جمال ثریا یه جا سرد شدن قلب اینجوری بیان میکنه؛
دیدم که از دستت عصبانی نیستم،
دلشکسته نیستم، قهر نیستم، خلاصه اینکه من با تو دیگر "هیچ چیز" نیستم..!
دیدم که از دستت عصبانی نیستم،
دلشکسته نیستم، قهر نیستم، خلاصه اینکه من با تو دیگر "هیچ چیز" نیستم..!
الان شروع کن. از جایی که هستی شروع کن. با ترس شروع کن. با درد شروع کن. با تردید شروع کن. با دستای لرزان شروع کن. با صدای لرزان شروع کن. با چیزی که داری شروع کن. اما شروع کن. شروع کن و متوقف نشو. فقط شروع کن. اولین قدمو با ایمان بردار. نیازی نیست تموم راه پله رو ببینی، همین که اولین قدمو برداری کافیه، نصف راه رو رفتی. همه چی خود به خود برای کسی که شروع کرده و داره ادامه میده و کنار نمی کشه فراهم می شه و به نتیجه می رسه. به حرفم اعتماد کن.
ی عزیزی میگفت:
“ وقتی شما برای بار دوم قلبت رو به کسی میدی، از بارِ اول اعتماد خیلی بیشتری میخواد.
وقتی قلبی یکبار به تمامی خُرد شده و به سختی سرهمش کردی رو با دستای خودت به ی نفر دیگه میبخشی؛
یعنی اون طرف اونقدر بهت حس امنیت و آرامش داده و حامی بودن رو یاد گرفته که میتونه ی چسب زخم بزرگ بشه روی تمومِ خاطراتِ گذشتت
و بشه اون نوری که تو تمام زندگیت دنبالش بودی🫶..!
“ وقتی شما برای بار دوم قلبت رو به کسی میدی، از بارِ اول اعتماد خیلی بیشتری میخواد.
وقتی قلبی یکبار به تمامی خُرد شده و به سختی سرهمش کردی رو با دستای خودت به ی نفر دیگه میبخشی؛
یعنی اون طرف اونقدر بهت حس امنیت و آرامش داده و حامی بودن رو یاد گرفته که میتونه ی چسب زخم بزرگ بشه روی تمومِ خاطراتِ گذشتت
و بشه اون نوری که تو تمام زندگیت دنبالش بودی🫶..!
۷ نصیحت پیرمرد ۱۰۰ ساله
دعوت نشدی: نرو
بهت نگفتن: نپرس
ازت نپرسیدن: نظر نده
دعوت های دیر: قبول نکن
بی توجهی دیدی: حذف کن
دروغ شنیدی: خط بزن
قدر خودتو: بیشتر بدون
دعوت نشدی: نرو
بهت نگفتن: نپرس
ازت نپرسیدن: نظر نده
دعوت های دیر: قبول نکن
بی توجهی دیدی: حذف کن
دروغ شنیدی: خط بزن
قدر خودتو: بیشتر بدون
ولی بچهها آدمهایی که شما رو باور دارند،
براتون احترام و ارزش زیادی قائل هستند
به وقتش ازتون تعریف میکنند و به وقتش هم با گفتن اشتباهاتتون راهنماییتون میکنند،
از موفقیتهاتون ذوق میکنند
و در شکستهاتون کنارتونند
این آدمها درتاریکی برای شما نوری هستند که باورشون خیلی جاها میتونه از سقوط نجاتتون بده،
لطفا قدرشون رو بدونید و رهاشون نکنید،
چون شبیه شون خیلی کم پیدا میشه...
براتون احترام و ارزش زیادی قائل هستند
به وقتش ازتون تعریف میکنند و به وقتش هم با گفتن اشتباهاتتون راهنماییتون میکنند،
از موفقیتهاتون ذوق میکنند
و در شکستهاتون کنارتونند
این آدمها درتاریکی برای شما نوری هستند که باورشون خیلی جاها میتونه از سقوط نجاتتون بده،
لطفا قدرشون رو بدونید و رهاشون نکنید،
چون شبیه شون خیلی کم پیدا میشه...
اتفاقا اونیکه خیلی راحت کسی که دوسش داشت رو دیگه دوست نداشت من بودم.
اونیکه خیلی جاها میبخشید و دیگه نبخشید من بودم.
اونیکه ترس از دست دادن داشت ولی با تموم اون ترس ها آدم ها رو رها کرد، من بودم.
اونیکه قوی نبود ولی ادامه داد چون مجبور بود هم من بودم.
من همیشه صبر میکنم، تلاش میکنم، میمونم ولی وقتی حس کنم بیش از حد آسیب دیدم تیکه های خودمو برمیدارم و دور میشم..
اونیکه خیلی جاها میبخشید و دیگه نبخشید من بودم.
اونیکه ترس از دست دادن داشت ولی با تموم اون ترس ها آدم ها رو رها کرد، من بودم.
اونیکه قوی نبود ولی ادامه داد چون مجبور بود هم من بودم.
من همیشه صبر میکنم، تلاش میکنم، میمونم ولی وقتی حس کنم بیش از حد آسیب دیدم تیکه های خودمو برمیدارم و دور میشم..
یه روز شهامت اینو پیدا میکنی که قید آدمای سمی زندگیت رو بزنی. خودت رها میکنی کسی رو که میترسیدی رهات کنه.
تصمیم میگیری مسیر زندگیت رو تغییر بدی. ورزش رو شروع میکنی، کتاب میخونی، ساعت خوابت رو تنظیم میکنی، هدفتو پیدا میکنی، تلاش برای کار و درس و مستقل شدن، به خودت به پوستت به سلامتی جسم و روحت اهمیت میدی و یه سبک زندگی جدید رو شروع میکنی. یادت میاد چقد لیاقتت بیشتر از ایناست.
دست برمیداری از تلاش برای آدم اشتباه.
یه روزی شهامت اینارو پیدا میکنی، من بهت قول میدم. اون روز، تولد دوباره ی توئه.
-ترانه.
تصمیم میگیری مسیر زندگیت رو تغییر بدی. ورزش رو شروع میکنی، کتاب میخونی، ساعت خوابت رو تنظیم میکنی، هدفتو پیدا میکنی، تلاش برای کار و درس و مستقل شدن، به خودت به پوستت به سلامتی جسم و روحت اهمیت میدی و یه سبک زندگی جدید رو شروع میکنی. یادت میاد چقد لیاقتت بیشتر از ایناست.
دست برمیداری از تلاش برای آدم اشتباه.
یه روزی شهامت اینارو پیدا میکنی، من بهت قول میدم. اون روز، تولد دوباره ی توئه.
-ترانه.
«لا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ ۖ إِنَّا مُنَجُّوكَ»
نترس و غمگین مباش، ما تو را نجات خواهیم داد.
(عنکبوت ۳۳)
نترس و غمگین مباش، ما تو را نجات خواهیم داد.
(عنکبوت ۳۳)
رشد درد داره. ولی میارزه. خوش رنگ و لعابت میکنه، تراشت میده، جلات میده، برق میافته به ریخت و قیافت. درد دارهها، تا دلت بخواد، صدای شکستن استخوناتو میشنوی، ولی می ارزه.
هیچ هاگوارتزی وجود نداره، هیچ خرگوشی نیست که منو به سرزمین عجایب ببره، چارلی و کارخونه ی شکلات سازی وجود ندارن، اسباب بازیام هیچ وقت در نبود من حرف نمیزدن، هیچ در مخفی پشت کمدم وجود نداره، با یه قطره اشک فرشته ی نجات به دیدنم نمیاد تا همه چیو درست کنه. چون که زندگی واقعی همینه.
اگر میخواید کارتون به جنگِ اعصاب و دعوا مرافعه، بیاحترامی و تراپی نکشه هر جا دیدین تو اولویت نیستین خودتون جمع کنید برید؛ دوست دارمو، عاشقتمو، میمیرم برات… اینا ادا اطواره و هیچ هزینهای واسه هیچکس نداره!
اولویت بودن شرط اوله… یادت نره!
اولویت بودن شرط اوله… یادت نره!