Telegram Web Link
وادی|جواد درویش
🔴 خطبه امام حسین در منا: انذارنامه‌ای علیه "سکوت" امام حسین(ع) سال 58 یعنی دوسال قبل از عاشورا، در منا خطبه‌ای بین سران و بزرگان قبایل ایراد میکنند. مساله اصلی در این خطبه از نظر من، در یک عبارت "نفی سکوت" است. اینکه چرا سران و بزرگان قوم به رغم همه ظلم‌هایی…
یکی از مخاطبان محترم این کانال که روی خطبه امام حسین(ع) و منابع آن بصورت تخصصی کار کرده اند، تذکر دادند که دو بخش متفاوت این خطبه، در منابع مجزایی آمده و در هیچ منبع معتبری بصورت پیوسته ذکر نشده است.
#کارگاه

دومین مدرسه فلسفه و علوم شناختی: رویکرد‌های 4E(بدنمندانه) برگزار می‌کند

🔰 کارگاه الهیات و علوم شناختی
👤 ارائه‌کننده: دکتر جواد درویش(دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)

🗓 سوم الی پنجم شهریور 1400؛ ساعت 18 الی 19:30
🌐 ثبت‌نام در:
📎 b2n.ir/4ecog-2

❗️ به همراه تخفیف دانشجویی

————————
🆔: @philsharif
#کارگاه #معرفی

دومین مدرسه فلسفه و علوم شناختی: رویکرد‌های 4E(بدنمندانه) برگزار می‌کند

🔰 کارگاه الهیات و علوم شناختی
👤 ارائه‌کننده: دکتر جواد درویش(دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)

—————————

⭕️ معرفی:
باورهای دینی در دوره جدید از طرق مختلف مورد هجمه قرار گرفته است. انقلاب‌های علمی از یک سو و براهین فلسفی از سوی دیگر، راه‌های سنتی اثبات خدا را با چالش‌های جدی مواجه کردند. یکی از مهمترین دستاویزهای خداباوران و الهیدانان در این شرایط، "تجربیات دینی" و درک شخصی از حضور و تاثیر خداوند در زندگی انسان بوده است. منظور از تجربه دینی، برخی خوابها و رویاها، تجربیات نزدیک به مرگ و همچنین وحی انبیاست.
الهیدانان استدلال میکنند اگر هیچکدام از برهان‌های اثبات خدا هم کار نکند، ما بصورت درونی درکی از حضور خدا داریم، ولو اینکه به شکل استدلالی قابل بیان نباشد.
اما دیدگاههایی در عصب‌شناسی معاصر، اصالت همین درک درونی را هم با چالش جدی مواجه کرده است. جان هیک یکی از طرفداران اصلی خداباوری از طریق تجربه دینی، آخرین کتابی که در سال 2006 منتشر کرد را چنین نامید: "مرز جدید علم و دین: تجربه دینی، عصب شناسی و امر متعالی". او از یک نگرانی بزرگ برای باورهای دینی در این کتاب صحبت میکند که از ناحیه علوم اعصاب مدرن ایجاد شده است.
در اولین جلسه از کارگاه "الهیات و علوم شناختی" با دو دسته از دیدگاه‌های اصلی یعنی دیدگاه تقلیل تجربه دینی به فرایندهای مغزی و دیدگاه نوروالهیات، آشنا شده و استدلال‌های هرکدام را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم.

—————————

🗓 سوم الی پنجم شهریور 1400؛ ساعت 18 الی 19:30
🌐 ثبت‌نام در:
📎 b2n.ir/4ecog-2

❗️ به همراه تخفیف دانشجویی

————————
🆔: @philsharif
🔴 در مورد برنامه زندگی پس از زندگی

بعد از ماه رمضان امسال بحث‌هایی در رسانه‌ها در مورد برنامه زندگی پس از زندگی که از شبکه چهار پخش می‌شد، جریان پیدا کرد.
بخشی از این بحث‌ها پیرامون از بین رفتن مرجعیت نهادهای تبلیغ دین و برخی در دفاع از این برنامه بود.
یک مسأله مهم و مغفول در این بحث‌ها، اصل دلالت دینی این تجربیات است که کمتر به آن پرداخته شده است.
پایگاه خبری انصاف نیوز که بطورکلی به موضوعات فکری و اندیشه‌ای اهتمام خوبی دارد، در همان ایام که مباحث در مورد این برنامه جریان داشت، مصاحبه‌ای با بنده انجام داد که به دلایلی انتشار آن به تاخیر افتاد.

من در این مصاحبه از دو منظر به مخالفت با دلالت‌های الهیاتی تجربیات نزدیک به مرگ پرداخته‌ام.
منظر اول، علم عصب‌شناسی است که توضیح نسبتا کامل و معقولی از این تجربیات بدون توسل به امور فراطبیعی ارائه می‌دهد.
منظر دوم، نگاه الهیاتی قرآن و مسیری است که این کتاب آسمانی برای شناخت خدا و معاد در اختیار ما می‌گذارد که به نظر می‌رسد تفاوت بنیادین با تفسیرهای الهیاتی از تجربیات نزدیک به مرگ دارد.


http://www.ensafnews.com/306718
Conference Schedule Final .pdf
49.1 KB
کنفرانس بین المللی فلسفه دین، چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه (14، 15 و 16 شهریور) بصورت آنلاین و در کشور برزیل برگزار میشود.
لینک ثبت‌نام: اینجا
برنامه کنفرانس و اسامی ارائه دهندگان: اینجا
لینک ورود: اینجا
من هم روز پنجشنبه 15 مهر ساعت 17:30 به وقت تهران، ارائه‌ای با عنوان زیر در این کنفرانس خواهم داشت:
Divine action and laws of nature:
the inexplicability of consistency in Universal view, versus the inexplicability of inconsistency in the Dispositional view

از جمله فلاسفه دین به‌نام دنیا که در این کنفرانس ارائه مقاله دارند، میتوان به این اسامی اشاره کرد:
Kelly Clark, Graham Oppy, Charles Taliaferro, John Hawthorne, Stephen Law,..
🔴 فوت دردناک امیرحسین جیرانی‌زاده و جامعه مذهبی جبرگرا

🔹دو هفته قبل یک دانشجوی کارشناسی مکانیک دانشگاه شریف و از خادمین هیات الزهرا دانشگاه، در حین جمع‌آوری تجهیزات مربوط به صوت، در شب آخر ماه صفر از بالای گنبد مسجد دانشگاه به پایین افتاد و به رحمت خدا رفت. او در جایی که احتمال سقوط از آن زیاد بوده و بدون تجهیزات مناسب، مشغول کاری بود که کاملا به نظر میرسد یک کار فنی و تخصصی محسوب میشود.
البته انگیزه و اخلاص او در روزگاری که فقط ارزشهای فردی و مادی، تعیین کننده است، بی نهایت ستودنی و رشک برانگیز است. اما مساله مهم در این واقعه بسیار تلخ و ناگوار، واکنش‌های اطرافیان و مسئولین مرتبط بود که بدون کمترین اشاره به دلایل این اتفاق، برخورد با مقصران احتمالی، عذرخواهی و تلاش برای پیشگیری از تکرار وقایع اینچنین، صرفا با توسل به شعر و تغزل سعی کردند از کنار پاسخگویی عبور کنند. من جاهای دیگر اعتراض خودم را به این نحو برخورد نشان دادم ولی اینجا میخواهم به ریشه‌های اعتقادی این رویکرد اشاره کنم.

🔹روزی که خاندان امام حسین(ع) در کاخ یزید به او اعتراض میکنند، یزید خطبه‌ای میخواند و میگوید این خداوند بود که حسین را کشت. البته این واقعا اعتقاد او بود و بنای اسلام اموی بر جبرگرایی و تقدیرگرایی است. معاویه هم قبل از او گفته بود که خدا او را به خلافت رسانده و خدا مقدر کرده که فرزندش یزید، جانشین او باشد. با همین تفکر آنها جامعه را آرام و در اختیار خود نگاه می‌داشتند و کار خود را توجیه می‌کردند.
در مقابل، نگاه ائمه(س) و بطورکلی نگاه شیعیان در طول تاریخ مقابل این بوده. به خاطر همین بیشترین قیام‌ها در اسلام، در میان شیعیان بوده است. شیعیان به این آیه قرآن تمسک میکنند که "وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ " (خدا به آنها ظلم نکرد، بلکه آنها خودشان به خود ظلم میکنند-33 نحل)؛ و بر این اساس، بر اختیار و اراده آزاد انسانها پافشاری میکنند.
نگاه معطوف به اختیار، از اسباب و مسببات الهی غافل نیست، ولی دنبال علل طبیعی و انسانی می‌گردد، در مقابل شرور و فجایع (چه طبیعی مثل سیل و زلزله و چه انسانی مثل ظلم یا اهمال‌کاری) بی‌تفاوت، منفعل و ساکت نیست، جهان را صرفا "همان‌گونه که هست" نمی‌پذیرد و به دنبال شرایطی است که "باید باشد". اساسا آموزه مهدویت در شیعه هم برای همین است.

🔹اما چرا در جامعه ما و به‌ویژه در جوامع مذهبی و بطورخاص‌تر در فضای هیات‌ها، دقیقا برعکس مبانی شیعه و عاشورا و نزدیک‌تر به مبانی اسلام اموی، رفتار می‌شود؟
جواب آن را از شهید مطهری می‌شود گرفت. او مقایسه‌ای میکند بین اشعار دعبل خزائی که به تعبیر او "تخت خلافت اموی و عباسی را متزلزل می‌کرد"، با محتشم کاشانی که "چرخ و فلک را مسئول شهادت امام حسین می‌دانست".
و وقتی شما می‌بینید اشعار محتشم و بطورکلی رویکرد محتشم در روضه‌ها و نوحه‌ها بیشتر طرفدار دارد، نشانه‌ای است از اینکه مبانی جبرگرایی هم بیش از مبانی اختیارگرایی ائمه ما در این محیط‌ها پذیرفته شده است و طبق آن عمل می‌شود.

قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست
قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند...


https://www.tg-me.com/AzzahraaSharif/11590
🔴رویکردهای ابزاری به انسان و تغییر نگاه به دین در نسل جدید جوانان مسلمان

امروز در همایش بین المللی "دین و تمدن در خاورمیانه"، بصورت آنلاین مقاله ای را ارائه خواهم کرد. این همایش را دانشگاه نجم الدین اربکان ترکیه برگزار میکند.
در لینک زیر میتوانید توضیحات کامل تری درمورد این همایش را مشاهده کنید:
https://www.tg-me.com/IRIC_org/987

ارائه من شامل سه بخش خواهد بود. در بخش اول با استناد به چند پژوهش دینی معتبر نشان میدهم که دین در نسل جدید از بین نرفته است، اما در حال تبدیل شدن به یک موضوع زمینی، شخصی و کارکردی است. در واقع در نگاه نسل جدید "کارکرد دین" در پر کردن خلاهای موجود در زندگی، جایگزین "محتوای دین" شده است.
در بخش دوم و برای آسیب شناسی این پدیده، دو علت را شناسایی کرده ام. علت اول جریان غالب در الهیات و فلسفه معاصر غرب است؛ و علت دوم، نحوه معرفی و ترویج دین در جوامع اسلامی. در ادامه مقاله روی علت دوم متمرکز میشوم و 4 جریان را که جریان های اصلی در ترویج دین هستند را معرفی میکنم: 1- رویکرد فقهی 2- رویکرد کلامی 3- رویکرد آیینی 4- رویکرد سیاسی.

ویژگی مشترک هر 4 رویکرد فوق، نگاه ابزاری به انسان است. در مقابل این 4 رویکرد، در بخش سوم مقاله، رویکرد انسانی به دین که مدعی هستم رویکرد قرآنی و روش نبی مکرم اسلام است را معرفی میکنم. رویکرد انسانی به قابلیت ها و استعدادهای انسانی توجه دارد. در این بخش سه بعد اصلی انسان را از هم تفکیک کرده و نشان میدهم قرآن بر روی این ابعاد برای ارتقا وجودی انسان و رسیدن به کمال، تاکید دارد. بعد اول، بعد احساسی، عاطفی و زیبایی شناسانه انسان است، بعد دوم، بعد عقلانی و استدلالی است و بعد سوم، بعد اخلاقی و عملی انسان است.
این مقاله در واقع خروجی یک پژوهش است که سال قبل در اندیشکده مهاجر دانشگاه شریف انجام دادم.

بسیار خوشحالم که این ارائه مقارن شده با شب میلاد پیامبر مهر و رحمت که در همین مطلب میخواهم نشان دهم روش ایشان در دعوت به اسلام و تبلیغ دین به غایت اخلاقی، عاطفی و عقلانی بوده است.

ارائه من حدود ساعت 19:45 به وقت تهران خواهد بود
لینک ارائه : https://bit.ly/2Xtc0C0
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در تعامل با پژوهشگاه فضای مجازی، پروژه‌ای را طی یکی دوسال اخیر پیش می‌بریم که هدف آن بررسی سندهای اخلاقی و حکمرانی هوش مصنوعی است.
این سندها را شرکت‌های بزرگ توسعه دهنده هوش مصنوعی و دولتها، تولید و منتشر میکنند.
فیلم بالا برای توضیح این اسناد به زبان ساده و برای مخاطب عمومی، آماده شده است.
#سخنرانی #هفته_پژوهش

سلسله سخنرانی‌های دانشجویان پسادکتری
🗓 سه‌شنبه 16 آذر؛ از ساعت 13:30 الی 19:30

سخنرانان:
👤 دکتر حسین مسیگل(دکتری دانشگاه گیلان - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر زینب کریمیان (دکتری سوربن پاریس - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر نرگس بهمن پور(دکتری امپریال کالج لندن - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر جواد درویش(دکتری گروه فلسفه علم - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)

محل برگزاری:
🌐 https://b2n.ir/philsci

————————
❇️: @philsharif
حکومت ها معمولا از ابتدای تاسیس با مخالفان فکری و رقبای ایدئولوژیک خود مرزبندی روشنی دارند. آنها هیچ ابایی از بیان این مرزبندی و توضیح شفاف آن ندارند. اقداماتی که در راستای دفاع از خود یا حمله به این مخالفان صورت می‌گیرد نیز، معمولا مشمول هیچ سانسوری نمیشود.
اما وقتی به هر دلیل، رو در روی موافقان فکری، ولی‌نعمتان و پدران و مادران و فرزندان معنوی خود قرار می‌گیرند، تحریف، سانسور و سرکوب رسانه‌ای شروع میشود.
اینکه در هیچ سند و کتاب تاریخی معتبر، چیزی از جزیئات برخورد با حضرت فاطمه(س)، تاریخ و نحوه شهادت ایشان وجود ندارد، به همین دلیل است.
https://www.tg-me.com/ThrillOfPeace/831

قبلا در اینجا نکاتی درمورد دلایل قیام حضرت فاطمه(س) علیه حکوکت اسلامی وقت، نوشته ام.
🔴 آیا جیمز وب ما را نجات خواهد داد!؟

دیروز تلسکوپ فضایی جیمیز وب که توسط ناسا و آژانس فضایی اروپا و کانادا طراحی شده است، به فضا پرتاب شد.
این تلسکوپ ویژگی های بسیار خاص و منحصر به فردی دارد، که باعث شده برخی آن را بزرگترین دستاورد بشر تا الان بدانند. من فقط به چند مورد مختصر آن اشاره میکنم. اولا این تلسکوپ از 18 آیینه که دارای پوششی از طلا هستند و هرکدام شش ضلعی هستند، ساخته شده است. این 18 آیینه یک مجموعه به قطر 6.5 متر را میسازند و نکته جالب این است که این مجموعه به این بزرگی باید در دمای -220 درجه سانتیگراد نگه داری شود تا دریافت امواج فروسروخ -که اساسا برای آن طراحی شده است- به درستی صورت گیرد.
جیمز وب 30 روز دیگر در مداری که 1.5 میلیون کیلومتر دورتر از زمین است، قرار خواهد گرفت و ماموریت آن شروع خواهد شد. در این مدار به موازات زمین و به دور خورشید میچرخد. در این فاصله دیگر خبری از امواجی مثل امواج موجود در جو زمین که اختلال در دریافت امواج بسیار دور ایجاد میکنند، نخواهد بود.

🔹ماموریت جیمز وب آنطور که من فهمیدم مثل ماموریت هابل، بطورکلی متعدد و متفاوت است. داده هایی را به زمین میفرستد که در فهم، تبیین و کشف بسیاری از نظریه ها و سوالات کیهان شناسی کمک میکنند.
ولی دو تا از مهمترین این سوالات، اینهاست:
1- سوال از ابتدای عالم
2- سوال از امکان حیات در سایر سیارات

سوال اول، سوال قدیمی و مهم کیهان شناسی است که نظریه نسبیت عام انیشتن در ارتباط با آن بود و تلسکوپ هابل که در سال 1991 به فضا رفت، تاییداتی برای آن به ویژه زمان دقیق بیگ بنگ را فراهم کرد. طبق داده های هابل، جهان در 13.8 میلیارد سال قبل از یک انفجار بزرگ (بیگ بنگ) ایجاد شده است و هابل توسعه جهان بعد از آن را تایید کرد.
حالا جیمیز وب میخواهد داده های دقیق تری از لحظات اولیه این انفجار و احتمالا دلایل این انفجار از طریق دریافت و تحلیل امواجی که هنوز از آن انفجار در فضا هست، فراهم آورد.

اما به نظر من سوال اول سوال 30 سال پیش و سوال عصر تلسکوپ هابل بود؛ و سوال دوم سوال عصر ماست.
بطورکلی با افتضاحی که بشر در محیط زیست زمین ایجاد کرده ، تا چند سال دیگر اینجا جای زندگی نیست! با هیچ اقدام فانتزی مثل جنبش های سبز سیاسی یا آموزش حفظ محیط زیست در پیش دبستانی و..، نیز دیگر نمیتوان زمین را نجات داد.
به همین دلیل دانشمندان سالهاست به فکر اسباب کشی به سیارات دیگر افتاده اند. آنها به دنبال شواهدی از حیات در سایر سیارات هستند که حتی اگر آدمهای فضایی هم در آنها نباشد! شرایط تکامل مثل زمین فراهم باشد. شواهدی که آنها در پی آن هستند و یکی از ماموریت های جیمز وب است، پیدا کردن نشانه هایی از مولکول آب در سطح یا جو سیارات است.
آنها معتقدند خورشید هیچ ویژگی منحصر به فردی نسبت به میلیون ها ستاره دیگر ندارد و زمین هم احتمالا همینطور.
اگر این نظریه تایید شود یکی از برهان های تجربی در فلسفه دین معاصر برای اثبات خدا با چالش مواجه خواهد شد‌. طبق این برهان که تنظیم ظریف نام دارد، زمین بسیار دقیق خلق شده. یک توضیح برای این دقت اصل آنتروپیک به معنای انسان مداری است. یعنی خداوند زمین را یعنی همین جایی که پیامبران روی آن آمده اند، برای انسان به صورت خاص تنظیم کرده است و امکان حیات فقط روی این جا میسر است.

پ.ن: این مستند فوق العاده درمورد حیات در سیارات دیگر را ببینید (زیرنویس فارسی هم دارد)
https://www.youtube.com/watch?v=saWNMPL5ygk
مرحوم دکتر فیرحی در این سخنرانی نکات مهمی در باب شرایط تاریخی و اجتماعی سال یازدهم هجرت دارند. یعنی همان سالی که حضرت زهرا(س) نهضت خود را که یک اعتراض مدنی علیه وارونه شدن ارزش های انسانی است، شروع می کند.
شاید مهمترین بخش این نهضت خطبه فدکیه باشد. این خطبه هم از بابت محتوا و هم شرایط ایراد شدن آن توسط یک زن در آن شرایط مهجوریت و محرومیت زنان، یک اتفاق بزرگ تاریخی در اسلام است.
دکتر فیرحی در بخش‌های آخر سخنرانی نکات مهمی درمورد خطبه فدکیه بیان می‌کند.
اما از نظر من مهمترین بخش صحبت آقای فیرحی جایی‌ است که می‌پردازد به اختلاف صحابه در مورد اینکه آیا ارزش های اسلامی، از جمله برقراری صلح بین قبایل و کم کردن عداوت‌های قبیله‌ای، وابسته به شخص پیامبر است یا وابسته به ارزشهای ثابتی که پیامبر از طریق دین اسلام آورده است؟
یکی از مهمترین محاجه‌های حضرت زهرا، که عین آیه قرآن هم هست، این است که اگر پیامبر از دنیا رفت شما نباید به ارزش‌های پست قبیله‌ای و به مناسبت‌های جاهلانه قدیم خود برگردید.
حضرت زهرا در جای دیگری هم در خطبه فدکیه شریعت‌سازی و روایت‌سازی توسط صحابه در مورد ارث را در مقابل قرآن قرار می‌دهد.

https://www.tg-me.com/Feirahi/2500
Cognitive Science and Theology- Spring 2022.pdf
286.7 KB
🔴 درس علم و دین
در نیمسال پیش رو درس علم و دین را در گروه فلسفه علم دانشگاه شریف ارائه خواهم کرد. این درس به صورت حضوری ارائه میشود و زمان آن شنبه‌ها ساعت 9 تا 12 است.
به رغم عنوان درس، عمده مطالب در ارتباط با نسبت الهیات با انسان‌شناسی علمی و علوم شناختی است.
مباحث درس شامل تبیین انسان‌شناسی سنتی، ماهیت انسان از منظر زیست‌شناسی تکاملی و عصب‌شناسی و علوم شناختی، باورهای دینی در علوم شناختی و تجربیات دینی در عصب‌شناسی، معقولیت باورهای دینی در تبیین های علمی، مساله آگاهی و برهان مورلند در اثبات خدا و رابطه خدا و انسان در پرتو دیدگاه‌های علمی است.
جزئیات مباحث هر جلسه و منابع آن در فایل فوق قابل مشاهده است.

این درس برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد فلسفه علم ارائه شده است. اما سایر دانشجویان در مقاطع دیگر مجاز به انتخاب آن هستند. پیشنیاز ضروری برای درس وجود ندارد اما در عین حال، آشنایی نسبی با مباحث فلسفه علم و فلسفه ذهن، بسیار مفید است.
🔴 سمینار پیشرفت در الهیات

سمینار Progress in Theology دیروز و امروز به میزبانی دانشگاه VU آمستردام در کشور هلند برگزار میشود.
من امروز جمعه ساعت 19:30 به وقت تهران مقاله ای بصورت آنلاین ارائه خواهم کرد. (البته قرار بود ارائه من فردا باشد که به دلیل کنسل شدن برخی سخنرانی ها، به امروز منتقل شد)
خلاصه مقاله در صفحه مربوط به من در سایت سمینار (اینجا) درج شده.
در مقاله ام با استفاده از ابطال گرایی در فلسفه علم پوپر به رغم قبول ابطال ناپذیری گزاره های الهیاتی، به نفع پیشرفت در براهین الهیاتی، استدلال خواهم کرد. به تعبیر دیگر، اگرچه ابطال پذیری را نمیشود صفت گزاره های دینی بدانیم، اما میتوانیم صفت براهین الهیاتی بدانیم. این کار با اضافه شدن مقدمات علمی به این براهین اتفاق می افتد. در مقاله سه مثال از براهین الهیاتی که با اضافه شدن مقدماتی علمی، ابطال پذیر میشوند، ذکر میکنم.
مثال اول عقلانیت باورهای دینی با استفاده از مکانیسم های علوم شناختی است. مثال دوم تبیین فاعلیت الهی با استفاده از مفهوم نوخاستگی است؛ و مثال سوم یک برهان اثبات وجود خدا با عنوان برهان کیهان شناختی کلام است که از طریق قانون دوم ترمودینامیک ، مثل دو مورد قبل محتوای آن غنی تر و ابطال پذیر میشود.

سایت سمینار

برنامه سخنرانی ها

لینک ورود
.
🔖 نوشته‌های #ژرفانامه

💠 #علم_و_دین: علم مدرن و رابطه‌ی انسان با خدا
زمان تقریبی مطالعه: ۸ دقیقه

🔰 تحولات و پیشرفت‌های علم بعد از انقلاب علمی بر دیدگاه‌های انسان‌شناسی، تأثیر بنیادین گذاشت. اولین تحول علمی مؤثر بر انسان‌شناسی، انقلاب کپرنیک بود که به موجب آن، دیدگاه خورشید مرکزی جایگزین فلکیات سنتی زمین مرکزی شد. با کنار رفتن زمین مرکزی، انسان از مرکزیت عالم هستی به حاشیه کوچکی در عرصه بسیار پهناور کیهان رفت. این اتفاق بر تلقی جایگاه انسان نسبت به سایر مخلوقات تأثیر گذاشت. بعد از کپرنیک، انقلاب داروین بود که روی انسان‌شناسی بسیار اثر گذاشت. داروینیسم تمایز زیستی انسان نسبت به سایر موجودات را زیر سوال برد. این عدم تمایز و عدم تفاوت زیست شناختی، با کشف DNA و علم ژنتیک با قوت بیشتری تأیید شد. کار بزرگ داروین این بود که موجودات زنده را نیز مانند کیهان، به موضوعات علمی تبدیل کرد.(Ayala, 2007, pp. 38-42) انقلاب بزرگ سوم که اکنون در حال وقوع است، انقلاب عصب‌شناختی است که سعی می‌کند مهم‌ترین قوه انسانی و تنها ویژگی متمایز او از سایر جانداران را به روش علمی توضیح دهد. درواقع وارد کردن آگاهی و شناخت انسان به عرصه علم، سومین انقلاب را رقم زده است.

🔻 متن کامل نوشته‌ی #جواد_درویش را می‌توانید در سایت ژرفا بخوانید.

🆔 @Zharfa90
وادی|جواد درویش
Cognitive Science and Theology- Spring 2022.pdf
مهارت‌های پژوهش در علوم انسانی

پژوهش یک عمل کاملا فعالانه است. یعنی غیر از نشستن و خواندن، نیاز به تبدیل کردن محصولات فکری، به مواد قابل انتشار دارد. و اینجا دقیقا نقطه ضعف ما دانشجویان علوم انسانی، به ویژه در رشته‌هایی مانند فلسفه است.
بسیاری از دانشجویان فلسفه متاثر از اساتید بزرگ این حوزه، به امر پژوهش کاملا سنتی نگاه میکنند. یعنی خواندن کتابهای مختلف و فیش برداری و...
شاید یکی از دلایل سهم بسیار ناچیز ما در ژورنال‌های معتبر دنیا به ویژه در رشته‌هایی مانند فلسفه (به رغم سنت غنی که داریم) همین است.
بر این اساس من تصمیم گرفتم در درسی که این ترم میخواهم ارائه کنم، آنچه که تا الان خودم به زحمت از سایتها و کتابها و مراودات خارجی، در مورد "مهارتهای پژوهشی" آموخته‌ام را با دانشجویان به اشتراک بگذارم. درواقع نظرم این است که هر جلسه بین 10 تا 15 دقیقه را به این موضوع اختصاص دهم و اگر افرادی مایل بودند، میشود در وقت غیر کلاسی، زمان بیشتری را به آن پرداخت.

موضوعاتی مانند، مهارت مقاله نویسی، مقاله خوانی، استفاده از نرم افزارهای مدیریت منابع، حضور مجازی در مجامع علمی بین المللی و مطلع شدن از CFP های مجلات و کنفرانس های معتبر، پیدا کردن کتاب و مقاله؛ و حتی موضوعات کلی تر مثل مدیریت زمان، الزامات پژوهش انفرادی (که در فلسفه بیشتر است) و...

از اساتید بزرگوار و با تجربه‌ای که افتخار حضور آنها در این کانال را دارم هم خواهش میکنم اگر در این زمینه پیشنهاد و توصیه‌ای دارند، به بنده منتقل کنند.
🔴 طرح صیانت و ماهواره

5 سال پیش من پروژه‌ای را برای شرکت یکی اساتید کامپیوتر شریف که عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی بود و الان رئیس دانشگاه شریف است، انجام دادم که هدف آن بررسی رویکردهای بنیادین اسلام از جمله انسان‌شناسی اسلامی در توسعه فضای مجازی بود. آن موقع با چندنفر مصاحبه کردم که یکی از آنها یک پژوهشگر قرآن نه چندان معروف ولی باسواد بود. او با استناد به قرآن میگفت به نظر من فضای مجازی با اینکه محصولی غربی است، اما ابزار توحید است. چون در آن آزادی وجود دارد. میگفت هرجا آزادی بیان واقعی باشد، پیام توحید و کلمه حق برجسته میشود. چون کفر یعنی پوشاندن حق و وقتی خود مردم نه رسانه‌های واسط، به تولید محتوا در این فضا بپردازند، حرف حق بدون واسطه و فیلتر رسانه‌هایی که حق را می‌پوشانند، به گوش مردم می‌رسد.
(در اینجا از تبعات محروم کردن خودمان، به عنوان میراثداران یک سنت غنی فکری، از شبکه‌های مفید مثل یوتوب و فیسبوک، نوشته‌ام. )
این مقدمه را گفتم که در ادامه نشان دهم طرح صیانت، جمهوریت و اسلامیت این نظام را توامان نشانه رفته است!

🔹طرح صیانت از فضای مجازی را اگر کسی یک بار دیده باشد، اذعان دارد که با هر نگاه و نیتی که نوشته شده، نتیجه آن محدودسازی دسترسی کاربران ایرانی به شبکه‌های جهانی است. این طرح را عده‌ای با قانون ممنوعیت ماهواره یا حتی محدودیت برای بی‌حجابی و.. مقایسه می‌کنند. اگرچه ممکن است تشابهاتی باشد، اما به نظر من، هم اینترنتِ امروز بسیار متفاوت از ماهواره است، هم نگاهی که به دنبال محدودسازی آن است، کاملا متفاوت است.

اینترنت امروز را وب نسل 3 و گاهی وب نسل 4 می‌نامند. وب 1 که ابتدا توسط بخش‌های نظامی آمریکا به راه افتاد و بعد در دانشگاه‌ها و بعد در سطح وسیع مورد استفاده قرار گرفت، مجموعه‌ای از اطلاعات بود که توسط مراجع مشخص و محدودی تولید میشد و توسط کاربران مورد استفاده قرار میگرفت. اینترنت تا حدود سال 80 در ایران همین بود. سایتهای خبری مثل ایرنا و بازتاب(تابناک امروزی) مصدایقی از وب 1 بودند. وب 2، با راه افتادن وبلاگ ها و شبکه‌های اجتماعی مثل اورکات و فیسبوک ایجاد شد. ویژگی آن این بود که کاربران فقط مصرف کننده داده و اطلاعات نبودند، خودشان تولید کننده هم بودند. وب 2 یک گام در مشارکت اجتماعی از وب 1 جلوتر بود. وب 3 یا semantic web با توسعه ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین و استفاده آن در شبکه‌های اجتماعی ایجاد شد. تفاوت عمده آن با وب 2 این است که دسترسی شما را به داده‌ها، افراد و اطلاعات مورد نیاز راحت‌تر میکند. حتی به جای شما و مثل شما تصمیم میگیرد و مثلا برند کفش موردعلاقه شما را بدون اینکه متوجه شوید، در تبلیغات به شما نشان می‌دهد. یا باتوجه به علائق، منطقه و زبان، مقاله‌های حیطه تحقیقاتی شما را برایتان sort میکند و جستتجو را دقیق‌تر میکند. وب 4 که به آن Internet of things هم میگویند، به لحاظ سخت افزاری اولا ابزارهای غیر Informational اطراف شما مثل خودرو، ساعت و... را به ابزارهای اطلاعاتی تبدیل میکند که قابلیت اتصال به شبکه جهانی را دارند. ثانیا یک وحدت و یکپارچگی در شبکه‌های اجتماعی که شما عضو آنها هستند ایجاد میکند.
براین اساس وب 1 یک فناوری اطلاعاتی بود که کارکرد اجتماعی آن، دقیقا مثل تلویزیون و ماهواره بود، اما نسل‌های بعدی اینترنت به مراتب فراگیرتر و حیاتی‌تر برای زندگی امروز ما هستند. لذا از این جهت مقایسه اینترنت و ماهواره دقیق نیست. شاید وب نسل 3 و 4 امروز و نیاز و وابستگی ما به آن را بتوان با آب و غذا و هوا مقایسه کرد! البته این حرف خودم نیست یکی از فیلسوفان فضای مجازی که صاحب کرسی در آکسفورد است چنین نگاهی دارد. لوچیانو فلوریدی از اصطلاح Onlife برای اشاره به آمیختگی زندگی ما با فضای مجازی استفاده میکند.

🔹اما یک جنبه مهمترِ مقایسه ماهواره با اینترنت، جنبه سیاسی آن است. کسانی که در دهه شصت و هفتاد جلوی ویدئو و ماهواره را گرفتند، یک رویکرد فقهی داشتند. نگاه فقهی آنها مردم را از یک ابزار سرگرمی یا حداکثر یک آلترناتیو اطلاعاتی محروم میکرد. اما رویکرد فعلی و فلسفه پشت طرح صیانت، نگاهی است که مردم را از مشارکت اجتماعی میخواهد محروم کند. این طرح با یک نگاه قیم‌مآبانه و پدرسالارانه، فقط همان وب1 را برای مردم می‌پذیرد که محتوای آن را خود حاکمیت و مراجع افراد مورد تایید آن، تولید کنند. در واقع یک بازگشت و عقب‌رفت در فناوری هم محسوب میشود.
من قبلا در اینجا و اینجا درمورد "اسلام سیاسی و حاکمیتی"، که درصدد حذف مردم است نوشته‌ام.
انتخابات 98 و 1400 به یک نوع مردم را از مشارکت سیاسی محروم کرد. طرح صیانت به نوعی بسیار موثرتر، همین رویه را دارد.
این به نظر من محکم‌ترین ضربه به جمهوریت این نظام است و با هیچکدام دیگر از قوانینی که آزادی‌های مشروع مردم را محدود می‌کرد، قابل مقایسه نیست.
🔴 درباره کتاب آزادی مومن مسیحی

کتاب آزادی مومن مسیحی، اثر تازه منتشر شده از انتشارات کرگدن را اخیر خواندم و گفتم شاید بد نباشد که اینجا چند جمله در معرفی آن بنویسم.
این کتاب درواقع ترجمه‌ای از چند اثر مارتین لوتر است. این آثار شامل 5 مقاله(رساله) است که بطورکلی درصدد تبیین موضع مارتین لوتر در مورد ایمان، عمل و رهایی از گناه و شریعت در آیین مسیحیت است.
اگرچه مارتین لوتر به دلیل مقابله با آموزه‌های کلیسای کاتولیک، شخصیت ویژه و اثرگذاری در تاریخ ادیان است، اما در این کتاب شخصت، آثار و نگاه کلی او معرفی نشده است.
محور کانونی مقالات انتخاب شده، اولا مقابله با تفکر عمل-محور و مناسکی است که از طریق کلیسای کاتولیک در قرون وسطی و اوایل رنسانس ترویج میشده و ثانیا، تبیین آموزه نجات و رستگاری در آیین مسیحیت از طریق ایمان خالص به حضرت مسیح(ع)، می باشد.

مقاله اول با عنوان " آزادی مومن مسیحی" که نام کتاب هم برگرفته از آن است، در واقع متن و پیوست یک نامه سرگشاده از مارتین لوتر به پاپ لئویی دهم است که در سال 1520 نوشته شده است. او در متن نامه خود که حدود ده صفحه است اولا موضع احترام آمیز خود نسبت به پاپ را متذکر میشود و ثانیا اختلافات سیاسی خود را با پاپ و به ویژه اطرافیان او طرح میکند. حرف او این است که این اختلافات و دشمنی‌ها اگرچه به بی‌اخلاقی و ظلم به او منجر شده، اما ریشه الهیاتی و بنیادین دارد. او تشریح دقیق‌ترِ موضع الهیاتی خود را در متن پیوست که همان رساله "آزادی مومن مسیحی" است، بیان میکند. آنچه در باقی کتاب آمده را میتوان تاحدی تکرار و تشریح مواضع لوتر در همین رساله اول دانست.

نگاه لوتر در این کتاب را بطورکلی می‌شود ذیل دو عنوان، یعنی نگاه سلبی به "عمل" و نگاه ایجابی به "ایمان"، توضیح داد.
درمورد رویکرد سلبی، این نکته حائز اهمیت (و در نوشته‌های لوتر برجسته) است که "عمل" در آیین مسیحیت نه تنها برای رستگاری و نجات کافی نیست، که گاهی مضر و حتی شرک آلود است. او تاکید مسیحیت فعلی (کاتولیک) بر عمل را ناشی از دو چیز میداند، اولا عدم تفکیک بین عهد قدیم و آموزه های حضرت موسی(ع) با انجیل. ثانیا نگاه پاپ، کلیسا و کشیشان در کنترل و حکمرانی بر مردم، از طریق واجب کردن برخی اعمال.
او جنبه مفید بودن عمل در مسیحیت را صرفا در تسلط بر جسم و همچنین کمک به همنوع، میداند که البته هیچکدام هم تاثیر مستقیم در رستگاری ندارد.
رویکرد ایجابی لوتر و بخش عمده مباحث او در این کتاب درمورد جایگاه محوری و بنیادین ایمان است. البته نکته مهم اینجاست که این ایمان قابل مقایسه با ایمان اسلامی که موضوع آن ذات پروردگار است، نیست. در نگاه لوتر ایمان یعنی " ایمان به مسیح که در او فیض، برائت، آرامش، آزادی و بلکه همه چیز به تو نوید داده شده است"
بر این اساس لوتر یک انحراف را نگاه به مسیح به مثابه الگو میداند. او مدعی است، مسیح الگوی عملی نیست و اساسا عمل او چندان در نجات مهم نیست. بلکه باید مسیح را به مثابه عطیه الهی دید که آمده، به رنج افتاده و به صلیب کشیده شده که گناه انسان بخشیده شود و به رستگاری برسد.

https://www.tg-me.com/kargadanpub/2321
2024/10/01 16:40:47
Back to Top
HTML Embed Code: