Telegram Web Link
پیشانی‌ات وطن من است
به من گوش کن
و چون علفی هرز
پشت این نرده‌ها رهایم نکن
همچون کبوتری در کوچ
مرا وانگذار
همچون ماه تیره‌روز
و بسان ستاره‌ای دریوزه
در میان شاخسار
مرا با اندوهم رها نکن،
زندانی‌ام کن با دستی که آفتاب می‌ریزد.

#محمود_درویش

@wecan_art 🌱♥️
🌱
بعد از نمایش یک فیلم ایرانی، با دوستان خارجی نشسته بودیم به گفتگو
يكيشان پرسيد:
آن پسرک سر چهار راه چه می‌فروخت؟ مواد مخدر بود يا...
من پاسخ دادم فال می‌فروخت
پرسيد فال چيه؟
گفتم شعر،
شعرهای شاعر بزرگمان حافظ
با هيجان گفت: يعنی شما از كشوری می‌آييد كه در خيابان‌هايش شعر می‌فروشند و مردم عادی پول می‌دهند و شعر می‌خرند؟؟!!
می‌رفت سر ميزهای مختلف و با شگفتی اين را به همه می‌گفت!
و اين يعنی زاويه‌ی ديد؛
يكی سياهی می‌بيند و یکی زیبایی!
💙🎥
از خاطرات #اصغر_فرهادی

@wecan_art
روی هر برگ که پا رفت ،
خودم را دیدم
حسّ پاییزیِ من را خودِ پایـیز نداشت
...

👤 #میلاد_میرزایی
🍃🔆♥️
و من اگر دستانت را نداشت،
عشق را چگونه کشف می‌کرد؟🌱

#عادل_رستمکلایی
میچ آلبوم میگه:
همه‌ی پایان‌ها، می‌توانند خود شروعی دوباره باشند، ما فقط این را به وقتش نمی‌فهمیم!
🌱♥️
تو که نمیدونستی ولی من همیشه از دور دوسِت داشتم مثلِ اونوَقتا که تو عالمِ بچگی، چشمم کیفِ مدرسه‌ی پشت ویترینِ کیف فروشی رو گرفته بود و از مدرسه که تعطیل میشدم، میرفتم پشت ویترین وامیستادم و نگاهش میکردم و تو خیالم از داشتنش لذت میبردم و گاهی حتی خوابشو میدیدم ...

#نازنین_عابدین_پور
@wecan_art 🌱♥️
این ویدیو رو خودم از ساحل ریمینی ایتالیا گرفتم براتون🥰🏖️
من همانم که میان گریه هایم با شكل ابرها خندیدم! میان غصه‌ها، قصه‌های قشنگ برای دلم گفتم! میان اشکهای، به یادِ بوی دریا دلم لبریز از شادمانی شد! و با ‌سبزیِ درختان بعد از زردی پاییز و لختیِ زمستان، نوید زندگی به خودم دادم!
من همانم که دلِ خوش را تنها و تنها از خود طلب کردم و اگر این میان دستی آمد که همدست خوشی‌ها و غم‌هایم شد، با آغوشی باز پذیرفتم و اگر هیچ دستی نبود، خودم، خودم را بغل کردم:)
#سیما_امیرخانی


🍓•|• @sima_amirkhani
گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند
اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند

عشق جانکاه است یا جان‌بخش؟ حالا هرچه هست
عشق‌بازان بینِ مرگ و زندگی پل ساختند

سقف آگاهی ستونی جز "فراموشی" نداشت
این بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند

بی‌سبب مهمان‌نواز مجلس ماتم نبود
این "گلابِ تلخ" را از "گریه‌ی گل" ساختند

روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود
از همان آغاز ما را کم‌تحمل ساختند...

#فاضل_نظری
📕اکنون/ #مجلس_عوام
برایم خبر نیاورید که...
چه کسی از من بدش می‌‌آید!
یا پشتِ سرم حرف می‌‌زند!
بگذارید همه را دوست داشته باشم
و‌ گمان کنم آن‌ها نیز مرا دوست دارند...

#نجیب_محفوظ
🌱
#توئیت 🖇♥️

برای ابراز علاقه میتونی هزارتا حرف عاشقانه بزنی، بنویسی،
اگه بلد باشی آهنگ بزنی و بخونی
یا همه حرفتو
تو یه مصرع حضرت #مولانا خلاصه‌ کنی:

*این جهان بی‌من مباش و آن جهان بی‌من مرو"



🍃
Forwarded from آصف گنجی(نویسنده) (Acef Ganji)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این یارِ دل‌دار و دلبر...
گوش‌واره‌ای به گوشش می‌انداخت
و من به تماشا نشسته بودم
خلاصه بهاری را
از شکوفه‌ای گیلاس که به آرامی میوه می‌شد.
#آصف_گنجی
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
🎥: chamaan_artworks
@AcefNevis
#بداهه_نویسی
و چون تو مرا دوست داری،
دنیا بزرگ‌تر، آسمان وسیع‌تر، دریا آبی‌تر،
گنجشک‌ها آزادتر و من هزار بار زیباتر شده‌ام...🌊

سعاد الصباح 🌱
وعده این شد که خود را آرام کنم
نه جهان اطرافم را
معجزه شد؛
جهان اطرافم هم آرام گرفت...

-شمس‌تبریزی
🌱🎀
همزمان در دو مکان زندگی می‌کنم
اینجا که منم و آنجا که تویی!
• مارگارت اتوود
🌱
2024/07/01 09:41:11
Back to Top
HTML Embed Code: