Telegram Web Link
⚠️جدایی ارزش از واقعیت/سکولاریسم در حکومت اسلامی

«طرح حکومت اسلامی هنوز در حال آزمایش‌ست و مسلمانان هنوز به الگوی جامع و کاملی برای برقراری اسلام در همه عرصه‌های زندگی اجتماعی دست نیافته‌اند پس نباید نقص‌های موجود را به نام اسلام نوشت.»

در پاسخ می‌گوییم:
دیگران چرا باید چوب مشکل شما را بخورند؟!
شما از زمان تشکیل روحانیت اسلامی تا سال ۱۳۵۷ و از ۱۳۵۷ تا کنون یعنی نزدیک به ۱۴ قرن فرصت تفکر داشتید.
آیا باز هم وقتی می خواهید؟!
اگر آری
چند سال یا چند قرن دیگر؟!
چرا مشکل خود را به مشکل جامعه بشری تبدیل می کنید؟!
چرا نباید پیامد و تناقض های آزمون و خطاهای شما را به حساب ارزش.های شما بنویسیم؟
اگر می‌گویید که مطمئن نیستید هرچه می گویید بر پایه‌ی دین‌ست ، پس دیگر به نام اسلام سخن نگویید و برای خود جنبه‌ی الهی در نظر نگیرید ، به عنوان موجود های کاملاً زمینی در کنار ما زمینیان بنشینید تا بتوانیم با هم گفت‌وگو کنیم و ببینیم چه راه حل هایی میتوان برای حل مسئله های بشری یافت ؟
همگان باید مسئولیت کامل پندار و گفتار و کردار خود و پیامد های نزدیک و دور آن را بپذیرند .

خشونت ، حقوق بشر ، جامعه مدنی 📚
#محمدرضا_نیکفر

@mghlte | عصر روشنگری

#فن_جدل
#سکولاریسم_منافقانه
#اصلاح_دینی
#مسئولیت_گریزی
#تغییرموضع
#حقوق_بشر_اسلامی
#فلسفه_سیاسی
#فلسفه_اخلاق
#حقوق_بشر
#علوم_انسانی_اسلامی
#قرون_وسطای_اسلامی
#مدارا
#لیبرالیسم
#مدرنیسم
#سکولاریسم
#خودشیفتگی

https://www.tg-me.com/mghlte/3010
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آزادی موافق، نه آزادی مخالف

🔹️ بیاد رضا بابایی عزیز که صبح امروز به ابدیت پیوست:

«بر خود ببالید

ما امیدوارترین مردم دنیا بودیم. هیچ ملتی همچون ما آسان دل نمی‌بست و معصومانه اعتماد نمی‌کرد. شمشیرهای خطا و خنجرهای جفا رشته امید ما را نبرید. در تندباد حوادث، از جان برای شمع امیدمان سرپناه می‌ساختیم. هزاران روز را به انتظار لبخندی می‌گذراندیم، اگرچه جز خشم و خشونت نمی‌دیدیم. آنان که اکنون ما را از هر تغییری ناامید کردند بر خود ببالند که مردمی شیدا و عاشق را بر خاکستر افسردگی نشاندند.
شناسنامه‌ام را می‌بینم. جایی برای مُهر جدید نمانده است. ما را شرمنده شناسنامه‌هایمان هم کردید. فردا نسلی از راه می‌رسد که چراغ امیدش را در جایی دیگر روشن می‌کند؛ آنجا که دست شما به آن نمی‌رسد.

رضا بابایی
۹۸/۱۱/۱۹
آخرین پست کانال مرحوم بابایی

https://www.tg-me.com/rezababaei43/1269


https://www.tg-me.com/mghlte

مطالب مربوط به ویدئو:
#تغییرتعاریف (شرح)
#ماکیاولی (شرح)
#توریه
#لیبرالیسم
#انحصاررسانه
#سانسور
#مغالطات #مقام_دفاع
چرخ فلک هرگزُ پیدا نکرد
چون تو یکی سفله و تنک و ژکور

رودکی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لرز و‌سرمای کودک آواره سوری در یکی از اردوگاه‌های شمال این کشور

@sahandiranmehr
وقتی می‌گوییم طرفداران امثال هایدگر ، مانند خودش خودشیفته ، شارلاتان و فاشیست هستند یعنی همین
( گفته می‌شود حدی از خودشیفتگی را همه دارند که اگر با عقلانیت کنترل نشود به نژادپرستی و فاشیسم و ... منجر می‌شود ، مسابقات ورزشی و جوک و ... می‌تواند به تخلیه‌ی کم هزینه‌ی خودشیفتگی منجر شود .)
.
۵۰ خط به نظر خودش نقد نوشته
حرفش این‌ست که به فکر دیگران چیزی نگوییم ، حرف خودمان را بزنیم.
نتیجه‌ی منطقی این سخنان این‌ست : دیگران حق ندارند من را نقد کنند .
نسبی‌گرایی و آزادی بیان تا جایی‌که کسی مهمل‌گویی مرا عیان نکند.

خب تو چرا خودت کار به کار دیگران داری؟
آلن سوکال و بریکمون ، نظرشان را راجع به آنچه #چرندیات_پست_مدرن می‌دانند نوشته اند ، تو هم نظرت را بنویس
اگر منطق و استدلالی داری بیان کن.
اگر معرفتی در پست مدرنیسم هست توضیح بده .
نه این‌که بدون یک خط دلیل مطالب کتابی را حرف مفت بخوانی جناب دکتر درمانگر دازاینی


#مثال_زنده #مغالطه #امتیازکشیشان
#کلی_گویی
#اتهام_مغالطه

https://www.tg-me.com/mghlte/5194

#فلسفه_فاشیسم
#خودشیفتگی
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن
#زباله_گردی

@ZIRsigari_kohn | نقد پست مدرنیسم
@mghlte | عصر روشنگری
@JAAMEbaaz | جامعه باز و دشمنان آن



▪️مغالطه‌ی امتیاز کشیشان
▪️ مغالطه‌ی کلی گویی
▪️
مغالطه‌ی اتهام مغالطه
▪️بصیرت هایدگر
▪️ فلسفه‌ی از بن‌فاشیستی
▪️ تعارض نسبی‌گرایی
▪️پیشگفتار چرندیات پست مدرن
عرفان کسرایی

ساتیا سای بابا یکی از خدایان هندو که همین چند سال پیش فوت کرد معجزات و حقه های فراوان داشت.
با چرخاندن دستش ظرف چند ثانیه از هوا و خاک، زنجیر طلا می ساخت .
آب را به بنزین تبدیل می کرد، گوی طلا استفراغ می کرد و غیب می شد و نمایش های عجیب و غریب دیگر انجام می داد. لیکن با مرگ سای جنبه های بیشتری از این بنگاه معنوی ثروت عیان شد.
✔️ او پس از مرگ ، ۹۸ کیلوگرم طلا و همچنین ۳۰۷ کیلوگرم زیور آلات نقره و مبلغی پول نقد معادل ۲٫۶ میلیون دلار به صورت نقدی از خود بجای گذاشت.
در سال های بعد بیش از ۷٫۸ میلیون دلار دیگر در اتاق های دیگر وی پیدا شد.

🔵🔻در آپریل سال ۱۹۷۶ یک نفر فیزیکدان به نام ناراسیمهایاه، که معاون رئیس دانشگاه بنگلور بود، یک کمیته برای بررسی و علمی معجزات و خرافات تاسیس کرد و سه نامه به ساتیا سای بابا نوشت ودر آن علناً او را به چالش کشید که معجزاتش را (یعنی در واقع همان حقه هایش را) تحت شرایط کنترل شده انجام دهد! ساتیا سای بابا (لابدچون)که می دانست در یک آزمون علمی، حقه هایش بر ملا می شود و هر آنچه که رشته، پنبه می شود و اعتبار خود را نزد میلیون ها زائر و مرید از دست می دهد این دعوت را نپذیرفت و گفت:

علوم باید تحقیقات خود را تنها به چیزهایی که متعلق به حواس بشر است 1⃣ محدود کنند
#تغییرموضع

چون معنویت فراتر از حواس است. 2⃣
#استدلال_ازراه_سنگ


اگر می خواهید ماهیت قدرت معنوی را بفهمید3⃣
#مصادره_بمطلوب

فقط از طریق مسیر معنوی می توانید آنرا درک کنید و نه از طریق علم.4⃣
#واژه_های_مبهم


آن چه که علم می تواند حل کند فقط بخش کوچکی از پدیده های کیهانی است.5⃣
#کوچک_نمایی



https://www.tg-me.com/mghlte

1⃣ #تغییرموضع
مگر تا به حال در مقابل حواس بشر : چشم مریدان معجزه نمی کرد؟😀
حالا که قرار شد درشرایط کنترل شده معجزه کند کارش از حوزه ی حواس بشر خارج شد ؟ 😃
اگر سای بابا مدعی بود که در خلوت خود کارهای معجزه گون میکند (که به تبع در آنصورت اینقدر طرفدار هم نداشت) آن وقت دیگر با گفتن این جمله دچار مغالطه #تغییرموضع نشده بود.

2⃣ #استدلال_ازراه_سنگ

وقتی می‌گوید معنویت فراتر از حواس است راه را بر استدلال و تحلیل عقلانی میبندد .چون عقل و قواعد آن هم (طبق نظریه لوح سفید که توضیح خواهیم داد) چیزی جز انباشت تجارب مکرری که بشر از طریق حواس بدست آورده نیست.
آیا تبدیل آب (یک ماده) به بنزین(ماده) یاکارهایی نظیر این اموری معنویند؟چرا؟

3⃣ #مصادره_بمطلوب
اصلا دعوا بر سر این ست که چنین چیزی یعنی قدرت فرامادی (باصطلاح او معنوی ) وجوددارد یا نه ؟ او ابتدا باید برای وجود چنین قدرتی دلیل بیاورد بعد توضیح دهد که چگونه میتوان آنرا چند وچون آن را فهمید.

4⃣ #واژه_های_مبهم
مسیر معنوی اصلا چه هست؟ آیا هرکس آن راه را برود این توانایی ها را بدست میاورد ؟ ظرف چه مدت و به چه شکل؟

5⃣ #کوچک_نمایی
درست است که سوالات زیادی درباره جهان هنوز توسط علم پاسخ داده نشده اما به هر حال علم توانسته اسرار بسیاری از جهان را کشف کند و بسیاری مسائل را توضیح دهد و از طریق آن دانسته ها اختراعات زیادی انجام دهد که همه از خود دانشمندان آن علوم تا علاقه‌مندان بی‌سواد علوم تا منکران علم و همین سای بابا و پیروانش می‌توانند از آن بهره ببرند و می برند.
Forwarded from مهدی خلجی
صافی گلپایگانی و آن‌چه به جا گذاشت
لطف‌الله صافی گلپایگانی بیش از یک قرن عمر کرد، و پشت سر میراثی از قشریّت، تعصّب و ظاهرپرستیِ دینی به جا گذاشت. او نماینده‌ی برجسته‌ی اسلامِ شریعت‌مداری بود، که هم با هرگونه تأویل معنوی و تفسیر عارفانه‌ی دین سرستیز داشت، هم با هر برداشت متفاوت و خلاف مذهب مختار از آن.
صافی داماد آیت الله محمدرضا گلپایگانی بود، که چه بسا بیش از نیم قرن ردای مرجعیت به تن داشت. بیت گلپایگانی خانه‌ی «ولایی»گری و نامداراگری دینی شناخته می‌شد: نه روشنفکران، که حتّی روحانیان امروزی‌مآب هم بدان راهی نداشتند. کسانی چون محمد حسینی بهشتی را در آن خانه کمونیست می‌خواندند، و روحانیانی مانند مرتضی مطهری را به خاطر گفته‌هایش در «حماسه‌ی حسینی» بدعت‌گذار تلقّی می‌کردند، و نعمت اللّه صالحی نجف‌آبادی را به سبب نوشتن «شهید جاوید» طعن و لعن می‌فرستادند. اسلامِ قوم و قبیله‌ی صافی، باریکه‌راهی تنگ و باریک در تاریکی می‌نماید، که هر کسی را پروانه و پروای گذر از آن نیست.
در عوض، با چنین شریعت‌مداری از دنیاداری کم نمی‌گذشتند. صافی، مانند دیگر خاندان و خویشان گلپایگانی، بیشتر عمر خود را در تنعّمِ اشرافیّتی حوزوی گذراند. خودِ گلپایگانی سخت دنیادوست بود، و زیر عبای توری گران‌بهای خود هیکلی سرشار از هوا و هوسِ قدرت و مکنت را می‌پوشاند.
گلپایگانی، تا وقتی زنده بود، تابستان هر سال، با کاروانی از پیوستگان و وابستگان خود راهی مشهد می‌شد، و گریزان از گرمای نفس‌گیر قم، یکی دو ماهی را در آن شهر اقامت می‌کرد. یک بار، همین اواخر، که از قضا من هم به همراه خانواده به مشهد رفته بودم، شبی پدرم خواست به احوال‌پرسیِ گلپایگانی برود. من هم تقاضا کردم همراه او بروم.
وارد عمارت بزرگِ شاهانه‌ای شدیم که مقلّدان و مریدان مشهدی در اختیار او گذاشته بودند. پسر کوچک او ما را به سمت ایوانِ عمارت راهنمایی کرد. نسیمی خنک می‌وزید و نشستن در فضای آزاد را مطبوع می‌کرد. گلپایگانی در انتهای ایوان نشسته، به مخدّه‌ها تکیه‌داده، و ملحفه‌ای سفید روی پای خود انداخته بود، و بدون عبا، و با عمّامه‌ای کوچک و مختصر که بر سر می‌بست، پنداری تازه از نماز و تعقیبات فارغ شده بود. جز من و پدرم، یکی همین صافی گلپایگانی کنارش نشسته بود، و دیگری آخوندی منبری، که نام‌اش از یادم گریخته است. بعد از احوال‌پرسی‌های متعارف، شیخِ منبری دنباله‌ی قصّه‌ای را که پیش از ما شروع به گفتن کرده بود گرفت؛ خاطره‌ای که به تبلیغ دینی او پیش از انقلاب برمی‌گشت. به این‌جا رسید که «بله، در آن زمان من مرجعیت آقای خمینی را تبلیغ می‌کردم.» گلپایگانیِ مرجع، بی‌درنگ سخن‌اش را برید و با لحنی ارباب‌وار، و در عین حال، سخت شبانی، پرسید «مگر ما چه چیزمان بود که تبلیغ ما را نمی‌کردید؟« که از شرم رنگ از رخ راوی قصّه پرید، و چند لحظه زبان‌اش بند آمد جواب آقا را چه بدهد.
«مگر ما چه چیزمان بود که تبلیغ ما را نمی‌کردید؟» این حرف گلپایگانی که به شکل برهنه و زمختی شیفتگی به قدرت و شهوتِ دنیاطلبی او را عیان می‌کرد، مرا عمیقاً تکان داد، و هرگز از یادم نرفت. پس از آن، هیچ نتوانستم پشت امضاهای «الاحقر» مراجع، یا دعوی عدالت و جلوه‌ی زهد آن‌ها جز میلِ مشتعل به بسط اقتدار، و صید عوام و کسب عیش این‌جهانی چیزی ببینم.
بعد ما را به اتاق دیگری برای صرف شام هدایت کردند. گویا گلپایگانی عادت داشت در خلوت خودش شام را صرف کند. او را تنها گذاشتیم، و به همراه صافی گلپایگانی، وارد اتاق شدیم. سفره‌ای بزرگ گسترده، و انواع و الوان خوراک‌ها که اغلب برای من ناآشنا بود، بر آن چیده بودند؛ خوانی بسیار بزرگ‌تر، و بیش از نیاز شمار حاضرانی که با فرزندان و نوه‌های آقا به ده نفر هم نمی‌رسیدند. آن سفره‌ی رنگین و خوراک‌های چرب و شیرین، ذهن و ذهنیّت من را شوک دیگری داد، و ته‌مانده‌ی اعتماد من به پارسایی و وارستگیِ مرجعیّت تقلید و بیت او را به باد هوا سپرد. تصویر این سفره رسواگری چندش‌آور بود که فاصله‌ی تلخِ واقعیّت رفتار و گفتار مراجع دینی را با تصوّرات گولانِ عوام از زیّ و زندگی آن‌ها پرناشدنی نشان می‌داد.
پیش از آن، بارها گلپایگانیِ مرجع و صافیِ داماد را در خانه‌ی به ظاهر ساده و محقّر قم دیده بودم، و در نشست و برخاست پدرم با آن‌ها چیزهای فراوانی از رویّه و خلق و خوی آن‌ها آموخته بودم، و از روی و ریای آنان، مخصوصاً فرزندان آن‌ها کم چیزی به خاطر نداشتم، ولی بعد از آن سفر مشهد دیگر رغبتی در دل برای دیدن هیچ کدام‌شان پیدا نکردم، سهل است، از این که در دل دل‌برده‌ی عروس دنیا و به چهره عبوسِ زهدند، سخت مشوّش و مکدّر می‌شدم.
ادامه در فرسته‌ی بعد
https://www.tg-me.com/khalajic
Forwarded from مهدی خلجی
دنباله‌ی فرسته‌ی پیش
بعدها که خمینی از دنیا رفت، شنیدم که بیت گلپایگانی، از جمله همین صافی، چه جدّ و جهدی در کار کرد تا او را به رهبری و جانشینی خمینی برسانند. این همان سیّدی بود که سال‌ها با خمینی بر سر این‌که چرا فقه شیعه به درستی در دولت اجرا نمی‌شود، و حکومت به قدر کافی اسلامی نیست، می‌جنگید، و مثلاً به روایت خمینی از ولایت فقیه باور نداشت. اما تا خمینی سرش را زمین گذاشت، آتش دوزخیِ میل به قدرت در دل این پیرمرد - که خود نیز سال‌های نزدیک به گور را سپری می‌کرد - زبانه کشید. یکی از دلایلی که رفسنجانی چنین شتابزده، در یک نیم‌روز، کار رهبری را با انتخاب خامنه‌ای یک‌سره کرد، همین واهمه بود که مبادا زمام رهبری از دست‌شان به دررود، و کار به دست گلپایگانی بیفتد.
در گلپایگانی و صافی گلپایگانی، هر دو، روستایی‌منشی و ساده‌دلی بدویِ آشکاری به چشم می‌خورد، که وقتی با قدرت مهارناپذیر و مسئولیت‌نا‌شناسِ مرجعیّت گره می‌خورد، حاصلی خطرناک و دافعه‌ساز به بار می‌آورد.
می‌گویند صافی از فقیهان سنّتی بود. ولی کسانی چون صافی را نباید نگهبان سنّت دانست، آن‌ها نه نگهبانِ سنّتِ اصیل، که کلیدداران میراث سَلفِ خود بودند. دانش اندکی داشتند، بسیار کمتر از آن‌چه دعوی آن را می‌کردند. هنر آن‌ها در حفظ مشتی منقولات بود، نه تفکّر در معقولات.
صافی گلپایگانی هم راهی وادی خاموشان شد، اما میراث قشری‌گری و تجدّدستیزی در طبقه‌ی او هم‌چنان می‌ماند، و چه بسا سال‌ها و دهه‌ها بتواند روند تحوّلات دموکراتیک و لیبرال در ایران را کُند و کژ کند.
https://www.tg-me.com/khalajic
https://youtu.be/e6BpVgJ2m5I

ایرادهای پر و پیمان دکتر #گلشنی (معروف به پدر فلسفه علم ایران‼️) از اعضای با سابقه ی شورای انقلاب فرهنگی به سیستم دانشگاهی ایران که شکایت مجری را هم در میاورد :

《چه کسی باید این ها را درست کند ؟
شما سال‌ها با رهبری ارتباط داشتید》

یعنی اگر می خواستید و دانشش را داشتید می توانستید خیلی قبل تر از اینها ، کارهای مهمی در این زمینه انجام دهید ، شما در جایگاه پاسخگوی وضع نامطلوب موجود باید سخن بگویید نه انتقاد از وضع موجود و برنامه های دشمن
(دقیقه ۲۱:۰۰)

نحوه استدلال ایشان برای اثبات نفوذ هم ، جالبست :
《خانمی احتمالا پاکستانی در نیویورک ،دارای دکتر ژنتیک و شدیداً طرفدار امام خمینی ، افشا کردند : بنیاد دل کارنگی پروژه‌ ی نفوذی را برای وزارت خارجه آمریکا چیز (طراحی) کردند ، فرمولی که پیدا کردن از راه دانشگاه بود .》
استدلالی در سطح #رائفی_پور و #تبریزیان از شخصیت ماندگار دانشگاهی کشور
#مغالطه #مدرک_نقل_شده (شرح)
و اتهام زنی صرفا بر اساس اعترافات

با این روش پرونده سازی ، میتوان هر کس را که بنحوی خوشایند همین شورای انقلاب -باصطلاح-فرهنگی نیست به جاسوسی متهم کرد . بماند که معلوم نیست اساسا چه ارتباطی بین خانم دکتر پاکستانی عاشق امام خمینی در بیمارستان نیویورک با وزارت خارجه آمریکا وجود دارد که بخواهد برنامه های آن ها را افشا کند.🤦‍♂
(دقیقه ۱۷:۴۵)

نقد نظرات دکتر #گلشنی راجع به #علم_دینی از زبان #دکترتوکلی_صابری در پست های بعد

#علوم_انسانی_اسلامی

مطالب مربوط:
🔹نقد نظرات دکتر گلشنی در باب علم دینی
🔹تمسک ازغدی به سخنان پست مدرنها در دفاع از سانسور
🔹مطالعات عمه ای در وزارت بهداشت
🔹مغالطه مدرک نقل شده
🔹مغالطه مسئولیت گریزی
⭕️ خرافات نوین


امروزه روز عصر تبلیغات و اطلاعات در فضایی نامحدود با انواع و تیپ های مختلفی از افراد جامعه هست که هرکسی به راحتی با هر سطح دانشی میتواند با پرداخت مقدار کمی پول به این فضا دسترسی پیدا کند ، فضایی خالی از موانع برای انتشار هر مطلب درست و غلطی برای انبوهی از مخاطب اگاه و نااگاه ، برخلاف بسیاری از خرافات مدرن مثل کارما و فنگ‌شویی و استرولوژی که ریشه های چندین هزارساله دارند خرافاتی فراگیر به نام قانون جذب وجود دارد که قدمت چندانی ندارد و نهایتا چندین دهه است که رواج پیدا کرده این پدیده شبه علمی که بسیار طرفداران ان از اصطلاحات علمی مانند فرکانس، ارتعاش ، انرژی مثبت و منفی و ... استفاه میکنند و مدعی هستند این یک قانون علمی مانند قانون گرانش یا قوانین ماکسول هست و اثبات شده است ، اگر سری به سایت های مختلف طرفدار های این شبه علم بزنید احتمالا با این جمله یکسان که میگوید « قانون جذب یک قانون بنیادین و اثبات شده علمیست که هر روز در زندگی همه ما تاثیر دارد و تاثیر ان به چشم دیده میشود » رو به رو خواهید شد ، اما ایا اینطور است ؟

هرچقدر که ادعای علمی بودن یک چیز را بکنیم انچیز علمی نخواهد شد مگر اینکه شواهد و مدارک علمی بر اساس اصلوب علمی به ما ارائه بدهد کاری که تمام نظریات و قوانین علمی میکنند ، انها به ما ازمایشاتی دقیق و کنترل شده و دوسو کوری(۱) را نشان میدهند که صحت انها را تایید میکنند ، پیش بینی های منطقی و قابل ازمایشی را مطرح میکنند که براساس توضیحات ان نظریه ممکن است و یا مقادیر قابل اندازه گیری و مشاهده و موارد این چنینی را گزارش میدهند که کاملا قابل راستی ازماییست ، اما قانون جذب چنین نیست ، انها ادعا میکنند اما هیچ روش موثری در چهارچوب علمی برای ازمایشات را بیان نمیکنند تا راستی ازمایی شوند از اصطلاحات علمی استفاده اما انها را به معانی دیگر بکار میبرند و تعریف دقیقی از انها به مخاطب نمیدهند ، پیش بینی ها و نظرهای ابطال ناپذیری را مطرح میکنند و روشی برای نقض این قوانین ارائه نمیدهند ، انها میگویند این قانون اثبات شده و موثر است اما نمیگویند اثباتش چیست و مکانیسم اثرش چگونه است در نهایت باید گفت علم از این پدیده و ادعا هرگز حمایت نمیکند و انرا یک شبه علم و خرافات نوین میداند .


امیرحسین کردافشاری
محقق و‌نویسنده علمی

#قانون_جذب
#فلسفه_علم
#خرافات
#عرفان_حلقه
#عرفان
#چرندیات_پست_مدرن


@mghlte | عصر روشنگری

پیج زودیاک ساینس:
🔗 @zodiakscience
Audio
دانشورزی سوسیالیستی

مروری بر تلاش ها برای بومی کردن علوم در اتحادیه جماهیر شوروی

#علم_چیست ؟ 📚
#دکترتوکلی_صابری

#علوم_بومی
#مارکسیسم
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن
#علوم_انسانی_اسلامی
#طب_اسلامی
#اقتصاد_اسلامی

@mghlte | عصر روشنگری

بزغاله و پرینتر سه بعدی اسلامی :
https://www.tg-me.com/mghlte/4043

علم مستقل :
https://www.tg-me.com/mghlte/4049
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان #رهبرانقلاب در مورد دخالت نظامیان در سیاست و اشاره به سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی در این زمینه

#سیاسی
@mghlte
2024/10/01 19:23:16
Back to Top
HTML Embed Code: