Telegram Web Link
اگر از انجام کارهایی که شما را در برنامه نگه می‌دارد دست بکشید، به انجام کارهایی که شما را به برنامه رسانده است، برمی‌گردید.



https://www.tg-me.com/weyar
*عشق بدون پایبندی*
6 مهر
*تجربه نشان ميدهد كه هيچ چيز به جز تمرين مستمر نمـی توانـد مصونيت از مصرف الكل را تضمين كند* .

(الكلی های گمنام)

*ايفای نقش حامی دو شگفتی برای من به همراه داشـت. اول افـراد تحت حمايتم به من اهميت ميدادند. به نظر من قدردانی تفاوت چندانی با عشق نداشت. آنها خواسـتار خوشـحالی، رشـد، پيـشرفت و حفـظ  هشياری من بودند. آگاهی از اين احساس آنها چندين بار مرا از مـصرف دوباره الكل بازداشت. ثانيا، دريافتم كه ميتوانم فرد ديگری را مسئولانه ورزيدن و اهميت دادن به ديگران چون از آن استفاده نكرده ام، در من از  ميان رفته بود. پی بردن به توانايی عشق ورزی، بـدون طمـع و نگرانـی يكی از مهمترين هديه های اين برنامه به من بود. قدرشناسی برای اين هديه بارها مرا هشيار نگه داشته است.*

https://www.tg-me.com/weyar
☑️☑️☑️🅰️🅰️☑️☑️☑️☑️☑️☑️☑️

پس از دیدن
*شواهد عینی و قابل لمس* احتمالاً خانواده تمایل به همکاری و همراهی خواهد داشت.
*این وقایع بطور طبیعی و به وقت خود به مرور زمان اتفاق خواهند افتاد.اما لازمه آن ادامه هشیاری،ملاحظه کاری و کمک به دیگران است.اعمال و حرفهای دیگران نباید در کار ما تاثیری بگذارد.البته به دفعات برای همگی ما پیش آمده است که ازین استاندارد به پایین افتاده ایم.*
اما باید فوراً اشتباهات را جبران کنیم،مبادا که بهایش یک سری مشروبخواری بیشتر باشد.

کتاب الکلیهای گمنام صفحه ۱۲۸

https://www.tg-me.com/weyar

🅰️🅰️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☘️🍇پیام امروز گریپ واین


*"من هرگز هوشیاری خود را بدیهی تلقی نکرده ام، زیرا می دانم که تنها یک نوشیدنی با ویران کردن زندگی ام فاصله دارم."*


«کوچکترین چیزها»، دشت جامائیکا، ماساچوست، می 1997، مهم نیست که چه باشد: مقابله با مصیبت در هوشیاری


https://www.tg-me.com/weyar
· آیا امروز از نیروی برتر خود درخواست راهنمایی کرده ام ؟ چگونه ؟

· چه کاری برای خدمت به خداوند و انسانها انجام داده ام ؟

· آیا امروز خداوند چیزی به من عطا کرده که بخاطر آن شکرگزار باشم ؟

· آیا باور دارم که نیروی برتر من می تواند به من نشان دهد که چگونه زندگی کنم و خود را بهتر در راستای اراده این نیرو قرار دهم ؟

· آیا امروز هیچ یک از الگوهای رفتاری قدیم را در زندگی خود تجربه کرده ام ؟ اگر آری ، کدامین الگو؟

· آیا خودخواه ، ناصادق ، ترسو یا رنجش داشتم ؟

· ایا باعث سرخوردگی خود شدم ؟

· آیا نسبت به دیگران مهربان و بخشنده بودم ؟

· آیا در مورد دیروز یا فردا نگران بودم ؟

· آیا به خود اجازه دادم که در مورد چیزی وسوسه شوم ؟ آیا بخود اجازه دادم که خیلی گرسنه ، عصبانی ، تنها یا خسته شوم ؟

· آیا در مورد هیچ چیزی خود را جدی گرفتم ؟

· آیا از هیچ مشکل جسمی ، روانی ، یا روحانی رنج بردم ؟

· آیا مسئله ای که باید با راهنمای خود مطرح می کردم درون خود نگه داشتم ؟

· آیا امروز هیچ احساس شدیدی داشتم ؟ آنها چه بودند و چرا به من دست دادند ؟

· امروز در چه زمینه هایی در زندگی مشکل دارم ؟

· امروز کدامیک از نواقص من در زندگیم نقش پیدا کرد ؟ چگونه ؟

· آیا امروز ترس در زندگی من جای داشت ؟

· امروز چه کاری کردم که ارزو می کنم ان را انجام نداده بودم ؟

· امروز چه کاری نکردم که آرزو می کنم آن را انجام داده بودم ؟

· آیا تمایل دارم که تغییر کنم ؟

· آیا امروز در هیچ یک از روابط خود درگیر تنش شدم ؟ آنها چه بودند ؟

· آیا درستی و راستی را در روابطم با دیگران رعایت و حفظ کردم ؟

· آیا امروز به خود یا دیگران بطور مستقیم یا غیر مستقیم خسارت زدم ؟ چگونه ؟

· آیا معذرت خواهی یا جبران خسارت بدهکار هستم ؟

· در چه کاری اشتباه کردم ؟ آیا اگر می توانستم آن کار را دوباره انجام دهم ، چگونه رفتار می کردم ؟ دفعه بعد چگونه می توانم رفتار کنم ؟

· آیا امروز پاک ماندم ؟

· آیا امروز با خود خوب بودم ؟

· احساساتی که امروز داشتم چه بودند ؟ چگونه از آن احساسات برای انتخاب عملی که بر محور اصول باشد استفاده کردم ؟

· چگونه در خدمت دیگران بودم ؟

· امروز چه کاری انجام دادم که نسبت به آن احساس مثبتی دارم ؟

· چه چیزی امروز مرا ارضاء کرد ؟

· چه کاری امروز کردم که دوست دارم باز هم تکرار کنم ؟

· آیا امروز به جلسه رفتم یا با یک معتاد در حال بهبودی دیگر صحبت کردم ؟

· امروز چه چیزی دارم که برای آن شکرگزار هستم

https://www.tg-me.com/weyar
🍃🌸🍃
{نبایدهای کتاب بزرگ #الكلیهای_گمنام }

■□ ما هرگز به خاطر اتكاء به آفریدگارمان از كسی عذر نمی‌خواهیم... ماهرگز به خاطر خدا عذرخواهی نمی‌كنیم و بجای آن اجازه می‌دهیم از وجود ما برای نمایش كار خود استفاده كند.
كتاب بزرگ ص ۹۹ #قدم_چهارم #ترس

■□ ما هرگز انتقاد و جر و بحث نمی‌كنیم و فقط به سادگی می‌گوئیم كه خلاصی از مشكل مشروبخواری، تنها در صورتی برایمان امكان دارد كه با تمام وجود به جبران خطاهای گذشته بپردازیم.
كتاب بزرگ ص ۱۰۸ #قدم_نهم #جبران_خطاهای_گذشته

■□ ... ما هرگز برای طرف مقابل تكلیفی معین نمی‌كنیم و در مورد اشتباهات او صحبتی به میان نمی‌آوریم.
كتاب بزرگ ص ۱۰۸ #قدم_نهم #جبران_خطاهای_گذشته

■□ ما كاملا مواظبیم كه هرگز برای ارضای حس خودخواهی خود درخواستی نكنیم. بسیاری از ما وقت زیادی در این مورد تلف كرده‌ایم كه هیچ نتیجه‌ای نداشته است.
كتاب بزرگ ص ۱۱۷ #قدم_یازدهم

■□ بخاطر داشته باشید كه هرگز از هیچ‌كس انتقاد نكنید . فقط همكاری كنید. تنها هدف ما كمك است.
كتاب بزرگ ص ۱۱۹ #قدم_دوازدهم

■□ اگر مایل به ملاقات شما نیست هرگز خود را تحمیل نكنید.
كتاب بزرگ ص ۱۲۰ #قدم_دوازدهم

■□ هرگز از بالا بلندی‌های اخلاقیات و معنویات به لحن تحقیر با الكلی‌ها روبرو نشوید. شما فقط به سادگی كوله‌بار ابزار  روحانی را برای معاینه و بررسی الكلی پهن كنید و طریقه‌ی كاربرد آن را در زندگی خود به او نشان دهید.
كتاب بزرگ ص ۱۲۴ #قدم_دوازدهم

■□ هرگز از اینگونه مسئولیت‌ها شانه خالی نكنید و پس از قبول آن مراقب باشید كه آن را درست انجام دهید. كمك به دیگران زیربنای بهبودی شماست.
كتاب بزرگ ص ۱۲۶ #قدم_دوازدهم

■□ اكنون وظیفه‌ی شما بودن در جائیست كه امكان حداكثر كمك به دیگران را برایتان فراهم كند، بنابراین اگر كمكی از شما بر می‌آید هرگز در رفتن به جایی تردید نكنید.
كتاب بزرگ ص ۱۳۱ #قدم_دوازدهم

■□ ما مراقبیم كه به عنوان یك مكتب هرگز نفرت یا تعصبی نسبت به مشروبخواری از خود نشان ندهیم. تجربه نشان داده است كه اینگونه برخوردها و طرز تلقی‌ها سودی به حال هیچكس نداشته است.
كتاب بزرگ ص ۱۳۲ #قدم_دوازدهم

📘الکلی های گمنـــــام



https://www.tg-me.com/weyar
برداشت12قدم :

فرض کنید سوار بر اتومبیلی در راهی هستید و اتومبیل شما ناگهان عیبی پیدا کرده و متوقف میشود...

قدم یک:
پیاده شدن از اتومبیل و درخواست کمک از دیگران.

قدم دو:
مشورت با کسیکه دستمان را گرفته و قصد دارد در جهت رفع عیب اتومبیلمان بما کمک کند.

قدم سه:
انجام دادن بهترین تلاشها بعد از مشورت و کمک گرفتن و سپردن نتیجه اعمالمان بخداوندی که در سرمای راه انسانهای خوب را بر سر راهمان گذاشت.

قدم چهار:
تهیه لیستی از کارهایی که باعث شده اند اتومبیلمان متوقف شود.

قدم پنج:
اقرار کردن به خداوند،خود و کسیکه ما را در پیدا کردن یک تعمیرگاه خوب برای تعمیر اتومبیل راهنمایی میکند.

قدم شش:
پذیرفتن اشتباهات و گوش دادن به حرفهای تعمیرکاری که عیوب اتومبیل مارا بما نشان میدهد.

قدم هفت:
خرید کمبودها طبق لیستی که بما داده میشود جایگزینی ٱنها جهت برطرف کردن عیبهای قبلی.

قدم هشت:
تهیه لیستی از کارهایی که قبلا انجام داده ایم که باعث خرابی اتومبیلمان شده است.

قدم نه:
نحوه چگونگی جبران گذشته و انجام ندادن کارهایی که باعث به بار آمدن خسارتهایی شده است که اتومبیل بابت اشتباهاتمان متحمل شده با مشورت تعمیرکار.

قدم ده:
چک کردن روزانه اتومبیل در محضر تعمیرکار برای جلوگیری از خسارتهای جدید.

قدم یازده:
تشکر از خداوند برای نعمتی که در اختیارمان گذاشته و خواستار ارتباطی آگاهانه با خداوند شدن جهت استفاده صحیح از اتومبیلی که در اختیار داریم.

قدم دوازده:
اگر در مسیری با اتومبیلتان در راه عبور هستید و عابر پیاده ای از شما خواست تا او را تا مقصدی که دارید همراهی کرده و تا جایی که میتوانید بدون چشمداشت و دریافت کرایه به مقصدش برسانید کوتاهی نکنید.


https://www.tg-me.com/weyar
ماهر شب قبل از خواب جزئیات آن روز را مرور و بررسی میکنیم:

۱- آیا خشمگین، خودخواه، نادرست و یا وحشتزده بوده ایم؟

۲- آیا معذرتی بدهکاریم؟

۳- آیا مطلب ناگفته ای داریم که باید با شخص دیگری درمیان بگذاریم؟

۴- آیا با همه مهربان و با محبت بوده ایم؟

۵- آیا کاری بود که بهتر می توانستیم انجامش دهیم؟

۶- آیا فکرمان در بیشتر مدت روز به خودمان مشغول بوده است؟

۷- آیا در فکر کمک به دیگران و خدمت به زندگی بوده ایم؟

ما در عین حال باید مراقب باشیم که به ورطه نگرانی، پشیمانی و خاطرات بیماری نیفتیم، زیرا باعث خنثی شدن تاثیر ما در کمک به دیگران خواهد شد، پس از مرور جریانات روز از خدا طلب بخشش می کنیم و در مورد تصحیح اقدامات خود جویای راهنمایی
می شویم.

الکلیهای گمنـــــام/ ص ۱۱۶

https://www.tg-me.com/weyar
یه الکلی در(حال بهبودی)به اسم جک با معشوقه اش در اولین قرار به رستوران می‌رن. بعد از صرف غذا دختر مقداری مشروب برای خودش و جک می‌ریزه. جک میگه: " ممنون من نمی‌ نوشم"، دخترک میگه: " حتی یه پیک هم نمیزنی؟"، جک میگه: "نه، ابداً"، دختر ناراحت میشه و میگه: " حالا مثلاً چی میشه اگه یه کم بخوری؟"، جک میگه: " تصور کن روز بعد از خواب پاشی ببینی نه ماشین هست، نه پول، نه کارت اعتباری و نه موبایل!"، دختر میگه: " یعنی با یه پیک مشروب همه ی این چیزا رو از دست میدی؟"، جک میگه: " من که چیزی ندارم، تو همه ی اینها رو از دست میدی!" 😀
-- پائول مک


https://www.tg-me.com/weyar
☘️🍇پیام امروز گریپ واین


*از آنجایی که امروز نه تنها آخرین روز زندگی من تا این تاریخ است، بلکه اولین روز باقی مانده زندگی من نیز است، و از آنجایی که به این باور رسیده ام که بهترین ها هنوز در راه است، فکر می کنم امروز بهترین روز من بوده است. یک روز هوشیار.*



"بهترین روز هوشیار من"، لوبوک، تگزاس، دسامبر 2000، مهم نیست چه باشد: مقابله با مصیبت در هوشیاری


https://www.tg-me.com/weyar
نقش راکفلر در الکلی‌های گمنام

راکفلر بر این باور بود که دسترسی به مقدار زیادی پول ممکن است انجمن AA را از اهداف اصلی خود، یعنی کمک به افراد معتاد به الکل، دور کند و منجر به فساد شود. بنابراین، او تصمیم گرفت که از طریق کمک‌های محدود اما هدفمند و با ایجاد شبکه‌ای از حمایت‌های فردی و مالی، به انجمن اِی‌اِی کمک کند. این کمک‌های محدود مالی به سازمان الکلی‌های گمنام امکان داد تا دفتری در نیویورک تأسیس کند و جلسات خود را در نقاط مختلف آمریکا برگزار نماید. همچنین، بخشی از این کمک‌ها برای چاپ اول کتاب “الکلی‌های گمنام” (The Big Book)، که یکی از اساسی‌ترین منابع این انجمن است، به کار گرفته شد.
علاوه بر این، راکفلر از نفوذ خود استفاده کرد تا انجمن الکلی های گمنام را به افراد ثروتمند و تأثیرگذار دیگر معرفی کند، که به جمع‌آوری کمک‌های مالی و افزایش آگاهی عمومی درباره مشکلات اعتیاد به الکل کمک زیادی کرد. اگرچه کمک مالی مستقیم راکفلر به AA محدود بود، ولی حمایت‌های معنوی و شبکه‌سازی او نقش مؤثری در پیشرفت و رشد این سازمان ایفا کرد. در واقع، رویکرد متفکرانه و اخلاقی راکفلر به الکلی‌های گمنام باعث شد این انجمن بتواند بر پایه‌های قوی معنوی رشد کند و تا به امروز تأثیرگذار باقی بماند.








https://www.tg-me.com/weyar
نقطه عطف انجمن AA

یکی از نقاط عطف مهم در تاریخچه انجمن الکلی‌های گمنام (AA) در سال ۱۹۴۰ رخ داد، زمانی که جان دی راکفلر، تاجر و انسان‌دوست برجسته، ضیافت شامی را برای گروهی از افراد ثروتمند نیویورک برگزار کرد تا آغاز فعالیت‌های AA را به اطلاع عموم برساند. راکفلر این انجمن را به عنوان یک موسسه خیریه در نظر نمی‌گرفت، تا اینکه شبکه‌ای از دوستان و همسران اعضای AA، ناامیدی بیل ویلسون را به گوش مدیر سازمان‌های خیریه راکفلر و در نهایت به خود راکفلر رساندند.
اگرچه حمایت مالی راکفلر به شکل سیل پول مورد انتظار نبود، اما تأیید او باعث شناخت بیشتر انجمن AA در جامعه شد. بسیاری از دوستان راکفلر به عنوان اعضای هیئت مدیره “بنیاد الکل” که بعدها به ساختار اداری انجمن الکلی‌های گمنام تبدیل شد، به فعالیت خود ادامه دادند و به رشد و پایداری انجمن کمک کردند

https://www.tg-me.com/weyar
اصل گمنامی در انجمن الکلی‌های گمنام (AA)

وقتی ثروتمندترین مرد جهان و یکی از حامیان بشردوست، از دادن کمک مالی بزرگ به سازمان شما امتناع می‌کند، چه می‌کنید؟ این دقیقاً اتفاقی است که برای انجمن الکلی‌های گمنام رخ داد، وقتی جان دی. راکفلر از حمایت مالی گسترده سر باز زد و گفت: «می‌ترسم پول این انجمن را خراب کند.» راکفلر به‌خوبی می‌دانست که قبول کمک‌های مالی بزرگ ممکن است استقلال انجمن را به خطر بیندازد و این موضوع با اصل گمنامی در AA مرتبط است.

اصل گمنامی در انجمن AA بر پایه این است که اعضا اصول را بر شخصیت‌ها ارجح بدانند. همان‌طور که نیاز الکلی‌ها به الکل با نیاز مردم به ثروت، شهرت، و قدرت قابل مقایسه است، گمنامی به اعضا اجازه می‌دهد بدون توجه به جایگاه و قدرت شخصی، بر روی بهبودی و هوشیاری خود تمرکز کنند.

راکفلر با رد کمک مالی بزرگ، نشان داد که اختلاط پول و مأموریت انجمن می‌تواند ماهیت آن را تغییر دهد. بنیان‌گذاران AA، مانند بیل ویلسون، دریافتند که پول و قدرت می‌تواند گروه را از اهداف معنوی‌اش منحرف کند و منجر به نزاع و نابودی میراث روحانی آن شود.

این تجربه به انجمن AA نشان داد که پذیرش کمک‌های مالی بی‌رویه می‌تواند به مأموریت آنها آسیب بزند و باید شفافیت در هدف و جمع‌آوری منابع حفظ شود تا انجمن به مسیر معنوی و حمایتی خود پایبند بماند.


https://www.tg-me.com/weyar
راکفلر و داستان حمایت او از الکلی‌های گمنام

مقدمه
جان دی راکفلر، یکی از ثروتمندترین و تأثیرگذارترین آمریکایی‌ها در قرن بیستم، نقش کلیدی در رشد و تثبیت انجمن الکلی‌های گمنام (AA) ایفا کرد. این انجمن در دهه ۱۹۳۰ توسط بیل ویلسون و دکتر باب اسمیت تأسیس شد و در آغاز با مشکلات مالی جدی روبه‌رو بود. بیل دابلیو و دکتر باب به دنبال حمایت مالی از راکفلر رفتند، اما او به جای ارائه کمک‌های مالی گسترده، راهی محتاطانه و سازنده برای کمک به این انجمن انتخاب کرد.



https://www.tg-me.com/weyar
هشیار به مدت سی سال

تاریخچه انجمن الکلی‌های گمنام
انجمن الکلی‌های گمنام در سال ۱۹۳۵ تأسیس شد و جلسات AA به تدریج در شهرهای مختلف ایالات متحده برگزار می‌شد. اما جلسه‌ای که نقطه عطف مهمی در تاریخ این انجمن محسوب می‌شود، در سال ۱۹۳۸ در نیویورک شکل گرفت. در این جلسه، بیل ویلسون به همراه چندین فرد الکلی دیگر در آپارتمان خود در نیویورک گرد هم آمدند. آنها تجربیات و چالش‌های خود در مواجهه با بیماری الکلیسم را به اشتراک گذاشتند و به تدریج سیستمی حمایتی و مؤثر برای کمک به یکدیگر ایجاد کردند. این جلسات به سرعت رشد کرد و نه تنها در آمریکا، بلکه در سراسر جهان محبوب شد.
در همین دوره، اولین کتاب راهنمای AA با عنوان «الکلی‌های گمنام» منتشر شد که اصول و فلسفه این جنبش را تبیین می‌کرد و به گسترش بیشتر آن کمک کرد. در این مقاله، که از کتاب «بیداری روحانی» (Spiritual Awakening) ترجمه شده است، یکی از اعضای اولیه انجمن خاطرات خود را در مورد اولین جلسه الکلی‌های نیویورک بازگو می‌کند.




https://www.tg-me.com/weyar
اولین جلسه الکلی‌های نیویورک

در جلسات ابتدایی که در منزل بیل ویلسون برگزار می‌شد، هیچ دستورالعمل یا چارچوب مکتوبی وجود نداشت؛ تنها نصایح و اصولی از جنبش آکسفورد که برای هدایت گروه استفاده می‌شد. این جلسات تا حد زیادی بر اساس حدس و گمان و بدون راهنمایی مشخص پیش می‌رفتند. چون بیل ویلسون و دکتر باب تجاربی عمیق و مذهبی از بیداری معنوی داشتند، پیروان آن‌ها نیز در جستجوی تجاربی مشابه بودند. بنابراین، جلسات اولیه AA چه در نیویورک و چه در آکرون، حال و هوایی کاملاً روحانی و مذهبی داشتند. همیشه در جلسات یک انجیل وجود داشت و مفهوم خداوند بر اساس آموزه‌های انجیل مطرح می‌شد.
در همین دوره، من که فردی منکر وجود خدا بودم و این را به صراحت ابراز می‌کردم، وارد این گروه شدم. عقاید شخصی من به شدت با سنت‌ها و مذهب گروه در تضاد بود. من خود را ناخدای کشتی زندگی‌ام می‌دانستم، اما مشکل اینجا بود که کشتی‌ام خراب و بدون سکان بود. بنابراین، به‌طور طبیعی با هرچه به خدا و معنویت مربوط بود، مخالفت می‌کردم. اما همچنان مصمم بودم هوشیار بمانم و مصرف الکل را ترک کنم.
به دلیل مخالفت‌هایم با معنویت، به نوعی برای جلسات ابتدایی AA در نیویورک تبدیل به یک معضل شده بودم. در یک مقطع، گروه واقعاً نگران شده بود. در حالی که در جنگ با اعتقادات آن‌ها بودم، موفق شدم ۵ ماه بدون الکل زندگی کنم. از نظر قدمت حضور در برنامه، من نفر چهارم در نیویورک بودم. بعدها فهمیدم که اعضای گروه برای تصمیم‌گیری درباره من جلسه دعا برگزار کرده بودند: «با جیم چه کنیم!» آنها امیدوار بودند که یا نیویورک را ترک کنم، یا دوباره به الکل پناه ببرم.
https://www.tg-me.com/weyar
2024/11/20 08:24:51
Back to Top
HTML Embed Code: