Telegram Web Link
خداوندا

🙏مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم
و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم
🙏مرا صحتی عطا فرما تا از کار لذت ببرم
و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم
🙏مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم
و همتی عطا فرما تا گناه نکنم
🙏مرا صبری عطا فرما تا سختی ها را تحمل کنم
و طبعی عطا فرما که با مردم بسازم
🙏مرا بزرگواری عطا فرما که با دشمنم مدارا کنم
و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم
🙏مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم
و سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم
🙏مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت کنم
و امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر کنار باشم
🙏مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم
و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد

آمین

•••⊰𖣔‎‌💕𝐽𝑂𝐼𝑁

•••⊰𖣔‎‌ @weyar

•••⊰𖣔‎‌ @Anonymous_AAIRAN100

•••⊰𖣔‎‌ @refctiohsDaily

•••⊰𖣔‎‌


🍃🌸
مامایل نیستیم کسی را الکلی خطاب کنیم واین شماهستیدکه میتوانید درمورد خود قضاوت کنید، برای انجام اینکار به نزدیکترین اغذیه فروشی بار بروید وسعی کنید مشروبخواری خودرا کنترل کنید، مشروب خوردن وقطع ناگهانی آن راامتحان کنید واینکار را بیش از یکبارانجام دهید، اگر باخود صادق باشید درمدت کوتاهی متوجه خواهید شد که الکلی واقعی هستیدیانه، اگراین آزمایش کمک کند که شماازوضعیت خود اطلاع پیداکنید،ارزش دردسرش را دارد، ص62

•••⊰𖣔‎‌🌷𝐽𝑂𝐼𝑁

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar1

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar2

•••⊰𖣔‎‌

🍃🌸
ما افسران جوان از پلاتسبرگ به آنجا اعزام شده بودیم.
از اینکه مردم ما را به خانه های خود مهمان می کردند خوشحال بودیم و احساس قهرمانی میکردیم .
آنجا جنگ با لحظاتی والا از عشق و تحسین بود که در فواصل آن طنز خنده همراه داشت. بلاخره من نیز جزیی از آن زندگی شدم. در گرماگرم این هیجانات بودم که الکل را کشف کردم و هشدارهای شدید و تعصب آلود خویشان را درمورد آن به فراموشی سپردم. پس از مدتی با کشتی به طرف ماموریت جدیدی حرکت کردیم و من که شدیدأ تنها بودم دوباره به الکلی روی آوردم.

📖کتاب بزرگ فصل اول داستان بیل ص1

••••⊰𖣔‎‌💕𝐽𝑂𝐼𝑁

•••⊰𖣔‎‌ @weyar

•••⊰𖣔‎‌ @weyar1

•••⊰𖣔‎‌ @weyar2

•••⊰𖣔‎‌

🍃🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*بيل «پذيرش شكست» را نيز كه قدم يكم ميباشد،* به آنها افزود. اما او فكر ميكرد، كه قدم‌های گروه آكسفورد را بايد برای الكليها بسط داد. او احساس ميكرد كه، اگر چه اصول گروه آكسفورد در بوجود آوردن تغيير در زندگی انسانهای بيشماری موفق بوده، ولی الكليها نياز به تغييرات بيشتری دارند. به عقيده بيل، اصول گروه آكسفورد «سوراخهائی دارد، كه الكليها از آنجا ميگريزند .» بيل اين موضوع را متوجه شده بود، ولی هنگامی كه كارش را شروع كرد،احتمالاً نميدانست كه اين موضوع، چه مطالبی را به اصول گروه آكسفورد می افزايد و يا از آن خواهد كاست.
او در آن شب در بروكلين، روی تخت خوابش نشست و فصل پنجم از كتاب بزرگ يعنی «چگونگی عملكرد» را نوشت. يك هفته طول كشيد تا بيل اين كار را آغاز كند. بيل اعتقاد داشت، كه چهار فصل اول از كتاب بزرگ، مرحله آماده سازی هستند و ديگر وقت آن رسيده كه به الكلی تازه وارد، روش بهبود يافتن را بياموزد. اما او احساس ميكرد كه اين اصول تا اينجای كار، جامع نميباشد.
بنابراين برای راهنمايی دست به دعا برداشت و قلم و كاغذ خود را به دست گرفت و در عرض سی دقيقه، قدمها و مابقی «چگونگی عملكرد» را به رشته تحرير در آورد. وقتی به نوشته‌هایش رجوع كرد، متوجه شد كه آنها مركب از 12 اصل ميباشد.


📖این پیام را برسان.ص.۱۲۶

•••⊰𖣔‎‌💕𝐽𝑂𝐼𝑁

•••⊰𖣔‎‌ @weyar

•••⊰𖣔‎‌ @weyar1

•••⊰𖣔‎‌ @weyar2

•••⊰𖣔‎‌

🍃🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کانال الکلیهای آکرون AA🇮🇷
*⭑۱۹۶۶ شخصیت در چارچوب اصول ⭑* قسمت چهارم برگه ی سهام نشر سال ۱۹۴۰ ، طرح اولیه ی بیل دابيلو برای تامین بودجه ی چاپ الکلی های گمنام با فروش سهام کتابی بود که هنوز نوشته نشده بود. و نهایتاً، نوشتن کتاب محقق شد، ولی نه بدون مشقت زیاد. یک فصل از کتاب در کنار…
*⭑ ۱۹۶۶شخصیت در چارچوب اصول ⭑*
قسمت پنجم

درست در آن زمان دو مشتری جدید از راه رسیدند.آنها نگاهی به دوازده قدم انداختند که زیادی رنگ و بوی خدا و گفتند "اوه پسر، این هرگز کار نخواهد کرد!".
سپس مسایل حیرت آوری در پی دوازده قدم رخ داد. من زخم معده پیدا کردم و شراکت در سهام کتاب کمتر و کمتر می شد ولی همیشه با این تصویر دایجست و کامیون ها کتابی که فروش می رفت، ممکن بود دوباره جان بگیرد. خب، در نهایت به پانصد دلار آخر رسیدیم و این تقریباً برای پیش پرداخت ده سنتی به ازاء هر کتاب، جهت چاپ پنج هزار جلد از آن به صاحب چاپخانه کافی بود.

البته می دانستیم باید همچنان آگهی در ریدرز دایجست را داشته باشیم.
روز بزرگ از راه رسید: کتاب به چاپ رسید. نسخه های قبل از انتشار بیرون آمده بود. و ما به سراغ ریدرز دایجست رفتیم و آقای "کنت پاین" را دیدیم که یکی از ویراستارهایی بود که قبلاً ملاقات کرده بودیم و به ما قول کمک داده بود و باخوشحالی گفتیم:"خب پاین، ما آماده ی شلیک هستیم".
او فراموش کرده بود و گفت: "چه چیزی را شلیک کنید؟ اوه بله به خاطر آوردم. در مورد انجمن الکلی ها و آن کتاب.
ما واقعاً با دقت این مساله را در نشست ویراستاری مان بررسی گردیم نتیجه گرفتیم این موضوع زیادی تند بود و فراموش کردم به شما اطلاع دهم".



*📖 ڪتاب مسئولیت عظیم ماصفحه 50_51*


•••⊰𖣔‎‌🌷𝐽𝑂𝐼𝑁

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar1

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar2

•••⊰𖣔‎‌

🍃🌸
الکل و سیاست

موضوعات خارجی بهتر است در خارج بررسی شوند اخیرا از من خواستند تا درباره سنت دهم صحبت کنم و من نیز همانند هر الکلی دیگر کتاب دوازده گام و دوازده سنت خود را باز کردم و بار دیگر تحت تاثیر این برنامه اعجاب آور و الهی قرار گرفتم .
الکلی های گمنام نظری درباره موضوعات خارجی دیگر ندارد . برای همین نباید نام این انجمن را درگیر مناقشات عمومی دیگر کرد .
هیچ عضو یا گروهی از انجمن نباید درباره موضوعات خارجی اظهار نظر کند ، به ویژه درباره مسائل سیاسی،اصلاحات الکل و فرقه های مذهبی . انجمن با هیچ کس مخالف نیست . به این ترتیب ، آنها حق اظهارنظر درباره هیچ مسئله ای را ندارند .
چنین حکمی برای فردی مثل من که عادت دارد درباره هر چیزی اظهار فضل و آگاهی کند ( حتی دربارهٔ مسائلی که خودم هم نمی دانم درباره چه چیزی صحبت می کنم ) بسیار سنگین است . البته آدم همیشه احساس می کند درباره همه چیز اطلاعات دارد ولی در طول سالیان متمادی یاد گرفته ام که آنچه امروز فکر می کنم حقیقت است ، شاید در آینده دیگر چنین نباشد ، زیرا انسان همیشه در حال رشد و تغییر است . همچنین یاد گرفته ام که تجارب من قرار نیست نسخۀ حاضر و آماده ای برای تجربیات شخص دیگری باشد . همه ما باید برای رسیدن به بهبودی ، مسیر جداگانه ای را طی کنیم
سنت دهم برای من به عنوان یکی از اعضای انجمن خبر مسرت بخشی می باشد ، چرا که به من یادآوری می کند نباید خود را در مسائل بیرونی درگیر کنم زیرا در چنین مواردی توصیه های من مفید نخواهند بود.
اگر به این سنت رجوع کنم پاسخ را به من خواهد داد ؛ تجربه ، نیرو و امید خود را با دیگران تقسیم کن و سعی کن نظرت را برای خودت نگه داری .
سنت دهم جلسات ما را از انحراف نجات می دهد . یادم هست در یکی از جلسات صحبت از یکی از نامزدهای سیاسی به میان آمد . مشخص بود که بعضی از حاضران طرفدار این شخص بودند ، ولی درباره آن صحبت نمی کردند . من طرفدار این شخص خاص نبودم ولی در آنجا برای اجنتاب از مشاجره صحبتی نکردم .
لحن صحبت همین جوری هم بدون نقطه نظر مـن تند و آتشین شده بود . این مثال به خوبی نشان می دهد چرا نباید موضوعات خارجی را در جلسه مطرح کرد .
اگر این جریان در طول اولین جلسهانجمن که من در آن شرکت کردم ادامه می یافت ، به طور یقین این اولین و آخرین جلسه ای می بود که در آن شرکت می کردم .
همچنین خوشحالم که هنگام پیوستن به گروه الکلی های گمنام کسی دربارهٔ عقاید مذهبی از من سوالی نکرد . در آن هنگام احساس می کردم دین به درد من نمی خورد . در طول سال ها هشیاری جهت گیری های دینی مخالفی را تجربه کرده ام ، ولی هیچ گاه در جلسات درباره جزئیات آن صحبت نمی کردم و البته چنین مسئله ای هیچ گاه موضوع جلسات نبوده است اگر همه ما درباره مثلا داروی ضد افسردگی تجویزی یک دکتر نظر متفاوتی داشتیم آیا این امر خطرناک نبود ؟ سنت دهم بار دیگر باعث نجات ما شده بود .
خطر اظهار نظر درباره هر یک از مثال های فوق این است که افراد تازه وارد ممکن است تصور کنند کل انجمن الکلی های گمنام چنین عقیده ای دارد و این باعث می شود این افراد را از دست بدهیم از خدا می خواهم همیشه به من یادآوری کند که من فقط نماینده گروه الکلی های گمنام خودم هستم نه تمام دنیا .
سنت های ما همانند زنجیری ما را به هم پیوند می دهند . بدون این سنت من و گروه از میان خواهیم رفت زیرا دیگر صحبتی از اعتیاد به الکل ، یعنی دلیلی که به خاطر آن دور هم جمع شده بودیم به میان نمی آید .

📝گریپ واین نوامبر ۲۰۱۸

چارلی ، بی.

ریورساید شمالی ، ایلینویز


•••⊰𖣔‎‌🌷𝐽𝑂𝐼𝑁

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar1

•••⊰𖣔‎‌ www.tg-me.com/weyar2

•••⊰𖣔‎‌

🍃🌸
2024/10/04 19:19:07
Back to Top
HTML Embed Code: