Telegram Web Link
اگر مشغول انجام دادن کارهایی هستی که به هوشیاری کمک می‌کند و احساس می‌کنی هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد، من به آن اهمیت می‌دهم و به شما بسیار افتخار می‌کنم!
ادامه بده!


https://www.tg-me.com/weyar
اگر از انجام کارهایی که شما را در برنامه نگه می‌دارد دست بکشید، به انجام کارهایی که شما را به برنامه رسانده است، برمی‌گردید.


https://www.tg-me.com/weyar
ما روابطمان با دیگران تیره و تار شده بود، قدرت کنترل احساسات خود را نداشتیم و در چنگال بدبختی و افسردگی اسیر بودیم.

قابلیت امرار معاش از ما سلب شده بود، احساس بیهودگی می کردیم و ترس و وحشت تمام وجودمان را فرا گرفته بود.

خوشحالی مفهوم خود را از دست داده بود و به نظر نمی رسید که ما فایدۀ چندانی برای دیگران داشته باشیم.

آیا یافتن راه حل این سردرگمی ها از نگاه کردن به فیلمهای پرواز به فضا مهم تر نبود؟ مسلما که بود.

کتاب الکلیهای گمنام صفحه۸2
https://www.tg-me.com/weyar

   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
این ترس ها موریانه هایی هستند که مدام پایه های هر نوع زندگی ای که ما سعی در ساختنش را داریم ، می بلعند .

آنگاه که ایمان رشد میکند احساس امنیت درونی نیز رشد می کند . و ترسِ نهفته در احساسِ پوچی فروکش میکند .
ما اعضاء .A.A در می یابیم که پادزهرِ اصلیِ ترسِ ما بیداری روحانی است .

از دیدگاه بیل صفحه ۲۰۶

            https://www.tg-me.com/weyar
وقتی به چشم خود حل شدن مشکلات کسانی را که به روح جهان هستی مُتَکی بودند دیدیم، ناگزیر شک و تردید در مورد قدرت خدا را به کنار گذاشتیم و متوجه شدیم که ایده‌های ما کاری از پیش نبرده‌اند و این ایده‌ی خداست که موفق است.

وقتی ما الکلی شدیم، در اثر بحرانی که خود به وجود آورده بودیم دَرَهم شکستیم و نتوانستیم موضوع را به وقتی دیگر موکول کنیم و یا از آن طفره رویم. دیگر هیچ راه گُریزی برایِ‌مان باقی نمانده بود و لازم بود بدون هیچ ترسی با این مسئله رو به رو می‌شدیم که خدا یا همه چیز است و یا هیچ چیز نیست. خدا یا هست، یا نیست.

❇️ انتخابِ ما چه بود؟


https://www.tg-me.com/weyar
*تجربه ی روحانی*

واژه تجربه ی روحانی و بیداری روحانی به دفعات در این کتاب آمده است.
اگر در مطالعه کتاب دقیق شویم، خواهیم دید تغییر شخصیت لازم برای بهبودی از الکلیسم به طرق مختلفی در افراد به وجود آمده است.
چاپ اول کتاب ما برای بسیاری از خوانندگان این تصور را به وجود آورده بود که این تغییر شخصیتها یا تجربه های روحانی باید به صورت یک تغییر و تبدیل ناگهانی و عظیم باشد اما خوشبختانه این نتیجه گیریها حقیقت ندارد.
در فصلهای اولیه کتاب چندین مورد از تغییر و تبدیلهای انقلابی و ناگهانی تشریح شده است و با آن که منظور این نبوده است که یک چنین حالتی حتما برای بهودی لازم است.
اما بسیاری از الکلیها نتیجه گیری کردند که برای بهبودی لزوماً باید یک تجربه ی روحانی ناگهانی و خارق العاده به آنها دست دهد و سریعاً با تغییرات بزرگی در احساسات و طرز تلقی آنها دنبال شود.
با آنکه در میان هزاران الکلی عضو انجمن ما، که جمعیتشان به سرعت رو به رشد است، یک چنین تغییرات و تحولاتی مرتباً اتفاق می افتد، اما به هیچ وجه یک قاعده ی کلی و همگانی نیست. بیشتر اعضای ما به تجربه ای که دکتر ویلیام جیمیز « William Games » روانشناس  آن را نوع اکتسابی نامیده است دست می یابند. نوع اکتسابی، نوعی است که به مرور و به آهستگی در انسان به وجود می آید.
بسیاری از اوقات دوستان یک تازه وارد مدتها قبل از خود او متوجه تغییراتی که در او پدید آمده است می شوند و تازه وارد هم بالأخره متوجه میشود که تغییراتی اساسی در واکنشهایش نسبت به زندگی پیدا شده است اما عامل این تغییرات از وجود خود او به تنهایی نمی توانسته است سرچشمه گرفته باشد. نتیجه ای که غالباً ظرف چند ماه از این طریق گرفته میشود، به ندرت ممکن است حتی پس از سالها تزکیه نفس انفرادی، به دست آید.
اعضای ما به جز چند استثناء عاقبت همگی متوجه میشوند که به یک سرچشمه نهایی درونی دست یافته اند و این سرچشمه را به عنوان درک شخصی خود از یک نیروی مافوق تشخیص می دهند.
اكثر ما فکر می کنیم آگاهی از این نیروی برتر خمیره ی اصلی تجربه ی روحانی است. اعضای مذهبی ما این حالت را «خدا آگاهی» می  نامند.
بنا به تجربه ی ما هر الکلی که بتواند صادقانه با مشکل خود روبرو شود قابل بهبودی است مشروط بر آن که دریچه ی افکار خود را بر روی ایده های روحانی مسدود نکند. تنها چیزی که می تواند باعث شکست ما شود انعطاف ناپذیری  یا انکار مغرضانه است.
به نظر ما روحانی بودن این برنامه نباید هیچگونه اشکالی برای کسی به وجود آورد. تمایل، فکر باز و صداقت اصول اولیه ی بهبودی هستند و برو برگرد ندارد.
"در زندگی اصلی وجود دارد که مخالف هرگونه آگاهی است، دلیلی علیه تمام دلایل است و انسان را در جهل آبدی نگاه می دارد. این اصل، قصاص قبل از جنایت است".

   هربرت اسپنسر Herbert spencer

*📖کتاب بزرگ صفحه ۲۱۱

https://www.tg-me.com/weyar
*توی این دنیا*
*ما دعوت شدیم به این بازی بزرگ و تکرار نشدنی*
*بازی فرحبخشی که دیگه تجربش نمی کنیم*

*اما*
*ما قهر کردیم*
*چون میگیم من هر نقشی رو بازی نمیکنم*
*نقش خوب میخوام*
*و به همین سادگی بازی رو تبدیل می کنیم*
*به انتظار*
*من این نقش رو نمیخوام اون نقش رو میخوام*
*و مدام شکوه، شکایت و بیزاری داریم*

*اگه نقش خوبی پیدا کنیم* *دیگه اون رو رها نمی‌کنیم*
*اونجا هم دیگه تن به بازی نمی‌دیم و مسخ نقش میشیم*

*اونقدر مسخ این انتظار ، شکوه و گلایه هستیم که ناگهان سوت پایان بازی به صدا در میاد بازی تمومه*
*و این چه تلخه*
*تمام رنج ما برای داشتن نقش دلخواه بود فراموش کردیم که قرار بود فقط بازی کنیم*
*وقتی سوت به صدا در میاد با شوک روبرو میشیم بازی تمومه؟* *فقط بازی بود؟؟؟*

https://www.tg-me.com/weyar
"کتاب بزرگ الکلی‌های‌گمنام"


زندگیِ گذشتهِ خود را مرور کردیم.
هیچ معیاری را جز صداقت و دقت به کار نگرفتیم. پس از اتمام، آن را با دقت تجزیه و تحلیل کردیم.

اولین چیزی که به نظر می‌رسید، این بود که این دنیا و مردمانش اکثراً در اشتباه محض بودند! این نتیجه‌گیری که دیگران مقصر بودند، مرزی بود که بیشترِ ما در پشت آن متوقف شده بودیم.

داستان این گونه بود که دیگران همچنان به ما بد می‌کردند و ما دلگیر و زخم خورده باقی می‌ماندیم و اگر از کاری پشیمان بودیم، از خود دلگیر می‌شدیم.

https://www.tg-me.com/weyar
2024/09/30 15:24:37
Back to Top
HTML Embed Code: