Telegram Web Link
ما متوجه شدیم چه کار باشد یا نباشد چه همسری باشد یا نباشد تا زمانی که اتکاء خود را قبل از خدا بر روی بقیه انسانها بگذاریم ترک الکل برایمان میسر نخواهد شد.
در ضمیر هر یک از الکلیها این ایده باید حک شود که او می‌تواند بهبود یابد و بهبودی او به هیچکس بستگی ندارد،تنها شرط آن اعتماد به خدا و خانه تکانی است.
ص۱۲۷

https://www.tg-me.com/weyar
🌹🌻🌹
دوستم در مقابل من نشست و بدون مقدمه گفت :
خدا كاري براي او انجام داده است كه خود هرگز قادر به انجامش نبود . او گفت : نيروي انساني اش شكست خورده بود و حكم غير قابل علاج بودن او را صادر كرده بودند و اجتماع در حال به زنجير كشيدنش بود . او هم مثل من شكست كامل خود را اقرار داشت . در واقع او از كام مرگ بازگشته و دفعتاً از حالت يه توده زباله به نقطه اي از زندگي رسيده بود كه از بهتريني كه تا ان زمان ميشناخت به مراتب بهتر بود

کتاب الکلی ها ص ٤٣



https://www.tg-me.com/weyar
*نباید بهای نجات ما را آنها بپردازند، ما داستان و مسائل خود را با کسی در میان میگذاریم که بتواند آنرا درک کند و در عین حال تاثیری هم در زندگی اش نداشته باشد. قاعده کلی انجام این کار این است که ما باید در مورد خود سختگیر و در مورد دیگران همیشه ملاحظه کار باشیم.*

*کتاب بزرگ، صفحه ۱۰۵


https://www.tg-me.com/weyar
☑️اگر مدام به او کمک کنید تا از شر مسائل و بحران‌هایش خلاص شود، هرگز رها نکرده و به خداوند نسپرده‌اید.
☑️اگر مسئولیت‌های او را در مشکلات ناشی از مصرفش به عهده بگیرید و یا اگر رفتارهای او را توجیه کنید هرگز رها نکرده‌اید.
☑️با عشق و مهربانی به بیمارمان نشان می‌دهیم که برایمان مهم است، بدون آنکه او را از عواقب مصرف شیشه‌اش حفظ کنیم.
☑️رها کردن مشکلات اغلب بحران‌هایی در پی دارد که بهتر است خود مصرف کننده نتایج آن را ببیند تا به جستجوی کمک بشتابد.
👈اگر زندگی خصوصی‌اش در حال متلاشی شدن است، شاید در اولین فرصت به سوی بهبودی تمایل یابد.

📙نشریه برگ سبز


https://www.tg-me.com/weyar
نامه یک معتاد به شیشه به خانواده اش

❏وقتی شیشه مصرف کرده ام برایم سخنرانی و موعظه نکنید.
❏مسخره و سرزنشم نکنید و حتی با من جرو بحث نکنید.
❏این اعمال ممکن است حال شما را بهتر کند اما تنها شرایط را بدتر می کند.
❏قول های مرا باور نکنید. طبیعت بیماری من باعث می شود تا نتوانم به آن ها عمل کنم بنابراین آن ها لحظه ای می باشد....

❏یک جلسه خانواده شیشه ای های گمنام پیدا کنید. این گروه برای کمک به افرادی که شرایطی همانند شما را دارند ، می باشد .

📖 نشریه اعتیاد و هم وابستگی


https://www.tg-me.com/weyar
Forwarded from ناحیه 15
عروج دوست و خدمتگزار وفادار الکلیهای گمنام را به تمامی اعضای ناحیه پانزده انجمن الکلیهای گمنام ایران و خانواده محترمشان تسلیت عرض نموده روح دوستمان در پیشگاه خداوند بی عیب و نقص آرام باشد

https://www.tg-me.com/AApershian
last night
Sina bathaei
چه جز موسیقی..
اینچُنین شور انگیز است
زندگی بی نوا اصلا مگر میشود؟!
این چگونه دینیست
که مردمان را به غم دعوت کردید؟
خدای من شاد است
خدای من رقاص است
خدای من نوازنده است
خدای من خوش نواترینِ نواهاست



https://www.tg-me.com/weyar
در حال حاضر کسی وجود دارد که آرزو می کند کاش این قدرت را داشت که اعتیاد خود را شکست دهد. اگر پاک و هوشیار هستید یک دقیقه وقت بگذارید و نعمت‌های خود را بشمارید و برای کسانی که هنوز بیمار هستند و رنج می‌برند دعا کنید.
‌       اول اصول، بعد رفاه


اغلب ما می دانستیم که داشتن یک شخصیت خوب مطلوب است. در اصل شخصیت خوب همان چیزی است که فرد برای رسیدن به رضایت از خود به آن احتیاج دارد. با اخلاق مداری و صداقت ما شانس بهتری برای بدست آوردن آنچه که واقعاً در طلب آنیم خواهیم داشت اما هرگاه که لازم بود بین داشتن شخصیت مطلوب و زندگی راحت یکی را انتخاب کنیم، اغلب ساختن شخصیت در تلاش ما برای یافتن آن چیزی که به گمان مان شادی است قربانی شد.
به ندرت مسئله ی بازسازی شخصیت مورد توجه مان بود. هیچ گاه عشق به خدا و همنوع بردباری و درستکاری را اساس و پایه زندگیمان قرار ندادیم.

چگونگی تبدیل اعتقاد فکری به نتایج عاطفی درست و متعاقباً تبدیل این نتایج به یک زندگی خوب شاد و آسوده مسئله ی اساسی زندگی است.


کتاب‌انجمن از دیدگاه‌ بیل صفحه111

https://www.tg-me.com/weyar
*اولین کسی که به اهمیت ترازنامه نویسی پی برد*

فرانک بوچمان كه يك كشيش لوتران بود، حركت گروه هاي آكسفورد را آغازكرد. او در جواني مدير يك مدرسه پسرانه در فيلاد لفيا بود، كه در آنجا با اعضاء
هيئت امناء درگير منازعه ای شد. اين منازعه، او را عصبي كرد و استعفاء داد وكشور را براي مسافرت به اروپا ترك كرد. در انگلستان، در سال ۱۹۰۸ او یک شب
به جلسه ای كليسائي رفت و به صحبتهاي خانمي به نام جسي پن ـ لوئيز گوش داد. صحبتهاي او درباره رنجش و بخشش بود، كه موجب شد بوچمان بی نهايت ازصحبتهای او تكان بخورد.
او با آگاهی از اينكه از آن شش عضو هيئت امناء در فيلادلفيا رنجش به دل
گرفته است، به اطاق خود باز ميگردد و نامهاي براي آنها مي نويسد و تقاضای بخشش ميكند.
او بعدها گفت كه اين كار، تغييری ناگهانی در زندگی اش بوجود آورد، تغييری آنی.
او جوابي از آن اعضاء دريافت نكرد، ولي به پيشرفت عظيمي كه در كيفيت
زندگی اش پيش آمده بود، تمركز كرد. او از خود پرسيد: چطور اين اتفاق افتاد؟ چه كاري انجام دادم كه باعث اين اتفاق شد؟ اگر بفهمم كه چه كار كرده ام،ميتوانم
زندگی ام را به هر ترتيبی كه ميخواهم بازسازى كنم و بهتر از آن ميتوانم به
ديگران هم، چگونگي انجام اين كار را نشان دهم.
در اين هنگام، بوچمان ليستی از كارهائی كه كرده بود را تهيه كرد: يعنی
1 تسليم شده بود.
۲گناهانش را مورد بررسی قرار داده بود.
3 به آنها اعتراف كرده بود و با شخص ديگري آنها را در ميان گذاشته بود.
4 جبران خسارت كرده بود.
5 از خدا طلب راهنمائی كرده بود. به اين ترتيب، به ديگران هم نحوه  انجام اين كار را نشان داد.

*او ميگفت: *اگر* اين اعمال ساده را انجام دهيم، *تنها در اين صورت است كه
ميتوانيم راهنمائی خدا را دريافت كنيم.**

https://www.tg-me.com/weyar
2024/09/28 18:58:09
Back to Top
HTML Embed Code: