Telegram Web Link
💎 *وعده های قدم10💎

(اگر ترازنامه را روزانه و در *لحظه* از خود بگیریم،) ص ۱۱۵::

1. ما دیگر با *هیچ کس* و
*هیچ چیز* جنگی نداریم،حتی با الکل.
2.زیرا اکنون " *سلامت فکر* " خود را بازیافته ایم.
3. *به ندرت* ممکن است به فکر الکل بیفتیم.
4.و اگر احیاناً وسوسه شویم،همچون شعله آتش از آن *دوری* میکنیم.
5.واکنش های ما *معقول و طبیعی* خواهد بود و خواهیم دید که بدون دخالت خود ما،اتفاق افتاده است.
6. متوجه می‌شویم که بدون هیچگونه کوشش و فکری که از جانب ما شده باشد،
*دید و طرز تلقی تازه ای* نسبت به الکل پیدا کرده ایم.
7.معجزه در این است که تمام این جریان، *خود به خود* اتفاق می افتد.
8.ما دیگر با الکل
در
*جنگ نیستیم،فرار از وسوسه هم لازم نیست.*
9.احساس میکنیم که گوئی ما را در *حالت بی طرفی* قرار داده اند، حالتی *مطمئن و مصون* .
10.   بدون آنکه حتی سوگندی خورده یا عهدی بسته باشیم می بینیم که مشکلمان برطرف شده است و دیگر *وجود خارجی ندارد* .
11.در ما نه احساس *غره گی* خواهد بود و نه *ترس* .
##منظور از الکل،فقط الکل ومواد مخدر نیست ::
الکل روزانه [انواع نواقص و مُسَکَن های بیرونی و  ...]
💎بنابر تجربه ما تا جائی که در *حفظ* شایستگی روحانی خود *کوشا* باشیم،واکنش های ما به همین ترتیب ادامه خواهند یافت.

https://www.tg-me.com/weyar
*ما متحد می مانیم*
19 دی
ما آموخته ايم كه بايد با تمام وجود به اعتياد به الكل اعتراف كنيم . اين اولين گام بهبودی است. اين توهم  را كـه مـا ماننـد مـردم عـادی هستيم ، بايد شكست.

(الكلی های گمنام)

 من به انجمن الكليهای گمنام آمدم چون ديگر قادر نبودم نوشيدنم را كنترل كنم. شايد علتش غرغرهای همـسرم بـود ، يـا شـايد كلانتـر مجبورم كرد كه به جلسات انجمن بروم، يا شايد هم ته دلم ميدانـستم كه نميتوانم مانند ديگران مشروب بخورم، اما از ترسم نمی خواستم اين مسئله را بپذيرم. انجمن الكليهای گمنام مجموعه ای از زنان و مردانـی است كه در برابر بيماری مهلك رايجی متحد شده اند. زندگی هر يـك از ما به ديگران متصل است، مانند بازماندگانی كه داخل يك قـايق نجـات در دريا هستند. اگر همه با هم همكاری كنيم، می توانيم به سـلامت بـه ساحل برسيم.

https://www.tg-me.com/weyar
*ایمان بی عمل مرگ است*
ص ۱۱۸

دوازدهمین پیشنهاد ما این است:
این پیام(AA) را به الکلیهای دیگر *برسان* !
و بدان در جائی که از دست *هیچکس* کاری ساخته نیست،
*این توئی* که قادر به کمک هستی و می توانی اعتماد آنها را جلب کنی‌.
فقط به خاطر داشته باش که آنها
*شدیداً بیمارند* .

اما شما کار خود را مانند یک
*مُبَلغ مذهبی و یا یک اصلاح طلب* شروع نکنید،زیرا متاسفانه تعصبات زیادی وجود دارد که اگر بر انگیخته شود *مانع* کار و کمک شما خواهد شد.

فقط لازم است به خاطر داشته باشید که *هرگز* از "هیچ کس" *انتقاد* نکنید و فقط همکاری کنید.
*تنها هدف ما کمک است* .
کتاب الکلیهای گمنام ص ۱۱۹

https://www.tg-me.com/weyar
*احساس پوچی می کردم*
13 بهمن
بايد يك سوال كوچك از خودمان بپرسيم: " آيا اكنون اعتقاد دارم يا آيا می خواهم بپذيرم كه قدرتی برتر از من هست ؟" به محض اينكه كسی بتواند بگويد كه ايمان دارد،  يا می خواهد ايمان بياورد، او را مطمئن می كنيم كه راه درست را يافته است.

(الكلی های گمنام)

هميشه به مطالعه اصول علمی علاقه داشتم . من از لحاظ عاطفی و فيزيكی با مردم خيلی فاصله داشتم، چرا كه به دنبال علم محض بودم . خدا و روحانيت در تمرينات دانشگاهی جايی نداشتند . من يك دانشمند امروزی بودم و دانش ، قدرت برتر من بود . به زندگی به چشم مسئله ای نگاه می كردم كه بايد حلّش كنم . اما خود درونی ام، به خاطر راه حل بيرونی ام برای مشكلات انسان ها، داشت می مرد، و اين راه حل الكل بود. علی رغم هوش سرشارم، الكل نيروی برترم شد . به خاطر محبت بی قيد و شرطی كه از سوی اعضای انجمن و در جلسات دريافت كردم توانستم الكل را ديگر به چشم قدرت برتر خود نبينم . احساس پوچی ام ارضا شده بود . من ديگر تنها و جدا مانده از زندگی نبودم. من نيروی حقيقی برتر از خود را يافتم، من عشق خداوند را پيدا كردم . حالا فقط يك موضوع برايم باقی مانده است كه خيلی ذهنم را مشغول كرده : خداوند در انجمن الكلی ها گمنام است.

https://www.tg-me.com/weyar
جلسه قدم کارگاهی الکلیها رضا کنجدی(۲)
<unknown>
جلسه کارگاهی
قدم یک الکلیها(۲)
#رضا کنجدی
شنبه:۲۶بهمن۱۴۰۱
2024/10/05 20:08:54
Back to Top
HTML Embed Code: