Telegram Web Link
اینان طبیعتاً نمی‌توانند روش زیستی را که نیاز به
《《 *صداقت کامل* 》》دارد در پیش گیرند و امکان موفقیتشان کمتر از حد معمول است.
#کتاب الکلیهای گمنام صفحه ۹۰
چقدر این پیام ' *کلیدی‌* ' است و انجام "هر روز' آن اگر بخواهیم یک فرصت روزانه را پاک و با بهبودی بگذرانیم لازم و ضروری است 👇
خوشبختانه راه حلی وجود دارد و لازمه توفیق در آن پا بر روی غرور گذاشتن؛ اعتراف به ضعفها و درون نگری است.

کتاب الکلیهای گمنام  صفحه ۵۶
هر روز با زانو زدن از "خداوند" عاجزانه قدرت و چگونگی انجام اینکار را خواستاریم. 🤲🙏🤲
#غرور اولین و مُهلک ترین گناه کبیره  کتاب 12/12
# تجربه ::در کتاب پایه الکلیهای گمنام فقط و فقط  یک فصلِ راه نجات وجود دارد(ص ۴۹ تا ۶۰) و جالب اینه که در این فصل هم فقط و *فقط* یه راهکار داده مابقی داره در مورد مشکل(بیماری) حرف میزنه
و این راهکار طلائی تکرارِ روزانه 👇
*خوشبختانه راه حلی وجود دارد و لازمه توفیق در آن پا بر روی "غرور" گذاشتن؛ اعتراف به ضعفها و درون نگری است.*

کتاب الکلیهای گمنام  صفحه ۵۶
# چرا کتاب الکلیها این قسمت به جای نقص غرور نگذاشته مثلاً شهوت ؟؟؟
یا چرا
#کتاب ۱۲/۱۲ غرور رو بعنوان اولین نقص عنوان میکنه ؟؟؟
🛎تنها نقصی(گناهی) که کاملاً راه
*فیضِ خدا* رو میبنده و تنها نقصی که اگه روزانه پا روش نذاریم ۱۰۰ درصد یه الکلی رو اول در روح و بعد در جسم میکُشه همین
نقص *غرور* هست.

https://www.tg-me.com/weyar
این مردان و زنان معمولا به دلیل لذت بردن از تأثیری که الكل در آنها می گذارد مشروب میخورند . این احساس بسیار اغوا کننده است و با آنکه اقرار میکنند مشروب به آنها لطمه می زند ، اما از مدتی قدرت تميز بين درست و غلط را از دست می دهند . از نظر آنها مانند یک الكلی زندگی کردن تنها راه عادی زندگی کردن است . آنها بی تاب ، بدخلق و ناراضی هستند و فقط پس از صرف چند گیلاس مشروب می توانند ، احساس آرامش و راحتی را دوباره تجربه کنند . آنها از اینکه می بینند دیگران بدون دردسر و تقاص بعدی مشروب میخورند متعجب می شوند . پس از آنکه یک الكلی دوباره تسلیم خواسته مشروب خواری خود شد ، همچنانکه بسیاری از آنها می شوند ، پدیده ویار در او نمایان می شود و سلسله مراتب دورانی و معروف مشروب خواری آغاز خواهد شد و با پشیمانی به تصمیم گیری جدی در ترک همیشگی مشروب منتهی می شود . این جریان به طور مرتب تکرار خواهد شد و تا یک تغییر اساسی روانی در شخص به وجود نیاید ، امید چندانی به بهبودی او نمی توان داشت .

کتاب بزرگ الکلی هــــــای گـــــمنـــام
نظریه پزشک

https://www.tg-me.com/weyar
بگذارید وجدان شما راهنمای شما باشد.

من مشکل زیادی با مکان ها یا چیزها نداشته ام. مشکلات من همیشه با مردم آن مکان ها و صاحبان آن چیزها بوده است.  همیشه همین افراد دیگر بوده اند.

وقتی برای اولین بار وارد AA شدم، متوجه شدم که یکی از علائم اعتیاد به الکل ناتوانی ما در ایجاد مشارکت واقعی با سایر انسان ها است. من می‌توانم شریک زندگی شما باشم، به شرطی که شما بخواهید آن را به روش من ببینید.

اکثر کسانی که می شناختم از من خسته شدند و کنار رفتند. من باید توضیح می‌دادم که چرا آنها مرا ترک کردند، بنابراین به تمام عیوب آنها اشاره کردم و در عین حال رفتار خودم را توجیه کردم (بهانه‌ای قابل قبول اجتماعی برای یک رفتار غیرقابل قبول اجتماعی ایجاد کردم).  بعد از این رفتار هرگز نسبت به خودم احساس خوبی نداشتم، اما نمی‌توانستم با این ایده روبرو شوم که اعتراف کنم که مشکل من هستم.

یک روز عصر، داشتم با یکی از دوستانم درباره این موضوع صحبت می‌کردم و او گفت: «همه اشکال انتقاد و تعیین شخصیت ناشی از عزت نفس پایین است.» من از شخص دیگری شنیدم که گفت: "دو راه برای بدست آوردن بلندترین ساختمان در شهر وجود دارد،
1. ساختن بلندترین ساختمان
2. یا خراب کردن تمام ساختمان های دیگر."

می‌دانستم اگر می‌خواهم بر ناامنی درونم غلبه کنم، باید زبانم را مهار کنم. اگر قرار بود تصوری از خود سالم داشته باشم، باید به شایستگی های خودم تکیه می کردم.

همه افراد برای محافظت از خود شرطی شده اند و اغلب بیش از حد واکنش نشان می دهند و کارهایی انجام می دهند و می گویند که باعث می شود دیگران واکنش مشابهی نشان دهند. این می تواند به هر رابطه ای آسیب برساند، و گاهی اوقات می تواند دوستی را از بین ببرد.

من در برنامه الکلی‌های گمنام هستم تا خودم را درمان کنم، بنابراین این مسئولیت من است که فرار خودم را قطع کنم و ابتکار عمل را به عهده بگیرم تا با طرف عمل خود مقابله کنم، چه طرف مقابل همکاری کند یا نه. اگر بخواهم با هر انسانی که می شناسم بهترین رابطه ممکن را داشته باشم (قدم 8 12×12) این به من بستگی دارد و مجبور شدم از قضاوت افراد بر اساس رفتار ظاهری آنها دست بردارم، عمیق تر نگاه کنم و سعی کنم بفهمم که آنها چگونه مشروط به رفتار هستند. روشی که آنها انجام می دهند.  این به من قدرت می دهد که همدل باشم و اوضاع را تشدید نکنم.

همه ما اشتباه می‌کنیم و امروز اجازه نمی‌دهم EGO خودم مشکل را بیشتر کند. وقتی به خودم اجازه می‌دهم با شخص دیگری که مثل من مشکلاتی دارد درگیر شوم، تنها چیزی که می‌گویم این است: "شرط می‌بندم که نفس من می‌تواند نفس شما را شلاق بزند."

ای
ن یک روند طولانی و کند است و نیاز به توجه مداوم از سوی من دارد. من سعی می کنم همه را عفو کنم. من قانون طلایی را در هر شرایطی اعمال می کنم. من از دعای سنت فرانسیس برای الهام استفاده می کنم. زمانی که شخص دیگری کمی از بازی خود دور است، از انباشته شدن خودداری می کنم.

اگر متوجه شدم که آن شخص هنوز هم مایل است از مرزهای من عبور کند و باعث ناراحتی من شود، می‌توانم خود را کنار بزنم و بدون محکوم کردن طرف مقابل جدا شوم. وقتی او حضور ندارد، عیب های او را با دیگران در میان نمی گذارم (بدون شایعه).

مم
کن است سالها طول بکشد تا کسی از تغییراتی که من ایجاد کرده ام قدردانی کند. و هنگامی که آنها این کار را انجام می دهند، آن را حتی بیشتر خوشحال می کند. امروز، من حریف هیچ کس نیستم.  من قربانی هیچکس نیستم  و من عامل هیچکس نیستم می دانم که نفس امروز من را دوست ندارد، اما وجدان من حرف آخر را می زند.

تو
سط ریک آر.
منبع : کلیولند ایالات متحده

https://www.tg-me.com/weyar
پس از ناکامی ای که در ترک دادنِ حتی یک الکلی داشتم، دکتر سیلک ورث، فتوای پروفسور ویلیام جیمز را به یادم آورد که:
" تقریباً اساس هرگونه تجربه ی واقعیِ دگرگونی روحانی، استیصال و در خود شکستن بوده است. "

از دیدگاه بیل صفحه ی ۲۵۴

https://www.tg-me.com/weyar
من از خودم میپرسیدم *" چرا گام های دوازده گانه نمی تواند مرا از افسردگی رها کند ؟ "* در آن زمان به نیایش سنت فرانسیس خیره شده بودم ... " آرام کردن بهتر از آرام شدن است . " درست است ، روشش همین بود . ولی چرا تأثیر نداشت ؟ ناگهان فهمیدم مشکل کجاست . *خطای اصلی من همیشه وابستگی - وابستگی تقریباً مطلق به مردم یا شرایط بوده است تا برای من اعتبار و امنیت و از این قبیل فراهم کنند .* من وقتی بر اساس آرزوها و مشخصات کمال گرایانه خود نتوانستم به این چیزها برسم ، برای آنها جنگیدم و وقتی با شکست روبرو شدم افسردگی هم آمد.

*بیل دبلیو*
https://www.tg-me.com/weyar
last night
Sina bathaei
چه جز موسیقی..
اینچُنین شور انگیز است
زندگی بی نوا اصلا مگر میشود؟!
این چگونه دینیست
که مردمان را به غم دعوت کردید؟
خدای من شاد است
خدای من رقاص است
خدای من نوازنده است
خدای من خوش نواترینِ نواهاست



https://www.tg-me.com/weyar
1- کتاب الکلی های گمنام چه چیزی را شرح میدهد ؟

الکلیهای گمنام معتقد است که خواننده کتاب مایل است از ارزش پزشکی برنامه بهبودی ما مطلع شوند طبیعتاً گواهی متقاعد کننده باید از طریق پزشکانی داده شود که عذاب ما را از نزدیک به چشم دیده اند و شاهد بازگشت ما به سلامتی نیز بودند

2- دکتر سیلک ورث چه کسی بود و در چه زمینه‌ای تخصص داشت ؟
متخصص الکلیسم و اهل نیویورک بود و در زمینه ترک الکل تخصص داشت
3- دکتر سیلک ورث چه توضیحی درباره الکلی هایی که تحت مداوای او بودند می دهد ؟
من شخصاً اشخاص زیادی را دیده ام که بیماری شان از نوعی بوده است که روش‌های دیگر در مورد آنها به هیچ وجه کاری از پیش نبرده است این حقایق ظاهراً از دیدگاه پزشکی اهمیت فراوانی دارند و به احتمال زیاد این گروه با رشد سریع ذاتی خود می‌توانند بدعت گذار فصل جدیدی در تاریخچه الکلیسم باشند این مردان در واقع قادرند راه حلی برای هزاران مورد از مواردی که گفته شد عرضه کنند شما بدون شک می توانید به آنچه که آنها در مورد خود می گویند اعتماد کنید

4- بیل چه کاری را به عنوان قسمتی از بهبودی اش انجام می داد ؟
نظرات بخصوصی که در مورد امکان بهبودی خود پیدا کرده بود را با الکلیهای دیگر در میان میگذاشت
5- برای ۱۰۰ نفر اول که پیشنهادات بیل را دنبال کردند چه اتفاقی رخ داد ؟
همگی بهبود پیدا کرده بودند

6- نظریه پزشک راجع به این بیماری چیست ؟ این بیماری چه اثری بر ما می‌گذارد ؟
بیماری آنها از نوعی بوده است که روش‌های دیگر در مورد آنها به هیچ وجه کاری از پیش نبرده است ، جسم الکلی هم مانند افکار او کاملا غیر طبیعی میباشد

7- نظریه پزشک درباره اعتیاد به الکل یعنی آن دسته که لاعلاج  میباشند چیست ؟
در مورد حساسیت یا آلرژی آنها به الکل

8- چرا آن ها نیاز به بستری شدن دارند ؟
برای بیرون آوردن مغز آنها از حالت غبار آلود که شانس بیشتری برای درک و قبول پیشنهادهای کتاب داشته باشند
9- دکتر می گوید ما پزشکان به چه چیزهایی مجهز نیستیم ؟
به کار گرفتن نیروهای مثبتی که در خارج از محیط اطلاعاتی ما وجود دارد مجهز نیستیم

10- دکتر اعضا الکلی های گمنام را چگونه توصیف می‌کند ؟
از خودگذشتگی در کار نبودن هر گونه انگیزه انتفاعی و احساس همبستگی و خیلی بیشتر از آن به نیرویی که الکلی های مزمن را از دروازه های مرگ بیرون می کشد

11-  تاثیر به‌خصوص الکل ( آلرژی ) در الکلی های مزمن چه می باشد؟
تاثیر بخصوصی که الکل در الکلی های مزمن دارد زاییده آلرژی این افراد به الکل است و پدیده ویآر فقط در این گروه وجود دارد و هرگز در مشروب خوارآن متعادل و معمولی دیده نمی شود مشروب خوارانی که دارای این حساسیت هستند هرگز نخواهند توانست بدون خطر هیچ نوع مشروبی بخورند

12- چگونه این سیکل ( دوره ) در الکلیهای مزمن با یکبار مصرف شروع می شود ؟
پس از آنکه یک الکلی دوباره تسلیم خواسته مشروب خواری خود شد همچنان که بسیاری از آنها می شوند پدیده ویآر در او نمایان می‌شود و سلسله مراتب دورانی و معروف مشروب خواری آغاز خواهد شد و با پشیمانی به تصمیم‌گیری جدی در ترک همیشگی مشروب منتهی می شود

13- این دسته چه واکنشی نسبت به الکل یا مواد مخدر از خود نشان می دهند ؟
آنها بی تاب بدخلق و ناراضی هستند و فقط پس از صرف چند گیلاس مشروب می توانند احساس آرامش و راحتی را دوباره تجربه کنند

14- چرا الکلی های لاعلاج باید اساس ایده هایشان از یک نیروی مافوق سرچشمه بگیرد ؟
زیرا توسل به راه های بی مایه و رقیق کاری از پیش نمی برد و پیامی که بتواند توجه آنها را جلب کند و تاثیر بگذارد باید وزین و عمیق باشد اگر قرار است این افراد زندگی جدیدی برای خود بیافرینند باید اساس ایده هایشان از یک نیروی مافوق سرچشمه گرفته باشد

15- آیا الکلی های لاعلاج می توانند قدرت تمیز داشته باشند ؟
خیر با آن که اقرار می کنند مشروب به آنها لطمه می‌زند پس از مدتی قدرت تمیز بین درست و غلط را از دست می‌دهند از نظر آنها مانند یک الکلی زندگی کردن تنها راه عادی زندگی کردن است

16- چگونه افکاری در الکلی های لاعلاج وجود دارد ؟
آنها از اینکه می بینند دیگران بدون دردسر و تقاص بعدی مشروب میخورند متعجب می شوند

17- در کتاب بزرگ نداشتن "سلامت عقل" یک الکلی چگونه توصیف شده است ؟
بی تابی ، بد اخلاقی و نارضایتی ( وسوسه اولین بار مصرف پس از ترک )

18- آیا یک الکلی لاعلاج می تواند به راحتی میل به مصرف را در خود کنترل کند ؟
به مجرد تحول درونی همان شخصی که محکوم به نظر می‌رسید و امیدی به حل مشکلات بی شمارش نبود دفعتاً متوجه می‌شود که قادر است میل به مشروب را در خود کنترل کند

19- "تحول اساسی روانی" چه می باشد ؟
دنبال کردن چند قائده ساده دسترسی به چیزی بیشتر از نیروی بشری


https://www.tg-me.com/weyar
در موقع دعا کردن احتمال دو اشتباه بزرگ وجود دارد

اشتباه اول اینکه آنچه " خودمان دوست داریم انجام بشود " را از طرف خدا به خودمان و دیگران وعـده بدهیم . مثلا بگوییم : در دعا احساس کردم و خدا در دلم گذاشت یا خدا بمن گفت که شما حتما به این خواسته ای که دارید میرسید .
.
اشتباه دوم " چیزی که با آن مخالفیم و درنظرمان غیر ممکن میآید" را رسما از طرف خدا رد کنیم و بگوییم : این ازخدا نیست خدا نمیخواهد این کار انجام شود. بعبارتی محدودیت خودمان را بحساب عــدم موافقت خـدا بگذاریم .
.
درمان چیست ؟

اول اینکه هرگز احساس شخصی خودمان را به اندازه کلام خدا معتبر ندانیم

دوم اینکه بدون بررسی و تفتیش کلام خدا برای خودمان و دیگران نسخه نپیچیم .

سـوم اینکه دردعا منتظر دریافت جوابی که میخواهیم نباشیم بلکه اجازه دهیم جوابی که خدا میخواهد را از طریق خودش و در وقت خودش انجام دهد.

رمز دعـای سالم اینست که ما " آنچه دوست داریم " را در دعــا از خدا میطلبیم ولــی خـدا " آنچه لازم است " را بما میدهد نه آنچه دوست داریم . و روزی حتما شکرگزاری خواهیم کـرد که خــدا " آنچه لازم بود را بما بخشید و نه آنچه دوست داشتیم .


https://www.tg-me.com/weyar
2024/09/30 13:29:51
Back to Top
HTML Embed Code: