثال روشن به‌روز بگویم چنین نگاهی، روی زمین واقعیت به چه معناست.

می‌شود منتقد نظام جمهوری اسلامی (ج.ا) بود، و اقداماتش در نقض حقوق زنان، تخریب محیط‌زیست، توسعه نامتوازن منطقه‌ای، اعمال تبعیض در گزینش نیروی انسانی، نقض استقلال دانشگاه، و داشتن زندانی سیاسی را نقد کرد؛ و هم‌زمان با ایده جمهوری اسلامی درباره «سلطه‌گر بودن و خوی استعماری داشتن نظام بین‌المللی غرب‌محور» موافق بود؛ و در همان حال با برخی شیوه‌های جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این نظام سلطه‌گر استعماری مخالف بود و آن‌ها را نقد کرد.

می‌شود اشغال‌گر بودن اسرائیل در فلسطین، لبنان و سوریه را تأیید کرد، منتقد آن بود، و نقد آن‌را به مواضع ج.ا هم ربط نداد (این اشغال‌گری قبل از پیدایش ج.ا رخ داده است)، حق ملت‌های اشغال‌شده در تلاش برای احقاق حقوق‌شان را به رسمیت شناخت، و هم‌زمان راهبردهای ج.ا در این زمینه را نقد کرد؛ و با بخش‌هایی از راهبردها که تأمین‌کننده منافع ملی ایران است، همراهی کرد.

می‌شود از درک کلیشه‌ای از شخصیتی نظیر سیدحسن نصراله بیرون آمد و او را به‌مثابه یک لبنانی که پس از تهاجم سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و اشغال بخشی از کشورش توسط اسرائیل، به حزب‌الله پیوسته و با مبارزه به ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل پایان داده، احترام قائل شد؛ و هم‌زمان منتقد برخی سیاست‌های راهبردی ج.ا یا حزب‌الله لبنان در عرصه خاورمیانه بود.

می‌شود از جنگ متنفر بود، سیاست‌های منجر به توسعه‌نیافتگی و فقر را نقد کرد، خواهان عقلانیت بیشتر بود، تجاوز را به رسمیت نشناخت و حقوق ملت‌ها برای دفاع از خودشان در برابر تجاوز را هم پذیرفت.

می‌شود منتقد برخی یا حتی همه سیاست‌های ج.ا در مواجهه با اسرائیل بود، اما مسأله اسرائیل و خاورمیانه را که حداقل دو برابر کل سال‌های تأسیس ج.ا عمر دارد، صرفاً در رابطه ایران و اسرائیل خلاصه نکرد. مسأله فلسطین و اعراب-اسرائیل، قبل از تأسیس ج.ا هم وجود داشته و انقلاب ایران ابعادی به آن افزوده است. اما مسأله فراتر از نسبت ج.ا با اسرائیل است.

می‌شود منتقد جدی ماجرای ۷ اکتبر و حمله حماس به اسرائیل بود و درباره این‌که دست‌آورد چنین عملی چیست، هزار نقد و چون و چرا داشت. من از روز اول چنین موضعی داشتم و هنوز هم نمی‌فهمم حاصل آن برای فلسطینیان، لبنان و ایران جز خسارت و زیان چه بوده است. اما هم‌زمان می‌شود منتقد شیوه مواجهه اسرائیل و جهان غرب با پاسخ اسرائیل به ۷ اکتبر بود و خشونت و وحشی‌گری را تطهیر نکرد.

می‌شود منتقد سیاست داخلی و سیاست خارجی ج.ا بود، و آن‌را مسبب بسیاری از مسائل و مشکلات کشور دانست که سبب گرفتاری و فقر مردم شده است؛ و می‌شود هم‌زمان تأیید کرد که در دنیایی زندگی می‌کنیم که بدون قدرت نظامی و امنیتی، قدرتمندان کشورهای ضعیف را له می‌کنند؛ و باز می‌توان هم‌زمان منتقد ج.ا بود که چرا به اندازه کافی از سایر ابزارهای تأمین منافع ملی – از دیپلماسی گرفته تا جایابی در زنجیره‌های ارزش جهانی – استفاده نکرده است.

چرا برخی فکر می‌کنند دنیای پیچیده اطراف ما، سیاه یا سفید، صفر یا یک، بدون وضعیت‌های بینابینی و ترکیبی از درستی و نادرستی است؟ دنیای ما ترکیبی است، تحلیل فازی بیشتر به درد آن می‌خورد تا تحلیل‌های سفید سیاه؛ نگاه رنگی را باید ستایش کرد.

یاد روح‌الله رمضانی محقق بزرگ تاریخ سیاست خارجی ایران می‌افتم که معتقد بود اگر در جنگ جهانی اول، نفرت شدید مشروطه‌خواهان از روسیه و انگلیس نبود، و هر کسی که صحبت از همکاری با این دو قدرت برای تأمین منافع ایران می‌کرد، برچسب خیانت و وطن‌فروشی نمی‌خورد، ایران با اشغال ویران نمی‌شد و تخریب ناشی از جنگ بسیار کمتر بود. همین وضعیت در جنگ جهانی دوم هم به شیوه دیگری تکرار شد. کاش ایرانیان، جهان آن روزگار را هم جهان را رنگی می‌دیدند.

اگر جهان را سفید و سیاه ببینیم و درگیر دیدگاه‌های دوقطبی شویم، واقعیت جهان را نخواهیم دید و خسران بیشتری را تجربه خواهیم کرد. جهان‌بینی سفید و سیاه، ما را می‌فرساید.

@fazeli_mohammad
👆می‌شود به دکتر محمد فاضلی نقدهای فراوانی داشت اما بخاطر این میزان تکثر پذیری و ابتیاع ملزومات《آدمیت》خیلی هم دوستش داشت😊
در‌خواست همفکری!
در چند ماه اخیر که مجموعه‌ی تازه تولیدی خرد جنسی آماده پخش شده بارها تصمیم به شروع بارگذاری گرفته‌ایم. اما هر بار فضای رسانه‌‌ای به شدت تحت تاثیر حوادث ملتهب داخلی و خارجی قرار گرفته!
با این شرایط پخش را آغاز کنیم یا باز هم صبر کنیم؟
Anonymous Poll
69%
بله. آغاز کنید!
31%
خیر. باز هم صبر کنید و پخش را به تاخیر بیندازید!
به امید آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی، در راس،《سید زندانیان اهل تفکر》 #سید_مصطفی_تاجزاده
و بیاد دکتر سعید مدنی
و با آرزوی رهایی سایر اسیران منتقد!

@yaser_arab57
یوسف فرهادی بابادی، فعال محیط زیست:

در چارچوب قانون پیگیر توقف اجرای حکمم هستم

🔺 یوسف فرهادی بابادی، فعال محیط زیست خبر از اجرایی شدن حکم یک سال حبسش داد و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت «شعبه ۱ اجرای احكام كيفري دادسرای عمومی و انقلاب ناحيه 33 ( شهيدمقدس «امنيت») تهران ، ۵ روز مهلت داده است تا برای اجرای حکم یک سال حبس ناعادلانه خودم را معرفی کنم.»

🔺ماجرای شکایت از او به سال گذشته درباره فعالیت‌هایش علیه پروژه‌های سدسازی و انتقال آب برمی‌گردد. او همچنین نوشته در سال ۱۳۹۷ هم شکایتی از او شده و در کیفرخواست، مخالفت با اجرای پروژه‌های انتقال بین حوضه‌ای آب عنوان شده بود.

🔺شکایت فعلی اما برای فرهادی‌بابادی یک سال حبس به دنبال آورده که امید است در روزهای باقی مانده تا زمان معرفی برای اجرای حکم، تغییری در اجرایی شدنش ایجاد شود. 

🔺«شینا انصاری»، رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز از ابتدای به جریان افتادن این پرونده پیگیر حل این موضوع بود. او در گزارش هفتگی اخیر خود در اینباره نوشت «روز چهارشنبه در ادامه پییگیری‌های پرونده آقای «یوسف فرهادی بابادی فعال محیط زیست، مجددا با آقای «مجید انصاری» معاون حقوقی رییس جمهور در اینباره صحبت کردم و مستندات و نامه وکیل ایشان آقای «صالح نقره‌کار» را در اختیارشان گذاشتم. امیدوارم رایزنی‌ها با قوه مجریه منجر به توقف اجرای این حکم شود. از طریق گفتگو با مقامات ذی‌ربط این موضوع را پیگیری می‌کنم.» 

🔺هرچند گویا این پیگیری‌ها بی‌نتیجه بوده و پنج روز دیگر این فعال محیط زیست باید خود را برای اجرای حکم معرفی کند.

🔺فرهادی بابادی، فعال محیط زیست در گفتگو با پیام ما تاکید می‌کند: «امروز یکی از شعارهای رئیس جمهور تحقق دولت وفاق ملی است و از نظر من این وفاق جز با جلوگیری از اقدامات خارج از صلاحیت قانونی برخی نهادها و دستگاه‌ها محقق نمی‌شود.»

🔺فرهادی بابادی می‌گوید که یکی از گناهانش در این پرونده این بوده است که به این خط قرمزها انتقاد کرده و در چارچوب قانون در دیوان عدالت اداری شکایت کرده است. «در بازداشت قبلی در سال 97 در کیفرخواستی که از سوی دستگاه‌های امنیتی و قضائی علیه من صادر شد به صراحت بحث مخالفت با پروژه‌های انتقال آب کارون بود. چرا برخی نهادها باید مدعی اجرای پروژه‌های فاقد مجوز باشند؟ برای مثال سد خرسان فاقد مجوز ماده ۲۳ است، شما بروید ببینید چه دستگاه‌هایی پشت اجرای آن هستند. سد بابا حیدر در مخزن دفن زباله یک شهر بنا شده شما بروید ببینید چه دستگاه‌هایی با علم به این موضوع با دور زدن قانون و سازمان محیط زیست مجوز اجرای آن را صادر کرده‌اند. طبعا مخالفت با آبگیری این سد که نماد تخلف مدیران دستگاه‌های مختلف نظارتی است تبعات دارد.»

🔺به گفته او محاکمه حق حاکمیت است اما دفاع کردن نیز حق متهم است: «چرا من باید به عنوان متهم از دسترسی به سامانه ثنا در این پرونده محروم باشم. چرا در پرونده‌ای که سرنوشتم با آن گره خورده است قاضی محترم بدون توجه به لایحه اعتراضی‌ام که گفته‌ام لایحه اعتراضی متعاقبا اعلام می‌شود از دعوتم خودداری می‌کند. اوضاع از این نیز فاجعه بارتر است و برای من حتی اس ام اس تعیین شعبه هم نیامد، این سطح از امنیتی‌سازی پرونده یک فعال محیط زیست از کجا نشات می‌گیرد؟ من در چارچوب قانون هم پیگیر توقف اجرای حکم هستم و به صورت رسمی از متخلفان و ناقضان حقوقم شکایت می‌کنم.»/پیام ما

@payamema
چشم‌ها رو که می‌بندم تانک‌های اسرائیلی در ذهنم می‌آید که به سمت لبنان در حرکت هستند.
خون در رگم جوش می‌خوره

چشم‌ها رو باز می‌کنم، بی اختیار آخرین خبر رو چک می‌کنم. درگيري محدود آغاز شده!
چه خوب کارش رو بلده اسرائیل و چه خوبتر بلده دولت نتانیاهو.

نمیگذاره طرف از گیجی ضربه اول در بیاید ضربه دوم‌ رو می‌زنه هنوز ضربه ته نشين نشده سومی، چهارمی، هشتمی...

نمی‌تونم بنویسم!
به سیدهاشم گفتم به اعتقاد من ما قبل از تکنولوژی و یا علم و یا زمین نظامی و امنیتی، در زمین اخلاق به اسرائیل باختیم!
گفتم فهمیدنش شاید سخت باشه اما توضیح دادنش بسیار سخت‌تره!

نمی‌تونم ننویسم!
کمی راجع به نظام اخلاقی و هندسه‌ی اجتماعی گفتم. راجع به لم تقولومالاتفعلون. و ضربه‌های عملی اسرائیل. راجع به شایسته سالاری که در کشور ما به محاق رفته و در اسرائیل به بهترین وجه تکنیکال از اون استفاده شده! (یک لحظه فرض کنید شهردار تلاویو، تانک انقلابی چون زاکانی بود!)

حالا خواستم باز توضیح بدم چطور ما و اسرائیل هر دو یک ادعای بنیاد‌گرا داشتیم و چطور او بین ایدئولوژی افراطی خودش با جهان تکنولوژی جمع بست و ما هم از ایدئولوژی رانده و از تکنولوژی مانده شدیم!

دیدم فردا علی‌کمیلی باز یک متلکی چیزی بارم می‌کنه. حوصله ندارم جواب بدم.

سیدهاشم ضد جنگ می‌نویسه. امشب یکی از دوستان مشترک بهش پیام و لقب داده بود 《ابو موسی اشعری!》البته باز اشعری بودن بهتر از اشتری بودنه که زندان داره!

کجا بودیم؟ اخلاق رو می‌‌گفتم. خونه ما خیلی نزدیک خیابان انقلابه. همان دو هفته بعد طوفان القصی شبهایی ساعت دو‌صبح صدای بلندگو دستی میومد. توی خیابون انگار عده‌ای داشتند ستونی-رزمی حرکت میکردن سمت جایی (شاید میدان آزادی) فرماندشون فریاد می‌زد
-برادر برو توی صف. ماشاالله. اخوی اون جلو رو درست کن. ماشاالله حزب الله!

با خودم گفتم الان اینها کجا می‌خوان برن؟ چرا این ساعت؟ چرا فریاد پشت بلندگو دستی؟ ستون چی؟ الان پیام‌ این حرکت جز بیدار کردن مردم ساعت دو صبح چیه؟

اخلاق که می‌نویسم، شاید فکر کنی منظورم لبخند زدن و سلام کردن و شبها داد نزدنه! نه.. اخلاق به مثابه یک نظام ربط فردی و خانوادگی و اجتماعی که کارش تنظیم روابط آدم و عالم هستش!

ما این تنظیم رو از دست دادیم. و الا چه دلیلی داره نهاد نظامی ما توی هر سوراخی یک انگشت کنه و حالا وقتی باید بشه در هماوردی بهش تکیه کرد، احساس بشه قدرت کافی رو نداره!

اخلاقی نبود نهاد نظامی و حتی امنیتی اینقدر درگیر کشمکش‌ها و خالک زنک‌بازی‌ها و عمو مردک‌بازی‌های سیاسی بشن که از کار خودشون هم بمونند!

اخلاق که به محاق بره، شایسته سالاری به قهقرا میره. قاری قرآن که بشه مسول قطار کشور، مداح بشه روابط عمومی منطقه آزاد تجاری، آخوند بشه روانشناس و مشاور، سپاهی بشه مدیر‌عامل پتروشیمی، بچه سردار بشه مدیر فرهنگی و.. این عین بی اخلاقی هستش. این بی اخلاقی که فقط گناه و خطا و اینها نیست! این ایجاد آنومی و بهم ریختگی اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی هستش!
اصل و اساس امنیت بر پایه‌ی اخلاق استواره!

پست فطرت‌تر از نتانیاهو آدم زنده‌ای روی کره زمین نمی‌شناسم ولی این آدم به ملزومات و قواعد بقا و ارتقای خودش اهمیت داد و عمل کرد.

با موکت کردن کف قرارگاه و سندل پا کردن و خیابون شلوغ کردن و پرچم دور دادن سعی نکرد بحران رو ماست مالی کنه. همه کارشناسان گفتند برای ادامه‌ی جنگ‌نفع شخصی داشت. ولی بی‌تعارف واسه نفع شخصی خودش به آب و آتش زد.

من به این میگم اخلاق ولو خلق شیطانی!
یعنی پایبندی به یک نظام همبسته از برنامه ریزی، استراتژی، زمان‌بندی، هزینه‌فایده، غافلگیری، نو‌آوری، شبکه‌سازی، تخصص‌گرایی، و...

توی اوج جنگ مخالفانش وسط خیابون‌های پايتخت میان راهپیمایی راه می‌اندازن گوشه چشم کسی رو نمیگن ابرو داره! به اسم موقعيت حساس کنونی ندیدیم و نشنیدیم منتقد و مخالف بندازه زندان. اصلا نمیتونه!

بله این اخلاق هستش و ما توی زمین اخلاق زمین خوردیم. بعدا تبعاتش توی زمینه‌های دیگه ما رو زمین زد. واقع بینی، و قبول خطا و شکست، اینها اخلاق هستش. ما نداریم این خلقیات رو.

با یک مشت پروژه بگیر منتفع از ساختار چاپلوسی و خفقان که تا دقیقه‌آخر حاضر نیستن تن به خیر عمومی و‌مصلحت ملی بدن، با عده‌ای از خود متشکر خود برگزیده‌ی از طرف خداوند! که گمان می‌کنن تقدیر آخرالزمانی جهان رو اونها رقم خواهند زد، کجا رو می‌خواهیم فتح کنیم؟

ببخشید. من کلا اهل دلنوشته نیستم.
ولی یکم فضا سنگین بود. گفتم اینجا با شما حرفها رو به اشتراک بذارم. واقعیت بیش از ذهن، دلم پره‌ و بیش از اسرائیل از دست مسولين کشور خودمون!
پ.ن؛
فعلا که وقت این حرفها نیست و اتحاد نیاز هستش در مقابل دشمن تا دندان مسلح! بعدا هم که آبها از آسياب افتاد دیگه ضرورت نداره بیانش و کسی حوصله شنیدن این حرفها رو نداره.
پ.ن2
تقصیر واتس آپ بود! حالا پیجر چی داری برادر؟
خر بودم! خر...

رفته بودم زیر زمین. بچه‌ هستش و کنجکاوی دیگه... زیر زمین ما‌ هم که واسه خودش سمساری بود از شیشه‌های سرکه و ترشی تا لحاف و دوشک و بقچه‌ی لباس زمستونی و آچار ابزارهای مجتبی و لاستیک دوچرخه‌ها و کتابهای ممنوعه‌ی سیمین (علی شریعتی) و ... زیر زمین یک جهان خیالی عجیبی بود برام با عطر جادویی بشکه‌های نفت که حس چهارشنبه سوری می‌داد.

یک دفعه زیر پتو ارتشی‌ها گوشه‌ی یک صندوق چوبی رو دیدم!《این جعبه چطور تابحال از چشم من قایم شده بود!》و حالا مگه میشه نفهمم چی توشه؟
بقچه‌ها رو یکی یکی برداشتم هر کدوم دو برابر قد من دوازده ساله! بعد پتوها بعد پرده‌های تا شده. تا رسیدم به جعبه‌‌. کشیدمش بیرون وسط زیر زمین.

صدای قندشکن مامان می‌اومد از بالا. داشت هسته زردآلو ترک می‌داد واسه شور کردن. این وقت‌ها دیگه کاری به کارم نداشت‌. صندوق لاکردار هم که قفل بود! بدتر شد دیگه... اینکه قفلش کردن یعنی من نباید ببینم!

خر بودم... خر!
رفتم سر ابزار مجتبی پیچ‌گوشتی بزرگ رو گرفتم اینقدر بین قفل و جعبه‌ فشار دادم و زیق و زوق میخ‌ها رو درآورده تا پایه قفل از چوب‌ها بیرون کشیده شد! این هم از قفل... تمیز و بی سر و صدا... (ته دلم مطمئن بودم بالاخره جای کمپوت‌های شیشه‌ی گیلاس مامان رو پیدا کردم.)

در جعبه‌ رو که باز کردم چشم هام چهار‌تا شد. یا ابولفضل... پوتین، فانوسقه، قمقمه، لباس بادگیر، پوکه‌های فشنگ و کمی خرت و پرت که نمی‌فهمیدم چیه؟‌ در کنار چند دفتر و بقیه وسایل يادگاری مهرداد.

اینقدر از دیدنشون ذوق کرده بودم‌ که انگار گنج چهل دزد بغداد رو پیدا کردم. مهرداد لامصب .. عشق و الگوی شرارت من ... برای بقیه چهار سال از شهادتش رفته بود واسه‌ من صد سال از بخار شدن و به بالای ابرها رفتنش. به جای بقلی که میخواستم و نبود، با شوق تای لباس‌ها رو باز کردم و شروع کردم به پوشيدن‌شون. بادگیر برام بزرگ بود تا نزدیک زانوم میومد. شلوار بادگیر پایینش کش داشت و نمی‌شد تا زد. پوتین‌ها رو که پوشيدم، چفیه رو برداشتم و دیدم یک طرفش غرق خون خشک شده هستش! خون مهرداد بود؟ حتما ...

خر بودم ... خر!
فانوسقه رو بستم به کمرم و چفیه رو هم انداختم گردنم و حالا درون مهرداد رفته بودم. بوی عجیب نم لباس‌ها که شبیه بتادین بود و صدای فس فس کشیده شدن پاچه‌های شلوار بادگیر به هم و آهنین راه رفتن با پوتین‌های مهرداد عقل نداشته از سرم برده بود. به پاهام و پوتین‌ها از بالا با غرور نگاه می‌کردم و انگار روی ابرها پا میذاشتم.

خر بودم... خر!
با ذوق و شوق رسیدم دم پله‌ها و رفتم بالا و توی حياط و همینطور روی ابرها قدم‌زنان و جلوی پله‌ها و بالارفتن از ابرها و باز کردن در حال و همینطور با همون شکل و قیافه آروم رفتن توی خونه و رد کردن راهرو و رسیدن جلوی آیینه و ایستادن و تماشا کردن خودم و بله《مهرداد زنده شده!》و باز توی خونه به آرومی راه رفتن و رسیدن به آشپزخونه و ایستادن جلوی مامان که سرش به شکستن تخم زردآلو‌ها گرم بود و صدا زدنش که《مامان!》

سرش رو بالا آورد و خشکش زد و بهت زده من رو نگاه کرد و نگاه کرد و‌ نگاه کرد و ناگهان سرش رو انداخت پایین و با صدای خفه‌ای که انگار توی سینش حبس شده توی خودش فریاد زد《خدااااااا》و زد زیر گریه و چنان اوس کشید و هق هق کرد و دستش رو گاز گرفت که حالا من لبخند روی لبم خشک و مبهوت نگاهش می‌کردم...

خر بودم... خر!
@yaser_arab57
تفاوت رویکرد؟
اسرائیل نوعا《مبدع تکنولوژی》است.
ما نوعا《وارد کننده و مصرف کننده تکنولوژی》هستیم.

چرا اینقدر اتهام جاسوسی برای اسرائیل توسط عنصر انسانی در حزب‌الله و ایران زیاد است؟
به غیر از موارد خاص، چون لایه‌های مختلف تکنولوژی رصد ماهواره‌ای، پهبادی، نرم افزاری، تصویری، صوتی، حرکتی، هوش مصنوعی و ‌‌... حتی برای کارشناسان ما به دقت و تفصیلی باز نشده! (عامل انسانی حاشیه‌ی انتهای زنجیره است!)

چطور می‌شود موضوع را برای مخاطبان ملموس کرد؟
به سادگی! شرح دقیق و توصیف واقعی از یک قلم رخداد مثلا نوع مواد منفجره و چگونگی کارکرد آن در پیجرهای حزب الله.

چه باید کرد؟
نیازمند انقلابی آتش‌فشانی برای رسیدن سریع (ده ساله) به سطوح اول جهانی در تکنولوژی هستیم. (هرگز نخواهیم رسید اما به اندازه بیرون کشیدن گليم خودمان شاید بشود)

پیش نیاز؟
اراده برای تحول عمیق، کنار نشستن نسل ١ و سالخورده، انقلاب مدیریتی در سطح مسئولان کشور مخصوصا حوزه‌های مرتبط با فناوری.

شرایط فعلی؟
ما هیچ، ما نگاه! (روزمرگی)

موشک‌هایی که زدیم؟
برکت حرکتی است که بیست سال پیش کاشته و امروز برداشت شده، اما موسیقی با تک مضراب در نمیاید.

با همین دست فرمان فعلی؟
با این ریش و تجریش!
@yaser_arab57
✔️ درخواست ها از رییس قوه قضاییه برای بازنگری در حکم «یوسف فرهادی بابادی» فعال محیط زیست به ۳۰۰۰ امضا رسید

🔹 به دنبال صدور یک سال حکم حبس یوسف فرهادی بابادی فعال محیط زیستی عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان موج گسترده حمایت از این فعال محیط زیست در سراسر کشور ایجاد شد. همه با هم دوستان خود را برای امضای این کارزار فرابخوانید.

#منفعل_نباشیم



🔹 برای امضای کارزار حمایت از یوسف فرهادی بابادی روی لینک زیر کلیک کنید👇

https://www.karzar.net/161495
کوتاه؛
طی چند روز اخیر ده‌‌ها مورد مرگ و نابینایی در شهر‌های مختلف بر اثر استفاده از مشروبات غیر استاندارد الکلی رخ داده و اخبار آن هم در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

این حجم از مصرف مشروبات در کشور و عوارض سنگین آن در چند روز گذشته عللی دارد که خوب است مسئولان ذی‌ربط روی آن تامل بفرمایند!

همین....

@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این تجربه‌ی اجتماعی که فقط کاور گوشی چند نفر از کاربران آیفون تغییر کرد، اونها ثابت کردند که....

@yaser_arab57
#حدیث‌برگزیده؛
امیرالمومنین عليه السلام ـ در فرمان خود به مالك اشتر ـ نوشتند :

إيّاكَ و المَنَّ على رَعِيَّتِكَ بِإحسانِكَ، أو التَّزَيُّدَ فيما كانَ مِن فِعلِكَ، أو أن تَعِدَهُم فَتُتبِعَ مَوعِدَكَ بِخُلفِكَ؛ فإنَّ المَنَّ يُبطِلُ الإحسانَ، و التزيُّدَ يَذهَبُ بِنُورِ الحَقِّ .


زنهار كه براى احسانت به مردم بر آنان منّت گذارى ، يا كار خود را بيش از آنچه هست جلوه دهى، يا به آنان و عده اى دهى و به كار نبندى ؛ زيرا منّت نهادن، احسان را تباه مى كند و بزرگتر جلوه دادن كار ، روشنايى حق (حقيقت) را مى برد .


نهج البلاغه / نامه ۵۳

ما را در فضای مجازی دنبال کنید:

↙️ پایگاه اینترنتی دفتر
↙️  آپارات
↙️  توییتر
↙️  اینستاگرام
١. نوشته‌اند؛

طنز ماجرای ٦ میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در قطر اینجاست که در دولت قبل برای هر بار خبر آزاد شدنش از جیب ملت به رسانه‌ها و کانال‌های تلگرامی پول می‌دانند.

٢. خبر آمد؛

مارک زاکربرگ، موسس و مدیرعامل متا، با عبور از جف بزوس به دومین فرد ثروتمند جهان تبدیل شد و حالا بیش از 206 میلیارد دلار ثروت داره.

پ.ن:
چیزی که دولت ما و منتقدان در موردش سه سال است صحبت می‌کنند، پول خرده‌ی یک کارآفرین آن سر دنیاست!
این طنز واقعی است...

@yaser_arab57
گیربکس بنز!

١. امروز از وزارت ورزش تماس گرفتند که؛ -نشستی با حضور فعالین حوزه خانواده برقرار است. شما هنوز در حوزه خانواده فعالیت می‌کنید؟
پاسخ دادم که چندسالی هست در حوزه‌ی رسانه در مورد زیست جنسی ایرانیان پژوهش و تولید دارم.
گفت؛ خوب موضوع نشست‌ ما ازدواج و طلاق و فرزندآوری است. پس شما در این موارد کار نکردید درسته؟

دیدم‌ بنده‌ی خدا اصلا متوجه نشده بنده خدمتش چه پاسخی عرض کردم!

در کسری از ثانیه بیست سال تعامل با دستگاه‌های فرهنگی، در ذهنم رد شد و گفتم؛
-بله متاسفانه چیزی نمی‌دانم!
مکالمه تمام شد.

٢. چند وقت پیش نزد برادری احضار شده بودم جهت مشاوره برای تولید یک پروژه رسانه‌ای، ضمن گفتگو‌ها سخن از گزارشی بود که از بنده برای واحدی امنیتی ارسال شده بود. گزارش را یکی از همکاران سابق داده بود، و شاه بیتش در مورد من این بود 《وی بارها با رسانه‌های اصلاح طلب مصاحبه کرده است!》 (به سیاهی اتهام توجه کردید؟😁)

٣. تکنولوژی یک قطعه‌ی بی‌ربط پازل به باقی قطعات نیست! نمی‌شود گیربکس بنز را روی پراید گذاشت و انتظار راندمان از کلیت خودرو داشت. تکنولوژی امروز خروجی هارمونی سیاست داخلی و خارجی و ارتباطات میان رشته‌ای و میان حوزه‌ای است.

ساختار بروکراسی و ساختار سیاسی و ساختار نظامی و ساختار فرهنگی و ساختار روانی جامعه‌ در یک سمفونی واحد باید بنوازد تا دست آورد و ثمری چون ابداع تکنولوژیک و هوش مصنوعی ترکيبی داشته باشد.
#ایران
#اسرائیل

@yaser_arab57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داریوش: در کوله‌پشتی سربازان خارجی آزادی پیدا نمی‌شود

داریوش اقبالی، در کنسرت شب گذشته‌اش در شهر وین گفت: جنگ عواقب بسیار دردآوری دارد و ما الان در حال تماشای نمونه آنیم. در کوله‌پشتی مهماتی که سربازان خارجی حمل می‌کنند آزادی جایی ندارد.


پ.ن؛


کاش منوالفکران عصبانی کشور ما (که عصبانیت ایشان را درک کرده و به آنها حق می‌دهیم) همینقدر بینش داشتند.


@yaser_arab57
ایشون هم بررسی و مداقه نهایی رو به عمل بیاره بعد نتیجه غایی رو اعلام میکنه!

@yaser_arab57
2024/11/18 17:29:32
Back to Top
HTML Embed Code: